عبارات مورد جستجو در ۳۰ گوهر پیدا شد:
غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۶۰ - آداب وقوف به عرفه
بدان که اگر قافله روز عرفه رسد به عرفات، به طواف قدوم نپردازند و اگر پیش رسد، طواف قدوم به جای آرند و روز ترویه از مکه بیرون آیند و آن شب در منا باشند و دیگر روز به عرفات روند و وقت وقوف پس از زوال درآید روز عرفه تا آنگاه که صبح روز عید برآید، اگر پس از صبح رسد حج فوت شود و روز عرفه غسل کند و نماز دیگر با نماز پیشین به هم گذارد و باز به دعا مشغول شود و این روز روزه ندارد تا قوت یابد که در دعا مبالغت کند که سر حج اجتماع دلها و همتهای عزیزان است در این وقت شریف و فاضلترین ذکرها کلمه لا اله الا الله است و در جمله باید که از وقت زوال تا شبانگاه در تضرع و زاری بود و استغفار کند و عذرهای گذشت بخواهد و توجه نصوح کند و دعوت اندر این وقت بسیار است و نقل آن دراز شود و در کتاب احیا آورده ایم، از آنجا یاد گیرد یا هر دعایی که یاد دارد در این وقت می گویند که همه دعوات ماثوره در این وقت نیکوست و اگر نتواند یاد گرفت، باید که از نوشته می خواند یا کسی می خواند و وی آمین می کند و پیش از آن که آفتاب فرو شود، از حدود عرفات بیرون نشود.
غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۶۱ - بقیه اعمال حج
پس از عرفات به مزدلفه شود و غسل کند که مزدلفه از حرم است و نماز شام تاخیر کند و با نماز خفتن به جمع بکند به یک بانگ نماز و دو قامت و اگر تواند، این شب به مزدلفه احیا کند که شریف و عزیز است و ایستادن به شب اینجا از جمله عبادات است و هر که مقام نکند گوسفندی بباید کشت و از اینجا هفتاد سنگ برگیرد تا به منا بیندازد که اینجا چنان سنگ بیشتر باید و در دیگر نیم شب قصد منا کند و نماز بامداد پگاه کند و چون به آخر مزدلفه رسد، آن را مشعرالحرام گویند، تا به وقت اسفار بایستد و دعا می گوید پس از آنجا جایی رسد که آن را وادی محسر گویند، شتر به شتاب تر براند و اگر پیاده باشد بشتاب تر رود، چندانکه پهنای آن وادی ببرد که سنت چنین است پس بامداد عید، گاه تکبیر می کند و گاه تلبیه تا آنگاه که بدان سربالا رسد که آن را جمرات گویند، از آن درگذرد تا به بالایی رسد که از جانب راست راه است چون رو به قبله آرد که آن را جمره العقبه گویند تا آفتاب نیزه بالایی برآید، آنگاه هفت سنگ در این جمره اندازد و روی به قبله اولیتر، و اینجا تلبیه به تکبیر بدل کند و هر سنگی که بیاندازد بگوید، «اللهم تصدیقا بکتابک و اتباعا لسنه نبیک» چون فارغ شود تلبیه و تکبیر بماند، مگر از پس فرایض نماز که تکبیر می کند، تا صبح برآید بازپسین روز ایام التشریق و آن چهارم روز عید باشد، پس به منزلگاه شود و به دعا مشغول شود پس قربان کند، اگر خواهد کرد، و شرایط قربان نگاه دارد، آنگاه موی بسترد و چون رمی و حلق در این روز کرد، یک تحلل حاصل آمد و همه محظورات احرام حلال شد، مگر مباشرت و صید پس به مکه شود و طواف رکن به جای آرد و چون یک نیمه از شب عید بگذرد وقت این طواف درآید، لیکن اولیتر آن بود که روز عید کند و آخر وقت مقدر نیست بلکه چندانکه تاخیر کند فوت نشود.
لیکن دیگر تحلل حاصل نیاید و مباشرت حرام بماند، چون این طواف هم بدان صفت که طواف قدوم گفتیم بکند، حج تمام شود و مباشرت و صید حلال شود و اگر از نخست سعی کرده باشد سعی نکند و اگر نه، سعی رکن پس از این طواف بکند و چون رمی و حلق و طواف کرد حج تمام شد و از احرام بیرون آمد.
و اما رمی ایام تشریق و مبیت به منا پس از زوال احرام افتد و چون از طواف و سعی فارغ شد روز عید به منا آید و آن شب مقام کند که این مقام واجب است و دیگر روز غسل کند پس از زوال برای رمی را و هفت سنگ در جمره پیشین اندازد که از جانب عرفات است و آنگاه روی به قبله بایستد و دعا می کند به قدر سوره البقره، آنگاه هفت سنگ در جمره میانگین اندازد و دعا کند، آنگاه هفت دیگر در جمره العقبه اندازد و آن شب مقام کند به منا، پس سوم روز عید هم بر این ترتیب بیست و یک سنگ بدین سه جمره اندازد و اگر خواهد بر این اقتصار کند و به مکه شود و اگر مقام کند تا آفتاب فرو شود، مبیت آن شب نیز واجب شود و دیگر روز هم انداختن بیست و یک سنگ واجب شود تمامی حج این است که گفته آمد والسلام.
غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۶۲ - کیفیت عمره
چون خواهد که عمره آرد غسل کند و جامه احرام درپوشد چنان که حج را و بیرون شود از مکه تا به میقات عمره و آن جعرانه است و تنعیم و حدیبیه و نیت عمره کند و بگوید، «لبیک بعمره» و به مسجد عایشه، رضی الله عنها و عن ابیها، شود و دو رکعت نماز کند و باز به مکه آید و در راه لبیک می گوید و چون به در مسجد رود از تلبیه بماند و طواف کند و سعی کند، چنان که در حج گفتیم، پس موی بسترد و عمره بدین تمام شود و این در همه سال می توان کرد که کسی که آنجا باشد چندانکه می تواند عمره می کند و اگر نتواند طواف می کند و اگر نتواند در خانه می نگرد و چون در خانه شود میان آن دو عمود نماز می کند و پای برهنه درشود و با توفیر و حرمت و چندانکه می تواند آب زمزم می خورد، چندانکه معده پر شود که به هر نیت که خورد شفا یابد، و بگوید، «اللهم اجعله شفاء من کل سقم و ارزقنا الاخلاص و الیقین و المعافاه فی الدنیا و الاخره».
غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۶۳ - طواف وداع
چون عزم بازگشتن کند، پیشین رحل دربندد و به آخر همه کارها خانه را طواف کند و طواف وداع هفت بار بود و دو رکعت نماز کند پس از آن، چنان که در صفت طواف گفته شد و در این طواف اضطباع و رفتن به شتاب نباشد و آنگاه به ملتزم شود و دعا کند و بازگردد، چنان که در خانه همی نگرد و می شود تا از مسجد بیرون شود.
غزالی : رکن سوم - رکن مهلکات
بخش ۲۱ - پیدا کردن آفت نگریستن به زنان و آنچه حرام است از آن
بدان که این نادر بود که کسی قدرت یابد اندر چنین کار و خویشتن نگاه تواند داشت. اولیتر آن بود که ابتدای کار نگاه دارد و ابتدای کار چشم است. علاء بن زیاد همی گوید که چشم بر چادر هیچ زن میفکن که از آن شهوتی در دل تو افتد. و حقیقت واجب بود حذر کردن از نظر کردن در جامه زنان و شنودن بوی خوش ایشان و شنیدن آواز ایشان، بلکه پیغام فرستادن و شنیدن به جایی گذشتن که ممکن بود که ایشان تو را بینند، اگرچه تو ایشان را نبینی، که هرکجا که جمال باشد، این همه تخم شهوت و اندیشه بد اندر دل افکندن بود.
و زن را نیز از مرد باجمال حذر باید کرد و هر نظر که به قصد باشد حرام بود، اما اگر چشم بی اختیار برافتد بزه نبود، ولیکن دومین نظر حرام بود. رسول (ص) گفت، «اول نظر توراست و دیگر برتوست» و گفت، «هرکه عاشق شود و خویشتن نگاه دارد و پنهان دارد و از آن رنج بمیرد شهید بود». و خویشتن نگاه داشتن آن بود که چون اول نظر به اتفاق افتاده باشد، دوم نگاه دارد و ننگرد و طلب نکند و آن در دل نگاه می دارد.
و بدان که هیچ تخم فساد چون نشستن با زنان اندر مجلس ها و مهمانی ها و نظاره ها نبود چون میان حجاب نبود. و بدان که زنان چادر و نقاب دارند کفایت نبود، بلکه چون چادر سفید دارند و اندر نقاب نیز تکلف کنند شهوت حرکت کند و باشد که نیکوتر نماید از آن که روی باز کنند. پس حرام است به زنان به چادر سپید و روی بند پاکیزه به تکلف اندر بسته بیرون شدن و هر زن که چنین کند عاصی است و پدر و مادر و برادر و شوهر که دارد و بدان راضی بود اندر آن معصیت با وی شریک باشد که بدان رضا داده بود.
و روا نیست هیچ مردی را جامه زنی را که داشته بود اندر پوشد به قصد شهوت یا دست فرا آن کند یا ببوید، یا شاسپرم یا سیب یا چیزی که بدان ملاطفت کنند فرا زنی دهد و فرا ستاند یا سخنی نرم و خوش گوید. و روا نیست زنی را که سخنی با مرد گوید الا درشت و به زجر، چنان که حق تعالی گوید، «ان اتیقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا»، زنان پیغمبر را همی گوید که به آواز خوش با مردان سخن مگویید. و از کوزه ای که زنان آب خورند نشاید به قصد از جای دهان ایشان آب خوردن و از باقی میوه که وی دندان فرو برده باشد خوردن.
و حکیمی همی گوید که اهل ابوایوب انصاری رحمهم الله و فرزندان وی هر کاسه ای که پیش رسول برگرفتندی و انگشت و دهان وی بدان رسیده بودی انگشت فرو آوردندی به تبرک، چون اندرین ثواب باشد و در آنچه قصد تلذذ و خوشی کند بزه باشد.
و از هیچ چیز حذر کردن مهم تر از آن نیست که از آنچه به زنان تعلق دارد. و بدان که هر زن و کودک که به راه پیش آید شیطانی تقاضا کردن گیرد که اندر نگر تا چگونه است باید که با شیطان مناظره کند و گوید، «چه نگرم؟ اگر زشت باشد من رنجور شوم و بزهکار گردم که من قصد آن کرده باشم تا نیکو بود و اگر نیکو بود چون حلال نیست بزهکار شوم و زر و بزه حاصل آید و حسرت و رنج با من بماند. اگر از پس وی فرا شوم دین و عمر بر سر آن« نهم و باشد که به مقصود نرسم».
و رسول (ص) را یک روز اندر راه چشم بر زنی افتاد نیکو. بازگشت و باز خانه شد و با اهل صحبت کرد. هم در حال غسل کرد و بیرون آمد و گفت، «هرکه را زنی پیش آید، شیطان حرکت شهوت کند با خانه شود و با اهل خویش صحبت کند که آنچه به اهل شماست همچنان است که با آن زن بیگانه».
جیحون یزدی : قصاید
شمارهٔ ۵۷ - در تهنیت عید قربان
عید اضحی شد و از دولت این جشن جلیل
حا ج را کوی خلیل است و مرا روی خلیل
کوی جائیست زگل جنانیست زدل
آن پر از خان خلیل آن دگر از جان جلیل
گرد زمزم زده صف حاج و خلیلی است مرا
که بود با ذقنش جامه زمزم در نیل
گر خلیلی که مرا هست بهاجر گذرد
نه عجب گر کشد اندر قدمش اسماعیل
حجرالاسود اگر خال بحالش نکرد
آوردسجده چو بر بار خدا عبد ذلیل
حلقه کعبه اگر چنبر جعدش بیند
شود از حلقه بگوشان خروشان و دخیل
ای خلیل دل عاشق که بکوی تو زشوق
خویش را میش صفت ساخته قربان جبریل
عید قربان شد و من نیز برآنم که چو حاج
بندم احرام و سوی کعبه زنم طبل رحیل
گر بدوران امیر الامرا ننهم حج
پس در ایام که این رتبه نمایم تحصیل
چاکران دارم در پایه چو پرویز بزرگ
مرکبان دارم در پویه چو شبدیز اصیل
هم توانم که نهم تخت به یثرب از عاج
هم توانم که زنم هودج تا مکه بفیل
در منی با در و یاقوت نمایم جمرات
درحرم از مه و خورشید فرازم قندیل
بچه ترسایان گیرم بغنیمت از روم
که بود بر رخشان خط چو بزیبق انجیل
خرد سال اسبان آرم بهدیت از نجد
که کند برق زگرد رهشان دیده کحیل
از سقایت قدح حاج کنم مالامال
وزعمارت بصفا حصن کشم میلامیل
زی عراقی برم از لعل مرصع موزه
بحجازی دهم از سیم مطرز مندیل
اسبهائی بجنیبت رودم در موکب
که بدرند دل وگوش فلک را بصهیل
دیگهائی بخورش جوشدم اندر مطبخ
که از او بهره برد منعم وابنای سبیل
باری این قدر چو از من بظهور اید بذل
حاج را جوش تحیر فکند در تخییل
این بدان گوید این نیست مگر حضرت خضر
که خدایش بتفضل سوی ما کرده دلیل
آن بدین گوید اینگونه که پیمایدکیل
این بشر نیست همانا که بود میکائیل
عربان از عجمان پرسند از روی عجب
کیست این مرد که حاتم ببر اوست بخیل
گنج یابیده کس این طور نبخشد بطرب
مال دزدیده کس اینسان ندهد با تعجیل
می ندانند که این حشمت و این مکنت و ساز
جمله در یک صله ام داده براهیم خلیل
و آن کرمها که بمن کرده اگر شرح دهم
همه گویند امیر است و یا دجله نیل
آفتاب فلک یزد و ستوده یزدان
که بود بر سرش از پور ملک ظل ظلیل
کلک را پنجه او چون کف موسی و عصا
ملک را مقدم او چون دم عیسی و علیل
از ازل آدم بالنده بدین راد خلف
تا ابد حوانازنده از این پاک سلیل
خامه اش را بصریر است دم روح قدس
صارمش را بنهاد است فر عزرائیل
بحر وکان روزی همدست شدند از در شور
که توانند مگر جود ورا گشت کفیل
او بدرپاشی و زر بخشی بگشاد چو کف
آنچه خواندند کثیرش نبد الا که قلیل
مهچه رایت او کرد بهر سو اقبال
چرخ صد جای بخاک اوفتدش بر تقبیل
ای امیری که بر او رنگ چو بفروزی چهر
مهر و مه پیش تو بر رشوه سپارند اکلیل
دست حق در صدف قدرت خود تا بکنون
گوهر ذات تو را هیچ نپرورده عدیل
دل تو سر سویدای ملک راست امین
رای تو ملک فلک پهنه شه راست وکیل
دست تدبیر تو آنجا که شود عقده گشا
دیگر از جانب تقدیر نه قال است و نه قیل
دولت فرخ تو نایبه را سیل بنا
فکرت متقن تو حادثه را سد سبیل
تا بهر سال همی درگه حج ناسک را
زاستلام حجر اسلام پذیرد تکمیل
دور بدخواه تو از کاهش ادبار قصیر
عمر احباب تو زافزایش اقبال طویل
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة الحج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ ۚ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ﴿۱﴾
يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَىٰ وَمَا هُم بِسُكَارَىٰ وَلَـٰكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ﴿۲﴾
وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ﴿۳﴾
كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ﴿۴﴾
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ ۚ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ۖ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا ۚ وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ﴿۵﴾
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَأَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۶﴾
وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَن فِي الْقُبُورِ﴿۷﴾
وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ﴿۸﴾
ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۖ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ ۖ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ﴿۹﴾
ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ﴿۱۰﴾
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ﴿۱۱﴾
يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنفَعُهُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ﴿۱۲﴾
يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ ۚ لَبِئْسَ الْمَوْلَىٰ وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ﴿۱۳﴾
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ﴿۱۴﴾
مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ﴿۱۵﴾
وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ﴿۱۶﴾
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ﴿۱۷﴾
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ ۖ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ ۗ وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ۩﴿۱۸﴾
هَـٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ﴿۱۹﴾
يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ﴿۲۰﴾
وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ﴿۲۱﴾
كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ﴿۲۲﴾
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا ۖ وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ﴿۲۳﴾
وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَىٰ صِرَاطِ الْحَمِيدِ﴿۲۴﴾
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ ۚ وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴿۲۵﴾
وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لَّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ﴿۲۶﴾
وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ﴿۲۷﴾
لِّيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ ۖ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ﴿۲۸﴾
ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴿۲۹﴾
ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ ۗ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ ۖ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴿۳۰﴾
حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ﴿۳۱﴾
ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ﴿۳۲﴾
لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ﴿۳۳﴾
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِّيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ ۗ فَإِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ﴿۳۴﴾
الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَىٰ مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ﴿۳۵﴾
وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ ۖ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ ۖ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ ۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴿۳۶﴾
لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَـٰكِن يَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنكُمْ ۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ ۗ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ﴿۳۷﴾
إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ﴿۳۸﴾
أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴿۳۹﴾
الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴿۴۰﴾
الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ﴿۴۱﴾
وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ﴿۴۲﴾
وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ﴿۴۳﴾
وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ ۖ وَكُذِّبَ مُوسَىٰ فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ ۖ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ﴿۴۴﴾
فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ﴿۴۵﴾
أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَـٰكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ﴿۴۶﴾
وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ ۚ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ﴿۴۷﴾
وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ﴿۴۸﴾
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴿۴۹﴾
فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴿۵۰﴾
وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ﴿۵۱﴾
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴿۵۲﴾
لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ﴿۵۳﴾
وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۵۴﴾
وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ﴿۵۵﴾
الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ﴿۵۶﴾
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ﴿۵۷﴾
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴿۵۸﴾
لَيُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ﴿۵۹﴾
ذَٰلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنصُرَنَّهُ اللَّهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ﴿۶۰﴾
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴿۶۱﴾
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ﴿۶۲﴾
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً ۗ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ﴿۶۳﴾
لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ﴿۶۴﴾
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ﴿۶۵﴾
وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ۗ إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ﴿۶۶﴾
لِّكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ ۖ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ ۚ وَادْعُ إِلَىٰ رَبِّكَ ۖ إِنَّكَ لَعَلَىٰ هُدًى مُّسْتَقِيمٍ﴿۶۷﴾
وَإِن جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ﴿۶۸﴾
اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴿۶۹﴾
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ۗ إِنَّ ذَٰلِكَ فِي كِتَابٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ﴿۷۰﴾
وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ ۗ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ﴿۷۱﴾
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنكَرَ ۖ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا ۗ قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِكُمُ ۗ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴿۷۲﴾
يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ﴿۷۳﴾
مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴿۷۴﴾
اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ﴿۷۵﴾
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ﴿۷۶﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ۩﴿۷۷﴾
وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ ۚ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ۚ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ ۚ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَـٰذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ۚ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ ۖ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴿۷۸﴾
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ذی الحجه
نماز دهه اول ذی الحجه
در تمام شب های این دهه [دهه اول ذی الحجه] بین مغرب و عشا دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت پس از سوره «حمد» «یک مرتبه» سوره «توحید» و آیه:
«وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثِینَ لَیلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً وَ قالَ مُوسی لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ».
تا با ثواب حاجیان شریک گردد.
مفاتیح الجنان : اعمال ماه ذی الحجه
دعای امام حسین (ع) در روز عرفه
و از جمله دعاهای مشهور این روز دعای حضرت سید الشهداء علیه السلام است بشر و بشیر پسران غالب اسدی روایت کرده اند که پسین روز عرفه در عرفات در خدمت آن حضرت بودیم پس از خیمه خود بیرون آمدند با گروهی از اهل بیت و فرزندان و شیعیان با نهایت تذلل و خشوع پس در جانب چپ کوه ایستادند و روی مبارک را به سوی کعبه گردانیدند و دستها را برابر رو برداشتند؛ مانند مسکینی که طعام طلبد و این دعا را خواندند:
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَیسَ لِقَضائِهِ دافِعٌ، وَلَا لِعَطائِهِ مانِعٌ، وَلَا کصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ، وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ، فَطَرَ أَجْناسَ الْبَدائِعِ، وَأَتْقَنَ بِحِکمَتِهِ الصَّنائِعَ، لَا تَخْفی عَلَیهِ الطَّلائِعُ، وَلَا تَضِیعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ، جازِی کلِّ صانِعٍ، وَرایشُ کلِّ قانِعٍ، وَراحِمُ کلِّ ضارِعٍ، وَ مُنْزِلُ الْمَنافِعِ وَالْکتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ، وَهُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ، وَ لِلْکرُباتِ دافِعٌ، وَلِلدَّرَجاتِ رافِعٌ، وَ لِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ؛ فَلا إِلهَ غَیرُهُ، وَلَا شَیءَ یعْدِلُهُ، وَلَیسَ کمِثْلِهِ شَیءٌ، وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ، وَهُوَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَرْغَبُ إِلَیک وَأَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیةِ لَک مُقِرّاً بِأَنَّک رَبِّی، وَأَنَّ إِلَیک مَرَدِّی، ابْتَدَأْتَنِی بِنِعْمَتِک قَبْلَ أَنْ أَکونَ شَیئاً مَذْکوراً، وَخَلَقْتَنِی مِنَ التُّرابِ، ثُمَّ أَسْکنْتَنِی الْأَصْلابَ آمِناً لِرَیبِ الْمَنُونِ، وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنِینَ؛
فَلَمْ أَزَلْ ظاعِناً مِنْ صُلْبٍ إِلی رَحِمٍ فِی تَقادُمٍ مِنَ الْأَیامِ الْماضِیةِ وَالْقُرُونِ الْخالِیةِ لَمْ تُخْرِجْنِی لِرَأْفَتِک بِی وَلُطْفِک لِی وَ إِحْسانِک إِلَی فِی دَوْلَةِ أَئِمَّةِ الْکفْرِ الَّذِینَ نَقَضُوا عَهْدَک وَکذَّبُوا رُسُلَک، لَکنَّک أَخْرَجْتَنِی رَأْفَةً مِنْک وَتَحَنُّناً عَلَی لِلَّذِی سَبَقَ لِی مِنَ الْهُدَی الَّذِی لَهُ یسَّرْتَنِی وَفِیهِ أَنْشَأْتَنِی، وَمِنْ قَبْلِ ذلِک رَؤُفْتَ بِی بِجَمِیلِ صُنْعِک وَسَوابِغِ نِعَمِک فَابْتَدَعْتَ خَلْقِی مِنْ مَنِی یمْنی، وَأَسْکنْتَنِی فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَینَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ؛
لَمْ تُشْهِدْنِی خَلْقِی، وَلَمْ تَجْعَلْ إِلَی شَیئاً مِنْ أَمْرِی، ثُمَّ أَخْرَجْتَنِی لِلَّذِی سَبَقَ لِی مِنَ الْهُدی إِلَی الدُّنْیا تامّاً سَوِیاً، وَحَفِظْتَنِی فِی الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِیاً، وَرَزَقْتَنِی مِنَ الْغِذاءِ لَبَناً مَرِیاً، وَعَطَفْتَ عَلَی قُلُوبَ الْحَواضِنِ، وَکفَّلْتَنِی الْأُمَّهاتِ الرَّواحِمَ، وَکلَأْتَنِی مِنْ طَوارِقِ الْجانِّ، وَسَلَّمْتَنِی مِنَ الزِّیادَةِ وَالنُّقْصانِ، فَتَعالَیتَ یا رَحِیمُ یا رَحْمنُ، حَتَّی إِذَا اسْتَهْلَلْتُ ناطِقاً بِالْکلامِ؛
أَتْمَمْتَ عَلَی سَوابِغَ الْإِنْعامِ، وَرَبَّیتَنِی زائِداً فِی کلِّ عامٍ، حَتَّی إِذَا اکتَمَلَتْ فِطْرَتِی وَاعْتَدَلَتْ مِرَّتِی أَوْجَبْتَ عَلَی حُجَّتَک بِأَنْ أَلْهَمْتَنِی مَعْرِفَتَک، وَرَوَّعْتَنِی بِعَجائِبِ حِکمَتِک، وَأَیقَظْتَنِی لِما ذَرَأْتَ فِی سَمائِک وَأَرْضِک مِنْ بَدائِعِ خَلْقِک، وَنَبَّهْتَنِی لِشُکرِک وَذِکرِک، وَأَوْجَبْتَ عَلَی طاعَتَک وَعِبادَتَک، وَفَهَّمْتَنِی مَا جاءَتْ بِهِ رُسُلُک، وَیسَّرْتَ لِی تَقَبُّلَ مَرْضاتِک، وَمَنَنْتَ عَلَی فِی جَمِیعِ ذلِک بِعَوْنِک وَلُطْفِک؛
ثُمَّ إِذْ خَلَقْتَنِی مِنْ خَیرِ الثَّری، لَمْ تَرْضَ لِی یا إِلهِی نِعْمَةً دُونَ أُخْری، وَرَزَقْتَنِی مِنْ أَنْواعِ الْمَعاشِ وَصُنُوفِ الرِّیاشِ بِمَنِّک الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ عَلَی، وَ إِحْسانِک الْقَدِیمِ إِلَی، حَتَّی إِذا أَتْمَمْتَ عَلَی جَمِیعَ النِّعَمِ وَصَرَفْتَ عَنِّی کلَّ النِّقَمِ لَمْ یمْنَعْک جَهْلِی وَجُرْأَتِی عَلَیک أَنْ دَلَلْتَنِی إِلَی مَا یقَرِّبُنِی إِلَیک، وَوَفَّقْتَنِی لِما یزْ لِفُنِی لَدَیک، فَإِنْ دَعَوْتُک أَجَبْتَنِی، وَ إِنْ سَأَلْتُک أَعْطَیتَنِی، وَ إِنْ أَطَعْتُک شَکرْتَنِی، وَ إِنْ شَکرْتُک زِدْتَنِی؛
کلُّ ذلِک إِکمالٌ لِأَنْعُمِک عَلَی وَ إِحْسانِک إِلَی، فَسُبْحانَک سُبْحانَک مِنْ مُبْدِی مُعِیدٍ حَمِیدٍ مَجِیدٍ! وَتَقَدَّسَتْ أَسْماؤُک، وَعَظُمَتْ آلاؤُک، فَأَی نِعَمِک یا إِلهِی أُحْصِی عَدَداً وَذِکراً؟ أَمْ أَی عَطایاک أَقُومُ بِها شُکراً وَهِی یا رَبِّ أَکثَ‍رُ مِنْ أَنْ یحْصِیهَا الْعادُّونَ، أَوْ یبْلُغَ عِلْماً بِهَا الْحافِظُونَ؟ ثُمَّ مَا صَرَفْتَ وَدَرَأْتَ عَنِّی اللّهُمَّ مِنَ الضُّرِّ وَالضَّرَّاءِ أَکثَرُ مِمَّا ظَهَرَ لِی مِنَ الْعافِیةِ وَالسَّرَّاءِ، وَأَنَا أَشْهَدُ یا إِلهِی بِحَقِیقَةِ إِیمانِی؛
وَعَقْدِ عَزَماتِ یقِینِی، وَخالِصِ صَرِیحِ تَوْحِیدِی، وَباطِنِ مَکنُونِ ضَمِیرِی، وَعَلائِقِ مَجارِی نُورِ بَصَرِی، وَأَسارِیرِ صَفْحَةِ جَبِینِی، وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسِی، وَخَذارِیفِ مارِنِ عِرْنِینِی، وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعِی، وَمَا ضُمَّتْ وَأَطْبَقَتْ عَلَیهِ شَفَتای، وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانِی، وَمَغْرَزِ حَنَک فَمِی وَفَکی وَمَنابِتِ أَضْراسِی؛
وَمَساغِ مَطْعَمِی وَمَشْرَبِی، وَحِمالَةِ أُمِّ رَأْسِی، وَبُلُوعِ فارِغِ حَبائِلِ عُنُقِی، وَمَا اشْتَمَلَ عَلَیهِ تامُورُ صَدْرِی، وَحَمائِلِ حَبْلِ وَتِینِی، وَ نِیاطِ حِجابِ قَلْبِی، وَأَفْلاذِ حَواشِی کبِدِی، وَمَا حَوَتْهُ شَراسِیفُ أَضْلاعِی، وَحِقاقُ مَفاصِلِی، وَقَبْضُ عَوامِلِی، وَأَطْرافُ أَنامِلِی، وَلَحْمِی وَدَمِی وَشَعْرِی وَبَشَرِی وَعَصَبِی وَقَصَبِی وَعِظامِی وَمُخِّی وَعُرُوقِی وَجَمِیعُ جَوارِحِی وَمَا انْتَسَجَ عَلَی ذلِک أَیامَ رِضاعِی، وَمَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنِّی وَنَوْمِی وَیقْظَتِی وَسُکونِی، وَحَرَکاتِ رُکوعِی وَسُجُودِی؛
أَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَاجْتَهَدْتُ مَدَی الْأَعْصارِ وَالْأَحْقابِ لَوْ عُمِّرْتُها أَنْ أُؤَدِّی شُکرَ واحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِک مَا اسْتَطَعْتُ ذلِک إِلّا بِمَنِّک الْمُوجَبِ عَلَی بِهِ شُکرُک أَبَداً جَدِیداً، وَثَناءً طارِفاً عَتِیداً، أَجَلْ وَلَوْ حَرَصْتُ أَنَا وَالْعادُّونَ مِنْ أَنامِک أَنْ نُحْصِی مَدی إِنْعامِک سالِفِهِ وَآنِفِهِ مَا حَصَرْناهُ عَدَداً، وَلَا أَحْصَیناهُ أَمَداً، هَیهاتَ أَنَّی ذلِک وَأَنْتَ الْمُخْبِرُ فِی کتابِک النَّاطِقِ وَالنَّبَاَ الصَّادِقِ «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللّهِ لا تُحْصُوها»؛
صَدَقَ کتابُک اللّهُمَّ وَ إِنْباؤُک، وَبَلَّغَتْ أَنْبِیاؤُک وَرُسُلُک مَا أَنْزَلْتَ عَلَیهِمْ مِنْ وَحْیک، وَشَرَعْتَ لَهُمْ وَبِهِمْ مِنْ دِینِک، غَیرَ أَنِّی یا إِلهِی أَشْهَدُ بِجَُهْدِی وَجِدِّی وَمَبْلَغِ طاعَتِی وَوُسْعِی، وَأَقُولُ مُؤْمِناً مُوقِناً الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ وَلَداً فَیکونُ مَوْرُوثاً، وَلَمْ یکنْ لَهُ شَرِیک فِی مُلْکهِ فَیضادَّهُ فِیما ابْتَدَعَ؛
وَلَا وَلِی مِنَ الذُّلِّ فَیرْفِدَهُ فِیما صَنَعَ، فَسُبْحانَهُ سُبْحانَهُ «لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلّا اللّهُ لَفَسَدَتا» وَتَفَطَّرَتا! سُبْحانَ اللّهِ الْواحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الَّذِی لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ وَلَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ! الْحَمْدُلِلّهِ حَمْداً یعادِلُ حَمْدَ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَأَنْبِیائِهِ الْمُرْسَلِینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی خِیرَتِهِ مُحَمَّدٍ خاتَِمِ النَّبِیینَ وَآلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ الْمُخْلَصِینَ وَسَلَّمَ.
آنگاه آن حضرت، شروع به درخواست از خدا کرد و در دعا کوشش و تلاش نشان داد و درحالی که اشک از دیده های مبارکش جاری بود، دعا را به این صورت ادامه داد:
اللّهُمَّ اجْعَلْنِی أَخْشاک کأَنِّی أَراک، وَأَسْعِدْنِی بِتَقْواک، وَلَا تُشْقِنِی بِمَعْصِیتِک، وَخِرْ لِی فِی قَضائِک، وَبارِک لِی فِی قَدَرِک، حَتَّی لَاأُحِبَّ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ وَلَا تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ.
اللّهُمَّ اجْعَلْ غِنای فِی نَفْسِی، وَالْیقِینَ فِی قَلْبِی، وَالْإِخْلاصَ فِی عَمَلِی، وَالنُّوْرَ فِی بَصَرِی، وَالْبَصِیرَةَ فِی دِینِی، وَمَتِّعْنِی بِجَوارِحِی، وَاجْعَلْ سَمْعِی وَبَصَرِی الْوارِثَینِ مِنِّی، وَانْصُرْنِی عَلَی مَنْ ظَلَمَنِی، وَأَرِنِی فِیهِ ثارِی وَمَآرِبِی، وَأَقِرَّ بِذلِک عَینِی.
اللّهُمَّ اکشِفْ کرْبَتِی، وَاسْتُرْ عَوْرَتِی، وَاغْفِرْ لِی خَطِیئَتِی، وَاخْسَأْ شَیطانِی، وَفُک رِهانِی، وَاجْعَلْ لِی یا إِلهِی الدَّرَجَةَ الْعُلْیا فِی الْآخِرَةِ وَالْأُولی؛
اللّهُمَّ لَک الْحَمْدُ کما خَلَقْتَنِی فَجَعَلْتَنِی سَمِیعاً بَصِیراً، وَلَک الْحَمْدُ کما خَلَقْتَنِی فَجَعَلْتَنِی خَلْقاً سَوِیاً رَحْمَةً بِی وَقَدْ کنْتَ عَنْ خَلْقِی غَنِیاً، رَبِّ بِما بَرَأْتَنِی فَعَدَّلْتَ فِطْرَتِی، رَبِّ بِما أَنْشَأْتَنِی فَأَحْسَنْتَ صُورَتِی، رَبِّ بِما أَحْسَنْتَ إِلَی وَفِی نَفْسِی عافَیتَنِی، رَبِّ بِما کلَأْتَنِی وَوَفَّقْتَنِی، رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَی فَهَدَیتَنِی، رَبِّ بِما أَوْلَیتَنِی وَمِنْ کلِّ خَیرٍ أَعْطَیتَنِی، رَبِّ بِما أَطْعَمْتَنِی وَسَقَیتَنِی، رَبِّ بِما أَغْنَیتَنِی وَأَقْنَیتَنِی، رَبِّ بِما أَعَنْتَنِی وَأَعْزَزْتَنِی، رَبِّ بِما أَلْبَسْتَنِی مِنْ سِتْرِک الصَّافِی، وَیسَّرْتَ لِی مِنْ صُنْعِک الْکافِی؛ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَعِنِّی عَلَی بَوائِقِ الدُّهُورِ وَصُرُوفِ اللَّیالِی وَالْأَیامِ، وَنَجِّنِی مِنْ أَهْوالِ الدُّنْیا وَکرُباتِ الْآخِرَةِ، وَاکفِنِی شَرَّ مَا یعْمَلُ الظَّالِمُونَ فِی الْأَرْضِ.
اللّهُمَّ مَا أَخافُ فَاکفِنِی، وَمَا أَحْذَرُ فَقِنِی، وَفِی نَفْسِی وَدِینِی فَاحْرُسْنِی، وَفِی سَفَرِی فَاحْفَظْنِی، وَفِی أَهْلِی وَمالِی فَاخْلُفْنِی، وَفِیما رَزَقْتَنِی فَبارِک لِی، وَفِی نَفْسِی فَذَلِّلْنِی، وَفِی أَعْینِ النَّاسِ فَعَظِّمْنِی، وَمِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فَسَلِّمْنِی، وَبِذُنُوبِی فَلا تَفْضَحْنِی، وَبِسَرِیرَتِی فَلا تُخْزِنِی، وَبِعَمَلِی فَلا تَبْتَلِنِی، وَ نِعَمَک فَلا تَسْلُبْنِی، وَ إِلی غَیرِک فَلا تَکلْنِی؛
إِلهِی إِلی مَنْ تَکلُنِی، إِلی قَرِیبٍ فَیقْطَعُنِی، أَمْ إِلی بَعِیدٍ فَیتَجَهَّمُنِی، أَمْ إِلَی الْمُسْتَضْعِفِینَ لِی وَأَنْتَ رَبِّی وَ مَلِیک أَمْرِی؟ أَشْکو إِلَیک غُرْبَتِی، وَبُعْدَ دارِی، وَهَوانِی عَلَی مَنْ مَلَّکتَهُ أَمْرِی، إِلهِی فَلا تُحْلِلْ عَلَی غَضَبَک، فَإِنْ لَمْ تَکنْ غَضِبْتَ عَلَی فَلا أُبالِی سِواک، سُبْحانَک غَیرَ أَنَّ عافِیتَک أَوْسَعُ لِی، فَأَسْأَلُک یا رَبِّ بِنُورِ وَجْهِک الَّذِی أَشْرَقَتْ لَهُ الْأَرْضُ وَالسَّماواتُ، وَکشِفَتْ بِهِ الظُّلُماتُ؛
وَصَلَحَ بِهِ أَمْرُ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ أَنْ لَاتُمِیتَنِی عَلَی غَضَبِک وَلَا تُنْزِلْ بِی سَخَطَک، لَک الْعُتْبی، لَک الْعُتْبی حَتَّی تَرْضی قَبْلَ ذلِک لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ وَالْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَالْبَیتِ الْعَتِیقِ الَّذِی أَحْلَلْتَهُ الْبَرَکةَ وَجَعَلْتَهُ لِلنَّاسِ أَمْناً، یا مَنْ عَفا عَنْ عَظِیمِ الذُّنُوبِ بِحِلْمِهِ، یا مَنْ أَسْبَغَ النَّعْماءَ بِفَضْلِهِ، یا مَنْ أَعْطَی الْجَزِیلَ بِکرَمِهِ، یا عُدَّتِی فِی شِدَّتِی، یا صاحِبِی فِی وَحْدَتِی، یا غِیاثِی فِی کرْبَتِی، یا وَلِیی فِی نِعْمَتِی، یا إِلهِی وَ إِلهَ آبائِی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَیعْقُوبَ وَرَبَّ جَبْرَئِیلَ وَمِیکائِیلَ وَ إِسْرافِیلَ وَرَبَّ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیینَ وَآلِهِ الْمُنْتَجَبِینَ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ وَالْفُرْقانِ وَمُنَزِّلَ کهیعص وَطه وَیس وَالْقُرْآنِ الْحَکیمِ؛
أَنْتَ کهْفِی حِینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ فِی سَعَتِها، وَتَضِیقُ بِی الْأَرْضُ بِرُحْبِها، وَلَوْلَا رَحْمَتُک لَکنْتُ مِنَ الْهالِکینَ، وَأَنْتَ مُقِیلُ عَثْرَتِی، وَلَوْلا سَتْرُک إِیای لَکنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِینَ، وَأَنْتَ مُؤَیدِی بِالنَّصْرِ عَلَی أَعْدائِی، وَلَوْلا نَصْرُک إِیای لَکنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبِینَ، یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالسُّمُوِّ وَالرِّفْعَةِ فَأَوْلِیاؤُهُ بِعِزِّهِ یعْتَزُّونَ، یا مَنْ جَعَلَتْ لَهُ الْمُلُوک نِیرَ الْمَذَلَّةِ عَلَی أَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خائِفُونَ؛
یعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْینِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ، وَغَیبَ مَا تَأْتِی بِهِ الْأَزْمِنَةُ وَالدُّهُورُ، یا مَنْ لَایعْلَمُ کیفَ هُوَ إِلّا هُوَ، یا مَنْ لَایعْلَمُ مَا هُوَ إِلّا هُوَ، یا مَنْ لَایعْلَمُهُ إِلّا هُوَ، یا مَنْ کبَسَ الْأَرْضَ عَلَی الْماءِ وَسَدَّ الْهَواءَ بِالسَّماءِ، یا مَنْ لَهُ أَکرَمُ الْأَسْماءِ، یا ذَا الْمَعْرُوفِ الَّذِی لَاینْقَطِعُ أَبَداً، یا مُقَیضَ الرَّکبِ لِیوسُفَ فِی الْبَلَدِ الْقَفْرِ وَمُخْرِجَهُ مِنَ الْجُبِّ وَجاعِلَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیةِ مَلِکاً، یا رادَّهُ عَلَی یعْقُوبَ بَعْدَ أَنِ ابْیضَّتْ عَیناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کظِیمٌ، یا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْبَلْوی عَنْ أَیوبَ، وَمُمْسِک یدَی إِبْراهِیمَ عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ بَعْدَ کبَرِ سِنِّهِ وَفَناءِ عُمُرِهِ؛
یا مَنِ اسْتَجابَ لِزَکرِیا فَوَهَبَ لَهُ یحْیی وَلَمْ یدَعْهُ فَرْداً وَحِیداً، یا مَنْ أَخْرَجَ یونُسَ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ، یا مَنْ فَلَقَ الْبَحْرَ لِبَنِی إِسْرائِیلَ فَأَنْجاهُمْ وَجَعَلَ فِرْعَوْنَ وَجُنُودَهُ مِنَ الْمُغْرَقِینَ، یا مَنْ أَرْسَلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ بَینَ یدَی رَحْمَتِهِ، یا مَنْ لَمْ یعْجَلْ عَلَی مَنْ عَصاهُ مِنْ خَلْقِهِ، یا مَنِ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَةَ مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ وَقَدْ غَدَوْا فِی نِعْمَتِهِ یأْکلُونَ رِزْقَهُ، وَیعْبُدُونَ غَیرَهُ وَقَدْ حادُّوهُ وَنادُّوهُ وَکذَّبُوا رُسُلَهُ؛
یا اللّهُ یا اللّهُ یا بَدِیءُ، یا بَدِیعُ لَانِدَّ لَک، یا دائِماً لَانَفادَ لَک، یا حَیاً حِینَ لَاحَی، یا مُحْیی الْمَوْتی، یا مَنْ هُوَ قائِمٌ عَلَی کلِّ نَفْسٍ بِما کسَبَتْ، یا مَنْ قَلَّ لَهُ شُکرِی فَلَمْ یحْرِمْنِی، وَعَظُمَتْ خَطِیئَتِی فَلَمْ یفْضَحْنِی، وَرَآنِی عَلَی الْمَعاصِی فَلَمْ یشْهَرْنِی، یا مَنْ حَفِظَنِی فِی صِغَرِی، یا مَنْ رَزَقَنِی فِی کبَرِی، یا مَنْ أَیادِیهِ عِنْدِی لَاتُحْصی، وَ نِعَمُهُ لَاتُجازی، یا مَنْ عارَضَنِی بِالْخَیرِ وَالْإِحْسانِ وَعارَضْتُهُ بِالْإِساءَةِ وَالْعِصْیانِ، یا مَنْ هَدانِی لِلْإِیمانِ مِنْ قَبْلِ أَنْ أَعْرِفَ شُکرَ الامْتِنانِ، یا مَنْ دَعَوْتُهُ مَرِیضاً فَشَفانِی؛
وَعُرْیاناً فَکسانِی، وَجائِعاً فَأَشْبَعَنِی، وَعَطْشاناً فَأَرْوانِی، وَذَلِیلاً فَأَعَزَّنِی، وَجاهِلاً فَعَرَّفَنِی، وَوَحِیداً فَکثَّرَنِی، وَغائِباً فَرَدَّنِی، وَمُقِلّاً فَأَغْنانِی، وَمُنْتَصِراً فَنَصَرَنِی، وَغَنِیاً فَلَمْ یسْلُبْنِی، وَأَمْسَکتُ عَنْ جَمِیعِ ذلِک فَابْتَدَأَنِی، فَلَک الْحَمْدُ وَالشُّکرُ یا مَنْ أَقالَ عَثْرَتِی، وَنَفَّسَ کرْبَتِی، وَأَجابَ دَعْوَتِی، وَسَتَرَ عَوْرَتِی، وَغَفَرَ ذُنُوبِی، وَبَلَّغَنِی طَلِبَتِی، وَنَصَرَنِی عَلَی عَدُوِّی، وَ إِنْ أَعُدَّ نِعَمَک وَمِنَنَک وَکرائِمَ مِنَحِک لَاأُحْصِیها؛
یا مَوْلای أَنْتَ الَّذِی مَنَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَنْعَمْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَحْسَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَجْمَلْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَفْضَلْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَکمَلْتَ، أَنْتَ الَّذِی رَزَقْتَ، أَنْتَ الَّذِی وَفَّقْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَعْطَیتَ، أَنْتَ الَّذِی أَغْنَیتَ، أَنْتَ الَّذِی أَقْنَیتَ، أَنْتَ الَّذِی آوَیتَ، أَنْتَ الَّذِی کفَیتَ، أَنْتَ الَّذِی هَدَیتَ، أَنْتَ الَّذِی عَصَمْتَ، أَنْتَ الَّذِی سَتَرْتَ، أَنْتَ الَّذِی غَفَرْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَقَلْتَ، أَنْتَ الَّذِی مَکنْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَعْزَزْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَعَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی عَضَدْتَ، أَنْتَ الَّذِی أَیدْتَ، أَنْتَ الَّذِی نَصَرْتَ، أَنْتَ الَّذِی شَفَیتَ، أَنْتَ الَّذِی عافَیتَ، أَنْتَ الَّذِی أَکرَمْتَ؛
تَبارَکتَ وَتَعالَیتَ، فَلَک الْحَمْدُ دائِماً، وَلَک الشُّکرُ واصِباً أَبَداً، ثُمَّ أَنَا یا إِلهِی الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبِی فَاغْفِرْها لِی، أَنَا الَّذِی أَسَأْتُ، أَنَا الَّذِی أَخْطَأْتُ، أَنَا الَّذِی هَمَمْتُ، أَنَا الَّذِی جَهِلْتُ، أَنَا الَّذِی غَفَلْتُ، أَنَا الَّذِی سَهَوْتُ، أَنَا الَّذِی اعْتَمَدْتُ، أَنَا الَّذِی تَعَمَّدْتُ، أَنَا الَّذِی وَعَدْتُ، وَأَنَا الَّذِی أَخْلَفْتُ، أَنَا الَّذِی نَکثْتُ، أَنَا الَّذِی أَقْرَرْتُ، أَنَا الَّذِی اعْتَرَفْتُ بِنِعْمَتِک عَلَی وَعِنْدِی وَأَبُوءُ بِذُنُوبِی فَاغْفِرْها لِی، یا مَنْ لَاتَضُرُّهُ ذُنُوبُ عِبادِهِ وَهُوَ الْغَنِی عَنْ طاعَتِهِمْ، وَالْمُوَفِّقُ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْهُمْ بِمَعُونَتِهِ وَرَحْمَتِهِ، فَلَک الْحَمْدُ إِلهِی وَسَیدِی؛
إِلهِی أَمَرْتَنِی فَعَصَیتُک، وَنَهَیتَنِی فَارْتَکبْتُ نَهْیک، فَأَصْبَحْتُ لَاذا بَراءَةٍ لِی فَأَعْتَذِرَ، وَلَا ذا قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ، فَبِأَی شَیءٍ أَسْتَقْبِلُک یا مَوْلای؟ أَبِسَمْعِی؟ أَمْ بِبَصَرِی؟ أَمْ بِلِسانِی؟ أَمْ بِیدِی؟ أَمْ بِرِجْلِی؟ أَلَیسَ کلُّها نِعَمَک عِنْدِی وَبِکلِّها عَصَیتُک یا مَوْلای؟ فَلَک الْحُجَّةُ وَالسَّبِیلُ عَلَی، یا مَنْ سَتَرَنِی مِنَ الْآباءِ وَالْأُمَّهاتِ أَنْ یزْجُرُونِی، وَمِنَ الْعَشائِرِ وَالْإِخْوانِ أَنْ یعَیرُونِی، وَمِنَ السَّلاطِینِ أَنْ یعاقِبُونِی، وَلَوِ اطَّلَعُوا یا مَوْلای عَلَی مَا اطَّلَعْتَ عَلَیهِ مِنِّی إِذاً مَا أَنْظَرُونِی، وَلَرَفَضُونِی وَقَطَعُونِی، فَها أَنَا ذا یا إِلهِی، بَینَ یدَیک یا سَیدِی؛
خاضِعٌ ذَلِیلٌ حَصِیرٌ حَقِیرٌ، لَاذُو بَراءَةٍ فَأَعْتَذِرَ، وَلَا ذُو قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ، وَلَا حُجَّةٍ فَأَحْتَجَ بِها، وَلَا قائِلٌ لَمْ أَجْتَرِحْ وَلَمْ أَعْمَلْ سُوءاً، وَمَا عَسَی الْجُحُودُ وَلَوْ جَحَدْتُ یا مَوْلای ینْفَعُنِی، کیفَ وَأَنَّی ذلِک وَجَوارِحِی کلُّها شاهِدَةٌ عَلَی بِما قَدْ عَمِلْتُ، وَعَلِمْتُ یقِیناً غَیرَ ذِی شَک أَنَّک سائِلِی مِنْ عَظائِمِ الْأُمُورِ، وَأَنَّک الْحَکمُ الْعَدْلُ الَّذِی لَاتَجُورُ، وَعَدْلُک مُهْلِکی وَمِنْ کلِّ عَدْلِک مَهْرَبِی، فَإِنْ تُعَذِّبْنِی یا إِلهِی فَبِذُنُوبِی بَعْدَ حُجَّتِک عَلَی، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی فَبِحِلْمِک وَجُودِک وَکرَمِک، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ؛
لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْمُوَحِّدِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْخائِفِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْوَجِلِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الرَّاجِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الرَّاغِبِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْمُهَلِّلِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ السَّائِلِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الْمُکبِّرِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک رَبِّی وَرَبُّ آبائِی الْأَوَّلِینَ؛
اللّهُمَّ هذَا ثَنائِی عَلَیک مُمَجِّداً، وَ إِخْلاصِی لِذِکرِک مُوَحِّداً، وَ إِقْرارِی بِآلائِک مُعَدِّداً، وَ إِنْ کنْتُ مُقِرّاً أَنِّی لَمْ أُحْصِها لِکثْرَتِها وَسُبُوغِها وَتَظاهُرِها وَتَقادُمِها إِلی حادِثٍ مَا لَمْ تَزَلْ تَتَعَهَّدُنِی بِهِ مَعَها مُنْذُ خَلَقْتَنِی وَبَرَأْتَنِی مِنْ أَوَّلِ الْعُمْرِ مِنَ الْإِغْناءِ مِنَ الْفَقْرِ، وَکشْفِ الضُّرِّ، وَتَسْبِیبِ الْیسْرِ، وَدَفْعِ الْعُسْرِ، وَتَفْرِیجِ الْکرْبِ، وَالْعافِیةِ فِی الْبَدَنِ، وَالسَّلامَةِ فِی الدِّینِ، وَلَوْ رَفَدَنِی عَلَی قَدْرِ ذِکرِ نِعْمَتِک جَمِیعُ الْعالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ مَا قَدَرْتُ وَلَا هُمْ عَلَی ذلِک، تَقَدَّسْتَ وَتَعالَیتَ مِنْ رَبٍّ کرِیمٍ عَظِیمٍ رَحِیمٍ لَاتُحْصی آلاؤُک، وَلَا یبْلَغُ ثَناؤُک؛ وَلَا تُکافی نَعْماؤُک، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَتْمِمْ عَلَینا نِعَمَک، وَأَسْعِدْنا بِطاعَتِک، سُبْحانَک لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ.
اللّهُمَّ إِنَّک تُجِیبُ الْمُضْطَرَّ، وَتَکشِفُ السُّوءَ، وَتُغِیثُ الْمَکرُوبَ، وَتَشْفِی السَّقِیمَ، وَتُغْنِی الْفَقِیرَ، وَتَجْبُرُ الْکسِیرَ، وَتَرْحَمُ الصَّغِیرَ، وَتُعِینُ الْکبِیرَ، وَلَیسَ دُونَک ظَهِیرٌ، وَلَا فَوْقَک قَدِیرٌ، وَأَنْتَ الْعَلِی الْکبِیرُ، یا مُطْلِقَ الْمُکبَّلِ الْأَسِیرِ، یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا عِصْمَةَ الْخائِفِ الْمُسْتَجِیرِ، یا مَنْ لَاشَرِیک لَهُ وَلَا وَزِیرَ؛
صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَعْطِنِی فِی هذِهِ الْعَشِیةِ أَفْضَلَ مَا أَعْطَیتَ وَأَنَلْتَ أَحَداً مِنْ عِبادِک مِنْ نِعْمَةٍ تُولِیها، وَآلاءٍ تُجَدِّدُها، وَبَلِیةٍ تَصْرِفُها، وَکرْبَةٍ تَکشِفُها، وَدَعْوَةٍ تَسْمَعُها، وَحَسَنَةٍ تَتَقَبَّلُها، وَسَیئَةٍ تَتَغَمَّدُها، إِنَّک لَطِیفٌ بِما تَشاءُ خَبِیرٌ وَعَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.
اللّهُمَّ إِنَّک أَقْرَبُ مَنْ دُعِی، وَأَسْرَعُ مَنْ أَجابَ، وَأَکرَمُ مَنْ عَفا، وَأَوْسَعُ مَنْ أَعْطی، وَأَسْمَعُ مَنْ سُئِلَ، یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَرَحِیمَهُما، لَیسَ کمِثْلِک مَسْؤُولٌ، وَلَا سِواک مَأْمُولٌ، دَعَوْتُک فَأَجَبْتَنِی، وَسَأَلْتُک فَأَعْطَیتَنِی، وَرَغِبْتُ إِلَیک فَرَحِمْتَنِی، وَوَثِقْتُ بِک فَنَجَّیتَنِی، وَفَزِعْتُ إِلَیک فَکفَیتَنِی؛
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِک وَرَسُولِک وَنَبِیک وَعَلَی آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ أَجْمَعِینَ، وَتَمِّمْ لَنا نَعْماءَک، وَهَنِّئْنا عَطاءَک، وَاکتُبْنا لَک شاکرِینَ، وَلِآلائِک ذاکرِینَ، آمِینَ آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ.
اللّهُمَّ یا مَنْ مَلَک فَقَدَرَ، وَقَدَرَ فَقَهَرَ، وَعُصِی فَسَتَرَ، وَاسْتُغْفِرَ فَغَفَرَ، یا غایةَ الطَّالِبِینَ الرَّاغِبِینَ وَمُنْتَهی أَمَلِ الرَّاجِینَ، یا مَنْ أَحاطَ بِکلِّ شَیءٍ عِلْماً، وَوَسِعَ الْمُسْتَقِیلِینَ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَحِلْماً؛
اللّهُمَّ إِنَّا نَتَوَجَّهُ إِلَیک فِی هذِهِ الْعَشِیةِ الَّتِی شَرَّفْتَها وَعَظَّمْتَها بِمُحَمَّدٍ نَبِیک وَرَسُولِک وَخِیرَتِک مِنْ خَلْقِک وَأَمِینِک عَلَی وَحْیک، الْبَشِیرِ النَّذِیرِ، السِّراجِ الْمُنِیرِ، الَّذِی أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَی الْمُسْلِمِینَ وَجَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ.
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کما مُحَمَّدٌ أَهْلٌ لِذلِک مِنْک یا عَظِیمُ فَصَلِّ عَلَیهِ وَعَلَی آلِهِ الْمُنْتَجَبِینَ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ أَجْمَعِینَ، وَتَغَمَّدْنا بِعَفْوِک عَنَّا، فَإِلَیک عَجَّتِ الْأَصْواتُ بِصُنُوفِ اللُّغاتِ، فَاجْعَلْ لَنَا اللّهُمَّ فِی هذِهِ الْعَشِیةِ نَصِیباً مِنْ کلِّ خَیرٍ تَقْسِمُهُ بَینَ عِبادِک، وَنُورٍ تَهْدِی بِهِ، وَرَحْمَةٍ تَنْشُرُها، وَبَرَکةٍ تُنْزِلُها، وَعافِیةٍ تُجَلِّلُها، وَرِزْقٍ تَبْسُطُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ؛
اللّهُمَّ أَقْلِبْنا فِی هذَا الْوَقْتِ مُنْجِحِینَ مُفْلِحِینَ مَبْرُورِینَ غانِمِینَ، وَلَا تَجْعَلْنا مِنَ الْقانِطِینَ، وَلَا تُخْلِنا مِنْ رَحْمَتِک، وَلَا تَحْرِمْنا مَا نُؤَمِّلُهُ مِنْ فَضْلِک، وَلَا تَجْعَلْنا مِنْ رَحْمَتِک مَحْرُومِینَ، وَلَا لِفَضْلِ مَا نُؤَمِّلُهُ مِنْ عَطائِک قانِطِینَ، وَلَا تَرُدَّنا خائِبِینَ، وَلَا مِنْ بابِک مَطْرُودِینَ، یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ، وَأَکرَمَ الْأَکرَمِینَ، إِلَیک أَقْبَلْنا مُوقِنِینَ، وَ لِبَیتِک الْحَرامِ آمِّینَ قاصِدِینَ، فَأَعِنَّا عَلَی مَناسِکنا، وَأَکمِلْ لَنا حَجَّنا، وَاعْفُ عَنَّا وَعافِنا، فَقَدْ مَدَدْنا إِلَیک أَیدِینا فَهِی بِذِلَّةِ الاعْتِرافِ مَوْسُومَةٌ؛
اللّهُمَّ فَأَعْطِنا فِی هذِهِ الْعَشِیةِ مَا سَأَلْناک، وَاکفِنا مَا اسْتَکفَیناک، فَلا کافِی لَنا سِواک، وَلَا رَبَّ لَنا غَیرُک، نافِذٌ فِینا حُکمُک، مُحِیطٌ بِنا عِلْمُک، عَدْلٌ فِینا قَضاؤُک، اقْضِ لَنَا الْخَیرَ، وَاجْعَلْنا مِنْ أَهْلِ الْخَیرِ.
اللّهُمَّ أَوْجِبْ لَنا بِجُودِک عَظِیمَ الْأَجْرِ، وَکرِیمَ الذُّخْرِ، وَدَوامَ الْیسْرِ، وَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا أَجْمَعِینَ، وَلَا تُهْلِکنا مَعَ الْهالِکینَ، وَلَا تَصْرِفْ عَنَّا رَأْفَتَک وَرَحْمَتَک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ؛
اللّهُمَّ اجْعَلْنا فِی هذَا الْوَقْتِ مِمَّنْ سَأَلَک فَأَعْطَیتَهُ، وَشَکرَک فَزِدْتَهُ، وَثابَ إِلَیک فَقَبِلْتَهُ، وَتَنَصَّلَ إِلَیک مِنْ ذُنُوبِهِ کلِّها فَغَفَرْتَها لَهُ، یا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکرامِ.
اللّهُمَّ وَنَقِّنا وَسَدِّدْنا وَاقْبَلْ تَضَرُّعَنا، یا خَیرَ مَنْ سُئِلَ، وَیا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ، یا مَنْ لَا یخْفی عَلَیهِ إِغْماضُ الْجُفُونِ، وَلَا لَحْظُ الْعُیونِ، وَلَا مَا اسْتَقَرَّ فِی الْمَکنُونِ، وَلَا مَا انْطَوَتْ عَلَیهِ مُضْمَراتُ الْقُلُوبِ، أَلَا کلُّ ذلِک قَدْ أَحْصاهُ عِلْمُک، وَوَسِعَهُ حِلْمُک، سُبْحانَک وَتَعالَیتَ عَمَّا یقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً کبِیراً، تُسَبِّحُ لَک السَّماواتُ السَّبْعُ وَالْأَرَضُونَ وَمَنْ فِیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیءٍ إِلّا یسَبِّحُ بِحَمْدِک؛
فَلَک الْحَمْدُ وَالْمَجْدُ وَعُلُوُّ الْجَدِّ، یا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکرامِ، وَالْفَضْلِ وَالْإِنْعامِ، وَالْأَیادِی الْجِسامِ، وَأَنْتَ الْجَوادُ الْکرِیمُ، الرَّؤُوفُ الرَّحِیمُ. اللّهُمَّ أَوْسِعْ عَلَی مِنْ رِزْقِک الْحَلالِ، وَعافِنِی فِی بَدَنِی وَدِینِی، وَآمِنْ خَوْفِی، وَأَعْتِقْ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ. اللّهُمَّ لَاتَمْکرْ بِی وَلَا تَسْتَدْرِجْنِی وَلَا تَخْدَعْنِی، وَادْرَأْ عَنِّی شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ.
در این قسمت از دعا سر و دیده خود را به جانب آسمان برداشت و از دیده های مبارکش مانند ریزش آب از دو مَشک، اشک می ریخت و با صدای بلند به محضر حق عرضه داشت:
یا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ، یا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ، وَیا أَسْرَعَ الْحاسِبِینَ، وَیا أَرحَمَ الرَّاحِمِینَ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ السَّادَةِ الْمَیامِینِ، وَأَسْأَلُک اللّهُمَّ حاجَتِی الَّتِی إِنْ أَعْطَیتَنِیها لَمْ یضُرَّنِی مَا مَنَعْتَنِی، وَ إِنْ مَنَعْتَنِیها لَمْ ینْفَعْنِی مَا أَعْطَیتَنِی، أَسْأَلُک فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَک لاشَرِیک لَک، لَک الْمُلْک، وَلَک الْحَمْدُ، وَأَنْتَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ، یا رَبِّ یا رَبِّ...
پیوسته «یَا رَبِّ» می گفت و همه آنان که اطراف حضرت بودند به دعای حضرت گوش می دادند و به آمین گفتن اکتفا می کردند، در نتیجه صداهایشان با آن حضرت به گریستن بلند شد تا آفتاب غروب کرد، سپس زادوتوشه خود را بار کرده، به سوی مشعرالحرام حرکت کردند.
نویسنده گوید: کفعمی دعای عرفه حضرت سید الشهداء را در کتاب «بلد الامین» تا این قسمت ذکر کرده و علامه مجلسی در «زاد العِماد» این دعای شریف را موافق روایت کفعمی نقل فرموده ولی سید ابن طاووس در کتاب اقبال، پس از «یَا رَبِّ یَا رَبِّ یَا رَبِّ» این اضافه را آورده:
إِلهِی أَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنای فَکیفَ لَاأَکونُ فَقِیراً فِی فَقْرِی؟! إِلهِی أَنَا الْجاهِلُ فِی عِلْمِی فَکیفَ لَاأَکونُ جَهُولاً فِی جَهْلِی؟! إِلهِی إِنَّ اخْتِلافَ تَدْبِیرِک وَسُرْعَةَ طَواءِ مَقادِیرِک مَنَعا عِبادَک الْعارِفِینَ بِک عَنِ السُّکونِ إِلی عَطاءٍ، وَالْیأْسِ مِنْک فِی بَلاءٍ. إِلهِی مِنِّی مَا یلِیقُ بِلُؤْمِی وَمِنْک مَا یلِیقُ بِکرَمِک؛
إِلهِی وَصَفْتَ نَفْسَک بِاللُّطْفِ وَالرَّأْفَةِ لِی قَبْلَ وُجُودِ ضَعْفِی أَفَتَمْنَعُنِی مِنْهُما بَعْدَ وُجُودِ ضَعْفِی؟ إِلهِی إِنْ ظَهَرَتِ الْمَحاسِنُ مِنِّی فَبِفَضْلِک وَلَک الْمِنَّةُ عَلَی، وَ إِنْ ظَهَرَتِ الْمَساوِئُ مِنِّی فَبِعَدْلِک وَلَک الْحُجَّةُ عَلَی.
إِلهِی کیفَ تَکلُنِی وَقَدْ تَکفَّلْتَ لِی؟ وَکیفَ أُضامُ وَأَنْتَ النَّاصِرُ لِی؟ أَمْ کیفَ أَخِیبُ وَأَنْتَ الْحَفِی بِی؟ ها أَنَا أَتَوَسَّلُ إِلَیک بِفَقْرِی إِلَیک، وَکیفَ أَتَوَسَّلُ إِلَیک بِمَا هُوَ مَحالٌ أَنْ یصِلَ إِلَیک؟ أَمْ کیفَ أَشْکو إِلَیک حالِی وَهُوَ لَایخْفی عَلَیک؟ أَمْ کیفَ أُتَرْجِمُ بِمَقالِی وَهُوَ مِنْک بَرَزٌ إِلَیک؛ أَمْ کیفَ تُخَیبُ آمالِی وَهِی قَدْ وَفَدَتْ إِلَیک؟ أَمْ کیفَ لَاتُحْسِنُ أَحْوالِی وَبِک قامَتْ؟
إِلهِی مَا أَلْطَفَک بِی مَعَ عَظِیمِ جَهْلِی! وَمَا أَرْحَمَک بِی مَعَ قَبِیحِ فِعْلِی! إِلهِی مَا أَقْرَبَک مِنِّی وَأَبْعَدَنِی عَنْک! وَمَا أَرْأَفَک بِی! فَمَا الَّذِی یحْجُبُنِی عَنْک؟ إِلهِی عَلِمْتُ بِاخْتِلافِ الْآثارِ وَتَنَقُّلاتِ الْأَطْوارِ، أَنَّ مُرادَک مِنِّی أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَی فِی کلِّ شَیءٍ حَتَّی لا أَجْهَلَک فِی شَیءٍ. إِلهِی کلَّما أَخْرَسَنِی لُؤْمِی أَنْطَقَنِی کرَمُک، وَکلَّما آیسَتْنِی أَوْصافِی أَطْمَعَتْنِی مِنَنُک؛
إِلهِی مَنْ کانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوِئَ فَکیفَ لَاتَکونُ مَساویهِ مَساوِئَ؟! وَمَنْ کانَتْ حَقائِقُهُ دَعاوِی فَکیفَ لَاتَکونُ دَعاویهِ دَعاوِی؟! إِلهِی حُکمُک النَّافِذُ وَمَشِیئَتُک الْقاهِرَةُ لَمْ یتْرُکا لِذِی مَقالٍ مَقالاً، وَلَا لِذِی حالٍ حالاً. إِلهِی کمْ مِنْ طاعَةٍ بَنَیتُها، وَحالَةٍ شَیدْتُها هَدَمَ اعْتِمادِی عَلَیها عَدْلُک، بَلْ أَقالَنِی مِنْها فَضْلُک. إِلهِی إِنَّک تَعْلَمُ أَنِّی وَ إِنْ لَمْ تَدُمِ الطَّاعَةُ مِنِّی فِعْلاً جَزْماً فَقَدْ دامَتْ مَحَبَّةً وَعَزْماً. إِلهِی کیفَ أَعْزِمُ وَأَنْتَ الْقاهِرُ؟ وَکیفَ لَاأَعْزِمُ وَأَنْتَ الْآمِرُ؛
إِلهِی تَرَدُّدِی فِی الْآثارِ یوجِبُ بُعْدَ الْمَزارِ فَاجْمَعْنِی عَلَیک بِخِدْمَةٍ تُوصِلُنِی إِلَیک، کیفَ یسْتَدَلُّ عَلَیک بِما هُوَ فِی وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إِلَیک؟ أَیکونُ لِغَیرِک مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیسَ لَک حَتَّی یکونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَک؟ مَتی غِبْتَ حَتَّی تَحْتاجَ إِلی دَلِیلٍ یدُلُّ عَلَیک؟ وَمَتی بَعُدْتَ حَتَّی تَکونَ الْآثارُ هِی الَّتِی تُوصِلُ إِلَیک؟ عَمِیتْ عَینٌ لَاتَراک عَلَیها رَقِیباً، وَخَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّک نَصِیباً؛
إِلهِی أَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ إِلَی الْآثارِ فَأَرْجِعْنِی إِلَیک بِکسْوَةِ الْأَنْوارِ وَهِدایةِ الاسْتِبْصارِ حَتَّی أَرْجِعَ إِلَیک مِنْها کما دَخَلْتُ إِلَیک مِنْها مَصُونَ السِّرِّ عَنِ النَّظَرِ إِلَیها، وَمَرْفُوعَ الْهِمَّةِ عَنِ الاعْتِمادِ عَلَیها، إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.
إِلهِی هذَا ذُلِّی ظاهِرٌ بَینَ یدَیک، وَهذَا حالِی لَایخْفی عَلَیک، مِنْک أَطْلُبُ الْوُصُولَ إِلَیک، وَبِک أَسْتَدِلُّ عَلَیک، فَاهْدِنِی بِنُورِک إِلَیک، وَأَقِمْنِی بِصِدْقِ الْعُبُودِیةِ بَینَ یدَیک. إِلهِی عَلِّمْنِی مِنْ عِلْمِک الْمَخْزُونِ، وَصُنِّی بِسِتْرِک الْمَصُونِ؛
إِلهِی حَقِّقْنِی بِحَقائِقِ أَهْلِ الْقُرْبِ، وَاسْلُک بِی مَسْلَک أَهْلِ الْجَذْبِ. إِلهِی أَغْنِنِی بِتَدْبِیرِک لِی عَنْ تَدْبِیرِی، وَبِاخْتِیارِک عَن اخْتِیارِی، وَأَوْقِفْنِی عَلَی مَراکزِ اضْطِرارِی.
إِلهِی أَخْرِجْنِی مِنْ ذُلِّ نَفْسِی، وَطَهِّرْنِی مِنْ شَکی وَشِرْکی قَبْلَ حُلُولِ رَمْسِی، بِک أَنْتَصِرُ فَانْصُرْنِی، وَعَلَیک أَتَوَکلُ فَلا تَکلْنِی، وَ إِیاک أَسْأَلُ فَلا تُخَیبْنِی، وَفِی فَضْلِک أَرْغَبُ فَلا تَحْرِمْنِی، وَبِجَنابِک أَنْتَسِبُ فَلا تُبْعِدْنِی، وَبِبابِک أَقِفُ فَلا تَطْرُدْنِی؛
إِلهِی تَقَدَّسَ رِضاک أَنْ یکونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْک فَکیفَ تَکونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّی؟ إِلهِی أَنْتَ الْغَنِی بِذاتِک أَنْ یصِلَ إِلَیک النَّفْعُ مِنْک فَکیفَ لَا تَکونُ غَنِیاً عَنِّی؟ إِلهِی إِنَّ الْقَضاءَ وَالْقَدَرَ یمَنِّینِی، وَ إِنَّ الْهَوی بِوَثائِقِ الشَّهْوَةِ أَسَرَنِی، فَکنْ أَنْتَ النَّصِیرَ لِی حَتَّی تَنْصُرَنِی وَتُبَصِّرَنِی، وَأَغْنِنِی بِفَضْلِک حَتَّی أَسْتَغْنِی بِک عَنْ طَلَبِی، أَنْتَ الَّذِی أَشْرَقْتَ الْأَنْوارَ فِی قُلُوبِ أَوْلِیائِک حَتَّی عَرَفُوک وَوَحَّدُوک، وَأَنْتَ الَّذِی أَزَلْتَ الْأَغْیارَ عَنْ قُلُوبِ أَحِبَّائِک حَتَّی لَمْ یحِبُّوا سِواک وَلَمْ یلْجَأُوا إِلی غَیرِک، أَنْتَ الْمُؤْنِسُ لَهُمْ حَیثُ أَوْحَشَتْهُمُ الْعَوالِمُ، وَأَنْتَ الَّذِی هَدَیتَهُمْ حَیثُ اسْتَبانَتْ لَهُمُ الْمَعالِمُ، مَاذا وَجَدَ مَنْ فَقَدَک وَمَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَک؟
لَقَدْ خابَ مَنْ رَضِی دُونَک بَدَلاً، وَلَقَدْ خَسِرَ مَنْ بَغی عَنْک مُتَحَوِّلاً، کیفَ یرْجی سِواک وَأَنْتَ مَا قَطَعْتَ الْإِحْسانَ؟ وَکیفَ یطْلَبُ مِنْ غَیرِک وَأَنْتَ مَا بَدَّلْتَ عادَةَ الامْتِنانِ؟ یا مَنْ أَذاقَ أَحِبَّاءَهُ حَلاوَةَ الْمُؤانَسَةِ فَقامُوا بَینَ یدَیهِ مُتَمَلِّقِینَ، وَیا مَنْ أَلْبَسَ أَوْلِیاءَهُ مَلابِسَ هَیبَتِهِ فَقامُوا بَینَ یدَیهِ مُسْتَغْفِرِینَ، أَنْتَ الذَّاکرُ قَبْلَ الذَّاکرِینَ، وَأَنْتَ الْبادِئُ بِالإِحْسانِ قَبْلَ تَوَجُّهِ الْعابِدِینَ، وَأَنْتَ الْجَوادُ بِالْعَطاءِ قَبْلَ طَلَبِ الطَّالِبِینَ، وَأَنْتَ الْوَهَّابُ ثُمَّ لِما وَهَبْتَ لَنا مِنَ الْمُسْتَقْرِضِینَ؛
إِلهِی اطْلُبْنِی بِرَحْمَتِک حَتَّی أَصِلَ إِلَیک، وَاجْذِبْنِی بِمَنِّک حَتَّی أُقْبِلَ عَلَیک. إِلهِی إِنَّ رَجائِی لَاینْقَطِعُ عَنْک وَ إِنْ عَصَیتُک، کما أَنَّ خَوفِی لَایزایلُنِی وَ إِنْ أَطَعْتُک، فَقَدْ دَفَعَتْنِی الْعَوالِمُ إِلَیک، وَقَدْ أَوْقَعَنِی عِلْمِی بِکرَمِک عَلَیک.
إِلهِی کیفَ أَخِیبُ وَأَنْتَ أَمَلِی؟ أَمْ کیفَ أُهانُ وَعَلَیک مُتَّکلِی؟ إِلهِی کیفَ أَسْتَعِزُّ وَفِی الذِّلَّةِ أَرْکزْتَنِی؟ أَمْ کیفَ لَا أَسْتَعِزُّ وَ إِلَیک نَسَبْتَنِی؛
إِلهِی کیفَ لَاأَفْتَقِرُ وَأَنْتَ الَّذِی فِی الْفُقَراءِ أَقَمْتَنِی؟ أَمْ کیفَ أَفْتَقِرُ وَأَنْتَ الَّذِی بِجُودِک أَغْنَیتَنِی؟ وَأَنْتَ الَّذِی لَاإِلهَ غَیرُک تَعَرَّفْتَ لِکلِّ شَیءٍ فَما جَهِلَک شَیءٌ، وَأَنْتَ الَّذِی تَعَرَّفْتَ إِلَی فِی کلِّ شَیءٍ فَرَأَیتُک ظاهِراً فِی کلِّ شَیءٍ، وَأَنْتَ الظَّاهِرُ لِکلِّ شَیءٍ، یا مَنِ اسْتَوی بِرَحْمانِیتِهِ فَصارَ الْعَرْشُ غَیباً فِی ذاتِهِ، مَحَقْتَ الْآثارَ بِالْآثارِ، وَمَحَوْتَ الْأَغْیارَ بِمُحِیطاتِ أَفْلاک الْأَنْوارِ، یا مَنِ احْتَجَبَ فِی سُرادِقاتِ عَرْشِهِ عَنْ أَنْ تُدْرِکهُ الْأَبْصارُ، یا مَنْ تَجَلَّی بِکمالِ بَهائِهِ فَتَحَقَّقَتْ عَظَمَتُهُ مِنَ الاسْتِواءَ، کیفَ تَخْفی وَأَنْتَ الظَّاهِرُ؟ أَمْ کیفَ تَغِیبُ وَأَنْتَ الرَّقِیبُ الْحاضِرُ؟ إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَحْدَهُ.
ترانه های کودکانه : بخش اول
رضا رضا رضا رضا
رضا رضا رضا رضا
رضا رضا رضا رضا
دوست دارم نگات کنم تو هم منو نگاه کنی
من تو رو صدا کنم تو هم منو صدا کنی
دوست دارم نگات کنم تو هم منو نگاه کنی
من تو رو صدا کنم تو هم منو صدا کنی
قربون صفات برم از راه دوری اومدم
جای دوری نمی ره اگه به من نگاه کنی
رضا رضا رضا رضا
دل من زندونیه تویی که تنها می تونی
قفسو وا کنی و پرنده رو رها کنی
رضا رضا رضا رضا
رضا رضا رضا رضا
میشه کنج حرمت گوشه قلب من باشه
میشه قلب منو مثل گنبدت طلا کنی
تو غریبی و منم غریبم اما چی میشه
این دل غریبه رو با خودت آشنا کنی
دوست دارم تو ایونِ آینه ات از صبح تا غروب
من با تو صفا کنم، توهم منو دعا کنی
دلمو گره زدم به پنجره ات دارم میرم
دوست دارم تا من میام زود گره هامو وا کنی
دوست دارم که از حالا تا صبح محشر همیشه
من رضا رضا بگم تو هم منو رضا کنی
حسرت زیارت جد تو مونده بر دلم
چی میشه اگه منو راهی کربلا کنی
یا علی موسی الرضا میشه به من نگا کنی
اونقده رضا میگم تا دردمو دوا کنی
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
شاعر: سهیل محمودی