سوره فتح دعای نصر دعای توسل
عبارات مورد جستجو در ۹۶۶۸ گوهر پیدا شد:
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۱۳۱
برو به گوهر
همی بوستان سازی از دشت او
چمنهاش پر لاله و چاوله
که شادی کنان اندر آن بوستان
تو شادی کنی گر کنندت یله
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۱۳۳
برو به گوهر
گل سوری بماه اندر شکفته
برو بر کژدم جرّاره خفته
دو لب چون دانۀ نارست لیکن
بنوک سوزن اندیشه سفته
نکوروئی که از فردوس حورا
برو خوبی فرستاده است سفته
شب تار آشکارا گشته دائم
بزیرش روز رخشنده نهفته
بآیین صورتی کاندر جهان کس
نظیر او ندیده ست و نگفته
چو گل گویی شکفته عارضینش
وزو زلفین مشکین گرد رفته
عنصری بلخی : قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید
شمارهٔ ۱۳۷
برو به گوهر
حلقۀ زلفش بگل بر غالیه دارد همی
گل ببوی غالیه سنبل ببار آرد همی
نیست سنبل کان خط مشکین آن ترک منست
دیده چون آنرا ببیند سنبل انگارد همی
عذر جانست آن رخ و آن غمزگان آزار دل
آن رخان چو عذر خواهد این دل آزارد همی
باغبانند آن دو زلفش ، باغ دو رخسار او
آنک آنک باغبان در باغ گل کارد همی
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۸
برو به گوهر
درآمد در آن خانۀ چون بهشت
بروز رش از ماه اردیبهشت
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۱۱
برو به گوهر
تنی چند از موج دریا برست
رسیدند نزدیکی آبخوست
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۱۲
برو به گوهر
بصد جای تخم اندر افکند سخت
بتندید شاخ برآور درخت
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۱۴
برو به گوهر
چو شب رفت و بر دشت پستی گرفت
هوا چون مغ آتش پرستی گرفت
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۱۶
برو به گوهر
بجوشید لشکر چو مور و ملخ
کشیدند از کوه تا کوه نخ
زمینی همه روی او دیولاخ
بدیدن درشت و به پهنا فراخ
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۲۶
برو به گوهر
ز گرمی بر آن کوکبه بانگ زد
که آن بانگ تب لرزه بر مانگ زد
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۵۱
برو به گوهر
کزو بتکده گشت هامون چو کف
بآتش همه سوخته همچو خف
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۵۲
برو به گوهر
همه دیده پر خون و رخ پر سرشک
سرشکش روان بر شکفته سرشک
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۵۵
برو به گوهر
نیابد همی کوهکان سیم پاک
بکان اندرون گوهرش گشته خاک
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۶۱
برو به گوهر
بیک ماه بالا گرفت آن نهال
فزون زانکه دیگر درختان بسال
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۶۲
برو به گوهر
چو سر کفته شد غنچۀ سرخ گل
جهان جامه پوشید همرنگ مل
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۶۳
برو به گوهر
بزرینه جام اندرون لعل مل
فروزنده چون لاله بر زرد گل
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۸۸
برو به گوهر
کف یوز پر مغز آهو بره
همه چنگ شاهین دل گودره
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۹۳
برو به گوهر
درو آب چشمه ، در او آب جوی
که رنجه نبودی درو آب جوی
عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۸
برو به گوهر
ببر آورد بخت پوده درخت
من بدین شادم و تو شادی سخت
عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۱۱
برو به گوهر
گرد پرگار چرخ مرکز بست
شبه مرجان شد و بلور جمست
عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۲۳
برو به گوهر
بر سر باد تند و موج بلند
تا بیک آبخوستشان افکند