عبارات مورد جستجو در ۴۳ گوهر پیدا شد:
رشیدالدین میبدی : ۳۸- سورة ص- مکیة
۳ - النوبة الثانیة
قوله: وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ قال ابن عباس: اولادنا من مواهب اللَّه تعالى: یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ، و قد سمى اللَّه عزّ و جلّ الولد الهبة فى القرآن فى مواضع منها قوله: وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا.
«نِعْمَ الْعَبْدُ» کنایة یکنى بها عن کلّ مدحة، اى نعم العبد سلیمان «إِنَّهُ أَوَّابٌ» رجّاع الى اللَّه بالعبادة.
«إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ» اى على سلیمان، «بِالْعَشِیِّ» اى بعد الظّهر، «الصَّافِناتُ» اى الخیول الّتى تثنى احدى قوائمها و تقف على سنبکها و السّنبک طرف مقدم الحافر.
و قیل: الصّافن من الخیل القائم باىّ صفة کانت، و فى الحدیث: «من سرّه ان یقوم له الرّجال صفونا فلیتبوّأ مقعده من النار، یعنى قیاما، و «الجیاد» الخیار السراع، واحدها جواد، و قیل: واحدها جود کسوط و سیاط و قیل: الجیاد الطّوال الاعناق مشتقّ من الجید.
«فَقالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ» اى آثرت، کقوله تعالى: یَسْتَحِبُّونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَةِ یعنى یؤثرون. «حُبَّ الْخَیْرِ» یعنى حبّ الخیل، سمّیت الخیل خیرا لکثرة ما فیها من الخیر.
و فى الحدیث الصحیح: «الخیل معقود فى نواصیها الخیر الى یوم القیمة»
و قد سمّى اللَّه عزّ و جلّ فى کتابه فى مواضع متاع الدنیا و الظّفر بها خیرا على ماهى عند النّاس حتّى قال: «وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً».
و قوله: عَنْ ذِکْرِ رَبِّی اى على ذکر ربى، و «الذکر» هاهنا صلاة العصر بدلیل قوله: «بِالْعَشِیِّ» و کانت فرضا علیه و سمّیت لصلوة ذکرا لانها مشحونة بالذکر من قوله عزّ و جلّ: وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ اى یصلّى فیها.
قوله: حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ اى توارت الشمس بالحجاب یعنى باللیل لانّ اللیل یستر کلّ شى‏ء. و قیل: الحجاب جبل قاف. و قیل: هو جبل دون قاف مسیرة سنة و الشّمس تغرب من ورائه. خلاف است میان علماى تفسیر که آن اسبها چند بودند و بر چه صفت بودند و از کجا بوى رسیدند. عکرمه گفت: بیست هزار بودند. ابراهیم تیمى گفت: بیست بودند. حسن گفت: هزار بودند و پرها داشتند، اسبهاى بحرى بودند شیاطین از بهر سلیمان آورده بودند. مقاتل گفت: اسبهاى داود بودند سلیمان آن را میراث برد از پدر. کلبى گفت: سلیمان بغزاة اهل دمشق و نصیبین شد و ازیشان بغنیمت یافت، اسبهاى تازیى بودند نیکو رنگ نیکو قدّ تیزرو سلیمان نماز پیشین بگزارد و بر کرسى نشست و بفرمود تا آن اسبها بر وى عرضه کردند، بآن مشغول گشت و نماز دیگر فراموش کرد، چون نهصد بر وى عرضه کرده بودند در بافت که نماز دیگر نگزارده، بآفتاب نگرست، آفتاب بمغرب رسیده بود و وقت نماز بر وى فوت شده، دلتنگ و غمگین گشت، گفت: «رُدُّوها عَلَیَّ» باز ارید بمن آن اسبها که بر من عرضه میکردید تا نماز از من فائت شد، «فَطَفِقَ مَسْحاً» اى ما زال یمسح، اى یقطع قطعا بالسّوق، جمع ساق کدار و دور فجعل یقطع اعناقها و یعرقب ارجلها و لم یفعل ذلک الّا و قد اباح اللَّه له ذلک و ما اباح اللَّه فلیس بمنکر. قال محمد بن اسحاق: لم یعنّفه اللَّه على عقر الخیل اذ کان ذلک اسفا على ما فاته من فریضة ربه. و قال بعضهم انه ذبحها ذبحا و تصدّق بلحومها و کان الذّبح على ذلک الوجه مباحا فى شریعته. و قیل: معناه انه حبسها فى سبیل اللَّه و کوى ساقها و اعناقها بکىّ الصدقة. ابن عباس گفت: سلیمان آن اسبها را بشمشیر پى کرد و گردن زد و آن از سلیمان بحق جلّ جلاله تقرب بود و او را مباح بود، هر چند که درین امّت کشتن اسبان بر ان صفت مباح نیست و حلال نیست، و یجوز اباحه اللَّه الشی‏ء فى وقت و حظره ایّاه فى وقت. و گفته‏اند: اسبان هزار بودند امّا بوقت عرض نهصد، او را مشغول داشتند تا نماز از وى فائت شد، آن نهصد را بکشت و صد بماند، امروز هر چه در دنیا اسب تازى است از نژاد آن صد است.
و روى عن على (ع) قال: قال سلیمان بامر اللَّه عزّ و جلّ للملئکة الموکلین بالشمس، «ردّوها علىّ» یعنى الشّمس فردّوها علیه حتّى صلّى العصر فى وقتها، و ذلک انه کان یعرض علیه الخیل لجهاد عدوّ «حتّى توارت بالحجاب».
قوله: وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمانَ وَ أَلْقَیْنا عَلى‏ کُرْسِیِّهِ جَسَداً اختلاف عظیم است علما را درین آیت بآن که فتنه سلیمان را چه سبب بود و آن جسد که بود و ما آنچه بصحّت نزدیکتر است بگوئیم: محمد بن اسحاق روایت کند از وهب منبه گفت: سلیمان مردى بود غازى پیوسته در غزاة بودى و باعلاء کلمه حقّ و اظهار دین اسلام کوشیدى، وقتى شنید که در جزیره دریا شهرستانى است که آن را صیدون گویند و آن را پادشاهى است عظیم که آنجا ملک میراند و بت میپرستد و هیچ پادشاه را و هیچ لشکر را بر وى راه نیست از انک در پیش وى دریاست، امّا سلیمان بر مرکب باد با خیل و حشم آنجا رسید و بر وى غلبه کرد و او را بکشت و هر چه داشت بغنیمت برداشت و در میان غنیمت دختر آن پادشاه بود ببردگى آورده نام وى جراده و کانت اکثر ما فى العالم حسنا و جمالا فاصطفاها سلیمان لنفسه و دعاها الى الاسلام فاسلمت. دختر باسلام درآمد و سلیمان او را خاصه خویش کرد و او را بر زنان دیگر افزونى نهاد هم بدوستى و هم بمراعات، دختر پیوسته بر یاد پدر خویش و ملک میگریست و زارى میکرد، لا یرقاء دمعها و لا یذهب حزنها و لا تنظر الى سلیمان الّا شزرا و لا تکلّمه الّا نزرا. و سلیمان از انک او را دوست میداشت هر چه خواست مراد وى میداد، سلیمان را گفت: اگر میخواهى که اندوه من کم شود و سکون دل من پدید آید تا با مهر و محبّت تو پردازم، شیاطین را فرماى تا تمثالى سازند بر صورت پدر من تا وى را مى‏بینم و تسلّى خود بدان حاصل میکنم، سلیمان بفرمود تا تمثال پدر وى بساختند و فرا پیش وى نهادند و آن را جامه پوشانیدند، شیاطین در غیبت سلیمان با وى گفتند: عظّمى اباک و اسجدى له پدر خود را گرامى دار و او را سجود کن، دختر او را سجود میکرد، کنیزکان و خدمتکاران که او را چنان دیدند همه سجود کردند و گفتند: هذا دین الملک و دین امرأة الملک و هى اعلم بما تصنع، چهل روز در خانه سلیمان آن بت را مى‏پرستیدند و سلیمان از ان ناآگاه. پس بنى اسرائیل گفتند بوزیر سلیمان و هو آصف بن برخیا و کان صدّیقا: ایّها الصّدّیق انّ الملک یعبد فى داره صنم من دون اللَّه خبر دارى که در خانه ملک بت مى‏پرستند؟ آصف آن قصّه با سلیمان گفت، سلیمان بغایت اندوهگن و غمگین گشت، گفت: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» بخانه باز رفت و آن بت را بشکست و بسوخت و بباد برداد و آن زن را و آن قوم را همه عقوبت کرد و خود غسلى برآورد و لبس ثیاب الطّهرة ثیابا لا یغزلها الّا الأبکار و لا ینسجها الّا الأبکار و لا یغسلها الّا الأبکار و لم تمسّها امرأة قد رأت الدّم. آن گه بفرمود تا خاکستر خانه باز کردند و در میان خاکستر نشست و بزارى و خوارى بگریست و بسیار تضرّع کرد و گفت: الهى غافر ذنب داود انا سلیمان بن داود و الخطّاء بن الخطّاء، الهى ما کان هذا جزاءک من آل داود ان نعبد الاصنام فى دورنا من دونک و انما بعثتنا ان ننکس الاصنام على وجوهها، الهى لا تمح اسمى من أسماء النبیّین بخطیئتى، الهى غافر ذنب داود اغفر لى ذنبى و عزّتک ما کفرت منذ آمنت و ما خرجت ممّا ادخلتنى فیه من دینک. و گفته‏اند: ملک سلیمان در خاتم وى بود و نگین آن خاتم کبریت احمر بود، هر گاه که بوضوگاه رفتى آن خاتم بزنى دادى از زنان وى نام آن زن امینه، آن شب که این واقعه افتاده بود، بر عادت خویش بوقت طهارت خاتم به امینه داد، شیطانى بود نام وى صخر و کان صاحب البحر، ربّ العالمین صورت سلیمان بر وى افکند تا بیامد و آن خاتم از امینه بخواست، امینه او را بصورت سلیمان دید و خاتم بوى داد، صخر خاتم در انگشت کرد و بر سریر سلیمان نشست و جنّ و انس او را منقاد شدند و ربّ العزّة او را بر مملکت سلیمان مسلّط کرد مگر بر زنان وى که او را بر ایشان دست نبود، فذلک قوله تعالى: وَ أَلْقَیْنا عَلى‏ کُرْسِیِّهِ جَسَداً این جسد شیطان است یعنى صخر که چهل روز بر کرسى سلیمان نشست هر روزى بر مقابل روزى که در خانه وى بت پرستیدند. سلیمان چون از وضوگاه باز آمد، امینه را گفت: هاتى خاتمى خاتم من بیار، امینه گفت: دادم، سلیمان باز نگرست، شیطان را دید بر کرسى وى نشسته، بدانست که آن ابتلاء حق است و عقوبت ذنب وى و وقت را ملک از وى بستدند، روى نهاد بصحرا و روز و شب همى زارید در اللَّه و توبه همى کرد و عذر گناهان میخواست، و در ان مدّت که صخر ملک همى راند بنى اسرائیل سیرت وى مستنکر داشتند و حکمى که میکرد نه بر وجه خویش میدیدند، همى گفتند: چه رسید ملک را که امسال حکم بر خلاف آن میکند که پارسال کرد؟ چون استنکار ایشان بغایت رسید و سیرت زشت وى ظاهر گشت، مردى بود در بنى اسرائیل مانند عمر خطاب درین امّت، کمین کرد بر ان شیطان تا بر وى هجوم کند، شیطان بدانست که بنى اسرائیل بقصد وى برخاستند و او را خواهند گرفت، از میان ایشان بگریخت و سوى دریا شد، انگشترى در دریا افکند و خود در آب شد و سلیمان را مدّت محنت و بلا بسر آمد، چهل روز گذشته برخاست بساحل دریا شد، قومى صیّادان را دید که صید ماهى میکردند، سلیمان از ایشان طعام خواست، ماهیى که از ان ردى‏تر و کمتر نبود بوى انداختند، سلیمان آن را برداشت و شکم وى بشکافت تا بشوید، انگشترى از شکم وى بیرون آمد، سلیمان انگشترى را در انگشت کرد و خداى را سجود شکر کرد، با سریر و ملک خویش گشت. اینست که ربّ العالمین فرمود. ثُمَّ أَنابَ اى رجع الى ملکه. ثمّ انه بعث فى طلب صخر فاتى به و جعله فى صندوق من حدید او حجر و ختم علیه بخاتمه ثمّ القاه فى البحر و قال: هذا سجنک الى یوم القیمة. گفته‏اند که گناه سلیمان اندرین فتنه و محنت که بوى رسید آن بود که او را نهى کرده بودند که زنى خواهد بیرون از زنان بنى اسرائیل، و او بر خلاف این نهى دختر ملک صیدون بخواست، و کان من قوم یعبدون الاصنام، تا دید آنچه دید و رسید بوى آنچه رسید. و قیل: انّ سلیمان قال: لاطوّفنّ اللیلة على تسعین امرأة تأتى کلّ واحدة بفارس یجاهد فى سبیل اللَّه، و لم یقل ان شاء اللَّه، فلم تحمل منهنّ الّا امرأة واحدة جاءت بشق ولد.
قال النبی (ص): «فو الّذى نفس محمد بیده لو قال: ان شاء اللَّه لجاهدوا فى سبیل اللَّه فرسانا اجمعین».
قیل: فجاءت القابلة فالقت هذا المولود على کرسیّه عقوبة له حین ترک الاستثناء، ثمّ تاب و اناب. و قال الشعبى: ولد لسلیمان ابن فاجتمعت الشیاطین و قال بعضهم لبعض: ان عاش له ولد لم ننفکّ ممّا نحن فیه من البلاء و السخرة فسبیلنا ان نقتل ولده فعلم بذلک سلیمان فامر السّحاب حتّى حملته الریح الیه فغذا ابنه فى السحاب خوفا من معرّة الشیطان فعاقبه اللَّه بخوفه من الشیطان و مات الولد و القى میّتا على کرسیّه فهو الجسد الّذى ذکره اللَّه عزّ و جلّ.
قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی مُلْکاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی تأویله: هب لى ملکى شیئا لا یکون لاحد غیرى. قال مقاتل بن حیان: کان سلیمان ملکا و انما اراد بقوله: لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی تسخیر الریاح و الطیر و الشیاطین لیکون ذلک بعد المغفرة آیة فى ملکه یعلم بها النّاس انّ اللَّه قد رضى عنه. و قیل: انما سأل بهذه الصّفة لیکون معجزة له لا منافسة و حسدا. و قیل: معناه: هب لى ملکا لا تسلبه منّى فى آخر عمرى و تعطیه غیرى کما سلبته منّى فیما مضى من عمرى، و انما سأل ذلک باذن اللَّه له فى السّؤال: و قیل: «لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی» اى غیرى ممّن بعثت الیهم، و لم یرد من بعده الى یوم القیمة. و فى الخبر انّ النبىّ (ص) صلّى یوما صلاة الغداة فقال: کنت اصلّى البارحة فدنا منّى شیطان لیفسد علىّ صلاتى فاخذته حتى سال لعابه على یدى فاردت ان اربطه بساریة فى المسجد یتلعب به ولدان المدینة ثمّ ذکرت دعوة اخى سلیمان «هَبْ لِی مُلْکاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی» فخلّیته.
«فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخاءً» لینة لیست بعاصفة «حَیْثُ أَصابَ» اى قصد، کما تقول للّذى یجیبک عن المسئلة: اصبت، اى قصدت المراد.
«وَ الشَّیاطِینَ» اى سخّرنا له الشیاطین، «کُلَّ بَنَّاءٍ» یبنون له ما یشاء من محاریب و تماثیل «وَ غَوَّاصٍ» یستخرجون اللّؤلؤ من البحر، و هو اوّل من استخرج له اللّؤلؤ من البحر.
«وَ آخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفادِ» یعنى مردة الشیاطین موثقة مشدودین فى القیود ما لم یؤمنوا فاذا آمنوا خلّى سبیلهم. الصّفد القید یقال منه: صفده، یصفده، و الصّفد العطیّة لانّک تقیّد من اعطیته بمنّتک، تقول منه: اصفده، یصفده.
«هذا عَطاؤُنا» القول ها هنا مضمر، اى قلنا لسلیمان هذا الّذى ذکر عطاؤنا لک، «فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ» فى الکلام تقدیم و تاخیر، تقدیره: هذا عطاؤنا بغیر حساب فامنن او امسک، و قیل: معناه اعطه من شئت و امسک عمّن شئت بغیر حساب، اى لا تحاسب و لا علیک تبعة یوم القیمة على ما تعطى و تمنع، قال الحسن: ما انعم اللَّه على احد نعمة الّا علیه تبعة الّا سلیمان فانه ان اعطى أجر و إن لم یعط لم یکن علیه تبعة.
و قال مقاتل: هذا فى امرا لجنّ و الشیاطین، اى اعتق من الجنّ من شئت و احبس من شئت بغیر اثم علیک.
«وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‏» اى القربة فى الآخرة، «وَ حُسْنَ مَآبٍ» یعنى الجنّة و نعیمها.
«وَ اذْکُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ» کان ایوب فى زمان یعقوب بن اسحاق و امرأته لیا بنت لایان، «إِذْ نادى‏ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ» قرأ ابو جعفر: «بنصب» بضم النون و الصاد، و قرأ یعقوب بفتحها، و قرأ الآخرون بضمّ النون و سکون الصّاد، و معنى الکلّ واحد، اى بمشقّة و ضرّ فى بدنى و عذاب فى اهلى و مالى، و کان الشیطان سلّط علیه فاحرق زرعه و اسقط الأبنیة على اهله و اولاده و ممالیکه و نفخ فى ایوب نفخة خرجت به النّفاخات ثمّ تقطّرت بالدّم الاسود و اکله الدّود سبع سنین، و قیل: ثمانى عشرة سنه، و کان سبب ابتلائه انّ رجلا استعانه على دفع ظلم فلم یعنه.
و قیل: کانت مواشیه فى ناحیة ملک کافر فداهنه و لم یغزه و قیل: ذبح شاة فاکلها و جاء جائع لم یطعمه. و قیل: رأى منکرا فسکت عنه. و قیل: ابتلاه اللَّه لرفع الدّرجات و لم یکن منه ذنب یعاقب علیه و قد ذکرنا تمام قصّته فى سورة الانبیاء.
فلمّا انقضت مدّة بلائه قال له جبرئیل: «ارْکُضْ بِرِجْلِکَ» الارض، ففعل فنبعت عین حارّة، فقال له: اغتسل منها، فاغتسل فصحّ ظاهر بدنه، ثمّ قال له: اضرب برجلک الأخرى الارض، ففعل فنبعت عین باردة، فقال له: اشرب منها، فشرب فصحّ باطن جسده و عاد الى اصحّ ما کان و اشبّ و احسن، و تقدیر الآیة: هذا مغتسل اى ماء یغتسل به، و هذا شراب بارد.
«وَ وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ» احیى اللَّه عزّ و جلّ له اهله و اولاده و ممالیکه و وهب له «مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ» اى زاده مثلهم من اولاد الصّلب. و قیل: من نسلهم فیکون مثلهم اولاد الاولاد.
«رَحْمَةً مِنَّا» اى رحمناه رحمة، و یجوز ان یکون مفعولا له، «وَ ذِکْرى‏ لِأُولِی الْأَلْبابِ» یعنى اذا ابتلى لبیب بمحنة ذکر بلاء ایوب فصبر.
«وَ خُذْ بِیَدِکَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ» القول هاهنا مضمر، تأویله: قلنا لایّوب: «خُذْ بِیَدِکَ ضِغْثاً» و هو ملاء الکفّ من الشّجر و الحشیش.
مفسران گفتند: ابلیس بر صورت طبیبى بر سر راه نشست و بیماران را مداواة میکرد زن ایوب آمد و گفت: بیمارى که فلان علّت دارد او را مداواة کنى؟ ابلیس گفت: او را مداواة کنم و شفا دهم بشرط آنکه چون او را شفا دهم او مرا گوید: انت شفیتنى تو مرا شفا دادى و از شما جز از این نخواهم. زن بیامد و آنچه از وى شنید با ایّوب گفت، ایوب دانست که آن شیطان است و او را از راه میبرد، گفت: و اللَّه لئن برئت لاضربنک مائة. و گفته‏اند: ابلیس زن را گفت که اگر ایوب قربانى کند بنام من او را در حال شفا دهم، زن ناقص العقل بود و ضعیف یقین، از تنگدلى گفت افزع الیه و اذبح له عناقا. ایّوب ازین سخن وى در خشم شد و سوگند یاد کرد که چون ازین بیمارى برخیزم و شفا یابم ترا صد ضربت زنم. پس چون ایوب از بیمارى به شد، خواست که سوگند راست کند، جبرئیل آمد و پیغام آورد از حقّ جلّ جلاله که آن زن ترا در ایام بلا خدمت نیکو کرد اکنون تخفیف وى را و تصدیق سوگند خود را دسته‏اى گیاه و ریحان که بعدد صد شاخ باشد یا قبضه‏اى ازین درخت گندم که خوشه بر سر دارد آن را بدست خویش گیر و او را بآن یک بار بزن تا سوگند تو تباه و دروغ نگردد و تخفیف وى حاصل آید. مجاهد گفت: این حکم ایوب را بود على الخصوص و در شریعت ما منسوخ است.
قتادة گفت: در حقّ این امّت همانست که در حقّ ایّوب. و قول درست آنست که: بیمار نزار را رواست و دیگران را نه.
«إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً» على بلائنا، «نِعْمَ الْعَبْدُ» کان لنا، «إِنَّهُ أَوَّابٌ» مقبل على طاعته.
«وَ اذْکُرْ عِبادَنا» قرأ ابن کثیر: «عبدنا» على التوحید، و قرأ الآخرون: «عبادنا» بالجمع، فمن جمع فابراهیم و من بعده بدل منه و کلّهم داخلون فى العبودّیة و الذّکر، و من وحّد فابراهیم وحده بدل منه و داخل فى العبودّیة و الذّکر و غیره عطف على العبد داخل فى الذّکر فحسب، «أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ» قال ابن عباس: اى اولى القوّة فى العبادة و البصیرة فى الدّین، فعبّر عن القوّة بالید لأنّ بها یکون البطش و عبّر عن المعرفة بالابصار لانّ البصیرة تحصل المعارف. و قیل: الایدى النّعمة لانّ اللَّه تعالى انعم علیهم، تقول: ایادیک عندى مشکورة، و الایدى و الایادى النّعم. و قیل: «أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ» اى اولى العلم و العمل فالمراد بالایدى العمل و بالابصار العلم.
«إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ» نافع مضاف خواند بى‏تنوین، و المعنى: اخلصناهم بذکر الدار الآخرة و ان یعملوا لها و یدعوا النّاس الیها و یرغبوهم فیها، و «الذکرى» بمعنى الذکر. میگوید: ایشان را برگزیدیم و خالص کردیم تا خالص شدند یاد کرد آن جهان را و ستودن آن و باز خواندن خلق با آن و پیوسته سخن گفتن از ان و عمل کردن از بهر آن. قال مالک بن دینار: نزعنا من قلوبهم حبّ الدّنیا و ذکرها و اخلصناهم بحب الآخرة و ذکرها. و قال ابن زید: معناه اخلصناهم بافضل ما فى الجنّة، کما تقول: اخلصناهم بخیر الآخرة. بر قراءت نافع «ذِکْرَى الدَّارِ» سراى آخرت است چنانک گفتیم، و بر قراءت باقى قرّا که بتنوین خوانند بى‏اضافت «ذِکْرَى الدَّارِ» سراى دنیاست، و المعنى: اخلصناهم بفضیلة خالصة لهم دون غیرهم، اى لهم فیها ذکر رفیع جلیل القدر. میگوید: برگزیدیم ایشان را و فضیلتى خالص دادیم که دیگران را نیست.
این فضیلت آنست که: ایشان را آواى جهان کردیم که تا گیتى بود ایشان را آواى نیکو بود، همانست که جاى دیگر گفت: «وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا، وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ» یعنى الثناء الحسن فى الدّنیا «وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیارِ» اى اصطفیناهم من کلّ دنس، و الاخیار جمع خیّر کمیّت و اموات.
«وَ اذْکُرْ إِسْماعِیلَ وَ الْیَسَعَ وَ ذَا الْکِفْلِ» الیسع هو خلیفة الیاس فى قومه. و قیل: هو ابن عمّ الیاس. و قیل: هو ابن الیاس و ذو الکفل قال الحسن کان نبیّا، و قال قتادة کان رجلا صالحا یصلّی کلّ یوم مائة صلاة و لم یکن نبیّا و سمّى ذا الکفل لانه تکفّل بالجنّة لملک کان فى بنى اسرائیل ضمن له الجنة ان اسلم، فاسلم الملک على کفالته. و قیل: هو یوشع بن نون «وَ کُلٌّ مِنَ الْأَخْیارِ» اى کلّهم من الاخیار.
«هذا ذِکْرٌ» کلمة تمّ بها الکلام، اى هذا شرف و ثناء جمیل یذکرون به ابدا. و قیل: معناه هذا القرآن ذکر، اى بیان من اللَّه لخلقه. و قیل: هو ذکر لک و لقومک، اى شرف لک و لقومک «وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ» اى لحسن مرجع فى الآخرة.
ثمّ فسّر فقال: «جَنَّاتِ عَدْنٍ» دار اقامة، «مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ» اذا و صلوا الیها وجدوها مفتوحة الأبواب لا یحتاجون الى فتح بمعاناة. و قیل: هذا مثل کما تقول: متى جئتنى وجدت بابى مفتوحا، اى لا تمنع من الدّخول و قیل: هذا وصف بالسّعة حتّى یسافر الطّرف فى کلّ جانب.
«مُتَّکِئِینَ فِیها» اى جالسین فیها جلسة المتنعمین للراحة، «یَدْعُونَ فِیها بِفاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ» الفاکهة ما یوکل للذّة لا للغذاء «وَ شَرابٍ» یعنى: و شراب کثیر فحذف اکتفاء بالاوّل، اى یتحکّمون فى ثمارها و شرابها فاذا قالوا لشى‏ء منها: اقبل، حصل عندهم.
یقال: نطق القرآن بعشرة اشربة فى الجنّة منها الخمر الجاریة من العیون و فى الانهار.
«وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ» هذا کقولهم: فلانة عند فلان، اى زوجته. و «قاصِراتُ الطَّرْفِ» هى الّتى قصرت طرفها على زوجها لا تنظر الى غیره: «أَتْرابٌ» اى لدات مستویات فى السّنّ لا عجوز فیهنّ و لا صبیّة بنات ثلث و ثلثین سنة. و قیل: على خلق ازواجهنّ لا اصغر و لا اکبر. و قیل: متواخیات لا یتباغضن و لا یتغایرن. و فى الخبر الصّحیح: «یدخل اهل الجنّة الجنّة جردا مردا مکحلین أبناء ثلث و ثلثین سنة لکلّ رجل منهم زوجتان على کلّ زوجة سبعون حلّة یرى مخّ ساقها من ورائها».
«هذا ما تُوعَدُونَ» قرأ ابن کثیر و ابو عمرو: «یوعدون» بالیاء، اى یوعد المتّقون. و قرأ الآخرون بالتّاء، و المعنى: قل للمؤمنین هذا ما توعدون «لِیَوْمِ الْحِسابِ» اى فى یوم الحساب.
«إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ» اى فناء و انقطاع کقوله: «عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ» «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ».
«هذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِینَ» التأویل هذا هو جزاء المتّقین و نعت مآبهم، «وَ إِنَّ لِلطَّاغِینَ لَشَرَّ مَآبٍ» اى لشرّ مصیر و مرجع.
«جَهَنَّمَ» بدل منه «یَصْلَوْنَها» اى یدخلونها و یقاسون حرّها، «فَبِئْسَ الْمِهادُ» اى بئس ما مهّد لهم و بئس ما مهّدوا لانفسهم. الطّاغى هو الباغى و الطّغیان و الطّغو و الطّاغیة و الطّغوى العتوّ.
«هذا فَلْیَذُوقُوهُ حَمِیمٌ» فیه تقدیم و تأخیر، اى هذا حمیم فلیذوقوه، و «الحمیم» الماء الحارّ الّذى انتهى حرّه و قیل: «الحمیم» دموع اعینهم تجمع فى حیاض النّار یسقونها، «وَ غَسَّاقٌ» ما یسیل من ابدان اهل النّار من القیح و الصّدید، من قولهم: غسقت عینه، اذا سالت و انصبت، و الغسقان الانصباب. و قال ابن عباس: الغسّاق الزّمهریر یحرقهم ببرده کما تحرقهم النار بحرّها. و قیل: هو شراب منتن بارد یحرق برده کما تحرق النّار. قرأ حمزة و الکسائى و حفص: «غسّاق» بالتشدید حیث کان. و قرأ الآخرون بالتّخفیف، فمن شدّد جعله اسما على فعّال نحو الخبّاز و الطبّاخ. و من خفّف جعله اسما على فعال نحو العذاب.
«وَ آخَرُ مِنْ شَکْلِهِ أَزْواجٌ» یعنى: و عذاب آخر و انواع آخر مثل الحمیم و الغسّاق.
قرأ اهل البصرة: «و اخر» بضمّ الالف على جمع اخرى مثل الکبر و الکبرى، و قرأ الآخرون بفتح الهمزة مشبعة على الواحد.
«هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَکُمْ» الفوج الجماعة، و الاقتحام الدخول على شدّة، یعنى: أنّهم یضربون بالمقامع حتّى یوقعوا انفسهم فى النّار خوفا من تلک المقامع، و المعنى یقول الخزنة للطّاغین اذا دخلوا النّار: هذا فوج من اتباعکم یدخلون النّار معکم کما دخلتم، فیقولون جوابا للخزنة: «لا مَرْحَباً بِهِمْ» اى بالاتباع، فیقول الخزنة: «إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ» اى صائرون الیها معکم.
«قالُوا» اى یقول لهم الاتباع: «بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِکُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا» اى زیّنتم لنا الکفر و دعوتمونا الیه حتى صرنا الى العذاب، «فَبِئْسَ الْقَرارُ» اى بئس المستقرّ. و قوله: «مَرْحَباً» معناه بلغت مرحبا و نزلت مرحبا، اى وردت موردا فیه رحب و سعة، و تقول: رحّب بی‏فلان اذا قال لک مرحبا، و الرّحب السعة، و رجل رحیب الصدر واسعه، و فلان رحیب الکفّ، و رحبة المسجد العرصة ببابه، و جمع الرحبة رحاب، و تقول: ضاقت علىّ الارض بما رحبت و ضاقت علىّ الارض برحبها، و قال بعضهم لغیره مرحبا، فاجابه: رحبت علیک الدنیا و الآخرة.
«قالُوا رَبَّنا» هذا من قول الاتباع، «مَنْ قَدَّمَ لَنا هذا» اى من شرعه و سنّه لنا هذا «فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً» اى مضاعفا على عذابنا «فِی النَّارِ». قال ابن مسعود: یعنى حیّات و افاعى.
«وَ قالُوا» یعنى: المضلّین و الاتباع جمیعا: «ما لَنا لا نَرى‏ رِجالًا کُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ» اى نعدّهم من الارذال فى الدّنیا، یعنون المؤمنین الّذین کانوا یسخرون منهم فى الدّنیا و یهزؤن بهم و یضحکون و هم عمار و خباب و صهیب و بلال و سلمان و غیرهم من صعالیک المهاجرین الّذین کانوا یقولون لهم: «أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْنِنا» ثمّ ذکروا انهم کانوا یسخرون من هؤلاء فقالوا: «أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِیًّا» قرأ اهل البصرة و حمزة و الکسائى: «مِنَ الْأَشْرارِ أَتَّخَذْناهُمْ» موصولة الهمزة فى الدّرج مکسورة فى الابتداء. و قرأ الآخرون بقطع الالف و فتحها فى الحالین على الاستفهام و یکون «ام» على هذه القراءة بمعنى بل، و من فتح الالف فال هو على اللفظ لا على المعنى لیعادل «ام» فى قوله: أَمْ زاغَتْ کقوله: أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ. و قال القرّاء: هذا من الاستفهام الّذى معناه التوبیخ و التّعجّب. «زاغت» یعنى مالت «عَنْهُمُ الْأَبْصارُ»، و مجاز الآیة: ما لنا لا نرى هؤلاء الّذین اتّخذناهم سخریّا لم یدخلوا معنا النار ام دخلوها فزاغت عنهم ابصارنا فلم نرهم دخلوا، و قیل: ام کانوا خیرا منا و نحن لا نعلم فکانت ابصارنا تزیغ عنهم فى الدنیا تحقیرا لهم.
«إِنَّ ذلِکَ» الّذى ذکرت «لَحَقٌّ» ثمّ بیّن و صرّح فقال: «تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ» فى النّار حق، هذا اخبار عمّا سیکون.
«قُلْ» یا محمد لمشرکى مکة: «إِنَّما أَنَا مُنْذِرٌ» اى رسول اخوّفکم عذاب اللَّه، «وَ ما» لکم «مِنْ إِلهٍ إِلَّا اللَّهُ الْواحِدُ» لا شریک له «الْقَهَّارُ» لخلقه.
«رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا الْعَزِیزُ» فى ملکه «الْغَفَّارُ» لمن تاب و آمن.
رشیدالدین میبدی : ۳۹- سورة الزمر- مکیة
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ باش کسى که باز گشاد اللَّه بر وى را و دل وى را، لِلْإِسْلامِ گردن نهادن را، فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ تا او بر روشنایى است از خداوند خویش، فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ ویل نفرین و تباهى سخت دلان را از یاد خدا، أُولئِکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ (۲۲) ایشان در گمراهیى آشکاراند.
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ اللَّه فرو فرستاد بدرنگ نیکوتر سخن، کِتاباً مُتَشابِهاً نامه‏اى هموار مانند یکدیگر در نیکویى و راستى، مَثانِیَ دو تو دو تو و دیگر باره دیگر باره، تَقْشَعِرُّ مِنْهُ بلرزد و بخیزد از ان، جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ پوست ایشان که از خداوند خویش میترسند، ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‏ ذِکْرِ اللَّهِ آن گه بیارامد پوستها و مویهاى ایشان بر تنها و دلهاى ایشان با خداى، ذلِکَ هُدَى اللَّهِ این راهنمونى اللَّه است، یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشاءُ راه مینماید بآن او را که میخواهد، وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ و هر که اللَّه او را بیراه کرد، فَما لَهُ مِنْ هادٍ (۲۳) او را راهنمایى نیست.
أَ فَمَنْ یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ باش آن کس که بر وى خویش از آتش مى‏پرهیزد و بد عذاب از خود بازمیدارد یَوْمَ الْقِیامَةِ روز رستاخیز ؟ وَ قِیلَ لِلظَّالِمِینَ و گویند ستمکاران را: ذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ (۲۴) چشید پاداش آنچه میکردید
کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ دروغ زن گرفتند پیغامبران را ایشان که پیش از قوم تو بودند، فَأَتاهُمُ الْعَذابُ تا بایشان آمد عذاب، مِنْ حَیْثُ لا یَشْعُرُونَ (۲۵) از انجا که ندانستند.
فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا تا بچشانید اللَّه ایشان را رسوایى در زندگانى این جهان، وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ و عذاب آن جهان مهتر و بزرگتر، لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (۲۶) اگر دانندى.
وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ زدیم مردمان را درین قرآن از هر سانى، لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (۲۷) تا مگر پند پذیرند.
قُرْآناً عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ قرآنى تازى بى‏هیچ کژى، لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (۲۸) تا مگر از عذاب من بپرهیزند.
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا زد اللَّه مسلمان و مشرک را، رَجُلًا فِیهِ شُرَکاءُ مردى غلام که درو انبازان باشند چند کس بخداوندى، مُتَشاکِسُونَ با یکدیگر تنگ خوى و ناسازگار، وَ رَجُلًا سَلَماً لِرَجُلٍ و مردى غلام رسته از انبازان یک خواجه را، هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلًا هرگز یکسان باشند هر دو در صفت؟ الْحَمْدُ لِلَّهِ ستایش اللَّه راست، بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۲۹) بلکه بیشتر ایشان نادانند.
إِنَّکَ مَیِّتٌ تو مرده‏اى، وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ (۳۰) و ایشان مرده‏اند.
ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ پس آن گه شما روز رستاخیز، عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ (۳۱) نزدیک خداوند خویش خصمیها خواهید کرد.
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَى اللَّهِ پس کیست ستمکارتر از او که دروغ گوید بر خداى، وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ و راستى که باو آید دروغ شمرد، أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْکافِرِینَ (۳۲) در دوزخ بنگاهى بسنده نیست ناگرویدگان را؟!
رشیدالدین میبدی : ۵۸- سورة المجادلة- مدنیة
۱ - النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.
قَدْ سَمِعَ اللَّهُ بشنید خداى قَوْلَ الَّتِی تُجادِلُکَ سخن آن زن که مى‏پیچید با تو فِی زَوْجِها در کار شوى خویش وَ تَشْتَکِی إِلَى اللَّهِ و مینالید باللّه وَ اللَّهُ یَسْمَعُ تَحاوُرَکُما. و خداى مى‏شنود گفت و گوى شما با یکدیگر، إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ (۱). خداى شنواست و بیناست.
الَّذِینَ یُظاهِرُونَ مِنْکُمْ مِنْ نِسائِهِمْ ایشان که مى‏ظهار کنند از مردان شما از زنان خویش ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ زنان ایشان مادران ایشان نیستند. إِنْ أُمَّهاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِی وَلَدْنَهُمْ ایشان را مادران جز از آنکه ایشان را زادند نیست. وَ إِنَّهُمْ لَیَقُولُونَ مُنْکَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً و ایشان که آن میگویند، منکرى میگویند از سخن ناپسندیده. وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ (۲). و خداى فراگذارنده و مهربان است
وَ الَّذِینَ یُظاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ و ایشان که مى‏ظهار کنند از زنان خویش، ثُمَّ یَعُودُونَ لِما قالُوا و آن گه با سخن خود میگردند، فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ آزاد کردن برده‏ایست مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا پیش از آنکه بهم رسند. ذلِکُمْ تُوعَظُونَ بِهِ این سخنى است و فرمانى که پند میدهند شما را بآن. وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (۳). و خداى بآنچه شما میکنید داناست و از آن آگاه فَمَنْ لَمْ یَجِدْ هر که برده نیابد، فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا کفّارت او روزه دو ماه است پیوسته پیش از آنکه بهم رسند. فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ هر که روزه نتواند، فَإِطْعامُ سِتِّینَ مِسْکِیناً کفّارت او طعام دادن شصت درویش است.
ذلِکَ این پند و فرمان آن راست لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ تا فرمان برید خداى و رسول را. وَ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ و این اندازه‏هاى خدایست که در دین خویش نهاد خلق را. وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ (۴).
و ناگرویدگان را عذابى است درد نماى.
إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ایشان که مى‏خلاف آرند و حدّ رفتن با خدا و با رسول. کُبِتُوا ایشان را خجل و رسوا خواهند کرد، کَما کُبِتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ چنان که ایشان را کردند که پیش از ایشان بودند، وَ قَدْ أَنْزَلْنا آیاتٍ بَیِّناتٍ و فرو فرستادیم سخنها و آیتهاى روشن. وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ مُهِینٌ (ه) و کافران راست عذابى خوار کننده.
یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِیعاً آن روز که ایشان را بر انگیزد اللَّه همه را بهم، فَیُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا و ایشان را آگاه کند از آنچه میکردند أَحْصاهُ اللَّهُ خداى کردار ایشان دانسته و یاد داشته و شمرده وَ نَسُوهُ و ایشان آن را فراموش کرده، وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ (۶). و خداى بر همه چیز گواه است و حاضر.
أَ لَمْ تَرَ نمى‏دانى أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ که خداى میداند هر چه در آسمانها و در زمینهاست. ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ هیچ سه راز کننده بهم نباشند، إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ مگر خداى تعالى چهارم ایشانست، وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ و نه پنج تن، مگر که او ششم ایشانست. وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ و نه کم از آن و نه بیش. إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ مگر که او با ایشانست. أَیْنَ ما کانُوا هر جاى که باشند، ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ پس ایشان را خبر دهد بآنچه میکردند روز رستاخیز. إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ (۷).
که اللَّه بهمه چیز داناست.
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوى‏ نبینى ایشان را که مى‏باز زنند از راز کردن. ثُمَّ یَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ و آنکه مى وا کردند بآنچه ایشان را مى‏باز زنند از آن. وَ یَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ و با یکدیگر راز میکنند ببزه و ستم. وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ و نافرمانى رسول. وَ إِذا جاؤُکَ بر تو آیند حَیَّوْکَ بِما لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللَّهُ. ترا تحیّت کنند نه آن تحیت که خداى فرموده و ترا گفته. وَ یَقُولُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ و با خود میگویند در دلهاى خویش: لَوْ لا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما نَقُولُ چونست که خداى ما را بآنچه مى‏گوییم بنمیگیرد، حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَها بسنده است ایشان را دوزخ که بآن شوند فَبِئْسَ الْمَصِیرُ (۸). و بد جایگاه که آنست!
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اى گرویدگان! إِذا تَناجَیْتُمْ چون راز کنید با یکدیگر، فَلا تَتَناجَوْا بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ راز مکنید ببزه و ستم و نافرمانى رسول. وَ تَناجَوْا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ راز بنیکوکارى کنید بجاى خلق، و ترسیدن از خداى. وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ (۹). و بپرهیزید از خشم و عذاب آن خداى که شما را با هم خواهند آورند پیش او.
إِنَّمَا النَّجْوى‏ مِنَ الشَّیْطانِ این راز کردن از دیو است. لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا تا گرویدگان را اندوهگن کند. وَ لَیْسَ بِضارِّهِمْ شَیْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ و آن راز گزندکننده نیست مگر بخواست خداى تعالى.
وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (۱۰) و ایدون باد که پشتى داشتن گرویدگان بخداى باد.
رشیدالدین میبدی : ۶۸- سورة القلم- مکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند جهاندار دشمن پرور ببخشایندگى، دوست بخشاى بمهربانى.
ن وَ الْقَلَمِ بدوات و قلم وَ ما یَسْطُرُونَ (۱) و بآنچه آسمانیان و زمینیان نویسند.
ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ (۲) تو با آن نیکویى که از خداوند تو است با تو، دیوانه نیستى.
وَ إِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ (۳) و تراست مزدى ناکاست هرگز.
فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ (۵) آرى تو بینى و ایشان بینند.
وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِیمٍ (۴) و تو بر خویى بزرگوارى.
بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ (۶) که دیوانه و فتنه رسیده از شما کیست.
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ خداوند تو است که او داناست. بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ بهر که گمشده از راه او. وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (۷) و او داناست بایشان که راه یافتگان‏اند بحقّ.
فَلا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ (۸) نگر دروغ زن گران را فرمان نبرى.
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ (۹) دوست میدارند که تو فرا ایشان گرایى بچیزى، تا فرا تو گرایند.
وَ لا تُطِعْ فرمان مبر کُلَّ حَلَّافٍ ازین هر سوگند دروغ خواره مَهِینٍ (۱۰) خوار فرا داشته‏اى.
هَمَّازٍ مردم نکوهى مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ (۱۱) سخن چینى.
مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ از نیکى باز دارى. مُعْتَدٍ گزاف‏کارى، گزاف گویى، ناسازگارى أَثِیمٍ (۱۲) پلیدگارى.
عُتُلٍّ درشت خویى. بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ (۱۳) با آن همه نادرست اصلى بدنامى.
أَنْ کانَ ذا مالٍ وَ بَنِینَ (۱۴) از بهر آنکه کسى با مال بود و پسران.
إِذا تُتْلى‏ عَلَیْهِ آیاتُنا چون سخن ما برو خوانند قالَ أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ (۱۵) گوید: که این افسانه پیشینیان است.
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ (۱۶) آرى فردا او را نشانى کنیم بر روى.
إِنَّا بَلَوْناهُمْ بیازمودیم ما ایشان را کَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ چنان که بیازمودیم خداوندان آن بستان را إِذْ أَقْسَمُوا آن گه که سوگند خوردند همگان لَیَصْرِمُنَّها مُصْبِحِینَ (۱۷) که آن میوه خرما و انگور ببرند و با زرع بهم کنند سحرگاهان نزدیک بام.
وَ لا یَسْتَثْنُونَ (۱۸) و نگفتند که: اگر خداى خواهد!
فَطافَ عَلَیْها طائِفٌ مِنْ رَبِّکَ گرد آن بستان ایشان گشت بشب گردنده‏اى و بآن رسید رسنده‏اى از عذاب خداوند تو، وَ هُمْ نائِمُونَ (۱۹) و ایشان در خواب.
فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ (۲۰) آن بستان زمینى گشت چون شب سیاه درو نه نبات نه آب.
فَتَنادَوْا مُصْبِحِینَ (۲۱) یکدیگر را آواز دادند نزدیک بام.
أَنِ اغْدُوا عَلى‏ حَرْثِکُمْ خیزید از خواب، بامداد کنید بر حرث خویش، إِنْ کُنْتُمْ صارِمِینَ (۲۲) اگر مى‏چیدن خواهید.
فَانْطَلَقُوا وَ هُمْ یَتَخافَتُونَ (۲۳) با هم راز میکردند در راه و میگفتند: أَنْ لا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُمْ مِسْکِینٌ (۲۴) میکوشید که هیچ درویش امروز بر شما در آن بستان در نیاید.
وَ غَدَوْا عَلى‏ حَرْدٍ قادِرِینَ (۲۵) بامداد کردند بر آهنگ بد، چون نزدیک بستان آمدند و درویش ندیدند گفتند: که: دست یافتیم!
فَلَمَّا رَأَوْها چون آن بستان را دیدند. قالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ (۲۶) گفتند: ما راه گم کردیم.
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (۲۷)، بلکه از نعمت بى بهره ماندیم.
قالَ أَوْسَطُهُمْ. بهینه برادران ایشان گفت: أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ نمى‏گفتم شما را لَوْ لا تُسَبِّحُونَ (۲۸) چرا خداى را پاک نشناسید، ؟
قالُوا سُبْحانَ رَبِّنا گفتند: خداوند ما پاکست از ستمکارى إِنَّا کُنَّا ظالِمِینَ (۲۹) ما ستمکارانیم.
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ یَتَلاوَمُونَ (۳۰) روى فرا یکدیگر کردند بسرزنش کردن.
قالُوا یا وَیْلَنا گفتند: اى ویل و درد زدى بر ما إِنَّا کُنَّا طاغِینَ (۳۱) ما فرمانبردارى بگذاشتیم و از اندازه خود در گذشتیم.
عَسى‏ رَبُّنا أَنْ یُبْدِلَنا خَیْراً مِنْها امید داریم که مگر اللَّه ما را بدل دهد به از آن إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا راغِبُونَ (۳۲) ما بنیاز و حاجت خواست با خداوند خود میگردیم.
کَذلِکَ الْعَذابُ چنین بود عذاب. وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ و عذاب آخرت مه است او را که در رستاخیز عذاب کنند لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (۳۳) اگر مردمان دانندى.
إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ پرهیزگاران را از شرک عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ (۳۴) بنزدیک خداوند ایشان بهشتهاى با ناز و زیدست.
أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ (۳۵) ما مسلمانان را چون کافران کنیم؟.
ما لَکُمْ چه رسید شما را؟ کَیْفَ تَحْکُمُونَ (۳۶) این چیست که مى‏گویید و چه حکم است که میکنید؟
أَمْ لَکُمْ کِتابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ (۳۷) یا شما را نامه‏اى است از آسمان که اندرو همى خوانید.
إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَما تَخَیَّرُونَ (۳۸) که هست شما را در آن نامه آنچه حکم کنید.
أَمْ لَکُمْ أَیْمانٌ عَلَیْنا بالِغَةٌ یا شما را سوگند انست و پیمان بر ما بوجوب رسیده إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ تا روز قیامت إِنَّ لَکُمْ لَما تَحْکُمُونَ (۳۹) که شما راست آنچه شما حکم کنید.
سَلْهُمْ أَیُّهُمْ بِذلِکَ زَعِیمٌ پرس ایشان را تا کیست ازیشان که بدرست کردن آن سوگند میانجى است؟
أَمْ لَهُمْ شُرَکاءُ یا ایشان انبازان دارند با من، یا انبازان میدانند مرا فَلْیَأْتُوا بِشُرَکائِهِمْ گوى ایشان را تا انبازان خود بیارند و باز نمایند. إِنْ کانُوا صادِقِینَ (۴۱) اگر مى‏راست گویند.
یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ آن روز که پرده برکشند از ساق. وَ یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ و خلق را با سجود خوانند فَلا یَسْتَطِیعُونَ (۴۲) ناگرویدگان نتوانند که سجود کنند.
خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ فروشده چشمهاى ایشان از بیم تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ بر رویهاى ایشان نشسته خوارى بیم و نومیدى وَ قَدْ کانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ و چون ایشان را با سجود خواند و ایشان با سلامت بودند و پشتها نرم اجابت نکردند.
فَذَرْنِی وَ مَنْ یُکَذِّبُ بِهذَا الْحَدِیثِ با من گذار او را که دروغ مى‏شمرد این سخن سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ (۴۴) آرى فرا گیریم ایشان را پاره پاره از آنجا که ندانند.
وَ أُمْلِی لَهُمْ و درنگ دهم ایشان را إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ (۴۵) که ساز من در واخ است و کار بردبارى بر من فراخ و از فردا بیم نه.
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً یا بر رسانیدن این پیغام ازیشان مزد میخواهى فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (۴۶) تا ایشان را اوام افتاد از بهر تو که گران بار گشتند أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ (۴۷) یا بنزدیک ایشان است علم غیب تا ایشان مى‏نویسند.
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ شکیبا باش حکم خداوند خویش را وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ و چون مرد ماهى مباش. إِذْ نادى‏ وَ هُوَ مَکْظُومٌ آن گه که ما را خواند و او پر غم و اندهگن.
لَوْ لا أَنْ تَدارَکَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ اگر نه آن بودى که دریافت او را نعمت نیک خدایى از خداوند او لَنُبِذَ بِالْعَراءِ خداوند او او را از شکم ماهى بهامون رستاخیز افکندى روز رستاخیز وَ هُوَ مَذْمُومٌ (۴۹) و ملامت برو بود.
فَاجْتَباهُ رَبُّهُ برکشید او را خداوند او و گزین او تازه کرد فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ (۵۰) و او را از شایستگان شایسته‏اى کرد.
وَ إِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَرُوا نزدیک باشید و کام یابید که ناگرویدگان لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ ترا بچشم بزمین آرندى که قرآن شنوند از تو وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (۵۱) و مى‏گویند رسول را که او دیوانه است.
وَ ما هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ (۵۲) و نیست او مگر آواى جهانیان و شرف دو گیتى.
رشیدالدین میبدی : ۸۷- سورة الاعلى- مکیة
النوبة الثانیة
این سوره بقول بعضى مفسّران مکّى است و بقول بعضى مدنى، نوزده آیتست هفتاد و دو کلمه، دویست و هفتاد حرف، و درین سوره از منسوخات هیچ چیز نیست.
و در خبر ابى بن کعب است از مصطفى (ص) که: هر که این سوره برخواند اللَّه تعالى بعدد هر حرفى که بر ابراهیم و موسى و عیسى علیهم السّلام فرو فرستاد او را ده نیکى در دیوان اعمال بنویسند. و در آثار سلف است که: هر که سورة الاعلى بر خواند چنانست که پنج یکى از قرآن خواند. و رسول خدا (ص) خواندن این سوره دوست داشتى. و هر گه که بخواندن این سوره آغاز کردى گفتى: «سبحان ربّى الاعلى» و بزرگان صحابه چون على (ع) و زبیر و عبد اللَّه عباس و عبد اللَّه زبیر و عبد اللَّه عمرو و ابو موسى اشعرى رضی اللَّه عنهم چون در نماز این سوره خواندندى، بگفتندى: «سبحان ربّى الاعلى» ضحاک گفت: من قرأها فلیقرأها کذلک هر که این سوره خواند تا آن کلمات بگوید، چنان که ایشان گفتند. و تأویل سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى این نهادند که قل: «سبحان ربّى الاعلى». معنى آنست که بگو اى محمد: «سبحان ربّى الاعلى» و اوّل کسى که «سبحان ربّى الاعلى» گفت میکائیل بود. مصطفى (ص) جبرئیل را بپرسید که: «گوینده این کلمات را در نماز یا در غیر نماز ثواب چیست»؟
فقال یا محمد! ما من مؤمن و لا مؤمنة یقولها فی سجوده او فی غیر سجوده الّا کانت له فی میزانه اثقل من العرش و الکرسىّ و جبال الدّنیا و یقول اللَّه صدق عبدى انا اعلى فوق کلّ شی‏ء و لیس فوقى شی‏ء، اشهدوا ملائکتى انّى قد غفرت لعبدى و ادخلته جنّتى فاذا مات زاره میکائیل کلّ یوم. فاذا کان یوم القیامة حمله على جناحه فیوقفه بین یدى اللَّه عزّ و جلّ فیقول: یا ربّ شفّعنى فیه، فیقول قد شفّعتک فیه اذهب به الى الجنّة
و قال عقبة بن عامر: لمّا نزلت فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ، قال رسول اللَّه (ص): اجعلوها فى رکوعکم، فلمّا نزل سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى قال صلّى اللَّه علیه و سلّم: اجعلوها فی سجودکم.
قوله: سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى یعنى: قل «سبحان ربّى الاعلى». و الى هذا التّأویل ذهب جماعة من الصّحابة و التّابعین. و قال قوم: معناه: نزّه رَبِّکَ الْأَعْلَى عمّا یقول فیه الملحدون و یصفه به المبطلون و جعلوا الاسم زائدة فی الآیة دخلت لتحسین الکلام کقوله: «وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ» و یحتجّ بهذا من یجعل الاسم و المسمّى واحدا لانّ احدا لا یقول سبحان اسم اللَّه سبحان اسم ربّنا. انّما یقول سبحان اللَّه سبحان ربّنا. فکان معنى سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ: «سبّح ربّک». و قیل: الاسم صفته و معناه نزّه وصفه عمّا لا یلیق به. و قیل: نزّه اسمه عن ان تسمّى به غیره فلا یسمّى احد اللَّه غیره تعالى ذکره و جلّت عظمته. و قال: ابن عباس: معناه: صلّ بامر ربک أعلى أی علا کلّ شی‏ء قدرة و سلطانا و الالف للمبالغة لا للمقابلة.
الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى اى خلق کلّ ذى روح فَسَوَّى خلقته و خصّ کلّ واحد بتألیف و نظم على ما اراده و قیل: سوّى الیدین و الرّجلین و العینین.
و قیل: سوّى اى عدّل قامته. و قیل: خلقه مستویا متقنا محکما لیدلّ على علم فاعله و اراد به.
وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدى‏ قرأ الکسائى بتخفیف الدّال قَدَّرَ و شدّدها الآخرون و هما بمعنى واحد و المعنى: «قدّر» الارزاق «فهدى» لاکتساب الارزاق و المعاش. و قیل: «قدّر» الخلق ازواجا ذکرا و انثى ثمّ هداهم لوجه التّوالد و التّناسل و علّمهم کیف یأتیها و کیف تأتیه. و قیل: هدیه الى اجتناب المضارّ و ابتغاء المنافع.
و قیل: «هدى» الانسان لمصالحه و البهائم لمراتعها. و قیل: «هدیه السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً»، و قیل: «قدّر» السّعادة و الشّقاوة علیهم. ثمّ یسّر لکلّ واحد من الطّائفتین سلوک ما «قدّر» علیه. و قیل: «قدّر» الذّنوب على عباده ثمّ هداهم الى التّوبة.
و قیل: «قدّر» فى الرّحم تسعة اشهر اقلّ او اکثر «فهدى» للخروج من الرّحم، و قیل: جعل الهدایة فی قلب الطّفل حتّى طلب ثدى امّه و میّزه من غیره.
وَ الَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعى‏ اى انبت ما ترعاه الدّوابّ من بین اخضر و اصفر و احمر و ابیض.
«فَجَعَلَهُ» بعد الخضرة «غثاء» هشیما بالیا کالغثاء الّذى تراه فوق السّیل «احوى» اى اسودّ بعد الخضرة و ذلک انّ الکلاء اذا جفّ و یبس اسودّ. و قال الزّجاج: فیه تقدیم و تأخیر و تقدیره «أَخْرَجَ الْمَرْعى‏» «احوى» «فَجَعَلَهُ غُثاءً» و یکون «احوى» فى موضع نصب على الحال یرید «وَ الَّذِی» انبت الزّرع و النّبات من الارض اخضر یضرب الى الحوّة و هی السّواد، اى من شدّة خضرته یعنى: که از سیرابى سیاه بام بود و از سبزى با سیاهى میگراید. هم چنان که گفت: «مُدْهامَّتانِ» ثمّ «فَجَعَلَهُ غُثاءً» اى جفّفه حتّى صیّره هشیما جافا کالغثاء الّذى تراه فوق الماء.
«سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسى‏» اى سنجمع حفظ القرآن فی قلبک و قراءته فی لسانک حتّى «فَلا تَنْسى‏» کقوله: «إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ». قیل: کان النّبی (ص) یتلقّف القرآن من جبرئیل بسرعة فکان اذا قرأ آیة کان ان یسبقه بالتّلقّف مخافة ان ینسى فانزل اللَّه سبحانه «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسى‏». فلم ینس بعدها شیئا من القرآن البتّة ما عاش و فی هذا اعجاز عظیم. و قوله: إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ اى ممّا لم یقع به التّکلیف فی التّبلیغ و لا یجب علیه اداؤه فینسیه اللَّه سبحانه اذا شاء. و قال الحسن و قتادة: إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ ان ینسیه برفع حکمه و تلاوته کما قال تعالى: «ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِها» و الانساء نوع من النّسخ و نسخ اللَّه عزّ و جلّ من کتابه ثلاثة الوان، منها ما انسى رسوله و وضع عنه حکمه و منها ما انساه و اثبت حکمه کالرّجم و لآیتان تشملان معا هذین اللّونین و اللّون الثّالث ما اثبت ظاهره و وضع عنه حکمه. و قیل: سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسى‏ اى نعلّمک و نحفظ علیک ما نقرأه فلا تترک العمل بما امرت به.
إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ ان لا تعمل به بالنّسخ. حکى انّ ابن کیسان النّحوى حضر مجلس الجنید یوما فقال: یا با القاسم ما تقول فی قوله عزّ و جلّ: «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسى‏»؟
فاجابه مسرعا کانّه تقدّم السّؤال قبل ذلک باوقات لا تنسى العمل به فاعجب ابن کیسان ذلک اعجابا شدیدا. و قال: لا یفضض اللَّه فاک مثلک تصدّر قوله: إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما یَخْفى‏ من القول و الفعل. قیل: یعنى اعلان الصّدقة و اخفاها.
وَ نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرى‏ اى للخلّة الیسرى. و الیسرى الفعلى من الیسر و هو سهولة عمل الخیر، اى نسهّل لک العمل الّذى یوصلک الى الجنّة. و قیل: معناه نوفّقک للشّریعة الیسرى و هی الحنیفیّة السّمحة السّهلة. و قیل. هو متّصل بالکلام الاوّل معناه: إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ اى ما تقرأه على جبرئیل اذا فرغ من التّلاوة وَ ما یَخْفى‏ ما تقرأه فی نفسک مخافة النّسیان ثمّ وعده فقال: وَ نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرى‏ اى نهوّن علیک الوحى حتّى تحفظه و تعلمه.
«فَذَکِّرْ» اى عظ بالقرآن و باللّه رغبة و رهبة «إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرى‏» تجى‏ء فى العربیّة «انّ» مثبتة لا لشرط فیکون بدل قد کقوله عزّ و جلّ: وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ و معنى هذا انّه قد علم (ص) انّ «الذّکرى» تنفع لا محالة امّا فی ترک الکفر او ترک المعصیة او فی الاستکثار من الطّاعة و هو حثّ على ذلک و تنبیه على انّه ینفع.
سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشى‏ اى سیتّعظ بالقرآن من یخشى اللَّه سبحانه و یخشى عقوبته قیل: نزلت فی عثمان بن عفّان. و قیل: قوله: إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرى‏ «ان» شرط و جوابه قوله: «سیذّکّر» الا انّه ارتفع لاجل السّین الّتى فیه و هی تنوب مناب الفاء و معناه: «ان» تنفع «الذّکرى» یذّکّر من یخشى.
یَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى‏ اى و یتجنّب «الذّکرى» «الاشقى» الکافر.
الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرى‏ یعنى: نار جهنّم و الصّغرى نار الدّنیا. وفی الخبر عن ابى هریرة عن النّبیّ (ص) قال: انّ نارکم هذه جزء من سبعین جزء من نار جهنّم غسلت بماء البحر مرّتین و لولا ذلک لما خلقت فیها منفعة.
و قیل: النَّارَ الْکُبْرى‏ الطّبقة السّفلى من جهنّم.
ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیها وَ لا یَحْیى‏ موتا بصفة و حیاة بصفة اى لا یموت موتا مریحا و لا یحیى حیاة ملذّة. نزلت هذه الآیة فی عتبة بن الولید و ابى جهل.
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى اى صادف البقاء و نال الفوز و النّجاة من قال لا اله الّا اللَّه و تطهّر من الشّرک هذا قول عطاء و عکرمة و ابن عباس. و قیل: من صار زاکیا بان عمل صالحا. و قال قتادة: ترید به الزّکاة المفروضة و قیل: «تزکّى» اى اسلم و صدّق.
وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ یعنى الشّهادة «فصلّى» یعنى: «و صلّى» مع الشّهادة و هذه الکلمات تجمع ارکان الایمان التّزکّى: التّصدیق، و الذّکر: الشّهادة، و الصّلاة: العمل.
و قیل: نزلت فی زکاة الفطر و صلاة العید و التّکبیر فیه و یروى هذا عن عمرو بن عوف المزنى عن رسول اللَّه (ص) و عن ابى العالیة و عمر بن عبد العزیز و غیرهم. و فی هذا التّفسیر نظر و اضطراب لانّ هذه السّورة فی قول اکثر العلماء مکیّة و لم یکن بمکّة صوم و لا زکاة فطر و لا عید الّا ان تکون السّورة مدنیّة و هو فی قول بعضهم. و قال بعض الفقهاء من المتأخّرین: یجوز ان یکون النّزول سابقا على الحکم کما قال: وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ فالسّورة مکیّة و ظهر اثر الحلّ یوم الفتح حتّى‏
قال (ص): «احلّت لى ساعة من نهار و کذلک نزل بمکة سیهزم الجمع و یولّون الدّبر. قال عمر بن الخطاب: کنت لا ادرى اىّ الجمع یهزم، فلمّا کان یوم بدر رأیت النّبیّ (ص) یقول: «سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ».
و عن جابر بن عبد اللَّه: قال: قال رسول اللَّه (ص): قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى قال: «من شهد ان لا اله الّا اللَّه و خلع الانداد و شهد انّى رسول اللَّه».
وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى قال: هى الصّلوات الخمس و المحافظة علیها حین ینادى بها و الاهتمام بمواقیتها.
قال النّبیّ (ص): «علم الایمان الصّلاة فمن فرّغ لها قلبه و حافظ علیها بحدودها فهو مؤمن».
و قیل: الصّلاة هاهنا الدّعاء. قوله: بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا قرأ ابو عمرو و یعقوب بالیاء و الضّمیر للاشفین.
و قرأ الآخرون بالتّاء یخاطب بها کفّار قریش ایضا و تقدیره: قل لهم بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا على الآخرة. و قیل الخطاب للمؤمنین اى بَلْ تُؤْثِرُونَ الاستکثار من الدّنیا على الاستکثار من الآخرة.
وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ للمؤمنین «وَ أَبْقى‏» للجزاء و الثّواب. قال عرفجة الاشجعى کنّا عند ابن مسعود و قرأ هذه الآیة فقال لنا: أ تدرون لم آثرنا «الْحَیاةَ الدُّنْیا» على الآخرة؟ قلنا: لا . قال: لانّ الدّنیا احضرت و عجّل لنا طعامها و شرابها و نسائها و لذّتها و بهجتها، و انّ الآخرة نعتت لنا و زریت عنّا فاخذنا العاجل و ترکنا الآجل.
وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏ تجى‏ء فی کلام العرب افعل بمعنى الفاعل کثیرا و هذا من جملته، و قال قتادة وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ فى الخیر «ابقى» فى البقاء.
«إِنَّ هذا» یعنى: ما ذکر من قوله: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى اربع آیات لَفِی الصُّحُفِ الْأُولى‏ اى فی الکتب الاولى الّتى انزلت قبل القرآن ذکر فیها فلاح المتزکّى و المصلّى و ایثار الخلق الدّنیا و انّ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏. ثمّ بیّن الصّحف. فقال: صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى‏ و قیل: السّورة کلّها فی الصّحف الاولى. و قیل جمیع القرآن فی الصّحف الاولى، و قیل: انّ فی «صُحُفِ إِبْراهِیمَ» ینبغى للعاقل ان یکون حافظا للسانه، عارفا بزمانه، مقبلا على شأنه و فی حدیث ابى ذر (رض) قال قلت: یا رسول اللَّه کم انزل اللَّه من کتاب؟ قال: مائة و اربعة کتب، منها على آدم عشر صحف و على شیث خمسین صحیفة و على اخنوخ و هو ادریس ثلاثین صحیفة و هو اوّل من خطّ بالقلم و على ابراهیم عشر صحائف، و التوریة و الانجیل و الزبور و الفرقان.
و عن عائشة قالت: کان رسول اللَّه (ص) یقرأ فی الرّکعتین اللّتین یؤثر بعدهما بسبّح اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ و فی الوتر «بقل هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ و قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ.
رشیدالدین میبدی : ۹۰- سورة البلد- المکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.
«لا» نه چنانست که مشرکان و منکران بعث میگویند أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ (۱) سوگند میخورم باین شهر مکه.
وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ (۲) و تو دست در گشاده‏اى درین شهر.
وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ (۳) و بهر زاینده و زاده و نازاینده.
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ بیافریدیم مردم را فِی کَبَدٍ (۴) در رنج و سختى بر کار ایستاده.
أَ یَحْسَبُ مى‏پندارد او أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ (۵) که کس با او برنیاید.
یَقُولُ میگوید: أَهْلَکْتُ مالًا لُبَداً (۶) در دشمنى محمد مال فراوان برهم نفقه کردم.
أَ یَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ (۷) مى‏پندارد او که اللَّه را نمى‏دید که نفقه میکرد.
أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ (۸) نه او را دو چشم بینا آفریدیم؟!
وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ (۹) و زبانى گویا و دو لب؟
وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ (۱۰) و راه نمودیم او را بدو راه؟
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ (۱۱) نیز خویشتن را در آن عقبه نیفکنده است؟
وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ (۱۲) و چه دانى تو که آن عقبه صراط چیست؟
فَکُّ رَقَبَةٍ (۱۳) سبب نجات از آن عقبه گشادن گردنى است.
أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ (۱۴) یا طعام دادن در روزى با گرسنگى.
یَتِیماً ذا مَقْرَبَةٍ (۱۵) خاصّه یتیمى که خویشاوند بود.
أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ (۱۶) یا درویشى که در خاک افتاده بود.
ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یا آنکه از گرویدگان بود وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ و یکدیگر را بشکیبایى اندرز مى‏کنند وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (۱۷) و یکدیگر را ببخشودن وصیّت مى‏کنند.
أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ (۱۸) ایشانند اصحاب راست دست با یمن و با برکت.
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا و ایشان که کافر شدند بسخنان ما، هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ (۱۹) ایشانند اصحاب چپ دست بر خویشتن شوم‏
عَلَیْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَةٌ (۲۰) بر ایشان طبقى پوشیده و بسر فرا افکنده آتشى تافته.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۱۷۸
شیخ گفت هرکه ما را بدید و درحقّ فرزندان و خاندان ما سعی کند فردا در مظلۀ شفاعت ما باشد و از شفاعت ما محروم نماند.
ملا احمد نراقی : باب چهارم
مدح مال و ثروت
و مخفی نماند که همچنان که در آیات و اخبار مذمت بسیار از برای مال رسیده، همچنین مدح آن نیز وارد شده است و خدای تعالی آن را در قرآن کریم خیر نامیده است و پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خوب چیزی است مال صالح از برای مرد صالح» و همه اخباری که در ثواب صدقه دادن و میهمانی و سخاوت و حج، و غیر اینها از چیزهائی که تحصیل آنها به مال بسته است رسیده، دلالت بر خوبی مال می کند و «توفیق میان این اخبار آن است که مال می تواند شد که وسیله وصول به سعادت اخرویه، و فوز به درجات علیه گردد و ممکن است که به واسطه رسیدن به مقاصد فاسده، که سد راه علم و عمل و حجاب سعادت ابدند شود پس هر مالی که به مصرف اول رسید، ممدوح و مستحسن است و آنچه به مصرف دوم رسید، مذموم و مستهجن است و اخباری که دلالت بر مدح آن می کند بر اول محمول، و آنچه دلالت بر مذمت آن می نماید، حمل بر دویم می شود و چون اکثر طبایع بنی آدم، به پیروی شهوات نفسانیه مایل، و آن به واسطه مال حاصل می شود، به این جهت زاید بر قدر کفاف آن در محل خطر و حذر از آن بهتر است و طوایف انبیاء، و خیل اولیا، از شر آن پناه به خداوند منان بردند.
حتی اینکه پیغمبر آخرالزمان صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «پروردگارا قوت آل محمد را به قدر کفاف کن» و گفت: «خداوندا مرا زندگانی عطا کن، چون زندگی مسکینان، و بمیران، چون مردن مسکینان».
ملا احمد نراقی : باب چهارم
فصل - فضیلت اجتناب از مال حرام
ضد عدم اجتناب از مال حرام، اجتناب و احتراز از آن است و آن یکی معنی ورع است و معنی دیگر آن، نگاه داشتن خود است از مطلق معاصی و منع نفس، از هر چه سزاوار نیست و تقوی نیز با ورع، یک معنی دارد و آن نیز بر دو معنی اطلاق می شود.
پس ضد گرفتن مال حرام، ورع و تقوی است، به یک معنی که معنی اخص باشد.
و اما ورع و تقوی به معنی اعم، ضد معصیت است و به هر حال شبهه نیست در اینکه ورع و تقوی، اعظم بواعث نجات، و عمده چیزی است که آدمی را به سعادات می رساند.
از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «هر که ملاقات کند خدا را در حالتی که از اهل ورع باشد، خدای تعالی به او عطا می فرماید کل ثواب اسلام را» و در بعضی از کتب سماویه وارد است که «حق تعالی فرمود که اما اهل ورع را من شرم می کنم که محاسبه ایشان را بکشم و از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مروی است که «نیست شیعه ما مگر کسی که پرهیزکاری را شعار خود کند و خدا را اطاعت کند پس بپرهیزید و عمل کنید به جهت امید آنچه در نزد خداست نیست در میان خدا و میان کسی خویشی و قرابتی، دوست ترین بنده در نزد خدا پرهیزکارترین و مطیع ترین ایشان است» و حضرت صادق علیه السلام فرمود: «کسی نمی رسد به آنچه در نزد خداست، مگر به ورع» و فرمود: «به درستی که خدا ضامن شده است از برای کسی که بپرهیزد از معصیت او، اینکه او را از حالتی که مکروه دارد نقل کند به آن حالی که دوست دارد و روزی او را برساند از جائی که گمان نداشته باشد» و فرمود: «عمل کم با تقوی، بهتر است از عمل بسیار بدون تقوی» و نیز از آن حضرت مروی است که «خدای تعالی هیچ بنده ای را نقل نکرد از ذلت معاصی به عزت تقوی، مگر اینکه او را بی مال غنی گردانید و بی عشیره و قبیله عزیز کرد و بی گشاده روئی به دلها نزدیک گردانید» و از آنجا که خوردن مال حرام، و احتراز نکردن از آن، باعث هلاکت، و وصول به سعادت، موقوف به تقوی و ورع بود و آدمی که در دنیا هست محتاج به خوراک و پوشاک و مسکن و مأوی بود، اخبار بسیار در فضیلت تحصیل مال حلال وارد شده حتی اینکه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «طلب حلال، واجب است بر هر مرد مسلم و زن مسلمه» «و هر که داخل شب شود در حالتی که خسته باشد به جهت طلب حلال، داخل شب شده است آمرزیده» و فرمود که «عبادت، هفتاد جزء است، و افضل همه اجزاء، طلب حلال است» و در حدیثی دیگر وارد است که «عبادت، ده جزء است، نه جزء آن در طلب حلال است» و فرمود که «هر که از رنج دست خود بخورد چون برق خاطف از صراط بگذرد» «و هر که از رنج دست خود بخورد خدا به نظر رحمت به او نظر می کند، و هرگز او را عذاب نمی کند» «و هر که از رنج دست خود بخورد خدا درهای بهشت را بر روی او می گشاید، تا از هر دری که خواهد داخل بهشت شود» «و هر که از رنج دست خود بخورد روز قیامت در شمار پیغمبران خواهد بود، و اجر پیغمبران خواهد گرفت» «و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم هرگاه مردی را می دید و او را از او خوش می آمد می فرمود: آیا کسبی دارد؟ پس اگر می گفتند نه می فرمود از چشم من افتاد.
عرض می کردند: به چه سبب؟ می فرمود که چون مومن را کسبی نباشد به دین خود مدارا و معاش می کند» و از آن حضرت مروی است که «هر که چهل روز حلال بخورد خدای تعالی دل او را روشن می کند، و چشمه های حکمت را از دل او بر زبانش جاری می سازد» روزی بعضی از صحابه از آن جناب طلب کرد که «از خدا بخواهد او را متسجاب الدعوده نماید حضرت به او فرمود که خوراک خود را پاک و حلال کن تا دعای تو مستجاب شود».
جهان ملک خاتون : در مرثیهٔ فرزند دلبند سلطان بخت طاب ثراها
شمارهٔ ۱۰
از دنیی دون اگر دری بر وی بست
یا خار جفای دهر بر پاش شکست
دانم به یقین نه در گمانم دیدم
در جنّت فردوس که با حور نشست
غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۷۳ - فضیلت تهلیل و تسبیح و تحمید و صلوات و استغفار
رسول (ص) می گوید، «هر نیکویی که بنده کند در ترازو نهند روز قیامت مگر کلمه لااله الالله، اگر ورا در ترازو نهند برابر هفت آسمان و هفت زمین و آنچه در وی است زیادت آید و گفت«گوینده لا اله الا الله اگر صادق بود در آن و بسیاری خاک زمین گناه دارد، از وی درگذارند»، و گفت، «هرکه لااله الالله به اخلاص گفت، در بهشت شود»و گفت، «هرکه بگوید لااله الالله وحده لا شریک له: له الملک و له الحمد و هو علی کل شی قدیر هر روز صد بار برابر ده بنده باشد که آزاد کرده بود، صد نیکی در دیوان وی بنویسند و صد بدی پاک کنند. حرزی بود این کلمه وی را از شیطان تا شبانگاه».
و در صحیح است که هرکه این کلمه بگوید، چنان بود که چهار بنده از فرزندان اسمعیل آزاد کرده بود از بندگی و رسول می گوید (ص) که هرکه در روزی صد بار بگوید سبحان الله و بحمده، همه گناهان وی عفو کنند، اگرچه بسیاری کف دریا بود و گفت، «هرکه پس هر نمازی سی و سه بار بگوید که سبحان الله و سی و سه بار الحمدلله و سی و سه بار الله اکبر، و ختم کند صد بار تمام بدین کلمه، «لااله الاالله وحده لا شریک له: له الملک و له الحمد و هو علی کل شی قدیر» همه گناهان وی بیامرزند و اگر به بسیاری کف دریا بود.»
روایت کنند که مردی به نزدیک رسول (ص) آمد و گفت، «دنیا مرا فرو گذاشت، تنگدست و درویش شدم و درماندم، تدبیر من چیست؟» گفت، «کجایی تو از صلوات ملایکه و تسبیح خلق که روزی بدان یابند؟» گفت، «آن چیست یا رسول الله؟» گفت، «سبحان الله العظیم، سبحان الله و بحمده استغفرالله، هر روزی صد بار بگوی پیش از نماز بامداد و پس از صبح تا دنیا روی به تو نهد اگر خواهی و اگر نه، حق تعالی از هر کلمه ای فرشته آفریند که تسبیح می کنند تا قیامت و ثواب آن تو را باشد.» و رسول گفت (ص)، «من این کلمات بگویم دوست تر دارم از هرچه در زیر گردش آفتاب است»، و گفت، «دوست ترین کلمات نزدیک خدای تعالی این چهار کلمه است» و گفت، «دو کلمه است که آن سبک است بر زبان و گران است در میزان، و محبوب است نزد رحمان: «سبحان و بحمده سبحان الله العظیم و بحمده.»
و فقرا رسول (ص) را گفتند، «توانگران ثواب آخرت همه بردند، هر عبادتی که ما می کنیم ایشان نیز می کنند و ایشان صدقه می دهند و ما نمی توانیم.» گفت، «شما را به سبب درویشی، هر تسبیحی و تهلیلی و تکبیری صدقه است و هر امر به معروفی و نهی از منکری صدقه است و اگر یکی از شما لقمه ای در دهان اهل خویش نهد صدقه است.» و بدان که فضیلت تسبیح و تحمید در حق درویشان، زیادت بدان است که دل درویش به ظلمت دنیا تاریک نباشد و صافی تر بود. یک کلمه که وی بگوید همچون تخمی باشد که در زمین پاک افکنند، اثر بسیار کند و ثمره بسیار دهد و ذکر در دلی که به شهوت دنیا آگنده بود، همچون تخمی باشد که در شورستان اثر کمتر کند.
غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۱۱۲ - پیدا کردن علاج محبت
بدان که چون محبت بزرگترین مقامات است علاج وی شناختن مهم است. و هرکه خواهد که بر نیکویی عاشق شود تدبیر او آن بود که روی از هرچه جز وی است بگرداند، پس بر دوام در وی نظاره می کند. چون روی وی می بیند و دست و پای و موی وی پوشیده بود و آن نیز نیکو بود جهد آن کند تا آن نیز ببیند تا هر جمال که می بیند میلی زیادت می افتد. چون بدین مواظبت کند در وی میلی پدید آید اندک یا بسیار. پس محبت خدای تعالی نیز هم چنین است:
شرط اول آن است که وری از دنیا بگرداند و دل از دوستی آن پاک کند که دوستی جز حق از دوستی وی مانع بود و این چون پاک کردن زمین بود از خار و گیاه. آنگاه طلب معرفت وی کند که هرکه وی را دوست ندارد از آن بود که وی را نشناسد. اگرچه کمال و جمال به طبع محبوب است تا کسی که صدیق و فاورق را بشناسد نتواند که ایشان را دوست ندارد که محامد و مناقب ایشان به طبع محبوب است و معرفت حاصل کردن چون تخم در زمین نهادن است. آنگاه بر دوام به ذکر و فکر در وی مشغول بود و این چون آب دادن باشد که هرکه یاد کسی بسیار کند لابد وی را با وی انسی پیدا آید.
و بدان که هیچ مومن از اصل محبت خالی نیست، ولکن تفاوت از این سه سبب است: یکی آن که در دوستی و مشغولی دنیا متفاوتند و دوستی هرچه بود در دوستی دیگری نقصان آورد. و دیگر آن که در معرفت متفاوتند که عامی شافعی را دوست دارد بدان که بر جمله دادن که وی عالمی بزرگ است، ولکن فقیه که از تفصیل علوم وی بعضی خبر دارد وی را دوست تر دارد که وی را بهتر شناسد. و دیگر آن که در ذکر و عبادت که انس بدان حاصل آید متفاوت باشند، پس تفاوت محبت از این سه سبب خیزد، اما آن که دوست ندارد اصلا آن است که وی را نداند اصلا. که چنان که نیکویی صورت ظاهر به طبع محبوب است، نیکویی صورت باطن همچنین است. پس محبت ثمرت معرفت است.
و کمال معرفت حاصل کردن به دو طریق بود: یکی به طریق صوفیان و آن مجاهده باشد و باطن صافی داشتن به ذکر دوام تا خود را و هرچه جز حق است فراموش کند، آنگاه در باطن وی کارها پدید آمدن گیرد که بدان عظمت حق تعالی روشن شود و چون مشاهدتی گردد و مثل وی چون فرو کردن دام باشد که تا بود که صیدی درافتد و بود که درنیفتد. باشد که موشی در افتد و باشد که بازی و تفاوت در این عظیم است و برحسب دولت و روزی بود.
و طریق دیگر آموختن علم معرفت است، نه علم کلام و علمهای دیگر و اول این تفکر بود عجایب صنع چنان که در کتاب تفکر اشارت کردیم. بعد از آن ترقی کند و تفکر در جمال و جلال ذات وی تا حقایق اسما و صفات وی را مکشوف گردد. و این علمی دراز است ولکن زیرک را بدین رسیدن ممکن است چون استادی عارف یابد، اما بلید بدین نرسد. و این نه چون دام فروکردن است که باشد که صید درافتد و باشد که نه افتد، بلکه این چون تجارت و حراثت است و کسب، و چنان است که کسی گوسپندی به دست آرد نر و ماده و در تناسل افکند. ازاین لابد مال زیادت شود، مگر به صاعقه هلاک شود.
و هرکه معرفت طلب کند جز از طریق محبت، طلب محال می کند و هرکه معرفت جز از این دو طریق طلب کند نیابد و هرکه پندارد که بی محبت حق تعالی به سعادت آخرت رسد غلط پندارد که آخرت بیش از آن نیست که به خدای رستی و هرکه به چیزی رسد، اگر آن را از پیش دوست داشته باشد ولکن به سبب عوایق از آن محجوب بود و روزگار در شوق آن گذاشته باشد، چون بدان رسد و عوایق برخیزد در لذتی عظیم افتد و سعادت این بود. و اگر دوست نداشته باشد هیچ لذت نیابد و اگر اندک دوست داشته باشد اندک لذتی یابد. پس سعادت بر قدر عشق و محبت باشد و اگر والعیاذبالله درون خویش چنان بکرده باشد که به چیزی که آن است ضد آشنا شده و الف و مناسبت گرفته، آنچه در آخرت پیدا آید ضد وی باشد و آن هلاک وی بود و در رنج و الم افتد و آنچه دیگران بدان سعید شوند وی به عین آن شقی شود و مثل وی چون آن کناسی بود که به بازار عطاران فرو شد از آن و بهای خویش بیفتاد و از هوش بشد. آمدند و گلاب و مشک بر وی ریختند و وی بتر می شد تا یکی که وقتی کنّاسی کرده بود آنجا رسید. بدانست باری نجاست آدمی در بینی وی بمالید، با هوش آمد و گفت این است خوش بویی! پس هرکه با لذت دنیا انس گرفت تا آن معشوق وی گشت هم چنان آن کنّاس است. و چنان که در بازار عطاران از آن نیابد بلکه هرچه آنجا بود ضد طبع وی بود و رنج وی از آن زیادت شود و آن نجاست که با آن الف گرفته بود آنجا نیابد. و در آخرت نیز از آن شهوات دنیا هیچ نیابد و آنچه آنجا باشد همه ضد طبع باشد، پس همه سبب رنج و شقاوت وی بود.
پس آخرت عالم ارواح است و عالم جمال حضرت الهیت است که آنجا پیدا شود. و سعید کسی است که اینجا طبع خود را با آن مناسبت داده باشد تا آن موافق وی بود، و همه ریاضتها و عبادتها و معرفتها برای این مناسبت است، «قد افلح من زکیها» این بود. و همه معصیتها و شهوتها و دوستیهای دنیا ضد این مناسبت است، «و قد خاب من دسّها» این بود.
و اهل بصیرت در مشاهده این معانی از حد تقلید درگذشته اند، و این از صدق پیغامبر بشناخته اند، بلکه صدق بی معجزه به ضرورت بدین شناخته اند، چنان که کسی که طب داند چون سخن طبیب بشنود به ضرورت بداند که طبیب است و چون سخن حکیمی بازارنشین بشنود بداند که جاهل است، پس نبی را از متنبی دروغ زن به ضرورت بدین طریق بشناسد. و آنگاه آنچه به بصیرت خود بتواند دانست بیشتر آن است که از نبی شناسد و این علم ضروری است نه چنان علم که از آن حاصل آید که عصاثعبان شود که آن علم در خطر آن بود که بدان که گوساله بانگ کند باطل شود که جدا کردن معجزه از سحر بدین آسانی نبود.
غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۱۲۸ - سوال منکر و نکیر
رسول (ص) گفت، «چون بنده بمیرد دو فرشته بیایند بر وی سیاه و به چشم ازرق. یکی را نام منکر و یکی را نکیر. گویند، «چه می گفتی در پیغامبر؟» اگر مومن بود گوید، «بنده و رسول خدای بود. گواهی دهم که خدای یکی است و محمد رسول وی است». هفتاد ارش در هفتاد ارش گور بر وی فراخ کنند و روشن و پرنور، و گویند، «بخسب خفتی عروس وار چنان که هیچ چیز تو را بیدار نکند مگر آن که دوست تر داری». و اگر منافق بود گوید، «ندانم. می شنیدم از مردمان که چیزی می گفتند. من نیز می گفتم». پس زمین را گویند تا بر وی تنگ فراهم آید چنان که پهلوها به هم رسند و هم چنان در عذاب می بود».
و رسول (ص) عمر را گفت که یا عمر! چگونه بینی خویشتن را که چون بمیری و تو را گوری چهار گز در یک گز بکنند. آنگاه تو را بشویند و در کفن کنند و در گور نهند و خاک بر سر کنند تا پر شود و بازگردند. و آنگاه منکر و نکیر بیایند آواز ایشان چون رعد و چشمهای ایشان چون برق، مویها در زمین می کشند و به دندان خاک گور می شورند و تو را فرا جنبانند؟» گفت، «یا رسول الله! عقل با من باشد؟» گفت، «باشد»، گفت، «پس باک ندارم و ایشان را کفایت کنم». و در خبر است که دو جانور بر کافر مسلط بکنند در گور. هردو کور و کر و در دست هر یکی عمودی از آهن ستبراء و چون دلو که اشتران را بدان آب می دهند، می زنند وی را تا قیامت نه چشم دارند که وی را بینند تا رحمت کنند و نه گوش دارند که آواز وی بشنوند.
و عایشه می گوید که رسول (ص) گفت که گور را افشاردنی است که مرده را بیفشارد. و اگر هیچ کس از آن برستی سعد بن معاذ. و انس گوید که زینت دختر مصطفی (ص) فرمان یافت. وی را در گور نهاد و روی وی زرد شد عظیم، چون بیرون آمد و رنگ وی باز جای شد، گفتم، «یا رسول الله! این چه حال بود؟» گفت، «از افشردن گور و عذاب آن یاد کردم. مرا خبر دادند که بر وی آسان بکردند». و باز این فشاردنی بیفشارد گور وی را که بانگ وی همه جهان بشنیدند. رسول (ص) گفت، «عذاب کافر در گور آن بود که نود و نه اژدها بر وی گمارند. دانی که اژدها چه بود؟ نود و نه مار بود که هریکی نه سر دارد. وی را می گزند و می لیسند و در وی می دمند تا روز قیامت».
و رسول (ص) گفت، «گور اول منزل آخرت است اگر آسان بود آنچه از پس آن بود آسان تر و اگر دشخوار بود آنچه از پس وی صعب تر و دشخوارتر».
و بدان که آن چه پس از این است: اول هول نفخه صور است، آنگاه هول روز قیامت و درازی آن و گرما و عرق آن، آنگاه هول عرض دادن و از گناهان پرسیدن، آنگاه هول نامه ها به دست راست و دست چپ دادن، آنگاه هول فضیحت و رسوائی که از آن بیند، آنگاه هول ترازو تا کفه حسنات گران تر آید یا کفه سیئات، آنگاه هول مظلم خصمان و جواب ایشان، آنگاه هول دوزخ و زبانیه و اغلال و انکال و زقّوم و مار و کژدم.
و عذابها دو نوع است: جسمانی است و روحانی، اما آنچه جسمانی است در آخر کتاب احیاء شرح کرده ایم به تفصیل و هر خبر که در آن بیامده است بیاورده ایم. و آنچه روحانی است در عنوان کتاب آورده ایم. و همچنین حقیقت مرگ که چه بود و حقیقت روح و ارواح وی پس از مرگ همه در عنوان شرح کرده ایم. هرکه خواهد که تفصیل عذاب جسمانی بداند از احیاء طلب باید کرد. و هرکه خواهد که روحانی بداند از عنوان در این کتاب بداند.
و ما بدین قدر که گفته آمد اقتصار خواهیم کرد تا دراز نشود. و ختم کنیم کتاب را به خوابهایی که حکایت کرده اند بزرگان در احوال مردگان که راه نیست این علم را به معرفت احوال مردگان الا از راه مکاشفه باطن. اما در خواب. و اما در یقظه اما از راه حواس راه به ایشان نیست که ایشان به عالمی شدند که جمله این حواس از دریافتن آن همچنان معزول بود که گوش معزول است از ادراک رنگها و چشم معزول است از ادراک آوازها، بلکه در آدمی یک خاصیت است که بدان اهل آن عالم را بتواند یافت، لکن آن خاصیت پوشیده است به زحمت حواس و مشغله دنیا. چون از آن مشغله در خواب خلاصی یابد حالت وی به ایشان نزدیک گردد و احوال ایشان کشف افتد. و بدان خاصیت است که ایشان را از ما خبر بود تا به اعمال نیکوی ما شاد باشند و به معاصی ما اندوهگین چنان که اندر اخبار آمده است. و حقیقت آن است که خیر ما از ایشان و خیر ایشان از ما بی واسطه لوح محفوظ نیست که احوال ما و ایشان، در لوح محفوظ نبشته است. چون باطن آدمی را با آن مناسبتی افتد در خواب احوال ایشان را از آنجا بداند. و چون ایشان را مناسبتی افتد احوال ما بدانند.
و مثل لوح محفوظ چون آینه است که صورت همه چیزها در وی است و روح آدمی هم چون آینه است و روح مرده هم چنین، پس هم چنان که در آینه چیزی از آینه دیگری پدید آید از لوح محفوظ در ما و در ایشان پدید آید. و گمان مبر که لوح محفوظ جسمی باشد مربع از چوب یا از نی یا چیز دیگر چنان که به چشم ظاهر وی را بتوان دید و نبشته ها که بر وی است برتوان خواند. لکن اگر خواهی هم از خویشتن طلب کن که در تو نمودگار هرچه در آفرینش است، هست تا بدان سبب تو را ره بود به معرفت همه، لکن از خود غافلی. دیگر چون شناسی؟ و نمودگار آن دماغ و مقری است که همه قرآن یاد دارد و گویی در وی نبشته است و می بیند آن را و حروف آن را و اگر کسی دماغ وی ذره ذره بکند و بدین چشم ظاهر نگاه کند هیچ جای قرآن نبیند، پس نقش شدن کارها در لوح محفوظ باید که از این جنس دانی، که کارهای بی نهایت در وی نقش است و چشم تو جز متناهی نباشد. و نامتناهی در متناهی در نقش محسوس ممکن نگردد که صورت توان کرد. پس لوح وی و قلم وی و دست وی هیچ چیز باز آن تو نماند، چنان که وی نیز با تو نماند که چنان است که شاعر گفت، «از خانه به کدخدای ماند همه چیز».
و مقصود آن است که محال نداری که ایشان را از ما خبر بود و ما را از ایشان، چنان که در خواب می بینی و به خواب دیدگان مردگان بر احوال زشت و احوال دیگر، برهانی عظیم است بدان که ایشان زنده اند، اما در نعمت و اما در عذاب نعوذ بالله، و نیست نبیند و مرده نبیند، چنان که گفت، «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل عند ربهم یرزقون».
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة هود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
الر ۚ كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ﴿۱﴾
أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ﴿۲﴾
وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ ۖ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ﴿۳﴾
إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۴﴾
أَلَا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ ۚ أَلَا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴿۵﴾
وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴿۶﴾
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَـٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ﴿۷﴾
وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَىٰ أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ ۗ أَلَا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ﴿۸﴾
وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ﴿۹﴾
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي ۚ إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ﴿۱۰﴾
إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَـٰئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ﴿۱۱﴾
فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَىٰ إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَن يَقُولُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ ۚ إِنَّمَا أَنتَ نَذِيرٌ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴿۱۲﴾
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۱۳﴾
فَإِلَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَأَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ﴿۱۴﴾
مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ﴿۱۵﴾
أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ ۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۱۶﴾
أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ أُولَـٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۚ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ ۚ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ ۚ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ﴿۱۷﴾
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ۚ أُولَـٰئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الْأَشْهَادُ هَـٰؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ ۚ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ﴿۱۸﴾
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴿۱۹﴾
أُولَـٰئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ۘ يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ ۚ مَا كَانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُوا يُبْصِرُونَ﴿۲۰﴾
أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ﴿۲۱﴾
لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ﴿۲۲﴾
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۲۳﴾
مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمَىٰ وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ ۚ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴿۲۴﴾
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴿۲۵﴾
أَن لَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۖ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ﴿۲۶﴾
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ﴿۲۷﴾
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ﴿۲۸﴾
وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ۚ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ إِنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَـٰكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ﴿۲۹﴾
وَيَا قَوْمِ مَن يَنصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِن طَرَدتُّهُمْ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴿۳۰﴾
وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا ۖ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ ۖ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ﴿۳۱﴾
قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴿۳۲﴾
قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُم بِهِ اللَّهُ إِن شَاءَ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ﴿۳۳﴾
وَلَا يَنفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدتُّ أَنْ أَنصَحَ لَكُمْ إِن كَانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَن يُغْوِيَكُمْ ۚ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴿۳۴﴾
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تُجْرِمُونَ﴿۳۵﴾
وَأُوحِيَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلَّا مَن قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ﴿۳۶﴾
وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ﴿۳۷﴾
وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ ۚ قَالَ إِن تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ﴿۳۸﴾
فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ﴿۳۹﴾
حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ ۚ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ﴿۴۰﴾
وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا ۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۴۱﴾
وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ﴿۴۲﴾
قَالَ سَآوِي إِلَىٰ جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ ۚ قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَ ۚ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ﴿۴۳﴾
وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ ۖ وَقِيلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴿۴۴﴾
وَنَادَىٰ نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ﴿۴۵﴾
قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ﴿۴۶﴾
قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ﴿۴۷﴾
قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِّنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ ۚ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۴۸﴾
تِلْكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ ۖ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلَا قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَـٰذَا ۖ فَاصْبِرْ ۖ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ﴿۴۹﴾
وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُهُ ۖ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ﴿۵۰﴾
يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴿۵۱﴾
وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ﴿۵۲﴾
قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَن قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ﴿۵۳﴾
إِن نَّقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ ۗ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ﴿۵۴﴾
مِن دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ﴿۵۵﴾
إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم ۚ مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۵۶﴾
فَإِن تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ ۚ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئًا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ﴿۵۷﴾
وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَنَجَّيْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ﴿۵۸﴾
وَتِلْكَ عَادٌ ۖ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ﴿۵۹﴾
وَأُتْبِعُوا فِي هَـٰذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِّعَادٍ قَوْمِ هُودٍ﴿۶۰﴾
وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ ۚ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ﴿۶۱﴾
قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَـٰذَا ۖ أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ﴿۶۲﴾
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَآتَانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَن يَنصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ ۖ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ﴿۶۳﴾
وَيَا قَوْمِ هَـٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ﴿۶۴﴾
فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِي دَارِكُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ۖ ذَٰلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ﴿۶۵﴾
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ ۗ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ﴿۶۶﴾
وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴿۶۷﴾
كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا ۗ أَلَا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِّثَمُودَ﴿۶۸﴾
وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ﴿۶۹﴾
فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ﴿۷۰﴾
وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ﴿۷۱﴾
قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَـٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ﴿۷۲﴾
قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ ۚ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ﴿۷۳﴾
فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ﴿۷۴﴾
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ﴿۷۵﴾
يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَـٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ﴿۷۶﴾
وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَـٰذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ﴿۷۷﴾
وَجَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِن قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ ۚ قَالَ يَا قَوْمِ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي ۖ أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌ رَّشِيدٌ﴿۷۸﴾
قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ﴿۷۹﴾
قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ﴿۸۰﴾
قَالُوا يَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَن يَصِلُوا إِلَيْكَ ۖ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَكَ ۖ إِنَّهُ مُصِيبُهَا مَا أَصَابَهُمْ ۚ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ ۚ أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ﴿۸۱﴾
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ مَّنضُودٍ﴿۸۲﴾
مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ ۖ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ﴿۸۳﴾
وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُهُ ۖ وَلَا تَنقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ ۚ إِنِّي أَرَاكُم بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ﴿۸۴﴾
وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴿۸۵﴾
بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ۚ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ﴿۸۶﴾
قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ ۖ إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ﴿۸۷﴾
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَىٰ مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ ۚ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ ۚ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ﴿۸۸﴾
وَيَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَن يُصِيبَكُم مِّثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ ۚ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنكُم بِبَعِيدٍ﴿۸۹﴾
وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ ۚ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ﴿۹۰﴾
قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا ۖ وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ﴿۹۱﴾
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَهْطِي أَعَزُّ عَلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَكُمْ ظِهْرِيًّا ۖ إِنَّ رَبِّي بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِيطٌ﴿۹۲﴾
وَيَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ ۖ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَمَنْ هُوَ كَاذِبٌ ۖ وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ﴿۹۳﴾
وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴿۹۴﴾
كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا ۗ أَلَا بُعْدًا لِّمَدْيَنَ كَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ﴿۹۵﴾
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ﴿۹۶﴾
إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ ۖ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ﴿۹۷﴾
يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ ۖ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ﴿۹۸﴾
وَأُتْبِعُوا فِي هَـٰذِهِ لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ﴿۹۹﴾
ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْقُرَىٰ نَقُصُّهُ عَلَيْكَ ۖ مِنْهَا قَائِمٌ وَحَصِيدٌ﴿۱۰۰﴾
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَـٰكِن ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ۖ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مِن شَيْءٍ لَّمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ﴿۱۰۱﴾
وَكَذَٰلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَىٰ وَهِيَ ظَالِمَةٌ ۚ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ﴿۱۰۲﴾
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَٰلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ﴿۱۰۳﴾
وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَّعْدُودٍ﴿۱۰۴﴾
يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ﴿۱۰۵﴾
فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ﴿۱۰۶﴾
خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ﴿۱۰۷﴾
وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۖ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ﴿۱۰۸﴾
فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّمَّا يَعْبُدُ هَـٰؤُلَاءِ ۚ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُم مِّن قَبْلُ ۚ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنقُوصٍ﴿۱۰۹﴾
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ ۚ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ﴿۱۱۰﴾
وَإِنَّ كُلًّا لَّمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمَالَهُمْ ۚ إِنَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴿۱۱۱﴾
فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴿۱۱۲﴾
وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ﴿۱۱۳﴾
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ۚ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ﴿۱۱۴﴾
وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴿۱۱۵﴾
فَلَوْلَا كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ أُولُو بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّنْ أَنجَيْنَا مِنْهُمْ ۗ وَاتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيهِ وَكَانُوا مُجْرِمِينَ﴿۱۱۶﴾
وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ﴿۱۱۷﴾
وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ﴿۱۱۸﴾
إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ ۗ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ﴿۱۱۹﴾
وَكُلًّا نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ ۚ وَجَاءَكَ فِي هَـٰذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ﴿۱۲۰﴾
وَقُل لِّلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنَّا عَامِلُونَ﴿۱۲۱﴾
وَانتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ﴿۱۲۲﴾
وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ ۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴿۱۲۳﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة النحل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
أَتَىٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ﴿۱﴾
يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ﴿۲﴾
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ ۚ تَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ﴿۳﴾
خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ﴿۴﴾
وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا ۗ لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ﴿۵﴾
وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ﴿۶﴾
وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَىٰ بَلَدٍ لَّمْ تَكُونُوا بَالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنفُسِ ۚ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ﴿۷﴾
وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً ۚ وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۸﴾
وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ ۚ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ﴿۹﴾
هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً ۖ لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ﴿۱۰﴾
يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴿۱۱﴾
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴿۱۲﴾
وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ﴿۱۳﴾
وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴿۱۴﴾
وَأَلْقَىٰ فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴿۱۵﴾
وَعَلَامَاتٍ ۚ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ﴿۱۶﴾
أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لَّا يَخْلُقُ ۗ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴿۱۷﴾
وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۸﴾
وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ﴿۱۹﴾
وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ﴿۲۰﴾
أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ﴿۲۱﴾
إِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ ۚ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٌ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ﴿۲۲﴾
لَا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ﴿۲۳﴾
وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ ۙ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴿۲۴﴾
لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ﴿۲۵﴾
قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ﴿۲۶﴾
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ ۚ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ﴿۲۷﴾
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ ۖ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ ۚ بَلَىٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴿۲۸﴾
فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا ۖ فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ﴿۲۹﴾
وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ ۚ قَالُوا خَيْرًا ۗ لِّلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَـٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ ۚ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ ۚ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ﴿۳۰﴾
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ ۚ كَذَٰلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ﴿۳۱﴾
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ ۙ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴿۳۲﴾
هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَـٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴿۳۳﴾
فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ﴿۳۴﴾
وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿۳۵﴾
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴿۳۶﴾
إِن تَحْرِصْ عَلَىٰ هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَن يُضِلُّ ۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ﴿۳۷﴾
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ ۙ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَن يَمُوتُ ۚ بَلَىٰ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴿۳۸﴾
لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كَانُوا كَاذِبِينَ﴿۳۹﴾
إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ﴿۴۰﴾
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً ۖ وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴿۴۱﴾
الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴿۴۲﴾
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴿۴۳﴾
بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ ۗ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴿۴۴﴾
أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئَاتِ أَن يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ﴿۴۵﴾
أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ﴿۴۶﴾
أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلَىٰ تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ﴿۴۷﴾
أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَىٰ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِّلَّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ﴿۴۸﴾
وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِن دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ﴿۴۹﴾
يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ۩﴿۵۰﴾
وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَـٰهَيْنِ اثْنَيْنِ ۖ إِنَّمَا هُوَ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ﴿۵۱﴾
وَلَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَهُ الدِّينُ وَاصِبًا ۚ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ﴿۵۲﴾
وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ﴿۵۳﴾
ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنكُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ﴿۵۴﴾
لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ ۚ فَتَمَتَّعُوا ۖ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ﴿۵۵﴾
وَيَجْعَلُونَ لِمَا لَا يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ ۗ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَفْتَرُونَ﴿۵۶﴾
وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ ۙ وَلَهُم مَّا يَشْتَهُونَ﴿۵۷﴾
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَىٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ﴿۵۸﴾
يَتَوَارَىٰ مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ ۚ أَيُمْسِكُهُ عَلَىٰ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ﴿۵۹﴾
لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ ۖ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴿۶۰﴾
وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَابَّةٍ وَلَـٰكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ﴿۶۱﴾
وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَىٰ ۖ لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَأَنَّهُم مُّفْرَطُونَ﴿۶۲﴾
تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۶۳﴾
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ ۙ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴿۶۴﴾
وَاللَّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ﴿۶۵﴾
وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً ۖ نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِّلشَّارِبِينَ﴿۶۶﴾
وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴿۶۷﴾
وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ﴿۶۸﴾
ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴿۶۹﴾
وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ ۚ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ﴿۷۰﴾
وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ ۚ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلَىٰ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاءٌ ۚ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ﴿۷۱﴾
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ ۚ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ﴿۷۲﴾
وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَيْئًا وَلَا يَسْتَطِيعُونَ﴿۷۳﴾
فَلَا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثَالَ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴿۷۴﴾
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوكًا لَّا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا ۖ هَلْ يَسْتَوُونَ ۚ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴿۷۵﴾
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَوْلَاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لَا يَأْتِ بِخَيْرٍ ۖ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ ۙ وَهُوَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۷۶﴾
وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۷۷﴾
وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴿۷۸﴾
أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴿۷۹﴾
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ ۙ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَىٰ حِينٍ﴿۸۰﴾
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَالًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ ۚ كَذَٰلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ﴿۸۱﴾
فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ﴿۸۲﴾
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ﴿۸۳﴾
وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ﴿۸۴﴾
وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذَابَ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ﴿۸۵﴾
وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكَاءَهُمْ قَالُوا رَبَّنَا هَـٰؤُلَاءِ شُرَكَاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُو مِن دُونِكَ ۖ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ﴿۸۶﴾
وَأَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ ۖ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ﴿۸۷﴾
الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ﴿۸۸﴾
وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ ۖ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَىٰ هَـٰؤُلَاءِ ۚ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ﴿۸۹﴾
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ﴿۹۰﴾
وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلَا تَنقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا ۚ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ﴿۹۱﴾
وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَىٰ مِنْ أُمَّةٍ ۚ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ ۚ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴿۹۲﴾
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴿۹۳﴾
وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۖ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿۹۴﴾
وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ إِنَّمَا عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴿۹۵﴾
مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ ۖ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ ۗ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۹۶﴾
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۹۷﴾
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴿۹۸﴾
إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴿۹۹﴾
إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ﴿۱۰۰﴾
وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ ۙ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴿۱۰۱﴾
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ﴿۱۰۲﴾
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ ۗ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَـٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ﴿۱۰۳﴾
إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ لَا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۱۰۴﴾
إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ﴿۱۰۵﴾
مَن كَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَـٰكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿۱۰۶﴾
ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴿۱۰۷﴾
أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴿۱۰۸﴾
لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴿۱۰۹﴾
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُوا مِن بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۱۰﴾
يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَن نَّفْسِهَا وَتُوَفَّىٰ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴿۱۱۱﴾
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ﴿۱۱۲﴾
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ﴿۱۱۳﴾
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ﴿۱۱۴﴾
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ ۖ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۱۵﴾
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَـٰذَا حَلَالٌ وَهَـٰذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ﴿۱۱۶﴾
مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۱۱۷﴾
وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْكَ مِن قَبْلُ ۖ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَـٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴿۱۱۸﴾
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۱۹﴾
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴿۱۲۰﴾
شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ ۚ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۱۲۱﴾
وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً ۖ وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴿۱۲۲﴾
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۖ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴿۱۲۳﴾
إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴿۱۲۴﴾
ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴿۱۲۵﴾
وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ ۖ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ﴿۱۲۶﴾
وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ ۚ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ﴿۱۲۷﴾
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوا وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ﴿۱۲۸﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة طه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
طه﴿۱﴾
مَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ﴿۲﴾
إِلَّا تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَىٰ﴿۳﴾
تَنزِيلًا مِّمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَى﴿۴﴾
الرَّحْمَـٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ﴿۵﴾
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ﴿۶﴾
وَإِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى﴿۷﴾
اللَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ﴿۸﴾
وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَىٰ﴿۹﴾
إِذْ رَأَىٰ نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى﴿۱۰﴾
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ يَا مُوسَىٰ﴿۱۱﴾
إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ۖ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى﴿۱۲﴾
وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَىٰ﴿۱۳﴾
إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴿۱۴﴾
إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَىٰ﴿۱۵﴾
فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَن لَّا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَىٰ﴿۱۶﴾
وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَىٰ﴿۱۷﴾
قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَىٰ﴿۱۸﴾
قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَىٰ﴿۱۹﴾
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَىٰ﴿۲۰﴾
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ ۖ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَىٰ﴿۲۱﴾
وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَىٰ جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَىٰ﴿۲۲﴾
لِنُرِيَكَ مِنْ آيَاتِنَا الْكُبْرَى﴿۲۳﴾
اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ﴿۲۴﴾
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي﴿۲۵﴾
وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي﴿۲۶﴾
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي﴿۲۷﴾
يَفْقَهُوا قَوْلِي﴿۲۸﴾
وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي﴿۲۹﴾
هَارُونَ أَخِي﴿۳۰﴾
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي﴿۳۱﴾
وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي﴿۳۲﴾
كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا﴿۳۳﴾
وَنَذْكُرَكَ كَثِيرًا﴿۳۴﴾
إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرًا﴿۳۵﴾
قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَىٰ﴿۳۶﴾
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ مَرَّةً أُخْرَىٰ﴿۳۷﴾
إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّكَ مَا يُوحَىٰ﴿۳۸﴾
أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَعَدُوٌّ لَّهُ ۚ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَىٰ عَيْنِي﴿۳۹﴾
إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ مَن يَكْفُلُهُ ۖ فَرَجَعْنَاكَ إِلَىٰ أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ ۚ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا ۚ فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَىٰ قَدَرٍ يَا مُوسَىٰ﴿۴۰﴾
وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي﴿۴۱﴾
اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي﴿۴۲﴾
اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ﴿۴۳﴾
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ﴿۴۴﴾
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَىٰ﴿۴۵﴾
قَالَ لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ﴿۴۶﴾
فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ ۖ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكَ ۖ وَالسَّلَامُ عَلَىٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَىٰ﴿۴۷﴾
إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَىٰ مَن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ﴿۴۸﴾
قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَا مُوسَىٰ﴿۴۹﴾
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ﴿۵۰﴾
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَىٰ﴿۵۱﴾
قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي فِي كِتَابٍ ۖ لَّا يَضِلُّ رَبِّي وَلَا يَنسَى﴿۵۲﴾
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّىٰ﴿۵۳﴾
كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُولِي النُّهَىٰ﴿۵۴﴾
مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ﴿۵۵﴾
وَلَقَدْ أَرَيْنَاهُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَأَبَىٰ﴿۵۶﴾
قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَىٰ﴿۵۷﴾
فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِّثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنَا وَبَيْنَكَ مَوْعِدًا لَّا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَلَا أَنتَ مَكَانًا سُوًى﴿۵۸﴾
قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَن يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى﴿۵۹﴾
فَتَوَلَّىٰ فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَىٰ﴿۶۰﴾
قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُم بِعَذَابٍ ۖ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَىٰ﴿۶۱﴾
فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَىٰ﴿۶۲﴾
قَالُوا إِنْ هَـٰذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَن يُخْرِجَاكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَىٰ﴿۶۳﴾
فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا ۚ وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَىٰ﴿۶۴﴾
قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَىٰ﴿۶۵﴾
قَالَ بَلْ أَلْقُوا ۖ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ﴿۶۶﴾
فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُّوسَىٰ﴿۶۷﴾
قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ﴿۶۸﴾
وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا ۖ إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ ۖ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَىٰ﴿۶۹﴾
فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ﴿۷۰﴾
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ ۖ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ ۖ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَىٰ﴿۷۱﴾
قَالُوا لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَىٰ مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا ۖ فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ ۖ إِنَّمَا تَقْضِي هَـٰذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا﴿۷۲﴾
إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَمَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ ۗ وَاللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ﴿۷۳﴾
إِنَّهُ مَن يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَىٰ﴿۷۴﴾
وَمَن يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَـٰئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَىٰ﴿۷۵﴾
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ مَن تَزَكَّىٰ﴿۷۶﴾
وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَّا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَىٰ﴿۷۷﴾
فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُم مِّنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ﴿۷۸﴾
وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَىٰ﴿۷۹﴾
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ﴿۸۰﴾
كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي ۖ وَمَن يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَىٰ﴿۸۱﴾
وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ﴿۸۲﴾
وَمَا أَعْجَلَكَ عَن قَوْمِكَ يَا مُوسَىٰ﴿۸۳﴾
قَالَ هُمْ أُولَاءِ عَلَىٰ أَثَرِي وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَىٰ﴿۸۴﴾
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِن بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ﴿۸۵﴾
فَرَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا ۚ أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِي﴿۸۶﴾
قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَـٰكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِّن زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَٰلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ﴿۸۷﴾
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَـٰذَا إِلَـٰهُكُمْ وَإِلَـٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِيَ﴿۸۸﴾
أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا﴿۸۹﴾
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ ۖ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَـٰنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي﴿۹۰﴾
قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّىٰ يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَىٰ﴿۹۱﴾
قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا﴿۹۲﴾
أَلَّا تَتَّبِعَنِ ۖ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي﴿۹۳﴾
قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي ۖ إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي﴿۹۴﴾
قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ﴿۹۵﴾
قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَٰلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي﴿۹۶﴾
قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ ۖ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّن تُخْلَفَهُ ۖ وَانظُرْ إِلَىٰ إِلَـٰهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا ۖ لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا﴿۹۷﴾
إِنَّمَا إِلَـٰهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا﴿۹۸﴾
كَذَٰلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاءِ مَا قَدْ سَبَقَ ۚ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِن لَّدُنَّا ذِكْرًا﴿۹۹﴾
مَّنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْرًا﴿۱۰۰﴾
خَالِدِينَ فِيهِ ۖ وَسَاءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلًا﴿۱۰۱﴾
يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ ۚ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا﴿۱۰۲﴾
يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا﴿۱۰۳﴾
نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا﴿۱۰۴﴾
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا﴿۱۰۵﴾
فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا﴿۱۰۶﴾
لَّا تَرَىٰ فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا﴿۱۰۷﴾
يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ ۖ وَخَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَـٰنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا﴿۱۰۸﴾
يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا﴿۱۰۹﴾
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا﴿۱۱۰﴾
وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ ۖ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا﴿۱۱۱﴾
وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا﴿۱۱۲﴾
وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا﴿۱۱۳﴾
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۗ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَىٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ ۖ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا﴿۱۱۴﴾
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا﴿۱۱۵﴾
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ﴿۱۱۶﴾
فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ﴿۱۱۷﴾
إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ﴿۱۱۸﴾
وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ﴿۱۱۹﴾
فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَىٰ﴿۱۲۰﴾
فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ﴿۱۲۱﴾
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَىٰ﴿۱۲۲﴾
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ﴿۱۲۳﴾
وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ﴿۱۲۴﴾
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا﴿۱۲۵﴾
قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا ۖ وَكَذَٰلِكَ الْيَوْمَ تُنسَىٰ﴿۱۲۶﴾
وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ ۚ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَىٰ﴿۱۲۷﴾
أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُولِي النُّهَىٰ﴿۱۲۸﴾
وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُّسَمًّى﴿۱۲۹﴾
فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ﴿۱۳۰﴾
وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ﴿۱۳۱﴾
وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا ۖ لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُكَ ۗ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ﴿۱۳۲﴾
وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِّن رَّبِّهِ ۚ أَوَلَمْ تَأْتِهِم بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَىٰ﴿۱۳۳﴾
وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَىٰ﴿۱۳۴﴾
قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا ۖ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَىٰ﴿۱۳۵﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة سبأ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ﴿۱﴾
يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا ۚ وَهُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ﴿۲﴾
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ ۖ قُلْ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ ۖ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِن ذَٰلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴿۳﴾
لِّيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۚ أُولَـٰئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴿۴﴾
وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ﴿۵﴾
وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴿۶﴾
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ﴿۷﴾
أَفْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَم بِهِ جِنَّةٌ ۗ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ﴿۸﴾
أَفَلَمْ يَرَوْا إِلَىٰ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ۚ إِن نَّشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ﴿۹﴾
وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا ۖ يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ ۖ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ﴿۱۰﴾
أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ ۖ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴿۱۱﴾
وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ ۖ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ ۖ وَمِنَ الْجِنِّ مَن يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَمَن يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ﴿۱۲﴾
يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِيَاتٍ ۚ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا ۚ وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ﴿۱۳﴾
فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَىٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنسَأَتَهُ ۖ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ﴿۱۴﴾
لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ ۖ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ ۖ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ ۚ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ﴿۱۵﴾
فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ﴿۱۶﴾
ذَٰلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا ۖ وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ﴿۱۷﴾
وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ ۖ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ﴿۱۸﴾
فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ﴿۱۹﴾
وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ﴿۲۰﴾
وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ ۗ وَرَبُّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ﴿۲۱﴾
قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ﴿۲۲﴾
وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ﴿۲۳﴾
قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ قُلِ اللَّهُ ۖ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَىٰ هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴿۲۴﴾
قُل لَّا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴿۲۵﴾
قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ﴿۲۶﴾
قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُم بِهِ شُرَكَاءَ ۖ كَلَّا ۚ بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴿۲۷﴾
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴿۲۸﴾
وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۲۹﴾
قُل لَّكُم مِّيعَادُ يَوْمٍ لَّا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ﴿۳۰﴾
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُّؤْمِنَ بِهَـٰذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ ۗ وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ﴿۳۱﴾
قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَىٰ بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم ۖ بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ﴿۳۲﴾
وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَن نَّكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَندَادًا ۚ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۳۳﴾
وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ﴿۳۴﴾
وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ﴿۳۵﴾
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴿۳۶﴾
وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَىٰ إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ﴿۳۷﴾
وَالَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَـٰئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ﴿۳۸﴾
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴿۳۹﴾
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ﴿۴۰﴾
قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم ۖ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ ۖ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ﴿۴۱﴾
فَالْيَوْمَ لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَّفْعًا وَلَا ضَرًّا وَنَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ﴿۴۲﴾
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَـٰذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَـٰذَا إِلَّا إِفْكٌ مُّفْتَرًى ۚ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ﴿۴۳﴾
وَمَا آتَيْنَاهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا ۖ وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِن نَّذِيرٍ﴿۴۴﴾
وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي ۖ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ﴿۴۵﴾
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ ۖ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ﴿۴۶﴾
قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ﴿۴۷﴾
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ﴿۴۸﴾
قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ﴿۴۹﴾
قُلْ إِن ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَىٰ نَفْسِي ۖ وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي ۚ إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ﴿۵۰﴾
وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ﴿۵۱﴾
وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّىٰ لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ﴿۵۲﴾
وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ ۖ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ﴿۵۳﴾
وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ﴿۵۴﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة الملك
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۱﴾
الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ﴿۲﴾
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ۖ مَّا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَـٰنِ مِن تَفَاوُتٍ ۖ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَىٰ مِن فُطُورٍ﴿۳﴾
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ﴿۴﴾
وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّيَاطِينِ ۖ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ﴿۵﴾
وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴿۶﴾
إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ﴿۷﴾
تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ ۖ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ﴿۸﴾
قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ﴿۹﴾
وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴿۱۰﴾
فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقًا لِّأَصْحَابِ السَّعِيرِ﴿۱۱﴾
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ﴿۱۲﴾
وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ ۖ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴿۱۳﴾
أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴿۱۴﴾
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِن رِّزْقِهِ ۖ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ﴿۱۵﴾
أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاءِ أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ﴿۱۶﴾
أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاءِ أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا ۖ فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ﴿۱۷﴾
وَلَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ﴿۱۸﴾
أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ ۚ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَـٰنُ ۚ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ﴿۱۹﴾
أَمَّنْ هَـٰذَا الَّذِي هُوَ جُندٌ لَّكُمْ يَنصُرُكُم مِّن دُونِ الرَّحْمَـٰنِ ۚ إِنِ الْكَافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ﴿۲۰﴾
أَمَّنْ هَـٰذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ ۚ بَل لَّجُّوا فِي عُتُوٍّ وَنُفُورٍ﴿۲۱﴾
أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَىٰ وَجْهِهِ أَهْدَىٰ أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۲۲﴾
قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۖ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ﴿۲۳﴾
قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴿۲۴﴾
وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۲۵﴾
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴿۲۶﴾
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَـٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ﴿۲۷﴾
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَمَن مَّعِيَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن يُجِيرُ الْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴿۲۸﴾
قُلْ هُوَ الرَّحْمَـٰنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا ۖ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴿۲۹﴾
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاءٍ مَّعِينٍ﴿۳۰﴾
نهج البلاغه : خطبه ها
پند دادن مردم
و من خطبة له عليه‌السلام و فيها مواعظ للناس
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلْوَاصِلِ اَلْحَمْدَ بِالنِّعَمِ
وَ اَلنِّعَمَ بِالشُّكْرِ
نَحْمَدُهُ عَلَى آلاَئِهِ
كَمَا نَحْمَدُهُ عَلَى بَلاَئِهِ
وَ نَسْتَعِينُهُ عَلَى هَذِهِ اَلنُّفُوسِ اَلْبِطَاءِ عَمَّا أُمِرَتْ بِهِ اَلسِّرَاعِ إِلَى مَا نُهِيَتْ عَنْهُ
وَ نَسْتَغْفِرُهُ مِمَّا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ
وَ أَحْصَاهُ كِتَابُهُ
عِلْمٌ غَيْرُ قَاصِرٍ
وَ كِتَابٌ غَيْرُ مُغَادِرٍ
وَ نُؤْمِنُ بِهِ إِيمَانَ مَنْ عَايَنَ اَلْغُيُوبَ
وَ وَقَفَ عَلَى اَلْمَوْعُودِ
إِيمَاناً نَفَى إِخْلاَصُهُ اَلشِّرْكَ
وَ يَقِينُهُ اَلشَّكَّ
وَ نَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ
وَ أَنَّ مُحَمَّداً صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ
شَهَادَتَيْنِ تُصْعِدَانِ اَلْقَوْلَ
وَ تَرْفَعَانِ اَلْعَمَلَ
لاَ يَخِفُّ مِيزَانٌ تُوضَعَانِ فِيهِ
وَ لاَ يَثْقُلُ مِيزَانٌ تُرْفَعَانِ عَنْهُ
أُوصِيكُمْ عِبَادَ اَللَّهِ بِتَقْوَى اَللَّهِ اَلَّتِي هِيَ اَلزَّادُ وَ بِهَا اَلْمَعَاذُ
زَادٌ مُبْلِغٌ وَ مَعَاذٌ مُنْجِحٌ
دَعَا إِلَيْهَا أَسْمَعُ دَاعٍ
وَ وَعَاهَا خَيْرُ وَاعٍ
فَأَسْمَعَ دَاعِيهَا وَ فَازَ وَاعِيهَا
عِبَادَ اَللَّهِ إِنَّ تَقْوَى اَللَّهِ حَمَتْ أَوْلِيَاءَ اَللَّهِ مَحَارِمَهُ
وَ أَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخَافَتَهُ
حَتَّى أَسْهَرَتْ لَيَالِيَهُمْ
وَ أَظْمَأَتْ هَوَاجِرَهُمْ
فَأَخَذُوا اَلرَّاحَةَ بِالنَّصَبِ
وَ اَلرِّيَّ بِالظَّمَإِ
وَ اِسْتَقْرَبُوا اَلْأَجَلَ فَبَادَرُوا اَلْعَمَلَ
وَ كَذَّبُوا اَلْأَمَلَ فَلاَحَظُوا اَلْأَجَلَ
ثُمَّ إِنَّ اَلدُّنْيَا دَارُ فَنَاءٍ وَ عَنَاءٍ
وَ غِيَرٍ وَ عِبَرٍ
فَمِنَ اَلْفَنَاءِ أَنَّ اَلدَّهْرَ مُوتِرٌ قَوْسَهُ لاَ تُخْطِئُ سِهَامُهُ
وَ لاَ تُؤْسَى جِرَاحُهُ
يَرْمِي اَلْحَيَّ بِالْمَوْتِ
وَ اَلصَّحِيحَ بِالسَّقَمِ
وَ اَلنَّاجِيَ بِالْعَطَبِ
آكِلٌ لاَ يَشْبَعُ
وَ شَارِبٌ لاَ يَنْقَعُ
وَ مِنَ اَلْعَنَاءِ أَنَّ اَلْمَرْءَ يَجْمَعُ مَا لاَ يَأْكُلُ
وَ يَبْنِي مَا لاَ يَسْكُنُ
ثُمَّ يَخْرُجُ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى لاَ مَالاً حَمَلَ
وَ لاَ بِنَاءً نَقَلَ
وَ مِنْ غِيَرِهَا أَنَّكَ تَرَى اَلْمَرْحُومَ مَغْبُوطاً
وَ اَلْمَغْبُوطَ مَرْحُوماً
لَيْسَ ذَلِكَ إِلاَّ نَعِيماً زَلَّ وَ بُؤْساً نَزَلَ
وَ مِنْ عِبَرِهَا أَنَّ اَلْمَرْءَ يُشْرِفُ عَلَى أَمَلِهِ فَيَقْتَطِعُهُ حُضُورُ أَجَلِهِ
فَلاَ أَمَلٌ يُدْرَكُ
وَ لاَ مُؤَمَّلٌ يُتْرَكُ
فَسُبْحَانَ اَللَّهِ مَا أَعَزَّ سُرُورَهَا
وَ أَظْمَأَ رِيَّهَا
وَ أَضْحَى فَيْئَهَا
لاَ جَاءٍ يُرَدُّ
وَ لاَ مَاضٍ يَرْتَدُّ
فَسُبْحَانَ اَللَّهِ مَا أَقْرَبَ اَلْحَيَّ مِنَ اَلْمَيِّتِ لِلَحَاقِهِ بِهِ
وَ أَبْعَدَ اَلْمَيِّتَ مِنَ اَلْحَيِّ لاِنْقِطَاعِهِ عَنْهُ
إِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ بِشَرٍّ مِنَ اَلشَّرِّ إِلاَّ عِقَابُهُ
وَ لَيْسَ شَيْءٌ بِخَيْرٍ مِنَ اَلْخَيْرِ إِلاَّ ثَوَابُهُ
وَ كُلُّ شَيْءٍ مِنَ اَلدُّنْيَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِيَانِهِ
وَ كُلُّ شَيْءٍ مِنَ اَلْآخِرَةِ عِيَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِهِ
فَلْيَكْفِكُمْ مِنَ اَلْعِيَانِ اَلسَّمَاعُ
وَ مِنَ اَلْغَيْبِ اَلْخَبَرُ
وَ اِعْلَمُوا أَنَّ مَا نَقَصَ مِنَ اَلدُّنْيَا وَ زَادَ فِي اَلْآخِرَةِ خَيْرٌ مِمَّا نَقَصَ مِنَ اَلْآخِرَةِ وَ زَادَ فِي اَلدُّنْيَا
فَكَمْ مِنْ مَنْقُوصٍ رَابِحٍ وَ مَزِيدٍ خَاسِرٍ
إِنَّ اَلَّذِي أُمِرْتُمْ بِهِ أَوْسَعُ مِنَ اَلَّذِي نُهِيتُمْ عَنْهُ
وَ مَا أُحِلَّ لَكُمْ أَكْثَرُ مِمَّا حُرِّمَ عَلَيْكُمْ
فَذَرُوا مَا قَلَّ لِمَا كَثُرَ
وَ مَا ضَاقَ لِمَا اِتَّسَعَ
قَدْ تَكَفَّلَ لَكُمْ بِالرِّزْقِ
وَ أُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ
فَلاَ يَكُونَنَّ اَلْمَضْمُونُ لَكُمْ طَلَبُهُ أَوْلَى بِكُمْ مِنَ اَلْمَفْرُوضِ عَلَيْكُمْ عَمَلُهُ
مَعَ أَنَّهُ وَ اَللَّهِ لَقَدِ اِعْتَرَضَ اَلشَّكُّ وَ دَخِلَ اَلْيَقِينُ
حَتَّى كَأَنَّ اَلَّذِي ضُمِنَ لَكُمْ قَدْ فُرِضَ عَلَيْكُمْ
وَ كَأَنَّ اَلَّذِي قَدْ فُرِضَ عَلَيْكُمْ قَدْ وُضِعَ عَنْكُمْ
فَبَادِرُوا اَلْعَمَلَ
وَ خَافُوا بَغْتَةَ اَلْأَجَلِ
فَإِنَّهُ لاَ يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ اَلْعُمُرِ مَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ اَلرِّزْقِ
مَا فَاتَ اَلْيَوْمَ مِنَ اَلرِّزْقِ رُجِيَ غَداً زِيَادَتُهُ
وَ مَا فَاتَ أَمْسِ مِنَ اَلْعُمُرِ لَمْ يُرْجَ اَلْيَوْمَ رَجْعَتُهُ
اَلرَّجَاءُ مَعَ اَلْجَائِي
وَ اَلْيَأْسُ مَعَ اَلْمَاضِي
فَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ حَقَّ تُقٰاتِهِ وَ لاٰ تَمُوتُنَّ إِلاّٰ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
نهج البلاغه : نامه ها
نامه به عبدالله بن عباس در شناخت جایگاه غم و شادی
و من كتاب له عليه‌السلام إلى عبد الله بن العباس رحمه الله تعالى و كان عبد اللّه يقول ما انتفعت بكلام بعد كلام رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله كانتفاعي بهذا الكلام
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلْمَرْءَ قَدْ يَسُرُّهُ دَرْكُ مَا لَمْ يَكُنْ لِيَفُوتَهُ وَ يَسُوؤُهُ فَوْتُ مَا لَمْ يَكُنْ لِيُدْرِكَهُ فَلْيَكُنْ سُرُورُكَ بِمَا نِلْتَ مِنْ آخِرَتِكَ وَ لْيَكُنْ أَسَفُكَ عَلَى مَا فَاتَكَ مِنْهَا
وَ مَا نِلْتَ مِنْ دُنْيَاكَ فَلاَ تُكْثِرْ بِهِ فَرَحاً وَ مَا فَاتَكَ مِنْهَا فَلاَ تَأْسَ عَلَيْهِ جَزَعاً وَ لْيَكُنْ هَمُّكَ فِيمَا بَعْدَ اَلْمَوْتِ