عبارات مورد جستجو در ۴۳۳۷ گوهر پیدا شد:
مفاتیح الجنان : زیارت حضرت رسول خدا (ص)
زیارت حضرت رسول (ص) و حجج طاهره در روز جمعه
شیخ طوسی در «مصباح» و سید ابن طاووس در کتاب «جمال الاُسبوع» در رابطه با اعمال روز جمعه فرموده اند: زیارت رسول خدا در روز جمعه مستحب است و از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده اند: هرکه در شهر خود باشد و بخواهد قبر رسول خدا و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین و سایر حجّت های پاک خدا را زیارت کند، در روز جمعه غسل کند و دو جامه پاکیزه بپوشد و به صحرایی برود و به روایت دیگر بر بام خانه بالا رود، چهار رکعت نماز با هر سوره ای که ممکن شود بخواند و پس از پایان نماز، رو به قبله بایستد و بگوید:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبِی وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبِی الْمُرْسَلُ، وَالْوَصِی الْمُرْتَضی، وَالسَّیدَةُ الْکبْری، وَالسَّیدَةُ الزَّهْراءُ، وَالسِّبْطانِ الْمُنْتَجَبانِ، وَالْأَوْلادُ الْأَعْلامُ، وَالْأُمَناءُ الْمُنْتَجَبُونَ، جِئْتُ انْقِطاعاً إِلَیکمْ وَ إِلَی آبَائِکمْ وَ وَلَدِکمُ الْخَلَفِ عَلَی بَرَکةِ الْحَقِّ، فَقَلْبِی لَکمْ مُسَلِّمٌ، وَ نُصْرَتِی لَکمْ مُعَدَّةٌ، حَتَّی یحْکمَ اللَّهُ بِدِینِهِ، فَمَعَکمْ مَعَکمْ لا مَعَ عَدُوِّکمْ، إِنِّی لَمِنَ الْقَائِلِینَ بِفَضْلِکمْ، مُقِرٌّ بِرَجْعَتِکمْ، لا أُنْکرُ لِلَّهِ قُدْرَةً، وَ لا أَزْعُمُ إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ؛ سُبْحَانَ اللَّهِ ذِی الْمُلْک وَ الْمَلَکوتِ، یسَبِّحُ اللَّهَ بِأَسْمَائِهِ جَمِیعُ خَلْقِهِ، وَ السَّلامُ عَلَی أَرْوَاحِکمْ وَ أَجْسَادِکمْ، وَ السَّلامُ عَلَیکمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
نویسنده گوید: روایات بسیار وارد شده که از هر کجا سلام و صلوات بر رسول خدا(صلی اللّه علیه و آله) فرستاده شود، به آن حضرت می رسد. در روایتی وارد شده: فرشته ای گمارده شده که هر مؤمنی بگوید: «صَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ» آن فرشته در پاسخ او بگوید: «وَ عَلَیْکَ»، پس از آن به حضرت عرض کند: ای رسول خدا فلان شخص بر شما سلام داد، آن حضرت فرماید: «وَ عَلَیْهِ السَّلامُ».
در روایت معتبر آمده، آن حضرت فرمود: هرکه قبر مرا پس از مرگ من زیارت کند مانند کسی است که در حیاتم به سوی من هجرت کرده، پس هرگاه استطاعت ندارید به زیارت قبر من آیید، به سوی من سلام فرستید که آن سلام به من خواهد رسید.
اخبار با این مضمون بسیار است و ما در باب اول در ذکر زیارت حجّت های پاک خداوند در ایام هفته، دو زیارت برای رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در «روز شنبه» نقل کردیم، اگر خواستی به آنجا مراجعه کن و خود را به فیض خواندن آن ها نائل ساز؛ [در زیارت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در اذن دخول رواق مطهرش «زیارت مختصری از پیامبر» (صلی الله علیه و آله) بیاید. مؤلّف]
شایسته است صلوات فرستادن بر آن حضرت به آن صلواتی که حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در یکی از خطبه های خود در روز جمعه، بر آن جناب فرستاد، این صلوات در کتاب «روضه کافی» چنین است:
«إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً» اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَحَنَّنْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَسَلِّمْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کأَ فْضَلِ ما صَلَّیتَ وَبَارَکتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلی إِبْراهِیمَ وَآلِ إِبْراهِیمَ إِنَّک حَمِیدٌ مَجِیدٌ؛
اللّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسِیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضِیلَةَ وَالْمَنْزِلَةَ الْکرِیمَةَ. اللّهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ أَعْظَمَ الْخَلائِقِ کلِّهِمْ شَرَفاً یوْمَ الْقِیامَةِ، وَأَقْرَبَهُمْ مِنْک مَقْعَداً، وَأَوْجَهَهُمْ عِنْدَک یوْمَ الْقِیامَةِ جَاهاً، وَأَفْضَلَهُمْ عِنْدَک مَنْزِلَةً وَنَصِیباً. اللّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً أَشْرَفَ الْمَقامِ، وَحِبَاءَ السَّلامِ، وَشَفاعَةَ الْإِسْلامِ. اللّهُمَّ وَأَلْحِقْنا بِهِ غَیرَ خَزایا وَلَا ناکثِینَ وَلَا نادِمِینَ وَلَا مُبَدِّلِینَ إِلهَ الْحَقِّ آمِینَ.
و در پایان بخش زیارت، «صلواتی» بر آن حضرت و خاندان او خواهد آمد.
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبِی وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبِی الْمُرْسَلُ، وَالْوَصِی الْمُرْتَضی، وَالسَّیدَةُ الْکبْری، وَالسَّیدَةُ الزَّهْراءُ، وَالسِّبْطانِ الْمُنْتَجَبانِ، وَالْأَوْلادُ الْأَعْلامُ، وَالْأُمَناءُ الْمُنْتَجَبُونَ، جِئْتُ انْقِطاعاً إِلَیکمْ وَ إِلَی آبَائِکمْ وَ وَلَدِکمُ الْخَلَفِ عَلَی بَرَکةِ الْحَقِّ، فَقَلْبِی لَکمْ مُسَلِّمٌ، وَ نُصْرَتِی لَکمْ مُعَدَّةٌ، حَتَّی یحْکمَ اللَّهُ بِدِینِهِ، فَمَعَکمْ مَعَکمْ لا مَعَ عَدُوِّکمْ، إِنِّی لَمِنَ الْقَائِلِینَ بِفَضْلِکمْ، مُقِرٌّ بِرَجْعَتِکمْ، لا أُنْکرُ لِلَّهِ قُدْرَةً، وَ لا أَزْعُمُ إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ؛ سُبْحَانَ اللَّهِ ذِی الْمُلْک وَ الْمَلَکوتِ، یسَبِّحُ اللَّهَ بِأَسْمَائِهِ جَمِیعُ خَلْقِهِ، وَ السَّلامُ عَلَی أَرْوَاحِکمْ وَ أَجْسَادِکمْ، وَ السَّلامُ عَلَیکمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
نویسنده گوید: روایات بسیار وارد شده که از هر کجا سلام و صلوات بر رسول خدا(صلی اللّه علیه و آله) فرستاده شود، به آن حضرت می رسد. در روایتی وارد شده: فرشته ای گمارده شده که هر مؤمنی بگوید: «صَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ» آن فرشته در پاسخ او بگوید: «وَ عَلَیْکَ»، پس از آن به حضرت عرض کند: ای رسول خدا فلان شخص بر شما سلام داد، آن حضرت فرماید: «وَ عَلَیْهِ السَّلامُ».
در روایت معتبر آمده، آن حضرت فرمود: هرکه قبر مرا پس از مرگ من زیارت کند مانند کسی است که در حیاتم به سوی من هجرت کرده، پس هرگاه استطاعت ندارید به زیارت قبر من آیید، به سوی من سلام فرستید که آن سلام به من خواهد رسید.
اخبار با این مضمون بسیار است و ما در باب اول در ذکر زیارت حجّت های پاک خداوند در ایام هفته، دو زیارت برای رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در «روز شنبه» نقل کردیم، اگر خواستی به آنجا مراجعه کن و خود را به فیض خواندن آن ها نائل ساز؛ [در زیارت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در اذن دخول رواق مطهرش «زیارت مختصری از پیامبر» (صلی الله علیه و آله) بیاید. مؤلّف]
شایسته است صلوات فرستادن بر آن حضرت به آن صلواتی که حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در یکی از خطبه های خود در روز جمعه، بر آن جناب فرستاد، این صلوات در کتاب «روضه کافی» چنین است:
«إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً» اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَحَنَّنْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَسَلِّمْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کأَ فْضَلِ ما صَلَّیتَ وَبَارَکتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلی إِبْراهِیمَ وَآلِ إِبْراهِیمَ إِنَّک حَمِیدٌ مَجِیدٌ؛
اللّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسِیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضِیلَةَ وَالْمَنْزِلَةَ الْکرِیمَةَ. اللّهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ أَعْظَمَ الْخَلائِقِ کلِّهِمْ شَرَفاً یوْمَ الْقِیامَةِ، وَأَقْرَبَهُمْ مِنْک مَقْعَداً، وَأَوْجَهَهُمْ عِنْدَک یوْمَ الْقِیامَةِ جَاهاً، وَأَفْضَلَهُمْ عِنْدَک مَنْزِلَةً وَنَصِیباً. اللّهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً أَشْرَفَ الْمَقامِ، وَحِبَاءَ السَّلامِ، وَشَفاعَةَ الْإِسْلامِ. اللّهُمَّ وَأَلْحِقْنا بِهِ غَیرَ خَزایا وَلَا ناکثِینَ وَلَا نادِمِینَ وَلَا مُبَدِّلِینَ إِلهَ الْحَقِّ آمِینَ.
و در پایان بخش زیارت، «صلواتی» بر آن حضرت و خاندان او خواهد آمد.
مفاتیح الجنان : زیارت حضرت رسول خدا (ص)
زیارت وداع حضرت رسول (ص)
هرگاه خواستی از مدینه بیرون روی، غسل کن و نزد قبر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برو و آنچه پیش از این انجام می دادی انجام ده، آن گاه آن حضرت را وداع کن و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ، أَسْتَوْدِعُک اللّهَ وَأَسْتَرْعِیک وَأَقْرَأُ عَلَیک السَّلامَ، آمَنْتُ بِاللّهِ وَبِمَا جِئْتَ بِهِ وَدَلَلْتَ عَلَیهِ. اللّهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَةِ قَبْرِ نَبِیک، فَإِنْ تَوَفَّیتَنِی قَبْلَ ذلِک فَإِنِّی أَشْهَدُ فِی مَماتِی عَلی مَا شَهِدْتُ عَلَیهِ فِی حَیاتِی أَنْ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُک وَ رَسُولُک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ.
حضرت صادق(علیه السلام) در وداع قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله) به یونس بن یعقوب فرمود: چنین بگو:
صَلَّی اللّهُ عَلَیک، السَّلامُ عَلَیک، لَاجَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ تَسْلِیمِی عَلَیک.
السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ، أَسْتَوْدِعُک اللّهَ وَأَسْتَرْعِیک وَأَقْرَأُ عَلَیک السَّلامَ، آمَنْتُ بِاللّهِ وَبِمَا جِئْتَ بِهِ وَدَلَلْتَ عَلَیهِ. اللّهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَةِ قَبْرِ نَبِیک، فَإِنْ تَوَفَّیتَنِی قَبْلَ ذلِک فَإِنِّی أَشْهَدُ فِی مَماتِی عَلی مَا شَهِدْتُ عَلَیهِ فِی حَیاتِی أَنْ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُک وَ رَسُولُک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ.
حضرت صادق(علیه السلام) در وداع قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله) به یونس بن یعقوب فرمود: چنین بگو:
صَلَّی اللّهُ عَلَیک، السَّلامُ عَلَیک، لَاجَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ تَسْلِیمِی عَلَیک.
مفاتیح الجنان : زیارت ائمه بقیع (ع)
قصیده هائیه ازریه
بدان که فراوانی شوق این مهجور شکسته به آن مشاهد مشرفه [ائمه بقیع] مرا وادار می کند که از قصیده هائیه [یعنی قصیده ای که قافیه آن حرف «ها» است] فاضل اوحدی، مادح آل احمدی، جناب شیخ اُزری(ره) چند شعری که مناسب با این مقام است ذکر کنم و خود را به آن مشغول نمایم.
درباره این قصیده از شیخ الفقهاء العظام خاتم المجتهدین الفخام شیخ محمّد حسن، صاحب «جواهر الکلام» نقل شده است: که آرزو می کرد آن قصیده در نامه عمل او نوشته شود و کتاب با عظمت «جواهر» در نامه عمل اَزری ثبت گردد.
اُزری(ره) چنین فرموده است:
إِنَّ تِلْک الْقُلُوبَ أَقْلَقَهَا الْوَجْدُ
وَ أَدْمَی تِلْک الْعُیونَ بُکاها
به راستی که شوق، این دل ها را به پریشانی نشانده
و این چشم ها را گریه خون آلود نموده
کانَ أَنْکی الْخُطُوبِ لَمْ یبْک مِنِّی
مُقْلَةً لَکنِ الْهَوَی أَبْکاها
جریحه دار کننده ترین بلاها دیده ام را نگریاند
ولی عشق دوست آن را به گریه انداخت
کلَّ یوْمٍ لِلْحادِثاتِ عَوادٍ
لَیسَ یقْوَی رَضْوَی عَلَی مُلْتَقَاهَا
هر روز برای حوادث بازگشتی است
که کوه رضوی را قدرت برخورد با آن ها نیست
کیفَ یرْجَی الْخَلاصُ مِنْهُنَّ إِلّا
بِذِمامٍ مِنْ سَیدِ الرُّسْلِ طه
چگونه امید نجات از آن ها می رود
مگر با پیمانی از آقای رسولان طه
مَعْقِلُ الْخائِفِینَ مِنْ کلِّ خَوْفٍ
أَوْفَرُ الْعُرْبِ ذِمَّةً أَوْفاها
حصار محکم هراسندگان از هر هراسی
کامل ترین عرب از جهت تعهّد و وفادارترین آن ها
مَصْدَرُ الْعِلْمِ لَیسَ إِلّا لَدَیهِ
خَبَرُ الْکائِناتِ مِنْ مُبْتَداها
سرچشمه دانش جز نزد او نیست
خبر کائنات است از ابتدای آن ها
فاضَ لِلْخَلْقِ مِنْهُ عِلْمٌ وَحِلْمٌ
أَخَذَتْ مِنْهُمَا الْعُقُولُ نُهاها
از او دانش و بردباری بر خلق عطا شد
که خردها خردمندی خود را از آن دو گرفت
نَوَّهَتْ بِاسْمِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرْضُ
کما نَوَّهَتْ بِصُبْحٍ ذُکاها
نامش را بلند آوازه کرد آسمان ها و زمین
چنان که بلند آوازه کرد صبح را آفتابش
وَغَدَتْ تَنْشُرُ الْفَضائِلَ عَنْهُ
کلُّ قَوْمٍ عَلَی اخْتِلافِ لُغاها
و این گونه شد که فضائل او را پخش کردند
هر قومی با اختلاف زبان هایشان
طَرِبَتْ لاسْمِهِ الثَّرَی فَاسْتَطالَتْ
فَوْقَ عُلْوِیةِ السَّما سُفْلاها
به وجد آمد خاک از نامش
و برتری گرفت از بلندترین آسمان ها پست ترین جایگاهش
جازَ مِنْ جَوْهَرِ التَّقَدُّسِ ذاتاً
تاهَتِ الْأَنْبِیاءُ فِی مَعْناها
از نظر ذات از جوهر تقدّس گذشت
پیامبران در معنای آن مبهوت شدند
لا تُجِلْ فِی صِفاتِ أَحْمَدَ فِکراً
فَهِی الصُّورَةُ الَّتِی لَنْ تَرَاهَا
فکرت را در صفات احمد جولان مده
زیرا همان صورتی است که هرگز آن را نخواهی دید
أَی خَلْقٍ لِلَّهِ أَعْظَمُ مِنْهُ
وَهُوَ الْغایةُ الَّتِی اسْتَقْصاها
خدا را کدامین آفریده است که بزرگ تر از او باشد
او هدفی است که خدا آن را به بررسی دقیق گذارده
قَلَّبَ الْخافِقَینِ ظَهْراً لِبَطْنٍ
فَرَأَی ذاتَ أَحْمَدٍ فَاجْتَباها
خدا شرق و غرب را ظاهر به باطن زیرورو کرد
پس احمد را دید و او را انتخاب کرد
لَسْتُ أَنْسَی لَهُ مَنَازِلَ قُدْسٍ
قَدْ بَنَاهَا التُّقَی فَأَعْلَی بِنَاهَا
من منازل قدس او را فراموش نمی کنم
که آن ها را تقوا بنا کرد پس بنایش را برافراشت
وَرِجالًا أَعِزَّةً فِی بُیوتٍ
أَذِنَ اللَّهُ أَنْ یعَزَّ حِماها
و مردان با عزّتی را در خانه هایی
که خدا اجازه داد حریم آن ها عزیز شمرده شود
سادَةٌ لَاتُرِیدُ إِلّا رِضَی اللَّهِ
کمَا لَایرِیدُ إِلّا رِضاها
سرورانی که جز رضای خدا را نمی خواسته اند
چنان که خدا هم جز رضای آنان را نمی خواست
خَصَّها مِنْ کمالِهِ بِالْمَعانِی
وَ بِأَعْلَی أَسْمائِهِ سَمَّاها
آنان را از کمال خود به معناهایی اختصاص داد
و آنان را به برترین نام هایش نامید
لَمْ یکونُوا لِلْعَرْشِ إِلّا کنُوزاً
خافِیاتٍ سُبْحانَ مَنْ أَبْداها
برای عرش جز گنج هایی نبودند
پنهان، منزّه است آنکه آشکارشان کرد
کمْ لَهُمْ أَلْسُنٌ عَنِ اللَّهِ تُنْبِی
هِی أَقْلامُ حِکمَةٍ قَدْ بَراها
برای آن ها چه بسیار زبان هایی است که از خدا خبر می دهد
آن ها قلم های حکمتی بودند که خدا تراشید
وَهُمُ الْأَعْینُ الصَّحِیحاتُ تَهْدِی
کلَّ عَینٍ مَکفُوفَةٍ عَیناها
آنان دیدگان سالمی هستند که راهنمایی کنند
هر چشم نابینایی را دو چشم سالم آن ها
عُلَماءٌ أَئِمَّةٌ حُکماءٌ
یهْتَدِی النَّجْمُ بِاتِّباعِ هُدَاها
دانشمندان، امامان، حکیمانی هستند
که ستارگان با پیروی از هدایت آن ها هدایت شوند
قادَةٌ عِلْمُهُمْ وَرَأْی حِجاهُمْ
مَسْمَعا کلِّ حِکمَةٍ مَنْظَراها
پیشروانی که دانش و بینش عقلشان
شنیدگاه و دیدگاه هر حکمتی است
مَا أُبالِی وَلَوْ أُهِیلَتْ عَلَی الْأَرْضِ
السَّمَاوَاتُ بَعْدَ نَیلِ وِلاها
باک ندارم گرچه بر زمین فرو ریزد
آسمان ها، پس از نائل شدن به دوستی آنان
درباره این قصیده از شیخ الفقهاء العظام خاتم المجتهدین الفخام شیخ محمّد حسن، صاحب «جواهر الکلام» نقل شده است: که آرزو می کرد آن قصیده در نامه عمل او نوشته شود و کتاب با عظمت «جواهر» در نامه عمل اَزری ثبت گردد.
اُزری(ره) چنین فرموده است:
إِنَّ تِلْک الْقُلُوبَ أَقْلَقَهَا الْوَجْدُ
وَ أَدْمَی تِلْک الْعُیونَ بُکاها
به راستی که شوق، این دل ها را به پریشانی نشانده
و این چشم ها را گریه خون آلود نموده
کانَ أَنْکی الْخُطُوبِ لَمْ یبْک مِنِّی
مُقْلَةً لَکنِ الْهَوَی أَبْکاها
جریحه دار کننده ترین بلاها دیده ام را نگریاند
ولی عشق دوست آن را به گریه انداخت
کلَّ یوْمٍ لِلْحادِثاتِ عَوادٍ
لَیسَ یقْوَی رَضْوَی عَلَی مُلْتَقَاهَا
هر روز برای حوادث بازگشتی است
که کوه رضوی را قدرت برخورد با آن ها نیست
کیفَ یرْجَی الْخَلاصُ مِنْهُنَّ إِلّا
بِذِمامٍ مِنْ سَیدِ الرُّسْلِ طه
چگونه امید نجات از آن ها می رود
مگر با پیمانی از آقای رسولان طه
مَعْقِلُ الْخائِفِینَ مِنْ کلِّ خَوْفٍ
أَوْفَرُ الْعُرْبِ ذِمَّةً أَوْفاها
حصار محکم هراسندگان از هر هراسی
کامل ترین عرب از جهت تعهّد و وفادارترین آن ها
مَصْدَرُ الْعِلْمِ لَیسَ إِلّا لَدَیهِ
خَبَرُ الْکائِناتِ مِنْ مُبْتَداها
سرچشمه دانش جز نزد او نیست
خبر کائنات است از ابتدای آن ها
فاضَ لِلْخَلْقِ مِنْهُ عِلْمٌ وَحِلْمٌ
أَخَذَتْ مِنْهُمَا الْعُقُولُ نُهاها
از او دانش و بردباری بر خلق عطا شد
که خردها خردمندی خود را از آن دو گرفت
نَوَّهَتْ بِاسْمِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرْضُ
کما نَوَّهَتْ بِصُبْحٍ ذُکاها
نامش را بلند آوازه کرد آسمان ها و زمین
چنان که بلند آوازه کرد صبح را آفتابش
وَغَدَتْ تَنْشُرُ الْفَضائِلَ عَنْهُ
کلُّ قَوْمٍ عَلَی اخْتِلافِ لُغاها
و این گونه شد که فضائل او را پخش کردند
هر قومی با اختلاف زبان هایشان
طَرِبَتْ لاسْمِهِ الثَّرَی فَاسْتَطالَتْ
فَوْقَ عُلْوِیةِ السَّما سُفْلاها
به وجد آمد خاک از نامش
و برتری گرفت از بلندترین آسمان ها پست ترین جایگاهش
جازَ مِنْ جَوْهَرِ التَّقَدُّسِ ذاتاً
تاهَتِ الْأَنْبِیاءُ فِی مَعْناها
از نظر ذات از جوهر تقدّس گذشت
پیامبران در معنای آن مبهوت شدند
لا تُجِلْ فِی صِفاتِ أَحْمَدَ فِکراً
فَهِی الصُّورَةُ الَّتِی لَنْ تَرَاهَا
فکرت را در صفات احمد جولان مده
زیرا همان صورتی است که هرگز آن را نخواهی دید
أَی خَلْقٍ لِلَّهِ أَعْظَمُ مِنْهُ
وَهُوَ الْغایةُ الَّتِی اسْتَقْصاها
خدا را کدامین آفریده است که بزرگ تر از او باشد
او هدفی است که خدا آن را به بررسی دقیق گذارده
قَلَّبَ الْخافِقَینِ ظَهْراً لِبَطْنٍ
فَرَأَی ذاتَ أَحْمَدٍ فَاجْتَباها
خدا شرق و غرب را ظاهر به باطن زیرورو کرد
پس احمد را دید و او را انتخاب کرد
لَسْتُ أَنْسَی لَهُ مَنَازِلَ قُدْسٍ
قَدْ بَنَاهَا التُّقَی فَأَعْلَی بِنَاهَا
من منازل قدس او را فراموش نمی کنم
که آن ها را تقوا بنا کرد پس بنایش را برافراشت
وَرِجالًا أَعِزَّةً فِی بُیوتٍ
أَذِنَ اللَّهُ أَنْ یعَزَّ حِماها
و مردان با عزّتی را در خانه هایی
که خدا اجازه داد حریم آن ها عزیز شمرده شود
سادَةٌ لَاتُرِیدُ إِلّا رِضَی اللَّهِ
کمَا لَایرِیدُ إِلّا رِضاها
سرورانی که جز رضای خدا را نمی خواسته اند
چنان که خدا هم جز رضای آنان را نمی خواست
خَصَّها مِنْ کمالِهِ بِالْمَعانِی
وَ بِأَعْلَی أَسْمائِهِ سَمَّاها
آنان را از کمال خود به معناهایی اختصاص داد
و آنان را به برترین نام هایش نامید
لَمْ یکونُوا لِلْعَرْشِ إِلّا کنُوزاً
خافِیاتٍ سُبْحانَ مَنْ أَبْداها
برای عرش جز گنج هایی نبودند
پنهان، منزّه است آنکه آشکارشان کرد
کمْ لَهُمْ أَلْسُنٌ عَنِ اللَّهِ تُنْبِی
هِی أَقْلامُ حِکمَةٍ قَدْ بَراها
برای آن ها چه بسیار زبان هایی است که از خدا خبر می دهد
آن ها قلم های حکمتی بودند که خدا تراشید
وَهُمُ الْأَعْینُ الصَّحِیحاتُ تَهْدِی
کلَّ عَینٍ مَکفُوفَةٍ عَیناها
آنان دیدگان سالمی هستند که راهنمایی کنند
هر چشم نابینایی را دو چشم سالم آن ها
عُلَماءٌ أَئِمَّةٌ حُکماءٌ
یهْتَدِی النَّجْمُ بِاتِّباعِ هُدَاها
دانشمندان، امامان، حکیمانی هستند
که ستارگان با پیروی از هدایت آن ها هدایت شوند
قادَةٌ عِلْمُهُمْ وَرَأْی حِجاهُمْ
مَسْمَعا کلِّ حِکمَةٍ مَنْظَراها
پیشروانی که دانش و بینش عقلشان
شنیدگاه و دیدگاه هر حکمتی است
مَا أُبالِی وَلَوْ أُهِیلَتْ عَلَی الْأَرْضِ
السَّمَاوَاتُ بَعْدَ نَیلِ وِلاها
باک ندارم گرچه بر زمین فرو ریزد
آسمان ها، پس از نائل شدن به دوستی آنان
مفاتیح الجنان : سایر زیارات در مدینه طیبه
زیارت إبراهیم بن رسول الله (ص)
نزدیک قبر بایست و بگو:
السَّلامُ عَلی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلی نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلی حَبِیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلی صَفِی اللّهِ، السَّلامُ عَلی نَجِی اللّهِ، السَّلامُ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ، سَیدِ الْأَنْبِیاءِ، وَخاتَمِ الْمُرْسَلِینَ، وَخِیرَةِ اللّهِ مِنْ خَلْقِهِ فِی أَرْضِهِ وَسَمائِهِ، السَّلامُ عَلی جَمِیعِ أَنْبِیائِهِ وَرُسُلِهِ؛
السَّلامُ عَلَی الشُّهَداءِ وَالسُّعَداءِ وَالصَّالِحِینَ، السَّلامُ عَلَینا وَعَلی عِبادِ اللّهِ الصَّالِحِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الرُّوحُ الزَّاکیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا النَّفْسُ الشَّرِیفَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا السُّلالَةُ الطَّاهِرَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا النَّسَمَةُ الزَّاکیةُ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ خَیرِ الْوَری؛
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ النَّبِی الْمُجْتَبی، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْمَبْعُوثِ إِلی کافَّةِ الْوَری، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ السِّراجِ الْمُنِیرِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْمُؤَیدِ بِالْقُرْآنِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْمُرْسَلِ إِلَی الْإِنْسِ وَالْجانِّ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ صاحِبِ الرَّایةِ وَالْعَلامَةِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الشَّفِیعِ یوْمَ الْقِیامَةِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ مَنْ حَباهُ اللّهُ بِالْکرامَةِ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدِ اخْتارَ اللّهُ لَک دارَ إِنْعامِهِ قَبْلَ أَنْ یکتُبَ عَلَیک أَحْکامَهُ أَوْ یکلِّفَک حَلالَهُ وَحَرامَهُ، فَنَقَلَک إِلَیهِ طَیباً زاکیاً مَرْضِیاً طاهِراً مِنْ کلِّ نَجَسٍ، مُقَدَّساً مِنْ کلِّ دَنَسٍ، وَبَوَّأَک جَنَّةَ الْمَأْوی، وَرَفَعَک إِلَی الدَّرَجاتِ الْعُلی، وَصَلَّی اللّهُ عَلَیک صَلَاةً تَقَرُّ بِها عَینُ رَسُولِهِ، وَتُبَلِّغُهُ أَکبَرَ مَأْمُولِهِ؛
اللّهُمَّ اجْعَلْ أَفْضَلَ صَلَواتِک وَأَزْکاها، وَأَنْمَی بَرَکاتِک وَأَوْفَاهَا عَلَی رَسُولِک وَنَبِیک وَخِیرَتِک مِنْ خَلْقِک مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیینَ، وَعَلی مَنْ نَسَلَ مِنْ أَوْلادِهِ الطَّیبِینَ، وَعَلی مَنْ خَلَّفَ مِنْ عِتْرَتِهِ الطَّاهِرِینَ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ صَفِیک، وَ إِبْراهِیمَ نَجْلِ نَبِیک أَنْ تَجْعَلَ سَعْیی بِهِمْ مَشْکوراً، وَذَنْبِی بِهِمْ مَغْفُوراً، وَحَیاتِی بِهِمْ سَعِیدَةً، وَعاقِبَتِی بِهِمْ حَمِیدَةً، وَحَوَائِجِی بِهِمْ مَقْضِیةً، وَأَفْعَالِی بِهِمْ مَرْضِیةً، وَأُمُورِی بِهِمْ مَسْعُودَةً، وَشُؤُونِی بِهِمْ مَحْمُودَةً اللّهُمَّ وَ أَحْسِنْ لِی التَّوْفِیقَ، وَنَفِّسْ عَنِّی کلَّ هَمٍّ وَضِیقٍ؛
اللّهُمَّ جَنِّبْنِی عِقابَک، وَامْنَحْنِی ثَوابَک، وَأَسْکنِّی جِنانَک، وَارْزُقْنِی رِضْوانَک وَأَمانَک، وَأَشْرِک لِی فِی صَالِحِ دُعَائِی والِدَی وَوَُلَْدِی وَجَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ الْأَحْیاءَ مِنْهُمْ والْأَمْواتِ إِنَّک وَلِی الْباقِیاتِ الصَّالِحاتِ، آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ.
پس حاجت خود را بخواه و دو رکعت نماز زیارت بخوان.
السَّلامُ عَلی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلی نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلی حَبِیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلی صَفِی اللّهِ، السَّلامُ عَلی نَجِی اللّهِ، السَّلامُ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ، سَیدِ الْأَنْبِیاءِ، وَخاتَمِ الْمُرْسَلِینَ، وَخِیرَةِ اللّهِ مِنْ خَلْقِهِ فِی أَرْضِهِ وَسَمائِهِ، السَّلامُ عَلی جَمِیعِ أَنْبِیائِهِ وَرُسُلِهِ؛
السَّلامُ عَلَی الشُّهَداءِ وَالسُّعَداءِ وَالصَّالِحِینَ، السَّلامُ عَلَینا وَعَلی عِبادِ اللّهِ الصَّالِحِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الرُّوحُ الزَّاکیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا النَّفْسُ الشَّرِیفَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا السُّلالَةُ الطَّاهِرَةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا النَّسَمَةُ الزَّاکیةُ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ خَیرِ الْوَری؛
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ النَّبِی الْمُجْتَبی، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْمَبْعُوثِ إِلی کافَّةِ الْوَری، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ السِّراجِ الْمُنِیرِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْمُؤَیدِ بِالْقُرْآنِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْمُرْسَلِ إِلَی الْإِنْسِ وَالْجانِّ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ صاحِبِ الرَّایةِ وَالْعَلامَةِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الشَّفِیعِ یوْمَ الْقِیامَةِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ مَنْ حَباهُ اللّهُ بِالْکرامَةِ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدِ اخْتارَ اللّهُ لَک دارَ إِنْعامِهِ قَبْلَ أَنْ یکتُبَ عَلَیک أَحْکامَهُ أَوْ یکلِّفَک حَلالَهُ وَحَرامَهُ، فَنَقَلَک إِلَیهِ طَیباً زاکیاً مَرْضِیاً طاهِراً مِنْ کلِّ نَجَسٍ، مُقَدَّساً مِنْ کلِّ دَنَسٍ، وَبَوَّأَک جَنَّةَ الْمَأْوی، وَرَفَعَک إِلَی الدَّرَجاتِ الْعُلی، وَصَلَّی اللّهُ عَلَیک صَلَاةً تَقَرُّ بِها عَینُ رَسُولِهِ، وَتُبَلِّغُهُ أَکبَرَ مَأْمُولِهِ؛
اللّهُمَّ اجْعَلْ أَفْضَلَ صَلَواتِک وَأَزْکاها، وَأَنْمَی بَرَکاتِک وَأَوْفَاهَا عَلَی رَسُولِک وَنَبِیک وَخِیرَتِک مِنْ خَلْقِک مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیینَ، وَعَلی مَنْ نَسَلَ مِنْ أَوْلادِهِ الطَّیبِینَ، وَعَلی مَنْ خَلَّفَ مِنْ عِتْرَتِهِ الطَّاهِرِینَ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ صَفِیک، وَ إِبْراهِیمَ نَجْلِ نَبِیک أَنْ تَجْعَلَ سَعْیی بِهِمْ مَشْکوراً، وَذَنْبِی بِهِمْ مَغْفُوراً، وَحَیاتِی بِهِمْ سَعِیدَةً، وَعاقِبَتِی بِهِمْ حَمِیدَةً، وَحَوَائِجِی بِهِمْ مَقْضِیةً، وَأَفْعَالِی بِهِمْ مَرْضِیةً، وَأُمُورِی بِهِمْ مَسْعُودَةً، وَشُؤُونِی بِهِمْ مَحْمُودَةً اللّهُمَّ وَ أَحْسِنْ لِی التَّوْفِیقَ، وَنَفِّسْ عَنِّی کلَّ هَمٍّ وَضِیقٍ؛
اللّهُمَّ جَنِّبْنِی عِقابَک، وَامْنَحْنِی ثَوابَک، وَأَسْکنِّی جِنانَک، وَارْزُقْنِی رِضْوانَک وَأَمانَک، وَأَشْرِک لِی فِی صَالِحِ دُعَائِی والِدَی وَوَُلَْدِی وَجَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ الْأَحْیاءَ مِنْهُمْ والْأَمْواتِ إِنَّک وَلِی الْباقِیاتِ الصَّالِحاتِ، آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ.
پس حاجت خود را بخواه و دو رکعت نماز زیارت بخوان.
مفاتیح الجنان : ذکر مساجد معظمه در مدینه منوره
ذکر مساجد معظمه در مدینه منوره
از جمله [آن ها] مسجد قباست که از آغاز بر پایه پرهیزکاری بنا شده؛ روایت شده: هرکه به آن مسجد برود و دو رکعت نماز بگذارد با ثواب عمره باز می گردد. پس به آن مسجد شریف برو و دو رکعت نماز تحیت مسجد بجا آور و «تسبیح حضرت زهرا» (سلام الله علیها) را بخوان و زیارت جامعه را که اوّلش«السَّلامُ عَلَی أولیاء اللَّه» است قرائت کن، ما آن را «زیارت اول جامعه» قرار می دهیم و در اواخر باب ان شاء الله تعالی خواهد آمد. پس خدا را بخوان و بگو:«یَا کائِناً قَبْلَ کُلِّ شَیءٍ» و این دعایی است طولانی و نقلش منافی با اختصار است، هرکه خواهد به باب مَزار کتاب «بحار الاَنوار» مراجعه کند؛
و در «مشربه اُمّ ابراهیم» [یعنی غرفه مادر حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله)] که مسکن و محلّ نماز رسول حق بوده نماز بگذار و نیز نماز بخوان.
در «مسجد فضیخ» که نزدیک مسجد قباست و آن را «مسجد ردّ شمس» هم می گویند.
همچنین در «مسجد فتح» که «مسجد احزاب» می خوانند. زمانی که در «مسجد فتح» از نماز فارغ شدی بگو:
یا صَرِیخَ الْمَکرُوبِینَ، وَیا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ، وَیا مُغِیثَ الْمَهْمُومِینَ، اکشِفْ عَنِّی ضُرِّی وَهَمِّی وَکرْبِی وَغَمِّی کمَا کشَفْتَ عَنْ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ هَمَّهُ، وَکفَیتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ، وَاکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
در «خانه حضرت سجّاد» (علیه السلام)، و «امام صادق» (علیه السلام) و «مسجد سلمان» (ره) و «مسجد امیر المؤمنین» (علیه السلام) که مقابل «قبر حمزه» (ره) است و «مسجد مباهله» تا جایی که بتوانی نماز بخوان و به آنچه خواهی دعا کن.
و در «مشربه اُمّ ابراهیم» [یعنی غرفه مادر حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله)] که مسکن و محلّ نماز رسول حق بوده نماز بگذار و نیز نماز بخوان.
در «مسجد فضیخ» که نزدیک مسجد قباست و آن را «مسجد ردّ شمس» هم می گویند.
همچنین در «مسجد فتح» که «مسجد احزاب» می خوانند. زمانی که در «مسجد فتح» از نماز فارغ شدی بگو:
یا صَرِیخَ الْمَکرُوبِینَ، وَیا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ، وَیا مُغِیثَ الْمَهْمُومِینَ، اکشِفْ عَنِّی ضُرِّی وَهَمِّی وَکرْبِی وَغَمِّی کمَا کشَفْتَ عَنْ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ هَمَّهُ، وَکفَیتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ، وَاکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
در «خانه حضرت سجّاد» (علیه السلام)، و «امام صادق» (علیه السلام) و «مسجد سلمان» (ره) و «مسجد امیر المؤمنین» (علیه السلام) که مقابل «قبر حمزه» (ره) است و «مسجد مباهله» تا جایی که بتوانی نماز بخوان و به آنچه خواهی دعا کن.
مفاتیح الجنان : زیارت امیر المؤمنین (ع)
فضیلت و کیفیت زیارت امیرالمومنین علی(ع)
شیخ طوسی به سند صحیح، از محمّد بن مسلم، از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: خدا مخلوقی بیشتر از ملائکه خلق نفرمود، به درستی که هر روز هفتاد هزار ملک نازل می شوند و به «بیت المعمور» می آیند و دور آن طواف می کنند، چون از طواف آنجا فارغ می شوند، به طواف کعبه می روند و چون از طواف کعبه فارغ شدند، به سوی «قبر پیامبر»(صلی الله علیه و آله) می آیند و بر آن حضرت سلام می کنند، پس از آن به سوی «قبر امیرمؤمنان»(علیه السلام) می آیند، بر آن حضرت سلام می کنند و بعد از آن نزد «قبر حسین»(علیه السلام) می آیند و بر آن جناب سلام می کنند، پس از آن به آسمان بالا می روند و مانند ایشان هر روز نازل می شوند تا روز قیامت.
سپس فرمود: هرکه «امیرمؤمنان»(علیه السلام) را زیارت کند و عارف به حق آن حضرت باشد، یعنی آن جناب را امام واجب الاطاعه و خلیفه بلافصل بداند و از روی جبّاریت و تکبر نیامده باشد، حق تعالی اجر صد هزار شهید برای او بنویسد و گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و روز قیامت از جمله ایمنان از ترس های آن روز برانگیخته شود و خدا حساب را بر او آسان نماید و هنگام حرکت به سوی زیارت، ملائکه از او استقبال کنند و چون از زیارت برگردد او را مشایعت کنند تا به خانه خود برگردد و اگر بیمار شود به عیادت او بیایند و اگر بمیرد جنازه او را مشایعت کنند و برای او تا کنار قبرش طلب آمرزش نمایند.
سیّد عبدالکریم ابن طاووس در کتاب «فَرحَة الغَرِی» از آن حضرت روایت کرده است: هرکه پیاده به «زیارت امیرمؤمنان»(علیه السلام) رود حق تعالی به هر گامی ثواب یک حجّ و یک عمره برای او بنویسد و اگر پیاده برگردد، به هر گامی ثواب دو حجّ و دو عمره برای او بنویسد؛
و نیز از آن حضرت روایت کرده که به ابن مارد فرمود: ای پسر مارد، هرکه جدّم «امیرالمؤمنین»(علیه السلام) را در صورت عرفان به حقّش زیارت کند، حق تعالی برای او به عدد هر گامی حجّ مقبول و عمره پسندیده بنویسد، ای پسر مارد، و الله آتش جهنم نمی خورد گامی که در «زیارت امیرالمؤمنین»(علیه السلام) غبار آلوده شود، خواه پیاده رود و خواه سواره؛ ای پسر مارد این حدیث را به آب طلا بنویس؛
و همچنین از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: ما می گوییم در پشت کوفه قبری است که به آن قبر دردمندی پناه نمی برد، مگر آنکه حق تعالی او را شفا کرامت فرماید.
مؤلّف گوید: از اخبار معتبر ظاهر می شود که حق تعالی قبر امیرالمؤمنین و اولاد طاهرینش(علیهم السلام) را پناهگاه هراسندگان و ملجأ بیچارگان و امان اهل زمین قرار داده، هر غمناکی که نزد او برود غمش زائل می شود و هر دردمندی که خود را به آن بمالد شفا می گیرد و هر که به آن پناه برد در امان باشد.
سید عبدالکریم ابن طاووس از محمّد بن علی شیبانی روایت کرده است که گفت: من و پدر و عمویم حسین، به طور پنهان در شب تار به زیارت قبر امیرالمؤمنین(علیه السلام) رفتیم و این کار در سال دویست وشصت و اندی بود و من در آن هنگام کودکی صغیر بودم، چون به قبر آن حضرت رسیدیم، دیدیم در اطراف آن قبر سنگ های سیاه گذاشته شده و بنایی ندارد؛
به قبر نزدیک شدیم، عدّه ای از ما مشغول خواندن قرآن و بعضی مشغول نماز و برخی سرگرم زیارت شدند، به ناگاه دیدم شیری به جانب ما می آید، چون نزدیک شد ما به فاصله یک نیزه از آن محل شریف دور شدیم، آن حیوان نزدیک قبر رفت و شروع به مالیدن ذراع خود به قبر کرد؛
یکی از ما نزدیک شیر رفت و به تماشای او ایستاد، حیوان متعرض او نشد، برگشت و ما را به حال شیر خبر داد، ترس از ما برطرف شد، همگی نزدیک او رفتیم، در وضعش دقّت کردیم، دیدیم در ذراع او جراحتی است و آن حیوان محلّ جراحت را به قبر آن حضرت می مالید، حدود یک ساعت به این حال بود سپس رفت، ما هم به حال اوّل خود به نماز و زیارت و قرائت قرآن برگشتیم.
و شیخ مفید نقل کرده: روزی هارون الرشید به آهنگ شکار از کوفه بیرون رفت و به جانب «غَریَّیْن» و «ثَوِیَّه» توجّه نمود و در آنجا آهوانی دید، فرمان داد تا بازهای شکاری و کِلاب مُعَلَّم (سگان تعلیم دیده) را برای شکار آهوان رها کردند و بر آن ها بتاختند. آهوان که چنین دیدند فرار کرده به پشته ای پناه بردند و در آنجا بیارمیدند، بازها در ناحیه ای بیفتادند و تازی ها باز شدند و رشید از این مطلب در عجب شد.
دیگر باره آهوان از فراز پشته به نشیب آمدند، بازها و تازی ها آهنگ ایشان نمودند، دیگر باره آهوان به آن پشته پناه بردند و جانوران شکاری از قصد ایشان برگشتند تا سه مرتبه کار بدین گونه رفت.
هارون سخت در عجب شد؛ غلامان خود را امر کرد که تعجیل کنید و مردی را که از حال این مکان با خبر باشد بیاورید؛ غلامان رفتند و از قبیله بنی اسد پیرمردی را حاضر کردند؛ هارون از وی پرسید که حال این پُشته چیست و در این مکان چه کیفیّتی است؟
گفت: اگر مرا امان می دهی قصّه آن را به عرض می رسانم؛ گفت: با خدا عهد کردم که تو را اذیّت نکنم و در امان باشی، الحال آنچه دانی بگو؛ گفت: خبر داد مرا پدرم از پدران خود که می گفتند «قبر مطهّر امیرالمؤمنین»(علیه السلام) در این پشته واقع است و حق تعالی آن را حرم امن و امان خود قرار داده که هر چه به آن پناه بِبَرَد در امان باشد.
فقیر گوید: در امثال عرب است که می گویند: «اَحْمی مِنْ مُجیرِ الْجَرادِ» یعنی فلانی حمایت کردنش از کسی که در پناه او است، بیشتر از پناه دهنده ی ملخ ها است و قصّه آن چنان است که: مردی بادیه نشین از قبیله «طَیّ» که نامش «مُدْلج بن سُوَید» بود روزی در خیمه خود نشسته بود، دید جماعتی از طایفه طیّ آمدند درحالی که جوال و ظرف هایی با خود دارند؛ پرسید چه خبر است؟ گفتند: ملخ های بسیار در اطراف خیمه شما فرود آمده اند، آمدیم آن ها را بگیریم؛ مُدْلج که این را شنید برخاست، سوار اسب خود شد و نیزه خود را بر دست گرفت و گفت:
به خدا سوگند هر کس متعرّض این ملخ ها شود من او را خواهم کشت. «أَیَکُونُ الْجَرادُ فِی جِوارِی ثُمَّ تُرِیدُونَ أَخْذَهُ؟! آیا این ملخ ها در جوار و پناه من باشند و شما آن ها را بگیرید؟!» چنین چیزی نخواهد شد. پیوسته از آن ها حمایت کرد تا آفتاب گرم شد و ملخ ها پریدند و رفتند، آن وقت گفت: این ملخ ها از جوار من منتقل شدند دیگر خود دانید با آن ها.
و صاحب قاموس گفته: «ذُوالأَعْواد» لقب شخصی بسیار عزیز بوده که بعضی گفته اند جدّ «اکثم بن صیفی» بوده، طایفه مُضَرْ هر سال خراجی به او می دادند و چون پیر شد او را بالای تختی می نشاندند و در میان قبایل و کنار چاه های آب عرب برای جمع آوری خراج می گرداندند و به حدّی عزیز و محترم بود که هر ترسانی خود را به تخت او می رسانید ایمن می گشت و هر ذلیل و خواری که به نزد تخت او می آمد عزیز و ارجمند می گردید و هر گرسنه ای که به نزد او می رسید از گرسنگی می رهید.
پس هرگاه تخت یک مرد عربی به این مرتبه از عزّت و رفعت رسد چه عجب دارد حق تعالی، قبر ولیّ خود را که حمل کننده تابوتش جبرییل و میکاییل و امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) بوده اند، پناه هراسندگان و ملجأ گریختگان و فریادرس بیچارگان و شفای دردمندان قرار داده باشد؟
بنابراین در هر کجا باشی خود را به آن «قبر» برسان و تا ممکن باشد خود را به آن بچسبان و اصرار کن تا به فریادت برسد و تو را از هلاکت دنیا و آخرت برهاند.
لُذْ إِلَی جُودِهِ تَجِدْهُ زَعِیماً
بِنَجَاةِ الْعُصَاةِ یوْمَ لِقَاهَا
به جودش پناه بر، او را ضامنی می یابی
برای نجات گنه کاران، روز دیدارش
عَائِدٌ لِلْمُؤَمِّلِینَ مُجِیبٌ
سَامِعٌ مَا تُسِرُّ مِنْ نَجْوَاهَا
عیادت کننده ی آرزومندان است و پاسخ دهنده
و شنواست آنچه را پنهان کنند از گفتگوی سرّی
در کتاب «دار السّلام» از شیخ دیلمی نقل شده: که جماعتی از صالحان نجف اشرف روایت کرده اند: کسی در خواب دید از هر قبری که در آن مشهد شریف و خارج آن است ریسمانی کشیده شده که متصّل به «قبّه حضرت حبل اللّه المتین امیرالمؤمنین»(علیه السلام) است، پس آن شخص چنین انشاء کرد:
إِذَا مُتُّ فَادْفِنِّی إِلَی جَنْبِ حَیدَرٍ
أَبِی شَبَّرٍ أَکرِمْ بِهِ وَ شُبَیرٍ
زمانی که از دنیا رفتم کنار حیدر دفنم کنید
پدر حسن و حسین، چه کریم است او
فَلَسْتُ أَخَافُ النَّارَ عِنْدَ جِوَارِهِ
وَ لا أَتَّقِی مِنْ مُنْکرٍ وَ نَکیرٍ
در جوار او از آتش نمی ترسم
و از منکر و نکیر پروا نمی کنم
فَعَارٌ عَلَی حَامِی الْحِمَی وَ هُوَ فِی الْحِمَی
إِذَا ضَلَّ فِی الْبَیدَاءِ عِقَالُ بَعِیرٍ
بر حامی قرقگاه ننگ است که در عرصه حمایتش
حتی در بیابان قرقگاهش افسار شتری گم شود
آگاه باش زیارت های روایت شده برای آن حضرت بر دو بخش است: یکی مطلقه «کلی و عمومی» که مقیّد به وقتی از اوقات نیست و دیگر مخصوصه «ویژه» که مقیّد به وقت معیّن است و این زیارات در طی دو مقصد بیان می شود.
مقصد نخست در زیارات مطلقه«کلی و عمومی» که بسیار است و ما در اینجا فقط به ذکر چند زیارت اکتفا می کنیم:
زیارت اول
زیارت دوم (امین الله)
زیارت سوم
زیارت چهارم
زیارت پنجم
زیارت ششم
زیارت هفتم
زیارت وداع حضرت امیرالمؤمنین(ع)
مقصد دوم در زیارت مخصوصه «ویژه» حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) و آن چند زیارت است:
زیارت روز غدیر
زیارت دیگر روز غدیر
زیارت امیرالمؤمنین(ع) در روز میلاد پیغمبر(ص)
زیارت شب و روز مبعث
سپس فرمود: هرکه «امیرمؤمنان»(علیه السلام) را زیارت کند و عارف به حق آن حضرت باشد، یعنی آن جناب را امام واجب الاطاعه و خلیفه بلافصل بداند و از روی جبّاریت و تکبر نیامده باشد، حق تعالی اجر صد هزار شهید برای او بنویسد و گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و روز قیامت از جمله ایمنان از ترس های آن روز برانگیخته شود و خدا حساب را بر او آسان نماید و هنگام حرکت به سوی زیارت، ملائکه از او استقبال کنند و چون از زیارت برگردد او را مشایعت کنند تا به خانه خود برگردد و اگر بیمار شود به عیادت او بیایند و اگر بمیرد جنازه او را مشایعت کنند و برای او تا کنار قبرش طلب آمرزش نمایند.
سیّد عبدالکریم ابن طاووس در کتاب «فَرحَة الغَرِی» از آن حضرت روایت کرده است: هرکه پیاده به «زیارت امیرمؤمنان»(علیه السلام) رود حق تعالی به هر گامی ثواب یک حجّ و یک عمره برای او بنویسد و اگر پیاده برگردد، به هر گامی ثواب دو حجّ و دو عمره برای او بنویسد؛
و نیز از آن حضرت روایت کرده که به ابن مارد فرمود: ای پسر مارد، هرکه جدّم «امیرالمؤمنین»(علیه السلام) را در صورت عرفان به حقّش زیارت کند، حق تعالی برای او به عدد هر گامی حجّ مقبول و عمره پسندیده بنویسد، ای پسر مارد، و الله آتش جهنم نمی خورد گامی که در «زیارت امیرالمؤمنین»(علیه السلام) غبار آلوده شود، خواه پیاده رود و خواه سواره؛ ای پسر مارد این حدیث را به آب طلا بنویس؛
و همچنین از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: ما می گوییم در پشت کوفه قبری است که به آن قبر دردمندی پناه نمی برد، مگر آنکه حق تعالی او را شفا کرامت فرماید.
مؤلّف گوید: از اخبار معتبر ظاهر می شود که حق تعالی قبر امیرالمؤمنین و اولاد طاهرینش(علیهم السلام) را پناهگاه هراسندگان و ملجأ بیچارگان و امان اهل زمین قرار داده، هر غمناکی که نزد او برود غمش زائل می شود و هر دردمندی که خود را به آن بمالد شفا می گیرد و هر که به آن پناه برد در امان باشد.
سید عبدالکریم ابن طاووس از محمّد بن علی شیبانی روایت کرده است که گفت: من و پدر و عمویم حسین، به طور پنهان در شب تار به زیارت قبر امیرالمؤمنین(علیه السلام) رفتیم و این کار در سال دویست وشصت و اندی بود و من در آن هنگام کودکی صغیر بودم، چون به قبر آن حضرت رسیدیم، دیدیم در اطراف آن قبر سنگ های سیاه گذاشته شده و بنایی ندارد؛
به قبر نزدیک شدیم، عدّه ای از ما مشغول خواندن قرآن و بعضی مشغول نماز و برخی سرگرم زیارت شدند، به ناگاه دیدم شیری به جانب ما می آید، چون نزدیک شد ما به فاصله یک نیزه از آن محل شریف دور شدیم، آن حیوان نزدیک قبر رفت و شروع به مالیدن ذراع خود به قبر کرد؛
یکی از ما نزدیک شیر رفت و به تماشای او ایستاد، حیوان متعرض او نشد، برگشت و ما را به حال شیر خبر داد، ترس از ما برطرف شد، همگی نزدیک او رفتیم، در وضعش دقّت کردیم، دیدیم در ذراع او جراحتی است و آن حیوان محلّ جراحت را به قبر آن حضرت می مالید، حدود یک ساعت به این حال بود سپس رفت، ما هم به حال اوّل خود به نماز و زیارت و قرائت قرآن برگشتیم.
و شیخ مفید نقل کرده: روزی هارون الرشید به آهنگ شکار از کوفه بیرون رفت و به جانب «غَریَّیْن» و «ثَوِیَّه» توجّه نمود و در آنجا آهوانی دید، فرمان داد تا بازهای شکاری و کِلاب مُعَلَّم (سگان تعلیم دیده) را برای شکار آهوان رها کردند و بر آن ها بتاختند. آهوان که چنین دیدند فرار کرده به پشته ای پناه بردند و در آنجا بیارمیدند، بازها در ناحیه ای بیفتادند و تازی ها باز شدند و رشید از این مطلب در عجب شد.
دیگر باره آهوان از فراز پشته به نشیب آمدند، بازها و تازی ها آهنگ ایشان نمودند، دیگر باره آهوان به آن پشته پناه بردند و جانوران شکاری از قصد ایشان برگشتند تا سه مرتبه کار بدین گونه رفت.
هارون سخت در عجب شد؛ غلامان خود را امر کرد که تعجیل کنید و مردی را که از حال این مکان با خبر باشد بیاورید؛ غلامان رفتند و از قبیله بنی اسد پیرمردی را حاضر کردند؛ هارون از وی پرسید که حال این پُشته چیست و در این مکان چه کیفیّتی است؟
گفت: اگر مرا امان می دهی قصّه آن را به عرض می رسانم؛ گفت: با خدا عهد کردم که تو را اذیّت نکنم و در امان باشی، الحال آنچه دانی بگو؛ گفت: خبر داد مرا پدرم از پدران خود که می گفتند «قبر مطهّر امیرالمؤمنین»(علیه السلام) در این پشته واقع است و حق تعالی آن را حرم امن و امان خود قرار داده که هر چه به آن پناه بِبَرَد در امان باشد.
فقیر گوید: در امثال عرب است که می گویند: «اَحْمی مِنْ مُجیرِ الْجَرادِ» یعنی فلانی حمایت کردنش از کسی که در پناه او است، بیشتر از پناه دهنده ی ملخ ها است و قصّه آن چنان است که: مردی بادیه نشین از قبیله «طَیّ» که نامش «مُدْلج بن سُوَید» بود روزی در خیمه خود نشسته بود، دید جماعتی از طایفه طیّ آمدند درحالی که جوال و ظرف هایی با خود دارند؛ پرسید چه خبر است؟ گفتند: ملخ های بسیار در اطراف خیمه شما فرود آمده اند، آمدیم آن ها را بگیریم؛ مُدْلج که این را شنید برخاست، سوار اسب خود شد و نیزه خود را بر دست گرفت و گفت:
به خدا سوگند هر کس متعرّض این ملخ ها شود من او را خواهم کشت. «أَیَکُونُ الْجَرادُ فِی جِوارِی ثُمَّ تُرِیدُونَ أَخْذَهُ؟! آیا این ملخ ها در جوار و پناه من باشند و شما آن ها را بگیرید؟!» چنین چیزی نخواهد شد. پیوسته از آن ها حمایت کرد تا آفتاب گرم شد و ملخ ها پریدند و رفتند، آن وقت گفت: این ملخ ها از جوار من منتقل شدند دیگر خود دانید با آن ها.
و صاحب قاموس گفته: «ذُوالأَعْواد» لقب شخصی بسیار عزیز بوده که بعضی گفته اند جدّ «اکثم بن صیفی» بوده، طایفه مُضَرْ هر سال خراجی به او می دادند و چون پیر شد او را بالای تختی می نشاندند و در میان قبایل و کنار چاه های آب عرب برای جمع آوری خراج می گرداندند و به حدّی عزیز و محترم بود که هر ترسانی خود را به تخت او می رسانید ایمن می گشت و هر ذلیل و خواری که به نزد تخت او می آمد عزیز و ارجمند می گردید و هر گرسنه ای که به نزد او می رسید از گرسنگی می رهید.
پس هرگاه تخت یک مرد عربی به این مرتبه از عزّت و رفعت رسد چه عجب دارد حق تعالی، قبر ولیّ خود را که حمل کننده تابوتش جبرییل و میکاییل و امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) بوده اند، پناه هراسندگان و ملجأ گریختگان و فریادرس بیچارگان و شفای دردمندان قرار داده باشد؟
بنابراین در هر کجا باشی خود را به آن «قبر» برسان و تا ممکن باشد خود را به آن بچسبان و اصرار کن تا به فریادت برسد و تو را از هلاکت دنیا و آخرت برهاند.
لُذْ إِلَی جُودِهِ تَجِدْهُ زَعِیماً
بِنَجَاةِ الْعُصَاةِ یوْمَ لِقَاهَا
به جودش پناه بر، او را ضامنی می یابی
برای نجات گنه کاران، روز دیدارش
عَائِدٌ لِلْمُؤَمِّلِینَ مُجِیبٌ
سَامِعٌ مَا تُسِرُّ مِنْ نَجْوَاهَا
عیادت کننده ی آرزومندان است و پاسخ دهنده
و شنواست آنچه را پنهان کنند از گفتگوی سرّی
در کتاب «دار السّلام» از شیخ دیلمی نقل شده: که جماعتی از صالحان نجف اشرف روایت کرده اند: کسی در خواب دید از هر قبری که در آن مشهد شریف و خارج آن است ریسمانی کشیده شده که متصّل به «قبّه حضرت حبل اللّه المتین امیرالمؤمنین»(علیه السلام) است، پس آن شخص چنین انشاء کرد:
إِذَا مُتُّ فَادْفِنِّی إِلَی جَنْبِ حَیدَرٍ
أَبِی شَبَّرٍ أَکرِمْ بِهِ وَ شُبَیرٍ
زمانی که از دنیا رفتم کنار حیدر دفنم کنید
پدر حسن و حسین، چه کریم است او
فَلَسْتُ أَخَافُ النَّارَ عِنْدَ جِوَارِهِ
وَ لا أَتَّقِی مِنْ مُنْکرٍ وَ نَکیرٍ
در جوار او از آتش نمی ترسم
و از منکر و نکیر پروا نمی کنم
فَعَارٌ عَلَی حَامِی الْحِمَی وَ هُوَ فِی الْحِمَی
إِذَا ضَلَّ فِی الْبَیدَاءِ عِقَالُ بَعِیرٍ
بر حامی قرقگاه ننگ است که در عرصه حمایتش
حتی در بیابان قرقگاهش افسار شتری گم شود
آگاه باش زیارت های روایت شده برای آن حضرت بر دو بخش است: یکی مطلقه «کلی و عمومی» که مقیّد به وقتی از اوقات نیست و دیگر مخصوصه «ویژه» که مقیّد به وقت معیّن است و این زیارات در طی دو مقصد بیان می شود.
مقصد نخست در زیارات مطلقه«کلی و عمومی» که بسیار است و ما در اینجا فقط به ذکر چند زیارت اکتفا می کنیم:
زیارت اول
زیارت دوم (امین الله)
زیارت سوم
زیارت چهارم
زیارت پنجم
زیارت ششم
زیارت هفتم
زیارت وداع حضرت امیرالمؤمنین(ع)
مقصد دوم در زیارت مخصوصه «ویژه» حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) و آن چند زیارت است:
زیارت روز غدیر
زیارت دیگر روز غدیر
زیارت امیرالمؤمنین(ع) در روز میلاد پیغمبر(ص)
زیارت شب و روز مبعث
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امیرالمومنین (ع)
زیارت سوم امیرالمؤمنین (ع)
سید عبدالکریم بن طاووس از صفوان جمّال روایت کرده: چون با امام صادق(علیه السلام) در زمانی که نزد ابوجعفر دوانیقی می رفت وارد کوفه شدیم، فرمود: ای صفوان شتر را بخوابان که منطقه نزدیک قبر جدّم امیرالمؤمنین(علیه السلام) است، پس پیاده شد و غسل کرد و جامه را تغییر داد و پای مبارک را برهنه کرد و فرمود: تو نیز چنین کن.
پس به سوی نجف روانه شدند و فرمود: گام ها را کوتاه بردار و سر را به زیر انداز که خدا برای تو به عدد هر گامی که بر می داری، صد هزار حسنه می نویسد و صد هزار گناه محو می کند و صد هزار درجه برایت بالا می برد و صدهزار حاجت از تو برمی آورد و برای تو ثواب هر صدیق و شهید که بوده باشد یا به قتل رسیده باشد، ثبت می کند.
پس حضرت می رفت و من نیز با آن حضرت می رفتم، با آرامش دل و تن و در تسبیح و تنزیه و تهلیل خدا بودیم تا به تلها رسیدیم، پس به جانب راست وچپ نظر کرد و به چوبی که در دست داشت خطی کشید و فرمود:
جستجو کن؛ جستجو کردم اثر قبری یافتم، پس اشک دیده به چهره مبارکش جاری شد و گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» و چنین ادامه داد:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الرَّشِیدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْبَرُّ الزَّکی، السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا خِیرَةَ اللّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ، أَشْهَدُ أَنَّک حَبِیبُ اللّهِ وَخاصَّةُ اللّهِ وَخالِصَتُهُ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّهِ، وَعَیبَةَ عِلْمِهِ، وَخازِنَ وَحْیهِ.
پس خود را به قبر چسبانده و عرضه داشت:
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا حُجَّةَ الْخِصامِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا بَابَ الْمَقَامِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا نُورَ اللّهِ التَّامَّ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ وَعَنْ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ مَا حُمِّلْتَ، وَرَعَیتَ مَا اسْتُحْفِظْتَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتُودِعْتَ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَأَقَمْتَ أَحْکامَ اللّهِ، وَلَمْ تَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِک.
آنگاه حضرت صادق(علیه السلام) برخاست و بالای سر آن حضرت چند رکعت نماز خواند و فرمود: ای صفوان هرکه به این زیارت، امیرمؤمنان را زیارت کند و این نماز را بجا آورد، به سوی اهلش بازگردد درحالی که گناهانش آمرزیده و عملش پذیرفته و پسندیده شده باشد و برای او ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کرده باشد نوشته شود.
صفوان با شگفتی گفت: ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کند؟! فرمود: آری در هر شبی هفتاد قبیله از فرشتگان آن حضرت را زیارت می کنند. پرسید: هر قبیله چه تعدادند؟ فرمود: صد هزار فرشته. پس آن حضرت رو به قبر به پشت بیرون آمدند و در اثنای بیرون آمدن گفتند:
یا جَدَّاهُ یا سَیداهُ یا طَیباهُ یا طاهِراهُ لَاجَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْک، وَرَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیک، وَالْمَقامَ فِی حَرَمِک، وَالْکوْنَ مَعَک وَمَعَ الْأَبْرارِ مِنْ وُلْدِک، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْمُحْدِقِینَ بِک.
صفوان گفت: به حضرت عرض کردم اجازه می دهید اصحاب خود را از اهل کوفه خبر کنم و این قبر را به ایشان نشان دهم؛ فرمود: آری و درهمی چند به من عطا کردند که قبر را با آن مرمّت و سر و سامان دهم.
پس به سوی نجف روانه شدند و فرمود: گام ها را کوتاه بردار و سر را به زیر انداز که خدا برای تو به عدد هر گامی که بر می داری، صد هزار حسنه می نویسد و صد هزار گناه محو می کند و صد هزار درجه برایت بالا می برد و صدهزار حاجت از تو برمی آورد و برای تو ثواب هر صدیق و شهید که بوده باشد یا به قتل رسیده باشد، ثبت می کند.
پس حضرت می رفت و من نیز با آن حضرت می رفتم، با آرامش دل و تن و در تسبیح و تنزیه و تهلیل خدا بودیم تا به تلها رسیدیم، پس به جانب راست وچپ نظر کرد و به چوبی که در دست داشت خطی کشید و فرمود:
جستجو کن؛ جستجو کردم اثر قبری یافتم، پس اشک دیده به چهره مبارکش جاری شد و گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» و چنین ادامه داد:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الرَّشِیدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْبَرُّ الزَّکی، السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا خِیرَةَ اللّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ، أَشْهَدُ أَنَّک حَبِیبُ اللّهِ وَخاصَّةُ اللّهِ وَخالِصَتُهُ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّهِ، وَعَیبَةَ عِلْمِهِ، وَخازِنَ وَحْیهِ.
پس خود را به قبر چسبانده و عرضه داشت:
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا حُجَّةَ الْخِصامِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا بَابَ الْمَقَامِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا نُورَ اللّهِ التَّامَّ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ وَعَنْ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ مَا حُمِّلْتَ، وَرَعَیتَ مَا اسْتُحْفِظْتَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتُودِعْتَ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَأَقَمْتَ أَحْکامَ اللّهِ، وَلَمْ تَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِک.
آنگاه حضرت صادق(علیه السلام) برخاست و بالای سر آن حضرت چند رکعت نماز خواند و فرمود: ای صفوان هرکه به این زیارت، امیرمؤمنان را زیارت کند و این نماز را بجا آورد، به سوی اهلش بازگردد درحالی که گناهانش آمرزیده و عملش پذیرفته و پسندیده شده باشد و برای او ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کرده باشد نوشته شود.
صفوان با شگفتی گفت: ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کند؟! فرمود: آری در هر شبی هفتاد قبیله از فرشتگان آن حضرت را زیارت می کنند. پرسید: هر قبیله چه تعدادند؟ فرمود: صد هزار فرشته. پس آن حضرت رو به قبر به پشت بیرون آمدند و در اثنای بیرون آمدن گفتند:
یا جَدَّاهُ یا سَیداهُ یا طَیباهُ یا طاهِراهُ لَاجَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْک، وَرَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیک، وَالْمَقامَ فِی حَرَمِک، وَالْکوْنَ مَعَک وَمَعَ الْأَبْرارِ مِنْ وُلْدِک، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْمُحْدِقِینَ بِک.
صفوان گفت: به حضرت عرض کردم اجازه می دهید اصحاب خود را از اهل کوفه خبر کنم و این قبر را به ایشان نشان دهم؛ فرمود: آری و درهمی چند به من عطا کردند که قبر را با آن مرمّت و سر و سامان دهم.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امیرالمومنین (ع)
زیارت پنجم امیرالمؤمنین (ع)
شیخ کلینی از حضرت هادی(علیه السلام) روایت کرده: نزد قبر امیرمؤمنان بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ، وَأَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ، صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، فَأَشْهَدُ أَنَّک لَقِیتَ اللّهَ وَأَنْتَ شَهِیدٌ، عَذَّبَ اللّهُ قاتِلَک بِأَنْواعِ الْعَذابِ وَجَدَّدَ عَلَیهِ الْعَذابَ، جِئْتُک عارِفاً بِحَقِّک، مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک وَمَنْ ظَلَمَک، أَلْقی عَلَی ذلِک رَبِّی إِنْ شَاءَ اللّهُ، یا وَلِی اللّهِ، إِنَّ لِی ذُنُوباً کثِیرَةً فَاشْفَعْ لِی إِلی رَبِّک فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ مَقَاماً مَعْلُوماً، وَ إِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ جَاهاً وَشَفاعَةً وَقَدْ قالَ اللّهُ تَعالی: «وَ لا یشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی».
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، أَنْتَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ، وَأَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ، صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، فَأَشْهَدُ أَنَّک لَقِیتَ اللّهَ وَأَنْتَ شَهِیدٌ، عَذَّبَ اللّهُ قاتِلَک بِأَنْواعِ الْعَذابِ وَجَدَّدَ عَلَیهِ الْعَذابَ، جِئْتُک عارِفاً بِحَقِّک، مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک وَمَنْ ظَلَمَک، أَلْقی عَلَی ذلِک رَبِّی إِنْ شَاءَ اللّهُ، یا وَلِی اللّهِ، إِنَّ لِی ذُنُوباً کثِیرَةً فَاشْفَعْ لِی إِلی رَبِّک فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ مَقَاماً مَعْلُوماً، وَ إِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ جَاهاً وَشَفاعَةً وَقَدْ قالَ اللّهُ تَعالی: «وَ لا یشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی».
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امیرالمؤمنین (ع)
زیارت امیرالمؤمنین در روز مولود پیامبر (ص)
دوّمین زیارت از زیارات ویژۀ حضرت امیرمؤمنان زیارت روز ولادت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است.
شیخ مفید و شهید و سید ابن طاووس روایت کرده اند: که حضرت صادق(علیه السلام) امیرمؤمنان را در هفدهم ربیع الاول زیارت کرد به این زیارت و آن را به ثقه جلیل القدر محمّد بن مسلم ثقفی آموخت و به او فرمود: چون به مشهد امیرمؤمنان بیایی، غسل زیارت کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و خویش را به بوی خوش معطّر کن و به آرامی و وقار برو، چون به «باب السّلام» یعنی درگاه حرم مطهّر رسیدی، رو به قبله بایست و «سی مرتبه» «اللّهُ أَکْبَرُ» بگو و پس از آن بخوان:
السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی خِیرَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی الْبَشِیرِ النَّذِیرِ السِّراجِ الْمُنِیرِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَی الطُّهْرِ الطَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَی الْعَلَمِ الزَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَی الْمَنْصُورِ الْمُؤَیدِ، السَّلامُ عَلَی أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَنْبِیاءِ اللّهِ الْمُرْسَلِینَ وَعِبادِ اللّهِ الصَّالِحِینَ، السَّلامُ عَلَی مَلائِکةِ اللّهِ الْحَافِّینَ بِهَذَا الْحَرَمِ وَبِهَذَا الضَّرِیحِ اللَّائِذِینَ بِهِ.
سپس به نزدیک قبر برو و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی الْأَوْصِیاءِ، السَّلامُّ عَلَیک یا عِمادَ الْأَتْقِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی الْأَوْ لِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا آیةَ اللّهِ الْعُظْمی، السَّلامُ عَلَیک یا خامِسَ أَهْلِ الْعَباءِ، السَّلامُ عَلَیک یا قائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ الْأَتْقِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا عِصْمَةَ الْأَوْلِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا زَینَ الْمُوَحِّدِینَ النُّجَباءِ،
السَّلامُ عَلَیک یا خالِصَ الْأَخِلّاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْأُمَناءِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْحَوْضِ وَحامِلَ اللِّواءِ، السَّلامُ عَلَیک یا قَسِیمَ الْجَنَّةِ وَلَظی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکةُ وَمِنی، السَّلامُ عَلَیک یا بَحْرَ الْعُلُومِ وَکنَفَ الْفُقَراءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ وُلِدَ فِی الْکعْبَةِ وَزُوِّجَ فِی السَّماءِ بِسَیدَةِ النِّساءِ وَکانَ شُهُودُهَا الْمَلائِکةَُ الْأَصْفِیاءَُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا مِصْباحَ الضِّیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ خَصَّهُ النَّبِی بِجَزِیلِ الْحِباءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ باتَ عَلَی فِرَاشِ خاتَمِ الْأَنْبِیاءِ وَوَقاهُ بِنَفْسِهِ شَرَّ الْأَعْداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ فَسامی شَمْعُونَ الصَّفا، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ أَنْجَی اللّهُ سَفِینَةَ نُوحٍ بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَخِیهِ حَیثُ الْتَطَمَ الْماءُ حَوْلَها وَطَمی،
السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ تابَ اللّهُ بِهِ وَبِأَخِیهِ عَلَی آدَمَ إِذْ غَوی، السَّلامُ عَلَیک یا فُلْک النَّجاةِ الَّذِی مَنْ رَکبَهُ نَجَا وَمَنْ تَأَخَّرَ عَنْهُ هَوی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ خاطَبَ الثُّعْبانَ وَذِئْبَ الْفَلا، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ عَلَی مَنْ کفَرَ وَأَنابَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ ذَوِی الْأَلْبابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَعْدِنَ الْحِکمَةِ وَفَصْلَ الْخِطابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مِیزانَ یوْمِ الْحِسابِ، السَّلامُ عَلَیک یا فاصِلَ الْحُکمِ النَّاطِقَ بِالصَّوابِ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمُتَصَدِّقُ بِالْخاتَمِ فِی الْمِحْرابِ،
السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ کفَی اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ بِهِ یوْمَ الْأَحْزابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ أَخْلَصَ لِلّهِ الْوَحْدَانِیةَ وَأَنَابَ، السَّلامُ عَلَیک یا قَاتِلَ خَیبَرَ وَقالِعَ الْبابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ دَعَاهُ خَیرُ الْأَنَامِ لِلْمَبِیتِ عَلَی فِراشِهِ فَأَسْلَمَ نَفْسَهُ لِلْمَنِیةِ وَأَجابَ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ لَهُ طُوبی وَحُسْنُ مَآبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی عِصْمَةِ الدِّینِ وَیا سَیدَ السَّاداتِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْمُعْجِزاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ نَزَلَتْ فِی فَضْلِهِ سُورَةُ الْعادِیاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ کتِبَ اسْمُهُ فِی السَّماءِ عَلَی السُّرادِقاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُظْهِرَ الْعَجائِبِ وَالْآیاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْغَزَواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُخْبِراً بِما غَبَرَ وَبِما هُوَ آتٍ،
السَّلامُ عَلَیک یا مُخاطِبَ ذِئْبِ الْفَلَواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا خاتِمَ الْحَصی وَمُبَینَ الْمُشْکلاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ عَجِبَتْ مِنْ حَمَلاتِهِ فِی الْوَغَی مَلائِکةُ السَّماواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ ناجَی الرَّسُولَ فَقَدَّمَ بَینَ یدَی نَجْواهُ الصَّدَقاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْبَرَرَةِ السَّاداتِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَیک یا تالِی الْمَبْعُوثِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ خَیرِ مَوْرُوثٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْمُتَّقِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا غِیاثَ الْمَکرُوبِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا عِصْمَةَ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مُظْهِرَ الْبَراهِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا طه وَیس، السَّلامُ عَلَیک یا حَبْلَ اللّهِ الْمَتِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ تَصَدَّقَ فِی صَلاتِهِ بِخاتَمِهِ عَلَی الْمِسْکینِ، السَّلامُ عَلَیک یا قالِعَ الصَّخْرَةِ عَنْ فَمِ الْقَلِیبِ وَمُظْهِرَ الْماءِ الْمَعِینِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا عَینَ اللّهِ النَّاظِرَةَ، وَیدَهُ الْباسِطَةَ، وَ لِسانَهُ الْمُعَبِّرَ عَنْهُ فِی بَرِیتِهِ أَجْمَعِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ النَّبِیینَ، وَمُسْتَوْدَعَ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، وَصاحِبَ لِواءِ الحَمْدِ، وَساقِی أَوْلِیائِهِ مِنْ حَوْضِ خاتَمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا یعْسُوبَ الدِّینِ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، وَوالِدَ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِیینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی اسْمِ اللّهِ الرَّضِی وَوَجْهِهِ الْمُضِیءِ وَجَنْبِهِ الْقَوِی وَصِراطِهِ السَّوِی، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ التَّقِی الْمُخْلِصِ الصَّفِی، السَّلامُ عَلَی الْکوکبِ الدُّرِّی، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ أَبِی الْحَسَنِ عَلِی وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَئِمَّةِ الْهُدی، وَمَصابِیحِ الدُّجَی، وَأَعْلامِ التُّقی، وَمَنارِ الْهُدی، وَذَوِی النُّهَی، وَکهْفِ الْوَرَی، وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقی، وَالْحُجَّةِ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَی نُورِ الْأَنْوارِ، وَحُجَّةِ الْجَبَّارِ، وَوالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ، وَقَسِیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، الْمُخْبِرِ عَنِ الْآثارِ، الْمُدَمِّرِ عَلَی الْکفَّارِ، مُسْتَنْقِذِ الشِّیعَةِ الْمُخْلِصِینَ مِنْ عَظِیمِ الْأَوْزارِ، السَّلامُ عَلَی الْمَخْصُوصِ بِالطَّاهِرَةِ التَّقِیةِ ابْنَةِ الْمُخْتارِ، الْمَوْلُودِ فِی الْبَیتِ ذِی الْأَسْتارِ، الْمُزَوَّجِ فِی السَّماءِ بِالْبَرَّةِ الطَّاهِرَةِ الرَّضِیةِ الْمَرْضِیةِ والِدَةِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی النَّبَاَ الْعَظِیمِ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ، وَعَلَیهِ یعْرَضُونَ، وَعَنْهُ یسْأَلُونَ، السَّلامُ عَلَی نُورِ اللّهِ الْأَنْوَرِ، وَضِیائِهِ الْأَزْهَرِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ وَحُجَّتَهُ وَخالِصَةَ اللّهِ وَخاصَّتَهُ،
أَشْهَدُ أَنَّک یا وَلِی اللّهِ وَحُجَّتَهُ لَقَدْ جاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ؛ وَاتَّبَعْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَشَرَعْتَ أَحْکامَهُ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ صابِراً ناصِحاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً عِنْدَ اللّهِ عَظِیمَ الْأَجْرِ حَتَّی أَتاک الْیقِینُ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ دَفَعَک عَنْ حَقِّک، وَأَزالَک عَنْ مَقامِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ، أُشْهِدُ اللّهَ وَمَلائِکتَهُ وَأَنْبِیاءَهُ وَرُسُلَهُ أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالاک وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَاداک، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
أَشْهَدُ أَنَّک تَسْمَعُ کلامِی، وَتَشْهَدُ مَقامِی، وَأَشْهَدُ لَک یا وَلِی اللّهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ، یا مَوْلای، یا حُجَّةَ اللّهِ، یا أَمِینَ اللّهِ، یا وَلِی اللّهِ، إِنَّ بَینِی وَبَینَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً قَدْ أَثْقَلَتْ ظَهْرِی، وَمَنَعَتْنِی مِنَ الرُّقادِ، وَذِکرُها یقَلْقِلُ أَحْشَائِی، وَقَدْ هَرَبْتُ إِلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِلَیک، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَک عَلَی سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاک أَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَک بِطاعَتِهِ، وَمُوالاتَک بِمُوالاتِهِ، کنْ لِی إِلَی اللّهِ شَفِیعاً، وَمِنَ النَّارِ مُجِیراً، وَعَلَی الدَّهْرِ ظَهِیراً.
باز خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
یا وَلِی اللّهِ، یا حُجَّةَ اللّهِ، یا بابَ حِطَّةِ اللّهِ، وَلِیک وَزائِرُک وَاللَّائِذُ بِقَبْرِک، وَالنَّازِلُ بِفِنائِک، وَالْمُنِیخُ رَحْلَهُ فِی جِوارِک یسْأَلُک أَنْ تَشْفَعَ لَهُ إِلَی اللّهِ فِی قَضاءِ حاجَتِهِ، وَنُجْحِ طَلِبَتِهِ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ الْجَاهَ الْعَظِیمَ، وَالشَّفاعَةَ الْمَقْبُولَةَ، فَاجْعَلْنِی یا مَوْلای مِنْ هَمِّک وَأَدْخِلْنِی فِی حِزْبِک، وَالسَّلامُ عَلَیک وَعَلَی ضَجِیعَیک آدَمَ وَنُوحٍ، وَالسَّلامُ عَلَیک وَعَلَی وَلَدَیک الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ مِنْ ذُرِّیتِک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس شش رکعت نماز زیارت بخوان، دو رکعت برای امیرمؤمنان و دو رکعت برای جناب آدم و دو رکعت برای حضرت نوح و خدا را بسیار بخوان که به اجابت خواهد رسید ان شاء الله تعالی.
نویسنده گوید: صاحب کتاب «مزار کبیر» گفته: این زیارت را باید در هفدهم ربیع الاوّل هنگام طلوع آفتاب خواند و علاّمه مجلسی فرموده است: این زیارت در میان زیارات بهترین زیارت است و به سندهای معتبر در کتب معتبره ذکر شده است و ظاهر بعضی از روایات است که اختصاصی به این روز ندارد، هر وقت که این زیارت را بخوانند خوب است.
نویسنده گوید: اگر کسی بگوید: چگونه است که در روز ولادت پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا مبعث آن حضرت، زیارت امیرمؤمنان وارد شده است و برای رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در این دو روز زیارت نیست، با آنکه سزاوار بود زیارت مخصوصی در این اوقات برای پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شده باشد؟
پاسخ می گویم: که این به خاطر شدّت اتصال این دو بزرگوار و کمال اتّحاد این دو نور پاک با هم است که هرکه امیرمؤمنان را زیارت کند، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زیارت کرده و شاهد بر این حقیقت از قرآن آیه «أَنْفُسَنا» است؛ «وَهُوَ فی آیَةِ التّباهُلِ نَفْسُ الْمُصْطَفی لَیْسَ غَیْرُهُ إِیّاها؛ و آن حضرت در آیه مباهله جان مصطفی است و غیر او جان وی نیست» و نیز شاهد آن از معارف اسلامی بسیاری از روایات است. از جمله شیخ محمّد بن مشهدی از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده:مردی اعرابی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مشرّف شد، عرضه داشت: یا رسول الله، خانۀ من از خانۀ تو دور است، من مشتاق زیارت و دیدن تو می شوم، چون به دیدنت می آیم، ملاقاتت برایم حاصل نمی شود، علی بن ابیطالب را زیارت می کنم، آن جناب مرا به حدیث و مواعظ خود مأنوس می کند، پس از آن به خاطر ندیدن تو با حالت اندوه و حسرت برمی گردم؛ فرمود: هرکه علی را زیارت کند مرا زیارت کرده و هرکه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته و کسی که او را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته، این مطالب را از جانب من به قوم خود ابلاغ کن و هرکه به زیارت او برود، به تحقیق نزد من آمده و من و جبرئیل و صالح مؤمنان، او را در روز قیامت جزا خواهیم داد.
در حدیث معتبری از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: چون جانب نجف را زیارت کنی، زیارت کن استخوان های آدم و بدن نوح و جسم علی بن ابیطالب را که به این زیارت، زیارت کرده ای پدران گذشته و محمّد خاتم پیامبران و علی بهترین جانشینان را و در «زیارت ششم» گذشت که فرمودند: رو به قبر امیرمؤمنان بایست و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللّهِ...» الی غیر ذلک.
به راستی که زیبا سروده شیخ جابر در نوعی تضمین خود به قصیده ازریّه در حال اشاره به گنبد علوی:
فَاعْتَمِدْ لِلنَّبِی أَعْظَمَ رَمْسٍ
فِیهِ لِلطُّهْرِ أَحْمَدٍ أَی نَفْسٍ
تکیه کن به بزرگ ترین قبر برای پیامبر
که در آن احمد پاک را چه جانی مدفون است
أَوْ تَرَی الْعَرْشَ فِیهِ أَنْوَرَ شَمْسٍ
فَتَواضَعْ فَثَمَّ دارَةُ قُدْسٍ
یا عرش خدا را یعنی که در آن نورانی ترین خورشید است
پس فروتنی کن که آنجا خانه پاکی است
تَتَمَنَّی الْأَفْلاک
لَثْمَ ثَراهَا
افلاک بوسیدن خاکش
را آرزو کنند
و حکیم سنایی گفته:
مرتضایی که کرد یزدانش
همره جان مصطفی جانش
هر دو یک قبله و خردشان دو
هر دو یک روح کالبدشان دو
دو رونده چو اختر گردون
دو برادر چو موسی و هارون
هردو یک درّ یک صدف بودند
هردو پیرایه شرف بودند
تا نه بگشاد علم حیدر در
ندهد سنّت پیمبر بر
شیخ مفید و شهید و سید ابن طاووس روایت کرده اند: که حضرت صادق(علیه السلام) امیرمؤمنان را در هفدهم ربیع الاول زیارت کرد به این زیارت و آن را به ثقه جلیل القدر محمّد بن مسلم ثقفی آموخت و به او فرمود: چون به مشهد امیرمؤمنان بیایی، غسل زیارت کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و خویش را به بوی خوش معطّر کن و به آرامی و وقار برو، چون به «باب السّلام» یعنی درگاه حرم مطهّر رسیدی، رو به قبله بایست و «سی مرتبه» «اللّهُ أَکْبَرُ» بگو و پس از آن بخوان:
السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی خِیرَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی الْبَشِیرِ النَّذِیرِ السِّراجِ الْمُنِیرِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلَی الطُّهْرِ الطَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَی الْعَلَمِ الزَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَی الْمَنْصُورِ الْمُؤَیدِ، السَّلامُ عَلَی أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَنْبِیاءِ اللّهِ الْمُرْسَلِینَ وَعِبادِ اللّهِ الصَّالِحِینَ، السَّلامُ عَلَی مَلائِکةِ اللّهِ الْحَافِّینَ بِهَذَا الْحَرَمِ وَبِهَذَا الضَّرِیحِ اللَّائِذِینَ بِهِ.
سپس به نزدیک قبر برو و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی الْأَوْصِیاءِ، السَّلامُّ عَلَیک یا عِمادَ الْأَتْقِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی الْأَوْ لِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا آیةَ اللّهِ الْعُظْمی، السَّلامُ عَلَیک یا خامِسَ أَهْلِ الْعَباءِ، السَّلامُ عَلَیک یا قائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ الْأَتْقِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا عِصْمَةَ الْأَوْلِیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا زَینَ الْمُوَحِّدِینَ النُّجَباءِ،
السَّلامُ عَلَیک یا خالِصَ الْأَخِلّاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْأُمَناءِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْحَوْضِ وَحامِلَ اللِّواءِ، السَّلامُ عَلَیک یا قَسِیمَ الْجَنَّةِ وَلَظی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکةُ وَمِنی، السَّلامُ عَلَیک یا بَحْرَ الْعُلُومِ وَکنَفَ الْفُقَراءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ وُلِدَ فِی الْکعْبَةِ وَزُوِّجَ فِی السَّماءِ بِسَیدَةِ النِّساءِ وَکانَ شُهُودُهَا الْمَلائِکةَُ الْأَصْفِیاءَُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا مِصْباحَ الضِّیاءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ خَصَّهُ النَّبِی بِجَزِیلِ الْحِباءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ باتَ عَلَی فِرَاشِ خاتَمِ الْأَنْبِیاءِ وَوَقاهُ بِنَفْسِهِ شَرَّ الْأَعْداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ فَسامی شَمْعُونَ الصَّفا، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ أَنْجَی اللّهُ سَفِینَةَ نُوحٍ بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَخِیهِ حَیثُ الْتَطَمَ الْماءُ حَوْلَها وَطَمی،
السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ تابَ اللّهُ بِهِ وَبِأَخِیهِ عَلَی آدَمَ إِذْ غَوی، السَّلامُ عَلَیک یا فُلْک النَّجاةِ الَّذِی مَنْ رَکبَهُ نَجَا وَمَنْ تَأَخَّرَ عَنْهُ هَوی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ خاطَبَ الثُّعْبانَ وَذِئْبَ الْفَلا، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ عَلَی مَنْ کفَرَ وَأَنابَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ ذَوِی الْأَلْبابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَعْدِنَ الْحِکمَةِ وَفَصْلَ الْخِطابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مِیزانَ یوْمِ الْحِسابِ، السَّلامُ عَلَیک یا فاصِلَ الْحُکمِ النَّاطِقَ بِالصَّوابِ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمُتَصَدِّقُ بِالْخاتَمِ فِی الْمِحْرابِ،
السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ کفَی اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ بِهِ یوْمَ الْأَحْزابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ أَخْلَصَ لِلّهِ الْوَحْدَانِیةَ وَأَنَابَ، السَّلامُ عَلَیک یا قَاتِلَ خَیبَرَ وَقالِعَ الْبابِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ دَعَاهُ خَیرُ الْأَنَامِ لِلْمَبِیتِ عَلَی فِراشِهِ فَأَسْلَمَ نَفْسَهُ لِلْمَنِیةِ وَأَجابَ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ لَهُ طُوبی وَحُسْنُ مَآبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی عِصْمَةِ الدِّینِ وَیا سَیدَ السَّاداتِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْمُعْجِزاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ نَزَلَتْ فِی فَضْلِهِ سُورَةُ الْعادِیاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ کتِبَ اسْمُهُ فِی السَّماءِ عَلَی السُّرادِقاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُظْهِرَ الْعَجائِبِ وَالْآیاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْغَزَواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُخْبِراً بِما غَبَرَ وَبِما هُوَ آتٍ،
السَّلامُ عَلَیک یا مُخاطِبَ ذِئْبِ الْفَلَواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا خاتِمَ الْحَصی وَمُبَینَ الْمُشْکلاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ عَجِبَتْ مِنْ حَمَلاتِهِ فِی الْوَغَی مَلائِکةُ السَّماواتِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ ناجَی الرَّسُولَ فَقَدَّمَ بَینَ یدَی نَجْواهُ الصَّدَقاتِ، السَّلامُ عَلَیک یا والِدَ الْأَئِمَّةِ الْبَرَرَةِ السَّاداتِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَیک یا تالِی الْمَبْعُوثِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ خَیرِ مَوْرُوثٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْمُتَّقِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا غِیاثَ الْمَکرُوبِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا عِصْمَةَ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مُظْهِرَ الْبَراهِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا طه وَیس، السَّلامُ عَلَیک یا حَبْلَ اللّهِ الْمَتِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ تَصَدَّقَ فِی صَلاتِهِ بِخاتَمِهِ عَلَی الْمِسْکینِ، السَّلامُ عَلَیک یا قالِعَ الصَّخْرَةِ عَنْ فَمِ الْقَلِیبِ وَمُظْهِرَ الْماءِ الْمَعِینِ؛
السَّلامُ عَلَیک یا عَینَ اللّهِ النَّاظِرَةَ، وَیدَهُ الْباسِطَةَ، وَ لِسانَهُ الْمُعَبِّرَ عَنْهُ فِی بَرِیتِهِ أَجْمَعِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ النَّبِیینَ، وَمُسْتَوْدَعَ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، وَصاحِبَ لِواءِ الحَمْدِ، وَساقِی أَوْلِیائِهِ مِنْ حَوْضِ خاتَمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا یعْسُوبَ الدِّینِ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، وَوالِدَ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِیینَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی اسْمِ اللّهِ الرَّضِی وَوَجْهِهِ الْمُضِیءِ وَجَنْبِهِ الْقَوِی وَصِراطِهِ السَّوِی، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ التَّقِی الْمُخْلِصِ الصَّفِی، السَّلامُ عَلَی الْکوکبِ الدُّرِّی، السَّلامُ عَلَی الْإِمامِ أَبِی الْحَسَنِ عَلِی وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ. السَّلامُ عَلَی أَئِمَّةِ الْهُدی، وَمَصابِیحِ الدُّجَی، وَأَعْلامِ التُّقی، وَمَنارِ الْهُدی، وَذَوِی النُّهَی، وَکهْفِ الْوَرَی، وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقی، وَالْحُجَّةِ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
السَّلامُ عَلَی نُورِ الْأَنْوارِ، وَحُجَّةِ الْجَبَّارِ، وَوالِدِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ، وَقَسِیمِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، الْمُخْبِرِ عَنِ الْآثارِ، الْمُدَمِّرِ عَلَی الْکفَّارِ، مُسْتَنْقِذِ الشِّیعَةِ الْمُخْلِصِینَ مِنْ عَظِیمِ الْأَوْزارِ، السَّلامُ عَلَی الْمَخْصُوصِ بِالطَّاهِرَةِ التَّقِیةِ ابْنَةِ الْمُخْتارِ، الْمَوْلُودِ فِی الْبَیتِ ذِی الْأَسْتارِ، الْمُزَوَّجِ فِی السَّماءِ بِالْبَرَّةِ الطَّاهِرَةِ الرَّضِیةِ الْمَرْضِیةِ والِدَةِ الْأَئِمَّةِ الْأَطْهارِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
السَّلامُ عَلَی النَّبَاَ الْعَظِیمِ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ، وَعَلَیهِ یعْرَضُونَ، وَعَنْهُ یسْأَلُونَ، السَّلامُ عَلَی نُورِ اللّهِ الْأَنْوَرِ، وَضِیائِهِ الْأَزْهَرِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ وَحُجَّتَهُ وَخالِصَةَ اللّهِ وَخاصَّتَهُ،
أَشْهَدُ أَنَّک یا وَلِی اللّهِ وَحُجَّتَهُ لَقَدْ جاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ؛ وَاتَّبَعْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَشَرَعْتَ أَحْکامَهُ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ صابِراً ناصِحاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً عِنْدَ اللّهِ عَظِیمَ الْأَجْرِ حَتَّی أَتاک الْیقِینُ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ دَفَعَک عَنْ حَقِّک، وَأَزالَک عَنْ مَقامِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ، أُشْهِدُ اللّهَ وَمَلائِکتَهُ وَأَنْبِیاءَهُ وَرُسُلَهُ أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالاک وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَاداک، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
أَشْهَدُ أَنَّک تَسْمَعُ کلامِی، وَتَشْهَدُ مَقامِی، وَأَشْهَدُ لَک یا وَلِی اللّهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ، یا مَوْلای، یا حُجَّةَ اللّهِ، یا أَمِینَ اللّهِ، یا وَلِی اللّهِ، إِنَّ بَینِی وَبَینَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً قَدْ أَثْقَلَتْ ظَهْرِی، وَمَنَعَتْنِی مِنَ الرُّقادِ، وَذِکرُها یقَلْقِلُ أَحْشَائِی، وَقَدْ هَرَبْتُ إِلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِلَیک، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَک عَلَی سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاک أَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَک بِطاعَتِهِ، وَمُوالاتَک بِمُوالاتِهِ، کنْ لِی إِلَی اللّهِ شَفِیعاً، وَمِنَ النَّارِ مُجِیراً، وَعَلَی الدَّهْرِ ظَهِیراً.
باز خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو:
یا وَلِی اللّهِ، یا حُجَّةَ اللّهِ، یا بابَ حِطَّةِ اللّهِ، وَلِیک وَزائِرُک وَاللَّائِذُ بِقَبْرِک، وَالنَّازِلُ بِفِنائِک، وَالْمُنِیخُ رَحْلَهُ فِی جِوارِک یسْأَلُک أَنْ تَشْفَعَ لَهُ إِلَی اللّهِ فِی قَضاءِ حاجَتِهِ، وَنُجْحِ طَلِبَتِهِ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ الْجَاهَ الْعَظِیمَ، وَالشَّفاعَةَ الْمَقْبُولَةَ، فَاجْعَلْنِی یا مَوْلای مِنْ هَمِّک وَأَدْخِلْنِی فِی حِزْبِک، وَالسَّلامُ عَلَیک وَعَلَی ضَجِیعَیک آدَمَ وَنُوحٍ، وَالسَّلامُ عَلَیک وَعَلَی وَلَدَیک الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، وَعَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ مِنْ ذُرِّیتِک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس شش رکعت نماز زیارت بخوان، دو رکعت برای امیرمؤمنان و دو رکعت برای جناب آدم و دو رکعت برای حضرت نوح و خدا را بسیار بخوان که به اجابت خواهد رسید ان شاء الله تعالی.
نویسنده گوید: صاحب کتاب «مزار کبیر» گفته: این زیارت را باید در هفدهم ربیع الاوّل هنگام طلوع آفتاب خواند و علاّمه مجلسی فرموده است: این زیارت در میان زیارات بهترین زیارت است و به سندهای معتبر در کتب معتبره ذکر شده است و ظاهر بعضی از روایات است که اختصاصی به این روز ندارد، هر وقت که این زیارت را بخوانند خوب است.
نویسنده گوید: اگر کسی بگوید: چگونه است که در روز ولادت پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا مبعث آن حضرت، زیارت امیرمؤمنان وارد شده است و برای رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در این دو روز زیارت نیست، با آنکه سزاوار بود زیارت مخصوصی در این اوقات برای پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شده باشد؟
پاسخ می گویم: که این به خاطر شدّت اتصال این دو بزرگوار و کمال اتّحاد این دو نور پاک با هم است که هرکه امیرمؤمنان را زیارت کند، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زیارت کرده و شاهد بر این حقیقت از قرآن آیه «أَنْفُسَنا» است؛ «وَهُوَ فی آیَةِ التّباهُلِ نَفْسُ الْمُصْطَفی لَیْسَ غَیْرُهُ إِیّاها؛ و آن حضرت در آیه مباهله جان مصطفی است و غیر او جان وی نیست» و نیز شاهد آن از معارف اسلامی بسیاری از روایات است. از جمله شیخ محمّد بن مشهدی از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده:مردی اعرابی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) مشرّف شد، عرضه داشت: یا رسول الله، خانۀ من از خانۀ تو دور است، من مشتاق زیارت و دیدن تو می شوم، چون به دیدنت می آیم، ملاقاتت برایم حاصل نمی شود، علی بن ابیطالب را زیارت می کنم، آن جناب مرا به حدیث و مواعظ خود مأنوس می کند، پس از آن به خاطر ندیدن تو با حالت اندوه و حسرت برمی گردم؛ فرمود: هرکه علی را زیارت کند مرا زیارت کرده و هرکه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته و کسی که او را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته، این مطالب را از جانب من به قوم خود ابلاغ کن و هرکه به زیارت او برود، به تحقیق نزد من آمده و من و جبرئیل و صالح مؤمنان، او را در روز قیامت جزا خواهیم داد.
در حدیث معتبری از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: چون جانب نجف را زیارت کنی، زیارت کن استخوان های آدم و بدن نوح و جسم علی بن ابیطالب را که به این زیارت، زیارت کرده ای پدران گذشته و محمّد خاتم پیامبران و علی بهترین جانشینان را و در «زیارت ششم» گذشت که فرمودند: رو به قبر امیرمؤمنان بایست و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفْوَةَ اللّهِ...» الی غیر ذلک.
به راستی که زیبا سروده شیخ جابر در نوعی تضمین خود به قصیده ازریّه در حال اشاره به گنبد علوی:
فَاعْتَمِدْ لِلنَّبِی أَعْظَمَ رَمْسٍ
فِیهِ لِلطُّهْرِ أَحْمَدٍ أَی نَفْسٍ
تکیه کن به بزرگ ترین قبر برای پیامبر
که در آن احمد پاک را چه جانی مدفون است
أَوْ تَرَی الْعَرْشَ فِیهِ أَنْوَرَ شَمْسٍ
فَتَواضَعْ فَثَمَّ دارَةُ قُدْسٍ
یا عرش خدا را یعنی که در آن نورانی ترین خورشید است
پس فروتنی کن که آنجا خانه پاکی است
تَتَمَنَّی الْأَفْلاک
لَثْمَ ثَراهَا
افلاک بوسیدن خاکش
را آرزو کنند
و حکیم سنایی گفته:
مرتضایی که کرد یزدانش
همره جان مصطفی جانش
هر دو یک قبله و خردشان دو
هر دو یک روح کالبدشان دو
دو رونده چو اختر گردون
دو برادر چو موسی و هارون
هردو یک درّ یک صدف بودند
هردو پیرایه شرف بودند
تا نه بگشاد علم حیدر در
ندهد سنّت پیمبر بر
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امیرالمؤمنین (ع)
زیارت امیرالمؤمنین (ع) در شب مبعث
سومین زیارت از زیارات ویژۀ حضرت امیرمؤمنان، زیارت شب مبعث و روز آن است، یعنی شب بیست وهفتم رجب و روز آن که در آن سه زیارت وارد است:
اوّل:
«زیارت رجبیه»: «الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِیائِهِ..» که در اعمال ماه رجب گذشت و آن زیارتی است که در ماه رجب، در هر یک از مشاهد مشرّفه خوانده می شود، ولی صاحب کتاب «مزار قدیم» و شیخ محمّد بن مشهدی آن را نیز از زیارت ویژۀ شب مبعث شمرده اند، چون آن زیارت را خواندی فرموده اند: بعد از آن دو رکعت نماز زیارت بخوان و هرچه خواهی دعا کن.
دوم:
زیارت «السَّلامُ عَلَی أَبِی الْأَئِمَّةِ وَمَعْدِنِ النُّبُوَّةِ..» است که علاّمه مجلسی آن را زیارت هفتم کتاب «تحفه» قرار داده است؛ و صاحب کتاب «مزار قدیم» گفته است مختص به شب بیست وهفتم رجب است، چنان که ما آن را در «هدیة الزائر» ذکر کردیم.
سوم:
زیارتی است که شیخ مفید و سید و شهید نقل کرده اند، به این صورت که چون در شب مبعث یا روز آن، خواستی امیرمؤمنان را زیارت کنی، بر در بارگاه شریفش مقابل قبر آن حضرت بایست و بگو:
أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیک لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَأَنَّ عَلِی بْنَ أَبِی طالِبٍ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَبْدُاللّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ، وَأَنَّ الْأَئِمَّةَ الطَّاهِرِینَ مِنْ وَُلَْدِهِ حُجَجُ اللّهِ عَلَی خَلْقِهِ.
پس وارد شو و نزدیک قبر آن حضرت بایست، به طوری که رویت به جانب قبر و پشت به قبله باشی، آن گاه «صد مرتبه» «اَللهُ اَکبَرُ» بگو و بخوان:
السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ آدَمَ خَلِیفَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیدِ رُسُلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْمُتَّقِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْوَصِیینَ،
السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّراطُ الْمُسْتَقِیمُ؛ السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمُهَذَّبُ الْکرِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الرَّضِی الزَّکی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْبَدْرُ الْمُضِیءُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الْأَکبَرُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْفارُوقُ الْأَعْظَمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا السِّراجُ الْمُنِیرُ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْهُدی،
السَّلامُ عَلَیک یا عَلَمَ التُّقی، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ الْکبْری، السَّلامُ عَلَیک یا خاصَّةَ اللّهِ وَخالِصَتَهُ، وَأَمِینَ اللّهِ وَصَفْوَتَهُ، وَبابَ اللّهِ وَحُجَّتَهُ، وَمَعْدِنَ حُکمِ اللّهِ وَسِرِّهِ، وَعَیبَةَ عِلْمِ اللّهِ وَخازِنَهُ، وَسَفِیرَ اللّهِ فِی خَلْقِهِ،
أَشْهَدُ أَنَّک أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ؛ وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ، وَتَلَوْتَ الْکتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَبَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ، وَوَفَیتَ بِعَهْدِ اللّهِ، وَتَمَّتْ بِک کلِماتُ اللّهِ، وَجاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَنَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُو لِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ،
وَجُدْتَ بِنَفْسِک صابِراً مُحْتَسِباً مُجاهِداً عَنْ دِینِ اللّهِ، مُوَقِّیاً لِرَسُولِ اللّهِ، طالِباً مَا عِنْدَ اللّهِ، راغِباً فِیما وَعَدَ اللّهُ، وَمَضَیتَ لِلَّذِی کنْتَ عَلَیهِ شَهِیداً وَشاهِداً وَمَشْهُوداً، فَجَزاک اللّهُ عَنْ رَسُو لِهِ وَعَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ مِنْ صِدِّیقٍ أَفْضَلَ الْجَزاءِ؛
أَشْهَدُ أَنَّک کنْتَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَخْلَصَهُمْ إِیماناً، وَأَشَدَّهُمْ یقِیناً، وَأَخْوَفَهُمْ لِلّهِ، وَأَعْظَمَهُمْ عَناءً، وَأَحْوَطَهُمْ عَلَی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَفْضَلَهُمْ مَناقِبَ، وَأَکثَرَهُمْ سَوابِقَ، وَأَرْفَعَهُمْ دَرَجَةً، وَأَشْرَفَهُمْ مَنْزِلَةً، وَأَکرَمَهُمْ عَلَیهِ، فَقَوِیتَ حِینَ وَهَنُوا، وَلَزِمْتَ مِنْهَاجَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ،
وَ أَشْهَدُ أَنَّک کنْتَ خَلِیفَتَهُ حَقّاً، لَمْ تُنازَعْ بِرَغْمِ الْمُنافِقِینَ، وَغَیظِ الْکافِرِینَ، وَضِغْنِ الْفاسِقِینَ، وَقُمْتَ بِالْأَمْرِ حِینَ فَشِلُوا، وَنَطَقْتَ حِینَ تَتَعْتَعُوا، وَمَضَیتَ بِنُورِ اللّهِ إِذْ وَقَفُوا، فَمَنِ اتَّبَعَک فَقَدِ اهْتَدی، کنْتَ أَوَّلَهُمْ کلاماً، وَأَشَدَّهُمْ خِصاماً، وَأَصْوَبَهُمْ مَنْطِقاً، وَأَسَدَّهُمْ رَأْیاً، وَأَشْجَعَهُمْ قَلْباً، وَأَکثَرَهُمْ یقِیناً، وَأَحْسَنَهُمْ عَمَلاً وَأَعْرَفَهُمْ بِالْأُمُورِ؛
کنْتَ لِلْمُؤمِنِینَ أَباً رَحِیماً إِذْ صارُوا عَلَیک عِیالاً، فَحَمَلْتَ أَثْقالَ مَا عَنْهُ ضَعُفُوا، وَحَفِظْتَ مَا أَضاعُوا، وَرَعَیتَ مَا أَهْمَلُوا، وَشَمَّرْتَ إِذْ جَبَُنُوا، وَعَلَوْتَ إِذْ هَلِعُوا، وَصَبَرْتَ إِذْ جَزِعُوا، کنْتَ عَلَی الْکافِرِینَ عَذاباً صَبّاً وَغِلْظَةً وَغَیظاً، وَ لِلْمُؤْمِنِینَ غَیثاً وَخِصْباً وَعِلْماً،
لَمْ تُفْلَلْ حُجَّتُک، وَلَمْ یزِغْ قَلْبُک، وَلَمْ تَضْعُفْ بَصِیرَتُک، وَلَمْ تَجْبُنْ نَفْسُک، کنْتَ کالْجَبَلِ لَاتُحَرِّکهُ الْعَواصِفُ، وَلَا تُزِیلُهُ الْقَواصِفُ، کنْتَ کما قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ قَوِیاً فِی بَدَنِک، مُتَواضِعاً فِی نَفْسِک، عَظِیماً عِنْدَ اللّهِ، کبِیراً فِی الْأَرْضِ، جَلِیلاً فِی السَّماءِ؛
لَمْ یکنْ لِأَحَدٍ فِیک مَهْمَزٌ، وَلَا لِقائِلٍ فِیک مَغْمَزٌ، وَلَا لِخَلْقٍ فِیک مَطْمَعٌ، وَلَا لِأَحَدٍ عِنْدَک هَوادَةٌ، یوجَدُ الضَّعِیفُ الذَّلِیلُ عِنْدَک قَوِیاً عَزِیزاً حَتَّی تَأْخُذَ لَهُ بِحَقِّهِ، وَالْقَوِی الْعَزِیزُ عِنْدَک ضَعِیفاً حَتَّی تَأْخُذَ مِنْهُ الْحَقَّ، الْقَرِیبُ وَالْبَعِیدُ عِنْدَک فِی ذلِک سَواءٌ، شَأْنُک الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ، وَقَوْلُک حُکمٌ وَحَتْمٌ، وَأَمْرُک حِلْمٌ وَعَزْمٌ، وَرَأْیک عِلْمٌ وَحَزْمٌ،
اعْتَدَلَ بِک الدِّینُ، وَسَهُلَ بِک الْعَسِیرُ، وَأُطْفِئَتْ بِک النِّیرانُ، وَقَوِی بِک الْإِیمانُ، وَثَبَتَ بِک الْإِسْلامُ، وَهَدَّتْ مُصِیبَتُک الْأَنامَ، فَإِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ؛ لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ خالَفَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنِ افْتَری عَلَیک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ ظَلَمَک وَغَصَبَک حَقَّک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ، إِنَّا إِلَی اللّهِ مِنْهُمْ بُرآءُ، لَعَنَ اللّهُ أُمَّةً خالَفَتْک، وَجَحَدَتْ وِلایتَک، وَتَظاهَرَتْ عَلَیک وَقَتَلَتْک، وَحادَتْ عَنْک وَخَذَلَتْک، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی جَعَلَ النَّارَ مَثْواهُمْ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ.
أَشْهَدُ لَک یاوَلِی اللّهِ وَوَلِی رَسُولِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ وَالنَّصِیحَة، وَأَشْهَدُ أَنَّک حَبِیبُ اللّهِ وَبابُهُ، وَأَنَّک جَنْبُ اللّهِ وَوَجْهُهُ الَّذِی مِنْهُ یؤْتی، وَأَنَّک سَبِیلُ اللّهِ، وَأَنَّک عَبْدُ اللّهِ، وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، أَتَیتُک زائِراً لِعَظِیمِ حالِک وَمَنْزِلَتِک عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ، مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ بِزِیارَتِک، راغِباً إِلَیک فِی الشَّفاعَةِ؛
أَبْتَغِی بِشَفاعَتِک خَلاصَ نَفْسِی، مُتَعَوِّذاً بِک مِنَ النَّارِ، هارِباً مِنْ ذُنُوبِی الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلَی ظَهْرِی، فَزِعاً إِلَیک رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّی، أَتَیتُک أَسْتَشْفِعُ بِک یا مَوْلای إِلَی اللّهِ وَأَتَقَرَّبُ بِک إِلَیهِ لِیقْضِی بِک حَوائِجِی، فَاشْفَعْ لِی یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی اللّهِ فَإِنِّی عَبْدُ اللّهِ وَمَوْلاک وَزائِرُک وَلَک عِنْدَ اللّهِ الْمَقامُ الْمَعْلُومُ، وَالْجاهُ الْعَظِیمُ، وَالشَّأْنُ الْکبِیرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِّ عَلَی عَبْدِک وَأَمِینِک الْأَوْفی، وَعُرْوَتِک الْوُثْقی، وَیدِک الْعُلْیا، وَکلِمَتِک الْحُسْنی، وَحُجَّتِک عَلَی الْوَری، وَصِدِّیقِک الْأَکبَرِ، سَیدِ الْأَوْصِیاءِ، وَرُکنِ الْأَوْ لِیاءِ، وَعِمَادِ الْأَصْفِیاءِ، أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَیعْسُوبِ الْمُتَّقِینَ، وَقُدْوَةِ الصِّدِّیقِینَ، وَ إِمامِ الصَّالِحِینَ؛ الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ، وَالْمَفْطُومِ مِنَ الْخَلَلِ، وَالْمُهَذَّبِ مِنَ الْعَیبِ، وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرَّیبِ،
أَخِی نَبِیک، وَوَصِی رَسُولِک، وَالْبائِتِ عَلَی فِرَاشِهِ، وَالْمُوَاسِی لَهُ بِنَفْسِهِ، وَکاشِفِ الْکرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، الَّذِی جَعَلْتَهُ سَیفاً لِنُبُوَّتِهِ، وَمُعْجِزاً لِرِسَالَتِهِ، وَدَلالَةً واضِحَةً لِحُجَّتِهِ، وَحامِلاً لِرایتِهِ، وَوِقَایةً لِمُهْجَتِهِ، وَهادِیاً لِأُمَّتِهِ، وَیداً لِبَأْسِهِ، وَتاجاً لِرَأْسِهِ، وَباباً لِنَصْرِهِ، وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ حَتَّی هَزَمَ جُنُودَ الشِّرْک بِأَیدِک، وَأَبادَ عَساکرَ الْکفْرِ بِأَمْرِک، وَبَذَلَ نَفْسَهُ فِی مَرْضاتِک وَمَرْضاةِ رَسُولِک، وَجَعَلَها وَقْفاً عَلَی طاعَتِهِ، وَمَجِنّاً دُونَ نَکبَتِهِ، حَتَّی فاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ فِی کفِّهِ وَاسْتَلَبَ بَرْدَها وَمَسَحَهُ عَلَی وَجْهِهِ، وَأَعانَتْهُ مَلائِکتُک عَلَی غُسْلِهِ وَتَجْهِیزِهِ؛
وَصَلَّی عَلَیهِ وَواری شَخْصَهُ، وَقَضی دَینَهُ، وَأَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَلَزِمَ عَهْدَهُ، وَاحْتَذی مِثالَهُ، وَحَفِظَ وَصِیتَهُ، وَحِینَ وَجَدَ أَنْصاراً نَهَضَ مُسْتَقِلّاً بِأَعْباءِ الْخِلافَةِ، مُضْطَلِعاً بِأَثْقالِ الْإِمامَةِ، فَنَصَبَ رایةَ الْهُدَی فِی عِبَادِک، وَنَشَرَ ثَوْبَ الْأَمْنِ فِی بِلادِک، وَبَسَطَ الْعَدْلَ فِی بَرِیتِک، وَحَکمَ بِکتَابِک فِی خَلِیقَتِک، وَأَقامَ الْحُدُودَ، وَقَمَعَ الْجُحُودَ، وَقَوَّمَ الزَّیغَ، وَسَکنَ الْغَمْرَةَ، وَأَبادَ الْفَتْرَةَ، وَسَدَّ الْفُرْجَةَ، وَقَتَلَ النَّاکثَةَ وَالْقاسِطَةَ وَالْمارِقَةَ،
وَلَمْ یزَلْ عَلَی مِنْهاجِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ؛ وَوَتِیرَتِهِ، وَلُطْفِ شاکلَتِهِ، وَجَمالِ سِیرَتِهِ، مُقْتَدِیاً بِسُنَّتِهِ، مُتَعَلِّقاً بِهِمَّتِهِ، مُباشِراً لِطَرِیقَتِهِ، وَأَمْثِلَتُهُ نَصْبُ عَینَیهِ یحْمِلُ عِبَادَک عَلَیها وَیدْعُوهُمْ إِلَیها إِلی أَنْ خُضِبَتْ شَیبَتُهُ مِنْ دَمِ رَأْسِهِ.
اللّهُمَّ فَکما لَمْ یؤْثِرْ فِی طاعَتِک شَکاً عَلَی یقِینٍ، وَلَمْ یشْرِک بِک طَرْفَةَ عَینٍ صَلِّ عَلَیهِ صَلاةً زاکیةً نامِیةً یلْحَقُ بِهَا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ فِی جَنَّتِک، وَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیةً وَسَلاماً، وَآتِنا مِنْ لَدُنْک فِی مُوَالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْساناً وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً، إِنَّک ذُو الْفَضْلِ الْجَسِیمِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس ضریح را ببوس و طرف راست صورت خود را بر آن بگذار و پس از آن جانب چپ را، آنگاه به سوی قبله برگرد و نماز زیارت بخوان و پس از نماز هرچه خواهی دعا کن و بعد از گفتن «تسبیح حضرت فاطمه زهرا»(سلام الله علیها) بگو:
اللّهُمَّ إِنَّک بَشَّرْتَنِی عَلَی لِسانِ نَبِیک وَرَسُولِک مُحَمَّدٍ صَلَواتُک عَلَیهِ وَآلِهِ فَقُلْتَ: «وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»، اللّهُمَّ وَ إِنِّی مُؤْمِنٌ بِجَمِیعِ أَنْبِیائِک وَرُسُلِک صَلَواتُک عَلَیهِمْ، فَلَا تَقِفْنِی بَعْدَ مَعْرِفَتِهِمْ مَوْقِفاً تَفْضَحُنِی فِیهِ عَلَی رُؤُوسِ الْأَشْهادِ، بَلْ قِفْنِی مَعَهُمْ وَتَوَفَّنِی عَلَی التَّصْدِیقِ بِهِمْ. اللّهُمَّ وَأَنْتَ خَصَصْتَهُمْ بِکرامَتِک، وَأَمَرْتَنِی بِاتِّباعِهِمْ،
اللّهُمَّ وَ إِنِّی عَبْدُک وَزائِرُک مُتَقَرِّباً إِلَیک بِزِیارَةِ أَخِی رَسُولِک وَعَلَی کلِّ مَأْتِی وَمَزُورٍ حَقٌّ لِمَنْ أَتاهُ وَزارَهُ، وَأَنْتَ خَیرُ مَأْتِی، وَأَکرَمُ مَزُورٍ، فَأَسْأَلُک یا اللّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا جَوادُ یا ماجِدُ یا أَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ وَلَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ وَلَمْ یتَّخِذْ صاحِبَةً وَلَا وَلَداً أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ وَأَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَک إِیای مِنْ زِیارَتِی أَخا رَسُولِک فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَأَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یسارِعُ فِی الْخَیراتِ وَیدْعُوک رَغَباً وَرَهَباً، وَتَجْعَلَنِی لَک مِنَ الْخاشِعِینَ.
اللّهُمَّ إِنَّک مَنَنْتَ عَلَی بِزِیارَةِ مَوْلای عَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ وَوِلایتِهِ وَمَعْرِفَتِهِ فَاجْعَلْنِی مِمَّنْ ینْصُرُهُ وَینْتَصِرُ بِهِ، وَمُنَّ عَلَی بِنَصْرِک لِدِینِک. اللّهُمَّ وَاجْعَلْنِی مِنْ شِیعَتِهِ، وَتَوَفَّنِی عَلَی دِینِهِ. اللّهُمَّ أَوْجِبْ لِی مِنَ الرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْمَغْفِرَةِ وَالْإِحْسانِ وَالرِّزْقِ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیبِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحمَ الرَّاحِمِینَ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.
نویسنده گوید: در روایت معتبر آمده که حضرت خضر(علیه السلام) روز شهادت امیرمؤمنان گریه کنان و استرجاع [إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ] گویان به شتاب آمد و بر در خانه آن حضرت ایستاد، پس گفت:
رَحِمَک اللّهُ یا أَبَا الْحَسَنِ، کنْتَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَخْلَصَهُمْ إِیماناً، وَأَشَدَّهُمْ یقِیناً، وَأَخْوَفَهُمْ لِلّهِ.
و بسیاری از فضائل آن حضرت را نزدیک به این عباراتی که در همین زیارت است برشمرد؛ پس اگر در این روز یعنی روز شهادت هم خوانده شود مناسب است و اصل آن کلمات را که به جای زیارت روز شهادت است در کتاب «هدیة» ذکر کرده ام، هرکه خواهد به آن کتاب مراجعه کند.
بدان که ما پیش از این در ضمن اعمال شب مبعث کلامی از «سفرنامه ابن بطوطه» نقل کردیم که به این روضه شریفه (صلوات اللّه علی مشرّفها) مربوط بود، شایسته است به آنجا رجوع شود.
اوّل:
«زیارت رجبیه»: «الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِیائِهِ..» که در اعمال ماه رجب گذشت و آن زیارتی است که در ماه رجب، در هر یک از مشاهد مشرّفه خوانده می شود، ولی صاحب کتاب «مزار قدیم» و شیخ محمّد بن مشهدی آن را نیز از زیارت ویژۀ شب مبعث شمرده اند، چون آن زیارت را خواندی فرموده اند: بعد از آن دو رکعت نماز زیارت بخوان و هرچه خواهی دعا کن.
دوم:
زیارت «السَّلامُ عَلَی أَبِی الْأَئِمَّةِ وَمَعْدِنِ النُّبُوَّةِ..» است که علاّمه مجلسی آن را زیارت هفتم کتاب «تحفه» قرار داده است؛ و صاحب کتاب «مزار قدیم» گفته است مختص به شب بیست وهفتم رجب است، چنان که ما آن را در «هدیة الزائر» ذکر کردیم.
سوم:
زیارتی است که شیخ مفید و سید و شهید نقل کرده اند، به این صورت که چون در شب مبعث یا روز آن، خواستی امیرمؤمنان را زیارت کنی، بر در بارگاه شریفش مقابل قبر آن حضرت بایست و بگو:
أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیک لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَأَنَّ عَلِی بْنَ أَبِی طالِبٍ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَبْدُاللّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ، وَأَنَّ الْأَئِمَّةَ الطَّاهِرِینَ مِنْ وَُلَْدِهِ حُجَجُ اللّهِ عَلَی خَلْقِهِ.
پس وارد شو و نزدیک قبر آن حضرت بایست، به طوری که رویت به جانب قبر و پشت به قبله باشی، آن گاه «صد مرتبه» «اَللهُ اَکبَرُ» بگو و بخوان:
السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ آدَمَ خَلِیفَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیدِ رُسُلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْمُتَّقِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْوَصِیینَ،
السَّلامُ عَلَیک یا وَصِی رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِلْمِ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّراطُ الْمُسْتَقِیمُ؛ السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمُهَذَّبُ الْکرِیمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الرَّضِی الزَّکی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْبَدْرُ الْمُضِیءُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الْأَکبَرُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْفارُوقُ الْأَعْظَمُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا السِّراجُ الْمُنِیرُ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْهُدی،
السَّلامُ عَلَیک یا عَلَمَ التُّقی، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ الْکبْری، السَّلامُ عَلَیک یا خاصَّةَ اللّهِ وَخالِصَتَهُ، وَأَمِینَ اللّهِ وَصَفْوَتَهُ، وَبابَ اللّهِ وَحُجَّتَهُ، وَمَعْدِنَ حُکمِ اللّهِ وَسِرِّهِ، وَعَیبَةَ عِلْمِ اللّهِ وَخازِنَهُ، وَسَفِیرَ اللّهِ فِی خَلْقِهِ،
أَشْهَدُ أَنَّک أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ؛ وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ، وَتَلَوْتَ الْکتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَبَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ، وَوَفَیتَ بِعَهْدِ اللّهِ، وَتَمَّتْ بِک کلِماتُ اللّهِ، وَجاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَنَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُو لِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ،
وَجُدْتَ بِنَفْسِک صابِراً مُحْتَسِباً مُجاهِداً عَنْ دِینِ اللّهِ، مُوَقِّیاً لِرَسُولِ اللّهِ، طالِباً مَا عِنْدَ اللّهِ، راغِباً فِیما وَعَدَ اللّهُ، وَمَضَیتَ لِلَّذِی کنْتَ عَلَیهِ شَهِیداً وَشاهِداً وَمَشْهُوداً، فَجَزاک اللّهُ عَنْ رَسُو لِهِ وَعَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ مِنْ صِدِّیقٍ أَفْضَلَ الْجَزاءِ؛
أَشْهَدُ أَنَّک کنْتَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَخْلَصَهُمْ إِیماناً، وَأَشَدَّهُمْ یقِیناً، وَأَخْوَفَهُمْ لِلّهِ، وَأَعْظَمَهُمْ عَناءً، وَأَحْوَطَهُمْ عَلَی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَفْضَلَهُمْ مَناقِبَ، وَأَکثَرَهُمْ سَوابِقَ، وَأَرْفَعَهُمْ دَرَجَةً، وَأَشْرَفَهُمْ مَنْزِلَةً، وَأَکرَمَهُمْ عَلَیهِ، فَقَوِیتَ حِینَ وَهَنُوا، وَلَزِمْتَ مِنْهَاجَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ،
وَ أَشْهَدُ أَنَّک کنْتَ خَلِیفَتَهُ حَقّاً، لَمْ تُنازَعْ بِرَغْمِ الْمُنافِقِینَ، وَغَیظِ الْکافِرِینَ، وَضِغْنِ الْفاسِقِینَ، وَقُمْتَ بِالْأَمْرِ حِینَ فَشِلُوا، وَنَطَقْتَ حِینَ تَتَعْتَعُوا، وَمَضَیتَ بِنُورِ اللّهِ إِذْ وَقَفُوا، فَمَنِ اتَّبَعَک فَقَدِ اهْتَدی، کنْتَ أَوَّلَهُمْ کلاماً، وَأَشَدَّهُمْ خِصاماً، وَأَصْوَبَهُمْ مَنْطِقاً، وَأَسَدَّهُمْ رَأْیاً، وَأَشْجَعَهُمْ قَلْباً، وَأَکثَرَهُمْ یقِیناً، وَأَحْسَنَهُمْ عَمَلاً وَأَعْرَفَهُمْ بِالْأُمُورِ؛
کنْتَ لِلْمُؤمِنِینَ أَباً رَحِیماً إِذْ صارُوا عَلَیک عِیالاً، فَحَمَلْتَ أَثْقالَ مَا عَنْهُ ضَعُفُوا، وَحَفِظْتَ مَا أَضاعُوا، وَرَعَیتَ مَا أَهْمَلُوا، وَشَمَّرْتَ إِذْ جَبَُنُوا، وَعَلَوْتَ إِذْ هَلِعُوا، وَصَبَرْتَ إِذْ جَزِعُوا، کنْتَ عَلَی الْکافِرِینَ عَذاباً صَبّاً وَغِلْظَةً وَغَیظاً، وَ لِلْمُؤْمِنِینَ غَیثاً وَخِصْباً وَعِلْماً،
لَمْ تُفْلَلْ حُجَّتُک، وَلَمْ یزِغْ قَلْبُک، وَلَمْ تَضْعُفْ بَصِیرَتُک، وَلَمْ تَجْبُنْ نَفْسُک، کنْتَ کالْجَبَلِ لَاتُحَرِّکهُ الْعَواصِفُ، وَلَا تُزِیلُهُ الْقَواصِفُ، کنْتَ کما قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ قَوِیاً فِی بَدَنِک، مُتَواضِعاً فِی نَفْسِک، عَظِیماً عِنْدَ اللّهِ، کبِیراً فِی الْأَرْضِ، جَلِیلاً فِی السَّماءِ؛
لَمْ یکنْ لِأَحَدٍ فِیک مَهْمَزٌ، وَلَا لِقائِلٍ فِیک مَغْمَزٌ، وَلَا لِخَلْقٍ فِیک مَطْمَعٌ، وَلَا لِأَحَدٍ عِنْدَک هَوادَةٌ، یوجَدُ الضَّعِیفُ الذَّلِیلُ عِنْدَک قَوِیاً عَزِیزاً حَتَّی تَأْخُذَ لَهُ بِحَقِّهِ، وَالْقَوِی الْعَزِیزُ عِنْدَک ضَعِیفاً حَتَّی تَأْخُذَ مِنْهُ الْحَقَّ، الْقَرِیبُ وَالْبَعِیدُ عِنْدَک فِی ذلِک سَواءٌ، شَأْنُک الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ، وَقَوْلُک حُکمٌ وَحَتْمٌ، وَأَمْرُک حِلْمٌ وَعَزْمٌ، وَرَأْیک عِلْمٌ وَحَزْمٌ،
اعْتَدَلَ بِک الدِّینُ، وَسَهُلَ بِک الْعَسِیرُ، وَأُطْفِئَتْ بِک النِّیرانُ، وَقَوِی بِک الْإِیمانُ، وَثَبَتَ بِک الْإِسْلامُ، وَهَدَّتْ مُصِیبَتُک الْأَنامَ، فَإِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ؛ لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ خالَفَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنِ افْتَری عَلَیک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ ظَلَمَک وَغَصَبَک حَقَّک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِک فَرَضِی بِهِ، إِنَّا إِلَی اللّهِ مِنْهُمْ بُرآءُ، لَعَنَ اللّهُ أُمَّةً خالَفَتْک، وَجَحَدَتْ وِلایتَک، وَتَظاهَرَتْ عَلَیک وَقَتَلَتْک، وَحادَتْ عَنْک وَخَذَلَتْک، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی جَعَلَ النَّارَ مَثْواهُمْ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ.
أَشْهَدُ لَک یاوَلِی اللّهِ وَوَلِی رَسُولِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ بِالْبَلاغِ وَالْأَداءِ وَالنَّصِیحَة، وَأَشْهَدُ أَنَّک حَبِیبُ اللّهِ وَبابُهُ، وَأَنَّک جَنْبُ اللّهِ وَوَجْهُهُ الَّذِی مِنْهُ یؤْتی، وَأَنَّک سَبِیلُ اللّهِ، وَأَنَّک عَبْدُ اللّهِ، وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، أَتَیتُک زائِراً لِعَظِیمِ حالِک وَمَنْزِلَتِک عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ، مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ بِزِیارَتِک، راغِباً إِلَیک فِی الشَّفاعَةِ؛
أَبْتَغِی بِشَفاعَتِک خَلاصَ نَفْسِی، مُتَعَوِّذاً بِک مِنَ النَّارِ، هارِباً مِنْ ذُنُوبِی الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلَی ظَهْرِی، فَزِعاً إِلَیک رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّی، أَتَیتُک أَسْتَشْفِعُ بِک یا مَوْلای إِلَی اللّهِ وَأَتَقَرَّبُ بِک إِلَیهِ لِیقْضِی بِک حَوائِجِی، فَاشْفَعْ لِی یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی اللّهِ فَإِنِّی عَبْدُ اللّهِ وَمَوْلاک وَزائِرُک وَلَک عِنْدَ اللّهِ الْمَقامُ الْمَعْلُومُ، وَالْجاهُ الْعَظِیمُ، وَالشَّأْنُ الْکبِیرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِّ عَلَی عَبْدِک وَأَمِینِک الْأَوْفی، وَعُرْوَتِک الْوُثْقی، وَیدِک الْعُلْیا، وَکلِمَتِک الْحُسْنی، وَحُجَّتِک عَلَی الْوَری، وَصِدِّیقِک الْأَکبَرِ، سَیدِ الْأَوْصِیاءِ، وَرُکنِ الْأَوْ لِیاءِ، وَعِمَادِ الْأَصْفِیاءِ، أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَیعْسُوبِ الْمُتَّقِینَ، وَقُدْوَةِ الصِّدِّیقِینَ، وَ إِمامِ الصَّالِحِینَ؛ الْمَعْصُومِ مِنَ الزَّلَلِ، وَالْمَفْطُومِ مِنَ الْخَلَلِ، وَالْمُهَذَّبِ مِنَ الْعَیبِ، وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرَّیبِ،
أَخِی نَبِیک، وَوَصِی رَسُولِک، وَالْبائِتِ عَلَی فِرَاشِهِ، وَالْمُوَاسِی لَهُ بِنَفْسِهِ، وَکاشِفِ الْکرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، الَّذِی جَعَلْتَهُ سَیفاً لِنُبُوَّتِهِ، وَمُعْجِزاً لِرِسَالَتِهِ، وَدَلالَةً واضِحَةً لِحُجَّتِهِ، وَحامِلاً لِرایتِهِ، وَوِقَایةً لِمُهْجَتِهِ، وَهادِیاً لِأُمَّتِهِ، وَیداً لِبَأْسِهِ، وَتاجاً لِرَأْسِهِ، وَباباً لِنَصْرِهِ، وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ حَتَّی هَزَمَ جُنُودَ الشِّرْک بِأَیدِک، وَأَبادَ عَساکرَ الْکفْرِ بِأَمْرِک، وَبَذَلَ نَفْسَهُ فِی مَرْضاتِک وَمَرْضاةِ رَسُولِک، وَجَعَلَها وَقْفاً عَلَی طاعَتِهِ، وَمَجِنّاً دُونَ نَکبَتِهِ، حَتَّی فاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ فِی کفِّهِ وَاسْتَلَبَ بَرْدَها وَمَسَحَهُ عَلَی وَجْهِهِ، وَأَعانَتْهُ مَلائِکتُک عَلَی غُسْلِهِ وَتَجْهِیزِهِ؛
وَصَلَّی عَلَیهِ وَواری شَخْصَهُ، وَقَضی دَینَهُ، وَأَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَلَزِمَ عَهْدَهُ، وَاحْتَذی مِثالَهُ، وَحَفِظَ وَصِیتَهُ، وَحِینَ وَجَدَ أَنْصاراً نَهَضَ مُسْتَقِلّاً بِأَعْباءِ الْخِلافَةِ، مُضْطَلِعاً بِأَثْقالِ الْإِمامَةِ، فَنَصَبَ رایةَ الْهُدَی فِی عِبَادِک، وَنَشَرَ ثَوْبَ الْأَمْنِ فِی بِلادِک، وَبَسَطَ الْعَدْلَ فِی بَرِیتِک، وَحَکمَ بِکتَابِک فِی خَلِیقَتِک، وَأَقامَ الْحُدُودَ، وَقَمَعَ الْجُحُودَ، وَقَوَّمَ الزَّیغَ، وَسَکنَ الْغَمْرَةَ، وَأَبادَ الْفَتْرَةَ، وَسَدَّ الْفُرْجَةَ، وَقَتَلَ النَّاکثَةَ وَالْقاسِطَةَ وَالْمارِقَةَ،
وَلَمْ یزَلْ عَلَی مِنْهاجِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ؛ وَوَتِیرَتِهِ، وَلُطْفِ شاکلَتِهِ، وَجَمالِ سِیرَتِهِ، مُقْتَدِیاً بِسُنَّتِهِ، مُتَعَلِّقاً بِهِمَّتِهِ، مُباشِراً لِطَرِیقَتِهِ، وَأَمْثِلَتُهُ نَصْبُ عَینَیهِ یحْمِلُ عِبَادَک عَلَیها وَیدْعُوهُمْ إِلَیها إِلی أَنْ خُضِبَتْ شَیبَتُهُ مِنْ دَمِ رَأْسِهِ.
اللّهُمَّ فَکما لَمْ یؤْثِرْ فِی طاعَتِک شَکاً عَلَی یقِینٍ، وَلَمْ یشْرِک بِک طَرْفَةَ عَینٍ صَلِّ عَلَیهِ صَلاةً زاکیةً نامِیةً یلْحَقُ بِهَا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ فِی جَنَّتِک، وَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِیةً وَسَلاماً، وَآتِنا مِنْ لَدُنْک فِی مُوَالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْساناً وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً، إِنَّک ذُو الْفَضْلِ الْجَسِیمِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس ضریح را ببوس و طرف راست صورت خود را بر آن بگذار و پس از آن جانب چپ را، آنگاه به سوی قبله برگرد و نماز زیارت بخوان و پس از نماز هرچه خواهی دعا کن و بعد از گفتن «تسبیح حضرت فاطمه زهرا»(سلام الله علیها) بگو:
اللّهُمَّ إِنَّک بَشَّرْتَنِی عَلَی لِسانِ نَبِیک وَرَسُولِک مُحَمَّدٍ صَلَواتُک عَلَیهِ وَآلِهِ فَقُلْتَ: «وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»، اللّهُمَّ وَ إِنِّی مُؤْمِنٌ بِجَمِیعِ أَنْبِیائِک وَرُسُلِک صَلَواتُک عَلَیهِمْ، فَلَا تَقِفْنِی بَعْدَ مَعْرِفَتِهِمْ مَوْقِفاً تَفْضَحُنِی فِیهِ عَلَی رُؤُوسِ الْأَشْهادِ، بَلْ قِفْنِی مَعَهُمْ وَتَوَفَّنِی عَلَی التَّصْدِیقِ بِهِمْ. اللّهُمَّ وَأَنْتَ خَصَصْتَهُمْ بِکرامَتِک، وَأَمَرْتَنِی بِاتِّباعِهِمْ،
اللّهُمَّ وَ إِنِّی عَبْدُک وَزائِرُک مُتَقَرِّباً إِلَیک بِزِیارَةِ أَخِی رَسُولِک وَعَلَی کلِّ مَأْتِی وَمَزُورٍ حَقٌّ لِمَنْ أَتاهُ وَزارَهُ، وَأَنْتَ خَیرُ مَأْتِی، وَأَکرَمُ مَزُورٍ، فَأَسْأَلُک یا اللّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا جَوادُ یا ماجِدُ یا أَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ وَلَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ وَلَمْ یتَّخِذْ صاحِبَةً وَلَا وَلَداً أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ وَأَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَک إِیای مِنْ زِیارَتِی أَخا رَسُولِک فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَأَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یسارِعُ فِی الْخَیراتِ وَیدْعُوک رَغَباً وَرَهَباً، وَتَجْعَلَنِی لَک مِنَ الْخاشِعِینَ.
اللّهُمَّ إِنَّک مَنَنْتَ عَلَی بِزِیارَةِ مَوْلای عَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ وَوِلایتِهِ وَمَعْرِفَتِهِ فَاجْعَلْنِی مِمَّنْ ینْصُرُهُ وَینْتَصِرُ بِهِ، وَمُنَّ عَلَی بِنَصْرِک لِدِینِک. اللّهُمَّ وَاجْعَلْنِی مِنْ شِیعَتِهِ، وَتَوَفَّنِی عَلَی دِینِهِ. اللّهُمَّ أَوْجِبْ لِی مِنَ الرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْمَغْفِرَةِ وَالْإِحْسانِ وَالرِّزْقِ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیبِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحمَ الرَّاحِمِینَ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.
نویسنده گوید: در روایت معتبر آمده که حضرت خضر(علیه السلام) روز شهادت امیرمؤمنان گریه کنان و استرجاع [إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ] گویان به شتاب آمد و بر در خانه آن حضرت ایستاد، پس گفت:
رَحِمَک اللّهُ یا أَبَا الْحَسَنِ، کنْتَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَخْلَصَهُمْ إِیماناً، وَأَشَدَّهُمْ یقِیناً، وَأَخْوَفَهُمْ لِلّهِ.
و بسیاری از فضائل آن حضرت را نزدیک به این عباراتی که در همین زیارت است برشمرد؛ پس اگر در این روز یعنی روز شهادت هم خوانده شود مناسب است و اصل آن کلمات را که به جای زیارت روز شهادت است در کتاب «هدیة» ذکر کرده ام، هرکه خواهد به آن کتاب مراجعه کند.
بدان که ما پیش از این در ضمن اعمال شب مبعث کلامی از «سفرنامه ابن بطوطه» نقل کردیم که به این روضه شریفه (صلوات اللّه علی مشرّفها) مربوط بود، شایسته است به آنجا رجوع شود.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
فضیلت مسجد کوفه
آگاه باش که کوفه یکی از آن چهار شهری است که حق تعالی آن را اختیار فرموده و «طور سینین» تفسیر به آن شده و در روایت آمده است که: کوفه حرم خدا و حرم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و حرم امیرمؤمنان است و یک درهم صدقه در آن، به صد درهم در جای دیگر و دو رکعت نماز در آن به صدر رکعت محاسبه می شود.
فضیلت مسجد کوفه زیاده از آن است که ذکر شود و در بیان شرافت آن کافی است که یکی از چهار مسجدی است که شایسته است برای درک فیوضاتشان به شتاب به سوی آن ها کوچ کرد و یکی از محل هایی است که مسافر، بین قصر و اتمام نماز در آن آزاد است و نماز واجب در آن برابر حجّ مقبول و معادل هزار نماز است که در جای دیگر خوانده شود.
در روایات وارد شده است که: مسجد کوفه محلّ نماز پیامبران است و جایگاه نماز حضرت مهدی(عج) خواهد شد و در روایتی است: که هزار پیامبر و هزار جانشین پیامبر در آن، نماز خوانده اند و از بعضی روایات استفاده می شود که مسجد کوفه از مسجد اقصی که در بیت المقدس است برتر است.
ابن قولویه از حضرت امام باقر(علیه السلام) روایت کرده: اگر مردم بدانند مسجد کوفه چه اندازه فضیلت دارد، هر آینه از شهرهای دور، تهیه زاد و راحله کنند و به سوی این مسجد بیایند و نیز فرمود: نماز واجب در آن، برابر است با حجّ مقبول و نماز مستحب برابر است با عمره مقبوله، به بیان روایت دیگر نماز واجب و مستحبّ در آن همانند حج و عمره ای است که با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بجا آورده شود.
شیخ کلینی و غیر او از بزرگان روایت کرده اند از هارون بن خارجه که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: ای هارون بین تو و مسجد کوفه چه اندازه مسافت است، یک میل می شود؟ گفتم: نه؛ فرمود: همه نمازهای خود را در آنجا می خوانی؟ گفتم نه؛ فرمود: اگر من نزدیک آن مسجد بودم امید داشتم از من یک نماز در آن فوت نمی شد؛ هیچ می دانی که برتری و مزیت آن مکان چیست؟
نبوده بنده ی صالحی نه پیامبری مگر آنکه در مسجد کوفه نماز خوانده، حتی در شبی که رسول خدا را به معراج می بردند، جبرئیل به آن حضرت عرضه داشت: می دانی کجایی؟ اکنون در برابر مسجد کوفه ای؛ فرمود: از پروردگارم اجازه بخواه تا در آن مسجد بروم و دو رکعت نماز بخوانم؛ جبرئیل از حضرت حق اذن خواست، حق تعالی مرحمت فرمود، پس آن حضرت را فرود آورد و در آن دو رکعت نماز خواند.
به درستی که جانب راست آن باغی است از باغ های بهشت و وسط آن باغی از باغ های بهشت و پشت آن باغی از باغ های بهشت، همانا نماز واجب در آن برابر است با هزار نماز و نماز مستحب در آن برابر است با پانصد نماز و نشستن در آن، بدون تلاوت قرآن و ذکر، عبادت است و اگر مردم بدانند چه اندازه فضیلت در آن است به سوی آن بیایند، گرچه به روش کودکان خود را به زمین کشند؛
و در روایت دیگر آمده: نماز واجب در آن برابر حج است و نماز مستحب به اندازه عمره و در «ذیل زیارت هفتم» حضرت امیر اشاره به برتری و مزیت این مسجد شریف گذشت و از پاره ای روایات استفاده می شود که جانب راست این مسجد از جانب چپ آن افضل است.
فضیلت مسجد کوفه زیاده از آن است که ذکر شود و در بیان شرافت آن کافی است که یکی از چهار مسجدی است که شایسته است برای درک فیوضاتشان به شتاب به سوی آن ها کوچ کرد و یکی از محل هایی است که مسافر، بین قصر و اتمام نماز در آن آزاد است و نماز واجب در آن برابر حجّ مقبول و معادل هزار نماز است که در جای دیگر خوانده شود.
در روایات وارد شده است که: مسجد کوفه محلّ نماز پیامبران است و جایگاه نماز حضرت مهدی(عج) خواهد شد و در روایتی است: که هزار پیامبر و هزار جانشین پیامبر در آن، نماز خوانده اند و از بعضی روایات استفاده می شود که مسجد کوفه از مسجد اقصی که در بیت المقدس است برتر است.
ابن قولویه از حضرت امام باقر(علیه السلام) روایت کرده: اگر مردم بدانند مسجد کوفه چه اندازه فضیلت دارد، هر آینه از شهرهای دور، تهیه زاد و راحله کنند و به سوی این مسجد بیایند و نیز فرمود: نماز واجب در آن، برابر است با حجّ مقبول و نماز مستحب برابر است با عمره مقبوله، به بیان روایت دیگر نماز واجب و مستحبّ در آن همانند حج و عمره ای است که با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بجا آورده شود.
شیخ کلینی و غیر او از بزرگان روایت کرده اند از هارون بن خارجه که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: ای هارون بین تو و مسجد کوفه چه اندازه مسافت است، یک میل می شود؟ گفتم: نه؛ فرمود: همه نمازهای خود را در آنجا می خوانی؟ گفتم نه؛ فرمود: اگر من نزدیک آن مسجد بودم امید داشتم از من یک نماز در آن فوت نمی شد؛ هیچ می دانی که برتری و مزیت آن مکان چیست؟
نبوده بنده ی صالحی نه پیامبری مگر آنکه در مسجد کوفه نماز خوانده، حتی در شبی که رسول خدا را به معراج می بردند، جبرئیل به آن حضرت عرضه داشت: می دانی کجایی؟ اکنون در برابر مسجد کوفه ای؛ فرمود: از پروردگارم اجازه بخواه تا در آن مسجد بروم و دو رکعت نماز بخوانم؛ جبرئیل از حضرت حق اذن خواست، حق تعالی مرحمت فرمود، پس آن حضرت را فرود آورد و در آن دو رکعت نماز خواند.
به درستی که جانب راست آن باغی است از باغ های بهشت و وسط آن باغی از باغ های بهشت و پشت آن باغی از باغ های بهشت، همانا نماز واجب در آن برابر است با هزار نماز و نماز مستحب در آن برابر است با پانصد نماز و نشستن در آن، بدون تلاوت قرآن و ذکر، عبادت است و اگر مردم بدانند چه اندازه فضیلت در آن است به سوی آن بیایند، گرچه به روش کودکان خود را به زمین کشند؛
و در روایت دیگر آمده: نماز واجب در آن برابر حج است و نماز مستحب به اندازه عمره و در «ذیل زیارت هفتم» حضرت امیر اشاره به برتری و مزیت این مسجد شریف گذشت و از پاره ای روایات استفاده می شود که جانب راست این مسجد از جانب چپ آن افضل است.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
اعمال دکة القضاء و بیت الطشت در مسجد کوفه
بدان که «دکة القضا» نیمکتی در مسجد کوفه بوده که امیرمؤمنان روی آن می نشستند و قضاوت می کردند و در آن محلّ ستون کوتاهی وجود داشت که بر آن آیه کریمه «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» نوشته شده بود؛ و بیت الطشت همان جایی است که معجزه امیرمؤمنان در حق آن دختر ظاهر شد.
دختر بی شوهری که بر اثر نشستن میان آب، زالویی در شکمش وارد شد و اندک اندک از مکیدن خون بزرگ و شکم دختر را مانند شکم زن حامله کرد؛ برادران دختر به او گمان فرزنددار شدن از راه نامشروع بردند و درصدد کشتن او برآمدند؛ برای قضاوت این مشکل نزد امیرمؤمنان آمدند، حضرت دستور داد در طرفی از مسجد پرده کشیدند و آن دختر را پشت پرده نشاندند، سپس قابله کوفه را دستور داد، آن دختر را معاینه کند.
زن قابله پس از معاینه عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین، این دختر آبستن است و فرزندی در رحم دارد، حضرت دستور داد طشتی پر از لجن آوردند و دختر را روی آن قرار دادند، زالو وقتی بوی لجن شنید از شکم دختر بیرون آمد. در بعضی از روایات است که حضرت دست دراز کرد و از کوه های شام قطعه برفی حاضر کرد و در آن طشت نهاد تا زالو از شکم دختر بیرون آمد.
بدان که مشهور در ترتیب اعمال مسجد آن است که پس از اعمال ستون چهارم به وسط مسجد می روند و اعمال آنجا را بجا می آورند و اعمال «دکة القضاء» و «بیت الطشت» را در پایان همه اعمال پس از فراغت از دکه امام صادق(علیه السلام) به جا می آورند. امّا این فقیر به همان ترتیبی که سید ابن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» و علاّمه مجلسی در «بحار» و شیخ خضر در کتاب «مزار» نقل کرده اند ذکر می کنم. اگر کسی بخواهد به ترتیب مشهور عمل نماید، اعمال دکة القضا و بیت الطشت را بعد از اعمال ستون چهارم بجا نیاورد.
در هر صورت به سوی دکة القضا برو و در آن محلّ دو رکعت نماز، به «حمد» و هر سوره که خواهی بخوان، چون فارغ شدی، «تسبیح حضرت زهرا» را بجای آور و بگو:
یا مالِکی وَمُمَلِّکی وَمُتَغَمِّدِی بِالنِّعَمِ الْجِسامِ مِنْ غَیرِ اسْتِحْقاقٍ، وَجْهِی خاضِعٌ لِمَا تَعْلُوهُ الْأَقْدامُ لِجَلالِ وَجْهِک الْکرِیمِ لَاتَجْعَلْ هذِهِ الشِّدَّةَ وَلَا هذِهِ الْمِحْنَةَ مُتَّصِلَةً بِاسْتِیصالِ الشَّأْفَةِ، وَامْنَحْنِی مِنْ فَضْلِک مَا لَمْ تَمْنَحْ بِهِ أَحَداً مِنْ غَیرِ مَسْأَلَةٍ، أنْتَ الْقَدِیمُ الْأَوَّلُ الَّذِی لَمْ تَزَلْ وَلَا تَزالُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، وَزَک عَمَلِی، وَبارِک لِی فِی أَجَلِی، وَاجْعَلْنِی مِنْ عُتَقائِک وَطُلَقائِک مِنَ النَّارِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
این محلّ متصّل به دکة القضا است. در این جایگاه دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام و تسبیح حضرت بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی ذَخَرْتُ تَوْحِیدِی إِیاک، وَمَعْرِفَتِی بِک، وَ إِخْلاصِی لَک، وَ إِقْرارِی بِرُبُوبِیتِک، وَذَخَرْتُ وِلایةَ مَنْ أَنْعَمْتَ عَلَی بِمَعْرِفَتِهِمْ مِنْ بَرِیتِک مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ لِیوْمِ فَزَعِی إِلَیک عاجِلاً وآجِلاً، وَقَدْ فَزِعْتُ إِلَیک وَ إِلَیهِمْ یا مَوْلای فِی هذَا الْیوْمِ وَفِی مَوْقِفِی هذَا وَسَأَلْتُک مَادَّتِی مِنْ نِعْمَتِک وَ إِزاحَةَ مَا أَخْشاهُ مِنْ نِقْمَتِک، وَالْبَرَکةَ فِیما رَزَقْتَنِیهِ، وَتَحْصِینَ صَدْرِی مِنْ کلِّ هَمٍّ وَجائِحَةٍ وَمَعْصِیةٍ فِی دِینِی وَدُنْیای وَآخِرَتِی، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
روایت شده که امام صادق(علیه السلام) در بیت الطشت دو رکعت نماز بجا آوردند.
دختر بی شوهری که بر اثر نشستن میان آب، زالویی در شکمش وارد شد و اندک اندک از مکیدن خون بزرگ و شکم دختر را مانند شکم زن حامله کرد؛ برادران دختر به او گمان فرزنددار شدن از راه نامشروع بردند و درصدد کشتن او برآمدند؛ برای قضاوت این مشکل نزد امیرمؤمنان آمدند، حضرت دستور داد در طرفی از مسجد پرده کشیدند و آن دختر را پشت پرده نشاندند، سپس قابله کوفه را دستور داد، آن دختر را معاینه کند.
زن قابله پس از معاینه عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین، این دختر آبستن است و فرزندی در رحم دارد، حضرت دستور داد طشتی پر از لجن آوردند و دختر را روی آن قرار دادند، زالو وقتی بوی لجن شنید از شکم دختر بیرون آمد. در بعضی از روایات است که حضرت دست دراز کرد و از کوه های شام قطعه برفی حاضر کرد و در آن طشت نهاد تا زالو از شکم دختر بیرون آمد.
بدان که مشهور در ترتیب اعمال مسجد آن است که پس از اعمال ستون چهارم به وسط مسجد می روند و اعمال آنجا را بجا می آورند و اعمال «دکة القضاء» و «بیت الطشت» را در پایان همه اعمال پس از فراغت از دکه امام صادق(علیه السلام) به جا می آورند. امّا این فقیر به همان ترتیبی که سید ابن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» و علاّمه مجلسی در «بحار» و شیخ خضر در کتاب «مزار» نقل کرده اند ذکر می کنم. اگر کسی بخواهد به ترتیب مشهور عمل نماید، اعمال دکة القضا و بیت الطشت را بعد از اعمال ستون چهارم بجا نیاورد.
در هر صورت به سوی دکة القضا برو و در آن محلّ دو رکعت نماز، به «حمد» و هر سوره که خواهی بخوان، چون فارغ شدی، «تسبیح حضرت زهرا» را بجای آور و بگو:
یا مالِکی وَمُمَلِّکی وَمُتَغَمِّدِی بِالنِّعَمِ الْجِسامِ مِنْ غَیرِ اسْتِحْقاقٍ، وَجْهِی خاضِعٌ لِمَا تَعْلُوهُ الْأَقْدامُ لِجَلالِ وَجْهِک الْکرِیمِ لَاتَجْعَلْ هذِهِ الشِّدَّةَ وَلَا هذِهِ الْمِحْنَةَ مُتَّصِلَةً بِاسْتِیصالِ الشَّأْفَةِ، وَامْنَحْنِی مِنْ فَضْلِک مَا لَمْ تَمْنَحْ بِهِ أَحَداً مِنْ غَیرِ مَسْأَلَةٍ، أنْتَ الْقَدِیمُ الْأَوَّلُ الَّذِی لَمْ تَزَلْ وَلَا تَزالُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، وَزَک عَمَلِی، وَبارِک لِی فِی أَجَلِی، وَاجْعَلْنِی مِنْ عُتَقائِک وَطُلَقائِک مِنَ النَّارِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
این محلّ متصّل به دکة القضا است. در این جایگاه دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام و تسبیح حضرت بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی ذَخَرْتُ تَوْحِیدِی إِیاک، وَمَعْرِفَتِی بِک، وَ إِخْلاصِی لَک، وَ إِقْرارِی بِرُبُوبِیتِک، وَذَخَرْتُ وِلایةَ مَنْ أَنْعَمْتَ عَلَی بِمَعْرِفَتِهِمْ مِنْ بَرِیتِک مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ لِیوْمِ فَزَعِی إِلَیک عاجِلاً وآجِلاً، وَقَدْ فَزِعْتُ إِلَیک وَ إِلَیهِمْ یا مَوْلای فِی هذَا الْیوْمِ وَفِی مَوْقِفِی هذَا وَسَأَلْتُک مَادَّتِی مِنْ نِعْمَتِک وَ إِزاحَةَ مَا أَخْشاهُ مِنْ نِقْمَتِک، وَالْبَرَکةَ فِیما رَزَقْتَنِیهِ، وَتَحْصِینَ صَدْرِی مِنْ کلِّ هَمٍّ وَجائِحَةٍ وَمَعْصِیةٍ فِی دِینِی وَدُنْیای وَآخِرَتِی، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
روایت شده که امام صادق(علیه السلام) در بیت الطشت دو رکعت نماز بجا آوردند.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
عمل ستون پنجم مسجد کوفه
از جمله مواضع ممتاز مسجد کوفه «ستون پنجم» است که باید کنار آن نماز بخوانند و حاجات خود را از خدا بطلبند زیرا در روایات معتبر وارد شده: محلّ نماز حضرت ابراهیم خلیل بوده و با روایات دیگر منافات ندارد، زیرا ممکن است آن حضرت در همه این مواضع نماز خوانده باشد.
در حدیث معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: ستون پنجم مقام جبرییل است و از روایت بخش گذشته استفاده می شود که مقام امام مجتبی(علیه السلام) است، در نهایت آنچه از احادیث فهمیده می شود، این است که، محل ستون هفتم و پنجم از سایر مکان های مسجد برجسته و برتر است.
سید ابن طاووس گفته: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان به «حمد» و هر سوره ای که خواهی و پس از سلام و تسبیح بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِجَمِیعِ أَسْمائِک کلِّها مَا عَلِمْنا مِنْها وَمَا لَانَعْلَمُ، وَأَسْأَلُک بِاسْمِک الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ الْکبِیرِ الْأَکبَرِ الَّذِی مَنْ دَعاک بِهِ أَجَبْتَهُ، وَمَنْ سَأَلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْصَرَک بِهِ نَصَرْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغْفَرَک بِهِ غَفَرْتَ لَهُ، وَمَنِ اسْتَعانَک بِهِ أَعَنْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْزَقَک بِهِ رَزَقْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغاثَک بِهِ أَغَثْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْحَمَک بِهِ رَحِمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَجارَک بِهِ أَجَرْتَهُ، وَمَنْ تَوَکلَ عَلَیک بِهِ کفَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَعْصَمَک بِهِ عَصَمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْقَذَک بِهِ مِنَ النَّارِ أَنْقَذْتَهُ؛
وَمَنِ اسْتَعْطَفَک بِهِ تَعَطَّفْتَ لَهُ، وَمَنْ أَمَّلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، الَّذِی اتَّخَذْتَ بِهِ آدَمَ صَفِیاً، وَنُوحاً نَجِیاً، وَ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً، وَمُوسی کلِیماً، وَعِیسی رُوحاً، وَمُحَمَّداً حَبِیباً، وَعَلِیاً وَصِیاً صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ أَنْ تَقْضِی لِی حَوائِجِی، وَتَعْفُوَ عَمَّا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی، وَتَتَفَضَّلَ عَلَی بِما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ لِلدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، یامُفَرِّجَ هَمِّ الْمَهْمُومِینَ، وَیا غِیاثَ الْمَلْهُوفِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
نویسنده گوید: از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: به بعضی از اصحاب خود فرمودند: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان که آن مصلاّی ابراهیم است و بگو: «السَّلامُ عَلَی أَبِینا آدَمَ وَ أُمِّنا حَوَّاءَ. . »تا آخر، نزدیک به آنچه که کنار ستون هفتم، به طرف قبله خواندی.
در حدیث معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: ستون پنجم مقام جبرییل است و از روایت بخش گذشته استفاده می شود که مقام امام مجتبی(علیه السلام) است، در نهایت آنچه از احادیث فهمیده می شود، این است که، محل ستون هفتم و پنجم از سایر مکان های مسجد برجسته و برتر است.
سید ابن طاووس گفته: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان به «حمد» و هر سوره ای که خواهی و پس از سلام و تسبیح بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِجَمِیعِ أَسْمائِک کلِّها مَا عَلِمْنا مِنْها وَمَا لَانَعْلَمُ، وَأَسْأَلُک بِاسْمِک الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ الْکبِیرِ الْأَکبَرِ الَّذِی مَنْ دَعاک بِهِ أَجَبْتَهُ، وَمَنْ سَأَلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْصَرَک بِهِ نَصَرْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغْفَرَک بِهِ غَفَرْتَ لَهُ، وَمَنِ اسْتَعانَک بِهِ أَعَنْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْزَقَک بِهِ رَزَقْتَهُ، وَمَنِ اسْتَغاثَک بِهِ أَغَثْتَهُ، وَمَنِ اسْتَرْحَمَک بِهِ رَحِمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَجارَک بِهِ أَجَرْتَهُ، وَمَنْ تَوَکلَ عَلَیک بِهِ کفَیتَهُ، وَمَنِ اسْتَعْصَمَک بِهِ عَصَمْتَهُ، وَمَنِ اسْتَنْقَذَک بِهِ مِنَ النَّارِ أَنْقَذْتَهُ؛
وَمَنِ اسْتَعْطَفَک بِهِ تَعَطَّفْتَ لَهُ، وَمَنْ أَمَّلَک بِهِ أَعْطَیتَهُ، الَّذِی اتَّخَذْتَ بِهِ آدَمَ صَفِیاً، وَنُوحاً نَجِیاً، وَ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً، وَمُوسی کلِیماً، وَعِیسی رُوحاً، وَمُحَمَّداً حَبِیباً، وَعَلِیاً وَصِیاً صَلَّی اللّهُ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ أَنْ تَقْضِی لِی حَوائِجِی، وَتَعْفُوَ عَمَّا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی، وَتَتَفَضَّلَ عَلَی بِما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ لِلدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، یامُفَرِّجَ هَمِّ الْمَهْمُومِینَ، وَیا غِیاثَ الْمَلْهُوفِینَ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَک یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
نویسنده گوید: از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: به بعضی از اصحاب خود فرمودند: نزد ستون پنجم دو رکعت نماز بخوان که آن مصلاّی ابراهیم است و بگو: «السَّلامُ عَلَی أَبِینا آدَمَ وَ أُمِّنا حَوَّاءَ. . »تا آخر، نزدیک به آنچه که کنار ستون هفتم، به طرف قبله خواندی.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
عمل ستون سوم مسجد کوفه (مقام امام زین العابدین (ع))
آنگاه به جانب «دکه زین العابدین»(علیه السلام) حرکت کن و آن در کنار «ستون سوم» است، از سوی متصّل به باب کنده.
نویسنده گوید: این مقام از طرف قبله برابر با دکه باب امیرمؤمنان و از طرف غرب مقابل با باب کنده بوده که مسدود شده است و گفته شده که شایسته است نماز به اندازه پنج زراع دورتر از ستون خوانده شود، زیرا دکه در آن محل بوده است.
به هر حال در آنجا دو رکعت نماز به «حمد» و هر سوره ای که خواهی بخوان و پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، اللّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِی قَدْ کثُرَتْ وَلَمْ یبْقَ لَها إِلّا رَجاءُ عَفْوِک، وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ إِلَیک، فَأَنَا أَسْأَلُک اللّهُمَّ مَا لَاأَسْتَوْجِبُهُ، وَأَطْلُبُ مِنْک مَا لَاأَسْتَحِقُّهُ. اللّهُمَّ إِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی وَلَمْ تَظْلِمْنِی شَیئاً، وَ إِنْ تَغْفِرْ لِی فَخَیرُ راحِمٍ أَنْتَ یا سَیدِی. اللّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَأَنَا أَنَا، أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ، وَأَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ. اللّهُمَّ فَإِنِّی أَسْأَلُک یا کنْزَ الضُّعَفَاءِ، یا عَظِیمَ الرَّجَاءِ، یا مُنْقِذَ الْغَرْقَی، یا مُنْجِی الْهَلْکی، یا مُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یا مُحْیی الْمَوْتی، أَنْتَ اللّهُ الَّذِی لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَک شُعاعُ الشَّمْسِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُ اللَّیلِ، وَضَوْءُ النَّهارِ، وَخَفَقانُ الطَّیرِ؛
فَأَسْأَلُک اللّهُمَّ یا عَظِیمُ بِحَقِّک یا کرِیمُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی عَلِی، وَبِحَقِّ عَلِی عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی فاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی الْحَسَنِ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی الْحُسَینِ، وَبِحَقِّ الْحُسَینِ عَلَیک، فَإِنَّ حُقُوقَهُمْ مِنْ أَفْضَلِ إِنْعامِک عَلَیهِمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَک عِنْدَهُمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَهُمْ عِنْدَک، صَلِّ یا رَبِّ عَلَیهِمْ صَلاةً دائِمَةً مُنْتَهی رِضاک، وَاغْفِرْ لِی بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتِی بَینِی وَبَینَک، وَأَتْمِمْ نِعْمَتَک عَلَی کما أَتْمَمْتَها عَلی آبائِی مِنْ قَبْلُ یا کهیعص. اللّهُمَّ کما صَلَّیتَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَجِبْ لِی دُعَائِی فِیمَا سَأَلْتُک.
پس به سجده برو و طرف راست صورت را بر زمین بگذار و بگو:
یا سَیدِی یا سَیدِی یا سَیدِی، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لِی وَاغْفِرْ لِی.
و این کلمات را با فروتنی و گریه بسیار بگو، آنگاه طرف چپ صورت را بر زمین بگذار و باز این کلمات را بگو، پس دعا کن به آنچه که خواهی.
نویسنده گوید: بر پایه بعضی مجموعه های غیر معتبر، مشهوری بین مردم آن است که در این مقام بجا می آورند عملی را که امام صادق(علیه السلام) به یکی از اصحاب خود آموخت، ولی این عمل مقید به این مقام نیست؛ و کیفیت آن این است که از آن حضرت نقل شده که به بعضی از اصحاب خود فرمودند: آیا بامداد دنبال حاجتی نمی روی که به مسجد بزرگ کوفه گذر کنی؟ عرض کرد چرا؛ فرمود: در آن مسجد چهار رکعت نماز بخوان و بگو:
إِلهِی إِنْ کنْتُ قَدْ عَصَیتُک فَإِنِّی قَدْ أَطَعْتُک فِی أَحَبِّ الْأَشْیاءِ إِلَیک لَمْ أَتَّخِذْ لَک وَلَداً وَلَمْ أَدْعُ لَک شَرِیکاً، وَقَدْ عَصَیتُک فِی أَشْیاءَ کثِیرَةٍ عَلَی غَیرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَک، وَلَا الاسْتِکبارِ عَنْ عِبادَتِک، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیتِک، وَلَا الْخُرُوجِ عَنِ الْعُبُودِیةِ لَک، وَلَکنِ اتَّبَعْتُ هَوای وَأَزَلَّنِی الشَّیطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَالْبَیانِ، فَإِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی غَیرَ ظالِمٍ أَنْتَ لِی، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی وَتَرْحَمْنِی فَبِجُودِک وَکرَمِک یا کرِیمُ.
و همچنین می گویی:
غَدَوْتُ بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ، غَدَوْتُ بِغَیرِ حَوْلٍ مِنِّی وَلَا قُوَّةٍ، وَلَکنْ بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ، یا رَبِّ أَسْأَلُک بَرَکةَ هذَا الْبَیتِ وَبَرَکةَ أَهْلِهِ، وَأَسْأَلُک أَنْ تَرْزُقَنِی رِزْقاً حَلالاً طَیباً تَسُوقُهُ إِلَی بِحَوْ لِک وَقُوَّتِک وَأَنَا خائِضٌ فِی عَافِیتِک.
شیخ شهید و محمّد بن مشهدی این عمل را برای صحن مسجد پس از عمل ستون چهارم ذکر کرده اند: در دو رکعت اول «حمد» و «توحید» و در دو رکعت دیگر «حمد» و «اِنّا اَنزَلناهُ» و پس از سلام، «تسبیح حضرت زهرا» را بگو.
در حدیث معتبر از ابوحمزه ثمالی روایت شده: که روزی در مسجد کوفه نشسته بودم، ناگاه دیدم شخصی از درِ کِنده وارد شد، از همه کس خوش روتر و خوشبوتر و پاکیزه جامه تر عمامه به سر بسته و پیراهن و بالاپوش گشاد آستین پوشیده و یک جفت کفش عربی در پای مبارکش بود؛ کفش را از پا درآورد و نزد ستون هفتم ایستاد و دست ها را تا برابر گوش بالا برد و تکبیری گفت که تمام موهای من از حیرت و شگفتی آن راست ایستاد؛
پس چهار رکعت نماز خواند و رکوع و سجودش را نیکو انجام داد، سپس این دعا را خواند: «إِلهِی إِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ» دعا را ادامه داد تا رسید به «یا کَرِیمُ»؛ در اینجا به سجده رفت و مکرّر «یا کَرِیمُ» گفت به اندازه ای که یک نفس را پر کند.
آنگاه در سجده اش گفت: «یا مَنْ یَقْدِرُ عَلی حَوائِجِ السّائِلِینَ» و دعا را ادامه داد تا «هفتاد مرتبه» «یا سَیِّدِی» که در «اعمال ستون هفتم» ذکر شد، چون سر از سجده برداشت و من به دقّت نگاه کردم، دیدم حضرت زین العابدین(علیه السلام) است؛ دست های مبارکش را بوسیدم و پرسیدم برای چه اینجا آمدید؟ فرمود: برای آنچه دیدی یعنی نماز در مسجد کوفه.
در روایتی که در «پانوشت زیارت هفتم» نقل کردم این مطلب هم بود که ابوحمزه را با خود به زیارت امیرمؤمنان برد.
نویسنده گوید: این مقام از طرف قبله برابر با دکه باب امیرمؤمنان و از طرف غرب مقابل با باب کنده بوده که مسدود شده است و گفته شده که شایسته است نماز به اندازه پنج زراع دورتر از ستون خوانده شود، زیرا دکه در آن محل بوده است.
به هر حال در آنجا دو رکعت نماز به «حمد» و هر سوره ای که خواهی بخوان و پس از سلام و «تسبیح حضرت زهرا» بگو:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، اللّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِی قَدْ کثُرَتْ وَلَمْ یبْقَ لَها إِلّا رَجاءُ عَفْوِک، وَقَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمانِ إِلَیک، فَأَنَا أَسْأَلُک اللّهُمَّ مَا لَاأَسْتَوْجِبُهُ، وَأَطْلُبُ مِنْک مَا لَاأَسْتَحِقُّهُ. اللّهُمَّ إِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی وَلَمْ تَظْلِمْنِی شَیئاً، وَ إِنْ تَغْفِرْ لِی فَخَیرُ راحِمٍ أَنْتَ یا سَیدِی. اللّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَأَنَا أَنَا، أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ، وَأَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بِالْحِلْمِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ. اللّهُمَّ فَإِنِّی أَسْأَلُک یا کنْزَ الضُّعَفَاءِ، یا عَظِیمَ الرَّجَاءِ، یا مُنْقِذَ الْغَرْقَی، یا مُنْجِی الْهَلْکی، یا مُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یا مُحْیی الْمَوْتی، أَنْتَ اللّهُ الَّذِی لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ، أَنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَک شُعاعُ الشَّمْسِ، وَنُورُ الْقَمَرِ، وَظُلْمَةُ اللَّیلِ، وَضَوْءُ النَّهارِ، وَخَفَقانُ الطَّیرِ؛
فَأَسْأَلُک اللّهُمَّ یا عَظِیمُ بِحَقِّک یا کرِیمُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الصَّادِقِینَ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی عَلِی، وَبِحَقِّ عَلِی عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی فاطِمَةَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی الْحَسَنِ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَیک، وَبِحَقِّک عَلَی الْحُسَینِ، وَبِحَقِّ الْحُسَینِ عَلَیک، فَإِنَّ حُقُوقَهُمْ مِنْ أَفْضَلِ إِنْعامِک عَلَیهِمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَک عِنْدَهُمْ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَهُمْ عِنْدَک، صَلِّ یا رَبِّ عَلَیهِمْ صَلاةً دائِمَةً مُنْتَهی رِضاک، وَاغْفِرْ لِی بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتِی بَینِی وَبَینَک، وَأَتْمِمْ نِعْمَتَک عَلَی کما أَتْمَمْتَها عَلی آبائِی مِنْ قَبْلُ یا کهیعص. اللّهُمَّ کما صَلَّیتَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَجِبْ لِی دُعَائِی فِیمَا سَأَلْتُک.
پس به سجده برو و طرف راست صورت را بر زمین بگذار و بگو:
یا سَیدِی یا سَیدِی یا سَیدِی، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لِی وَاغْفِرْ لِی.
و این کلمات را با فروتنی و گریه بسیار بگو، آنگاه طرف چپ صورت را بر زمین بگذار و باز این کلمات را بگو، پس دعا کن به آنچه که خواهی.
نویسنده گوید: بر پایه بعضی مجموعه های غیر معتبر، مشهوری بین مردم آن است که در این مقام بجا می آورند عملی را که امام صادق(علیه السلام) به یکی از اصحاب خود آموخت، ولی این عمل مقید به این مقام نیست؛ و کیفیت آن این است که از آن حضرت نقل شده که به بعضی از اصحاب خود فرمودند: آیا بامداد دنبال حاجتی نمی روی که به مسجد بزرگ کوفه گذر کنی؟ عرض کرد چرا؛ فرمود: در آن مسجد چهار رکعت نماز بخوان و بگو:
إِلهِی إِنْ کنْتُ قَدْ عَصَیتُک فَإِنِّی قَدْ أَطَعْتُک فِی أَحَبِّ الْأَشْیاءِ إِلَیک لَمْ أَتَّخِذْ لَک وَلَداً وَلَمْ أَدْعُ لَک شَرِیکاً، وَقَدْ عَصَیتُک فِی أَشْیاءَ کثِیرَةٍ عَلَی غَیرِ وَجْهِ الْمُکابَرَةِ لَک، وَلَا الاسْتِکبارِ عَنْ عِبادَتِک، وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِیتِک، وَلَا الْخُرُوجِ عَنِ الْعُبُودِیةِ لَک، وَلَکنِ اتَّبَعْتُ هَوای وَأَزَلَّنِی الشَّیطانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَالْبَیانِ، فَإِنْ تُعَذِّبْنِی فَبِذُنُوبِی غَیرَ ظالِمٍ أَنْتَ لِی، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی وَتَرْحَمْنِی فَبِجُودِک وَکرَمِک یا کرِیمُ.
و همچنین می گویی:
غَدَوْتُ بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ، غَدَوْتُ بِغَیرِ حَوْلٍ مِنِّی وَلَا قُوَّةٍ، وَلَکنْ بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ، یا رَبِّ أَسْأَلُک بَرَکةَ هذَا الْبَیتِ وَبَرَکةَ أَهْلِهِ، وَأَسْأَلُک أَنْ تَرْزُقَنِی رِزْقاً حَلالاً طَیباً تَسُوقُهُ إِلَی بِحَوْ لِک وَقُوَّتِک وَأَنَا خائِضٌ فِی عَافِیتِک.
شیخ شهید و محمّد بن مشهدی این عمل را برای صحن مسجد پس از عمل ستون چهارم ذکر کرده اند: در دو رکعت اول «حمد» و «توحید» و در دو رکعت دیگر «حمد» و «اِنّا اَنزَلناهُ» و پس از سلام، «تسبیح حضرت زهرا» را بگو.
در حدیث معتبر از ابوحمزه ثمالی روایت شده: که روزی در مسجد کوفه نشسته بودم، ناگاه دیدم شخصی از درِ کِنده وارد شد، از همه کس خوش روتر و خوشبوتر و پاکیزه جامه تر عمامه به سر بسته و پیراهن و بالاپوش گشاد آستین پوشیده و یک جفت کفش عربی در پای مبارکش بود؛ کفش را از پا درآورد و نزد ستون هفتم ایستاد و دست ها را تا برابر گوش بالا برد و تکبیری گفت که تمام موهای من از حیرت و شگفتی آن راست ایستاد؛
پس چهار رکعت نماز خواند و رکوع و سجودش را نیکو انجام داد، سپس این دعا را خواند: «إِلهِی إِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ» دعا را ادامه داد تا رسید به «یا کَرِیمُ»؛ در اینجا به سجده رفت و مکرّر «یا کَرِیمُ» گفت به اندازه ای که یک نفس را پر کند.
آنگاه در سجده اش گفت: «یا مَنْ یَقْدِرُ عَلی حَوائِجِ السّائِلِینَ» و دعا را ادامه داد تا «هفتاد مرتبه» «یا سَیِّدِی» که در «اعمال ستون هفتم» ذکر شد، چون سر از سجده برداشت و من به دقّت نگاه کردم، دیدم حضرت زین العابدین(علیه السلام) است؛ دست های مبارکش را بوسیدم و پرسیدم برای چه اینجا آمدید؟ فرمود: برای آنچه دیدی یعنی نماز در مسجد کوفه.
در روایتی که در «پانوشت زیارت هفتم» نقل کردم این مطلب هم بود که ابوحمزه را با خود به زیارت امیرمؤمنان برد.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
اعمال باب الفرج مسجد کوفه معروف به مقام نوح (ع)
چون از عمل ستون سوم فارغ شدی، به دکه باب امیرمؤمنان برو و آن آلونکی است متصّل به دری که از مسجد، به سوی خانه امیرمؤمنان باز می شده است. پس چهار رکعت نماز بخوان به «حمد» و هر سوره که خواستی، چون فارغ شدی «تسبیح حضرت زهرا» را بجا آورد و بگو:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِی یا اللَّهُ، یا مَنْ لا یخِیبُ سَائِلُهُ، وَ لا ینْفَدُ نَائِلُهُ، یا قَاضِی الْحَاجَاتِ، یا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ، یا رَبَّ الْأَرَضِینَ وَ السَّمَاوَاتِ، یا کاشِفَ الْکرُبَاتِ، یا وَاسِعَ الْعَطِیاتِ، یا دَافِعَ النَّقِمَاتِ، یا مُبَدِّلَ السَّیئَاتِ حَسَنَاتٍ، عُدْ عَلَی بِطَوْلِک وَ فَضْلِک وَ إِحْسَانِک، وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی فِیمَا سَأَلْتُک وَ طَلَبْتُ مِنْک، بِحَقِّ نَبِیک وَ وَصِیک وَ أَوْلِیائِک الصَّالِحِینَ.
و آن دو رکعت است، پس از سلام و تسبیح بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّی حَلَلْتُ بِسَاحَتِک، لِعِلْمِی بِوَحْدَانِیتِک وَ صَمَدَانِیتِک، وَ أَنَّهُ لا قَادِرَ عَلَی قَضَاءِ حَاجَتِی غَیرُک، وَ قَدْ عَلِمْتُ یا رَبِّ، أَنَّهُ کلَّمَا شَاهَدْتُ نِعْمَتَک عَلَی، اشْتَدَّتْ فَاقَتِی إِلَیک، وَ قَدْ طَرَقَنِی یا رَبِّ مِنْ مُهِمِّ أَمْرِی مَا قَدْ عَرَفْتَهُ، لِأَنَّک عَالِمٌ غَیرُ مُعَلَّمٍ، وَ أَسْأَلُک بِالاسْمِ الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَی السَّمَاوَاتِ فَانْشَقَّتْ، وَ عَلَی الْأَرَضِینَ فَانْبَسَطَتْ، وَ عَلَی النُّجُومِ فَانْتَشَرَتْ، وَ عَلَی الْجِبَالِ فَاسْتَقَرَّتْ، وَ أَسْأَلُک بِالاسْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ وَ عِنْدَ عَلِی، وَ عِنْدَ الْحَسَنِ وَ عِنْدَ الْحُسَینِ، وَ عِنْدَ الْأَئِمَّةِ کلِّهِمْ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ، أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَقْضِی لِی یا رَبِّ حَاجَتِی، وَ تُیسِّرَ عَسِیرَهَا، وَ تَکفِینِی مُهِمَّهَا، وَ تَفْتَحَ لِی قُفْلَهَا، فَإِنْ فَعَلْتَ ذَلِک فَلَک الْحَمْدُ، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَک الْحَمْدُ، غَیرَ جَائِرٍ فِی حُکمِک، وَ لا حَائِفٍ فِی عَدْلِک.
پس طرف راست صورت را بر زمین بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ إِنَّ یونُسَ بْنَ مَتَّی عَبْدَک وَ نَبِیک، دَعَاک فِی بَطْنِ الْحُوتِ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَنَا أَدْعُوک فَاسْتَجِبْ لِی، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
آنگاه به آنچه می خواهی دعا کن، سپس طرف چب صورت را بر زمین بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ إِنَّک أَمَرْتَ بِالدُّعَاءِ، وَ تَکفَّلْتَ بِالْإِجَابَةِ، وَ أَنَا أَدْعُوک کمَا أَمَرْتَنِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اسْتَجِبْ لِی کمَا وَعَدْتَنِی یا کرِیمُ.
سپس پیشانی را بر زمین بگذار و بگو:
یا مُعِزَّ کلِّ ذَلِیلٍ، وَ یا مُذِلَّ کلِّ عَزِیزٍ، تَعْلَمُ کرْبَتِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ فَرِّجْ عَنِّی یا کرِیمُ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِی یا اللَّهُ، یا مَنْ لا یخِیبُ سَائِلُهُ، وَ لا ینْفَدُ نَائِلُهُ، یا قَاضِی الْحَاجَاتِ، یا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ، یا رَبَّ الْأَرَضِینَ وَ السَّمَاوَاتِ، یا کاشِفَ الْکرُبَاتِ، یا وَاسِعَ الْعَطِیاتِ، یا دَافِعَ النَّقِمَاتِ، یا مُبَدِّلَ السَّیئَاتِ حَسَنَاتٍ، عُدْ عَلَی بِطَوْلِک وَ فَضْلِک وَ إِحْسَانِک، وَ اسْتَجِبْ دُعَائِی فِیمَا سَأَلْتُک وَ طَلَبْتُ مِنْک، بِحَقِّ نَبِیک وَ وَصِیک وَ أَوْلِیائِک الصَّالِحِینَ.
و آن دو رکعت است، پس از سلام و تسبیح بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّی حَلَلْتُ بِسَاحَتِک، لِعِلْمِی بِوَحْدَانِیتِک وَ صَمَدَانِیتِک، وَ أَنَّهُ لا قَادِرَ عَلَی قَضَاءِ حَاجَتِی غَیرُک، وَ قَدْ عَلِمْتُ یا رَبِّ، أَنَّهُ کلَّمَا شَاهَدْتُ نِعْمَتَک عَلَی، اشْتَدَّتْ فَاقَتِی إِلَیک، وَ قَدْ طَرَقَنِی یا رَبِّ مِنْ مُهِمِّ أَمْرِی مَا قَدْ عَرَفْتَهُ، لِأَنَّک عَالِمٌ غَیرُ مُعَلَّمٍ، وَ أَسْأَلُک بِالاسْمِ الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَی السَّمَاوَاتِ فَانْشَقَّتْ، وَ عَلَی الْأَرَضِینَ فَانْبَسَطَتْ، وَ عَلَی النُّجُومِ فَانْتَشَرَتْ، وَ عَلَی الْجِبَالِ فَاسْتَقَرَّتْ، وَ أَسْأَلُک بِالاسْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ وَ عِنْدَ عَلِی، وَ عِنْدَ الْحَسَنِ وَ عِنْدَ الْحُسَینِ، وَ عِنْدَ الْأَئِمَّةِ کلِّهِمْ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ، أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تَقْضِی لِی یا رَبِّ حَاجَتِی، وَ تُیسِّرَ عَسِیرَهَا، وَ تَکفِینِی مُهِمَّهَا، وَ تَفْتَحَ لِی قُفْلَهَا، فَإِنْ فَعَلْتَ ذَلِک فَلَک الْحَمْدُ، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَک الْحَمْدُ، غَیرَ جَائِرٍ فِی حُکمِک، وَ لا حَائِفٍ فِی عَدْلِک.
پس طرف راست صورت را بر زمین بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ إِنَّ یونُسَ بْنَ مَتَّی عَبْدَک وَ نَبِیک، دَعَاک فِی بَطْنِ الْحُوتِ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَنَا أَدْعُوک فَاسْتَجِبْ لِی، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
آنگاه به آنچه می خواهی دعا کن، سپس طرف چب صورت را بر زمین بگذار و بگو:
اللَّهُمَّ إِنَّک أَمَرْتَ بِالدُّعَاءِ، وَ تَکفَّلْتَ بِالْإِجَابَةِ، وَ أَنَا أَدْعُوک کمَا أَمَرْتَنِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اسْتَجِبْ لِی کمَا وَعَدْتَنِی یا کرِیمُ.
سپس پیشانی را بر زمین بگذار و بگو:
یا مُعِزَّ کلِّ ذَلِیلٍ، وَ یا مُذِلَّ کلِّ عَزِیزٍ، تَعْلَمُ کرْبَتِی، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ فَرِّجْ عَنِّی یا کرِیمُ.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد کوفه
زیارت جناب مسلم بن عقیل
چون از اعمال مسجد کوفه فراغت یافتی، به جانب قبر مسلم بن عقیل برو و کنار قبر بایست و بگو:
الْحَمْدُلِلّهِ الْمَلِک الْحَقِّ الْمُبِینِ، الْمُتَصاغِرِ لِعَظَمَتِهِ جَبَابِرَةُ الطَّاغِینَ، الْمُعْتَرِفِ بِرُبُوبِیتِهِ جَمِیعُ أَهْلِ السَّمَاواتِ وَالْأَرَضِینَ، الْمُقِرِّ بِتَوْحِیدِهِ سائِرُ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی سَیدِ الْأَنامِ وَأَهْلِ بَیتِهِ الْکرامِ صَلاةً تَقَرُّ بِها أَعْینُهُمْ، وَیرْغَمُ بِها أَنْفُ شانِئِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَجْمَعِینَ،
سَلامُ اللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ وَسَلامُ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ، وَأَنْبِیائِهِ الْمُرْسَلِینَ، وَأَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبِینَ، وَعِبادِهِ الصَّالِحِینَ، وَجَمِیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّیقِینَ، وَالزَّاکیاتُ الطَّیباتُ فِیما تَغْتَدِی وَتَرُوحُ عَلَیک یا مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلِ بْنِ أَبِی طالِبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
أَشْهَدُ أَنَّک أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَقُتِلْتَ عَلَی مِنْهاجِ الْمُجاهِدِینَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّی لَقِیتَ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ وَهُوَ عَنْک راضٍ، وَأَشْهَدُ أَنَّک وَفَیتَ بِعَهْدِ اللّهِ وَبَذَلْتَ نَفْسَک فِی نُصْرَةِ حُجَّةِ اللّهِ وَابْنِ حُجَّتِهِ حَتَّی أَتاک الْیقِینُ،
أَشْهَدُ لَک بِالتَّسْلِیمِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِی الْمُرْسَلِ، وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلِیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِی الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاک اللّهُ عَنْ رَسُولِهِ، وَعَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ أَفْضَلَ الْجَزاءِ بِمَا صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَأَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ،
لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ أَمَرَ بِقَتْلِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ ظَلَمَک وَلَعَنَ اللّهُ مَنِ افْتَری عَلَیک وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّک وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِک؛ وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بایعَک وَغَشَّک وَخَذَلَک وَأَسْلَمَک وَمَنْ أَلَّبَ عَلَیک وَلَمْ یعِنْک، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی جَعَلَ النَّارَ مَثْواهُمْ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ.
أَشْهَدُ أَنَّک قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَأَنَّ اللّهَ مُنْجِزٌ لَکمْ مَا وَعَدَکمْ، جِئْتُک زائِراً عارِفاً بِحَقِّکمْ، مُسَلِّماً لَکمْ، تابِعاً لِسُنَّتِکمْ، وَنُصْرَتِی لَکمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یحْکمَ اللّهُ وَهُوَ خَیرُ الْحاکمِینَ، فَمَعَکمْ مَعَکمْ لَامَعَ عَدُوِّکمْ صَلواتُ اللّهِ عَلَیکمْ وَعَلَی أَرْواحِکمْ وَأَجْسادِکمْ وَشاهِدِکمْ وَغائِبِکمْ، وَالسَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، قَتَلَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکمْ بِالْأَیدِی وَالْأَلْسُنِ.
در کتاب «مزار کبیر» این متن را به منزله اذن دخول قرار داده و گفته پس وارد شو و خود را به قبر بچسبان (بر اساس روایت سابقه به ضریح آن حضرت اشاره کن) و بگو:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ عَلَیهِمُ السَّلامُ، الْحَمْدُ لِلّهِ وَسَلامٌ عَلَی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَالسَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَعَلَی رُوحِک وَبَدَنِک، أَشْهَدُ أَنَّک مَضَیتَ عَلَی مَا مَضَی عَلَیهِ الْبَدْرِیونَ الْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، الْمُبالِغُونَ فِی جِهَادِ أَعْدَائِهِ وَنُصْرَةِ أَوْلِیائِهِ، فَجَزاک اللّهُ أَفْضَلَ الْجَزاءِ، وَأَکثَرَ الْجَزاءِ، وَأَوْفَرَ جَزاءِ أَحَدٍ مِمَّنْ وَفی بِبَیعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَأَطاعَ وُلاةَ أَمْرِهِ؛
أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ، وَأَعْطَیتَ غایةَ الْمَجْهُودِ حَتَّی بَعَثَک اللّهُ فِی الشُّهَداءِ، وَجَعَلَ رُوحَک مَعَ أَرْواحِ السُّعَداءِ، وَأَعْطاک مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَها مَنْزِلاً، وَأَفْضَلَها غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِکرَک فِی الْعِلِّیینَ، وَحَشَرَک مَعَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولئِک رَفِیقاً، أَشْهَدُ أَنَّک لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکلْ، وَأَنَّک قَدْ مَضَیتَ عَلَی بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِک مُقْتَدِیاً بِالصَّالِحِینَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیینَ، فَجَمَعَ اللّهُ بَینَنا وَبَینَک وَبَینَ رَسُولِهِ وَأَوْلِیائِهِ فِی مَنازِلِ الْمُخْبِتِینَ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.
آنگاه در بالای سر دو رکعت نماز بخوان و آن را به آن حضرت هدیه کن و بگو: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تَدَعْ لِی ذَنْباً» و این همان دعایی است که در «حرم قمر بنی هاشم» خوانده می شود و ذکرش بیاید و اگر خواستی حضرت مسلم را وداع کنی، همان وداعی را بخوان که در «زیارت حضرت عباس» ذکر می شود.
الْحَمْدُلِلّهِ الْمَلِک الْحَقِّ الْمُبِینِ، الْمُتَصاغِرِ لِعَظَمَتِهِ جَبَابِرَةُ الطَّاغِینَ، الْمُعْتَرِفِ بِرُبُوبِیتِهِ جَمِیعُ أَهْلِ السَّمَاواتِ وَالْأَرَضِینَ، الْمُقِرِّ بِتَوْحِیدِهِ سائِرُ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی سَیدِ الْأَنامِ وَأَهْلِ بَیتِهِ الْکرامِ صَلاةً تَقَرُّ بِها أَعْینُهُمْ، وَیرْغَمُ بِها أَنْفُ شانِئِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَجْمَعِینَ،
سَلامُ اللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ وَسَلامُ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ، وَأَنْبِیائِهِ الْمُرْسَلِینَ، وَأَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبِینَ، وَعِبادِهِ الصَّالِحِینَ، وَجَمِیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّیقِینَ، وَالزَّاکیاتُ الطَّیباتُ فِیما تَغْتَدِی وَتَرُوحُ عَلَیک یا مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلِ بْنِ أَبِی طالِبٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
أَشْهَدُ أَنَّک أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَقُتِلْتَ عَلَی مِنْهاجِ الْمُجاهِدِینَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّی لَقِیتَ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ وَهُوَ عَنْک راضٍ، وَأَشْهَدُ أَنَّک وَفَیتَ بِعَهْدِ اللّهِ وَبَذَلْتَ نَفْسَک فِی نُصْرَةِ حُجَّةِ اللّهِ وَابْنِ حُجَّتِهِ حَتَّی أَتاک الْیقِینُ،
أَشْهَدُ لَک بِالتَّسْلِیمِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِی الْمُرْسَلِ، وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلِیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِی الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاک اللّهُ عَنْ رَسُولِهِ، وَعَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ أَفْضَلَ الْجَزاءِ بِمَا صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَأَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ،
لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ أَمَرَ بِقَتْلِک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ ظَلَمَک وَلَعَنَ اللّهُ مَنِ افْتَری عَلَیک وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّک وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِک؛ وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ بایعَک وَغَشَّک وَخَذَلَک وَأَسْلَمَک وَمَنْ أَلَّبَ عَلَیک وَلَمْ یعِنْک، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی جَعَلَ النَّارَ مَثْواهُمْ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ.
أَشْهَدُ أَنَّک قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَأَنَّ اللّهَ مُنْجِزٌ لَکمْ مَا وَعَدَکمْ، جِئْتُک زائِراً عارِفاً بِحَقِّکمْ، مُسَلِّماً لَکمْ، تابِعاً لِسُنَّتِکمْ، وَنُصْرَتِی لَکمْ مُعَدَّةٌ حَتَّی یحْکمَ اللّهُ وَهُوَ خَیرُ الْحاکمِینَ، فَمَعَکمْ مَعَکمْ لَامَعَ عَدُوِّکمْ صَلواتُ اللّهِ عَلَیکمْ وَعَلَی أَرْواحِکمْ وَأَجْسادِکمْ وَشاهِدِکمْ وَغائِبِکمْ، وَالسَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، قَتَلَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکمْ بِالْأَیدِی وَالْأَلْسُنِ.
در کتاب «مزار کبیر» این متن را به منزله اذن دخول قرار داده و گفته پس وارد شو و خود را به قبر بچسبان (بر اساس روایت سابقه به ضریح آن حضرت اشاره کن) و بگو:
السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ عَلَیهِمُ السَّلامُ، الْحَمْدُ لِلّهِ وَسَلامٌ عَلَی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَالسَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَعَلَی رُوحِک وَبَدَنِک، أَشْهَدُ أَنَّک مَضَیتَ عَلَی مَا مَضَی عَلَیهِ الْبَدْرِیونَ الْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، الْمُبالِغُونَ فِی جِهَادِ أَعْدَائِهِ وَنُصْرَةِ أَوْلِیائِهِ، فَجَزاک اللّهُ أَفْضَلَ الْجَزاءِ، وَأَکثَرَ الْجَزاءِ، وَأَوْفَرَ جَزاءِ أَحَدٍ مِمَّنْ وَفی بِبَیعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَأَطاعَ وُلاةَ أَمْرِهِ؛
أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ، وَأَعْطَیتَ غایةَ الْمَجْهُودِ حَتَّی بَعَثَک اللّهُ فِی الشُّهَداءِ، وَجَعَلَ رُوحَک مَعَ أَرْواحِ السُّعَداءِ، وَأَعْطاک مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَها مَنْزِلاً، وَأَفْضَلَها غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِکرَک فِی الْعِلِّیینَ، وَحَشَرَک مَعَ النَّبِیینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولئِک رَفِیقاً، أَشْهَدُ أَنَّک لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکلْ، وَأَنَّک قَدْ مَضَیتَ عَلَی بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِک مُقْتَدِیاً بِالصَّالِحِینَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیینَ، فَجَمَعَ اللّهُ بَینَنا وَبَینَک وَبَینَ رَسُولِهِ وَأَوْلِیائِهِ فِی مَنازِلِ الْمُخْبِتِینَ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.
آنگاه در بالای سر دو رکعت نماز بخوان و آن را به آن حضرت هدیه کن و بگو: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تَدَعْ لِی ذَنْباً» و این همان دعایی است که در «حرم قمر بنی هاشم» خوانده می شود و ذکرش بیاید و اگر خواستی حضرت مسلم را وداع کنی، همان وداعی را بخوان که در «زیارت حضرت عباس» ذکر می شود.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد سهله
فضیلت و اعمال مسجد سهله
آگاه باش پس از مسجد کبیر کوفه، مسجدی به برتری و ممتازی مسجد سهله در آن منطقه نیست؛ آن محل مبارک، خانه حضرت ادریس و حضرت ابراهیم و محل ورود حضرت خضر و مسکن آن حضرت است.
از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده به ابو بصیر فرمود: ای ابو محمّد، گویا می بینم حضرت صاحب الأمر با اهل و عیالش در مسجد سهله فرود آید و خانه آن حضرت باشد و حق تعالی هیچ پیامبری نفرستاده، مگر آن که در آن مسجد نماز خوانده و هرکه در آن مسجد اقامت نماید، چنان است که در خیمه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) اقامت کرده و هیچ مرد و زن مؤمنی نیست مگر آن که دلش به سوی آن مسجد مشتاق است و در آن مسجد سنگی است که در آن صورت هر پیامبری هست و هیچ کس در آن مسجد با نیت صادقه نماز و دعا نمی کند، مگر آن که با حاجت برآمده بر می گردد و هیچ کس در آن مسجد امان نمی طلبد، مگر آن که از هرچه می ترسد امان می یابد.
گفتم: این است فضیلتی که برای این مسجد است؟ حضرت فرمود: زیادتر بگویم؟ عرض کردم: آری؛ فرمود: این مسجد از جمله بقعه هایی است که خدا دوست دارد او را در آن ها بخوانند و هیچ شب و روزی نیست مگر آن که فرشتگان به زیارت آن می آیند و خدا را در آن مسجد عبادت می کنند. سپس فرمود: اگر من به شما نزدیک بودم همه نمازهایم را در آن مسجد می خواندم.
آنگاه فرمود: ای ابا محمّد آنچه از مزیت و برتری این مسجد وصف نکردم، بیش از آن است که گفتم؛ عرضه داشتم: فدایت شوم، حضرت قائم همیشه در آن مسجد خواهد بود؟ فرمود: آری... تا پایان روایت.
دو رکعت نماز بین شام و خفتن مستحب است. از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده: هر غمناکی چنین کند و دعا نماید، حق تعالی غمش را برطرف کند و از بعض کتب مزاریه نقل شده: که چون خواستی وارد مسجد شوی، نزد درگاه بایست و بگو:
بِسْمِ اللّهِ، وَبِاللّهِ، وَمِنَ اللّهِ، وَ إِلَی اللّهِ، وَمَا شاءَ اللّهُ، وَخَیرُ الْأَسْماءِ لِلّهِ، تَوَکلْتُ عَلَی اللّهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. اللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ عُمّارِ مَساجِدِک وَبُیوتِک. اللّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیک بِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأُقَدِّمُهُمْ بَینَ یدَی حَوائِجِی فَاجْعَلْنِی اللّهُمَّ بِهِمْ عِنْدَک وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ.
اللّهُمَّ اجْعَلْ صَلاتِی بِهِمْ مَقْبُولَهً، وَذَنْبِی بِهِمْ مَغْفُوراً، وَرِزْقِی بِهِمْ مَبْسُوطاً، وَدُعائِی بِهِمْ مُسْتَجاباً، وَحَوائِجِی بِهِمْ مَقْضِیةً، وَانْظُرْ إِلَی بِوَجْهِک الْکرِیمِ نَظْرَةً رَحِیمَةً أَسْتَوْجِبُ بِهَا الْکرامَةَ عِنْدَک، ثُمَّ لَاتَصْرِفْهُ عَنِّی أَبَداً، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأَ بْصارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک وَدِینِ نَبِیک وَوَلِیک، وَلَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنِی، وَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً إِنَّک أَنْتَ الْوَهَّابُ. اللّهُمَّ إِلَیک تَوَجَّهْتُ، وَمَرْضاتَک طَلَبْتُ، وَثَوابَک ابْتَغَیتُ، وَبِک آمَنْتُ، وَعَلَیک تَوَکلْتُ. اللّهُمَّ فَأَقْبِلْ بِوَجْهِک إِلَی، وَأَقْبِلْ بِوَجْهِی إِلَیک.
سپس «آیت الکرسی» و سوره «فلق» و سوره «ناس» را بخوان و خدا را «هفت مرتبه» تسبیح و «هفت مرتبه» حمد و «هفت مرتبه» لَا إِلهَ إِلّا اللّهُ و «هفت مرتبه» تکبیر بگو یعنی هریک از «سُبْحانَ اللّهِ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ، وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ، واللّهُ أَکْبَرُ» را «هفت مرتبه» بگو و آن گاه بخوان:
اللّهُمَّ لَک الْحَمْدُ عَلَی مَا هَدَیتَنِی، وَلَک الْحَمْدُ عَلَی مَا فَضَّلْتَنِی، وَلَک الْحَمْدُ عَلَی مَا شَرَّفْتَنِی، وَلَک الْحَمْدُ عَلَی کلِّ بَلاءٍ حَسَنٍ ابْتَلَیتَنِی. اللّهُمَّ تَقَبَّلْ صَلاتِی وَدُعائِی، وَطَهِّرْ قَلْبِی، وَاشْرَحْ لِی صَدْرِی، وَتُبْ عَلَی، إِنَّک أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.
سید ابن طاووس فرموده: چون اراده کردی به مسجد سهله بروی، در شب چهارشنبه بین مغرب و عشا وارد آن مسجد شو که فضیلت آن از اوقات دیگر بیشتر است؛ همین که وارد مسجد شدی نماز مغرب و «نافله» آن را بخوان، آنگاه دو رکعت نماز تحیت مسجد قربة الی الله قرائت کن، چون فارغ شدی دست ها را به جانب آسمان بلند کن و بگو:
أَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ مُبْدِئُ الْخَلْقِ وَمُعِیدُهُمْ، وَأَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ خالِقُ الْخَلْقِ وَرَازِقُهُمْ، وَأَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ الْقَابِضُ الْباسِطُ، وَأَنْتَ اللّهُ لَا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ وَباعِثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ، أَنْتَ وارِثُ الْأَرْضِ وَمَنْ عَلَیها، أَسْأَلُک بِاسْمِک الْمَخْزُونِ الْمَکنُونِ الْحَی الْقَیومِ، وَأَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ عالِمُ السِّرِّ وَأَخْفی، أَسْأَلُک بِاسْمِک الَّذِی إِذا دُعِیتَ بِهِ أَجَبْتَ، وَ إِذَا سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَیتَ،
وَأَسْأَلُک بِحَقِّک عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ، وَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَهُ عَلَی نَفْسِک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَقْضِی لِی حَاجَتِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ، یا سامِعَ الدُّعاءِ، یا سَیداهُ یا مَوْلاهُ یا غِیاثَاهُ، أَسْأَلُک بِکلِّ اسْمٍ سَمَّیتَ بِهِ نَفْسَک، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیبِ عِنْدَک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَنَا السَّاعَةَ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأَبْصَارِ، یا سَمِیعَ الدُّعَاءِ.
سپس به سجده برو و خشوع کن و خدا را به جهت هرچه خواهی بخوان؛ پس از آن دو رکعت نماز در گوشه ای که طرف مغرب و شمال است بخوان که آن محل خانه حضرت ابراهیم است و از آنجا به جنگ «عمالقه» رفت، چون از نماز و «تسبیح حضرت زهرا» فارغ شدی بگو:
اللّهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ الْبُقْعَةِ الشَّرِیفَةِ، وَبِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَک فِیها، قَدْ عَلِمْتَ حَوَائِجِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْضِها، وَقَدْ أَحْصَیتَ ذُنُوبِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْها. اللّهُمَّ أَحْینِی مَا کانَتِ الْحَیاةُ خَیراً لِی، وَأَمِتْنِی إِذا کانَتِ الْوَفاةُ خَیراً لِی عَلَی مُوالاةِ أَوْلِیائِک وَمُعاداةِ أَعْدائِک، وَافْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
پس در گوشه ای دیگر که سمت مغرب و قبله است دو رکعت نماز بخوان و دست ها را بردار و بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی صَلَّیتُ هذِهِ الصَّلاةَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، وَطَلَبَ نائِلِک، وَرَجاءَ رِفْدِک وَجَوائِزِک فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْها مِنِّی بِأَحْسَنِ قَبُولٍ، وَبَلِّغْنِی بِرَحْمَتِک الْمَأْمُولَ، وَافْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس به سجده برو و دو طرف صورت خویش را به خاک بگذار، آنگاه به گوشه ای که بر طرف مشرق است برو و در آنجا دو رکعت نماز بخوان و دست هایت را بگشا و بگو:
اللّهُمَّ إِنْ کانَتِ الذُّنُوبُ وَالْخَطایا قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِی عِنْدَک فَلَمْ تَرْفَعْ لِی إِلَیک صَوْتاً وَلَمْ تَسْتَجِبْ لِی دَعْوَةً فَإِنِّی أَسْأَلُک بِک یا اللّهُ فَإِنَّهُ لَیسَ مِثْلَک أَحَدٌ وَأَتَوَسَّلُ إِلَیک بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُقْبِلَ إِلَی بِوَجْهِک الْکرِیمِ، وَتُقْبِلَ بِوَجْهِی إِلَیک، وَلَا تُخَیبَْنِی حینَ أَدْعُوک، وَلَا تَحْرِمَْنِی حینَ أَرْجُوک، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
نویسنده گوید: از بعض کتاب های مربوط به زیارت های غیر معروفه نقل شده: که پس از آن به گوشهٔ دیگر که در جانب مشرق قرار گرفته برو و در آنجا دو رکعت نماز بخوان و بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِاسْمِک یا اللّهُ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَلَ خَیرَ عُمْرِی آخِرَهُ، وَخَیرَ أَعْمَالِی خَواتِیمَها، وَخَیرَ أَیامِی یوْمَ أَلْقاک فِیهِ، إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ. اللّهُمَّ تَقَبَّلْ دُعائِی، وَاسْمَعْ نَجْوای، یا عَلِی یا عَظِیمُ، یا قادِرُ یا قاهِرُ، یا حَیاً لَایمُوتُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی بَینِی وَبَینَک، وَلَا تَفْضَحْنِی عَلَی رُؤُوسِ الْأَشْهادِ، وَاحْرُسْنِی بِعَینِک الَّتِی لَاتَنامُ، وَارْحَمْنِی بِقُدْرَتِک عَلَی یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَصَلَّی اللّهُ عَلَی سَیدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
پس از آن دو رکعت نماز در خانه ای که میان مسجد است بخوان و بگو:
یا مَنْ هُوَ أَ قْرَبُ إِلَی مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ، یا فَعَّالاً لِما یرِیدُ، یا مَنْ یحُولُ بَینَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَحُلْ بَینَنا وَبَینَ مَنْ یؤْذِینا بِحَوْلِک وَقُوَّتِک یا کافِی مِنْ کلِّ شَیءٍ وَلَا یکفِی مِنْهُ شَیءٌ اکفِنَا الْمُهِمَّ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس دو طرف صورت خود را بر خاک بگذار.
نویسنده گوید: این مکان شریف در این زمان معروف به «مقام امام زین العابدین»(علیه السلام) است.
و در کتاب «مزار قدیم» نقل کرده: پس از دو رکعت نماز در این مقام بخوان دعای: «اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا مَنْ لَاتَرَاهُ الْعُیُونُ..» را و این دعا در اعمال دکّه باب امیرمؤمنان در مسجد کوفه ذکر شد، به آنجا رجوع شود؛
و در نزدیک همین مکان بقعه ای است معروف به «مقام مهدی»، زیارت آن حضرت در آن محل شریف مناسب است و از بعض کتاب های مربوط به زیارت نقل شده: که شایسته است آن حضرت را در حال ایستاده، به زیارت «سَلامُ اللّهِ الْکامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ...»، زیارت کنی و این همان استغاثه ای است که ما در فصل هفتم از باب اوّل از کتاب «کلم طیب» نقل کردیم و تکرارش را مناسب نمی دانیم. سید ابن طاووس آن را بعد از دو رکعت نماز یکی از زیارات سرداب مقدّس برشمرده است.
از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده به ابو بصیر فرمود: ای ابو محمّد، گویا می بینم حضرت صاحب الأمر با اهل و عیالش در مسجد سهله فرود آید و خانه آن حضرت باشد و حق تعالی هیچ پیامبری نفرستاده، مگر آن که در آن مسجد نماز خوانده و هرکه در آن مسجد اقامت نماید، چنان است که در خیمه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) اقامت کرده و هیچ مرد و زن مؤمنی نیست مگر آن که دلش به سوی آن مسجد مشتاق است و در آن مسجد سنگی است که در آن صورت هر پیامبری هست و هیچ کس در آن مسجد با نیت صادقه نماز و دعا نمی کند، مگر آن که با حاجت برآمده بر می گردد و هیچ کس در آن مسجد امان نمی طلبد، مگر آن که از هرچه می ترسد امان می یابد.
گفتم: این است فضیلتی که برای این مسجد است؟ حضرت فرمود: زیادتر بگویم؟ عرض کردم: آری؛ فرمود: این مسجد از جمله بقعه هایی است که خدا دوست دارد او را در آن ها بخوانند و هیچ شب و روزی نیست مگر آن که فرشتگان به زیارت آن می آیند و خدا را در آن مسجد عبادت می کنند. سپس فرمود: اگر من به شما نزدیک بودم همه نمازهایم را در آن مسجد می خواندم.
آنگاه فرمود: ای ابا محمّد آنچه از مزیت و برتری این مسجد وصف نکردم، بیش از آن است که گفتم؛ عرضه داشتم: فدایت شوم، حضرت قائم همیشه در آن مسجد خواهد بود؟ فرمود: آری... تا پایان روایت.
دو رکعت نماز بین شام و خفتن مستحب است. از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده: هر غمناکی چنین کند و دعا نماید، حق تعالی غمش را برطرف کند و از بعض کتب مزاریه نقل شده: که چون خواستی وارد مسجد شوی، نزد درگاه بایست و بگو:
بِسْمِ اللّهِ، وَبِاللّهِ، وَمِنَ اللّهِ، وَ إِلَی اللّهِ، وَمَا شاءَ اللّهُ، وَخَیرُ الْأَسْماءِ لِلّهِ، تَوَکلْتُ عَلَی اللّهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. اللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ عُمّارِ مَساجِدِک وَبُیوتِک. اللّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیک بِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأُقَدِّمُهُمْ بَینَ یدَی حَوائِجِی فَاجْعَلْنِی اللّهُمَّ بِهِمْ عِنْدَک وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ.
اللّهُمَّ اجْعَلْ صَلاتِی بِهِمْ مَقْبُولَهً، وَذَنْبِی بِهِمْ مَغْفُوراً، وَرِزْقِی بِهِمْ مَبْسُوطاً، وَدُعائِی بِهِمْ مُسْتَجاباً، وَحَوائِجِی بِهِمْ مَقْضِیةً، وَانْظُرْ إِلَی بِوَجْهِک الْکرِیمِ نَظْرَةً رَحِیمَةً أَسْتَوْجِبُ بِهَا الْکرامَةَ عِنْدَک، ثُمَّ لَاتَصْرِفْهُ عَنِّی أَبَداً، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأَ بْصارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک وَدِینِ نَبِیک وَوَلِیک، وَلَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنِی، وَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً إِنَّک أَنْتَ الْوَهَّابُ. اللّهُمَّ إِلَیک تَوَجَّهْتُ، وَمَرْضاتَک طَلَبْتُ، وَثَوابَک ابْتَغَیتُ، وَبِک آمَنْتُ، وَعَلَیک تَوَکلْتُ. اللّهُمَّ فَأَقْبِلْ بِوَجْهِک إِلَی، وَأَقْبِلْ بِوَجْهِی إِلَیک.
سپس «آیت الکرسی» و سوره «فلق» و سوره «ناس» را بخوان و خدا را «هفت مرتبه» تسبیح و «هفت مرتبه» حمد و «هفت مرتبه» لَا إِلهَ إِلّا اللّهُ و «هفت مرتبه» تکبیر بگو یعنی هریک از «سُبْحانَ اللّهِ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ، وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ، واللّهُ أَکْبَرُ» را «هفت مرتبه» بگو و آن گاه بخوان:
اللّهُمَّ لَک الْحَمْدُ عَلَی مَا هَدَیتَنِی، وَلَک الْحَمْدُ عَلَی مَا فَضَّلْتَنِی، وَلَک الْحَمْدُ عَلَی مَا شَرَّفْتَنِی، وَلَک الْحَمْدُ عَلَی کلِّ بَلاءٍ حَسَنٍ ابْتَلَیتَنِی. اللّهُمَّ تَقَبَّلْ صَلاتِی وَدُعائِی، وَطَهِّرْ قَلْبِی، وَاشْرَحْ لِی صَدْرِی، وَتُبْ عَلَی، إِنَّک أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.
سید ابن طاووس فرموده: چون اراده کردی به مسجد سهله بروی، در شب چهارشنبه بین مغرب و عشا وارد آن مسجد شو که فضیلت آن از اوقات دیگر بیشتر است؛ همین که وارد مسجد شدی نماز مغرب و «نافله» آن را بخوان، آنگاه دو رکعت نماز تحیت مسجد قربة الی الله قرائت کن، چون فارغ شدی دست ها را به جانب آسمان بلند کن و بگو:
أَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ مُبْدِئُ الْخَلْقِ وَمُعِیدُهُمْ، وَأَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ خالِقُ الْخَلْقِ وَرَازِقُهُمْ، وَأَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ الْقَابِضُ الْباسِطُ، وَأَنْتَ اللّهُ لَا إِلهَ إِلّا أَنْتَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ وَباعِثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ، أَنْتَ وارِثُ الْأَرْضِ وَمَنْ عَلَیها، أَسْأَلُک بِاسْمِک الْمَخْزُونِ الْمَکنُونِ الْحَی الْقَیومِ، وَأَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ عالِمُ السِّرِّ وَأَخْفی، أَسْأَلُک بِاسْمِک الَّذِی إِذا دُعِیتَ بِهِ أَجَبْتَ، وَ إِذَا سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَیتَ،
وَأَسْأَلُک بِحَقِّک عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ، وَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَهُ عَلَی نَفْسِک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَقْضِی لِی حَاجَتِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ، یا سامِعَ الدُّعاءِ، یا سَیداهُ یا مَوْلاهُ یا غِیاثَاهُ، أَسْأَلُک بِکلِّ اسْمٍ سَمَّیتَ بِهِ نَفْسَک، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیبِ عِنْدَک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَنَا السَّاعَةَ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأَبْصَارِ، یا سَمِیعَ الدُّعَاءِ.
سپس به سجده برو و خشوع کن و خدا را به جهت هرچه خواهی بخوان؛ پس از آن دو رکعت نماز در گوشه ای که طرف مغرب و شمال است بخوان که آن محل خانه حضرت ابراهیم است و از آنجا به جنگ «عمالقه» رفت، چون از نماز و «تسبیح حضرت زهرا» فارغ شدی بگو:
اللّهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ الْبُقْعَةِ الشَّرِیفَةِ، وَبِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَک فِیها، قَدْ عَلِمْتَ حَوَائِجِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْضِها، وَقَدْ أَحْصَیتَ ذُنُوبِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْها. اللّهُمَّ أَحْینِی مَا کانَتِ الْحَیاةُ خَیراً لِی، وَأَمِتْنِی إِذا کانَتِ الْوَفاةُ خَیراً لِی عَلَی مُوالاةِ أَوْلِیائِک وَمُعاداةِ أَعْدائِک، وَافْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
پس در گوشه ای دیگر که سمت مغرب و قبله است دو رکعت نماز بخوان و دست ها را بردار و بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی صَلَّیتُ هذِهِ الصَّلاةَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، وَطَلَبَ نائِلِک، وَرَجاءَ رِفْدِک وَجَوائِزِک فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْها مِنِّی بِأَحْسَنِ قَبُولٍ، وَبَلِّغْنِی بِرَحْمَتِک الْمَأْمُولَ، وَافْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس به سجده برو و دو طرف صورت خویش را به خاک بگذار، آنگاه به گوشه ای که بر طرف مشرق است برو و در آنجا دو رکعت نماز بخوان و دست هایت را بگشا و بگو:
اللّهُمَّ إِنْ کانَتِ الذُّنُوبُ وَالْخَطایا قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِی عِنْدَک فَلَمْ تَرْفَعْ لِی إِلَیک صَوْتاً وَلَمْ تَسْتَجِبْ لِی دَعْوَةً فَإِنِّی أَسْأَلُک بِک یا اللّهُ فَإِنَّهُ لَیسَ مِثْلَک أَحَدٌ وَأَتَوَسَّلُ إِلَیک بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُقْبِلَ إِلَی بِوَجْهِک الْکرِیمِ، وَتُقْبِلَ بِوَجْهِی إِلَیک، وَلَا تُخَیبَْنِی حینَ أَدْعُوک، وَلَا تَحْرِمَْنِی حینَ أَرْجُوک، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
نویسنده گوید: از بعض کتاب های مربوط به زیارت های غیر معروفه نقل شده: که پس از آن به گوشهٔ دیگر که در جانب مشرق قرار گرفته برو و در آنجا دو رکعت نماز بخوان و بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِاسْمِک یا اللّهُ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَلَ خَیرَ عُمْرِی آخِرَهُ، وَخَیرَ أَعْمَالِی خَواتِیمَها، وَخَیرَ أَیامِی یوْمَ أَلْقاک فِیهِ، إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ. اللّهُمَّ تَقَبَّلْ دُعائِی، وَاسْمَعْ نَجْوای، یا عَلِی یا عَظِیمُ، یا قادِرُ یا قاهِرُ، یا حَیاً لَایمُوتُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی بَینِی وَبَینَک، وَلَا تَفْضَحْنِی عَلَی رُؤُوسِ الْأَشْهادِ، وَاحْرُسْنِی بِعَینِک الَّتِی لَاتَنامُ، وَارْحَمْنِی بِقُدْرَتِک عَلَی یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَصَلَّی اللّهُ عَلَی سَیدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
پس از آن دو رکعت نماز در خانه ای که میان مسجد است بخوان و بگو:
یا مَنْ هُوَ أَ قْرَبُ إِلَی مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ، یا فَعَّالاً لِما یرِیدُ، یا مَنْ یحُولُ بَینَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَحُلْ بَینَنا وَبَینَ مَنْ یؤْذِینا بِحَوْلِک وَقُوَّتِک یا کافِی مِنْ کلِّ شَیءٍ وَلَا یکفِی مِنْهُ شَیءٌ اکفِنَا الْمُهِمَّ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس دو طرف صورت خود را بر خاک بگذار.
نویسنده گوید: این مکان شریف در این زمان معروف به «مقام امام زین العابدین»(علیه السلام) است.
و در کتاب «مزار قدیم» نقل کرده: پس از دو رکعت نماز در این مقام بخوان دعای: «اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا مَنْ لَاتَرَاهُ الْعُیُونُ..» را و این دعا در اعمال دکّه باب امیرمؤمنان در مسجد کوفه ذکر شد، به آنجا رجوع شود؛
و در نزدیک همین مکان بقعه ای است معروف به «مقام مهدی»، زیارت آن حضرت در آن محل شریف مناسب است و از بعض کتاب های مربوط به زیارت نقل شده: که شایسته است آن حضرت را در حال ایستاده، به زیارت «سَلامُ اللّهِ الْکامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ...»، زیارت کنی و این همان استغاثه ای است که ما در فصل هفتم از باب اوّل از کتاب «کلم طیب» نقل کردیم و تکرارش را مناسب نمی دانیم. سید ابن طاووس آن را بعد از دو رکعت نماز یکی از زیارات سرداب مقدّس برشمرده است.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد سهله
نماز و دعا در مسجد زید
سپس به مسجد زدید برو که نزدیک سهله است و در آن دو رکعت نماز بخوان و دست ها را بگشا و بگو:
إِلهِی قَدْ مَدَّ إِلَیک الْخَاطِئُ الْمُذْنِبُ یدَیهِ بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِک. إِلهِی قَدْ جَلَسَ الْمُسِیءُ بَینَ یدَیک مُقِرَّاً لَک بِسُوءِ عَمَلِهِ، وَراجِیاً مِنْک الصَّفْحَ عَنْ زَلَلِهِ. إِلهِی قَدْ رَفَعَ إِلَیک الظَّالِمُ کفَّیهِ رَاجِیاً لِما لَدَیک فَلَا تُخَیبْهُ بِرَحْمَتِک مِنْ فَضْلِک. إِلهِی قَدْ جَثَا الْعائِدُ إِلَی الْمَعَاصِی بَینَ یدَیک خائِفاً مِنْ یوْمٍ تَجْثُو فِیهِ الْخَلائِقُ بَینَ یدَیک.
إِلهِی جَاءَک الْعَبْدُ الْخَاطِئُ فَزِعاً مُشْفِقاً، وَرَفَعَ إِلَیک طَرْفَهُ حَذِراً راجِیاً، وَفاضَتْ عَبْرَتُهُ مُسْتَغْفِراً نادِماً؛ وَعِزَّتِک وَجَلالِک مَا أَرَدْتُ بِمَعْصِیتِی مُخالَفَتَک، وَمَا عَصَیتُک إِذْ عَصَیتُک وَأَنَا بِک جاهِلٌ وَلَا لِعُقُوبَتِک مُتَعَرِّضٌ، وَلَا لِنَظَرِک مُسْتَخِفٌّ، وَلکنْ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی، وَأَعانَتْنِی عَلَی ذلِک شِقْوَتِی، وَغَرَّنِی سِتْرُک الْمُرْخی عَلَی، فَمِنَ الْآنَ مِنْ عَذابِک مَنْ یسْتَنْقِذُنِی؟ وَبَحَبْلِ مَنْ أَعْتَصِمُ إِنْ قَطَعْتَ حَبْلَک عَنِّی؟
فَیا سَوْأَتاهُ غَداً مِنَ الْوُقُوفِ بَینَ یدَیک إِذا قِیلَ لِلْمُخِفِّینَ جُوزُوا، ولِلْمُثْقِلِینَ حُطُّوا، أَفَمَعَ الْمُخِفِّینَ أَجُوزُ أَمْ مَعَ الْمُثْقِلِینَ أَحُطُّ؟ وَیلِی کلَّما کبُرَ سِنِّی کثُرَتْ ذُنُوبِی! وَیلِی کلَّما طالَ عُمْرِی کثُرَتْ مَعَاصِی! فَکمْ أَتُوبُ؟ وَکمْ أَعُودُ؟ أَمَا آنَ لِی أَنْ أَسْتَحْیی مِنْ رَبِّی؟ اللّهُمَ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَخَیرَ الْغَافِرِینَ.
سپس گریه کن و صورت به خاک بگذار و بگو:
رْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَاقْتَرَفَ وَاسْتَکانَ وَاعْتَرَفَ.
پس از آن طرف راست صورت خود را به خاک بگذار و بگو:
إِنْ کنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ.
بعد طرف چپ را به خاک بگذار و بگو:
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِک یا کرِیمُ.
آنگاه به حال سجده برگرد و «صد مرتبه» بگو:«الْعَفْوَ الْعَفْوَ؛ از من در گذر».
نویسنده گوید: این مسجد از مساجد برجسته و ممتاز کوفه است و منسوب به «زید بن صوحان» است که از بزرگان اصحاب امیرالمؤمنان و از نیکان و پارسایان به شمار می رفته و در جنگ جمل در یاری حضرت شهید شد و دعایی که در چند سطر قبل ذکر شد دعای او بوده که در نماز شب می خوانده.
إِلهِی قَدْ مَدَّ إِلَیک الْخَاطِئُ الْمُذْنِبُ یدَیهِ بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِک. إِلهِی قَدْ جَلَسَ الْمُسِیءُ بَینَ یدَیک مُقِرَّاً لَک بِسُوءِ عَمَلِهِ، وَراجِیاً مِنْک الصَّفْحَ عَنْ زَلَلِهِ. إِلهِی قَدْ رَفَعَ إِلَیک الظَّالِمُ کفَّیهِ رَاجِیاً لِما لَدَیک فَلَا تُخَیبْهُ بِرَحْمَتِک مِنْ فَضْلِک. إِلهِی قَدْ جَثَا الْعائِدُ إِلَی الْمَعَاصِی بَینَ یدَیک خائِفاً مِنْ یوْمٍ تَجْثُو فِیهِ الْخَلائِقُ بَینَ یدَیک.
إِلهِی جَاءَک الْعَبْدُ الْخَاطِئُ فَزِعاً مُشْفِقاً، وَرَفَعَ إِلَیک طَرْفَهُ حَذِراً راجِیاً، وَفاضَتْ عَبْرَتُهُ مُسْتَغْفِراً نادِماً؛ وَعِزَّتِک وَجَلالِک مَا أَرَدْتُ بِمَعْصِیتِی مُخالَفَتَک، وَمَا عَصَیتُک إِذْ عَصَیتُک وَأَنَا بِک جاهِلٌ وَلَا لِعُقُوبَتِک مُتَعَرِّضٌ، وَلَا لِنَظَرِک مُسْتَخِفٌّ، وَلکنْ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی، وَأَعانَتْنِی عَلَی ذلِک شِقْوَتِی، وَغَرَّنِی سِتْرُک الْمُرْخی عَلَی، فَمِنَ الْآنَ مِنْ عَذابِک مَنْ یسْتَنْقِذُنِی؟ وَبَحَبْلِ مَنْ أَعْتَصِمُ إِنْ قَطَعْتَ حَبْلَک عَنِّی؟
فَیا سَوْأَتاهُ غَداً مِنَ الْوُقُوفِ بَینَ یدَیک إِذا قِیلَ لِلْمُخِفِّینَ جُوزُوا، ولِلْمُثْقِلِینَ حُطُّوا، أَفَمَعَ الْمُخِفِّینَ أَجُوزُ أَمْ مَعَ الْمُثْقِلِینَ أَحُطُّ؟ وَیلِی کلَّما کبُرَ سِنِّی کثُرَتْ ذُنُوبِی! وَیلِی کلَّما طالَ عُمْرِی کثُرَتْ مَعَاصِی! فَکمْ أَتُوبُ؟ وَکمْ أَعُودُ؟ أَمَا آنَ لِی أَنْ أَسْتَحْیی مِنْ رَبِّی؟ اللّهُمَ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَخَیرَ الْغَافِرِینَ.
سپس گریه کن و صورت به خاک بگذار و بگو:
رْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَاقْتَرَفَ وَاسْتَکانَ وَاعْتَرَفَ.
پس از آن طرف راست صورت خود را به خاک بگذار و بگو:
إِنْ کنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ.
بعد طرف چپ را به خاک بگذار و بگو:
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِک فَلْیحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِک یا کرِیمُ.
آنگاه به حال سجده برگرد و «صد مرتبه» بگو:«الْعَفْوَ الْعَفْوَ؛ از من در گذر».
نویسنده گوید: این مسجد از مساجد برجسته و ممتاز کوفه است و منسوب به «زید بن صوحان» است که از بزرگان اصحاب امیرالمؤمنان و از نیکان و پارسایان به شمار می رفته و در جنگ جمل در یاری حضرت شهید شد و دعایی که در چند سطر قبل ذکر شد دعای او بوده که در نماز شب می خوانده.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال مسجد سهله
مسجد صعصعه
و در نزدیکی مسجد او [مسجد زید] مسجد برادرش «صعصعه بن صوحان» است که او نیز از اصحاب امیرمؤمنان و از عارفان به حق آن حضرت و از بزرگان اهل ایمان است و آن قدر فصیح و بلیغ بوده که امیرمؤمنان او را «خطیب شحشح» [روان در گفتار و سخنرانی] گفته و به مهارت در سخنرانی ها و فصاحت در زبان از او تعریف کرده و هم او را به قلّت مؤونه [قانع و بی نیاز از مردم] و کثرت معونه [یاری دهنده به مردم در حدّ زیاد] مدح فرموده؛
و در شبی که امیرمؤمنان از دنیا رفت و فرزندان آن حضرت جنازه نازنینش را از کوفه به نجف حمل کردند، صعصعه از جمله مشایعت کنندگان جنازه آن جناب بود و چون اهل بیت از کار دفن امام فارغ شدند، صعصعه کنار قبر مقدّس ایستاد و مشتی از خاک قبر برگرفت و بر سر خود ریخت و گفت: پدر و مادرم فدایت ای امیرمؤمنان، گوارا باد تو را کرامت های خدا ای ابوالحسن، به راستی زادگاه تو پاکیزه و صبر تو نیرومند و جهادت بزرگ بود و به آنچه آرزو داشتی رسیدی و تجارت سودمندی کردی و به نزد پروردگار خود رفتی.
و از این نوع کلمات بسیار گفت و به سختی گریست و دیگران را به گریه واداشت و در حقیقت کنار قبر آن حضرت در آن دل شب مجلس روضه برقرار شد و صعصعه به منزله روضه خوان بود و مستمعین او جناب امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) و محمّد حنفیه و قمر بنی هاشم و سایر فرزندان و بستگان آن حضرت بودند و چون این کلمات به پایان رسید، رو به جانب امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) و سایر آقازادگان کرد و ایشان را تعزیت و تسلیت گفت، سپس همگی به کوفه بازگشتند.
در هر صورت مسجد صعصعه از مساجد شریف کوفه است و جماعتی امام زمان (صلوات الله علیه) را در ماه رجب، در آن مسجد مبارک دیده اند که دو رکعت نماز بجا آورده و این دعا را خوانده است: «اللّهُمَّ یَا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ وَالْآلاءِ الْوَازِعَةِ»
و ظاهر عمل آن حضرت نشان می دهد که این دعا مخصوص این مسجد شریف و از اعمال آن است، نظیر دعاهای مسجد سهله و زید، اما چون در ماه رجب بوده که این دعا خوانده شده احتمال داده شده که شاید این دعا از دعاهای ایام رجب باشد، بنابراین در کتاب های علما در اعمال ماه رجب ذکر شده و ما نیز چون این دعا را در اعمال ماه رجب ذکر کرده بودیم به این اندازه اکتفا کردیم و به تکرارش نپرداختیم، هرکه بخواهد می تواند مراجعه کند ان شاءالله تعالی.
و در شبی که امیرمؤمنان از دنیا رفت و فرزندان آن حضرت جنازه نازنینش را از کوفه به نجف حمل کردند، صعصعه از جمله مشایعت کنندگان جنازه آن جناب بود و چون اهل بیت از کار دفن امام فارغ شدند، صعصعه کنار قبر مقدّس ایستاد و مشتی از خاک قبر برگرفت و بر سر خود ریخت و گفت: پدر و مادرم فدایت ای امیرمؤمنان، گوارا باد تو را کرامت های خدا ای ابوالحسن، به راستی زادگاه تو پاکیزه و صبر تو نیرومند و جهادت بزرگ بود و به آنچه آرزو داشتی رسیدی و تجارت سودمندی کردی و به نزد پروردگار خود رفتی.
و از این نوع کلمات بسیار گفت و به سختی گریست و دیگران را به گریه واداشت و در حقیقت کنار قبر آن حضرت در آن دل شب مجلس روضه برقرار شد و صعصعه به منزله روضه خوان بود و مستمعین او جناب امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) و محمّد حنفیه و قمر بنی هاشم و سایر فرزندان و بستگان آن حضرت بودند و چون این کلمات به پایان رسید، رو به جانب امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) و سایر آقازادگان کرد و ایشان را تعزیت و تسلیت گفت، سپس همگی به کوفه بازگشتند.
در هر صورت مسجد صعصعه از مساجد شریف کوفه است و جماعتی امام زمان (صلوات الله علیه) را در ماه رجب، در آن مسجد مبارک دیده اند که دو رکعت نماز بجا آورده و این دعا را خوانده است: «اللّهُمَّ یَا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ وَالْآلاءِ الْوَازِعَةِ»
و ظاهر عمل آن حضرت نشان می دهد که این دعا مخصوص این مسجد شریف و از اعمال آن است، نظیر دعاهای مسجد سهله و زید، اما چون در ماه رجب بوده که این دعا خوانده شده احتمال داده شده که شاید این دعا از دعاهای ایام رجب باشد، بنابراین در کتاب های علما در اعمال ماه رجب ذکر شده و ما نیز چون این دعا را در اعمال ماه رجب ذکر کرده بودیم به این اندازه اکتفا کردیم و به تکرارش نپرداختیم، هرکه بخواهد می تواند مراجعه کند ان شاءالله تعالی.
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
زیارت سوم امام حسین (ع)
زیارت کوتاهی است که سید ابن طاووس، در کتاب «مزار» نقل کرده و در آن مزیت بسیاری آمده است؛ فرمود [با حذف اسناد روایت]: از جابر جعفی، از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که به جابر فرمود: بین شما و قبر حسین(علیه السلام) چه اندازه مسافت است؟ عرضه داشتم: یک روز و پاره ای از روز، فرمود: آن حضرت را زیارت می کنی؟ گفتم: آری، فرمود: آیا تو را خشنود نکنم، آیا تو را به ثواب ایشان مژده ندهم؟ گفتم: آری فدایت شوم.
فرمود: مردی از شما، چون برای زیارت او مهیا شود، اهل آسمان یکدیگر را مژده دهند و چون از منزلش، سوار یا پیاده بیرون رود، حق تعالی هزار فرشته از فرشتگان را بر او بگمارد که بر او صلوات فرستند تا به قبر امام حسین(علیه السلام) برسد.
آنگاه امام صادق فرمود: چون به سوی قبر حسین(علیه السلام) آمدی، بر درگاه روضه بایست و این کلمات را بگو که برای تو به تلافی هر کلمه از آن، بهره ای از رحمت الهی خواهد بود. عرضه داشتم: فدایت شوم آن کلمات کدام است؟ فرمود: بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیدِ رُسُلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَخَیرِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِی الطَّاهِرِ الرَّاضِی الْمَرْضِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الْأَکبَرُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِک وَأَناخَتْ بِرَحْلِک، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْحَافِّینَ بِک، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ الْمُلْحِدِینَ، وَعَبَدْتَ اللّهَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه به سوی قبر مطهر می روی و برای تو به هر قدمی که برداری و بگذاری، ثواب کسی که در راه خدا کشته شده و در خون خود غلطیده خواهد بود. چون به قبر رسیدی، دست خود را به قبر بمال و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ؛ سلام بر تو ای حجت خدا در زمین». سپس برای خواندن نماز برو، به هر رکعتی که نزد آن حضرت بخوانی، برای تو همانند ثواب کسی که هزار حج و عمره بجا آورده و هزار بنده آزاد کرده خواهد بود و همانند کسی که هزار صحنه با پیامبر مرسلی ایستاده باشد پاداش می گیری. .. تا پایان روایت؛ این روایت با تفاوت اندکی با روایت مفضّل بن عمر، در«آداب زیارت امام حسین»(علیه السلام) گذشت.
فرمود: مردی از شما، چون برای زیارت او مهیا شود، اهل آسمان یکدیگر را مژده دهند و چون از منزلش، سوار یا پیاده بیرون رود، حق تعالی هزار فرشته از فرشتگان را بر او بگمارد که بر او صلوات فرستند تا به قبر امام حسین(علیه السلام) برسد.
آنگاه امام صادق فرمود: چون به سوی قبر حسین(علیه السلام) آمدی، بر درگاه روضه بایست و این کلمات را بگو که برای تو به تلافی هر کلمه از آن، بهره ای از رحمت الهی خواهد بود. عرضه داشتم: فدایت شوم آن کلمات کدام است؟ فرمود: بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ سَیدِ رُسُلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَخَیرِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِی الطَّاهِرِ الرَّاضِی الْمَرْضِی، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الصِّدِّیقُ الْأَکبَرُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِک وَأَناخَتْ بِرَحْلِک، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْحَافِّینَ بِک، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَجاهَدْتَ الْمُلْحِدِینَ، وَعَبَدْتَ اللّهَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، السَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه به سوی قبر مطهر می روی و برای تو به هر قدمی که برداری و بگذاری، ثواب کسی که در راه خدا کشته شده و در خون خود غلطیده خواهد بود. چون به قبر رسیدی، دست خود را به قبر بمال و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ؛ سلام بر تو ای حجت خدا در زمین». سپس برای خواندن نماز برو، به هر رکعتی که نزد آن حضرت بخوانی، برای تو همانند ثواب کسی که هزار حج و عمره بجا آورده و هزار بنده آزاد کرده خواهد بود و همانند کسی که هزار صحنه با پیامبر مرسلی ایستاده باشد پاداش می گیری. .. تا پایان روایت؛ این روایت با تفاوت اندکی با روایت مفضّل بن عمر، در«آداب زیارت امام حسین»(علیه السلام) گذشت.