عبارات مورد جستجو در ۲۷ گوهر پیدا شد:
سوزنی سمرقندی : رباعیات
شمارهٔ ۱۸
دیگ سیه انداخته از گوشه بام
رسمیست بسورها ز چشم بدعام
انداخت بسور صاحب از نام امام
چون دیگ سیاه لعبتی سیم اندام
لبیبی : ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی
شمارهٔ ۱۲ - به شاهد لغت کولک، بمعنی کدویی که زنان روستا پنبه در او نهند
زن برون کرد کولک از انگشت
کرد بر دوک و دوک ریسی پشت
لبیبی : ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی
شمارهٔ ۷۶ - به شاهد لغت گولانج، بمعنی حلوایی که لابرلا نیز گویند
گولانج و گوشت و گرده و گوز آب و گادنی
گرمابه و گل و گل و گنجینه و گلیم
امیر پازواری : دوبیتی‌ها
شمارهٔ ۳۸
شاه‌زادِه سَلومُ و صَد سَلومُ و دیدارْ
اَنْشالّا مِوارِکْ بُو شِمارِهْ اینْ کارْ!
سنگِ مَرْمِرْ بِسازِمْ مِنْ طلاکارْ
مَحَمّد تِنِهْ پَشتْ، علی تِهْ مَددْکارْ!
امیر پازواری : دوبیتی‌ها
شمارهٔ ۱۵۰
سه چیز به دَنی، دِلهاره آوره سُو
اوّل زر و مال، و نه خروار خروار بو
دِیِّمْ اسب خوب، ونه جوون سوار بو
سیّمْ زنِ خوبْ، و نه شیرین گفتار بو
امیر پازواری : دوبیتی‌ها
شمارهٔ ۲۱۹
سه دنی مرهْ، لاپه نده، مشت هاده
خش دنی مره، یتّا نده، هشت هاده
ملک دنی مره، اینجه نده، رشت هاده
مره دس بزن، شه گله باغ گشت هاده
ترانه های کودکانه : بخش اول
مادربزرگ خوبم
آی قصه قصه قصه
نون و پنیر و پسته
مادربزرگ خوبم
پهلوی من نشسته
موی سرش مثل برف
سفید و نقره رنگه
لپهای مادربزرگ
گل گلی و قشنگه
عینک او همیشه
سواره روی بینی
شیشه عینکش هست
بزرگ و ذره بینی
وقتی که مادربزرگ
قصه برام می خونه
خانه کوچک ما
مثل بهشت می مونه
آی قصه قصه قصه
نان و پنیر و پسته
مادربزرگ برایم یه قصه خوب بگو
شاعر: اسدالله شعبانی