عبارات مورد جستجو در ۲۲ گوهر پیدا شد:
نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۵
سبو بیار و پر از آب زندگانی کن
ز جام می طلب عمر جاودانی کن
نگفت جم به فریدون جزین که جور مکن
جهان ز تست دگر هرچه می توانی کن
نشاط طبع حکیمان علاج بیمارست
غم شکسته دلان دار و شادمانی کن
ز سالخورده مکش سر که هست کارآموز
شراب کهنه به چنگ آور و جوانی کن
شب از قرابه شنیدم که با قدح می گفت
چو ماه باش و به خورشید هم قرانی کن
تهی ز خویش شوی پر ز مهر سازندت
نظر به کاس مه و دور آسمانی کن
پدر به شکر و مادر به شیر پروردت
به هر دو شیر و شکر باش و کامرانی کن
سبیل حق شود عالم سبیل خودگردان
طفیل شاه شو و پادشه نشانی کن
چو نام فرخ خود باش در طریق سلیم
دگر چو نظم «نظیری » جهان ستانی کن
میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۹
من بجز کار می و ساقی و ساغر نکنم
در همه عمر جز این مشغله دیگر نکنم
زاهد ار نسیه فردا دهم وعده، بگو
نقد امروز بدان نسیه برابر نکنم
تا بود نغمه مرغ سحر و بانگ رباب
گوش بر موعظه واعظ منبر نکنم
وعده شیخ خیالات دروغ است و محال
گو زنخ کم زن از این وعده که باور نکنم
با تو صد بار سخن گفتم و مغلوب شدی
شرط کردم که دگر باره مکرر نکنم
دل من آینه صاف بود، آینه را
بخیالات محال تو مکدر نکنم