عبارات مورد جستجو در ۲۳۵۹۳ گوهر پیدا شد:
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۱۵
ما درویشان نشسته در تنگ دره
گه قرص جوین خوریم و گه گشت بره
پیران کهن دانند میران سره
هر کس که بما بد نگره جان نبره
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۱۶
تا کی زجهان پر گزند اندیشه
تا چند زجان مستمند اندیشه
آن کز تو توان ستد همین کالبدست
یک مزبله گو مباش چند اندیشه
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۲۰
چون باز سفید در شکاریم همه
با نفس و هوای نفس یاریم همه
گر پرده ز روی کارها بر گیرند
معلوم شود که در چه کاریم همه
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۲۳
هستی که ظهور می‌کند در همه شی
خواهی که بری به حال او با همه پی
رو بر سر می حباب را بین که چسان
می وی بود اندر وی و وی در می وی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۳۰
یا پست و بلند دهر را سرکوبی
یا خار و خس زمانه را جاروبی
تا چند توان وضع مکرر دیدن
عزلی نصبی قیامتی آشوبی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۳۳
غم جمله نصیب چرخ خم بایستی
یا با غم من صبر بهم بایستی
یا مایهٔ غم چو عمر کم بایستی
یا عمر به اندازهٔ غم بایستی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۳۹
من کیستم از قید دو عالم فردی
عنقامنشی، بلندهمت مردی
دیوانهٔ بیخودی، بیابان گردی
لبریز محبتی، سراپا دردی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۴۶
ای چرخ بسی لیل و نهار آوردی
گه فصل خزان و گه بهار آوردی
مردان جهان را همه بردی به زمین
نامردان را به روی کار آوردی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۵۱
ای ذات تو در صفات اعیان ساری
اوصاف تو در صفاتشان متواری
وصف تو چو ذات مطلقست اما نیست
در ضمن مظاهر از تقید عاری
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۵۲
عالم ار نه‌ای ز عبرت عاری
نهری جاری به طورهای طاری
وندر همه طورهای نهر جاری
سریست حقیقة الحقایق ساری
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶۰
یا گردن روزگار را زنجیری
یا سرکشی زمانه را تدبیری
این زاغوشان بسی پریدند بلند
سنگی چوبی گزی خدنگی تیری
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶۳
گر شهره شوی به شهر، شرالناسی
ورخانه نشینی همگی وسواسی
به زان نبود که همچو خضر و الیاس
کس نشناسد ترا تو کس نشناسی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶۴
تا نگذری از جمع به فردی نرسی
تا نگذری از خویش به مردی نرسی
تا در ره دوست بی سر و پا نشوی
بی درد بمانی و به دردی نرسی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶۷
جان چیست غم و درد و بلا را هدفی
دل چیست درون سینه سوزی و تفی
القصه پی شکست ما بسته صفی
مرگ از طرفی و زندگی از طرفی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۷۱
ای آنکه به کنهت نرسد ادراکی
کونین به پیش کرمت خاشاکی
از روی کرم اگر ببخشی همه را
بخشیده شود پیش تو مشت خاکی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۷۸
هستی که عیان نیست روان در شانی
در شان دگر جلوه کند هر آنی
این نکته بجو ز کل یوم فی شان
گر بایدت از کلام حق برهانی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۰۲
ای دل اگر آن عارض دلجو بینی
ذرات جهان را همه نیکو بینی
در آینه کم نگر که خودبین نشوی
خود آینه شو تا همگی او بینی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۰۶
تحقیق معانی ز عبارات مجوی
بی رفع قیود و اعتبارات مجوی
خواهی یابی ز علت جهل شفا
قانون نجات از اشارات مجوی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۰۹
گر صید عدم شوی ز خود رسته شوی
ور در صفت خویش روی بسته شوی
می‌دان که وجود تو حجاب ره توست
با خود منشین که هر زمان خسته شوی
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۱۰
از هستی خویش تا پشیمان نشوی
سر حلقهٔ عارفان و مستان نشوی
تا در نظر خلق نگردی کافر
در مذهب عاشقان مسلمان نشوی