عبارات مورد جستجو در ۴۳۳۷ گوهر پیدا شد:
مفاتیح الجنان : زیارات مطلقه امام حسین (ع)
مداخله نااهلان به کتب حدیث و اخبار
کتاب های دعای شیعه، به مرتبه ای متقن و محکم بوده که غالب آن ها که استنساخ می کردند، خودشان از اهل علم بودند و از روی نسخه هایی که به خط اهل علم و تصحیح شده علما بوده مقابله و تصحیح می نمودند و اگر اختلافی بود، در حاشیه اش به آن اختلاف اشاره می کردند؛ مثلاً در دعای مکارم الاخلاق «وبَلِّغْ بِإیمانی» در حاشیه اش اشاره می کنند، در نسخه ابن اشناس «وَابْلُغْ بِإیْمانی» است و در روایت ابن شاذان «اللّهُمَّ أبْلِغْ إیمانی» است؛ یا مثلاً فلان کلمه به خط ابن سکون چنین است و به خط شهید چنین
همچنین کار کتاب های معتبر دعا به جایی رسیده که منحصر به کتاب «مفتاح» شده که فی الجمله وصفش را شنیدی و این کتاب مرجع عوام و خواص و عرب و عجم شده و این نیست، جز از بی اعتنایی اهل علم به حدیث و اخبار و رجوع ننمودن به کتب علما و فقهای اهل بیت اطهار و نهی نکردن از امثال این بدعت ها و اضافات و دسیسه وضّاعان [آنان که از پیش خود جعل حدیث می کنند و به پیامبر و امام نسبت می دهند] و تحریف جاهلان و جلو نگرفتن از نااهلان و از تصرّفات بی خردان تا کار به جایی رسیده که دعاها موافق سلیقه ها تلفیق شده و زیارت ها و مفجعه ها و صلوات ها اختراع گشته و مجموعه های بسیار از دعاهای ساختگی و قلابی چاپ شده و بچّه مفتاح ها متولد گشته و کم کم سرایت کرده، به سایر کتب رسیده و شایع و رواج یافته است.
مثلاً کتاب «منتهی الآمال» این احقر را تازه طبع کرده اند، بعضی از خطّاطان آن، به سلیقه خود تصرّفاتی در آن نموده، از جمله در احوال مالک بن یسر ملعون نوشته: از دعای امام حسین(علیه السلام) هر دو دست او از کار افتاده بود الحمدلله؛ در تابستان همانند دو چوب خشک می گردید الحمدلله؛ در زمستان خون از آن ها می چکید الحمدلله و بر این حال خسران مال بود الحمدلله.
در این دو سطر عبارت، چهار لفظ «الحمدلله» را کاتب موافق سلیقه خود جزو عبارت کرده است و نیز در بعضی از مواضع کتاب پس از نام جناب زینب یا امّ کلثوم، به سلیقه خود لفظ خانم اضافه کرده که زینب خانم و امّ کلثوم خانم گفته شود، به خاطر آنکه از آن مخدّرات تجلیل شود و کاتب، حمید بن قحطبه را چون با او دشمن بوده، به علت بدی او حمید بن قحبه نوشته، ولی احتیاط نموده قحطبه را به عنوان نسخه بدل آن یادداشت کرده و عبد ربّه را صلاح دیده عبدالله نوشته و زحر بن قیس را که حاء بی نقطه است، در هر کجای کتاب بوده، به جیم نوشته و امّ سلمه را غلط دانسته و تا در امکانش بوده ام ام السلمه کرده، الی غیر ذلک.
غرضم از ذکر این مطلب در اینجا دو چیز بود: یکی آن که تصرفاتی که این شخص به سلیقه خود کرده، آن را کمال دانسته و خلافش را نقص فرض کرده، درحالی که آن چیزی که او کمال دانسته باعث نقصان شده است، بنابراین از اینجا قیاس کنیم به چیزهایی که ما از روی جهل و نادانی در دعاها داخل می کنیم یا به سلیقه ناقص خود بعض تصرفات می نماییم و آن را کمال فرض می کنیم، بدانیم که همان چیزها نزد اهلش سبب نقصان و بی اعتباری آن دعاها یا زیارت خواهد بود، پس شایسته است که ما به هیچ وجه در این باب مداخله نکنیم و هرچه دستورالعمل دادند، به همان رفتار کرده و از آن تخطّی ننمائیم؛
و دیگر غرضم آن بود که معلوم گردد هرگاه نسخه ای که نویسنده اش زنده و حاضر و نگهبان او باشد، با آن این گونه رفتار کنند، پس با سایر نسخه ها چه کردند و به کتاب های چاپی دیگر چه اعتماد است؟ مگر کتابی که از مصنّفات مشهور علمای معروف باشد و به نظر ثقه ای از علمای آن فن رسیده و امضا فرموده باشد.
در حال ثقه جلیل، فقیه پیشین در اصحاب ائمه(علیهم السلام) یونس بن عبدالرحمن روایت شده است: که کتابی در اعمال شبانه روز نوشته بود، جناب ابو هاشم جعفری آن کتاب را به نظر مبارک حضرت عسکری(علیه السلام) رساند، حضرت تمام آن را مطالعه و به دقت بررسی نمود، پس از آن فرمود: «هذا دِینی وَدِینُ آبائی کُلُّهُ وَهُوَ الْحَقُّ کُلُّهُ؛ این دین من و دین پدران من است و تمامش حق می باشد».
ملاحظه کن که ابو هاشم جعفری، با آن که بر کثرت علم و فقاهت و جلالت و دیانت جناب یونس مطّلع بوده، در عمل کردن به کتاب او اکتفا نکرده تا آن که آن را به نظر مبارک امام خود رسانید؛
و نیز روایت شده: از بورق شنجانی هراتی که مردی معروف به صدق و صلاح و ورع بوده، در سامره خدمت امام حسن عسکری(علیه السلام) رسید و کتاب «یوم و لیله» شیخ جلیل القدر فضل بن شاذان نیشابوری را به آن حضرت داد و گفت: فدایت شوم، می خواهم در این کتاب نظر فرمایی و ورق ورق آن را ملاحظه کنی؛ حضرت فرمود: «هذا صَحِیحٌ یَنْبَغی أَنْ تَعْمَلَ بِهِ؛ این کتاب صحیح است و شایسته است به آن عمل کنی» الی غیر ذلک؛
و این احقر با اینکه مذاق مردم این زمان و عدم اهتمامشان را در امثال این امور می دانستم، برای اتمام حجت سعی و کوشش بسیار کردم که دعاها و زیارات منقول در این کتاب حتی الامکان، از نسخه های اصل نقل شود و بر نسخه های متعددی عرضه گردد و به اندازه ای که از عهده برآید تصحیح کنم تا عامل به آن از روی اطمینان عمل کند ان شاء الله، به شرط آن که کاتبان و ناسخان، در آن تصرف ننمایند و خوانندگان، اختراع و سلیقه های خود را کنار گذارند.
شیخ کلینی از عبدالرحیم قصیر نقل کرده: خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید و عرض کرد: فدایت شوم، من از پیش خود دعایی اختراع کرده ام، حضرت فرمود: مرا از اختراع خود بگذار، یعنی آن را کنار گذار و برای من نقل مکن و اجازه نداد دعای جمع کرده اش را نقل کند و خود حضرت برای او دستور العملی عنایت فرمود.
شیخ صدوق از عبدالله بن سنان روایت کرده: امام صادق(علیه السلام) فرمود: به همین زودی به شما شبهه ای می رسد، پس می مانید بدون نشانه و راهنما و پیشوای هدایت گر و در آن شبهه نجات نمی یابد مگر کسی که دعای غریق را بخواند، گفتم: دعای غریق چگونه است؟ فرمود: می گویی:
یا اللّهُ یا رَحْمَانُ یا رَحِیمُ، یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک.
پس گفتم:
یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَالأبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک.
حضرت فرمود: خدای عزّوجل «مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَالأبْصَارِ» است، ولی چنان که من می گویم بگو: «یَا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ».
تأمل در این دو حدیث شریف، برای بیداری کسانی که در دعاها به سلیقه خود، بعضی کلمات را زیاد می کنند و پاره ای تصرّفات می نمایند کافی است و الله العاصم.
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امام حسین (ع)
زیارت امام حسین (ع) در روز عرفه
 بدان که آنچه از اهل بیت عصمت و طهارت در مورد زیارت عرفه رسیده، از زیادتی روایات و بسیاری فضیلت و ثواب، بیشتر از آن است که شمرده شود و ما به خاطر تشویق زائران، به ذکر چند روایت اکتفا می کنیم.
از بشیر دُهّان به سند معتبر روایت شده است: که گفت خدمت امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: گاه هست که حج از من فوت می شود و روز عرفه را نزد قبر حضرت حسین(علیه السلام) به سرمی برم. فرمود: ای بشیر کار خوبی انجام می دهی،
هر مؤمنی که در روز غیر عید، بامعرفت به حق آن حضرت به زیارت قبر حضرتش برود، ثواب «بیست حج» و «بیست عمره» پسندیده پذیرفته و «بیست جهاد» همراه پیامبر مرسل یا امام عادل برای او نوشته می شود و هرکه آن حضرت را در روز عید زیارت کند، حق تعالی برای او ثواب «صد حج» و «صد عمره» و «صد جهاد» همراه با پیامبر مرسل یا امام عادل را می نویسند و هر که آن حضرت را در روز عرفه، بامعرفت به حق حضرتش زیارت کند، برای او ثواب «هزار حج» و «هزار عمره» پسندیده پذیرفته و «هزار جهاد» با پیامبر مرسل یا امام عادل نوشته می شود.
به حضرت گفتم: ثواب موقف عرفات برای من کجا حاصل می شود؟ آن حضرت به سوی من نظر کرد، مانند کسی که خشمناک باشد و فرمود: ای بشیر، هرگاه مؤمنی در روز عرفه، به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) برود و در رود فرات غُسل کند، سپس به سوی قبر آن حضرت حرکت کند، حق تعالی به هر گامی که بر می دارد، برای او ثواب حجّی که با همه مناسک به طور کامل انجام داده باشد می نویسد و چنین گمان دارم که فرمود: «و عمره»؛
و در احادیث بسیار به نهایتِ اعتبار وارد شده است: که حق تعالی در روز عرفه، پیش از آنکه نظر به اهل موقف عرفات کند، ابتدا نظر رحمت به سوی زائران قبر حسین(علیه السلام) می اندازد.
در حدیث معتبر از رُفاعه روایت شده: که امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: امسال حج کردی؟ گفتم: فدایت شوم، مالی نداشتم که به حج روم، ولی عرفه را نزد قبر امام حسین(علیه السلام) گذراندم؛ فرمود: ای رُفاعه، از آنچه اهل مِنی در آن بودند، هیچ کوتاهی نکردی، اگر نه این بود که کراهت دارم مردم ترک حج کنند، هر آینه برای تو حدیثی می گفتم که هرگز زیارت قبر آن حضرت را ترک نکنی؛ پس ساعتی ساکت شد، بعد از آن فرمود: پدرم به من خبر داد، هر که به سوی قبر امام حسین(علیه السلام) بیرون رود و با تکبّر حرکت نکند، عارف به حق آن حضرت باشد، هزار فرشته از طرف راست و هزار فرشته از طرف چپ همراه او می شوند و برای او ثواب «هزار حج» و «هزار عمره» که با پیغمبر یا وصی پیغمبر بجا آورده باشد نوشته می شود.
امّا شیوۀ زیارت آن حضرت، چنان است که علمای بزرگوار و رؤسای مَذهب و ملّت فرموده اند: چون خواستی حضرت را در این روز زیارت کنی، اگر توانستی از فرات غُسل کن وگرنه از هر آبی که برایت ممکن شد و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و زیارت آن حضرت را قصد کن، درحالی که با آرامی و وقار و تیزبینی باشی، چون به در حائر رسیدی بگو: «اللّهُ أَکْبَرُ» و بخوان:
اللّهُ أَکبَرُ کبِیراً، وَالْحَمْدُ لِلّهِ کثِیراً، وَسُبْحانَ اللّهِ بُکرَةً وَأَصِیلاً، وَ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کنّا لِنَهْتَدِی لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللّهُ، لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ، السَّلامُ عَلی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلی فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَی الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، السَّلامُ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ، السَّلامُ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی، السَّلامُ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، السَّلامُ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ، السَّلامُ عَلَی عَلِی بْنِ مُوسی، السَّلامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی، السَّلامُ عَلَی عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ، السَّلامُ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی، السَّلامُ عَلَی الْخَلَفِ الصَّالِحِ الْمُنْتَظَرِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، عَبْدُک وَابْنُ عَبْدِک وَابْنُ أَمَتِک، الْمُوالِی لِوَلِیک، الْمُعادِی لِعَدُوِّک، اسْتَجارَ بِمَشْهَدِک، وَتَقَرَّبَ إِلَی اللّهِ بِقَصْدِک. الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِی هَدَانِی لِوِلایتِک، وَخَصَّنِی بِزِیارَتِک، وَسَهَّلَ لِی قَصْدَک.
پس داخل روضه شو و بالای سر بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ عَلِی الْمُرْتَضی، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ خَدِیجَةَ الْکبْری، السَّلامُ عَلَیک یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَأَطَعْتَ اللّهَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ؛
فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِک فَرَضِیتْ بِهِ، یا مَوْلای یا أَبا عَبْدِاللّهِ، أُشْهِدُ اللّهَ وَمَلائِکتَهُ وَأَنْبِیاءَهُ وَرُسُلَهُ أَنِّی بِکمْ مُؤْمِنٌ، وَبِإِیابِکمْ مُوقِنٌ، بِشَرایعِ دِینِی، وَخَواتِیمِ عَمَلِی، وَمُنْقَلَبِی إِلَی رَبِّی، فَصَلَواتُ اللّهِ عَلَیکمْ، وَعَلی أَرْواحِکمْ وَعَلی أَجْسادِکمْ، وَعَلی شاهِدِکمْ وَعَلی غائِبِکمْ، وَظاهِرِکمْ وَباطِنِکمْ. السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ خاتَمِ النَّبِیینَ، وَابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، وَابْنَ إِمامِ الْمُتَّقِینَ، وَابْنَ قائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ إِلی جَنَّاتِ النَّعِیمِ، وَکیفَ لَاتَکونُ کذلِک وَأَنْتَ بابُ الْهُدی، وَ إِمامُ التُّقی، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقی، وَالْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا، وَخامِسُ أَصْحابِ الْکساءِ، غَذَتْک یدُ الرَّحْمَةِ، وَرَضَعْتَ مِنْ ثَدْی الْإِیمانِ، وَرُبِّیتَ فِی حِجْرِ الْإِسْلامِ، فَالنَّفْسُ غَیرُ راضِیةٍ بِفِراقِک، وَلَا شَاکةٍ فِی حَیاتِک، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیک وَعَلَی آبائِک وَأَبْنائِک؛
السَّلامُ عَلَیک یا صَرِیعَ الْعَبَرَةِ السَّاکبَةِ، وَقَرِینَ الْمُصِیبَةِ الرَّاتِبَةِ، لَعَنَ اللّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْک الْمَحارِمَ، وَانْتَهَکتْ فِیک حُرْمَةَ الْإِسْلامِ، فَقُتِلْتَ صَلَّی اللّهُ عَلَیک مَقْهُوراً، وَأَصْبَحَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ بِک مَوْتُوراً، وَأَصْبَحَ کتابُ اللّهِ بِفَقْدِک مَهْجُوراً. السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی جَدِّک وَأَبِیک، وَأُمِّک وَأَخِیک، وَعَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ بَنِیک، وَعَلَی الْمُسْتَشْهَدِینَ مَعَک، وَعَلَی الْمَلائِکةِ الْحافِّینَ بِقَبْرِک، وَالشَّاهِدِینَ لِزُوَّارِک الْمُؤَمِّنِینَ بِالْقَبُولِ عَلَی دُعاءِ شِیعَتِک، وَالسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا أَبا عَبْدِاللّهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیةُ وَجَلَّتِ الْمُصِیبَةُ بِک عَلَینا وَعَلَی جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَهَیأَتْ لِقِتالِک، یا مَوْلای یا أَبا عَبْدِاللّهِ، قَصَدْتُ حَرَمَک، وَأَتَیتُ مَشْهَدَک أَسْأَلُ اللّهَ بِالشَّأْنِ الَّذِی لَک عِنْدَهُ، وَبِالْمحَلِّ الَّذِی لَک لَدَیهِ أَنْ یصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ یجْعَلَنِی مَعَکمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ بِمَنِّهِ وَجُودِهِ وَکرَمِهِ.
آنگاه ضریح را ببوس و بالای سر دو رکعت نماز، به هر سوره که بعد از سوره «حمد» خواستی بخوان و چون فارغ شدی بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی صَلَّیتُ وَرَکعْتُ وَسَجَدْتُ لَک وَحْدَک لَاشَرِیک لَک، لِأَنَّ الصَّلاةُ وَالرُّکوعَ وَالسُّجُودَ لَاتَکونُ إِلّا لَک، لِأَنَّک أَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَبْلِغْهُمْ عَنِّی أَفْضَلَ التَّحِیةِ وَالسَّلامِ، وَارْدُدْ عَلَی مِنْهُمُ التَّحِیةَ وَالسَّلامَ. اللّهُمَّ وَهَاتَانِ الرَّکعَتانِ هَدِیةٌ مِنِّی إِلی مَوْلای وَسَیدِی وَ إِمامِی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی عَلَیهِمَا السَّلامُ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْ ذلِک مِنِّی، وَاجْزِنِی عَلَی ذلِک أَفْضَلَ أَمَلِی وَرَجائِی فِیک وَفِی وَلِیک، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
سپس به سوی پایین پای مبارک حضرت امام حسین(علیه السلام) رفته و علی بن الحسین(علیه السلام) را که قبرشان آنجاست زیارت کن و در زیارت حضرتش بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْحُسَینِ الشَّهِیدِ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الشَّهِیدُ ابْنُ الشَّهِیدِ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمَظْلُومُ ابْنُ الْمَظْلُومِ، لَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِک فَرَضِیتْ بِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ وَابْنَ وَلِیهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ وَجَلَّتِ الرَّزِیةُ بِک عَلَینا وَعَلَی جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ، فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْک، وَأَبْرَأُ إِلَی اللّهِ وَ إِلَیک مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ.
بعد به سوی دیگر شهدا رو کن و ایشان را به این صورت زیارت کن:
السَّلامُ عَلَیکمْ یا أَوْلِیاءَ اللّهِ وَأَحِبَّاءَهُ، السَّلامُ عَلَیکمْ یا أَصْفِیاءَ اللّهِ وَأَوِدَّاءَهُ، السَّلامُ عَلَیکمْ یا أَنْصارَ دِینِ اللّهِ، وَأَنْصارَ نَبِیهِ، وَأَنْصارَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَأَنْصارَ فاطِمَةَ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیکمْ یا أَنْصارَ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْوَلِی النَّاصِحِ، السَّلامُ عَلَیکمْ یا أَنْصارَ أَبِی عَبْدِاللّهِ الْحُسَینِ الشَّهِیدِ الْمَظْلُومِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ، بِأَبِی أَنْتُمْ وَأُمِّی طِبْتُمْ وَطَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیها دُفِنْتُمْ وَفُزْتُمْ وَاللّهِ فَوْزاً عَظِیماً، یا لَیتَنِی کنْتُ مَعَکمْ فَأَفُوزَ مَعَکمْ فِی الْجِنانِ مَعَ الشُّهَداءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِک رَفِیقاً، وَالسَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه به جانب بالای سر امام حسین(علیه السلام) برگرد و برای خود و اهل و عیال و برادران با ایمانت بسیار دعا کن.
سید ابن طاووس و شهید فرموده اند: سپس به محلّ شهادت جناب عباس (رضی الله عنه) برو، همین که به آنجا رسیدی، نزد قبر آن حضرت بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ بْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَوَّلِ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَقْدَمِهِمْ إِیماناً، وَأَقْوَمِهِمْ بِدِینِ اللّهِ، وَأَحْوَطِهِمْ عَلَی الْإِسْلامِ، أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَخِیک فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُواسِی، فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْک الْمَحارِمَ، وَانْتَهَکتْ فِی قَتْلِک حُرْمَةَ الْإِسْلامِ، فَنِعْمَ الْأَخُ الصَّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحامِی النَّاصِرُ، وَالْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِیهِ، الْمُجِیبُ إِلی طاعَةِ رَبِّهِ، الرَّاغِبُ فِیمَا زَهِدَ فِیهِ غَیرُهُ مِنَ الثَّوَابِ الْجَزِیلِ وَالثَّنَاءِ الْجَمِیلِ، وَأَلْحَقَک اللّهُ بِدَرَجَةِ آبائِک فِی دارِ النَّعِیمِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
پس خود را به قبر بیفکن و بگو:
اللّهُمَّ لَک تَعَرَّضْتُ، وَلِزِیارَةِ أَوْلِیائِک قَصَدْتُ، رَغْبَةً فِی ثَوَابِک، وَرَجَاءً لِمَغْفِرَتِک، وَجَزِیلِ إِحْسَانِک، فَأَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَجْعَلَ رِزْقِی بِهِمْ دارَّاً، وَعَیشِی بِهِمْ قَارَّاً، وَزِیارَتِی بِهِمْ مَقْبُولَةً، وَذَنْبِی بِهِمْ مَغْفُوراً، وَاقْلِبْنِی بِهِمْ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً دُعائِی بِأَفْضَلِ مَا ینْقَلِبُ بِهِ أَحَدٌ مِنْ زُوَّارِهِ وَالْقَاصِدِینَ إِلَیهِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
پس ضریح را ببوس و نزد آن حضرت نماز زیارت بخوان و نیز آنچه خواسته باشی از دعا و قرآن و ذکر انجام ده و چون خواستی آن حضرت را وداع کنی، آنچه را که پیش از این بیان کردم، در «وداع» آن حضرت بگو.
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امام حسین (ع)
اوقات شریفه زیارت امام حسین (ع)
نویسنده گوید: زیارت امام حسین(علیه السلام) در [همه] اوقات شریفه و شب ها و روزهای متبرکه، به غیر «این اوقات که ذکر شد» نیز افضل است، به ویژه اوقاتی که به آن حضرت نسبتی داشته باشد، مانند «روز مباهله» و «روز نزول هَل اتی» و «روز ولادت آن حضرت» و نیز «شب های جمعه».
از روایتی استفاده می شود که حق تعالی در هر شب جمعه نظر لطفی بر آن حضرت می کند و همه پیامبران و اوصیای ایشان را به زیارت حضرتش می فرستد.
ابن قولَوَیه از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: هرکه قبر امام حسین(علیه السلام) را در هر جمعه زیارت کند، البته آمرزیده می شود و از دنیا با حالت حسرت بیرون نرود و خانه اش در بهشت با امام حسین(علیه السلام) باشد.
در خبر اَعمَش آمده: همسایه او برایش گفت: در خواب دیدم رقعه هایی از آسمان فرو می ریزد که در آن ها برای هرکه امام حسین(علیه السلام) را در شب جمعه زیارت کند امان نوشته اند و بعد از این در اعمال کاظمَین در طی «حکایت حاج علی بغدادی» به این مطلب اشاره خواهد شد. در غیر این اوقات از اوقات شریفه دیگر نیز خوب است آن حضرت زیارت شود.
روایت شده از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: آیا برای زیارت امام حسین(علیه السلام) زمان خاصی است که بهتر از زمان های دیگر باشد؟ فرمود: آن حضرت را در هروقت و هر زمان زیارت کنید که در زیارت آن حضرت خیر مقرّر است، هرکه آن را بیشتر به عمل آورد، خیر بیشتری خواهد یافت و هرکه کمتر انجام دهد، خیر کمتری به دست می آورد و در زیارت کردن آن حضرت در اوقات شریفه بکوشید که اعمال صالحه در آن اوقات ثوابش دو چندان است و در آن اوقات شریفه فرشتگان الهی برای زیارت آن حضرت از آسمان نازل می شوند تا پایان روایت؛
و برای خصوص این اوقاتِ یاد شده زیارت منقولی یافت نشده، تنها برای «روز سوم شعبان» که روز ولادت حضرت امام حسین(علیه السلام) است، دعایی از ناحیه مبارکه بیرون آمده که باید آن را خواند و ما آن را در طی اعمال ماه شعبان بیان کردیم.
بدان که زیارت آن حضرت در غیر کربلا، از شهرهای دور مزیّت زیادی دارد و ما در اینجا به ذکر دو روایت که در کتاب های «کافی»، «تهذیب» و «من لا یحضرها الفقیه» است قناعت می کنیم.
«روایت اوّل»: ابن ابی عُمَیر از هشام روایت کرده امام صادق(علیه السلام) فرمود: هرگاه راه یکی از شما دور و از خانه اش تا قبور ما مسافت زیادی باشد، به پشت بام بلندتر خانۀ خود بالا رود و دو رکعت نماز بخواند و به سلام کردن به سوی قبرهای ما اشاره کند، به درستی که آن نماز و سلام به ما می رسد.
«روایت دوم»: از حنّان بن سدیر از پدرش نقل شده امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: ای سدیر آیا هر روز قبر حسین(علیه السلام) را زیارت می کنی؟ عرض کردم: فدایت شوم نه؛ فرمود: شما جفا کارید، آیا در هر جمعه او را زیارت می کنید؟ گفتم: نه؛ فرمود: آیا در هر ماهی زیارت می کنید؟ گفتم: نه؛ فرمود: آیا در هر سالی زیارت می کنید؟ گفتم: گاهی از سال ها شده که زیارت کرده ام، فرمود: ای سدیر شما به امام حسین(علیه السلام) چه جفاکارید!
آیا نمی دانید که حق تعالی دو هزارهزار فرشته [در کتاب «تهذیب» و «فقیه» هزارهزار فرشته آمده است] ژولیده موی و غبارآلود گمارده تا بر آن حضرت گریه کنند و زیارت نمایند که هرگز سست نمی شوند و برای تو ای سدیر چه می شود که زیارت کنی قبر امام حسین(علیه السلام) را در هر جمعه «پنج مرتبه» و در هر روزی «یک مرتبه»؟
گفتم: فدایت شوم بین ما و او فاصله بسیاری است، فرمود: به بام خانه ات بالا رو و سپس به راست و چپ نظر کن، آنگاه سر خود را به سوی آسمان بردار، سپس قصد کن جهت قبر آن حضرت را و بگو: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ» به خاطر این عمل زیارتی برای تو نوشته می شود، و آن زیارت حجّ و عمره است. سدیر گفت: بسا شد که این را در ماه بیش از بیست مرتبه بجا آوردم. و در آغاز «زیارت اوّل» از زیارت مطلقه مطلبی که مناسب این مقام بود گذشت، مراجعه کنید.
مفاتیح الجنان : زیارت کاظمین (ع)
زیارت مختص به امام موسى کاظم (ع)
اما زیارت مختصّ به حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) چنان که سید ابن طاووس در کتاب «مزار» نقل کرده آن است که چون خواستی آن حضرت را زیارت کنی، سزاوار است غسل کنی و بعد با آرامش و وقار به زیارت روانه شوی، همین که به در حرم رسیدی بایست و بگو:
اللّهُ أَکبَرُ، اللّهُ أَکبَرُ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ، وَاللّهُ أَکبَرُ، الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَی هِدایتِهِ لِدِینِهِ، وَالتَّوْفِیقِ لِمَا دَعا إِلَیهِ مِنْ سَبِیلِهِ. اللّهُمَّ إِنَّک أَکرَمُ مَقْصُودٍ، وَأَکرَمُ مَأْتِی، وَقَدْ أَتَیتُک مُتَقَرِّباً إِلَیک بِابْنِ بِنْتِ نَبِیک صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَعَلَی آبائِهِ الطَّاهِرِینَ وَأَبْنائِهِ الطَّیبِینَ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تُخَیبْ سَعْیی، وَلَا تَقْطَعْ رَجائِی، وَاجْعَلْنِی عِنْدَک وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ.
بعد وارد شو و پای راست خود را مقدّم دار و بگو:
بِسْمِ اللّهِ، وَبِاللّهِ، وَفِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ. اللّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَی وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ.
همین که به در بارگاه شریف رسیدی بایست و درخواست اجازه کن و بگو:
أَأَدْخُلُ یا رَسُولَ اللّهِ؟ أَأَدْخُلُ یا نَبِی اللّهِ؟ أَأَدْخُلُ یا مُحَمَّدَ بنَ عَبْدِاللّهِ؟ أَأَدْخُلُ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟ أَأَدْخُلُ یا أَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ؟ أَأَدْخُلُ یا أَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَینَ؟ أَأَدْخُلُ یا أَبا مُحَمَّدٍ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ؟ أَأَدْخُلُ یا أَبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ ابْنَ عَلِی؟ أَأَدْخُلُ یا أَبا عَبْدِاللّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ؟ أَأَدْخُلُ یا مَوْلای یا أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ؟ أَأَدْخُلُ یا مَوْلای یا أَبا جَعْفَرٍ؟ أَأَدْخُلُ یا مَوْلای مُحَمَّدَ ابْنَ عَلِی؟
سپس وارد شو و «چهار مرتبه» بگو: «اللّه أکْبَرُ» و برابر قبر بایست و قبله را پشت کتف خود قرار بده، آنگاه بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ وَابْنَ وَلِیهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا صَفِی اللّهِ وَابْنَ صَفِیهِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَمِینَ اللّهِ وَابْنَ أَمِینِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا نُورَ اللّهِ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْهُدی، السَّلامُ عَلَیک یا عَلَمَ الدِّینِ وَالتُّقی، السَّلامُ عَلَیک یا خازِنَ عِلْمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا خازِنَ عِلْمِ الْمُرْسَلِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا نائِبَ الْأَوْصِیاءِ السَّابِقِینَ،
السَّلامُ عَلَیک یا مَعْدِنَ الْوَحْی الْمُبِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الْعِلْمِ الْیقِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا عَیبَةَ عِلْمِ الْمُرْسَلِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْإِمامُ الصَّالِحُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْإِمامُ الزَّاهِدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْإِمامُ الْعابِدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْإِمامُ السَّیدُ الرَّشِیدُ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْمَقْتُولُ الشَّهِیدُ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ وَابْنَ وَصِیهِ، السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛
أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللّهِ مَا حَمَّلَک، وَحَفِظْتَ مَا اسْتَوْدَعَک، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّهِ، وَأَقَمْتَ أَحْکامَ اللّهِ، وَتَلَوْتَ کتابَ اللّهِ، وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی فِی جَنْبِ اللّهِ، وَجاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، وَأَشْهَدُ أَنَّک مَضَیتَ عَلَی مَا مَضی عَلَیهِ آباؤُک الطَّاهِرُونَ وَأَجْدادُک الطَّیبُونَ الْأَوْصِیاءُ الْهادُونَ الْأَئِمَّةُ الْمَهْدِیونَ، لَمْ تُؤْثِرْ عَمی عَلَی هُدی، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلی باطِلٍ،
وَأَشْهَدُ أَنَّک نَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَأَنَّک أَدَّیتَ الْأَمانَةَ، وَاجْتَنَبْتَ الْخِیانَةَ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، فَجَزاک اللّهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ أَفْضَلَ الْجَزاءِ وَأَشْرَفَ الْجَزاءِ؛
أَتَیتُک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ زائِراً، عارِفاً بِحَقِّک مُقِرّاً بِفَضْلِک، مُحْتَمِلاً لِعِلْمِک، مُحْتَجِباً بِذِمَّتِک، عائِذاً بِقَبْرِک، لائِذاً بِضَرِیحِک، مُسْتَشْفِعاً بِک إِلَی اللّهِ، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک، مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِک وَبِالْهُدَی الَّذِی أَنْتَ عَلَیهِ، عالِماً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَک وَبِالْعَمَی الَّذِی هُمْ عَلَیهِ،
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی وَنَفْسِی وَأَهْلِی وَمالِی وَوَلَدِی یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ أَتَیتُک مُتَقَرِّباً بِزِیارَتِک إِلَی اللّهِ تَعَالی، وَمُسْتَشْفِعاً بِک إِلَیهِ فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّک لِیغْفِرَ لِی ذُنُوبِی، وَیعْفُوَ عَنْ جُرْمِی، وَیتَجاوَزَ عَنْ سَیئاتِی، وَیمْحُوَ عَنِّی خَطِیئاتِی، وَیدْخِلَنِی الْجَنَّةَ، وَیتَفَضَّلَ عَلَی بِما هُوَ أَهْلُهُ، وَیغْفِرَ لِی وَلِآبائِی وَلِإِخْوانِی وَأَخَواتِی وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغَارِبِهَا بِفَضْلِهِ وَجُودِهِ وَمَنِّهِ.
سپس خود را بر قبر بینداز و آن را ببوس و دو طرف صورت خود را بر آن بگذار و به آنچه که خواهی دعا کن، آنگاه رو به سوی بالای سر برگرد و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّک الْإِمامُ الْهادِی وَالْوَلِی الْمُرْشِدُ، وَأَنَّک مَعْدِنُ التَّنْزِیلِ، وَصَاحِبُ التَّأْوِیلِ، وَحَامِلُ التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ، وَالْعَالِمُ الْعَادِلُ، وَالصَّادِقُ الْعَامِلُ، یا مَوْلای أَنَا أَبْرَأُ إِلَی اللّهِ مِنْ أَعْدائِک، وَأَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ بِمُوالاتِک، فَصَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی آبائِک وَأَجْدادِک وَأَبْنائِک وَشِیعَتِک وَمُحِبِّیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه دو رکعت نماز زیارت بخوان و در آن دو رکعت سوره «یس» و «الرّحمن» یا هر سوره ای از قرآن که برایت آسان باشد قرائت کن، سپس به آنچه می خواهی دعا کن.
شیخ مفید و شیخ شهید و محمّد بن مشهدی فرموده اند: چون خواستی موسی بن جعفر(علیه السلام) را در بغداد زیارت کنی، غُسل کن و به سوی حرم شریف رو کن و بر در حَرَم بایست و اذن دخول بخواه، آنگاه وارد حرم شو و بگو:
بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ، وَفِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَالسَّلامُ عَلَی أَوْلِیاءِ اللّهِ.
سپس برو تا برابر قبر حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) قرار گیری، چون نزد قبر ایستادی بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا نُورَ اللّهِ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا بابَ اللّهِ، أَشْهَدُ أَنَّک أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَتَلَوْتَ الْکتَابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَجَاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذَی فِی جَنْبِهِ مُحْتَسِباً، وَعَبَدْتَهُ مُخْلِصاً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، أَشْهَدُ أَنَّک أَوْلَی بِاللّهِ وَبِرَسُولِهِ، وَأَنَّک ابْنُ رَسُولِ اللّهِ حَقّاً، أَبْرَأُ إِلَی اللّهِ مِنْ أَعْدائِک، وَأَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ بِمُوالاتِک، أَتَیتُک یا مَوْلای عارِفاً بِحَقِّک، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک، فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّک.
پس خود را بر قبر بینداز و آن را ببوس و گونه هایت را به روی آن بگذار، آنگاه برگرد و به سوی بالای سر بیا و بایست و چنین بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، أَشْهَدُ أَنَّک صادِقٌ، أَدَّیتَ ناصِحاً، وَقُلْتَ أَمِیناً، وَمَضَیتَ شَهِیداً، لَمْ تُؤْثِرْ عَمی عَلَی الْهُدی، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلی باطِلٍ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَعَلَی آبائِک وَأَبْنائِک الطَّاهِرِینَ.
پس قبر نورانی را ببوس و دو رکعت نماز زیارت بخوان و بعد از این دو رکعت، هر نمازی که خواستی بجا آر، آنگاه به سجده رو و بگو:
اللّهُمَّ إِلَیک اعْتَمَدْتُ، وَ إِلَیک قَصَدْتُ، وَبِفَضْلِک رَجَوْتُ، وَقَبْرَ إِمامِی الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَی طاعَتَهُ زُرْتُ، وَبِهِ إِلَیک تَوَسَّلْتُ، فَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ عَلَی نَفْسِک اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَی وَ لِلْمُؤْمِنِینَ یا کرِیمُ.
پس طرف راست صورت خود را بر قبر بگذار و بگو:
اللّهُمَّ قَدْ عَلِمْتَ حَوائِجِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْضِها.
آنگاه جانب چپ صورت را بر قبر بگذار و بگو:
اللّهُمَّ قَدْ أَحْصَیتَ ذُنُوبِی، فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْها، وَتَصَدَّقْ عَلَی بِما أَنْتَ أَهْلُهُ.
سپس به سجده برو و «صد مرتبه» بگو: «شُکْراً شُکْراً»؛ آنگاه سر از سجده بردار و به آنچه خواهی و برای هرکه خواهی و او را دوست داری، دعا کن.
نویسنده گوید: سید جلیل علی بن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» در یکی از زیارات حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) این صلوات بر حضرت را که مشتمل بر مقداری از فضایل و مناقب و عبادات و مصائب آن جناب است نقل کرده؛ البته زائر، خود را از فیض خواندن آن محروم نسازد:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ، وَصَلِّ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَصِی الْأَبْرارِ، وَ إِمامِ الْأَخْیارِ، وَعَیبَةِ الْأَنْوارِ، وَوارِثِ السَّکینَةِ وَالْوَقارِ، وَالْحِکمِ وَالْآثارِ، الَّذِی کانَ یحْیی اللَّیلَ بِالسَّهَرِ إِلَی السَّحَرِ بِمُواصَلَةِ الاسْتِغْفارِ، حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ، وَالدُمُوعِ الْغَزِیرَةِ، وَالْمُناجاةِ الْکثِیرَةِ، وَالضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَةِ،
وَمَقَرِّ النُّهی وَالْعَدْلِ، وَالْخَیرِ وَالْفَضْلِ، وَالنَّدی وَالْبَذْلِ، وَمَأْلَفِ الْبَلْوی وَالصَّبْرِ، وَالْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ، وَالْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ، وَالْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَظُلَمِ الْمَطَامِیرِ، ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیودِ، وَالْجَِنازَةِ الْمُنَادی عَلَیها بِذُلِّ الاسْتِخْفافِ، وَالْوارِدِ عَلَی جَدِّهِ الْمُصْطَفی، وَأَبِیهِ الْمُرْتَضی، وَأُمِّهِ سَیدَةِ النِّساءِ بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ، وَوَِلاءٍ مَسْلُوبٍ، وَأَمْرٍ مَغْلُوبٍ، وَدَمٍ مَطْلُوبٍ، وَسَمٍّ مَشْرُوبٍ؛
اللّهُمَّ وَکمَا صَبَرَ عَلَی غَلِیظِ الْمِحَنِ، وَتَجَرَّعَ غُصَصَ الْکرَبِ، وَاسْتَسْلَمَ لِرِضاک، وَأَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَک، وَمَحَضَ الْخُشُوعَ، وَاسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ، وَعادَی الْبِدْعَةَ وَأَهْلَها، وَلَمْ یلْحَقْهُ فِی شَیءٍ مِنْ أَوامِرِک وَنَواهِیک لَوْمَةُ لائِمٍ، صَلِّ عَلَیهِ صَلاةً نامِیةً مُنِیفَةً زاکیةً تُوجِبُ لَهُ بِها شَفاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِک، وَقُرُونٍ مِنْ بَرایاک، وَبَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیةً وَسَلاماً، وَآتِنا مِنْ لَدُنْک فِی مُوالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْساناً وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً، إِنَّک ذُو الْفَضْلِ الْعَمِیمِ، وَالتَّجاوُزِ الْعَظِیمِ، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
مفاتیح الجنان : زیارت کاظمین (ع)
زیارت دیگر مختص به امام محمد تقى (ع)
شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» نقل کرده: چون خواستی آن حضرت را زیارت کنی، غسل کن و خود را پاکیزه نما و دو جامه پاک بپوش و در زیارت آن جناب بگو:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ ابْنِ عَلِی الْإِمامِ التَّقِی النَّقِی، الرَّضِی الْمَرْضِی، وَحُجَّتِک عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ، وَمَنْ تَحْتَ الثَّری، صَلاةً کثِیرَةً نامِیةً زاکیةً مُبارَکةً مُتَواصِلَةً مُتَرادِفَةً مُتَواتِرَةً کأَفْضَلِ مَاصَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍمِنْ أَوْلِیائِک، وَالسَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا نُورَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْمُؤْمِنِینَ، وَوارِثَ عِلْمِ النَّبِیینَ، وَسُلالَةَ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَیک یا نُورَ اللّهِ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، أَتَیتُک زائِراً، عارِفاً بِحَقِّک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِک، فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّک.
آنگاه حاجت خود را بخواه و بعد از آن در بارگاهی که قبر حضرت جواد(علیه السلام) است چهار رکعت نماز بالای سر بخوان، دو رکعت برای حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام)، دو رکعت برای حضرت جواد(علیه السلام) و بالای سر حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) که مقابل قبور قریش است، نماز نخوان که آن ها را قبله خود قرار دادن جایز نیست.
نویسنده گوید: از کلام شیخ صدوق، ظاهر می شود که در آن زمان ها قبر شریف موسی بن جعفر(علیه السلام) از قبر حضرت جواد(علیه السلام) جدا بود، بارگاه و دَرِ جداگانه داشته، مردم پس از زیارت موسی بن جعفر(علیه السلام) بیرون رفته و در بارگاه حضرت جواد(علیه السلام) وارد می شدند.
مفاتیح الجنان : زیارت کاظمین (ع)
مسجد شریف براثا و نماز در آن
بدان که «مسجد براثا» از مساجد معروف و متبرّک است و در بین بغداد و کاظمین در راه زائران واقع شده، ولی اکثرا از فیض آن محروم بوده و با همه فضایل و شرافتی که برای آن نقل شده مورد بی اعتنایی است.
حموی که از مورّخان سال ششصد است، در کتاب «معجم البلدان» گفته: براثا محله ای بود در طرف بغداد، در قبله کرخ و در جنوب باب محول و در آن مسجد جامعی بوده که شیعیان در آن نماز می خواندند که خراب شده و نیز گفته: شیعیان پیش از زمان راضی بالله خلیفه عباسی، در آن مسجد جمع می شدند و سبّ [بدگویی] صحابه می کردند ولی به دستور راضی بالله، ناگهان در آن مسجد ریختند و هرکه را یافتند گرفتند و حبس کردند و مسجد را خراب و با خاک یکسان کردند.
شیعیان این خبر را به امیر الامرای بغداد «بَحْکم ماکانی» رساندند، او هم به تجدید بنا و گسترش بنای مسجد و محکم ساختن آن فرمان داد و در بالای مسجد اسم راضی بالله را نوشت. پیوسته آن مسجد آباد و محل اقامه نماز بود، ولی پس از سال چهارصدوپنجاه تا الآن معطّل مانده!
«براثا» پیش از بنای بغداد روستایی بوده که گمان مردم آن است که حضرت امیرمؤمنان در زمانی که به جنگ خوارج نهروان می رفت گذارش به آنجا افتاد و در مسجد جامع مذکور نماز خواند و در حمّامی که در آن روستا بود وارد شد.
«براثا» منسوب به ابوشعیب براثی عابد است و او نخستین کسی بود که در «براثا» در کوخی [یعنی خانه ای که از نِی ساخته بود] ساکن شد و در آن کوخ خدا را عبادت می کرد تا دختری از اولاد مستوفیان بزرگ که تربیت شده کاخ ها بود، گذارش به کوخ او افتاد، همین که نظرش به ابو شعیب افتاد و حال او را دید، از آن حال معنوی بسیار لذّت برد و جذبه ابو شعیب او را در ربود، به اندازه ای که پای بند او شد. به ناچار نزد آن عابد زاهد آمد و گفت: می خواهم خادم تو باشم، گفت: می پذیرم به شرط اینکه از این شکل و هیئت خارج شوی، آن سعادتمند پذیرفت و از آنچه در اختیار داشت چشم پوشید و آراسته به لباس عابدان شد.
ابوشعیب او را به همسری برگزید، همین که آن دختر وارد کوخ شد، قطعه حصیری دید که ابوشعیب آن را برای حفظ خویش از رطوبت زمین زیر بدن خود انداخته بود، دختر گفت: من نزد تو نخواهم ماند، مگر وقتی که این قطعه حصیر را از زیر خود دور اندازی، زیرا از تو شنیدم که می گفتی زمین می گوید: «یَا ابْنَ آدَمَ تَجْعَلُ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ حِجاباً وَ أَنْتَ غَداً فِی بَطْنِی؛ پسر آدم بین من و خود حجاب قرار می دهی و حال آنکه فردا در شکم من خواهی بود». ابوشعیب آن حصیر را دور انداخت و آن دختر چند سالی نزد او ماند و با هم به بهترین وجه عبادت می کردند تا از دنیا رخت بربستند.
نویسنده گوید: ما در کتاب «هدیة الزائرین» تعدادی از روایاتی را که در فضیلت این مسجد شریف است ذکر کردیم و گفتیم؛ از مجموع این اخبار چند فضیلت برای این مسجد به دست می آید که اگر هریک از آن ها در هر مسجد باشد، سزاوار است انسان کوله بار خود برگیرد و سختی راه را به جان بخرد تا به فیض نماز و دعای در آن نائل و بهره مند شود:
اول:
حق تعالی مقرّر فرموده که در آن زمین فرود نیاید هیچ رهبری با لشگرش جز پیغمبر یا وصی او.
دوم:
خانه حضرت مریم(سلام الله علیها) است.
سوم:
زمین حضرت عیسی(علیه السلام) است.
چهارم:
اینکه چشمه ای در آنجاست که برای حضرت مریم(سلام الله علیها) ظاهر شده.
پنجم:
ظاهر ساختن حضرت امیر(علیه السلام) آن چشمه را به اعجاز خویش.
ششم:
بودن سنگ سپید متبرکی که مریم(علیهاالسلام)، حضرت عیسی(علیه السلام) را در آن محل بر آن سنگ نهاده بود.
هفتم:
بیرون آوردن امیرمؤمنان(علیه السلام) آن سنگ را با اعجاز و نصب آن به سمت قبله و خواندن نماز به سوی آن.
هشتم:
اینکه حضرت امیرمومنان(علیه السلام) و دو نوباوه او حضرت مجتبی(علیه السلام) و سیدالشهدا(علیه السلام) در آن مکان نماز خواندند.
نهم:
توقف امیرمؤمنان به مدت چهار روز در آنجا، به خاطر شرافت مکان و قداست آن زمین.
دهم:
اینکه انبیا به ویژه حضرت ابراهیم خلیل الرحمن(علیه السلام) در آنجا نماز خواندند.
یازدهم:
اینکه قبر پیامبری در آنجا است؛ و شاید آن پیامبر حضرت یوشع باشد که شیخ مرحوم فرموده: قبرش در خارج کاظمین در قبله مسجد براثاست.
دوازدهم:
بازگشتن آفتاب برای حضرت امیر در آنجا.
با این شرافت و فضیلت و بروز آیات الهی و معجزات حیدری در آن مکان، معلوم نیست از هزار نفر زائر یکی هم به آنجا برود، با اینکه مسجد سر راه آنان است و بارها از آنجا عبور می کنند و اگر به طور اتفاق کسی بخواهد آن مواهب را درک کند، چون به آنجا برسد و ببیند درِ مسجد بسته است، از دادن اندکی پول، برای بازکردن آن دریغ می کند و خود را از این همه مواهب بزرگ محروم می کند و حال آنکه گاهی برای تماشای بغداد و عمارات ستمگران، پول های گزافی می پردازند، چه رسد به پرداخت پول های بسیاری که برای تنوع در معاش و خرید اجناسِ نحس نجس یهودیان بغداد [پرداخت می شود] که گویا این مصارف سنگین و خرج های فوق العاده و پرداخت های اضافی، از شرایط کامل شدن زیارت بیشتر زائران است، والله المستعان!
مفاتیح الجنان : زیارت کاظمین (ع)
زیارت جناب سلمان
بدان که از تکالیف زائران در شهر کاظمین، رفتن به مدائن است، برای زیارت عبد صالح الهی، جناب سلمان محمّدی (رضوان الله علیه) که نخستین ارکانِ اربعه است و مخصوص به شرافتِ «سَلمانُ مِنّا اَهلَ البَیتِ» و درآمده در شمار اهل بیت نبوّت و عصمت است.
در فضیلت او جناب رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «سلمان دریایی است که نخشکد و گنجی است که پایان نپذیرد، سلمان از ما اهل بیت است، حکمت می بخشد و برهان می آورد».
حضرت امیر(علیه السلام) او را مانند لقمان، بلکه امام صادق(علیه السلام) او را بهتر از لقمان دانسته و حضرت باقر(علیه السلام) او را از متوسّمین [کسانی که با تمام وجودشان درصدد شناخت حق و در جستجوی حقایق الهی اند] برشمرده.
از روایات استفاده می شود که آن جناب اسم اعظم را می دانست و از محدَّثین ـ به فتح دال ـ [کسی که فرشتگان با او سخن می گویند] بوده است. برای ایمان ده درجه است و او در درجه دهم قرار داشت و عالِم به غیب و زمان مرگ افراد بود و در دنیا از خوراکی های بهشت تناول فرمود و بهشت مشتاق و عاشق او بود و خدا و رسول، او را دوست داشتند.
حق تعالی پیامبر(صلی الله علیه وآله) را به محبّت چهار نفر امر فرمود که سلمان یکی از ایشان است و آیاتی در مدح او و همتایان او نازل شد و جبرائیل هرگاه بر حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) فرود می آمد امر می کرد از جانب پروردگار به سلمان سلام برساند و او را به علم منایا [زمان مرگ افراد] و بلایا و انساب مطلّع گرداند و شب ها برای او در خدمت پیامبر(صلی الله علیه وآله) مجلس اُنسی بوده.
حضرت رسول و امیرمؤمنان چیزهایی از مخزون و مکنون علم خدا به او تعلیم کردند که غیر او قابلیت و قدرت تحمّل آن را نداشته و به مرتبه ای رسید که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «سلمان دانش اول و آخر را یافت و او دریایی است که هر چه از او برگرفته شود پایان نپذیرد و او از ما اهل بیت است».
برای شوق زائران و رغبتشان به زیارت آن جناب کافی است تفکر کردن در اختصاص و امتیازش در میان تمام صحابه و جمیع امّت به اینکه حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در یک شب از مدینه به مداین رفت و به دست مبارک خود او را غسل داد و کفن کرد و بر او با صفوفی بسیار از ملائکه نماز خواند و در همان شب به مدینه بازگشت. زِهی شرافت و مودّت و محبّت به خانواده رسالت که انسان را به این مرتبه از شکوه و عظمت می رساند.
امّا کیفیت زیارت آن جناب: بدان که سید ابن طاووس در کتاب «مصباح الزّائر» برای آن بزرگوار چهار زیارت نقل کرده و ما در اینجا به همان زیارت اول اکتفا می کنیم و در کتاب «هدیه» زیارت چهارم را که شیخ در «تهذیب» ذکر فرموده است نقل کردیم.
چون خواستی آن جناب را زیارت کنی، نزد قبر او به طرف قبله بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ خَاتَمِ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ سَیدِ الْوَصِیینَ، السَّلامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِینَ الرَّاشِدِینَ، السَّلامُ عَلَی الْمَلائِکةِ الْمُقَرَّبِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا صَاحِبَ رَسُولِ اللّهِ الْأَمِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مُودَعَ أَسْرَارِ السَّادَةِ الْمَیامِینِ، السَّلامُ عَلَیک یا بَقِیةَ اللّهِ مِنَ الْبَرَرَةِ الْمَاضِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ،
أَشْهَدُ أَنَّک أَطَعْتَ اللّهَ کما أَمَرَک، وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ کمَا نَدَبَک، وَتَوَلَّیتَ خَلِیفَتَهُ کما أَلْزَمَک، وَدَعَوْتَ إِلَی الاهْتِمامِ بِذُرِّیتِهِ کمَا وَقَفَک؛ وَعَلِمْتَ الْحَقَّ یقِیناً وَاعْتَمَدْتَهُ کمَا أَمَرَک، وَ أَشْهَدُ أَنَّک بابُ وَصِی الْمُصْطَفی، وَطَرِیقُ حُجَّةِ اللّهِ الْمُرْتَضی، وَأَمِینُ اللّهِ فِیمَا اسْتُوْدِعْتَ مِنْ عُلُومِ الْأَصْفِیاءِ،
أَشْهَدُ أَنَّک مِنْ أَهْلِ بَیتِ النَّبِی النُّجَبَاءِ الْمُخْتَارِینَ لِنُصْرَةِ الْوَصِی، أَشْهَدُ أَنَّک صاحِبُ الْعاشِرَةِ، وَالْبَراهِینِ وَالدَّلائِلِ الْقاهِرَةِ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَأَدَّیتَ الْأَمانَةَ، وَنَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ، وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی فِی جَنْبِهِ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ،
لَعَنَ اللّهُ مَنْ جَحَدَک حَقَّک، وَحَطَّ مِنْ قَدْرِک، لَعَنَ اللّهُ مَنْ آذاک فِی مَوالِیک، لَعَنَ اللّهُ مَنْ أَعْنَتَک فِی أَهْلِ بَیتِک، لَعَنَ اللّهُ مَنْ لامَک فِی سَادَاتِک، لَعَنَ اللّهُ عَدُوَّ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ وَضاعَفَ عَلَیهِمُ الْعَذابَ الْأَلِیمَ؛
صَلَّی اللّهُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، صَلَّی اللّهُ عَلَیک یا صاحِبَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَعَلَیک یا مَوْلی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی رُوحِک الطَّیبَةِ، وَجَسَدِک الطَّاهِرِ، وَأَلْحَقَنا بِمَنِّهِ وَرَأْفَتِهِ إِذا تَوَفَّانا بِک وَبِمَحَلِّ السَّادَةِ الْمَیامِینِ وَجَمَعَنا مَعَهُمْ بِجِوارِهِمْ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ.
صَلَّی اللّهُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی إِخْوانِک الشِّیعَةِ الْبَرَرَةِ مِنَ السَّلَفِ الْمَیامِینِ، وَأَدْخَلَ الرَّوْحَ وَالرِّضْوانَ عَلَی الْخَلَفِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، وَأَلْحَقَنا وَ إِیاهُمْ بِمَنْ تَوَلَّاهُ مِنَ الْعِتْرَةِ الطَّاهِرِینَ، وَعَلَیک وَعَلَیهِمُ السَّلامُ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه سوره «إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» را «هفت مرتبه» بخوان، سپس هرچه خواهی نماز مستحب بخوان.
نویسنده گوید: چون خواستی از زیارت سلمان بازگردی، به جهت وداع نزد قبر بایست و این وداع را که سید در آخر زیارت چهارم ذکر فرموده است بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، أَنْتَ بابُ اللّهِ الْمُؤْتی مِنْهُ وَالْمَأْخُوذُ عَنْهُ، أَشْهَدُ أَنَّک قُلْتَ حَقّاً، وَنَطَقْتَ صِدْقاً، وَدَعَوْتَ إِلی مَوْلای وَمَوْلاک عَلانِیةً وَسِرّاً، أَتَیتُک زائِراً وَحَاجَاتِی لَک مُسْتَوْدِعاً، وَهَا أَنَا ذَا مُوَدِّعُک، أَسْتَوْدِعُک دِینِی وَأَمانَتِی وَخَواتِیمَ عَمَلِی وَجَوَامِعَ أَمَلِی إِلی مُنْتَهی أَجَلِی، وَالسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الْأَخْیارِ.
آنگاه خدا را بسیار بخوان و بازگرد.
مفاتیح الجنان : زیارت کاظمین (ع)
زیارت جناب حذیفه بن الیمان
[دومین وظیفه بعد از زیارت جناب سلمان در شهر مدائن] زیارت جناب حذیفة بن الیمان می باشد که از بزرگان اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و خاصان امیرمؤمنان(علیه السلام) است و در میان صحابه به شناختن منافقان و آگاهی بر اسامی آنان جایگاه خاصی داشت و اگر در نماز جنازه کسی حاضر نمی شد، حاکم دوم بر او نماز نمی خواند.
او از جانب حاکم دوم سال ها والی مدائن بود و پس از عزل کردنش جناب سلمان والی آنجا شد. چون سلمان از دنیا رفت دوباره حذیفه والی مدائن شد و ولایتش مستقر گشت تا نوبت خلافت به شاه ولایت(علیه السلام) رسید، از جانب حضرت از مدینه فرمانی مبارک به او و به اهل مدائن صادر شد که در آن فرمان مبارک، از خلافت خود و استقرار حکومت حذیفه بر مدائن اطلاع دادند. ولی حذیفه پس از حرکت آن حضرت از مدینه به جانب بصره، به خاطر دفع شرّ اصحاب جمل و پیش از نزول موکب همایون امیرمؤمنان به کوفه وفات یافت و در همان مدائن دفن شد.
از ابوحمزه ثمالی روایت شده است که: چون حذیفه نزدیک به وفات شد فرزند خود را خواست و او را به عمل کردن به این نصیحت های پرفایده وصیت کرد و فرمود: پسرجان من، آشکار کن ناامیدی خویش از آنچه را در دست مردم است که در این ناامیدی بی نیازی و توانگری است و از مردم حاجات خود را مخواه که در آن فقر آشکار است و همواره چنان باش که روزی که در آن هستی، از روز گذشته ات بهتر باشد و هرگاه نماز می خوانی، چنان بخوان که گویا نماز وداع و آخرین نماز توست و کاری مکن که از آن پوزش بخواهی.
و بدان که در کنار حرم جناب سلمان مسجد جامع مدائن می باشد که منسوب به حضرت عسکری است، معلوم نیست چه کسی آن را ساخته یا در آنجا نماز خوانده، شایسته است زائر در آن محل شریف خود را از فیض دو رکعت نماز تحیت محروم نکند.
مفاتیح الجنان : زیارت امام رضا (ع)
فضیلت زیارت امام رضا(ع)
فضیلت زیارت آن حضرت بیش از آن است که به شمار آید و ما در اینجا تنها به ذکر چند خبر تبرّک می جوییم و بیشتر آن را از «تحفة الزائر» نقل می کنیم.
اول:
از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) روایت شده: زود باشد که پاره ای از تن من، در زمین خراسان مدفون شود، هیچ مؤمنی او را زیارت نکند، مگر آنکه حق تعالی بهشت را برای او واجب کند و بدنش را بر آتش دوزخ حرام سازد.
در حدیث معتبر دیگری فرمود: پاره ای از بدن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر اندوهگینی او را زیارت کند، البته حق تعالی اندوهش را برطرف کند و هر گناهکاری او را زیارت نماید، البته گناهانش را بیامرزد.
دوم:
به سند معتبر روایت شده: که حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) فرمود: هرکه قبر فرزند من علی را زیارت کند، برای او نزد خدای تعالی ثواب هفتاد حج پذیرفته باشد. راوی بعید دانست و گفت: هفتاد حج پذیرفته؟! حضرت فرمود: آری هفتاد هزار حج، گفت: هفتاد هزار حج؟!
فرمود: چه بسا حجّی که پذیرفته نباشد، هرکه آن حضرت را زیارت کند یا یک شب نزد آن حضرت بیتوته کند چنان باشد که خدا را در عرش زیارت کرده باشد، گفت: چنان که خدا را در عرش زیارت کرده باشد؟
فرمود: آری چون روز قیامت شود، چهار نفر از پیشینیان و چهار نفر از پسینیان بر عرش الهی خواهند بود، اما پیشینیان نوح(علیه السلام) و ابراهیم(علیه السلام) و موسی(علیه السلام) و عیسی(علیه السلام) هستند و اما پسینیان، محمّد(صلی اللّه علیه و آله) و علی(علیه السلام) و حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) هستند، آنگاه ریسمانی در پای عرش می کشند، پس زیارت کنندگانِ قبور امامان با ما می نشینند و به تحقیق زیارت کنندگان قبر فرزندم علی، درجه ایشان از همه بالاتر و عطایشان از همه بیشتر خواهد بود.
سوم:
از حضرت رضا(علیه السلام) روایت شده: در خراسان بقعه ای است که زمانی بر آن خواهد آمد که محل رفت وآمد فرشتگان شود پس پیوسته گروه هایی از فرشتگان از آسمان فرود خواهند آمد و گروه هایی بالا خواهند رفت تا در صُور بدمند. پرسیدند: یا بن رسول الله کدام بقعه است؟
فرمود: آن بقعه در زمین طوس است و آن والله باغی است از باغ های بهشت، هرکه مرا در آن بقعه زیارت کند، چنان است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زیارت کرده و حق تعالی برای او به سبب آن زیارت، ثواب هزار حج پسندیده و هزار عمره پذیرفته بنویسد و من و پدرانم در روز قیامت شفیع او باشیم.
چهارم:
به چندین سند صحیح از ابن ابی نصر نقل شده که گفت: نامه امام رضا(علیه السلام) را خواندم در آن نوشته شده بود: به شیعیان من برسانید که زیارت من نزد خدا برابر است با هزار حج، پس من این حدیث را خدمت حضرت جواد(علیه السلام) عرض کردم، فرمود: آری والله هزار هزار حج است، برای کسی که آن حضرت را زیارت کند و حق او را بشناسد.
پنجم:
به دو سند معتبر روایت شده: حضرت رضا(علیه السلام) فرمود: هرکه مرا با این دوری بارگاه زیارت کند، من روز قیامت در سه نقطۀ حساس نزد او آیم تا او را از هراس های آن ها نجات بخشم: نخست وقتی که نامه های نیکوکاران در دست راست ایشان و نامه های بدکاران در دست چپ ایشان پرواز کند و دیگر نزد صراط و سوم نزد ترازوی اعمال.
ششم:
در حدیث معتبر دیگری فرمود: زود باشد که بر اثر ظلم و ستم با زهر به قتل برسم و کنار هارون الرشید به خاک سپرده شوم و خدا تربت مرا محلّ تردّد شیعیان و دوستان من گرداند پس هرکه مرا در این غربت زیارت کند، برای او واجب می شود که من او را در روز قیامت زیارت کنم و سوگند می خورم، به خدایی که محمّد(صلی الله علیه وآله) را به پیامبری گرامی داشته و او را بر تمام خلایق برگزیده که هرکه از شما شیعیان نزد قبر من دو رکعت بجا آورد، البته از جانب خداوند عالمیان در روز قیامت آمرزش گناهان را مستحق شود و به حق آن خدایی که ما را بعد از محمّد(صلی الله علیه وآله) به امامت گرامی داشته و به وصیت آن حضرت مخصوص گردانید، سوگند یاد می کنم که زیارت کنندگان قبر من در روز قیامت بر خدا گرامی تر از هر گروه دیگری هستند و هر مؤمنی که مرا زیارت کند و بر روی او قطره ای از باران برسد، البته حق تعالی جسم او را بر آتش دوزخ حرام گرداند.
هفتم:
به سند معتبر روایت شده: محمّد بن سلیمان از حضرت جواد(علیه السلام) پرسید: شخصی به عنوان حج تمتع، حج واجب خود را انجام داد و پس از آن به مدینه رفت و حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) را زیارت نمود، آنگاه به نجف رفت و پدرتان امیرمؤمنان را زیارت کرد، درحالی که حق او را می شناخت و می دانست که او حجت خدا بر خلق و باب الله است که از آن باب باید به خدا رسید، بر آن حضرت سلام کرد و به کربلا رفت و حضرت امام حسین(علیه السلام) را زیارت کرد؛ سپس به بغداد رفت و حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام) را زیارت کرد و پس از این زیارت ها به شهر خود بازگشت.
در این وقت خدا آن قدر مال به او روزی کرد که می تواند به حج برود، برای این مرد که حج واجب خود را انجام داده کدام یک از این دو عمل بهتر است، آیا برگردد و دوباره حج کند یا به خراسان رفته و پدرتان حضرت رضا(علیه السلام) را زیارت کند؟ فرمود: بلکه برود بر پدرم سلام کند که این افضل است و باید که در ماه رجب باشد و در این زمان انجام ندهید که بر ما و شما از دست حاکم زمان ترس رسوا ساختن و عیب جویی است.
هشتم:
شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» از حضرت امام جواد(علیه السلام) روایت کرده: در میان دو کوه طوس قطعه ای از زمین است که از بهشت برداشته شده، هرکه وارد آن شود در روز قیامت از آتش ایمنی یابد.
نهم:
و نیز از آن حضرت [حضرت امام جواد(علیه السلام)] روایت کرده: من از جانب حق تعالی بهشت را ضمانت می کنم برای هرکه قبر پدرم را در طوس زیارت کند، درحالی که عارف به حق آن حضرت باشد.
دهم:
شیخ صدوق در کتاب «عُیون اَخبار الرّضا» روایت کرده: مردی از نیکان، حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) را در خواب دید، خدمت آن حضرت عرضه داشت: یا رسول الله، از فرزندانت کدام یک را زیارت کنم؟ فرمود: بعضی از فرزندان من زهر نوشیده و برخی کشته شده پیش من آمدند. گفتم: با پراکنده شدن مشاهد ایشان کدامیک از آنان را زیارت کنم؟ فرمود: آن را که به تو نزدیک تر است زیارت کن، یعنی آن را که محل تو به بارگاهش نزدیک تر است و او را در زمین غربت به خاک سپرده اند، گفتم: یا رسول الله، از این فرمایش «رضا» را قصد کردید؟ فرمود: بگو: «صلّی اللّه علیه»، بگو: «صلّی اللّه علیه»، بگو: «صلّی اللّه علیه»، این جمله را «سه بار» فرمود.
نویسنده گوید: در کتاب «وسائل» و «مستدرک» فصول و ابوابی ذکر شده در مورد استحباب تبرّک به مشهد امام رضا و مشاهد امامان (علیهم السلام) و استحباب اختیار زیارت امام رضا (علیه السلام) بر زیارت امام حسین (علیه السلام) و بر زیارت دیگر امامان (علیهم السلام) و بر حج مستحب و عمره مستحب و چون این کتاب گنجایش شرح مفصل مطلب را ندارد، ما به همین چند روایت که عشره کامله است قناعت کردیم.
مفاتیح الجنان : زیارت امام رضا (ع)
زیارت سوم امام رضا (ع)
زیارتی است که شیخ مفید در کتاب «مُقنعه» نقل کرده و فرموده: پس از آنکه غسل زیارت کردی و پاکیزه ترین جامه های خود را پوشیدی نزد قبر آن حضرت می ایستی و می گویی:
السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّهِ وَابْنَ وَلِیهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا إِمامَ الْهُدی وَالْعُرْوَةَ الْوُثْقی وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّک مَضَیتَ عَلَی مَا مَضی عَلَیهِ آباؤُک الطَّاهِرُونَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِمْ، لَمْ تُؤْثِرْ عَمی عَلَی هُدی، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلی باطِلٍ، وَأَنَّک نَصَحْتَ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ، وَأَدَّیتَ الْأَمانَةَ، فَجَزاک اللّهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ خَیرَ الْجَزَاءِ، أَتَیتُک بِأَبِی وَأُمِّی زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّک، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک، فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّک.
سپس خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و دو طرف صورت خود را بر آن بگذار، آنگاه به جانب بالای سر بازگرد و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّک الْإِمامُ الْهادِی وَالْوَلِی الْمُرْشِدُ، أَبْرَأُ إِلَی اللّهِ مِنْ أَعْدائِک، وَأَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ بِوِلایتِک صَلَّی اللّهُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
آنگاه دو رکعت نماز زیارت به جای آر و بعد از آن هرچه خواستی نماز بخوان و به طرف پایین پا بازگرد و به آنچه می خواهی دعا کن، ان شاء الله.
مفاتیح الجنان : زیارت امام على نقى و امام حسن عسکرى (ع)
زیارت مشترک امام هادی و امام عسکری (ع)
هرگاه ان شاء الله بر «سُرَّمن رای» وارد شدی و خواستی آن دو امام همام را زیارت کنی، غسل کن و پس از رعایت «آداب ورود به حرم های شریفه» تا درب حرم مطهر با آرامش و وقار روانه شو و «اذن دخول» عامّی را که در اوایل این باب ذکر شد بخوان، آنگاه وارد حرم مطهر شو و آن دو بزرگوار را به این عبارات که صحیح ترین زیارات است زیارت کن:
السَّلامُ عَلَیکمَا یا وَلِیی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکما یا حُجَّتَی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکما یا نُورَی اللّهِ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ، السَّلامُ عَلَیکما یا مَنْ بَدالِلّهِ فِی شَأْنِکما، أَتَیتُکما زائِراً، عارِفاً بِحَقِّکما، مُعادِیاً لِأَعْدائِکما، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِکما، مُؤْمِناً بِمَا آمَنْتُما بِهِ، کافِراً بِما کفَرْتُما بِهِ، مُحَقِّقاً لِمَا حَقَّقْتُما، مُبْطِلاً لِمَا أَبْطَلْتُما،
أَسْأَلُ اللّهَ رَبِّی وَرَبَّکما أَنْ یجْعَلَ حَظِّی مِنْ زِیارَتِکمَا الصَّلاةَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَأَنْ یرْزُقَنِی مُرافَقَتَکما فِی الْجِنانِ مَعَ آبائِکمَا الصَّالِحِینَ؛ وَأَسْأَلُهُ أَنْ یعْتِقَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَیرْزُقَنِی شَفاعَتَکما وَمُصاحَبَتَکما، وَیعَرِّفَ بَینِی وَبَینَکما، وَلَا یسْلُبَنِی حُبَّکما وَحُبَّ آبائِکمَا الصَّالِحِینَ، وَأَنْ لَایجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِکمَا، وَیحْشُرَنِی مَعَکمَا فِی الْجَنَّةِ بِرَحْمَتِهِ.
اللّهُمَّ ارْزُقْنِی حُبَّهُمَا، وَتَوَفَّنِی عَلَی مِلَّتِهِمَا. اللّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِی آلِ مُحَمَّدٍ حَقَّهُمْ وَانْتَقِمْ مِنْهُمْ، اللّهُمَّ الْعَنِ الْأَوَّلِینَ مِنْهُمْ وَالْآخِرِینَ وَضَاعِفْ عَلَیهِمُ الْعَذَابَ وَابْلُغْ بِهِمْ وَبِأَشْیاعِهِمْ وَمُحِبِّیهِمْ وَمُتَّبِعِیهِمْ أَسْفَلَ دَرَک مِنَ الْجَحِیمِ إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ. اللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِیک وَابْنِ وَلِیک وَاجْعَلْ فَرَجَنَا مَعَ فَرَجِهِمْ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
در دعا کردن برای خود و پدر و مادرت بکوش و دعا کن به هر دعایی که می خواهی و اگر بتوانی نزدیک قبر ایشان بروی، برو و دو رکعت نماز کنار قبر بخوان و اگر نتوانی وارد مسجد شو و دو رکعت نماز بجا آور و دعا کن به هر دعایی که خواستی که مستجاب است و این مسجد مجاور خانه ایشان است و حضرت امام هادی(علیه السلام) و امام عسگری(علیه السلام) در آن نماز می خواندند.
نویسنده گوید: این زیارت موافق روایت «کامل الزیّارت» بوده و شیخ محمّد بن المشهدی و شیخ مفید و شهید نیز این زیارت را در کتاب «مزار» خود با تفاوتی اندک نقل کرده اند؛ و بعد از جمله «فِی الْجَنَّةِ بِرَحْمَتِهِ» فرموده اند: آنگاه برو و خود را بر هر یک از آن دو قبر بینداز و آن را ببوس و طرف راست و چپ صورت خود را بر قبر بگذار و پس از آن سر بردار و بگو: «اللّهُمَّ ارْزُقْنِی حُبَّهُمْ وَ تَوَفَّنِی عَلَی مِلَّتِهِمْ...» تا آخر زیارت و گفته اند نزدیک بالای سر مقدّس چهار رکعت نماز بخوان و پس از نماز زیارت، هر اندازه خواهی نماز بگذار.
و پوشیده نماند که آن دو بزرگوار، در خانه خود دفن شدند و برای آن خانه دری بود که گاهی باز می کردند و شیعیان وارد می شدند و کنار قبر زیارت می کردند و گاهی بسته بود و از بیرون مقابل پنجره ای که بر دیوار روبروی قبر مطهّر بود زیارت می کردند.
در ابتدای همین روایت مربوطه به زیارت، ذکر شده است که غسل می کنی و اگر بتوانی نزد قبر ایشان می روی وگرنه، از برابر پنجره ای که به سوی قبر باز می شود به سلام اشاره می کنی و چنین زائری نماز زیارت خود را در مسجد بخواند.
چون به همّت دوستان آن خانه برداشته شد و به جای آن بارگاه و حرم و رواق قرار گرفت، آن مسجد داخل در فضای حرم شد و اکنون در بین مردم معروف است که ایوان مستطیل که در صحن پشت سر عسکریین به رواق متصّل است، همان مسجد مذکور است. در هر صورت، زائران از این جهت آسوده شدند.
برای آن دو بزرگوار زیارت مخصوص به هر کدام و مشترک میان هر دو امام، در کتاب های زیارتی ذکر شده است که زائران اگر خواستند، نسخه آن کتاب ها فراوان است و اگر زائر را حالی و مجالی باشد، مناسب است «زیارت جامعه کبیره» را که پس از این ان شاءالله تعالی ذکر می شود بخواند، زیرا که صدور آن کلمات رسا که دارای تمام مراتب اظهار بندگی و تذلّل و اعتراف به عظمت و جلالت امامان است، از مصدر جلال حضرت هادی(علیه السلام) می باشد.
مفاتیح الجنان : زیارت امام على نقى و امام حسن عسکرى (ع)
زیارت والده امام قائم (ع)
[پس از زیارت امام عسکری] ملکه دنیا و آخرت، مادر بزرگوار امام قائم(علیه السلام) را که قبرش پشت ضریح مولایمان امام عسکری(علیه السلام) است زیارت کن و در زیارت آن بزرگ بانو بگو:
السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمِینِ، السَّلامُ عَلَی مَوْلانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَی الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ الْحُجَجِ الْمَیامِینِ، السَّلامُ عَلَی والِدَةِ الْإِمامِ، وَالْمُودَعَةِ أَسْرارَ الْمَلِک الْعَلَّامِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الصِّدِّیقَةُ الْمَرضِیةُ، السَّلامُ عَلَیک یا شَبِیهَةَ أُمِّ مُوسی وَابْنَةَ حَوارِی عِیسی، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا التَّقِیةُ النَّقِیةُ، السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الرَّضِیةُ الْمَرْضِیةُ،
السَّلامُ عَلَیک أَیتُهَا الْمَنْعُوتَةُ فِی الْإِنْجِیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللّهِ الْأَمِینِ، وَمَنْ رَغِبَ فِی وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیدُ الْمُرْسَلِینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ أَسْرَارَ رَبِّ الْعالَمِینَ؛ السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی آبائِک الْحَوارِیینَ، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی بَعْلِک وَوَلَدِک، السَّلامُ عَلَیک وَعَلَی رُوحِک وَبَدَنِک الطَّاهِرِ،
أَشْهَدُ أَنَّک أَحْسَنْتِ الْکفالَةَ، وَأَدَّیتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فِی مَرْضاةِ اللّهِ، وَصَبَرْتِ فِی ذاتِ اللّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِی اللّهِ، وَبالَغْتِ فِی حِفْظِ حُجَّةِ اللّهِ، وَرَغِبْتِ فِی وُصْلَةِ أَبْناءِ رَسُولِ اللّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِأَمْرِهِمْ، مُشْفِقَةً عَلَیهِمْ، مُؤْثِرَةً هَواهُمْ،
وَأَشْهَدُ أَنَّک مَضَیتِ عَلَی بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِک مُقْتَدِیةً بِالصَّالِحِینَ راضِیةً مَرْضِیةً تَقِیةً نَقِیةً زَکیةً فَرَضِی اللّهُ عَنْک وَأَرْضاک، وَجَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَک وَمَأْوَاک، فَلَقَدْ أَوْلاک مِنَ الْخَیراتِ مَا أَوْلاک، وَأَعْطاک مِنَ الشَّرَفِ مَا بِهِ أَغْناک، فَهَنَّأک اللّهُ بِما مَنَحَک مِنَ الْکرامَةِ وَأَمْرأَک.
آنگاه سر خود را بالا کرده و می گویی:
اللّهُمَّ إِیاک اعْتَمَدْتُ، وَ لِرِضاک طَلَبْتُ، وَبِأَوْلِیائِک إِلَیک تَوَسَّلْتُ، وَعَلَی غُفْرانِک وَحِلْمِک اتَّکلْتُ، وَبِک اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ أُمِّ وَلِیک لُذْتُ، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَانْفَعْنِی بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنِی عَلَی مَحَبَّتِها، وَلَا تَحْرِمْنِی شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنِی مُرافَقَتَها، وَاحْشُرْنِی مَعَها وَمَعَ وَلَدِها، کما وَفَّقْتَنِی لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها.
اللّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیک بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ، وَأَتَوَسَّلُ إِلَیک بِالْحُجَجِ الْمَیامِینِ مِنْ آلِ طهَ وَیس أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیبِینَ، وَأَنْ تَجْعَلَنِی مِنَ الْمُطْمَئِنِّینَ الْفائِزِینَ الْفَرِحِینَ الْمُسْتَبْشِرِینَ الَّذِینَ لَاخَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیهُ، وَیسَّرْتَ أَمْرَهُ، وَکشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ؛
اللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِی إِیاها، وَارْزُقْنِی الْعَوْدَ إِلَیها أَبَداً مَا أَبْقَیتَنِی، وَ إِذا تَوَفَّیتَنِی فَاحْشُرْنِی فِی زُمْرَتِها، وَأَدْخِلْنِی فِی شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَی وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا بِرَحْمَتِک عَذَابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیکمْ یا سَادَاتِی وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
نویسنده گوید: از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده: وقتی که زید شحّام خدمت آن جناب عرضه داشت، برای کسی که یکی از شما امامان را زیارت کند چه ثوابی است؟ فرمود: مانند این است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زیارت کرده باشد.
ما در صفحات گذشته نوشتیم که روایتی از حضرت صادق(علیه السلام) به این مضمون نقل شده: که هر که امام واجب الطاعه را زیارت کند و چهار رکعت نماز کنار قبرش بخواند، برای او ثواب حج و عمره نوشته می شود.
مفاتیح الجنان : زیارت امام على نقى و امام حسن عسکرى (ع)
جلالت سید حسین فرزند امام هادى (ع)
نویسنده گوید: معروف است که در کنار قبر عسکریین قبور عدّه ای از سادات عظام است که از جمله آن ها حسین پسر حضرت امام هادی(علیه السلام) است.
من بر حال حسین آگاه نشدم، ولی آنچه به نظرم می رسد آن است که سیدی جلیل القدر و عظیم الشأن بوده، زیرا از بعضی روایات استفاده می شود که از مولای ما حضرت عسکری(علیه السلام) و برادرش حسین بن علی(علیه السلام) تعبیر به سبطین می کردند و این دو برادر را به دو جدّشان، دو سبط پیامبر رحمت حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) تشبیه می کردند و در روایت ابوالطیب است که صدای حضرت حجّت شبیه به صدای حسین بود.
در کتاب «شجرة الاولیا»، نوشتۀسید فقیه محدّث حکیم سید احمد اردکانی یزدی، در ذکر اولاد حضرت هادی(علیه السلام) است که حسین فرزند آن حضرت از زاهدان و عابدان بود و به امامت برادرش اعتراف داشت و شاید جستجوگر ماهر، غیر از آنچه ذکر شد، چیزی را بیابد که دلالت بر جلالت حسین کند.
مفاتیح الجنان : آداب سرداب مطهر
آداب سرداب مطهر
پیش از شروع موضوع، بر مطلبی آگاهی می دهم که در کتاب «هدیة»، از کتاب «تحیة» نقل کردیم و آن مطلب این است:
سرداب مطهّر داخل در خانه آن بزرگواران بود و راه ورود به آن سرداب در قدیم، یعنی پیش از بنای جدید و ساختن صحن و قبّه و حرم، از پشت سر، نزدیک به قبر نرجس خاتون بود و شاید الآن در رواق باشد. از آنجا پایین می رفتند، دالان طولانی تاریکی داشت، چون از آنجا می گذشتند به در سرداب غیبت می رسیدند که اکنون آینه کاری شده و از طرف قبله پنجره ای به صحن عسکریین باز می شود و آن در از وسط این سرداب باز می شد که اکنون جای کاشی کاری دیوار آن را به صورت محرابی ساخته اند و همه اعمال این سه امام [حضرت هادی(ع)، امام حسن عسکری(ع) و امام زمان(عج)] در یک حرم انجام می شد؛ لذا شهید اول در کتاب «مزار»، بعد از زیارت عسکریین زیارت سرداب را ذکر کرده، پس از آن زیارت نرجس خاتون را.
در حدود یک صد سال و اندی پیش از این، مؤمن مؤید و انسان مسدّد، احمدخان دُنبلی، صحن آن دو امام را به صورتی که اکنون موجود است با هزینه نمودن مبلغی گزاف جدا کرد و برای آن روضه و قبّه عالیه ای ساخت و برای سرداب مطهّر، صحنی جداگانه و ایوان و راه و پلّه ای مستقل و دهلیز و سردابی جدا برای زنان بنا کرد، به شکلی که الآن دیده می شود و راه اولیه و پله ها و درب سرداب به کلّی بسته شد و نشانی از آن ها نیست و جایی برای بجا آوردن بعضی از آداب وارده نمانده است، ولی جایگاه قسمتی از زیارات که اصل سرداب شریف است تغییری نکرده.
بر اساس پی جویی در تمام زیارات و تصریح علما، از هر دری که ورود به حرم شریف هر امامی از آنجا رسم شده خواندن اذن دخول را باید رعایت کرد و در آن حرم محترم نباید بدون اذن وارد شد.
بدان که «اذن دخول ویژه سرداب مطهّر»، همان زیارتی است که پس از این خواهد آمد و ابتدای آن «السَّلامُ عَلَیْک یَا خَلیفَةَ اللّه» است که در پایان آن جملات اذن دخول گفته می شود و باید آن زیارت را در کنار درِ سرداب، پیش از پایین رفتن از پلّه ها خواند.
اذن دخولی دیگر سیّد ابن طاووس نقل کرده که از نظر عبارات نزدیک به همان «اذن دخول اول» است که در فصل دوم از باب زیارات نقل کردیم.
اذن دخولی دیگر، علاّمه مجلسی از نسخه ای قدیمی نقل فرموده است که اول آن این عبارات است: «اللّهُمَّ إِنَّ هذِهِ بُقْعَةٌ طَهَّرْتَها وَعَقْوَةٌ شَرَّفْتَها» که ما نیز آن را پس از اذن دخول عام نقل کردیم، به آنجا رجوع کن و به آن جملات اذن دخول بخواه.
مفاتیح الجنان : دعا برای امام زمان (عج)
دعاى عهد
از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه چهل صبحگاه این عهد را بخواند، از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی بر هر کلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او محو سازد و آن عهد این است:
اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْکرْسِی الرَّفِیعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکةِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِوَجْهِک الْکرِیمِ وَبِنُورِ وَجْهِک الْمُنِیرِ وَمُلْکک الْقَدِیمِ، یا حَی یا قَیومُ، أَسْأَلُک بِاسْمِک الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِک الَّذِی یصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیاً قَبْلَ کلِّ حَی، وَیا حَیاً بَعْدَ کلِّ حَی، وَیا حَیاً حِینَ لَاحَی، یا مُحْیی الْمَوْتی، وَمُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَی لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ؛
اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِی الْمَهْدِی الْقائِمَ بِأَمْرِک صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وَعَلَی آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَی مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللّهِ، وَمِدادَ کلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ کتابُهُ.
اللّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یوْمِی هذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَیامِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامِینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِینَ إِلی إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَینَ یدَیهِ؛
اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَینِی وَبَینَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبادِک حَتْماً مَقْضِیاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کفَنِی، شاهِراً سَیفِی، مُجَرِّداً قَناتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحاضِرِ وَالْبادِی. اللّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، وَاکحُلْ [وَاکحَلْ] ناظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُک بِی مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ.
وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَک، وَأَحْی بِهِ عِبادَک، فَإِنَّک قُلْتَ وَقَوْلُک الْحَقُّ: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کسَبَتْ أَیدِی النّاسِ»، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیک وَابْنَ بِنْتِ نَبِیک الْمُسَمَّی بِاسْمِ رَسُولِک، حَتَّی لَایظْفَرَ بِشَیءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَیحِقَّ الْحَقَّ وَیحَقِّقَهُ؛
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِک، وَناصِراً لِمَنْ لَایجِدُ لَهُ ناصِراً غَیرَک، وَمُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کتابِک، وَمُشَیداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِک وَسُنَنِ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ.
اللّهُمَّ وَسُرَّ نَبِیک مُحَمَّداً صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ بِرُؤْیتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلَی دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ. اللَّهُمَّ اکشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَرَاهُ قَرِیباً، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
آنگاه «سه بار» بر ران راست خود دست می زنی و در هر مرتبه می گویی:
الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا مَوْلای یا صاحِبَ الزَّمانِ.
مفاتیح الجنان : دعا برای امام زمان (عج)
دعای امام رضا(ع) براى امام زمان(عج)
سید ابن طاووس فرموده است: چون خواستی از حرم مطهّر آن حضرت بیرون بروی، به سوی سرداب شریف برگرد و در آنجا هرچه می خواهی نماز بخوان، آنگاه رو به قبله بایست و بگو: «اللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّک..» و این دعا را تا پایان آن ذکر کرده [این دعا در ادامه می آید] و سپس فرموده: خدا را بسیار بخوان و با خوشبختی بازگرد ان شاء الله تعالی.
نویسنده گوید: شیخ در کتاب «مصباح» این دعا را در اعمال روز جمعه از حضرت امام رضا(علیه السلام) نقل کرده و ما هم این دعا را به صورتی که شیخ از آن حضرت نقل نموده، در اینجا می آوریم.
شیخ فرموده است: یونس بن عبدالرحمن روایت کرده: که حضرت امام رضا(علیه السلام) امر می فرمودند به دعا نمودن، برای حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه) به این دعا:
اللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیک وَخَلِیفَتِک وَحُجَّتِک عَلَی خَلْقِک، وَ لِسانِک الْمُعَبِّرِ عَنْک، النَّاطِقِ بِحِکمَتِک، وَعَینِک النَّاظِرَةِ بِإِذْنِک، وَشاهِدِک عَلَی عِبادِک، الْجَحْجاحِ الْمُجاهِدِ الْعائِذِ بِک الْعابِدِ عِنْدَک، وَأَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ مَا خَلَقْتَ وَبَرَأْتَ وَأَنْشَأْتَ وَصَوَّرْتَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَینِ یدَیهِ، وَمِنْ خَلْفِهِ، وَعَنْ یمِینِهِ، وَعَنْ شِمالِهِ، وَمِنْ فَوْقِهِ، وَمِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِک الَّذِی لَایضِیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ،
وَاحْفَظْ فِیهِ رَسُولَک وَآباءَهُ أَئِمَّتَک وَدَعائِمَ دِینِک، وَاجْعَلْهُ فِی وَدِیعَتِک الَّتِی لَا تَضِیعُ، وَفِی جِوارِک الَّذِی لَایخْفَرُ، وَفِی مَنْعِک وَعِزِّک الَّذِی لَایقْهَرُ، وَآمِنْهُ بِأَمانِک الْوَثِیقِ الَّذِی لَایخْذَلُ مَنْ آمَنْتَهُ بِهِ، وَاجْعَلْهُ فِی کنَفِک الَّذِی لاَ  یرامُ مَنْ کانَ فِیهِ، وَانْصُرْهُ بِنَصْرِک الْعَزِیزِ، وَأَیدْهُ بِجُنْدِک الْغالِبِ، وَقَوِّهِ بِقُوَّتِک، وَأَرْدِفْهُ بِمَلائِکتِک، وَوالِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ، وَأَلْبِسْهُ دِرْعَک الْحَصِینَةَ، وَحُفَّهُ بِالْمَلائِکةِ حَفّاً؛
اللّهُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ، وَارْتُقْ بِهِ الْفَتْقَ، وَأَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ، وَأَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ، وَزَینْ بِطُولِ بَقائِهِ الْأَرْضَ، وَأَیدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْهُ بِالرُّعْبِ، وَقَوِّ ناصِرِیهِ، وَاخْذُلْ خاذِلِیهِ، وَدَمْدِمْ مَنْ نَصَبَ لَهُ، وَدَمِّرْ مَنْ غَشَّهُ، وَاقْتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکفْرِ وَعُمُدَهَ وَدَعائِمَهُ، وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُوسَ الضَّلالَةِ، وَشارِعَةَ الْبِدَعِ، وَمُمِیتَةَ السُّنَّةِ، وَمُقَوِّیةَ الْباطِلِ، وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبَّارِینَ، وَأبِرْ بِهِ الْکافِرِینَ وَجَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَتَّی لَاتَدَعَ مِنْهُمْ دَیاراً، وَلَا تُبْقِی لَهُمْ آثاراً،
اللّهُمَّ طَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَک، وَاشْفِ مِنْهُمْ عِبادَک، وَأَعِزَّ بِهِ الْمُؤْمِنِینَ، وَأَحْی بِهِ سُنَنَ الْمُرْسَلِینَ، وَدارِسَ حُکمِ النَّبِیینَ، وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَی مِنْ دِینِک، وَبُدِّلَ مِنْ حُکمِک، حَتَّی تُعِیدَ دِینَک بِهِ وَعَلَی یدَیهِ جَدِیداً غَضّاً مَحْضاً صَحِیحاً لَاعِوَجَ فِیهِ وَلَا بِدْعَةَ مَعَهُ، وَحَتَّی تُنِیرَ بِعَدْلِهِ ظُلَمَ الْجَوْرِ؛ وَتُطْفِئَ بِهِ نِیرانَ الْکفْرِ، وَتُوضِحَ بِهِ مَعاقِدَ الْحَقِّ وَمَجْهُولَ الْعَدْلِ، فَإِنَّهُ عَبْدُک الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِک، وَاصْطَفَیتَهُ عَلَی غَیبِک، وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ، وَبَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُیوبِ، وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ، وَسَلَّمْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ.
اللّهُمَّ فَإِنَّا نَشْهَدُ لَهُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَیوْمَ حُلُولِ الطَّامَّةِ أَنَّهُ لَمْ یذْنِبْ ذَنْباً، وَلَا أَتَی حُوباً، وَلَمْ یرْتَکبْ مَعْصِیةً، وَلَمْ یضَیعْ لَک طاعَةً، وَلَمْ یهْتِک لَک حُرْمَةً، وَلَمْ یبَدِّلْ لَک فَرِیضَةً، وَلَمْ یغَیرْ لَک شَرِیعَةً، وَأَنَّهُ الْهادِی الْمُهْتَدِی الطَّاهِرُ التَّقِی النَّقِی الرَّضِی الزَّکی؛
اللّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَأَهْلِهِ وَوَلَدِهِ وَذُرِّیتِهِ وَأُمَّتِهِ وَجَمِیعِ رَعِیتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَینَهُ، وَتَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ، وَتَجْمَعُ لَهُ مُلْک الْمُمْلَکاتِ کلِّها، قَرِیبِها وَبَعِیدِها، وَعَزِیزِها وَذَلِیلِها، حَتَّی تُجْرِی حُکمَهُ عَلَی کلِّ حُکمٍ، وَتَغْلِبَ بِحَقِّهِ کلَّ باطِلٍ.
اللّهُمَّ اسْلُک بِنا عَلَی یدَیهِ مِنْهاجَ الْهُدَی، وَالْمَحَجَّةَ الْعُظْمَی، وَالطَّرِیقَةَ الْوُسْطَی الَّتِی یرْجِعُ إِلَیهَا الْغالِی، وَیلْحَقُ بِها التَّالِی، وَقَوِّنا عَلَی طاعَتِهِ، وَثَبِّتْنا عَلَی مُشایعَتِهِ، وَامْنُنْ عَلَینا بِمُتابَعَتِهِ، وَاجْعَلْنا فِی حِزْبِهِ الْقَوَّامِینَ بِأَمْرِهِ، الصَّابِرِینَ مَعَهُ، الطَّالِبِینَ رِضاک بِمُناصَحَتِهِ، حَتَّی تَحْشُرَنا یوْمَ الْقِیامَةِ فِی أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ وَمُقَوِّیةِ سُلْطانِهِ،
اللّهُمَّ وَاجْعَلْ ذلِک لَنا خالِصاً مِنْ کلِّ شَک وَشُبْهَةٍ وَرِیاءٍ وَسُمْعَةٍ، حَتَّی لَا نَعْتَمِدَ بِهِ غَیرَک، وَلَا نَطْلُبَ بِهِ إِلّا وَجْهَک وَحَتَّی تُحِلَّنا مَحَلَّهُ، وَتَجْعَلَنا فِی الْجَنَّةِ مَعَهُ؛ وَأَعِذْنا مِنَ السَّأْمَةِ وَالْکسَلِ وَالْفَتْرَةِ، وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِک، وَتُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِیک، وَلَا تَسْتَبْدِلْ بِنا غَیرَنا، فَإِنَّ اسْتِبْدالَک بِنا غَیرَنا عَلَیک یسِیرٌ، وَهُوَ عَلَینا کثِیرٌ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وُلاةِ عَهْدِهِ، وَالأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ، وَبَلِّغْهُمْ آمالَهُمْ، وَزِدْ فِی آجالِهِمْ، وَأعِزَّ نَصْرَهُمْ، وَتَمِّمْ لَهُمْ مَا أَسْنَدْتَ إِلَیهِمْ مِنْ أَمْرِک لَهُمْ، وَثَبِّتْ دَعائِمَهُمْ، وَاجْعَلْنا لَهُمْ أَعْواناً، وَعَلَی دِینِک أَنْصاراً، فَإِنَّهُمْ مَعادِنُ کلِماتِک، وَخُزَّانُ عِلْمِک، وَأَرْکانُ تَوْحِیدِک، وَدَعَائِمُ دِینِک، وَوُلاةُ أَمْرِک، وَخالِصَتُک مِنْ عِبادِک، وَصَفْوَتُک مِنْ خَلْقِک، وَأَوْلِیاؤُک وَسَلائِلُ أَوْلِیائِک، وَصَفْوَةُ أَوْلادِ نَبِیک، وَالسَّلامُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
مفاتیح الجنان : زیارات جامعه
زیارت جامعه أئمة المؤمنین
هر امامی را، در هر زمان از ماه ها و ایام، می توان به آن زیارت کرد و این زیارت را سید ابن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» با مقدّماتی از دعا و نماز، در وقت رفتن به سفر زیارت، از ائمه(علیهم السلام) روایت کرده و فرموده است: چون خواستی غسل زیارت کنی، در وقتی که غسل می کنی بگو:
بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَفِی سَبِیلِ اللّهِ وَعَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ، اللّهُمَّ اغْسِلْ عَنِّی دَرَنَ الذُّنُوبِ، وَوَسَخَ الْعُیوبِ، وَطَهِّرْنِی بِماءِ التَّوْبَةِ، وَأَلْبِسْنِی رِداءَ الْعِصْمَةِ، وَأَیدْنِی بِلُطْفٍ مِنْک یوَفِّقُنِی لِصالِحِ الْأَعْمالِ، إِنَّک ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ.
پس هرگاه به در حرم مطهّر نزدیک شدی بگو:
الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِی وَفَّقَنِی لِقَصْدِ وَلِیهِ وَزِیارَةِ حُجَّتِهِ، وَأَوْرَدَنِی حَرَمَهُ وَلَمْ یبْخَسْنِی حَظِّی مِنْ زِیارَةِ قَبْرِهِ، وَالنُّزُولِ بِعَقْوَةِ مُغَیبِهِ وَساحَةِ تُرْبَتِهِ. الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یسِمْنِی بِحِرْمانِ مَا أَمَّلْتُهُ، وَلَا صَرَفَ عَنِّی مَا رَجَوْتُهُ، وَلَا قَطَعَ رَجائِی فِیمَا تَوَقَّعْتُهُ، بَلْ أَلْبَسَنِی عافِیتَهُ، وَأَفادَنِی نِعْمَتَهُ، وَآتانِی کرامَتَهُ.
پس هرگاه وارد حرم شدی در برابر ضریح مقدّس بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیکمْ أَئِمَّةَ الْمُؤْمِنِینَ، وَسادَةَ الْمُتَّقِینَ، وَکبَراءَ الصِّدِّیقِینَ، وَأُمَراءَ الصَّالِحِینَ، وَقادَةَ الْمُحْسِنِینَ، وَأَعْلامَ الْمُهْتَدِینَ، وَأَنْوارَ الْعارِفِینَ، وَوَرَثَةَ الْأَنْبِیاءِ، وَصَفْوَةَ الْأَوْصِیاءِ، وَشُمُوسَ الْأَتْقِیاءِ، وَبُدُورَ الْخُلَفاءِ، وَعِبادَ الرَّحْمَانِ، وَشُرَکاءَ الْقُرْآنِ، وَمَنْهَجَ الْإِیمانِ، وَمَعادِنَ الْحَقائِقِ، وَشُفَعاءَ الْخَلائِقِ، وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
أَشْهَدُ أَنَّکمْ أَبْوابُ اللّهِ، وَمَفاتِیحُ رَحْمَتِهِ، وَمَقالِیدُ مَغْفِرَتِهِ، وَسَحائِبُ رِضْوانِهِ، وَمَصابِیحُ جِنانِهِ، وَحَمَلَةُ فُرْقانِهِ، وَخَزَنَةُ عِلْمِهِ، وَحَفَظَةُ سِرِّهِ، وَمَهْبِطُ وَحْیهِ، وَعِنْدَکمْ أَماناتُ النُّبُوَّةِ، وَوَدائِعُ الرِّسالَةِ، أَنْتُمْ أُمَناءُ اللّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ، وَعِبادُهُ وَأَصْفِیاؤُهُ، وَأَنْصارُ تَوْحِیدِهِ، وَأَرْکانُ تَمْجِیدِهِ، وَدُعاتُهُ إِلی کتُبِهِ، وَحَرَسَةُ خَلائِقِهِ، وَحَفَظَةُ وَدَائِعِهِ،
لَایسْبِقُکمْ ثَناءُ الْمَلائِکةِ فِی الْإِخْلاصِ وَالْخُشُوعِ وَلَا یضادُّکمْ ذُو ابْتِهالٍ وَخُضُوعٍ؛ أَنَّی وَلَکمُ الْقُلُوبُ الَّتِی تَوَلَّی اللّهُ رِیاضَتَها بِالْخَوْفِ وَالرَّجاءِ، وَجَعَلَها أَوْعِیةً لِلشُّکرِ وَالثَّناءِ، وَآمَنَها مِنْ عَوارِضِ الْغَفْلَةِ، وَصَفَّاها مِنْ سُوءِ الْفَتْرَةِ بَلْ یتَقَرَّبُ أَهْلُ السَّماءِ بِحُبِّکمْ، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِکمْ، وَتَوَاتُرِ الْبُکاءِ عَلَی مُصابِکمْ، وَالاسْتِغْفارِ لِشِیعَتِکمْ وَمُحِبِّیکمْ،
فَأَنَا أُشْهِدُ اللّهَ خالِقِی، وَأُشْهِدُ مَلائِکتَهُ وَأَنْبِیاءَهُ، وَأُشْهِدُکمْ یا مَوالِی أَنِّی مُؤْمِنٌ بِوِلایتِکمْ، مُعْتَقِدٌ لِإِمامَتِکمْ، مُقِرٌّ بِخِلافَتِکمْ، عارِفٌ بِمَنْزِلَتِکمْ، مُوقِنٌ بِعِصْمَتِکمْ، خاضِعٌ لِوِلایتِکمْ؛ مُتَقَرِّبٌ إِلَی اللّهِ بِحُبِّکمْ، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِکمْ، عالِمٌ بِأَنَّ اللّهَ قَدْ طَهَّرَکمْ مِنَ الْفَوَاحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْها وَمَا بَطَنَ وَمِنْ کلِّ رِیبَةٍ وَنَجاسَةٍ وَدَنِیةٍ وَرَجاسَةٍ، وَمَنَحَکمْ رایةَ الْحَقِّ الَّتِی مَنْ تَقَدَّمَها ضَلَّ وَمَنْ تَأَخَّرَ عَنْها زَلَّ، وَفَرَضَ طاعَتَکمْ عَلَی کلِّ أَسْوَدَ وَأَبْیضَ،
وَأَشْهَدُ أَنَّکمْ قَدْ وَفَیتُمْ بِعَهْدِ اللّهِ وَذِمَّتِهِ وَبِکلِّ مَا اشْتَرَطَ عَلَیکمْ فِی کتابِهِ، وَدَعَوْتُمْ إِلی سَبِیلِهِ، وَأَنْفَذْتُمْ طاقَتَکمْ فِی مَرْضاتِهِ، وَحَمَلْتُمُ الْخَلائِقَ عَلَی مِنْهاجِ النُّبُوَّةِ وَمَسالِک الرِّسالَةِ، وَسِرْتُمْ فِیهِ بِسِیرَةِ الْأَنْبِیاءِ وَمَذاهِبِ الْأَوْصِیاءِ، فَلَمْ یطَعْ لَکمْ أَمْرٌ، وَلَمْ تُصْغَ إِلَیکمْ أُذُنٌ، فَصَلَواتُ اللّهِ عَلَی أَرْواحِکمْ وَأَجْسادِکمْ.
پس خود را به قبر منوّر می چسبانی و می گویی:
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا حُجَّةَ اللّهِ، لَقَدْ أُرْضِعْتَ بِثَدْی الْإِیمانِ، وَفُطِمْتَ بِنُورِ الْإِسْلامِ، وَغُذِّیتَ بِبَرْدِ الْیقِینِ، وَأُلْبِسْتَ حُلَلَ الْعِصْمَةِ، وَاصْطُفِیتَ وَوُرِّثْتَ عِلْمَ الْکتابِ، وَلُقِّنْتَ فَصْلَ الْخِطابِ، وَأُوضِحَ بِمَکانِک مَعارِفُ التَّنْزِیلِ وَغَوامِضُ التَّأْوِیلِ، وَسُلِّمَتْ إِلَیک رایةُ الْحَقِّ، وَکلِّفْتَ هِدایةَ الْخَلْقِ، وَنُبِذَ إِلَیک عَهْدُ الْإِمامَةِ، وَأُلْزِمْتَ حِفْظَ الشَّرِیعَةِ،
وَأَشْهَدُ یا مَوْلای أَنَّک وَفَیتَ بِشَرائِطِ الْوَصِیةِ، وَقَضَیتَ مَا لَزِمَک مِنْ حَدِّ الطَّاعَةِ، وَنَهَضْتَ بِأَعْبَاءِ الْإِمامَةِ؛ وَاحْتَذَیتَ مِثالَ النُّبُوَّةِ فِی الصَّبْرِ وَالاجْتِهادِ وَالنَّصِیحَةِ لِلْعِبادِ وَکظْمِ الْغَیظِ وَالْعَفْوِ عَنِ النَّاسِ، وَعَزَمْتَ عَلَی الْعَدْلِ فِی الْبَرِیةِ وَالنَّصَفَةِ فِی الْقَضِیةِ، وَوَکدْتَ الْحُجَجَ عَلَی الْأُمَّةِ بِالدَّلائِلِ الصَّادِقَةِ وَالشَّرِیعَةِ النَّاطِقَةِ؛
وَدَعَوْتَ إِلَی اللّهِ بِالْحِکمَةِ الْبالِغَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، فَمُنِعْتَ مِنْ تَقْوِیمِ الزَّیغِ، وَسَدِّ الثُّلَمِ، وَ إِصْلاحِ الْفاسِدِ، وَکسْرِ الْمُعانِدِ، وَ إِحْیاءِ السُّنَنِ، وَ إِماتَةِ الْبِدَعِ، حَتَّی فارَقْتَ الدُّنْیا وَأَنْتَ شَهِیدٌ، وَلَقِیتَ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَأَنْتَ حَمِیدٌ، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیک تَتَرادَفُ وَتَزِیدُ.
سپس به طرف پایین پای مبارک برو و بگو:
یا سادَتِی یا آلَ رَسُولِ اللّهِ، إِنِّی بِکمْ أَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ جَلَّ وَعَلَا بِالْخِلافِ عَلَی الَّذِینَ غَدَرُوا بِکمْ، وَنَکثُوا بَیعَتَکمْ، وَجَحَدُوا وِلایتَکمْ، وَأَنْکرُوا مَنْزِلَتَکمْ، وَخَلَعُوا رِبْقَةَ طاعَتِکمْ، وَهَجَرُوا أَسْبابَ مَوَدَّتِکمْ، وَتَقَرَّبُوا إِلی فَراعِنَتِهِمْ بِالْبَراءَةِ مِنْکمْ وَالْإِعْراضِ عَنْکمْ،
وَمَنَعُوکمْ مِنْ إِقامَةِ الْحُدُودِ، وَاسْتِئْصالِ الْجُحُودِ، وَشَعْبِ الصَّدْعِ، وَلَمِّ الشَّعَثِ، وَسَدِّ الْخَلَلِ، وَتَثْقِیفِ الْأَوَدِ، وَ إِمْضاءِ الْأَحْکامِ، وَتَهْذِیبِ الْإِسْلامِ، وَقَمْعِ الْآثامِ، وَأَرْهَجُوا عَلَیکمْ نَقْعَ الْحُرُوبِ وَالْفِتَنِ، وَأَنْحَوْا عَلَیکمْ سُیوفَ الْأَحْقادِ، وَهَتَکوا مِنْکمُ السُّتُورَ، وَابْتاعُوا بِخُمْسِکمُ الْخُمُورَ، وَصَرَفُوا صَدَقاتِ الْمَساکینِ إِلَی الْمُضْحِکینَ وَالسَّاخِرِینَ؛
وَذلِک بِما طَرَّقَتْ لَهُمُ الْفَسَقَةُ الْغُواةُ وَالْحَسَدَةُ الْبُغاةُ أَهْلُ النَّکثِ وَالْغَدْرِ وَالْخِلافِ وَالْمَکرِ وَالْقُلُوبِ الْمُنْتِنَةِ مِنْ قَذَرِ الشِّرْک، وَالْأَجْسادِ الْمُشْحَنَةِ مِنْ دَرَنِ الْکفْرِ، الَّذِینَ أَضَبُّوا عَلَی النِّفاقِ وَأَکبُّوا عَلَی عَلائِقِ الشِّقاقِ،
فَلَمَّا مَضَی الْمُصْطَفی صَلَوات اللّهِ عَلَیهِ وَآلِهِ اخْتَطَفُوا الْغِرَّةَ، وَانْتَهَزُوا الْفُرْصَةَ، وَانْتَهَکوا الْحُرْمَةَ، وَغَادَرُوهُ عَلَی فِرَاشِ الْوَفاةِ، وَأَسْرَعُوا لِنَقْضِ الْبَیعَةِ، وَمُخالَفَةِ الْمَوَاثِیقِ الْمُؤَکدَةِ، وَخِیانَةِ الْأَمانَةِ الْمَعْرُوضَةِ عَلَی الْجِبالِ الرَّاسِیةِ، وَأَبَتْ أَنْ تَحْمِلَها وَحَمَلَهَا الْإِنْسانُ الظَّلُومُ الْجَهُولُ ذُو الشِّقاقِ وَالْعِزَّةِ بِالْآثامِ الْمُؤْلِمَةِ وَالْأَنَفَةِ عَنِ الانْقِیادِ لِحَمِیدِ الْعاقِبَةِ؛
فَحُشِرَ سفْلَةُ الْأَعْرابِ وَبَقایا الْأَحْزابِ إِلَی دارِ النُّبُوَّةِ وَالرِّسالَةِ، وَمَهْبِطِ الْوَحْی وَالْمَلائِکةِ، وَمُسْتَقَرِّ سُلْطانِ الْوِلایةِ، وَمَعْدِنِ الْوَصِیةِ وَالْخِلافَةِ وَالْإِمامَةِ حَتَّی نَقَضُوا عَهْدَ الْمُصْطَفَی فِی أَخِیهِ عَلَمِ الْهُدَی وَالْمُبَینِ طَرِیقَ النَّجاةِ مِنْ طُرُقِ الرَّدَی،
وَجَرَحُوا کبِدَ خَیرِ الْوَرَی فِی ظُلْمِ ابْنَتِهِ، وَاضْطِهادِ حَبِیبَتِهِ، وَاهْتِضامِ عَزِیزَتِهِ بَضْعَةِ لَحْمِهِ وَفِلْذَةِ کبِدِهِ، وَخَذَلُوا بَعْلَها، وَصَغَّرُوا قَدْرَهُ، وَاسْتَحَلُّوا مَحارِمَهُ، وَقَطَعُوا رَحِمَهُ، وَأَنْکرُوا أُخُوَّتَهُ، وَهَجَرُوا مَوَدَّتَهُ، وَنَقَضُوا طاعَتَهُ، وَجَحَدُوا وِلایتَهُ؛
وَأَطْمَعُوا الْعَبِیدَ فِی خِلافَتِهِ، وَقادُوهُ إِلی بَیعَتِهِمْ مُصْلِتَةً سُیوفَها، مُقْذِعَةً أَسِنَّـتَها، وَهُوَ ساخِطُ الْقَلْبِ، هَائِجُ الْغَضَبِ، شَدِیدُ الصَّبْرِ، کاظِمُ الْغَیظِ، یدْعُونَهُ إِلَی بَیعَتِهِمُ الَّتِی عَمَّ شُؤْمُهَا الْإِسْلامَ، وَزَرَعَتْ فِی قُلُوبِ أَهْلِهَا الْآثامَ،
وَعَقَّتْ سَلْمانَها، وَطَرَدَتْ مِقْدَادَها، وَنَفَتْ جُنْدُبَها، وَفَتَقَتْ بَطْنَ عَمَّارِها، وَحَرَّفَتِ الْقُرْآنَ، وَبَدَّلَتِ الْأَحْکامَ، وَغَیرَتِ الْمَقامَ، وَأَباحَتِ الْخُمْسَ لِلطُّلَقاءِ، وَسَلَّطَتْ أَوْلادَ اللُّعَناءِ عَلَی الْفُرُوجِ وَالدِّماءِ، وَخَلَطَتِ الْحَلالَ بِالْحَرامِ، وَاسْتَخَفَّتْ بِالْإِیمانِ وَالْإِسْلامِ، وَهَدَمَتِ الْکعْبَةَ؛
وَأَغارَتْ عَلَی دارِ الْهِجْرَةِ یوْمَ الْحَرَّةِ، وَأَبْرَزَتْ بَناتِ الْمُهاجِرِینَ وَالْأَنْصارِ لِلنَّکالِ وَالسَّوْرَةِ، وَأَلْبَسَتْهُنَّ ثَوْبَ الْعارِ وَالْفَضِیحَةِ، وَرَخَّصَتْ لِأَهْلِ الشُّبْهَةِ فِی قَتْلِ أَهْلِ بَیتِ الصَّفْوَةِ، وَ إِبَادَةِ نَسْلِهِ، وَاسْتِئْصالِ شَأْفَتِهِ، وَسَبْی حَرَمِهِ، وَقَتْلِ أَنْصارِهِ، وَکسْرِ مِنْبَرِهِ، وَقَلْبِ مَفْخَرِهِ، وَ إِخْفاءِ دِینِهِ، وَقَطْعِ ذِکرِهِ،
یا مَوالِی فَلَوْ عاینَکمُ الْمُصْطَفَی وَسِهامُ الْأُمَّةِ مُغْرَقَةٌ فِی أَکبادِکمْ، وَرِماحُهُمْ مُشْرَعَةٌ فِی نُحُورِکمْ، وَسُیوفُها مُولَغَةٌ فِی دِمائِکمْ، یشْفِی أَبْناءُ الْعَوَاهِرِ غَلِیلَ الْفِسْقِ مِنْ وَرَعِکمْ، وَغَیظَ الْکفْرِ مِنْ إِیمَانِکمْ؛
وَأَنْتُمْ بَینَ صَرِیـعٍ فِی الْمِحْرَابِ قَدْ فَلَقَ السَّیفُ هامَتَهُ، وَشَهِیدٍ فَوْقَ الْجَنَازَةِ قَدْ شُکتْ أَکفانُهُ بِالسِّهامِ، وَقَتِیلٍ بِالْعَراءِ قَدْ رُفِعَ فَوْقَ الْقَناةِ رَأْسُهُ، وَمُکبَّلٍ فِی السِّجْنِ قَدْ رُضَّتْ بِالْحَدِیدِ أَعْضاؤُهُ، وَمَسْمُومٍ قَدْ قُطِّعَتْ بِجُرَعِ السَّمِّ أَمْعاؤُهُ، وَشَمْلُکمْ عَبَادِیدُ تُفْنِیهِمُ الْعَبِیدُ وَأَبْناءُ الْعَبِیدِ،
فَهَلِ الْمِحَنُ یا سادَتِی إِلّا الَّتِی لَزِمَتْکمْ، وَالْمَصائِبُ إِلّا الَّتِی عَمَّتْکمْ، وَالْفَجَائِعُ إِلّا الَّتِی خَصَّتْکمْ، وَالْقَوارِعُ إِلّا الَّتِی طَرَقَتْکمْ، صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیکمْ وَعَلَی أَرْواحِکمْ وَأَجْسادِکمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
پس از این، قبر منوّر را ببوس و بگو:
بِأَبِی أَنْتُمْ وَأُمِّی یا آلَ الْمُصْطَفَی، إِنَّا لَانَمْلِک إِلّا أَنْ نَطُوفَ حَوْلَ مَشاهِدِکمْ، وَنُعَزِّی فِیها أَرْواحَکمْ عَلَی هذِهِ الْمَصَائِبِ الْعَظِیمَةِ الْحَالَّةِ بِفِنائِکمْ، وَالرَّزایا الْجَلِیلَةِ النَّازِلَةِ بِساحَتِکمُ، الَّتِی أَثْبَتَتْ فِی قُلُوبِ شِیعَتِکمُ الْقُرُوحَ، وَأَوْرَثَتْ أَکبادَهُمُ الْجُرُوحَ، وَزَرَعَتْ فِی صُدُورِهِمُ الْغُصَصَ،
فَنَحْنُ نُشْهِدُ اللّهَ أَنَّا قَدْ شارَکنا أَوْلِیاءَکمْ وَأَنْصَارَکمُ الْمُتَقَدِّمِینَ فِی إِرَاقَةِ دِماءِ النَّاکثِینَ وَالْقَاسِطِینَ وَالْمَارِقِینَ وَقَتَلَةِ أَبِی عَبْدِاللّهِ سَیدِ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَیهِ السَّلامُ یوْمَ کرْبَلاءَ بِالنِّیاتِ وَالْقُلُوبِ وَالتَّأَسُّفِ عَلَی فَوْتِ تِلْک الْمَواقِفِ الَّتِی حَضَرُوا لِنُصْرَتِکمْ، وَعَلَیکمْ مِنَّا السَّلامُ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
سپس قبر شریف را بین خود و قبله قرار بده و بگو:
اللّهُمَّ یا ذَا الْقُدْرَةِ الَّتِی صَدَرَ عَنْهَا الْعَالَمُ مُکوَّناً مَبْرُوءاً عَلَیها مَفْطُوراً تَحْتَ ظِلِّ الْعَظَمَةِ فَنَطَقَتْ شَوَاهِدُ صُنْعِک فِیهِ بِأَنَّک أَنْتَ اللّهُ لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ مُکوِّنُهُ وَبَارِئُهُ وَفاطِرُهُ ابْتَدَعْتَهُ لَامِنْ شَیءٍ، وَلَا عَلَی شَیءٍ، وَلَا فِی شَیءٍ، وَلَا لِوَحْشَةٍ دَخَلَتْ عَلَیک إِذْ لَاغَیرُک، وَلَا حاجَةٍ بَدَتْ لَک فِی تَکوِینِهِ وَلَا لِاسْتِعانَةٍ مِنْک عَلَی الْخَلْقِ بَعْدَهُ، بَلْ أَنْشَأْتَهُ لِیکونَ دَلِیلاً عَلَیک بِأَنَّک بائِنٌ مِنَ الصُّنْعِ، فَلا یطِیقُ الْمُنْصِفُ لِعَقْلِهِ إِنْکارَک، وَالْمَوْسُومُ بِصِحَّةِ الْمَعْرِفَةِ جُحُودَک؛
أَسْأَلُک بِشَرَفِ الْإِخْلاصِ فِی تَوْحِیدِک وَحُرْمَةِ التَّعَلُّقِ بِکتابِک وَأَهْلِ بَیتِ نَبِیک أَنْ تُصَلِّی عَلَی آدَمَ بَدِیعِ فِطْرَتِک، وَبِکرِ حُجَّتِک، وَ لِسَانِ قُدْرَتِک، وَالْخَلِیفَةِ فِی بَسِیطَتِک، وَعَلَی مُحَمَّدٍ الْخالِصِ مِنْ صَفْوَتِک، وَالْفاحِصِ عَنْ مَعْرِفَتِک، وَالْغائِصِ الْمَأْمُونِ عَلَی مَکنُونِ سَرِیرَتِک بِمَا أَوْلَیتَهُ مِنْ نِعْمَتِک بِمَعُونَتِک، وَعَلَی مَنْ بَینَهُما مِنَ النَّبِیینَ وَالْمُکرَّمِینَ وَالْأَوْصِیاءِ وَالصِّدِّیقِینَ وَأَنْ تَهَبَنِی لِإِمامِی هذَا.
پس پهلوی روی خود را بر ضریح مبارک بگذار و بگو:
اللّهُمَّ بِمَحَلِّ هذَا السَّیدِ مِنْ طاعَتِک وَبِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَک لَاتُمِتْنِی فُجَاءَةً، وَلَا تَحْرِمْنِی تَوْبَةً، وَارْزُقْنِی الْوَرَعَ عَنْ مَحارِمِک دِیناً وَدُنْیا، وَاشْغَلْنِی بِالْآخِرَةِ عَنْ طَلَبِ الْأُولی، وَوَفِّقْنِی لِما تُحِبُّ وَتَرْضی، وَجَنِّبْنِی اتِّباعَ الْهَـوَی وَالاغْتِرارَ بِالْأَباطِیلِ وَالْمُنَی.
اللّهُمَّ اجْعَلِ السَّدادَ فِی قَوْلِی، وَالصَّوابَ فِی فِعْلِی، وَالصِّدْقَ وَالْوَفاءَ فِی ضَمانِی وَوَعْدِی، وَالْحِفْظَ وَالْإِیناسَ مَقْرُونَینَ بِعَهْدِی وَوَعْدِی، وَالْبِرَّ وَالْإِحْسانَ مِنْ شَأْنِی وَخُلْقِی، وَاجْعَلِ السَّلامَةَ لِی شامِلَةً وَالْعافِیةَ بِی مُحِیطَةً مُلْتَفَّةً، وَلَطِیفَ صُنْعِک وَعَوْنِک مَصْرُوفاً إِلَی، وَحُسْنَ تَوْفِیقِک وَیسْرِک مَوْفُوراً عَلَی، وَأَحْینِی یا رَبِّ سَعِیداً وَتَوَفَّنِی شَهِیداً، وَطَهِّرْنِی لِلْمَوْتِ وَمَا بَعْدَهُ؛
اللّهُمَّ وَاجْعَلِ الصِّحَّةَ وَالنُّورَ فِی سَمْعِی وَبَصَرِی، وَالْجِدَةَ وَالْخَیرَ فِی طُرُقِی، وَالْهُدی وَالْبَصِیرَةَ فِی دِینِی وَمَذْهَبِی، وَالْمِیزانَ أَبَداً نَصْبَ عَینِی، وَالذِّکرَ وَالْمَوْعِظَةَ شِعارِی وَدِثارِی، وَالْفِکرَةَ وَالْعِبْرَةَ أُنْسِی وَعِمادِی، وَمَکنِ الْیقِینَ فِی قَلْبِی، وَاجْعَلْهُ أَوْثَقَ الْأَشْیاءِ فِی نَفْسِی وَاغْلِبْهُ عَلَی رَأْیی وَعَزْمِی،
وَاجْعَلِ الْإِرشادَ فِی عَمَلِی، وَالتَّسْلِیمَ لِأَمْرِک مِهادِی وَسَنَدِی، وَالرِّضا بِقَضائِک وَقَدَرِک أَقْصَی عَزْمِی وَ نِهایتِی وَأَبْعَدَ هَمِّی وَغایتِی، حَتَّی لَاأَتَّقِی أَحَداً مِنْ خَلْقِک بِدِینِی، وَلَا أَطْلُبَ بِهِ غَیرَ آخِرَتِی، وَلَا أَسْتَدْعِی مِنْهُ إِطْرائِی وَمَدْحِی؛
وَاجْعَلْ خَیرَ الْعَواقِبِ عاقِبَتِی وَخَیرَ الْمَصایرِ مَصِیرِی، وَأَنْعَمَ الْعَیشِ عَیشِی، وَأَفْضَلَ الْهُدی هُدای، وَأَوْفَرَ الْحُظُوظِ حَظِّی، وَأَجْزَلَ الْأَقْسامِ قِسْمِی وَنَصِیبِی، وَکنْ لِی یا رَبِّ مِنْ کلِّ سُوءٍ وَلِیاً، وَ إِلی کلِّ خَیرٍ دَلِیلاً وَقائِداً، وَمِنْ کلِّ باغٍ وَحَسُودٍ ظَهِیراً وَمانِعاً.
اللّهُمَّ بِک اعْتِدادِی وَعِصْمَتِی وَثِقَتِی وَتَوْفِیقِی وَحَوْلِی وَقُوَّتِی، وَلَک مَحْیای وَمَماتِی، وَفِی قَبْضَتِک سُکونِی وَحَرَکتِی، وَ إِنَّ بِعُرْوَتِک الْوُثْقَی اسْتِمْساکی وَوُصْلَتِی، وَعَلَیک فِی الْأُمُورِ کلِّهَا اعْتِمادِی وَتَوَکلِی، وَمِنْ عَذابِ جَهَنَّمَ وَمَسِّ سَقَرَ نَجاتِی وَخَلاصِی، وَفِی دارِ أَمْنِک وَکرامَتِک مَثْوای وَمُنْقَلَبِی، وَعَلَی أَیدِی سادَتِی وَمَوالِی آلِ الْمُصْطَفَی فَوْزِی وَفَرَجِی.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِماتِ، وَاغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَی وَمَا وَلَدا وَأَهْلِ بَیتِی وَجِیرانِی وَ لِکلِّ مَنْ قَلَّدَنِی یداً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ، إِنَّک ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ، [وَالسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ].
مفاتیح الجنان : صلوات بر حجج طاهره (ع)
صلوات بر پیغمبر(ص)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ کما حَمَلَ وَحْیک وَبَلَّغَ رِسالاتِک، وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ کما أَحَلَّ حَلالَک وَحَرَّمَ حَرَامَک وَعَلَّمَ کتابَک، وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ کما أَقامَ الصَّلاةَ وَآتَی الزَّکاةَ وَدَعا إِلی دِینِک، وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ کمَا صَدَّقَ بِوَعْدِک وَأَشْفَقَ مِنْ وَعِیدِک، وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ کمَا غَفَرْتَ بِهِ الذُّنُوبَ وَسَتَرْتَ بِهِ الْعُیوبَ وَفَرَّجْتَ بِهِ الْکرُوبَ، وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ کمَا دَفَعْتَ بِهِ الشَّقاءَ وَکشَفْتَ بِهِ الْغَمَّاءَ وَأَجَبْتَ بِهِ الدُّعاءَ وَنَجَّیتَ بِهِ مِنَ الْبَلاءِ،
وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ کما رَحِمْتَ بِهِ الْعِبادَ وَأَحْییتَ بِهِ الْبِلادَ وَقَصَمْتَ بِهِ الْجَبابِرَةَ وَأَهْلَکتَ بِهِ الْفَراعِنَةَ، وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ کما أَضْعَفْتَ بِهِ الْأَمْوالَ وَأَحْرَزْتَ بِهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَکسَرْتَ بِهِ الْأَصْنامَ وَرَحِمْتَ بِهِ الْأَنامَ، وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ کمَا بَعَثْتَهُ بِخَیرِ الْأَدْیانِ وَأَعْزَزْتَ بِهِ الْإِیمانَ وَتَبَّرْتَ بِهِ الْأَوْثانَ وَعَظَّمْتَ بِهِ الْبَیتَ الْحَرامَ، وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ الطَّاهِرِینَ الْأَخْیارِ وَسَلِّمْ تَسْلِیماً.
مفاتیح الجنان : صلوات بر حجج طاهره (ع)
صلوات بر امیرالمؤمنین(ع)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ أَخِی نَبِیک وَوَلِیهِ وَصَفِیهِ وَوَزِیرِهِ، وَمُسْتَوْدَعِ عِلْمِهِ، وَمَوْضِعِ سِرِّهِ، وَبابِ حِکمَتِهِ، وَالنَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ، وَالدَّاعِی إِلَی شَرِیعَتِهِ، وَخَلِیفَتِهِ فِی أُمَّتِهِ، وَمُفَرِّجِ الْکرَْبِ عَنْ وَجْهِهِ، قاصِمِ الْکفَرَةِ، وَمُرْغِمِ الْفَجَرَةِ، الَّذِی جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِیک بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی. اللّهُمَّ وَالِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، وَالْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ، وَصَلِّ عَلَیهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْصِیاءِ أَنْبِیائِک یا رَبَّ الْعالَمِینَ.
مفاتیح الجنان : صلوات بر حجج طاهره (ع)
صلوات بر حسن و حسین(ع)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ عَبْدَیک وَوَلِییک، وَابْنَی رَسُولِک، وَسِبْطَی الرَّحْمَةِ، وَسَیدَی شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، أَفْضَلَ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلادِ النَّبِیینَ وَالْمُرْسَلِینَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ سَیدِ النَّبِیینَ، وَوَصِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ، أَشْهَدُ أَنَّک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ أَمِینُ اللّهِ وَابْنُ أَمِینِهِ، عِشْتَ مَظْلُوماً، وَمَضَیتَ شَهِیداً، وَأَشْهَدُ أَنَّک الْإِمامُ الزَّکی الْهادِی الْمَهْدِی. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیهِ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِیةِ وَالسَّلامِ؛
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ، قَتِیلِ الْکفَرَةِ، وَطَرِیحِ الْفَجَرَةِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَبا عَبْدِاللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، أَشْهَدُ مُوقِناً أَنَّک أَمِینُ اللّهِ وَابْنُ أَمِینِهِ، قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَمَضَیتَ شَهِیداً، وَأَشْهَدُ أَنَّ اللّهَ تَعالَی الطَّالِبُ بِثارِک، وَمُنْجِزٌ مَا وَعَدَک مِنَ النَّصْرِ وَالتَّأْییدِ فِی هَلاک عَدُوِّک وَ إِظْهارِ دَعْوَتِک،
وَأَشْهَدُ أَنَّک وَفَیتَ بِعَهْدِ اللّهِ، وَجاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللّهِ، وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتَّی أَتاک الْیقِینُ، لَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً خَذَلَتْک، وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَلَّبَتْ عَلَیک، وَأَبْرَأُ إِلَی اللّهِ تَعالی مِمَّنْ أَکذَبَک وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّک وَاسْتَحَلَّ دَمَک،
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی یا أَبا عَبْدِاللّهِ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَک، وَلَعَنَ اللّهُ خاذِلَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِیتَک فَلَمْ یجِبْک وَلَمْ ینْصُرْک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ سَبَی نِساءَک، أَنَا إِلَی اللّهِ مِنْهُمْ بَرِیءٌ، وَمِمَّنْ والاهُمْ وَمالَأَهُمْ وَأَعانَهُمْ عَلَیهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّک وَالْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِک کلِمَةُ التَّقْوَی، وَبابُ الْهُدَی، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقی، وَالْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا، وَأَشْهَدُ أَنِّی بِکمْ مُؤْمِنٌ، وَبِمَنْزِلَتِکمْ مُوقِنٌ، وَلَکمْ تابِعٌ بِذاتِ نَفْسِی، وَشَرایعِ دِینِی، وَخَواتِیمِ عَمَلِی، وَمُنْقَلَبِی فِی دُنْیای وَآخِرَتِی.