عبارات مورد جستجو در ۵۰۸ گوهر پیدا شد:
زرتشت : خرده اوستا
ماه نیایش
پازند :
به نام هرمزد خدای افزونی ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
ماه رننده به یاری برساد!
از همه گناهان پشیمانم و پتت می کنم . . . ( جمله مانند آن در نیر .)
1
اوستا : درود بر . . . ( بند 1 ما )
2
خشنودی اهوره مزدا . . . ( بند 2 نیا.)
من خستویم . . . ( دنباله برابر است با جمله هماند آن در بند 10 نیا )
ماه در بردارنده تخمه گاو ، گاو یگانه آفریده و چار پایان گوناگون را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
راسپی :
« یثه آهو و یریو . . . » که زوت مرا بگوید .
زوت :
« اَثار توش اَشات چیت هچا . . . » که پارسا مرد دانا بگوید .
3-9
.....................................................................................................................................................................( بند های 7-1 ماه )
10
زور و پیروزی دهید .
گله و رمه را افزونی کنید .
فرزندان دلیر را افزونی بخشید ؛ از آن دلیران پایدار انجمنی پیروز شکست ناپذیر که همستاران را به یک زخم از پای در آورند ؛ که دشمنان را به یک زخم شکست دهند و رنج و ناکامی رسانند و پیمان شناسان را اشکار شاد کامی و رامش بخشند .
11
ای ایزدان فرّ ه مند 1 ای ایزدان همه گونه درمان بخش !
شما که فرا واننده خویش را یاری می رسانید ، بزرگواریتان پایدار باد !
ای آبها!
فرّ خویش را بدان کس که ستایشگر شماست ، نشان دهید .
12
« اَشم وهو . . . »
.................................................................................................................................( بند های 19-18 نیا . جز آنکه به جای خورشید ، اه در بردارنده ی تخمه گاو می اید .)
به نام هرمزد خدای افزونی ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
ماه رننده به یاری برساد!
از همه گناهان پشیمانم و پتت می کنم . . . ( جمله مانند آن در نیر .)
1
اوستا : درود بر . . . ( بند 1 ما )
2
خشنودی اهوره مزدا . . . ( بند 2 نیا.)
من خستویم . . . ( دنباله برابر است با جمله هماند آن در بند 10 نیا )
ماه در بردارنده تخمه گاو ، گاو یگانه آفریده و چار پایان گوناگون را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
راسپی :
« یثه آهو و یریو . . . » که زوت مرا بگوید .
زوت :
« اَثار توش اَشات چیت هچا . . . » که پارسا مرد دانا بگوید .
3-9
.....................................................................................................................................................................( بند های 7-1 ماه )
10
زور و پیروزی دهید .
گله و رمه را افزونی کنید .
فرزندان دلیر را افزونی بخشید ؛ از آن دلیران پایدار انجمنی پیروز شکست ناپذیر که همستاران را به یک زخم از پای در آورند ؛ که دشمنان را به یک زخم شکست دهند و رنج و ناکامی رسانند و پیمان شناسان را اشکار شاد کامی و رامش بخشند .
11
ای ایزدان فرّ ه مند 1 ای ایزدان همه گونه درمان بخش !
شما که فرا واننده خویش را یاری می رسانید ، بزرگواریتان پایدار باد !
ای آبها!
فرّ خویش را بدان کس که ستایشگر شماست ، نشان دهید .
12
« اَشم وهو . . . »
.................................................................................................................................( بند های 19-18 نیا . جز آنکه به جای خورشید ، اه در بردارنده ی تخمه گاو می اید .)
زرتشت : خرده اوستا
اردویسور بانو نمایش ( آبان نیایش) ( این نیایش را آب زور نیایش نیز خوانده اند)
پازند :
به نام هرمزد خدای افزونی ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
اردو یسور بانو به یاری برساد!
از همه گناهان پشیمانم و پتت می کنم . . . ( جمله مانند آن در نیر .)
1-7
اوستا :
..................................................................................................................................................................( بند های 2 و 10 نیا )
آبهای نیک مزدا آفریده ، آبهای اردویسور آماهیتای اَشون ، همه ی آبهای مزدا آفریده و گیاهان مزداآفریده را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
.............................................................................................................................................( بند های 6-1 آب . )
8
اینک من ستوت یسینه را می سرایم ؛ یثه آهو و یریو را می سرایم ؛ اَشم وهو . . . را می سرایم و با این گفتار گاهان ، آبهای نیک را ازآلایش می پا لایم :
« زدی که زرتشت به مگوان نوید داده ، درآمدن به گرزمان است؛ آن جا که از آغاز سرای مزدا بوده است . . . » ( در این جمله از بند 15 یس .51 بر گرفته شده است .)
9
فروغ و فرّ اردویسور بانو را با نماز ی به بانگ بلند می ستایم .
من او را با نیایشی خوب می ستایم .
بشود که توای اردویسور آناهیتای اَشون ، اینچنین از پی بانگ دادخواهی ما فرا رسی!
بشود که تو اردویسور آناهیتای اَشون اینچنین بهتر سروده شوی !
اردویسور آناهیتای اَشون را با آب زور می ستاییم .
اردویسور آناهیتای ، اَشون رد اششونی را با هوم آمیخته به شیر ، با برسم ، با زبان خرد و منثره ، با اندیشه و گفتار و کردار نیک ، با زور و سخن رسا می ستایم .
« ینگهه هاتم »
10
پازند :
. . . ای هرمزد خدای . . . ( جمله همانند آن در بند های 17-11 نیا)
اوستا :
« یثه آهو و یریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم آبهای نیک مزدا آفریده ، آبهای اردویسور آناهیتای اَشون و همهی آبها و همه ی گیاهان مزدا آفریده را .
« اَشم و هو . . . »
.............................................................................................................................................( بند 18 نیا )
11
.........................................................................................................................................( بند 19 نیا . جز آنکه به جای خورشید ، اردویسور آناهیتای اَشون می آید .)
به نام هرمزد خدای افزونی ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
اردو یسور بانو به یاری برساد!
از همه گناهان پشیمانم و پتت می کنم . . . ( جمله مانند آن در نیر .)
1-7
اوستا :
..................................................................................................................................................................( بند های 2 و 10 نیا )
آبهای نیک مزدا آفریده ، آبهای اردویسور آماهیتای اَشون ، همه ی آبهای مزدا آفریده و گیاهان مزداآفریده را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
.............................................................................................................................................( بند های 6-1 آب . )
8
اینک من ستوت یسینه را می سرایم ؛ یثه آهو و یریو را می سرایم ؛ اَشم وهو . . . را می سرایم و با این گفتار گاهان ، آبهای نیک را ازآلایش می پا لایم :
« زدی که زرتشت به مگوان نوید داده ، درآمدن به گرزمان است؛ آن جا که از آغاز سرای مزدا بوده است . . . » ( در این جمله از بند 15 یس .51 بر گرفته شده است .)
9
فروغ و فرّ اردویسور بانو را با نماز ی به بانگ بلند می ستایم .
من او را با نیایشی خوب می ستایم .
بشود که توای اردویسور آناهیتای اَشون ، اینچنین از پی بانگ دادخواهی ما فرا رسی!
بشود که تو اردویسور آناهیتای اَشون اینچنین بهتر سروده شوی !
اردویسور آناهیتای اَشون را با آب زور می ستاییم .
اردویسور آناهیتای ، اَشون رد اششونی را با هوم آمیخته به شیر ، با برسم ، با زبان خرد و منثره ، با اندیشه و گفتار و کردار نیک ، با زور و سخن رسا می ستایم .
« ینگهه هاتم »
10
پازند :
. . . ای هرمزد خدای . . . ( جمله همانند آن در بند های 17-11 نیا)
اوستا :
« یثه آهو و یریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم آبهای نیک مزدا آفریده ، آبهای اردویسور آناهیتای اَشون و همهی آبها و همه ی گیاهان مزدا آفریده را .
« اَشم و هو . . . »
.............................................................................................................................................( بند 18 نیا )
11
.........................................................................................................................................( بند 19 نیا . جز آنکه به جای خورشید ، اردویسور آناهیتای اَشون می آید .)
زرتشت : خرده اوستا
آتش بهرام نیایش
پازند :
به نام هرمزد خدای افزونی بزرگی و فّر بیفزایاد!
آتش بهرام ، آذر فرن بغ به یاری برساد!
از همه ی گناهان پشیمانم و پتت می کنم . . . ( جمله همانند آن در نیر)
1-3
اوستا :
..................................................................................................................................( بند های 14-12 یس . 33)
4
به خشنودی اهوره مزدا تو را ای اذر اهوره مزدا ای مهترین ایزد خوب کنش نماز می گزارم .
« اَشم وهو . . . »
من خستویم که . . . ( جمله همانند آن در بند 10 نیا )
درود بر آذر اهوره مزد ا!
ترا ای آذر اهوره مزدا درود !
5
ای آذر اهوره مزدا!فرّ و پاداش مزدا آفریده ، فرّ ایرانی مزدا آفریده ، فرّ کیانی نزدا آفریده ، آ ذراهوره مزدا، کیخسرو ، دریاچه ی خسرو ، کوه اسنونت مزدا آفریده ، دریاچه چیچیست مزدا آفریده ، فرّ کیانی مزدا آفریده . . .
زوت :
اَثارتوش اَشات چیت هچا . . . که پارسا مرد دانا بگوید .
7-16
....................................................................................................................................................................( بند های 10-1 یس. 62)
17
پازند:
ای هرمزد خدای ( جمله همانند آن در بند های 17-11 نیا )
اوستا :
یثه آهو یریو . . .
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم آذر اهوره مزدا را !
ترا درود ای آذر اهوره مزدا !
...................................................................................................................................( بند های 6-5 همین نیایش)
اَشم وهو . . .
18
................................................................................................................................................( بند 4 یس 34)
19
...............................................................................................................................................( بند 18 نیا )
20
درود بر آفریدگار همهی آفریدگن جهان !
خشنودی اهوره مزدا و شکست اهریمن را آنجه با خواست اهوره سازگارتر است ، آشکار شود .
ای آذر اهوره مزدا ! ای مهترین ایزد خوب کنش !
ترا نماز می گزارم .
اَشم وهو . . .
پازند :
آتش بهرام ، آذران شهریار پیروز : آذر گشنسب ، آذر فرنبغ ، آذر برزین مهر ، و دیگر آذران را که به دادگاه نشانده شده اند ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
آتش مینوی دلیر و پیروز « کرکوی » را بزرگی و فرّ بیفزایاد !
اوستا :
آشم وهو . . .
به خشنودی اهوره مزدا ، را ای آذر مزدا اهوره ، ای مهترین ایزد خوب کنش ، نماز می گزارم .
اَشم وهو . . .
به نام هرمزد خدای افزونی بزرگی و فّر بیفزایاد!
آتش بهرام ، آذر فرن بغ به یاری برساد!
از همه ی گناهان پشیمانم و پتت می کنم . . . ( جمله همانند آن در نیر)
1-3
اوستا :
..................................................................................................................................( بند های 14-12 یس . 33)
4
به خشنودی اهوره مزدا تو را ای اذر اهوره مزدا ای مهترین ایزد خوب کنش نماز می گزارم .
« اَشم وهو . . . »
من خستویم که . . . ( جمله همانند آن در بند 10 نیا )
درود بر آذر اهوره مزد ا!
ترا ای آذر اهوره مزدا درود !
5
ای آذر اهوره مزدا!فرّ و پاداش مزدا آفریده ، فرّ ایرانی مزدا آفریده ، فرّ کیانی نزدا آفریده ، آ ذراهوره مزدا، کیخسرو ، دریاچه ی خسرو ، کوه اسنونت مزدا آفریده ، دریاچه چیچیست مزدا آفریده ، فرّ کیانی مزدا آفریده . . .
زوت :
اَثارتوش اَشات چیت هچا . . . که پارسا مرد دانا بگوید .
7-16
....................................................................................................................................................................( بند های 10-1 یس. 62)
17
پازند:
ای هرمزد خدای ( جمله همانند آن در بند های 17-11 نیا )
اوستا :
یثه آهو یریو . . .
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم آذر اهوره مزدا را !
ترا درود ای آذر اهوره مزدا !
...................................................................................................................................( بند های 6-5 همین نیایش)
اَشم وهو . . .
18
................................................................................................................................................( بند 4 یس 34)
19
...............................................................................................................................................( بند 18 نیا )
20
درود بر آفریدگار همهی آفریدگن جهان !
خشنودی اهوره مزدا و شکست اهریمن را آنجه با خواست اهوره سازگارتر است ، آشکار شود .
ای آذر اهوره مزدا ! ای مهترین ایزد خوب کنش !
ترا نماز می گزارم .
اَشم وهو . . .
پازند :
آتش بهرام ، آذران شهریار پیروز : آذر گشنسب ، آذر فرنبغ ، آذر برزین مهر ، و دیگر آذران را که به دادگاه نشانده شده اند ، بزرگی و فرّ بیفزایاد !
آتش مینوی دلیر و پیروز « کرکوی » را بزرگی و فرّ بیفزایاد !
اوستا :
آشم وهو . . .
به خشنودی اهوره مزدا ، را ای آذر مزدا اهوره ، ای مهترین ایزد خوب کنش ، نماز می گزارم .
اَشم وهو . . .
زرتشت : خرده اوستا
پنج گاه 1. هاونگاه
1
خشنودی اهوره مزدا را : « اَشم وهو . . . »
من خستویم که مزدا پرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
هاونگاه اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
ساونگهی و ویسیه ی اششون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
2
مهر فراخ چراگاه ، آن هزار گوش ده هزار چشم ، آن ایزد نامبردار ورام بخشنده ی چراگاه خوب را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
راسپی :
« یثه آهو یریو . . . » که زوت مرا بگوید .
زوت :
« اَثار توش اَشات چیت هچا . . .» که پارسا مرد دانا بگوید .
3-4
..........................................................................................................................( بند های 3-2 یس . 71)
5
هاونی اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
خرداد اششون ، رد اشونی را می ستاییم .
امرداد اَشون ، رد اَونی را می ستاییم .
پرسش اَون پرسیده از اهوره ، آن رد اَشونی را می ستاییم
کیش اَشون اهورایی ، رد اَشونی را می ستاییم .
هفت هات توانای اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
6
ساونگهی و ویسیه ی اَشون ، ردان آشونی را می ستاییم .
اَیریمن ایشیه ی اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم ؛ نیرومند پیروزی که فرونشاندن آزار و ستیزه را برانگیخته شده است ؛ که ستیهند گان را شکست دهد و ستیهندگی را براندازد ؛ که - بجز منثره ی ور جاوند : پنج گاهان - نخستین ومیانین و پسین سخن بر زبان راندنی است .
7
مهر فراخ چراگاه را می ستاییم .
رام بخشنده ی چراگاه خوب را می ستاییم ؛ ستایش و نیایش ویسیه ی رد را .
ویسیه ی اشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
8
مهر فراخ چراگاه آن هزار گوش ده هزار چشم ، آن ایزد نامبردار رامی ستاییم .
رام بخشنده ی چراگاه خوب را می ستاییم .
9
ای آذر اهوره مزدا ! ای اَشون ! ای رد اَشونی !
ترا می ستاییم .
زور و کشتی برسم پاک به آیین اششه گسترده ، ردان اَشونی را می ستاییم .
اَپام نپات را می ستاییم .
نریو سنگ را می ستاییم .
ایزد دامویش او پمن دلیر را می ستاییم .
روانهای درگذشتگان را می ستاییم
فروشی های اَشونان را می ستاییم .
رد بزرگوار ، اهوره مزدا را می ستاییم که در اشونی برترین است ؛ که در اَونی سرآمد است .
همه ی گفتارهای زرتشتی را می ستاییم
همه ی گفتارهای نیک ورزیده را می ستاییم .
همه ی کردارهای نیکی را که ورزیده خواهد شد ، می ستاییم .
« ینگهه هاتم . . . »
10
« یثه آهو ویریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم مهر فراخ چراگاه ، آن هزار گوش ده هزار چشم ،آن ایزد نامبردار ورام بخشنده ی چراگاه خوب را .
« اَشم وهو . . .»
................................................................................................................................................................( بند 18 نیا.)
خشنودی اهوره مزدا را : « اَشم وهو . . . »
من خستویم که مزدا پرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
هاونگاه اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
ساونگهی و ویسیه ی اششون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
2
مهر فراخ چراگاه ، آن هزار گوش ده هزار چشم ، آن ایزد نامبردار ورام بخشنده ی چراگاه خوب را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
راسپی :
« یثه آهو یریو . . . » که زوت مرا بگوید .
زوت :
« اَثار توش اَشات چیت هچا . . .» که پارسا مرد دانا بگوید .
3-4
..........................................................................................................................( بند های 3-2 یس . 71)
5
هاونی اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
خرداد اششون ، رد اشونی را می ستاییم .
امرداد اَشون ، رد اَونی را می ستاییم .
پرسش اَون پرسیده از اهوره ، آن رد اَشونی را می ستاییم
کیش اَشون اهورایی ، رد اَشونی را می ستاییم .
هفت هات توانای اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
6
ساونگهی و ویسیه ی اَشون ، ردان آشونی را می ستاییم .
اَیریمن ایشیه ی اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم ؛ نیرومند پیروزی که فرونشاندن آزار و ستیزه را برانگیخته شده است ؛ که ستیهند گان را شکست دهد و ستیهندگی را براندازد ؛ که - بجز منثره ی ور جاوند : پنج گاهان - نخستین ومیانین و پسین سخن بر زبان راندنی است .
7
مهر فراخ چراگاه را می ستاییم .
رام بخشنده ی چراگاه خوب را می ستاییم ؛ ستایش و نیایش ویسیه ی رد را .
ویسیه ی اشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
8
مهر فراخ چراگاه آن هزار گوش ده هزار چشم ، آن ایزد نامبردار رامی ستاییم .
رام بخشنده ی چراگاه خوب را می ستاییم .
9
ای آذر اهوره مزدا ! ای اَشون ! ای رد اَشونی !
ترا می ستاییم .
زور و کشتی برسم پاک به آیین اششه گسترده ، ردان اَشونی را می ستاییم .
اَپام نپات را می ستاییم .
نریو سنگ را می ستاییم .
ایزد دامویش او پمن دلیر را می ستاییم .
روانهای درگذشتگان را می ستاییم
فروشی های اَشونان را می ستاییم .
رد بزرگوار ، اهوره مزدا را می ستاییم که در اشونی برترین است ؛ که در اَونی سرآمد است .
همه ی گفتارهای زرتشتی را می ستاییم
همه ی گفتارهای نیک ورزیده را می ستاییم .
همه ی کردارهای نیکی را که ورزیده خواهد شد ، می ستاییم .
« ینگهه هاتم . . . »
10
« یثه آهو ویریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم مهر فراخ چراگاه ، آن هزار گوش ده هزار چشم ،آن ایزد نامبردار ورام بخشنده ی چراگاه خوب را .
« اَشم وهو . . .»
................................................................................................................................................................( بند 18 نیا.)
زرتشت : خرده اوستا
2 . رپیثوینگاه
خشنودی اهوره مزدا را « اَشم وهو . . . »
من خستویم که مزدا پرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
رپیثوین اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
فرادت فشو و زنتوم اَشون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
2
اردیبهشت و آذر اهوره مزدا را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
راسپی :
« یثه اهو یریو . . . »که زوت مرا بگوید .
زوت :
« اَثار توش اَشات چیت هچا . . . »که پارسا مرد دانا بگوید .
3-4
..........................................................................................................................................( بند های 3-2 یس . 71)
5
رپیثوین اشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
اهونود گاه اَشون ، رد اشونی را می ساییم .
اُشتودگاه اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
سپنتمد گاه اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
وهو خشترگاه اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
وهیشتوایشت گاه اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
6
فرادت فشو و زنتوم اَشون ، ردان اَشونی را می ستاییم .
فشو شو منثره را می ستاییم .
گفتار راست گفته ، گفتار راست گفته ی براندازنده ی دیوان رامی ستاییم .
ابها و زمینها و گیاهان را می ستاییم .
ایزدان اَشون مینوی ، بهترین بخشایندگان را می ستاییم .
امشا سپندان اشون را می ستاییم .
7
فروشی های نیک پاک توانای اشونان را می ستاییم .
سرآمدان بهترین اشه را می ستاییم که در گفتار و کردار و پیمان شناسی و خویشکاری و گسترش دین مزدا پرستی ، مهترند .
8
آن سرای انجمنی را که امشاسپندان بر فراز آسمان ، به ستایش و نیایش زنتوم رد ، زنتوم اشون ، رد اشونی ، بدان درایند ، می ستاییم .
9
اردیبهشت و آذر اهوره مزدا را می ستاییم .
10-11
....................................................................................................................(بند 9 ها .)
12
« یثه آهو و یریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم اردیبهشت و آذر اهوره مزدا را .
« اَشم وهو . . . »
..........................................................................................................................( بند 18 نیا )
من خستویم که مزدا پرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
رپیثوین اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
فرادت فشو و زنتوم اَشون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
2
اردیبهشت و آذر اهوره مزدا را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
راسپی :
« یثه اهو یریو . . . »که زوت مرا بگوید .
زوت :
« اَثار توش اَشات چیت هچا . . . »که پارسا مرد دانا بگوید .
3-4
..........................................................................................................................................( بند های 3-2 یس . 71)
5
رپیثوین اشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
اهونود گاه اَشون ، رد اشونی را می ساییم .
اُشتودگاه اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
سپنتمد گاه اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
وهو خشترگاه اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
وهیشتوایشت گاه اَشون ، رد اَشونی را می ستاییم .
6
فرادت فشو و زنتوم اَشون ، ردان اَشونی را می ستاییم .
فشو شو منثره را می ستاییم .
گفتار راست گفته ، گفتار راست گفته ی براندازنده ی دیوان رامی ستاییم .
ابها و زمینها و گیاهان را می ستاییم .
ایزدان اَشون مینوی ، بهترین بخشایندگان را می ستاییم .
امشا سپندان اشون را می ستاییم .
7
فروشی های نیک پاک توانای اشونان را می ستاییم .
سرآمدان بهترین اشه را می ستاییم که در گفتار و کردار و پیمان شناسی و خویشکاری و گسترش دین مزدا پرستی ، مهترند .
8
آن سرای انجمنی را که امشاسپندان بر فراز آسمان ، به ستایش و نیایش زنتوم رد ، زنتوم اشون ، رد اشونی ، بدان درایند ، می ستاییم .
9
اردیبهشت و آذر اهوره مزدا را می ستاییم .
10-11
....................................................................................................................(بند 9 ها .)
12
« یثه آهو و یریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم اردیبهشت و آذر اهوره مزدا را .
« اَشم وهو . . . »
..........................................................................................................................( بند 18 نیا )
زرتشت : خرده اوستا
3 . ازیرینگاه
1
خشودی اوره مزدا را :« اَشم وهو . . . »
من خستویم که مزدا پرست ، زرتشتی و ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
فرادت ویر و دخوم اشون ، ردان اشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
2
رد بزرگ نپات اپام و آب مزدا افریده را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
راسپی :
« یثه اهو یریو . . . »
زوت :
« اَثارتو ش اشات چیت هچا . . . » که پارسا مرد دانا بگوید .
3-4
اهوره مزدای اشون رد اشونی را می ساییم . . . ( بند های 3-2 یس . 71)
5
اُزیرین اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
زوت اشون ، رد شونی را می ستاییم .
هاونن اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
اترو خش اشون ، رد اشونی را می ستاییم.
فربرتر اشون ،رد اشونی را می ستاییم .
آبرت اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
آسنتر اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
راسپی اشون ، رد اشونی را ی ستاییم .
سرور شاورز اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
6
فرادت ویر و دخیوم اشون ، ردان اشونی را می ستاییم
ستاره و ماه و خورشید و فروغای آسمانی را می ستاییم .
انیران را می ستاییم .
کامروایی جاودانه ی ، اشون را می ستاییم که رنج دروند است .
7
اشون خویشکار ، رد اشونی را می ستاییم .
کیش واپسین را می ستاییم .
آفرینش اشون اهورایی را که خویشکاری ورزد ، روز و شب با زور در خور پیشکش می ستاییم .
ستایش و نیایش و دخیوم رد را .
دخیوم اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
8
رد بزرگوار ، شهریار شیدور ، اپام نپات تیز اسب را می ستاییم .
آب اشون مزدا افریده را می ستاییم .
9-10
..........................................................................................................................................................( بند 9 ها .)
11
« یثه آهو ویریو . . . »
ستایش ونیایش و نیرو و زور خواستارم رد بزرگوار ، اپام نپات وآب مزدا افریده را .
« اَشم وهو . . . »
..........................................................................................................................................................( بند 18 نیا .)
خشودی اوره مزدا را :« اَشم وهو . . . »
من خستویم که مزدا پرست ، زرتشتی و ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
فرادت ویر و دخوم اشون ، ردان اشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
2
رد بزرگ نپات اپام و آب مزدا افریده را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
راسپی :
« یثه اهو یریو . . . »
زوت :
« اَثارتو ش اشات چیت هچا . . . » که پارسا مرد دانا بگوید .
3-4
اهوره مزدای اشون رد اشونی را می ساییم . . . ( بند های 3-2 یس . 71)
5
اُزیرین اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
زوت اشون ، رد شونی را می ستاییم .
هاونن اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
اترو خش اشون ، رد اشونی را می ستاییم.
فربرتر اشون ،رد اشونی را می ستاییم .
آبرت اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
آسنتر اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
راسپی اشون ، رد اشونی را ی ستاییم .
سرور شاورز اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
6
فرادت ویر و دخیوم اشون ، ردان اشونی را می ستاییم
ستاره و ماه و خورشید و فروغای آسمانی را می ستاییم .
انیران را می ستاییم .
کامروایی جاودانه ی ، اشون را می ستاییم که رنج دروند است .
7
اشون خویشکار ، رد اشونی را می ستاییم .
کیش واپسین را می ستاییم .
آفرینش اشون اهورایی را که خویشکاری ورزد ، روز و شب با زور در خور پیشکش می ستاییم .
ستایش و نیایش و دخیوم رد را .
دخیوم اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
8
رد بزرگوار ، شهریار شیدور ، اپام نپات تیز اسب را می ستاییم .
آب اشون مزدا افریده را می ستاییم .
9-10
..........................................................................................................................................................( بند 9 ها .)
11
« یثه آهو ویریو . . . »
ستایش ونیایش و نیرو و زور خواستارم رد بزرگوار ، اپام نپات وآب مزدا افریده را .
« اَشم وهو . . . »
..........................................................................................................................................................( بند 18 نیا .)
زرتشت : خرده اوستا
5. اشهینگاه
1
خشنودی هوره مزدا را : « اَشم وهو . . . »
من خستویم که مزدا پرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
اُشهین اَشون ،رد اشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
برجیه ی و نمانیه ی اَشون ، ردان اشونی را ستایش و نیایش و خqشنودی و آفرین !
2
سروش پارسا پاداش بخش پیروز گیتی افزای و رشن راست ترین و ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور را ستایش و نیایش و خشنودی آفرین !
راسپی :
« یثه آهو و یریو . . . » که زوت مرا بگوید .
زوت :
« اَثارتوش اَشات چیت هچا . . . » که پارسا مرد دانا بگوید .
3-4
...............................................................................................................................................( بند های 3-2 یس .71)
5
اشهین اَشون ، رد اشونی را می ستاییم .
اوشه ی زیبا را می ستاییم .
سپیده دمان را می ستاییم ؛ شیدوری که به چالاکی اسب بتازد که مردان را بپرورد ؛ که هوش مردان را بپرورد ؛ بهروزی که با نمانیه بسر برد .
سپیده دمان چالاک را می ستاییم که به چالاکی اسب بتازد و به هفت کشور زمین درآید .
سپیده دمان را می ستاییم .
اهوره مزدای اششو ، رد اَشئنی را می ستاییم .
بهمن را می ستاییم .
اردیبهشت را می ستاییم .
شهریور را می ستاییم .
سپندارمز نیک را می ستاییم .
6
برجیه ی اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
برسم به ایین اشه گسترده ف برسم دین نیک مزدا پرستی را می ستاییم .
ستایش و نیایش و نمانیه ی رد را .
نمانیه ی اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
7
سروش پارسای برزمند گیتی افزای ، رد اششونی را می ستاییم .
رشن راست ترین را می ستاییم .
ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور را می ستاییم .
8-9
.........................................................................................................................................................( بند 9 ها.)
10
« یثه آهو یریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم سروش پارسای پاداش بخش پیروز گیتی افزای را رشن راست ترین را و ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور را !
« اشم وهو . . . »
.........................................................................................................................................................( بند 18 نیا .)
خشنودی هوره مزدا را : « اَشم وهو . . . »
من خستویم که مزدا پرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
اُشهین اَشون ،رد اشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
برجیه ی و نمانیه ی اَشون ، ردان اشونی را ستایش و نیایش و خqشنودی و آفرین !
2
سروش پارسا پاداش بخش پیروز گیتی افزای و رشن راست ترین و ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور را ستایش و نیایش و خشنودی آفرین !
راسپی :
« یثه آهو و یریو . . . » که زوت مرا بگوید .
زوت :
« اَثارتوش اَشات چیت هچا . . . » که پارسا مرد دانا بگوید .
3-4
...............................................................................................................................................( بند های 3-2 یس .71)
5
اشهین اَشون ، رد اشونی را می ستاییم .
اوشه ی زیبا را می ستاییم .
سپیده دمان را می ستاییم ؛ شیدوری که به چالاکی اسب بتازد که مردان را بپرورد ؛ که هوش مردان را بپرورد ؛ بهروزی که با نمانیه بسر برد .
سپیده دمان چالاک را می ستاییم که به چالاکی اسب بتازد و به هفت کشور زمین درآید .
سپیده دمان را می ستاییم .
اهوره مزدای اششو ، رد اَشئنی را می ستاییم .
بهمن را می ستاییم .
اردیبهشت را می ستاییم .
شهریور را می ستاییم .
سپندارمز نیک را می ستاییم .
6
برجیه ی اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
برسم به ایین اشه گسترده ف برسم دین نیک مزدا پرستی را می ستاییم .
ستایش و نیایش و نمانیه ی رد را .
نمانیه ی اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
7
سروش پارسای برزمند گیتی افزای ، رد اششونی را می ستاییم .
رشن راست ترین را می ستاییم .
ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور را می ستاییم .
8-9
.........................................................................................................................................................( بند 9 ها.)
10
« یثه آهو یریو . . . »
ستایش و نیایش و نیرو و زور خواستارم سروش پارسای پاداش بخش پیروز گیتی افزای را رشن راست ترین را و ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور را !
« اشم وهو . . . »
.........................................................................................................................................................( بند 18 نیا .)
زرتشت : خرده اوستا
سی روزه ی بزرگ
1 . هرمز رایومند فرّه مند را می ستاییم . امشاسپندان ، شهریاران نیک خوب کنش را می ستاییم .
2 . بهمن . امشاسپندان را می ستاییم . اشتی پیروز ، دیده بان دیگر افریدگان را می ستاییم . دانش سرشتی مزدا آفریده را می ستاییم .دانش آموزشی مزدا داده را می ستاییم .
3 . اردیبهشت زیباترین امشاسپندان را می ستاییم . نماز ایریمن ایشیه ی توانای مزدا آفریده را می ستاییم . سوک ی نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریده ی اشون را می ستاییم .
4 . شهریور امشاسپندان را می ستاییم . فلزّ گداخته را می ستاییم .آمرزگار پناه بخش درویشان را می ستاییم .
5 . سپندارمذ نیک را می ستاییم . راتای نیک فراخ دیدگاه مزدا افریده ی اشون را را می ستاییم .
6 . خرداد امشاسپندان را می ستاییم . یاریه هو شیتی را می ستاییم و ایزدان اشون سال و روان ردان اشه را می ستاییم .
7 . امرداد امشا سپندان را می ستاییم . گله های پرواری را می ساییم . خرمن سود بخش را می ستاییم . گو کرن ی نیرومند مزدا آفریده را می ستاییم .
هاونگاه :
مهر فراخ چراگاه را می ستاییم . رام بخشنده ی چراگاه خوب را می ستاییم .
رپیثوینگاه :
اردیبهشت و آذر اهوره مزدا را می ستاییم .
ازیرینگاه :
رد بزرگوار شهریار شیدور اپام نپات تیز اسب را می ستاییم . آب مزدا آفریده را می ستاییم .
تویسروثریمگاه :
فروشی های نیک وانای پاک اشونان را می ستاییم . زنان و گروه فرزندانشان را می ستاییم . یاریه هوشیتی و ام ی نیک آفریده ی برزمند را می ستاییم . بهرام اهوره آفرید را می ستاییم . اوپرتات پیروز را می ستاییم .
اُشهینگاه :
سروش پارسای برزمند پیروز گیتی افزای اشون ، رد آشونی را می ستاییم . رشن راست ترین را می ستایم . ارشتاد گیتی افزای جهان پرور را می ستاییم .
8 . دادار ( دی به آذر) ، اهوره مزدای رایوند فرّه مند را می ستاییم امشاسپندان ، شهریاران نیک خوب کنش را می ستاییم .
9 . آذر اهوره مزدا را می ستاییم . . . ( دنباله جمله برابر است به بند های 5 و 6 آتش)
10 . ابان نیک مزدا آفریده ی اشون را می ستاییم . اردویسور اناهیتا ی اشون را می ستاییم .همه ی آبهای اشون مزدا آفریده را می ستاییم . همه ی گیاهان اشون مزدا آفریده را می ستاییم .
1 1 .خورشید جاودانه رایوند تیز اسب را می ستاییم .
12 . ماه در بردارنده تخمه ی گاو را می ستاییم فروشی های گوشورون یگانه آفریده را می ستاییم . فروشی های روان چارپایان گوناگون را می ستاییم .
13 . تیر ( تشتر) ستاره رایوند فرّ ه مند را می ستاییم . ستویس توانای مزدا آفریده ، فراز آورنده اب را می ستاییم . همه ی ستارگان در بردارنده تخمه ی آب را می ستاییم . همهی ستارگان در بردارنده تخمه ی زمین را می ستاییم . همه ی ستارگان در بردارنده تخمه گیاه را می ستاییم . ونند ستاره مزدا آفریده را می ستاییم . هفتورنگ مزدا افریده ی فرّ ه مند درمان بخش را می ستاییم ؛ پایداری در برابر جاودان پریان را .
14 . گوش ( گوشور ون ) نیک کنش را می ستاییم . درواسپ توانای مزدا آفریده ی اشون را می ستاییم .
15 . دادار ( دی به مهر) ، اهوره مزدای رایومند فرّ ه مند را می ستاییم . امشاسپندان ، شهریاران نیک خوب کنش را می ستاییم .
16 . مهر فراخ چراگاه آن هزار گوش ده هزار چشم ، آن ایزد نامبردار را می ستاییم . رام بخشنده چراگاه خوب را می ستاییم .
17 . سروش پارسای برزمند پیروز گیتی افزای رد اشونی را می ستاییم .
18 . رشن راست ترین را می ستاییم . ارشتاد گیتی افزای جهان پرور را می ستاییم . گفتار راست ترین گیتی افزای را می ستاییم .
19 . فروردین ( فروشی های) پاک نیک تواای اشونان را می ستاییم .
20 . بهرام اهوره آفریده را می ستاییم . ام ی نیک آفریده ی برزمند را می ستاییم . او پرتات پیروز را می ستاییم .
21 . رام بخشنده ی چراگاه خوب را می ستاییم . اندروای اشون را می ستاییم . اندروای زبردست ، دیدبان دیگر آفریدگان را می ستاییم . آنچه از ترا - ای اندر وای اشون ! - که از سپند مینوست ، می ستاییم . ثواش جاودانه را می ستاییم . زروان بی کرانه را می ستاییم . زمانه جاودانی را می ستاییم .
22 . باد اشون نیک کنش را می ستاییم . با زیرین را می ستاییم . با د زبرین را می ستاییم . با د پیشین را می ستاییم . باد پسین را می ستاییم . دلیری مردانه را می ستاییم .
23 . دادار ( دی به دین ) اهوره مزدای رایوند فرّ مند را ی ستاییم امشاسپندان شهریاران نیک خوب کنش را می ستاییم .
24 . دین نیک مزدا پرستی را می ستاییم راست ترین چیستا ی مزدا آفریده ی اشون رامی ستاییم .
25 . ارد ( ارت ، اشی ) نیک ، شیدور بزرگوار نیرومند برزمند بخشایشگر را می ستاییم . فرّ مزدا آفریده را می ستاییم . پاداش مزدا آفریده را می ستاییم . پارندی سبک گردونه را می ستاییم . فرّ ایرانی مزدا آفریده را می ستاییم . فر ا گرفتنی نیرومند مزدا آفریده را می ستاییم . فر مزدا آفریده ی زرتشت را می ستاییم .
26 . اشتاد ارشتاد گیتی افزای را می ستاییم . کوه اوشیدرن مزدا آفریده ی بخشنده ی آسایش اشه را می ستاییم .
27. آسمان درخشان را می ستاییم . بهترین سرای اشونان ( بهشت) بخشنده روشنی سراسر خوشی را می ستاییم .
28 . زامیاد ایزد نیک کنش را می ستاییم . کوه اوشیدرن مزدا افریده ی بخشنده ی اسایش اشه را می ستاییم . همه یکوههای مزدا آفریده ی اشون بخشنده ی اسایش اشه ، ردان اشونی را می ستاییم . فرّ کیانی نیرومند مزدا آفریده را می ستاییم . فرّ ناگرفتنی نیروند مزدا آفریده را می ستاییم .
29 . ماراسپند ( منثره ی سپنت ) بسیار فرّ ه مند را می ستاییم . داد دیو ستیز را می ستاییم . داد زرتشتی را می ستاییم . دین نیک مزدا پرستی را می ستاییم . باور داشتن به منثره ی را می ستاییم . هوش دریافت دین مزدا پرستی را می ستاییم آگاهی از منثره را می ستاییم . دانش سرشتی مزدا آفریده را می ستاییم . دانش آموزش مزدا داده را می ستاییم .
30 . انیران جاودانه را می ستاییم . گرزمان روشن را می ستاییم .همستکان جاودانه را می ستاییم .چینود پل مزداآفریده اشون را می ستایی . رد بزرگوار ، هریار شیدور ، اپام نپات تیز اسب را می ستاییم .آب مزداآفریده اشون را می ستاییم هوم زرّین بلند را می ستاییم . هوم گیتی افزای را می ستاییم . هوم دور دارنده ی مرگ را می ستاییم . دهمان آفرین نیک را می ستاییم . دامویش اوپمن دلیر ایزد چیره دست را می ستاییم . همهی ایزدان اشون مینوی را می ستاییم . همهی ایزدان اشون جهانی را می ستاییم .
2 . بهمن . امشاسپندان را می ستاییم . اشتی پیروز ، دیده بان دیگر افریدگان را می ستاییم . دانش سرشتی مزدا آفریده را می ستاییم .دانش آموزشی مزدا داده را می ستاییم .
3 . اردیبهشت زیباترین امشاسپندان را می ستاییم . نماز ایریمن ایشیه ی توانای مزدا آفریده را می ستاییم . سوک ی نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریده ی اشون را می ستاییم .
4 . شهریور امشاسپندان را می ستاییم . فلزّ گداخته را می ستاییم .آمرزگار پناه بخش درویشان را می ستاییم .
5 . سپندارمذ نیک را می ستاییم . راتای نیک فراخ دیدگاه مزدا افریده ی اشون را را می ستاییم .
6 . خرداد امشاسپندان را می ستاییم . یاریه هو شیتی را می ستاییم و ایزدان اشون سال و روان ردان اشه را می ستاییم .
7 . امرداد امشا سپندان را می ستاییم . گله های پرواری را می ساییم . خرمن سود بخش را می ستاییم . گو کرن ی نیرومند مزدا آفریده را می ستاییم .
هاونگاه :
مهر فراخ چراگاه را می ستاییم . رام بخشنده ی چراگاه خوب را می ستاییم .
رپیثوینگاه :
اردیبهشت و آذر اهوره مزدا را می ستاییم .
ازیرینگاه :
رد بزرگوار شهریار شیدور اپام نپات تیز اسب را می ستاییم . آب مزدا آفریده را می ستاییم .
تویسروثریمگاه :
فروشی های نیک وانای پاک اشونان را می ستاییم . زنان و گروه فرزندانشان را می ستاییم . یاریه هوشیتی و ام ی نیک آفریده ی برزمند را می ستاییم . بهرام اهوره آفرید را می ستاییم . اوپرتات پیروز را می ستاییم .
اُشهینگاه :
سروش پارسای برزمند پیروز گیتی افزای اشون ، رد آشونی را می ستاییم . رشن راست ترین را می ستایم . ارشتاد گیتی افزای جهان پرور را می ستاییم .
8 . دادار ( دی به آذر) ، اهوره مزدای رایوند فرّه مند را می ستاییم امشاسپندان ، شهریاران نیک خوب کنش را می ستاییم .
9 . آذر اهوره مزدا را می ستاییم . . . ( دنباله جمله برابر است به بند های 5 و 6 آتش)
10 . ابان نیک مزدا آفریده ی اشون را می ستاییم . اردویسور اناهیتا ی اشون را می ستاییم .همه ی آبهای اشون مزدا آفریده را می ستاییم . همه ی گیاهان اشون مزدا آفریده را می ستاییم .
1 1 .خورشید جاودانه رایوند تیز اسب را می ستاییم .
12 . ماه در بردارنده تخمه ی گاو را می ستاییم فروشی های گوشورون یگانه آفریده را می ستاییم . فروشی های روان چارپایان گوناگون را می ستاییم .
13 . تیر ( تشتر) ستاره رایوند فرّ ه مند را می ستاییم . ستویس توانای مزدا آفریده ، فراز آورنده اب را می ستاییم . همه ی ستارگان در بردارنده تخمه ی آب را می ستاییم . همهی ستارگان در بردارنده تخمه ی زمین را می ستاییم . همه ی ستارگان در بردارنده تخمه گیاه را می ستاییم . ونند ستاره مزدا آفریده را می ستاییم . هفتورنگ مزدا افریده ی فرّ ه مند درمان بخش را می ستاییم ؛ پایداری در برابر جاودان پریان را .
14 . گوش ( گوشور ون ) نیک کنش را می ستاییم . درواسپ توانای مزدا آفریده ی اشون را می ستاییم .
15 . دادار ( دی به مهر) ، اهوره مزدای رایومند فرّ ه مند را می ستاییم . امشاسپندان ، شهریاران نیک خوب کنش را می ستاییم .
16 . مهر فراخ چراگاه آن هزار گوش ده هزار چشم ، آن ایزد نامبردار را می ستاییم . رام بخشنده چراگاه خوب را می ستاییم .
17 . سروش پارسای برزمند پیروز گیتی افزای رد اشونی را می ستاییم .
18 . رشن راست ترین را می ستاییم . ارشتاد گیتی افزای جهان پرور را می ستاییم . گفتار راست ترین گیتی افزای را می ستاییم .
19 . فروردین ( فروشی های) پاک نیک تواای اشونان را می ستاییم .
20 . بهرام اهوره آفریده را می ستاییم . ام ی نیک آفریده ی برزمند را می ستاییم . او پرتات پیروز را می ستاییم .
21 . رام بخشنده ی چراگاه خوب را می ستاییم . اندروای اشون را می ستاییم . اندروای زبردست ، دیدبان دیگر آفریدگان را می ستاییم . آنچه از ترا - ای اندر وای اشون ! - که از سپند مینوست ، می ستاییم . ثواش جاودانه را می ستاییم . زروان بی کرانه را می ستاییم . زمانه جاودانی را می ستاییم .
22 . باد اشون نیک کنش را می ستاییم . با زیرین را می ستاییم . با د زبرین را می ستاییم . با د پیشین را می ستاییم . باد پسین را می ستاییم . دلیری مردانه را می ستاییم .
23 . دادار ( دی به دین ) اهوره مزدای رایوند فرّ مند را ی ستاییم امشاسپندان شهریاران نیک خوب کنش را می ستاییم .
24 . دین نیک مزدا پرستی را می ستاییم راست ترین چیستا ی مزدا آفریده ی اشون رامی ستاییم .
25 . ارد ( ارت ، اشی ) نیک ، شیدور بزرگوار نیرومند برزمند بخشایشگر را می ستاییم . فرّ مزدا آفریده را می ستاییم . پاداش مزدا آفریده را می ستاییم . پارندی سبک گردونه را می ستاییم . فرّ ایرانی مزدا آفریده را می ستاییم . فر ا گرفتنی نیرومند مزدا آفریده را می ستاییم . فر مزدا آفریده ی زرتشت را می ستاییم .
26 . اشتاد ارشتاد گیتی افزای را می ستاییم . کوه اوشیدرن مزدا آفریده ی بخشنده ی آسایش اشه را می ستاییم .
27. آسمان درخشان را می ستاییم . بهترین سرای اشونان ( بهشت) بخشنده روشنی سراسر خوشی را می ستاییم .
28 . زامیاد ایزد نیک کنش را می ستاییم . کوه اوشیدرن مزدا افریده ی بخشنده ی اسایش اشه را می ستاییم . همه یکوههای مزدا آفریده ی اشون بخشنده ی اسایش اشه ، ردان اشونی را می ستاییم . فرّ کیانی نیرومند مزدا آفریده را می ستاییم . فرّ ناگرفتنی نیروند مزدا آفریده را می ستاییم .
29 . ماراسپند ( منثره ی سپنت ) بسیار فرّ ه مند را می ستاییم . داد دیو ستیز را می ستاییم . داد زرتشتی را می ستاییم . دین نیک مزدا پرستی را می ستاییم . باور داشتن به منثره ی را می ستاییم . هوش دریافت دین مزدا پرستی را می ستاییم آگاهی از منثره را می ستاییم . دانش سرشتی مزدا آفریده را می ستاییم . دانش آموزش مزدا داده را می ستاییم .
30 . انیران جاودانه را می ستاییم . گرزمان روشن را می ستاییم .همستکان جاودانه را می ستاییم .چینود پل مزداآفریده اشون را می ستایی . رد بزرگوار ، هریار شیدور ، اپام نپات تیز اسب را می ستاییم .آب مزداآفریده اشون را می ستاییم هوم زرّین بلند را می ستاییم . هوم گیتی افزای را می ستاییم . هوم دور دارنده ی مرگ را می ستاییم . دهمان آفرین نیک را می ستاییم . دامویش اوپمن دلیر ایزد چیره دست را می ستاییم . همهی ایزدان اشون مینوی را می ستاییم . همهی ایزدان اشون جهانی را می ستاییم .
زرتشت : خرده اوستا
افرینگان گاهان
1
«یثه آهو و یریو . . . »
«اَشم وهو . . .»
من خستویم که مزداپرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
اهوره مزدای رایومند فرّ ه مند را ، امشاسپندان را و گاهان اشون ، سرآمد شهریاران و اششونان : اهونود گاه ، اشتود گاه ، سپنتمد گاه ، وهوخشترگاه ، وهیشتوایشت گاه را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
2
فروشی های نیرومند پیروز نخستین آموزگاران کیش و فروشی های نیاکان را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
راسپی :
« یثه آهو و یریو . . . »
زوت :
« اثارتوش اشات چیت هچا . . . » که پارسا مرد دانا بگوید .
3
اهوره مزدای رایومند فرّ ه مند را می ستاییم .
امشاسپندان ، شهریاران نیک خوب کنش را می ستاییم .
گاهان اششون ، سرآمد شهریاران و اَشونان را می ستاییم .
اهونود گاه اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
اشتودگاه اشون، رد اشونی را می ستاییم .
سپنتمد گاه اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
وهوخشترگاه اشون ، رد اشونی را می ساییم .
وهیشتوایشت گاه اشون رد اشونی را می ستاییم .
4-5
..........................................................................................................................( بند های 52-49 فرور . و بند های 12-8 دهمان)
6
« یثه آهو یریو . . .»
ستایش و نیایش و وزور خواستارم اهره مزدای رایومند فرّ ه مند را ، امشاسپندان را و گاهان اشون را ؛ شهریاران و اشونان : اهونودگاه ، اشتودگاه ، سپنتمد گاه ، وهوخشترگاه ، وهیشتوایشت گاه را .
اهوره مزدای رایومند . . . ( بند های 2-1 همین آفرینگان تا پیش از راسپی .)
« اشم وهو . . . »
بشود که چنان پیش آید . . . ( بند 12 دهمان )
« یثه اهو ویریو . . . »
اشم وهو . . . »
........................................................................................................................( بند 18 نیا )
«یثه آهو و یریو . . . »
«اَشم وهو . . .»
من خستویم که مزداپرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
اهوره مزدای رایومند فرّ ه مند را ، امشاسپندان را و گاهان اشون ، سرآمد شهریاران و اششونان : اهونود گاه ، اشتود گاه ، سپنتمد گاه ، وهوخشترگاه ، وهیشتوایشت گاه را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
2
فروشی های نیرومند پیروز نخستین آموزگاران کیش و فروشی های نیاکان را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
راسپی :
« یثه آهو و یریو . . . »
زوت :
« اثارتوش اشات چیت هچا . . . » که پارسا مرد دانا بگوید .
3
اهوره مزدای رایومند فرّ ه مند را می ستاییم .
امشاسپندان ، شهریاران نیک خوب کنش را می ستاییم .
گاهان اششون ، سرآمد شهریاران و اَشونان را می ستاییم .
اهونود گاه اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
اشتودگاه اشون، رد اشونی را می ستاییم .
سپنتمد گاه اشون ، رد اشونی را می ستاییم .
وهوخشترگاه اشون ، رد اشونی را می ساییم .
وهیشتوایشت گاه اشون رد اشونی را می ستاییم .
4-5
..........................................................................................................................( بند های 52-49 فرور . و بند های 12-8 دهمان)
6
« یثه آهو یریو . . .»
ستایش و نیایش و وزور خواستارم اهره مزدای رایومند فرّ ه مند را ، امشاسپندان را و گاهان اشون را ؛ شهریاران و اشونان : اهونودگاه ، اشتودگاه ، سپنتمد گاه ، وهوخشترگاه ، وهیشتوایشت گاه را .
اهوره مزدای رایومند . . . ( بند های 2-1 همین آفرینگان تا پیش از راسپی .)
« اشم وهو . . . »
بشود که چنان پیش آید . . . ( بند 12 دهمان )
« یثه اهو ویریو . . . »
اشم وهو . . . »
........................................................................................................................( بند 18 نیا )
زرتشت : خرده اوستا
آفرینگان رپیثوین
1
« یثه هو وبربو . . . »
« اشم وهو . . . »
من خستویم که مزداپرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
رپیثوین اشون ، رد اشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
فرادت فشو ، و زنتوم اشون ، ردان اشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
2
اهوره مزدای رایومند فرّ ه مند ، امشاسپندان ، اردیبهشت وآإر اهوره مزدا ، همه ی ایزدان اشون مینوی و جهانی ، فروشی های نیرومند پیروز اشونان ، فروشی های نخستین آموزگاران کیش و فروشی های نیاکان را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
راسپی :
« یثه آهو و یریو . . . » که زوت مرا بگوید .
زوت :
« اَثارتوش اشات چیت هچا . . . » که پارسا مرد دانا بگوید .
3
چنین گفت اهوره مزدابه سپیتمان زرتشت سخنی را که برای ردّ رپیثوین فرو فرستاده شده است :
اینک بپرس از ما بدان سان که می خواهی ، ما را بیازمای ؛ چرا که پرسش و آزمون تو ، رهبران را نیرومندی و برتری می بخشد .
4
چنین پرسید زرتشت از اهوره مزدا :
ای اهوره مزدا ! ای سپند ترین مینو ! ای دادار جهان استومند ! ای اشون
پاداش و مزد مردمان در زندگانی چه اندازه است ؟
5
. . . کسی که خشنودی رد رپثوین را به وی رود همی گوید : کسی که با دستان شسته ، باهاون شسته ، با برسم گسترده ، با هوم فرو گذاشته ، با آتش فروزان ، با اَهون و یریه . . . ی سروده ، به هنگامی که زبانش از افشره ی هوم تر شده و به تن به منثره پیوسته ، نیاز نزد رد رپثوین برد ، پاداش و مد وی چه اندازه است ؟
6
چنین پاسخ داد اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت :
ای سپیتمان زرتشت !
چنین کسانی در زندگانی آنچنان پاداش و مزد یابد که وزش باد نیمروزی سراسر جهان استومند را برویاند و بپرورد و بهره رساند و شادی آورد .
7
. . . کسی که خشنودی رد رپثوین را . . . ( بند 5 همین رپثوین بدون پرسش آخر)
8
چنین گفت اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت سخنی را که برای رد رپثوین فرو فرستاده شده است .
9-10
.................................................................................................................................................( بند های 19-14 آفرینگان گهنبار)
« یثه هو وبربو . . . »
« اشم وهو . . . »
من خستویم که مزداپرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم .
رپیثوین اشون ، رد اشونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
فرادت فشو ، و زنتوم اشون ، ردان اشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
2
اهوره مزدای رایومند فرّ ه مند ، امشاسپندان ، اردیبهشت وآإر اهوره مزدا ، همه ی ایزدان اشون مینوی و جهانی ، فروشی های نیرومند پیروز اشونان ، فروشی های نخستین آموزگاران کیش و فروشی های نیاکان را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین !
راسپی :
« یثه آهو و یریو . . . » که زوت مرا بگوید .
زوت :
« اَثارتوش اشات چیت هچا . . . » که پارسا مرد دانا بگوید .
3
چنین گفت اهوره مزدابه سپیتمان زرتشت سخنی را که برای ردّ رپیثوین فرو فرستاده شده است :
اینک بپرس از ما بدان سان که می خواهی ، ما را بیازمای ؛ چرا که پرسش و آزمون تو ، رهبران را نیرومندی و برتری می بخشد .
4
چنین پرسید زرتشت از اهوره مزدا :
ای اهوره مزدا ! ای سپند ترین مینو ! ای دادار جهان استومند ! ای اشون
پاداش و مزد مردمان در زندگانی چه اندازه است ؟
5
. . . کسی که خشنودی رد رپثوین را به وی رود همی گوید : کسی که با دستان شسته ، باهاون شسته ، با برسم گسترده ، با هوم فرو گذاشته ، با آتش فروزان ، با اَهون و یریه . . . ی سروده ، به هنگامی که زبانش از افشره ی هوم تر شده و به تن به منثره پیوسته ، نیاز نزد رد رپثوین برد ، پاداش و مد وی چه اندازه است ؟
6
چنین پاسخ داد اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت :
ای سپیتمان زرتشت !
چنین کسانی در زندگانی آنچنان پاداش و مزد یابد که وزش باد نیمروزی سراسر جهان استومند را برویاند و بپرورد و بهره رساند و شادی آورد .
7
. . . کسی که خشنودی رد رپثوین را . . . ( بند 5 همین رپثوین بدون پرسش آخر)
8
چنین گفت اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت سخنی را که برای رد رپثوین فرو فرستاده شده است .
9-10
.................................................................................................................................................( بند های 19-14 آفرینگان گهنبار)
نهج البلاغه : خطبه ها
در آستانه نبرد صفین
و من كلام له عليهالسلام لما عزم على لقاء القوم بصفين
الدعاء اَللَّهُمَّ رَبَّ اَلسَّقْفِ اَلْمَرْفُوعِ وَ اَلْجَوِّ اَلْمَكْفُوفِ اَلَّذِي جَعَلْتَهُ مَغِيضاً لِلَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ وَ مَجْرًى لِلشَّمْسِ وَ اَلْقَمَرِ وَ مُخْتَلَفاً لِلنُّجُومِ اَلسَّيَّارَةِ
وَ جَعَلْتَ سُكَّانَهُ سِبْطاً مِنْ مَلاَئِكَتِكَ لاَ يَسْأَمُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ
وَ رَبَّ هَذِهِ اَلْأَرْضِ اَلَّتِي جَعَلْتَهَا قَرَاراً لِلْأَنَامِ وَ مَدْرَجاً لِلْهَوَامِّ وَ اَلْأَنْعَامِ
وَ مَا لاَ يُحْصَى مِمَّا يُرَى وَ مَا لاَ يُرَى
وَ رَبَّ اَلْجِبَالِ اَلرَّوَاسِي اَلَّتِي جَعَلْتَهَا لِلْأَرْضِ أَوْتَاداً وَ لِلْخَلْقِ اِعْتِمَاداً
إِنْ أَظْهَرْتَنَا عَلَى عَدُوِّنَا فَجَنِّبْنَا اَلْبَغْيَ وَ سَدِّدْنَا لِلْحَقِّ
وَ إِنْ أَظْهَرْتَهُمْ عَلَيْنَا فَارْزُقْنَا اَلشَّهَادَةَ وَ اِعْصِمْنَا مِنَ اَلْفِتْنَةِ
الدعوة للقتال أَيْنَ اَلْمَانِعُ لِلذِّمَارِ
وَ اَلْغَائِرُ عِنْدَ نُزُولِ اَلْحَقَائِقِ مِنْ أَهْلِ اَلْحِفَاظِ
اَلْعَارُ وَرَاءَكُمْ وَ اَلْجَنَّةُ أَمَامَكُمْ
الدعاء اَللَّهُمَّ رَبَّ اَلسَّقْفِ اَلْمَرْفُوعِ وَ اَلْجَوِّ اَلْمَكْفُوفِ اَلَّذِي جَعَلْتَهُ مَغِيضاً لِلَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ وَ مَجْرًى لِلشَّمْسِ وَ اَلْقَمَرِ وَ مُخْتَلَفاً لِلنُّجُومِ اَلسَّيَّارَةِ
وَ جَعَلْتَ سُكَّانَهُ سِبْطاً مِنْ مَلاَئِكَتِكَ لاَ يَسْأَمُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ
وَ رَبَّ هَذِهِ اَلْأَرْضِ اَلَّتِي جَعَلْتَهَا قَرَاراً لِلْأَنَامِ وَ مَدْرَجاً لِلْهَوَامِّ وَ اَلْأَنْعَامِ
وَ مَا لاَ يُحْصَى مِمَّا يُرَى وَ مَا لاَ يُرَى
وَ رَبَّ اَلْجِبَالِ اَلرَّوَاسِي اَلَّتِي جَعَلْتَهَا لِلْأَرْضِ أَوْتَاداً وَ لِلْخَلْقِ اِعْتِمَاداً
إِنْ أَظْهَرْتَنَا عَلَى عَدُوِّنَا فَجَنِّبْنَا اَلْبَغْيَ وَ سَدِّدْنَا لِلْحَقِّ
وَ إِنْ أَظْهَرْتَهُمْ عَلَيْنَا فَارْزُقْنَا اَلشَّهَادَةَ وَ اِعْصِمْنَا مِنَ اَلْفِتْنَةِ
الدعوة للقتال أَيْنَ اَلْمَانِعُ لِلذِّمَارِ
وَ اَلْغَائِرُ عِنْدَ نُزُولِ اَلْحَقَائِقِ مِنْ أَهْلِ اَلْحِفَاظِ
اَلْعَارُ وَرَاءَكُمْ وَ اَلْجَنَّةُ أَمَامَكُمْ
نهج البلاغه : خطبه ها
منع از دشنامدادن به شامیان در نبرد صفین
و من كلام له عليهالسلام و قد سمع قوما من أصحابه يسبون أهل الشام أيام حربهم بصفين
إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي اَلْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي اَلْعُذْرِ
وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اَللَّهُمَّ اِحْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اِهْدِهِمْ مِنْ ضَلاَلَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ اَلْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ اَلْغَيِّ وَ اَلْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ
إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي اَلْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي اَلْعُذْرِ
وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اَللَّهُمَّ اِحْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اِهْدِهِمْ مِنْ ضَلاَلَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ اَلْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ اَلْغَيِّ وَ اَلْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ
نهج البلاغه : حکمت ها
نیاز به دعا در خوشی و بلا
نهج البلاغه : خطبه ها
در آستانه نبرد صفین
و من كلام له عليهالسلام لما عزم على لقاء القوم بصفين
الدعاء اَللَّهُمَّ رَبَّ اَلسَّقْفِ اَلْمَرْفُوعِ وَ اَلْجَوِّ اَلْمَكْفُوفِ اَلَّذِي جَعَلْتَهُ مَغِيضاً لِلَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ وَ مَجْرًى لِلشَّمْسِ وَ اَلْقَمَرِ وَ مُخْتَلَفاً لِلنُّجُومِ اَلسَّيَّارَةِ
وَ جَعَلْتَ سُكَّانَهُ سِبْطاً مِنْ مَلاَئِكَتِكَ لاَ يَسْأَمُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ
وَ رَبَّ هَذِهِ اَلْأَرْضِ اَلَّتِي جَعَلْتَهَا قَرَاراً لِلْأَنَامِ وَ مَدْرَجاً لِلْهَوَامِّ وَ اَلْأَنْعَامِ
وَ مَا لاَ يُحْصَى مِمَّا يُرَى وَ مَا لاَ يُرَى
وَ رَبَّ اَلْجِبَالِ اَلرَّوَاسِي اَلَّتِي جَعَلْتَهَا لِلْأَرْضِ أَوْتَاداً وَ لِلْخَلْقِ اِعْتِمَاداً
إِنْ أَظْهَرْتَنَا عَلَى عَدُوِّنَا فَجَنِّبْنَا اَلْبَغْيَ وَ سَدِّدْنَا لِلْحَقِّ
وَ إِنْ أَظْهَرْتَهُمْ عَلَيْنَا فَارْزُقْنَا اَلشَّهَادَةَ وَ اِعْصِمْنَا مِنَ اَلْفِتْنَةِ
الدعوة للقتال أَيْنَ اَلْمَانِعُ لِلذِّمَارِ
وَ اَلْغَائِرُ عِنْدَ نُزُولِ اَلْحَقَائِقِ مِنْ أَهْلِ اَلْحِفَاظِ
اَلْعَارُ وَرَاءَكُمْ وَ اَلْجَنَّةُ أَمَامَكُمْ
الدعاء اَللَّهُمَّ رَبَّ اَلسَّقْفِ اَلْمَرْفُوعِ وَ اَلْجَوِّ اَلْمَكْفُوفِ اَلَّذِي جَعَلْتَهُ مَغِيضاً لِلَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ وَ مَجْرًى لِلشَّمْسِ وَ اَلْقَمَرِ وَ مُخْتَلَفاً لِلنُّجُومِ اَلسَّيَّارَةِ
وَ جَعَلْتَ سُكَّانَهُ سِبْطاً مِنْ مَلاَئِكَتِكَ لاَ يَسْأَمُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ
وَ رَبَّ هَذِهِ اَلْأَرْضِ اَلَّتِي جَعَلْتَهَا قَرَاراً لِلْأَنَامِ وَ مَدْرَجاً لِلْهَوَامِّ وَ اَلْأَنْعَامِ
وَ مَا لاَ يُحْصَى مِمَّا يُرَى وَ مَا لاَ يُرَى
وَ رَبَّ اَلْجِبَالِ اَلرَّوَاسِي اَلَّتِي جَعَلْتَهَا لِلْأَرْضِ أَوْتَاداً وَ لِلْخَلْقِ اِعْتِمَاداً
إِنْ أَظْهَرْتَنَا عَلَى عَدُوِّنَا فَجَنِّبْنَا اَلْبَغْيَ وَ سَدِّدْنَا لِلْحَقِّ
وَ إِنْ أَظْهَرْتَهُمْ عَلَيْنَا فَارْزُقْنَا اَلشَّهَادَةَ وَ اِعْصِمْنَا مِنَ اَلْفِتْنَةِ
الدعوة للقتال أَيْنَ اَلْمَانِعُ لِلذِّمَارِ
وَ اَلْغَائِرُ عِنْدَ نُزُولِ اَلْحَقَائِقِ مِنْ أَهْلِ اَلْحِفَاظِ
اَلْعَارُ وَرَاءَكُمْ وَ اَلْجَنَّةُ أَمَامَكُمْ
نهج البلاغه : خطبه ها
منع از دشنامدادن به شامیان در نبرد صفین
و من كلام له عليهالسلام و قد سمع قوما من أصحابه يسبون أهل الشام أيام حربهم بصفين
إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي اَلْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي اَلْعُذْرِ
وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اَللَّهُمَّ اِحْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اِهْدِهِمْ مِنْ ضَلاَلَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ اَلْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ اَلْغَيِّ وَ اَلْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ
إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي اَلْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي اَلْعُذْرِ
وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اَللَّهُمَّ اِحْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اِهْدِهِمْ مِنْ ضَلاَلَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ اَلْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ اَلْغَيِّ وَ اَلْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ
نهج البلاغه : حکمت ها
نیاز به دعا در خوشی و بلا
امام سجاد علیهالسلام : با ترجمه حسین انصاریان
دعای 13 ) دعا در درخواست نیازمندیها
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَي اللَّهِ تَعَالَي
﴿1﴾ اللَّهُمَّ يَا مُنْتَهَى مَطْلَبِ الْحَاجَاتِ
﴿2﴾ وَ يَا مَنْ عِنْدَهُ نَيْلُ الطَّلِبَاتِ
﴿3﴾ وَ يَا مَنْ لَا يَبِيعُ نِعَمَهُ بِالْأَثْمَانِ
﴿4﴾ وَ يَا مَنْ لَا يُكَدِّرُ عَطَايَاهُ بِالِامْتِنَانِ
﴿5﴾ وَ يَا مَنْ يُسْتَغْنَى بِهِ وَ لَا يُسْتَغْنَى عَنْهُ
﴿6﴾ وَ يَا مَنْ يُرْغَبُ إِلَيْهِ وَ لَا يُرْغَبُ عَنْهُ
﴿7﴾ وَ يَا مَنْ لَا تُفْنِي خَزَائِنَهُ الْمَسَائِلُ
﴿8﴾ وَ يَا مَنْ لَا تُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِلُ
﴿9﴾ وَ يَا مَنْ لَا تَنْقَطِعُ عَنْهُ حَوَائِجُ الْمُحْتَاجيِنَ
﴿10﴾ وَ يَا مَنْ لَا يُعَنِّيهِ دُعَاءُ الدَّاعِينَ .
﴿11﴾ تَمَدَّحْتَ بِالْغَنَاءِ عَنْ خَلْقِكَ وَ أَنْتَ أَهْلُ الْغِنَى عَنْهُمْ
﴿12﴾ وَ نَسَبْتَهُمْ إِلَى الْفَقْرِ وَ هُمْ أَهْلُ الْفَقْرِ إِلَيْكَ .
﴿13﴾ فَمَنْ حَاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِكَ ، وَ رَامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِكَ فَقَدْ طَلَبَ حَاجَتَهُ فِي مَظَانِّهَا ، وَ أَتَى طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِهَا .
﴿14﴾ وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَكَ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ ، وَ اسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الْاِحْسَانِ .
﴿15﴾ اللَّهُمَّ وَ لِي إِلَيْكَ حَاجَةٌ قَدْ قَصَّرَ عَنْهَا جُهْدِي ، وَ تَقَطَّعَتْ دُونَهَا حِيَلِي ، وَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي رَفْعَهَا إِلَى مَنْ يَرْفَعُ حَوَائِجَهُ إِلَيْكَ ، وَ لَا يَسْتَغْنِي فِي طَلِبَاتِهِ عَنْكَ ، وَ هِيَ زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِينَ ، وَ عَثْرَةٌ مِنْ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ .
﴿16﴾ ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْكِيرِكَ لِي مِنْ غَفْلَتِي ، وَ نَهَضْتُ بِتَوْفِيقِكَ مِنْ زَلَّتِي ، وَ رَجَعْتُ وَ نَكَصْتُ بِتَسْدِيدِكَ عَنْ عَثْرَتِي .
﴿17﴾ وَ قُلْتُ سُبْحَانَ رَبِّي كَيْفَ يَسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجاً وَ أَنَّى يَرْغَبُ مُعْدِمٍ اِلَي مُعْدِمٍ
﴿18﴾ فَقَصَدْتُكَ ، يَا إِلَهِي ، بِالرَّغْبَةِ ، وَ أَوْفَدْتُ عَلَيْكَ رَجَائِي بِالثِّقَةِ بِكَ .
﴿19﴾ وَ عَلِمْتُ أَنَّ كَثِيرَ مَا أَسْأَلُكَ يَسِيرٌ فِي وُجْدِكَ ، وَ أَنَّ خَطِيرَ مَا أَسْتَوْهِبُكَ حَقِيرٌ فِي وُسْعِكَ ، وَ أَنَّ كَرَمَكَ لَا يَضِيقُ عَنْ سُؤَالِ أَحَدٍ ، وَ أَنَّ يَدَكَ بِالْعَطَايَا أَعْلَى مِنْ كُلِّ يَدٍ .
﴿20﴾ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ احْمِلْنِي بِكَرَمِكَ عَلَى التَّفَضُّلِ ، وَ لَا تَحْمِلْنِي بِعَدْلِكَ عَلَى الِاسْتِحْقَاقِ ، فَمَا أَنَا بِأَوَّلِ رَاغِبٍ رَغِبَ إِلَيْكَ فَأَعْطَيْتَهُ وَ هُوَ يَسْتَحِقُّ الْمَنْعَ ، وَ لَا بِأَوَّلِ سَائِلٍ سَأَلَكَ فَأَفْضَلْتَ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَسْتَوْجِبُ الْحِرْمَانَ .
﴿21﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كُنْ لِدُعَائِي مُجِيباً ، وَ مِنْ نِدَائِي قَرِيباً ، وَ لِتَضَرُّعِي رَاحِماً ، وَ لِصَوْتِي سَامِعاً .
﴿22﴾ وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِي عَنْكَ ، وَ لَا تَبُتَّ سَبَبِي مِنْكَ ، وَ لَا تُوَجِّهْنِي فِي حَاجَتِي هَذِهِ وَ غَيْرِهَا إِلَى سِوَاكَ
﴿23﴾ وَ تَوَلَّنِي بِنُجْحِ طَلِبَتِي وَ قَضَاءِ حَاجَتِي وَ نَيْلِ سُؤْلِي قَبْلَ زَوَالِي عَنْ مَوْقِفِي هَذَا بِتَيْسِيرِكَ لِيَ الْعَسِيرَ وَ حُسْنِ تَقْدِيرِكَ لِي فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ
﴿24﴾ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا ، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْناً لِي وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِي ، اِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ .
﴿25﴾ وَ مِنْ حَاجَتِي يَا رَبِّ كَذَا وَ كَذَا . (تَذْكُرُ حَاجَتَكَ ثُمَّ تَسْجُدُ وَ تَقُولُ فِي سُجُودِكَ) فَضْلُكَ آنَسَنِي ، وَ إِحْسَانُكَ دَلَّنِي ، فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، صَلَوَاتُكَ وَ عَلَيْهِمْ أَن لَا تَرُدَّنُِي خَائِباً .
﴿1﴾ اللَّهُمَّ يَا مُنْتَهَى مَطْلَبِ الْحَاجَاتِ
﴿2﴾ وَ يَا مَنْ عِنْدَهُ نَيْلُ الطَّلِبَاتِ
﴿3﴾ وَ يَا مَنْ لَا يَبِيعُ نِعَمَهُ بِالْأَثْمَانِ
﴿4﴾ وَ يَا مَنْ لَا يُكَدِّرُ عَطَايَاهُ بِالِامْتِنَانِ
﴿5﴾ وَ يَا مَنْ يُسْتَغْنَى بِهِ وَ لَا يُسْتَغْنَى عَنْهُ
﴿6﴾ وَ يَا مَنْ يُرْغَبُ إِلَيْهِ وَ لَا يُرْغَبُ عَنْهُ
﴿7﴾ وَ يَا مَنْ لَا تُفْنِي خَزَائِنَهُ الْمَسَائِلُ
﴿8﴾ وَ يَا مَنْ لَا تُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِلُ
﴿9﴾ وَ يَا مَنْ لَا تَنْقَطِعُ عَنْهُ حَوَائِجُ الْمُحْتَاجيِنَ
﴿10﴾ وَ يَا مَنْ لَا يُعَنِّيهِ دُعَاءُ الدَّاعِينَ .
﴿11﴾ تَمَدَّحْتَ بِالْغَنَاءِ عَنْ خَلْقِكَ وَ أَنْتَ أَهْلُ الْغِنَى عَنْهُمْ
﴿12﴾ وَ نَسَبْتَهُمْ إِلَى الْفَقْرِ وَ هُمْ أَهْلُ الْفَقْرِ إِلَيْكَ .
﴿13﴾ فَمَنْ حَاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِكَ ، وَ رَامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِكَ فَقَدْ طَلَبَ حَاجَتَهُ فِي مَظَانِّهَا ، وَ أَتَى طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِهَا .
﴿14﴾ وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَكَ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ ، وَ اسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الْاِحْسَانِ .
﴿15﴾ اللَّهُمَّ وَ لِي إِلَيْكَ حَاجَةٌ قَدْ قَصَّرَ عَنْهَا جُهْدِي ، وَ تَقَطَّعَتْ دُونَهَا حِيَلِي ، وَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي رَفْعَهَا إِلَى مَنْ يَرْفَعُ حَوَائِجَهُ إِلَيْكَ ، وَ لَا يَسْتَغْنِي فِي طَلِبَاتِهِ عَنْكَ ، وَ هِيَ زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِينَ ، وَ عَثْرَةٌ مِنْ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ .
﴿16﴾ ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْكِيرِكَ لِي مِنْ غَفْلَتِي ، وَ نَهَضْتُ بِتَوْفِيقِكَ مِنْ زَلَّتِي ، وَ رَجَعْتُ وَ نَكَصْتُ بِتَسْدِيدِكَ عَنْ عَثْرَتِي .
﴿17﴾ وَ قُلْتُ سُبْحَانَ رَبِّي كَيْفَ يَسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجاً وَ أَنَّى يَرْغَبُ مُعْدِمٍ اِلَي مُعْدِمٍ
﴿18﴾ فَقَصَدْتُكَ ، يَا إِلَهِي ، بِالرَّغْبَةِ ، وَ أَوْفَدْتُ عَلَيْكَ رَجَائِي بِالثِّقَةِ بِكَ .
﴿19﴾ وَ عَلِمْتُ أَنَّ كَثِيرَ مَا أَسْأَلُكَ يَسِيرٌ فِي وُجْدِكَ ، وَ أَنَّ خَطِيرَ مَا أَسْتَوْهِبُكَ حَقِيرٌ فِي وُسْعِكَ ، وَ أَنَّ كَرَمَكَ لَا يَضِيقُ عَنْ سُؤَالِ أَحَدٍ ، وَ أَنَّ يَدَكَ بِالْعَطَايَا أَعْلَى مِنْ كُلِّ يَدٍ .
﴿20﴾ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ احْمِلْنِي بِكَرَمِكَ عَلَى التَّفَضُّلِ ، وَ لَا تَحْمِلْنِي بِعَدْلِكَ عَلَى الِاسْتِحْقَاقِ ، فَمَا أَنَا بِأَوَّلِ رَاغِبٍ رَغِبَ إِلَيْكَ فَأَعْطَيْتَهُ وَ هُوَ يَسْتَحِقُّ الْمَنْعَ ، وَ لَا بِأَوَّلِ سَائِلٍ سَأَلَكَ فَأَفْضَلْتَ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَسْتَوْجِبُ الْحِرْمَانَ .
﴿21﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كُنْ لِدُعَائِي مُجِيباً ، وَ مِنْ نِدَائِي قَرِيباً ، وَ لِتَضَرُّعِي رَاحِماً ، وَ لِصَوْتِي سَامِعاً .
﴿22﴾ وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِي عَنْكَ ، وَ لَا تَبُتَّ سَبَبِي مِنْكَ ، وَ لَا تُوَجِّهْنِي فِي حَاجَتِي هَذِهِ وَ غَيْرِهَا إِلَى سِوَاكَ
﴿23﴾ وَ تَوَلَّنِي بِنُجْحِ طَلِبَتِي وَ قَضَاءِ حَاجَتِي وَ نَيْلِ سُؤْلِي قَبْلَ زَوَالِي عَنْ مَوْقِفِي هَذَا بِتَيْسِيرِكَ لِيَ الْعَسِيرَ وَ حُسْنِ تَقْدِيرِكَ لِي فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ
﴿24﴾ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا ، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْناً لِي وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِي ، اِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ .
﴿25﴾ وَ مِنْ حَاجَتِي يَا رَبِّ كَذَا وَ كَذَا . (تَذْكُرُ حَاجَتَكَ ثُمَّ تَسْجُدُ وَ تَقُولُ فِي سُجُودِكَ) فَضْلُكَ آنَسَنِي ، وَ إِحْسَانُكَ دَلَّنِي ، فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، صَلَوَاتُكَ وَ عَلَيْهِمْ أَن لَا تَرُدَّنُِي خَائِباً .
مفاتیح الجنان : تعقیبات مختصه
تعقیب نماز ظهر
به دنبال نماز ظهر [چنان که در کتاب «مصباح المُتَهَجِّد» آمده] بگو:
لا إِلهَ إِلّا اللَّهُ الْعَظِیمُ الْحَلِیمُ، لا إِلهَ إِلّا اللَّهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْکرِیمُ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، اَللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک مُوجِبَاتِ رَحْمَتِک، وَ عَزَائِمَ مَغْفِرَتِک، وَ الْغَنِیمَةَ مِنْ کلِّ بِرٍّ، وَ السَّلامَةَ مِنْ کلِّ إِثْمٍ، اَللّهُمَّ لا تَدَعْ لِی ذَنْبًا إِلّا غَفَرْتَهُ، وَ لا هَمًّا إِلّا فَرَّجْتَهُ، وَ لا سُقْماً إِلّا شَفَیتَهُ، وَ لا عَیباً إِلّا سَتَرْتَهُ، وَ لا رِزْقاً إِلّا بَسَطْتَهُ، وَ لا خَوْفاً إِلّا آمَنْتَهُ، وَ لا سُوءً إِلّا صَرَفْتَهُ، وَ لا حَاجَةً هِی لَک رِضاً وَ لِی فِیهَا صَلاحٌ إِلّا قَضَیتَهَا، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
و «ده مرتبه» بگو:
بِاللَّهِ اعْتَصَمْتُ، وَ بِاللَّهِ أَثِقُ، وَ عَلَی اللَّهِ أَتَوَکلُ.
پس می گویی:
اللّهُمَّ إِنْ عَظُمَتْ ذُنُوبِی فَأَنْتَ أَعْظَمُ، وَإِنْ کبُرَ تَفْرِیطِی فَأَنْتَ أَکبَرُ، وَإِنْ دامَ بُخْلِی فَأَنْتَ أَجْوَدُ، اللّهُمَّ اغْفِرْ لِی عَظِیمَ ذُنُوبِی بِعَظِیمِ عَفْوِک، وَکثِیرَ تَفْرِیطِی بِظَاهِرِ کرَمِک، وَاقْمَعْ بُخْلِی بِفَضْلِ جُودِک، اللّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْک لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُک وَأَتُوبُ إِلَیک.
لا إِلهَ إِلّا اللَّهُ الْعَظِیمُ الْحَلِیمُ، لا إِلهَ إِلّا اللَّهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْکرِیمُ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، اَللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک مُوجِبَاتِ رَحْمَتِک، وَ عَزَائِمَ مَغْفِرَتِک، وَ الْغَنِیمَةَ مِنْ کلِّ بِرٍّ، وَ السَّلامَةَ مِنْ کلِّ إِثْمٍ، اَللّهُمَّ لا تَدَعْ لِی ذَنْبًا إِلّا غَفَرْتَهُ، وَ لا هَمًّا إِلّا فَرَّجْتَهُ، وَ لا سُقْماً إِلّا شَفَیتَهُ، وَ لا عَیباً إِلّا سَتَرْتَهُ، وَ لا رِزْقاً إِلّا بَسَطْتَهُ، وَ لا خَوْفاً إِلّا آمَنْتَهُ، وَ لا سُوءً إِلّا صَرَفْتَهُ، وَ لا حَاجَةً هِی لَک رِضاً وَ لِی فِیهَا صَلاحٌ إِلّا قَضَیتَهَا، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
و «ده مرتبه» بگو:
بِاللَّهِ اعْتَصَمْتُ، وَ بِاللَّهِ أَثِقُ، وَ عَلَی اللَّهِ أَتَوَکلُ.
پس می گویی:
اللّهُمَّ إِنْ عَظُمَتْ ذُنُوبِی فَأَنْتَ أَعْظَمُ، وَإِنْ کبُرَ تَفْرِیطِی فَأَنْتَ أَکبَرُ، وَإِنْ دامَ بُخْلِی فَأَنْتَ أَجْوَدُ، اللّهُمَّ اغْفِرْ لِی عَظِیمَ ذُنُوبِی بِعَظِیمِ عَفْوِک، وَکثِیرَ تَفْرِیطِی بِظَاهِرِ کرَمِک، وَاقْمَعْ بُخْلِی بِفَضْلِ جُودِک، اللّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْک لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُک وَأَتُوبُ إِلَیک.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال شب و روز جمعه
اعمال روز جمعه
برای روز جمعه اعمال بسیاری است که در اینجا تنها به بیان چند مورد اکتفا می کنیم:
اول:
در رکعت اوّل نماز صبح سوره «جُمعه» و در رکعت دوّم، «توحید» خوانده شود.
دوم:
پس از نماز صبح، پیش از آنکه سخن بگوید این دعا را بخواند تا کفّاره گناهان او از این جمعه تا جمعۀ دیگر باشد:
اللّهُمَّ مَا قُلْتُ فِی جُمُعَتِی هَذِهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ حَلَفْتُ فِیها مِنْ حَلْفٍ، أَوْ نَذَرْتُ فِیها مِنْ نَذْرٍ، فَمَشِییتُک بَینَ یدَی ذلِک کلِّهِ، فَمَا شِئْتَ مِنْهُ أَنْ یکونَ کانَ، وَمَا لَمْ تَشَأْ مِنْهُ لَمْ یکنْ، اللّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَتَجاوَزْ عَنِّی، اللّهُمَّ مَنْ صَلَّیتَ عَلَیهِ فَصَلاَتِی عَلَیهِ، وَمَنْ لَعَنْتَ فَلَعْنَتی عَلَیهِ.
و دست کم در هر ماه یک بار این عمل را انجام دهد. و نیز روایت شده: هرکس در روز جمعه پس از نماز صبح بنشیند و به تعقیب بپردازد تا آفتاب برآید، هفتاد درجه در بهشت برین برای او بالا رود. و شیخ طوسی روایت کرده: که سنّت است این دعا را در تعقیب نماز صبح روز جمعه بخواند:
اللّهُمَّ إِنِّی تَعَمَّدْتُ إِلَیک بِحَاجَتِی، وَأَنْزَلْتُ إِلَیک الْیوْمَ فَقْرِی وَفَاقَتِی وَمَسْکنَتِی، فَأَنَا لِمَغْفِرَتِک أَرْجَی مِنِّی لِعَمَلِی، وَلَمَغْفِرَتُک وَ رَحْمَتُک أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِی، فَتَوَلَّ قَضاءَ کلِّ حَاجَةٍ لِی بِقُدْرَتِک عَلَیهَا وَتَیسِیرِ ذلِک عَلَیک، وَ لِفَقْرِی إِلَیک فَإنِّی لَمْ أُصِبْ خَیراً قَطُّ إِلّا مِنْک، وَلَمْ یصْرِفْ عَنِّی سُوءً قَطُّ أَحَدٌ سِوَاک، وَلَسْتُ أَرْجُو لآخِرَتِی وَدُنْیای و لا لِیوْمِ فَقْرِی یوْمَ یفْرِدُنِی النَّاسُ فِی حُفْرَتِی وَأُفْضِی إِلَیک بِذَنْبِی سِوَاک.
سوم:
روایت شده: هرکس در روز جمعه و دیگر روزها پس از نماز ظهر و نماز صبح بگوید:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ.
نمیرد تا حضرت قائم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را دریابد. و اگر «صد مرتبه» این صلوات را بخواند، خدا شصت حاجت، سی حاجت از حاجات دنیا و سی حاجت از حاجات آخرتش را برآورده کند.
چهارم:
پس از نماز صبح سوره «الرَّحْمن» را بخواند و بعد از آیه:
«فَبِأَی آلاءِ رَبِّکما تُکذِّبانِ».
بگوید:
لَابِشَیءٍ مِنْ آلآئِک رَبِّ أُکذِّبُ.
پنجم:
شیخ طوسی(رحمه الله) فرموده: مستحب است پس از نماز صبح روز جمعه «صد مرتبه» سوره «توحید» را بخواند و «صد مرتبه» بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد و «صد مرتبه» استغفار کند و سوره های «نساء، هود، کهف، صافات، الرّحمن» را بخواند.
ششم:
سوره های: «احقاف» و «مؤمنون» را بخواند. از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه در هر شب جمعه یا در هر روز جمعه سوره «احقاف» را بخواند، در دنیا هراسی به دلش راه نیابد و از وحشت بزرگ روز قیامت ایمن گردد و نیز آن حضرت فرمود: هرکس جمعه ها بر خواندن سوره «مؤمنون» پشت کار داشته باشد، خدای تعالی پایان کارش را نیکبختی و سعادت قرار دهد و جایگاهش در بهشت برین با پیامبران الهی باشد.
هفتم:
پیش از طلوع آفتاب «ده مرتبه» سوره «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» را بخواند و دعا کند تا خواسته اش اجابت شود.
روایت شده: حضرت زین العابدین(علیه السلام) چون صبح روز جمعه می شد، تا ظهر «آیت الکرسی» [آیه 255 سوره بقره: «اللّهُ لا إلهَ إلّا هُوَ الحَی. . . و لاَ یؤُودُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِی الْعَظِیمُ»] را می خواند و چون از نمازها فراغت می یافت، به تلاوت سورۀ«انّا انزلناه» می پرداخت.
و بدان که برای خواندن «آیت الکرسی بر اساس نزولش» در روز جمعه فضیلت بسیار روایت شده است. [علاّمه مجلسی گوید: آیت الکرسی بر اساس نزول، بنا بر روایت علی بن ابراهیم و شیخ کلینی عبارت است از: «اللّهُ لا إلهَ إلّا هُوَ الحَی. . . » تا «هُمْ فِیها خَالِدُون»]
هشتم:
غسل جمعه کند و آن ازجمله اعمال مستحبی است که بر آن تأکید بسیار شده. و در روایت آمده: که حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) به حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: یا علی! در هر جمعه غسل کن، گرچه به خاطر آن غذای خود را برای به دست آوردن آب جهت غسل کردن بفروشی و گرسنه بمانی؛ زیرا هیچ عمل مستحبّی برتر از غسل روز جمعه نیست.
و از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه در روز جمعه غسل کند و این دعا را بخواند:
أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیک لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنِی مِنَ التَّوَّابِینَ، وَاجْعَلْنِی مِنَ الْمُتَطَهِّرِینَ.
برای او تا جمعه آینده حالت پاکی و طهارت پیدا شود؛ یعنی: از گناهان پاک می گردد یا آنکه اعمال او با طهارت معنوی انجام می گیرد و مورد پذیرش خداوند واقع می شود؛
و به احتیاط نزدیک تر آن است که تا جایی که ممکن است، غسل جمعه را ترک نکنند؛ باید دانست وقت غسل جمعه پس از طلوع سپیده دم تا زمان ظهر است و هرچه نزدیک تر به ظهر انجام شود، بهتر است.
نهم:
آنکه سر را با گل خطمی بشوید؛ زیرا که این کار از بیماری پیسی و دیوانگی ایمنی می بخشد.
دهم:
ناخن و موی پشت لبش را بچیند زیرا ثواب بسیار دارد و روزی را افزون می کند و او را از گناه تا جمعه دیگر دور می سازد و از بیماری دیوانگی و جذام و پیسی ایمنی می دهد و بهتر است در وقت چیدن ناخن و زدودن موی پشت لب بخواند:
بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَعَلَی سُنَّةِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.
و درگرفتن ناخن، از انگشت کوچک دست چپ شروع و به انگشت کوچک دست راست پایان دهد و این شیوه را در گرفتن ناخن های پای خود نیز رعایت کند؛ پس ازآن ناخن های چیده را دفن کند.
یازدهم:
بوی خوش استعمال کند و جامه های پاکیزه خود را بپوشد.
دوازدهم:
صدقه دهد چه بر طبق یک روایت: ثواب صدقه دادن در شب و روز جمعه، هزار برابر اوقات دیگر است.
سیزدهم:
برای خانوادۀخود خوردنی های خوب و تازه از قبیل میوه و گوشت تهیه کند تا به آمدن جمعه شاد شوند.
چهاردهم:
پیش از خوردن صبحانه انار و پیش از ظهر هفت برگ کاسنی بخورد.
از امام موسی بن جعفر(علیه السلام) روایت شده: هرکه در روز جمعه وقتی که ناشتاست یک انار بخورد تا چهل روز دل او را نورانی گرداند؛ و اگر دو انار بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار تا صدوبیست روز، وسوسه شیطان را از او دور کند؛ و هرکس وسوسه شیطان از او دور شود نافرمانی خدا نکند و هرکه نافرمانی خدا نکند وارد بهشت شود.
شیخ طوسی در کتاب «مصباح» فرموده: در مورد خوردن انار در روز و شب جمعه فضیلت بسیار روایت شده.
پانزدهم:
خود را از کارهای دنیا آسوده کند و به آموختن مسائل دین بپردازد، نه آنکه روز جمعه را به گشت وگذار و تفریح در باغ ها و کشتزارهای مردم و هم سخنی با اراذل و مردمان بی عار و مسخرگی و عیب گویی از مردم و خنده های قهقهه و خواندن اشعار و غوطه ور شدن در کارهای باطل و امثال این ها هزینه کند که مفاسدش بیش از آن است که بیان شود.
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: بدا به حال مسلمانی که روز جمعه را در هفته هزینه یادگیری مسائل دینی خود نکند و برای این کار، خود را از کارهای دیگر آسوده نسازد.
از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) روایت شده: هرگاه در روز جمعه ببینید پیرمردی سرگذشت دوران جاهلیت و کفر را برای مردم بیان می کند، بر سرش سنگریزه بزنید.
شانزدهم:
آنکه «هزار مرتبه» صلوات فرستد، از امام باقر(علیه السلام) روایت است: هیچ عبادتی در روز جمعه نزد من محبوب تر از صلوات بر محمّد و آل مطهّر او (صَلَّی اللهُ عَلَیهِم اَجمَعین) نیست.
نویسنده گوید: اگر برای «هزار مرتبه» صلوات فرصت نکرد، دست کم «صد مرتبه» را ترک نکند تا در روز قیامت چهره اش نورانی گردد؛ و روایت شده: هرکس روز جمعه «صد مرتبه» صلوات فرستد و «صد مرتبه» بگوید:
اَستَغفِرُاللّهَ رَبِّی وَ اَتُوبُ اِلَیهِ.
و «صد مرتبه» سوره «توحید» را بخواند، آمرزیده خواهد شد. و نیز روایت شده: که ثواب صلوات بر محمّد و آل محمّد، بین نماز ظهر و عصر برابر با ثواب هفتاد حج است.
هفدهم:
حضرت رسول و ائمه طاهرین(علیهم السلام) را زیارت کند و کیفیت آن در «باب زیارات» خواهد آمد.
هجدهم:
آنکه به زیارت گذشتگان به ویژه پدر و مادر یا یکی از ایشان برود که این عمل ثواب بسیار دارد؛از امام باقر(علیه السلام) روایت شده: مردگان را در روز جمعه زیارت کنید، زیرا می دانند چه کسی به زیارت ایشان رفته است ازاین رو شاد می شوند.
نوزدهم:
دعای «ندبه» را که از اعمال عیدهای چهارگانه است بخواند؛ این دعا بعدازاین در جای خودش خواهد آمد.
بیستم:
بدان که برای روز جمعه جز نافلۀ آن که «بیست رکعت» است، نمازهای بسیاری ذکرشده است.
کیفیت نافله مذکور بنا بر مشهور آن است که «شش رکعت» آن زمانی که نور آفتاب افق را فراگیرد بجا آورده شود و «شش رکعت» دیگر وقتی که خورشید بالا بیاید و «شش رکعت» دیگر نزدیک ظهر و «دو رکعت» پس از ظهر پیش از نماز ظهر و یا آنکه «شش رکعت» اوّل را پس از نماز جمعه یا نماز ظهر بجا آورد، به صورتی که در کتب فقها و «مصابیح» ذکرشده.
البته نمازهای بسیار دیگری نیز روایت شده که ذکر بعضی از آن ها در این مقام مناسبت دارد، هرچند بیشتر آن ها ارتباطی به روز جمعه ندارد، ولی بجا آوردن آن ها در روز جمعه بیشتر فضیلت دارد.
ازجمله آن ها «نماز کامله» است که شیخ طوسی و سید ابن طاووس و شهید و علّامه حلّی و دیگران به سندهای بسیار و معتبر از امام صادق(علیه السلام) و ایشان از پدران بزرگوارشان(علیهم السلام) از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) روایت کرده اند.
نماز دیگر: حارث همدانی از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت کرده: اگر بتوانی در روز جمعه «ده رکعت» نماز بخوان و رکوع و سجودش را تمام و کامل به جا آر و پس از هر دو رکعت «صد مرتبه» بگو:
سُبْحانَ اللّهِ وَبِحَمْدِهِ.
که فضیلت بسیار دارد. به سند معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: هرکس سوره «اِبراهیم» و سوره «حجر» را در دو رکعت نماز در روز جمعه بخواند، هرگز دچار پریشانی و دیوانگی و یا بلایی دیگر نشود.
و از جمله آن نمازها؛ «نماز حضرت رسول»(صلی الله علیه وآله) است؛ سید ابن طاووس به سند معتبر از حضرت رضا(علیه السلام) روایت کرده: که از آن حضرت دربارۀ«نماز حضرت جعفر طیار»(رحمة الله علیه) پرسیدند؛ حضرت فرمود: چرا به نماز حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) بی توجهی؟ شاید رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نماز جعفر را بجا نیاورده باشد و شاید جعفر نماز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را نخوانده باشد.
و نیز از جملۀآن نمازها؛ «نماز امیرالمؤمنین» (علیه السلام) است.
شیخ و سید از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده اند: هرکه از شما نماز امیرالمؤمنین(علیه السلام) را بخواند، از گناهان پاک شود مانند روزی که از مادر زاده شده و حاجاتش در پیشگاه حق برآورده شود.
[و از جمله آن نمازها]؛«نماز حضرت فاطمه»(سلام الله علیها) [است.]
روایت شده: حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دو رکعت نماز می خواند که جبرئیل به ایشان آموخته بود.
نویسنده گوید: سید ابن طاووس در کتاب «جمال الاسبوع» [زیبایی ایام هفته] برای هر یک از امامان(علیهم السلام) نمازی به همراه دعا بیان کرده که شایسته است در اینجا ذکر شود:
«نماز حضرت مجتبی علیه السلام»
«نماز امام حسین علیه السلام»
«نماز امام زین العابدین علیه السلام»
«نماز امام باقر علیه السلام»
«نماز امام صادق علیه السلام»
«نماز امام موسی بن جعفرعلیه السلام»
«نماز امام رضا علیه السلام»
«نماز امام جواد علیه السلام»
«نماز امام هادی علیه السلام»
«نماز امام حسن عسگری علیه السلام»
«نماز حضرت صاحب الزّمان عَجَّلَ اللّه تعالی فَرَجَه»
[و از جمله آن نمازها]؛ «نماز جناب جعفر طیار» (رحمه الله) [است.]
این نماز که اکسیر اعظم و کبریت احمر است و به سندهای بسیار معتبر با فضیلت فراوان که مهم ترین آن آمرزش گناهان بزرگ است روایت شده و بهترین زمان برای بجا آوردن آن، آغاز روز جمعه است؛
بیست و یکم:
از اعمال روز جمعه این که چون خورشید به گاه ظهر رسد، دعایی را که محمّد بن مسلم از امام صادق علیه السلام روایت کرده است بخواند و آن دعا آن گونه که در «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی نقل شده، این است:
لا إِلهَ إِلّا اللّهُ، وَ اللّهُ أَکبَرُ، وَ سُبْحَانَ اللّهِ، وَ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْک، وَ لَمْ یکنْ لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ، وَ کبِّرْهُ تَکبِیراً.
آنگاه بگو:
یا سَابِغَ النِّعَمِ، یا دَافِعَ النِّقَمِ، یا بَارِئَ النَّسَمِ، یا عَلِی الْهِمَمِ، یا مُغْشِی الظُّلَمِ، یا ذَا الْجُودِ وَ الْکرَمِ، یا کاشِفَ الضُّرِّ وَ الْأَلَمِ، یا مُونِسَ الْمُسْتَوْحِشِینَ فِی الظُّلَمِ، یا عَالِماً لا یعَلَّمُ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، یا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ، وَ ذِکرُهُ شِفَاءٌ، وَ طَاعَتُهُ غَنَاءٌ، إرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ، وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ، سُبْحَانَک لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ یا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکرَامِ.
بیست و دوّم:
در رکعت اول نماز ظهر جمعه پس از سوره «حمد» سوره «جمعه» و در رکعت دوم آن بعد از سوره «حمد» سوره «منافقین» بخواند؛ و در رکعت اول نماز عصر پس از سوره «حمد» سوره «جمعه» و در رکعت دوم پس از سوره «حمد» سوره «توحید» را بخواند.
شیخ صدوق از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: از چیزهایی که بر هر مؤمن شیعه ای واجب و لازم است این که در شب جمعه نماز را با سوره «جُمُعَه» و سوره «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی» و در روز جمعه نماز را با سوره «جُمُعَه» و «مُنافِقین» بخواند؛ هرگاه این شیوه را رعایت کند، گویا به عمل رسول الله(صلی اللّه علیه و آله) رفتار کرد و ثواب و پاداشش از سوی خداوند بهشت خواهد بود.
شیخ کلینی به سند حَسَن، سندی که همچون سند صحیح است از حلبی روایت کرده:از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم: هرگاه در روز جمعه به تنهایی نماز بخوانم، یعنی به نماز جمعه موفّق نشوم، آیا چهار رکعت نماز ظهر را با صدای بلند بخوانم؟ فرمود: آری، ولی در روز جمعه در نماز ظهر پس از «حَمد» سوره های «جُمُعَه» و «مُنافِقین» بخوان.
بیست و سوم:
شیخ طوسی در کتاب «مصباح المتهجّد» از امام صادق علیه السلام روایت کرده است: هرکه پس از سلام نماز ظهر روز جمعه سوره های «حَمد، ناس، فَلَق، تَوحید» و «کافِرون» را هر کدام «هفت بار» بخواند؛ و نیز آیه «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ» را که در آخر سوره «برائت» [نهمین سوره قرآن] است و آیه «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ» را که در آخر سوره «حشر» قرار دارد تا پایان سوره و «پنج آیه آل عمران» را از «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» تا «إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ» [190 194] بخواند، از این جمعه تا جمعه دیگر، از گزند دشمنان و نیز آسیب بلاها در امان باشد.
بیست و چهارم:
شیخ طوسی از امام صادق علیه السلام روایت نموده است: هر که پس از نماز صبح یا پس از نماز ظهر بگوید:
اَللّهُمَّ اجْعَلْ صَلاتَک، وَ صَلاةَ مَلائِکتِک وَ رُسُلِک، عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
تا یک سال بر او گناهی نوشته نشود.
و نیز فرموده: هر که بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ.
نمیرد تا حضرت قائم (عج) را درک کند. نویسنده گوید: اگر دعای پیشین را پس از فریضه ظهر جمعه بخواند تا جمعه دیگر از بلاها در امان باشد؛
و نیز روایت شده است: هر که بین دو نماز روز جمعه، بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد، پاداش آن برابر پاداش هفتاد رکعت نماز خواهد بود.
بیست و پنجم:
دعای «یا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لا تَرْحَمُهُ الْعِبادُ» و دعای «اَللّهُمَّ هذا یَوْمٌ مُبارَکٌ» را که هر دو از دعاهای «صحیفه کامله» [صحیفه کامله سجّادیه] است بخواند.
بیست و ششم:
شیخ طوسی در کتاب «مصباح المتهجد» فرموده است: از امامان(علیهم السلام) روایت شده: هر که در روز جمعه پس از نماز ظهر دو رکعت نماز به جای آورد و در هر رکعت بعد از سوره «حمد» «هفت بار» «قل هو اللّه احد» بخواند و پس از نماز بگوید:
اَللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، الَّتِی حَشْوُهَا الْبَرَکةُ، وَ عُمَّارُهَا الْمَلائِکةُ، مَعَ نَبِینَا مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، وَ أَبِینَا إِبْرَاهِیمَ عَلَیهِ السَّلامُ.
تا جمعه دیگر دچار فتنه ای نشود و حق تعالی او را در کنار و به همراه محمّد صلی الله علیه وآله و اهل بیتش و ابراهیم(علیه السلام) بگذارد.
علامه مجلسی (رحمه اللّه) فرموده: اگر این دعا را فردی که سیّد نیست بخواند به جای «وَ أَبِینا» بگوید «وَ أَبِیهِ».
بیست و هفتم:
روایت شده است: که بهترین زمان برای فرستادن صلوات در روز جمعه، پس از عصر است؛ بنابراین در آن وقت «صد مرتبه» بگو:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ.
شیخ طوسی فرموده است: روایت شده: مستحب است «صد مرتبه» بگویی:
صَلَوَاتُ اللّهِ وَ مَلائِکتِهِ، وَ أَنْبِیائِهِ وَ رُسُلِهِ، وَ جَمِیعِ خَلْقِهِ، عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ السَّلامُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ، وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
شیخ بزرگوار، ابن ادریس در کتاب «سرائر» از جامع «بزنطی» نقل کرده است: که ابو بصیر گفت: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم می فرمود: صلوات بر محمّد و آل محمّد در بین ظهر و عصر، برابر با هفتاد رکعت نماز است و کسی که پس از عصر روز جمعه بگوید:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الْأَوْصِیاءِ الْمَرْضِیینَ، بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِک، وَ بَارِک عَلَیهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکاتِک، وَ السَّلامُ عَلَیهِمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
برای او همانند پاداش عمل پریان و آدمیان در آن روز خواهد بود. نویسنده گوید: این صلوات ارزنده در نوشته های بزرگان حدیث با سندهای بسیار معتبر، با فضیلت های فراوان روایت شده؛ و چنانچه «ده بار» و «هفت بار» خوانده شود بهتر است، زیرا از امام صادق(علیه السلام) روایت شده:
هرکه پس از نماز عصر روز جمعه، پیش از آنکه از جای خویش برخیزد، این صلوات را «ده بار» بخواند، فرشتگان از این جمعه تا جمعه آینده در همین ساعت بر او صلوات می فرستند و نیز از آن حضرت روایت شده: هنگامی که نماز عصر روز جمعه را خواندی «هفت بار» این صلوات را بخوان. و شیخ کلینی در کتاب «کافی» روایت کرده: وقتی که در روز جمعه نماز خود را خواندی بگو:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الْأَوْصِیاءِ الْمَرْضِیینَ، بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِک، وَ بَارِک عَلَیهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکاتِک، وَ السَّلامُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
به یقین هر که این صلوات را، پس از نماز عصر بخواند حق تعالی برای او صد هزار کار نیک ثبت کند و از او صد هزار گناه را پاک نماید و صد هزار حاجتش را روا کند و صد هزار بار مقامش را در بهشت بلند گرداند؛
و نیز شیخ کلینی فرموده: روایت شده: هر که این صلوات را «هفت بار» بخواند برای او به تعداد بندگان کار نیک ثبت کنند و عملش در آن روز مورد پذیرش قرار گیرد و در روز قیامت حاضر می شود در حالی که بین دو چشم او نور پرفروغی می درخشد؛
و «صلواتی» در «اعمال روز عرفه» خواهد آمد که هرکس آن را بخواند حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله) و آل محمّد را خشنود سازد.
بیست و هشتم:
بعد از عصر «هفتاد بار» بگوید:
أَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیهِ
تا حق تعالی گناهان او را بیامرزد.
بیست و نهم:
«صد بار» سوره «انّا انزلناه» را بخواند. از امام موسی بن جعفر(علیه السلام) روایت شده است: برای خداوند در روز جمعه هزار نسیم رحمت است که هرچه بنده اش بخواهد از آن نسیم مهرآمیز ببخشد، پس هر که بعد از عصر روز جمعه «صدبار» سوره «انّا انزلناه» را بخواند، حق تعالی آن هزار رحمت را چند برابر گرداند و به او عطا فرماید.
سی ام:
«دعای عشرات» را که در صفحات بعد خواهد آمد بخواند.
سی و یکم:
شیخ طوسی فرموده است: هنگام اجابت دعا ساعت آخر روز جمعه تا غروب آفتاب است، سزاوار است مؤمن در آن ساعت بسیار دعا کند؛
و روایت شده است: ساعت اجابت دعا، هنگامی است که نیمی از خورشید غروب کرده باشد و نیمه دیگر آن در مغرب دیده شود. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در آن هنگام دعا می کرد، بنابراین دعا در آن ساعت مستحب است؛ و دعایی را که از پیامبر(صلی الله علیه وآله) روایت شده مستحب است در ساعت اجابت دعا بخواند؛ و آن دعا این است:
سُبْحَانَک لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ، یا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکرَامِ.
و در ساعت آخر روز جمعه دعای «سمات» را که پس ازاین خواهد آمد بخواند. آگاه باش که روز جمعه از چند جهت اختصاص و تعلّق به امام عصر(عجلّ الله تعالی فرجه الشریف) دارد:
یکی آنکه ولادت با سعادت ایشان در آن روز بوده، دیگر آنکه ظهور پر از سرور آن حضرت در روز جمعه خواهد بود و ازاین رو، انتظار فرج در آن روز بیش از روزهای دیگر است و در «زیارت ویژه» به آن حضرت در روز جمعه آمده است «هذَا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فِیهِ ظُهُورُکَ، وَ الْفَرَجُ فِیهِ لِلْمُؤْمِنِینَ عَلَی یَدِکَ؛ این روز جمعه است، روزی که انتظار می رود در آن ظهور کنی و به دست تو برای مومنان گشایش حاصل شود. »
بلکه عید بودن روز جمعه و آن را یکی از عیدهای چهارگانه شمردن در حقیقت به خاطر زمان ظهور آن حضرت است که در آن هنگام زمین را از آلودگی شرک و کفر و ناپاکی به گناه و نیز از وجود ستمکاران و دین ستیزان و کافران و منافقان پاک و پاکیزه می گرداند و با آشکار ساختن کلمه حق و برافراشتن پرچم ایمان و احکام دین، چشم و دل خاصان اهل ایمان را در آن روز روشن و مسرور و خرسند می سازد: «وأشْرقت الأَرض بنور ربّها؛ زمین به پرتو پروردگارش تابنده گشت. »
پس شایسته است که در این روز «صلوات کبیر» را بخوانی و دعایی را که امام رضا(علیه السلام) امر به خواندن آن برای صاحب الأمر (عج) فرموده اند قرائت کنی و آغاز آن دعا این است: «اللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَ لِیِّکَ وَخَلِیفَتِکَ. . . » که به طور کامل در «باب زیارات»، در آخر «اعمال سرداب» خواهد آمد؛
و نیز شایسته است دعایی را که شیخ ابو عَمرو عَمروی(قَدَّسَ اللهُ رُوحَه) به ابو علی بن همّام دیکته کرده و فرموده است که آن را در زمان غیبت قائم آل محمّد(صلی الله علیه وآله) بخوانند، بخوانی و چون آن صلوات و این دعا طولانی است، به جهت رعایت اختصار آن ها را ذکر نکردیم؛ علاقمندان می توانند به کتاب های «مصباح المتهجّد» و «جمال الاسبوع» مراجعه کنند.
جا دارد در اینجا صلواتی را که به ابوالحسن ضرّاب اصفهانی منسوب است و شیخ طوسی و سید ابن طاووس آن را در اعمال عصر روز جمعه ذکر نموده اند بیان کنیم.
سید ابن طاووس فرموده است: این صلوات از مولای ما حضرت مهدی (عج) روایت شده است و چنانچه تعقیبات روز جمعه را به جهت عذری نتوانستی بخوانی، هرگز این صلوات را ترک نکن، به جهت امری که خداوند(جَلَّ جَلالُه) ما را به آن آگاه کرده است.
آنگاه سید در ادامه، سند آن را با متن صلوات نقل کرده است؛ امّا شیخ در «مصباح المتهجّد» فرموده است: این صلوات از حضرت صاحب الزّمان (عج) روایت شده که در مکه بدست ابوالحسن ضرّاب اصفهانی رسیده است و ما سند آن را به خاطر فشرده بودن نسخه ذکر نکردیم؛ و آن دعا این است:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ سَیدِ الْمُرْسَلِینَ، وَخَاتَمِ النَّبِیینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ، الْمُصْطَفی فِی الظِّلالِ، الْمُطَهَّرِ مِنْ کلِّ آفَةٍ، الْبَرِیءِ مِنْ کلِّ عَیبٍ، الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجَاةِ، الْمُرْتَجَی لِلشَّفاعَةِ، الْمُفَوَّضِ إِلَیهِ دِینُ اللّهِ، اللّهُمَّ شَرِّفْ بُنْیانَهُ، وَعَظِّمْ بُرْهَانَهُ، وَأَفْلِجْ حُجَّتَهُ، وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ، وَأَضِئْ نُورَهُ، وَبَیضْ وَجْهَهُ، وَأَعْطِهِ الْفَضْلَ وَالْفَضِیلَةَ، وَالْمَنْزِلَةَ وَالْوَسِیلَةَ، وَالدَّرَجَةَ الرَّفِیعَةَ، وَابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً یغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، وَصَلِّ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَقَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، وَسَیدِ الْوَصِیینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، ووَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ؛
وَصَلِّ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی عَلِی بْنِ مُوسی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الْخَلَفِ الْهادِی الْمَهْدِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ؛
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ، الْعُلَماءِ الصَّادِقِینَ، الْأَبْرَارِ الْمُتَّقِینَ، دَعَائِمِ دِینِک، وَأَرْکانِ تَوْحِیدِک، وَتَراجِمَةِ وَحْیک، وَحُجَجِک عَلَی خَلْقِک، وَخُلَفَائِک فِی أَرْضِک، الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِک، وَاصْطَفَیتَهُمْ عَلَی عِبَادِک، وَارْتَضَیتَهُمْ لِدِینِک، وَخَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِک، وَجَلَّلْتَهُمْ بِکرَامَتِک، وَغَشَّیتَهُمْ بِرَحْمَتِک، وَرَبَّیتَهُمْ بِنِعْمَتِک، وَغَذَّیتَهُمْ بِحِکمَتِک، وَأَلْبَسْتَهُمْ نُورَک، وَرَفَعْتَهُمْ فِی مَلَکوتِک، وَحَفَفْتَهُمْ بِملائِکتِک، وَشَرَّفْتَهُمْ بِنَبِیک، صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَ آلِهِ؛
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلَیهِمْ صَلَاةً زَاکیةً نَامِیةً، کثِیرَةً دَائِمَةً طَیبَةً، لَایحِیطُ بِهَا إِلّا أَنْتَ، وَلَا یسَعُهَا إِلّا عِلْمُک، وَلَا یحْصِیهَا أَحَدٌ غَیرُک. اللّهُمَّ وَصَلِّ عَلَی وَلِیک الُْمحْیی سُنَّتَک، الْقَائِمِ بِأَمْرِک، الدَّاعِی إِلَیک، الدَّلِیلِ عَلَیک، حُجَّتِک عَلَی خَلْقِک، وَخَلِیفَتِک فِی أَرْضِک، وَشَاهِدِک عَلَی عِبَادِک. اللّهُمَّ أَعِزَّ نَصْرَهُ، وَمُدَّ فِی عُمْرِهِ، وَزَینِ الْأَرْضَ بِطُولِ بَقائِهِ. اللّهُمَّ أَکفِهِ بَغْی الْحَاسِدِینَ، وَأَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْکائِدِینَ، وَازْجُرْ عَنْهُ إِرَادَةَ الظَّالِمِینَ، وَخَلِّصْهُ مِنْ أَیدِی الْجَبَّارِینَ؛
اللّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَذُرِّیتِهِ وَشِیعَتِهِ وَرَعِیتِهِ وَخَاصَّتِهِ وَعَامَّتِهِ وَعَدُوِّهِ وَجَمِیعِ أَهْلِ الدُّنْیا مَا تُقِرُّ بِهِ عَینَهُ، وَتَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ، وَبَلِّغْهُ أَفْضَلَ مَا أَمَّلَهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ. اللّهُمَّ جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحی مِنْ دِینِک، وَأَحْی بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ کتَابِک، وَأَظْهِرْ بِهِ مَا غُیرَ مِنْ حُکمِک، حَتَّی یعُودَ دِینُک بِهِ وَعَلَی یدَیهِ غَضّاً جَدِیداً خَالِصاً مُخْلَصاً، لَاشَک فِیهِ، وَلَا شُبْهَةَ مَعَهُ، وَلَا بَاطِلَ عِنْدَهُ، وَلَا بِدْعَةَ لَدَیهِ. اللّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ کلَّ ظُلْمَةٍ، وَهُدَّ بِرُکنِهِ کلَّ بِدْعَةٍ، وَاهْدِمْ بِعِزِّهِ کلَّ ضَلالَةٍ، وَاقْصِمْ بِهِ کلَّ جَبَّارٍ، وَأَخْمِدْ بِسَیفِهِ کلَّ نارٍ، وَأَهْلِک بِعَدْلِهِ جَوْرَ کلِّ جَائِرٍ، وَأَجْرِ حُکمَهُ عَلَی کلِّ حُکمٍ، وَأَذِلَّ بِسُلْطانِهِ کلَّ سُلْطَانٍ؛
اللّهُمَّ أَذِلَّ کلَّ مَنْ نَاوَاهُ، وَأَهْلِک کلَّ مَنْ عَادَاهُ، وَامْکرْ بِمَنْ کادَهُ، وَاسْتَأْصِلْ مَنْ جَحَدَهُ حَقَّهُ، وَاسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ، وَسَعَی فِی إِطْفَاءِ نُورِهِ، وَأَرَادَ إِخْمَادَ ذِکرِهِ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی، وَعَلِی الْمُرْتَضی، وَفاطِمَةَ الزَّهْراءِ، وَالْحَسَنِ الرِّضا، وَالْحُسَینِ الْمُصَفَّی، وَجَمِیعِ الْأَوْصِیاءِ مَصَابِیحِ الدُّجَی، وَأَعْلامِ الْهُدَی، وَمَنَارِ التُّقَی، وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی، وَالْحَبْلِ الْمَتِینِ، والصِّراطِ الْمُسْتَقِیمِ، وَصَلِّ عَلَی وَ لِیک وَوُلَاةِ عَهْدِک، وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ، وَمُدَّ فِی أَعْمارِهِمْ، وَزِدْ فِی آجالِهِمْ، وَبَلِّغْهُمْ أَقْصَی آمالِهِمْ دِیناً وَدُنْیا وَآخِرَةً، إِنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
بدان که موافق روایتی، شب شنبه هم حکم شب جمعه را دارد و سزاوار است آنچه در شب جمعه خوانده می شود در آن شب هم خوانده شود.
اول:
در رکعت اوّل نماز صبح سوره «جُمعه» و در رکعت دوّم، «توحید» خوانده شود.
دوم:
پس از نماز صبح، پیش از آنکه سخن بگوید این دعا را بخواند تا کفّاره گناهان او از این جمعه تا جمعۀ دیگر باشد:
اللّهُمَّ مَا قُلْتُ فِی جُمُعَتِی هَذِهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ حَلَفْتُ فِیها مِنْ حَلْفٍ، أَوْ نَذَرْتُ فِیها مِنْ نَذْرٍ، فَمَشِییتُک بَینَ یدَی ذلِک کلِّهِ، فَمَا شِئْتَ مِنْهُ أَنْ یکونَ کانَ، وَمَا لَمْ تَشَأْ مِنْهُ لَمْ یکنْ، اللّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَتَجاوَزْ عَنِّی، اللّهُمَّ مَنْ صَلَّیتَ عَلَیهِ فَصَلاَتِی عَلَیهِ، وَمَنْ لَعَنْتَ فَلَعْنَتی عَلَیهِ.
و دست کم در هر ماه یک بار این عمل را انجام دهد. و نیز روایت شده: هرکس در روز جمعه پس از نماز صبح بنشیند و به تعقیب بپردازد تا آفتاب برآید، هفتاد درجه در بهشت برین برای او بالا رود. و شیخ طوسی روایت کرده: که سنّت است این دعا را در تعقیب نماز صبح روز جمعه بخواند:
اللّهُمَّ إِنِّی تَعَمَّدْتُ إِلَیک بِحَاجَتِی، وَأَنْزَلْتُ إِلَیک الْیوْمَ فَقْرِی وَفَاقَتِی وَمَسْکنَتِی، فَأَنَا لِمَغْفِرَتِک أَرْجَی مِنِّی لِعَمَلِی، وَلَمَغْفِرَتُک وَ رَحْمَتُک أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِی، فَتَوَلَّ قَضاءَ کلِّ حَاجَةٍ لِی بِقُدْرَتِک عَلَیهَا وَتَیسِیرِ ذلِک عَلَیک، وَ لِفَقْرِی إِلَیک فَإنِّی لَمْ أُصِبْ خَیراً قَطُّ إِلّا مِنْک، وَلَمْ یصْرِفْ عَنِّی سُوءً قَطُّ أَحَدٌ سِوَاک، وَلَسْتُ أَرْجُو لآخِرَتِی وَدُنْیای و لا لِیوْمِ فَقْرِی یوْمَ یفْرِدُنِی النَّاسُ فِی حُفْرَتِی وَأُفْضِی إِلَیک بِذَنْبِی سِوَاک.
سوم:
روایت شده: هرکس در روز جمعه و دیگر روزها پس از نماز ظهر و نماز صبح بگوید:
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ.
نمیرد تا حضرت قائم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را دریابد. و اگر «صد مرتبه» این صلوات را بخواند، خدا شصت حاجت، سی حاجت از حاجات دنیا و سی حاجت از حاجات آخرتش را برآورده کند.
چهارم:
پس از نماز صبح سوره «الرَّحْمن» را بخواند و بعد از آیه:
«فَبِأَی آلاءِ رَبِّکما تُکذِّبانِ».
بگوید:
لَابِشَیءٍ مِنْ آلآئِک رَبِّ أُکذِّبُ.
پنجم:
شیخ طوسی(رحمه الله) فرموده: مستحب است پس از نماز صبح روز جمعه «صد مرتبه» سوره «توحید» را بخواند و «صد مرتبه» بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد و «صد مرتبه» استغفار کند و سوره های «نساء، هود، کهف، صافات، الرّحمن» را بخواند.
ششم:
سوره های: «احقاف» و «مؤمنون» را بخواند. از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه در هر شب جمعه یا در هر روز جمعه سوره «احقاف» را بخواند، در دنیا هراسی به دلش راه نیابد و از وحشت بزرگ روز قیامت ایمن گردد و نیز آن حضرت فرمود: هرکس جمعه ها بر خواندن سوره «مؤمنون» پشت کار داشته باشد، خدای تعالی پایان کارش را نیکبختی و سعادت قرار دهد و جایگاهش در بهشت برین با پیامبران الهی باشد.
هفتم:
پیش از طلوع آفتاب «ده مرتبه» سوره «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» را بخواند و دعا کند تا خواسته اش اجابت شود.
روایت شده: حضرت زین العابدین(علیه السلام) چون صبح روز جمعه می شد، تا ظهر «آیت الکرسی» [آیه 255 سوره بقره: «اللّهُ لا إلهَ إلّا هُوَ الحَی. . . و لاَ یؤُودُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِی الْعَظِیمُ»] را می خواند و چون از نمازها فراغت می یافت، به تلاوت سورۀ«انّا انزلناه» می پرداخت.
و بدان که برای خواندن «آیت الکرسی بر اساس نزولش» در روز جمعه فضیلت بسیار روایت شده است. [علاّمه مجلسی گوید: آیت الکرسی بر اساس نزول، بنا بر روایت علی بن ابراهیم و شیخ کلینی عبارت است از: «اللّهُ لا إلهَ إلّا هُوَ الحَی. . . » تا «هُمْ فِیها خَالِدُون»]
هشتم:
غسل جمعه کند و آن ازجمله اعمال مستحبی است که بر آن تأکید بسیار شده. و در روایت آمده: که حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) به حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: یا علی! در هر جمعه غسل کن، گرچه به خاطر آن غذای خود را برای به دست آوردن آب جهت غسل کردن بفروشی و گرسنه بمانی؛ زیرا هیچ عمل مستحبّی برتر از غسل روز جمعه نیست.
و از امام صادق(علیه السلام) روایت شده: هرکه در روز جمعه غسل کند و این دعا را بخواند:
أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیک لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْنِی مِنَ التَّوَّابِینَ، وَاجْعَلْنِی مِنَ الْمُتَطَهِّرِینَ.
برای او تا جمعه آینده حالت پاکی و طهارت پیدا شود؛ یعنی: از گناهان پاک می گردد یا آنکه اعمال او با طهارت معنوی انجام می گیرد و مورد پذیرش خداوند واقع می شود؛
و به احتیاط نزدیک تر آن است که تا جایی که ممکن است، غسل جمعه را ترک نکنند؛ باید دانست وقت غسل جمعه پس از طلوع سپیده دم تا زمان ظهر است و هرچه نزدیک تر به ظهر انجام شود، بهتر است.
نهم:
آنکه سر را با گل خطمی بشوید؛ زیرا که این کار از بیماری پیسی و دیوانگی ایمنی می بخشد.
دهم:
ناخن و موی پشت لبش را بچیند زیرا ثواب بسیار دارد و روزی را افزون می کند و او را از گناه تا جمعه دیگر دور می سازد و از بیماری دیوانگی و جذام و پیسی ایمنی می دهد و بهتر است در وقت چیدن ناخن و زدودن موی پشت لب بخواند:
بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَعَلَی سُنَّةِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.
و درگرفتن ناخن، از انگشت کوچک دست چپ شروع و به انگشت کوچک دست راست پایان دهد و این شیوه را در گرفتن ناخن های پای خود نیز رعایت کند؛ پس ازآن ناخن های چیده را دفن کند.
یازدهم:
بوی خوش استعمال کند و جامه های پاکیزه خود را بپوشد.
دوازدهم:
صدقه دهد چه بر طبق یک روایت: ثواب صدقه دادن در شب و روز جمعه، هزار برابر اوقات دیگر است.
سیزدهم:
برای خانوادۀخود خوردنی های خوب و تازه از قبیل میوه و گوشت تهیه کند تا به آمدن جمعه شاد شوند.
چهاردهم:
پیش از خوردن صبحانه انار و پیش از ظهر هفت برگ کاسنی بخورد.
از امام موسی بن جعفر(علیه السلام) روایت شده: هرکه در روز جمعه وقتی که ناشتاست یک انار بخورد تا چهل روز دل او را نورانی گرداند؛ و اگر دو انار بخورد تا هشتاد روز و اگر سه انار تا صدوبیست روز، وسوسه شیطان را از او دور کند؛ و هرکس وسوسه شیطان از او دور شود نافرمانی خدا نکند و هرکه نافرمانی خدا نکند وارد بهشت شود.
شیخ طوسی در کتاب «مصباح» فرموده: در مورد خوردن انار در روز و شب جمعه فضیلت بسیار روایت شده.
پانزدهم:
خود را از کارهای دنیا آسوده کند و به آموختن مسائل دین بپردازد، نه آنکه روز جمعه را به گشت وگذار و تفریح در باغ ها و کشتزارهای مردم و هم سخنی با اراذل و مردمان بی عار و مسخرگی و عیب گویی از مردم و خنده های قهقهه و خواندن اشعار و غوطه ور شدن در کارهای باطل و امثال این ها هزینه کند که مفاسدش بیش از آن است که بیان شود.
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: بدا به حال مسلمانی که روز جمعه را در هفته هزینه یادگیری مسائل دینی خود نکند و برای این کار، خود را از کارهای دیگر آسوده نسازد.
از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) روایت شده: هرگاه در روز جمعه ببینید پیرمردی سرگذشت دوران جاهلیت و کفر را برای مردم بیان می کند، بر سرش سنگریزه بزنید.
شانزدهم:
آنکه «هزار مرتبه» صلوات فرستد، از امام باقر(علیه السلام) روایت است: هیچ عبادتی در روز جمعه نزد من محبوب تر از صلوات بر محمّد و آل مطهّر او (صَلَّی اللهُ عَلَیهِم اَجمَعین) نیست.
نویسنده گوید: اگر برای «هزار مرتبه» صلوات فرصت نکرد، دست کم «صد مرتبه» را ترک نکند تا در روز قیامت چهره اش نورانی گردد؛ و روایت شده: هرکس روز جمعه «صد مرتبه» صلوات فرستد و «صد مرتبه» بگوید:
اَستَغفِرُاللّهَ رَبِّی وَ اَتُوبُ اِلَیهِ.
و «صد مرتبه» سوره «توحید» را بخواند، آمرزیده خواهد شد. و نیز روایت شده: که ثواب صلوات بر محمّد و آل محمّد، بین نماز ظهر و عصر برابر با ثواب هفتاد حج است.
هفدهم:
حضرت رسول و ائمه طاهرین(علیهم السلام) را زیارت کند و کیفیت آن در «باب زیارات» خواهد آمد.
هجدهم:
آنکه به زیارت گذشتگان به ویژه پدر و مادر یا یکی از ایشان برود که این عمل ثواب بسیار دارد؛از امام باقر(علیه السلام) روایت شده: مردگان را در روز جمعه زیارت کنید، زیرا می دانند چه کسی به زیارت ایشان رفته است ازاین رو شاد می شوند.
نوزدهم:
دعای «ندبه» را که از اعمال عیدهای چهارگانه است بخواند؛ این دعا بعدازاین در جای خودش خواهد آمد.
بیستم:
بدان که برای روز جمعه جز نافلۀ آن که «بیست رکعت» است، نمازهای بسیاری ذکرشده است.
کیفیت نافله مذکور بنا بر مشهور آن است که «شش رکعت» آن زمانی که نور آفتاب افق را فراگیرد بجا آورده شود و «شش رکعت» دیگر وقتی که خورشید بالا بیاید و «شش رکعت» دیگر نزدیک ظهر و «دو رکعت» پس از ظهر پیش از نماز ظهر و یا آنکه «شش رکعت» اوّل را پس از نماز جمعه یا نماز ظهر بجا آورد، به صورتی که در کتب فقها و «مصابیح» ذکرشده.
البته نمازهای بسیار دیگری نیز روایت شده که ذکر بعضی از آن ها در این مقام مناسبت دارد، هرچند بیشتر آن ها ارتباطی به روز جمعه ندارد، ولی بجا آوردن آن ها در روز جمعه بیشتر فضیلت دارد.
ازجمله آن ها «نماز کامله» است که شیخ طوسی و سید ابن طاووس و شهید و علّامه حلّی و دیگران به سندهای بسیار و معتبر از امام صادق(علیه السلام) و ایشان از پدران بزرگوارشان(علیهم السلام) از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) روایت کرده اند.
نماز دیگر: حارث همدانی از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت کرده: اگر بتوانی در روز جمعه «ده رکعت» نماز بخوان و رکوع و سجودش را تمام و کامل به جا آر و پس از هر دو رکعت «صد مرتبه» بگو:
سُبْحانَ اللّهِ وَبِحَمْدِهِ.
که فضیلت بسیار دارد. به سند معتبر از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: هرکس سوره «اِبراهیم» و سوره «حجر» را در دو رکعت نماز در روز جمعه بخواند، هرگز دچار پریشانی و دیوانگی و یا بلایی دیگر نشود.
و از جمله آن نمازها؛ «نماز حضرت رسول»(صلی الله علیه وآله) است؛ سید ابن طاووس به سند معتبر از حضرت رضا(علیه السلام) روایت کرده: که از آن حضرت دربارۀ«نماز حضرت جعفر طیار»(رحمة الله علیه) پرسیدند؛ حضرت فرمود: چرا به نماز حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) بی توجهی؟ شاید رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نماز جعفر را بجا نیاورده باشد و شاید جعفر نماز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را نخوانده باشد.
و نیز از جملۀآن نمازها؛ «نماز امیرالمؤمنین» (علیه السلام) است.
شیخ و سید از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده اند: هرکه از شما نماز امیرالمؤمنین(علیه السلام) را بخواند، از گناهان پاک شود مانند روزی که از مادر زاده شده و حاجاتش در پیشگاه حق برآورده شود.
[و از جمله آن نمازها]؛«نماز حضرت فاطمه»(سلام الله علیها) [است.]
روایت شده: حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دو رکعت نماز می خواند که جبرئیل به ایشان آموخته بود.
نویسنده گوید: سید ابن طاووس در کتاب «جمال الاسبوع» [زیبایی ایام هفته] برای هر یک از امامان(علیهم السلام) نمازی به همراه دعا بیان کرده که شایسته است در اینجا ذکر شود:
«نماز حضرت مجتبی علیه السلام»
«نماز امام حسین علیه السلام»
«نماز امام زین العابدین علیه السلام»
«نماز امام باقر علیه السلام»
«نماز امام صادق علیه السلام»
«نماز امام موسی بن جعفرعلیه السلام»
«نماز امام رضا علیه السلام»
«نماز امام جواد علیه السلام»
«نماز امام هادی علیه السلام»
«نماز امام حسن عسگری علیه السلام»
«نماز حضرت صاحب الزّمان عَجَّلَ اللّه تعالی فَرَجَه»
[و از جمله آن نمازها]؛ «نماز جناب جعفر طیار» (رحمه الله) [است.]
این نماز که اکسیر اعظم و کبریت احمر است و به سندهای بسیار معتبر با فضیلت فراوان که مهم ترین آن آمرزش گناهان بزرگ است روایت شده و بهترین زمان برای بجا آوردن آن، آغاز روز جمعه است؛
بیست و یکم:
از اعمال روز جمعه این که چون خورشید به گاه ظهر رسد، دعایی را که محمّد بن مسلم از امام صادق علیه السلام روایت کرده است بخواند و آن دعا آن گونه که در «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی نقل شده، این است:
لا إِلهَ إِلّا اللّهُ، وَ اللّهُ أَکبَرُ، وَ سُبْحَانَ اللّهِ، وَ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْک، وَ لَمْ یکنْ لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ، وَ کبِّرْهُ تَکبِیراً.
آنگاه بگو:
یا سَابِغَ النِّعَمِ، یا دَافِعَ النِّقَمِ، یا بَارِئَ النَّسَمِ، یا عَلِی الْهِمَمِ، یا مُغْشِی الظُّلَمِ، یا ذَا الْجُودِ وَ الْکرَمِ، یا کاشِفَ الضُّرِّ وَ الْأَلَمِ، یا مُونِسَ الْمُسْتَوْحِشِینَ فِی الظُّلَمِ، یا عَالِماً لا یعَلَّمُ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، یا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءٌ، وَ ذِکرُهُ شِفَاءٌ، وَ طَاعَتُهُ غَنَاءٌ، إرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ، وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ، سُبْحَانَک لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ یا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکرَامِ.
بیست و دوّم:
در رکعت اول نماز ظهر جمعه پس از سوره «حمد» سوره «جمعه» و در رکعت دوم آن بعد از سوره «حمد» سوره «منافقین» بخواند؛ و در رکعت اول نماز عصر پس از سوره «حمد» سوره «جمعه» و در رکعت دوم پس از سوره «حمد» سوره «توحید» را بخواند.
شیخ صدوق از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: از چیزهایی که بر هر مؤمن شیعه ای واجب و لازم است این که در شب جمعه نماز را با سوره «جُمُعَه» و سوره «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی» و در روز جمعه نماز را با سوره «جُمُعَه» و «مُنافِقین» بخواند؛ هرگاه این شیوه را رعایت کند، گویا به عمل رسول الله(صلی اللّه علیه و آله) رفتار کرد و ثواب و پاداشش از سوی خداوند بهشت خواهد بود.
شیخ کلینی به سند حَسَن، سندی که همچون سند صحیح است از حلبی روایت کرده:از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم: هرگاه در روز جمعه به تنهایی نماز بخوانم، یعنی به نماز جمعه موفّق نشوم، آیا چهار رکعت نماز ظهر را با صدای بلند بخوانم؟ فرمود: آری، ولی در روز جمعه در نماز ظهر پس از «حَمد» سوره های «جُمُعَه» و «مُنافِقین» بخوان.
بیست و سوم:
شیخ طوسی در کتاب «مصباح المتهجّد» از امام صادق علیه السلام روایت کرده است: هرکه پس از سلام نماز ظهر روز جمعه سوره های «حَمد، ناس، فَلَق، تَوحید» و «کافِرون» را هر کدام «هفت بار» بخواند؛ و نیز آیه «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ» را که در آخر سوره «برائت» [نهمین سوره قرآن] است و آیه «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ» را که در آخر سوره «حشر» قرار دارد تا پایان سوره و «پنج آیه آل عمران» را از «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» تا «إِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمِیعادَ» [190 194] بخواند، از این جمعه تا جمعه دیگر، از گزند دشمنان و نیز آسیب بلاها در امان باشد.
بیست و چهارم:
شیخ طوسی از امام صادق علیه السلام روایت نموده است: هر که پس از نماز صبح یا پس از نماز ظهر بگوید:
اَللّهُمَّ اجْعَلْ صَلاتَک، وَ صَلاةَ مَلائِکتِک وَ رُسُلِک، عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
تا یک سال بر او گناهی نوشته نشود.
و نیز فرموده: هر که بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ.
نمیرد تا حضرت قائم (عج) را درک کند. نویسنده گوید: اگر دعای پیشین را پس از فریضه ظهر جمعه بخواند تا جمعه دیگر از بلاها در امان باشد؛
و نیز روایت شده است: هر که بین دو نماز روز جمعه، بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد، پاداش آن برابر پاداش هفتاد رکعت نماز خواهد بود.
بیست و پنجم:
دعای «یا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لا تَرْحَمُهُ الْعِبادُ» و دعای «اَللّهُمَّ هذا یَوْمٌ مُبارَکٌ» را که هر دو از دعاهای «صحیفه کامله» [صحیفه کامله سجّادیه] است بخواند.
بیست و ششم:
شیخ طوسی در کتاب «مصباح المتهجد» فرموده است: از امامان(علیهم السلام) روایت شده: هر که در روز جمعه پس از نماز ظهر دو رکعت نماز به جای آورد و در هر رکعت بعد از سوره «حمد» «هفت بار» «قل هو اللّه احد» بخواند و پس از نماز بگوید:
اَللّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، الَّتِی حَشْوُهَا الْبَرَکةُ، وَ عُمَّارُهَا الْمَلائِکةُ، مَعَ نَبِینَا مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، وَ أَبِینَا إِبْرَاهِیمَ عَلَیهِ السَّلامُ.
تا جمعه دیگر دچار فتنه ای نشود و حق تعالی او را در کنار و به همراه محمّد صلی الله علیه وآله و اهل بیتش و ابراهیم(علیه السلام) بگذارد.
علامه مجلسی (رحمه اللّه) فرموده: اگر این دعا را فردی که سیّد نیست بخواند به جای «وَ أَبِینا» بگوید «وَ أَبِیهِ».
بیست و هفتم:
روایت شده است: که بهترین زمان برای فرستادن صلوات در روز جمعه، پس از عصر است؛ بنابراین در آن وقت «صد مرتبه» بگو:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ.
شیخ طوسی فرموده است: روایت شده: مستحب است «صد مرتبه» بگویی:
صَلَوَاتُ اللّهِ وَ مَلائِکتِهِ، وَ أَنْبِیائِهِ وَ رُسُلِهِ، وَ جَمِیعِ خَلْقِهِ، عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ السَّلامُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ، وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
شیخ بزرگوار، ابن ادریس در کتاب «سرائر» از جامع «بزنطی» نقل کرده است: که ابو بصیر گفت: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم می فرمود: صلوات بر محمّد و آل محمّد در بین ظهر و عصر، برابر با هفتاد رکعت نماز است و کسی که پس از عصر روز جمعه بگوید:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الْأَوْصِیاءِ الْمَرْضِیینَ، بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِک، وَ بَارِک عَلَیهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکاتِک، وَ السَّلامُ عَلَیهِمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
برای او همانند پاداش عمل پریان و آدمیان در آن روز خواهد بود. نویسنده گوید: این صلوات ارزنده در نوشته های بزرگان حدیث با سندهای بسیار معتبر، با فضیلت های فراوان روایت شده؛ و چنانچه «ده بار» و «هفت بار» خوانده شود بهتر است، زیرا از امام صادق(علیه السلام) روایت شده:
هرکه پس از نماز عصر روز جمعه، پیش از آنکه از جای خویش برخیزد، این صلوات را «ده بار» بخواند، فرشتگان از این جمعه تا جمعه آینده در همین ساعت بر او صلوات می فرستند و نیز از آن حضرت روایت شده: هنگامی که نماز عصر روز جمعه را خواندی «هفت بار» این صلوات را بخوان. و شیخ کلینی در کتاب «کافی» روایت کرده: وقتی که در روز جمعه نماز خود را خواندی بگو:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الْأَوْصِیاءِ الْمَرْضِیینَ، بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِک، وَ بَارِک عَلَیهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکاتِک، وَ السَّلامُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
به یقین هر که این صلوات را، پس از نماز عصر بخواند حق تعالی برای او صد هزار کار نیک ثبت کند و از او صد هزار گناه را پاک نماید و صد هزار حاجتش را روا کند و صد هزار بار مقامش را در بهشت بلند گرداند؛
و نیز شیخ کلینی فرموده: روایت شده: هر که این صلوات را «هفت بار» بخواند برای او به تعداد بندگان کار نیک ثبت کنند و عملش در آن روز مورد پذیرش قرار گیرد و در روز قیامت حاضر می شود در حالی که بین دو چشم او نور پرفروغی می درخشد؛
و «صلواتی» در «اعمال روز عرفه» خواهد آمد که هرکس آن را بخواند حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله) و آل محمّد را خشنود سازد.
بیست و هشتم:
بعد از عصر «هفتاد بار» بگوید:
أَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیهِ
تا حق تعالی گناهان او را بیامرزد.
بیست و نهم:
«صد بار» سوره «انّا انزلناه» را بخواند. از امام موسی بن جعفر(علیه السلام) روایت شده است: برای خداوند در روز جمعه هزار نسیم رحمت است که هرچه بنده اش بخواهد از آن نسیم مهرآمیز ببخشد، پس هر که بعد از عصر روز جمعه «صدبار» سوره «انّا انزلناه» را بخواند، حق تعالی آن هزار رحمت را چند برابر گرداند و به او عطا فرماید.
سی ام:
«دعای عشرات» را که در صفحات بعد خواهد آمد بخواند.
سی و یکم:
شیخ طوسی فرموده است: هنگام اجابت دعا ساعت آخر روز جمعه تا غروب آفتاب است، سزاوار است مؤمن در آن ساعت بسیار دعا کند؛
و روایت شده است: ساعت اجابت دعا، هنگامی است که نیمی از خورشید غروب کرده باشد و نیمه دیگر آن در مغرب دیده شود. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در آن هنگام دعا می کرد، بنابراین دعا در آن ساعت مستحب است؛ و دعایی را که از پیامبر(صلی الله علیه وآله) روایت شده مستحب است در ساعت اجابت دعا بخواند؛ و آن دعا این است:
سُبْحَانَک لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ، یا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکرَامِ.
و در ساعت آخر روز جمعه دعای «سمات» را که پس ازاین خواهد آمد بخواند. آگاه باش که روز جمعه از چند جهت اختصاص و تعلّق به امام عصر(عجلّ الله تعالی فرجه الشریف) دارد:
یکی آنکه ولادت با سعادت ایشان در آن روز بوده، دیگر آنکه ظهور پر از سرور آن حضرت در روز جمعه خواهد بود و ازاین رو، انتظار فرج در آن روز بیش از روزهای دیگر است و در «زیارت ویژه» به آن حضرت در روز جمعه آمده است «هذَا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فِیهِ ظُهُورُکَ، وَ الْفَرَجُ فِیهِ لِلْمُؤْمِنِینَ عَلَی یَدِکَ؛ این روز جمعه است، روزی که انتظار می رود در آن ظهور کنی و به دست تو برای مومنان گشایش حاصل شود. »
بلکه عید بودن روز جمعه و آن را یکی از عیدهای چهارگانه شمردن در حقیقت به خاطر زمان ظهور آن حضرت است که در آن هنگام زمین را از آلودگی شرک و کفر و ناپاکی به گناه و نیز از وجود ستمکاران و دین ستیزان و کافران و منافقان پاک و پاکیزه می گرداند و با آشکار ساختن کلمه حق و برافراشتن پرچم ایمان و احکام دین، چشم و دل خاصان اهل ایمان را در آن روز روشن و مسرور و خرسند می سازد: «وأشْرقت الأَرض بنور ربّها؛ زمین به پرتو پروردگارش تابنده گشت. »
پس شایسته است که در این روز «صلوات کبیر» را بخوانی و دعایی را که امام رضا(علیه السلام) امر به خواندن آن برای صاحب الأمر (عج) فرموده اند قرائت کنی و آغاز آن دعا این است: «اللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَ لِیِّکَ وَخَلِیفَتِکَ. . . » که به طور کامل در «باب زیارات»، در آخر «اعمال سرداب» خواهد آمد؛
و نیز شایسته است دعایی را که شیخ ابو عَمرو عَمروی(قَدَّسَ اللهُ رُوحَه) به ابو علی بن همّام دیکته کرده و فرموده است که آن را در زمان غیبت قائم آل محمّد(صلی الله علیه وآله) بخوانند، بخوانی و چون آن صلوات و این دعا طولانی است، به جهت رعایت اختصار آن ها را ذکر نکردیم؛ علاقمندان می توانند به کتاب های «مصباح المتهجّد» و «جمال الاسبوع» مراجعه کنند.
جا دارد در اینجا صلواتی را که به ابوالحسن ضرّاب اصفهانی منسوب است و شیخ طوسی و سید ابن طاووس آن را در اعمال عصر روز جمعه ذکر نموده اند بیان کنیم.
سید ابن طاووس فرموده است: این صلوات از مولای ما حضرت مهدی (عج) روایت شده است و چنانچه تعقیبات روز جمعه را به جهت عذری نتوانستی بخوانی، هرگز این صلوات را ترک نکن، به جهت امری که خداوند(جَلَّ جَلالُه) ما را به آن آگاه کرده است.
آنگاه سید در ادامه، سند آن را با متن صلوات نقل کرده است؛ امّا شیخ در «مصباح المتهجّد» فرموده است: این صلوات از حضرت صاحب الزّمان (عج) روایت شده که در مکه بدست ابوالحسن ضرّاب اصفهانی رسیده است و ما سند آن را به خاطر فشرده بودن نسخه ذکر نکردیم؛ و آن دعا این است:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ سَیدِ الْمُرْسَلِینَ، وَخَاتَمِ النَّبِیینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ، الْمُصْطَفی فِی الظِّلالِ، الْمُطَهَّرِ مِنْ کلِّ آفَةٍ، الْبَرِیءِ مِنْ کلِّ عَیبٍ، الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجَاةِ، الْمُرْتَجَی لِلشَّفاعَةِ، الْمُفَوَّضِ إِلَیهِ دِینُ اللّهِ، اللّهُمَّ شَرِّفْ بُنْیانَهُ، وَعَظِّمْ بُرْهَانَهُ، وَأَفْلِجْ حُجَّتَهُ، وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ، وَأَضِئْ نُورَهُ، وَبَیضْ وَجْهَهُ، وَأَعْطِهِ الْفَضْلَ وَالْفَضِیلَةَ، وَالْمَنْزِلَةَ وَالْوَسِیلَةَ، وَالدَّرَجَةَ الرَّفِیعَةَ، وَابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً یغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، وَصَلِّ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَقَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، وَسَیدِ الْوَصِیینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، ووَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ؛
وَصَلِّ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی عَلِی بْنِ مُوسی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، وَصَلِّ عَلَی الْخَلَفِ الْهادِی الْمَهْدِی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ، وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ، وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمِینَ؛
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیتِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ، الْعُلَماءِ الصَّادِقِینَ، الْأَبْرَارِ الْمُتَّقِینَ، دَعَائِمِ دِینِک، وَأَرْکانِ تَوْحِیدِک، وَتَراجِمَةِ وَحْیک، وَحُجَجِک عَلَی خَلْقِک، وَخُلَفَائِک فِی أَرْضِک، الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِک، وَاصْطَفَیتَهُمْ عَلَی عِبَادِک، وَارْتَضَیتَهُمْ لِدِینِک، وَخَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِک، وَجَلَّلْتَهُمْ بِکرَامَتِک، وَغَشَّیتَهُمْ بِرَحْمَتِک، وَرَبَّیتَهُمْ بِنِعْمَتِک، وَغَذَّیتَهُمْ بِحِکمَتِک، وَأَلْبَسْتَهُمْ نُورَک، وَرَفَعْتَهُمْ فِی مَلَکوتِک، وَحَفَفْتَهُمْ بِملائِکتِک، وَشَرَّفْتَهُمْ بِنَبِیک، صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَ آلِهِ؛
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلَیهِمْ صَلَاةً زَاکیةً نَامِیةً، کثِیرَةً دَائِمَةً طَیبَةً، لَایحِیطُ بِهَا إِلّا أَنْتَ، وَلَا یسَعُهَا إِلّا عِلْمُک، وَلَا یحْصِیهَا أَحَدٌ غَیرُک. اللّهُمَّ وَصَلِّ عَلَی وَلِیک الُْمحْیی سُنَّتَک، الْقَائِمِ بِأَمْرِک، الدَّاعِی إِلَیک، الدَّلِیلِ عَلَیک، حُجَّتِک عَلَی خَلْقِک، وَخَلِیفَتِک فِی أَرْضِک، وَشَاهِدِک عَلَی عِبَادِک. اللّهُمَّ أَعِزَّ نَصْرَهُ، وَمُدَّ فِی عُمْرِهِ، وَزَینِ الْأَرْضَ بِطُولِ بَقائِهِ. اللّهُمَّ أَکفِهِ بَغْی الْحَاسِدِینَ، وَأَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْکائِدِینَ، وَازْجُرْ عَنْهُ إِرَادَةَ الظَّالِمِینَ، وَخَلِّصْهُ مِنْ أَیدِی الْجَبَّارِینَ؛
اللّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَذُرِّیتِهِ وَشِیعَتِهِ وَرَعِیتِهِ وَخَاصَّتِهِ وَعَامَّتِهِ وَعَدُوِّهِ وَجَمِیعِ أَهْلِ الدُّنْیا مَا تُقِرُّ بِهِ عَینَهُ، وَتَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ، وَبَلِّغْهُ أَفْضَلَ مَا أَمَّلَهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ. اللّهُمَّ جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحی مِنْ دِینِک، وَأَحْی بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ کتَابِک، وَأَظْهِرْ بِهِ مَا غُیرَ مِنْ حُکمِک، حَتَّی یعُودَ دِینُک بِهِ وَعَلَی یدَیهِ غَضّاً جَدِیداً خَالِصاً مُخْلَصاً، لَاشَک فِیهِ، وَلَا شُبْهَةَ مَعَهُ، وَلَا بَاطِلَ عِنْدَهُ، وَلَا بِدْعَةَ لَدَیهِ. اللّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ کلَّ ظُلْمَةٍ، وَهُدَّ بِرُکنِهِ کلَّ بِدْعَةٍ، وَاهْدِمْ بِعِزِّهِ کلَّ ضَلالَةٍ، وَاقْصِمْ بِهِ کلَّ جَبَّارٍ، وَأَخْمِدْ بِسَیفِهِ کلَّ نارٍ، وَأَهْلِک بِعَدْلِهِ جَوْرَ کلِّ جَائِرٍ، وَأَجْرِ حُکمَهُ عَلَی کلِّ حُکمٍ، وَأَذِلَّ بِسُلْطانِهِ کلَّ سُلْطَانٍ؛
اللّهُمَّ أَذِلَّ کلَّ مَنْ نَاوَاهُ، وَأَهْلِک کلَّ مَنْ عَادَاهُ، وَامْکرْ بِمَنْ کادَهُ، وَاسْتَأْصِلْ مَنْ جَحَدَهُ حَقَّهُ، وَاسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ، وَسَعَی فِی إِطْفَاءِ نُورِهِ، وَأَرَادَ إِخْمَادَ ذِکرِهِ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی، وَعَلِی الْمُرْتَضی، وَفاطِمَةَ الزَّهْراءِ، وَالْحَسَنِ الرِّضا، وَالْحُسَینِ الْمُصَفَّی، وَجَمِیعِ الْأَوْصِیاءِ مَصَابِیحِ الدُّجَی، وَأَعْلامِ الْهُدَی، وَمَنَارِ التُّقَی، وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی، وَالْحَبْلِ الْمَتِینِ، والصِّراطِ الْمُسْتَقِیمِ، وَصَلِّ عَلَی وَ لِیک وَوُلَاةِ عَهْدِک، وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ، وَمُدَّ فِی أَعْمارِهِمْ، وَزِدْ فِی آجالِهِمْ، وَبَلِّغْهُمْ أَقْصَی آمالِهِمْ دِیناً وَدُنْیا وَآخِرَةً، إِنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
بدان که موافق روایتی، شب شنبه هم حکم شب جمعه را دارد و سزاوار است آنچه در شب جمعه خوانده می شود در آن شب هم خوانده شود.
مفاتیح الجنان : نماز هر یک از حجج طاهره و نماز جعفر طیار
نماز دیگر حضرت فاطمه (س)
شیخ طوسی و سید ابن طاووس از صفوان روایت کرده اند: که محمّد بن علی حلبی روز جمعه، خدمت امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شد و عرضه داشت: دوست دارم به من عملی بیاموزی که بهترین کارها در روز جمعه باشد؛
حضرت فرمود: من کسی را که برای رسول خدا عزیزتر از حضرت فاطمه باشد سراغ ندارم و چیزی را برتر از آنچه پیامبر به فاطمه آموخت، نمی شناسم؛ پیامبر به دخترش فرمود: هرکه صبح جمعه را دریابد، غسل کند و قدم هایش را بگسترد و چهار رکعت نماز (دو نماز دو رکعتی) بگذارد.
در رکعت اوّل پس از سوره «حمد» «پنجاه مرتبه» سوره «توحید» و در رکعت دوم، پس از سوره «حَمد» «پنجاه مرتبه» سوره «وَ العادِیات» و در رکعت سوّم پس از «حمد» «پنجاه مرتبه» سوره «اِذا زُلزِلَت» و در رکعت چهارم پس از سوره «حمد» «پنجاه مرتبه» سوره «اذا جاءَ نَصرُ اللهِ. . . » (که مراد از این سوره سوره مبارکه «نَصر» است یعنی آخرین سوره ای که نازل شده است)؛ و چون از نماز فارغ شود، این دعا را بخواند:
إِلهِی وَسَیدِی مَنْ تَهَیأَ أَوْ تَعَبَّی أَوْ أَعَدَّ أَوِ اسْتَعَدَّ لِوِفَادَةِ مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَفَوَائِدِهِ وَنَائِلِهِ وَفَوَاضِلِهِ وَجَوائِزِهِ، فَإِلَیک یا إِلهِی کانَتْ تَهْیئَتِی وَتَعْبِئَتِی وَ إِعْدَادِی وَاسْتِعْدَادِی، رَجَاءَ فَوَائِدِک وَ مَعْرُوفِک وَ نَائِلِک وَ جَوَائِزِک، فَلا تُخَیبْنِی مِنْ ذلِک، یا مَنْ لَاتَخِیبُ عَلَیهِ مَسْأَلَةُ السَّائِلِ، وَلَا تَنْقُصُهُ عَطِیةُ نَائِلٍ، فَإنِّی لَمْ آتِک بِعَمَلٍ صَالِحٍ قَدَّمْتُهُ، وَلَا شَفَاعَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ، أَتَقَرَّبُ إِلَیک بِشَفَاعَتِهِ إِلّا مُحَمَّداً وَأَهْلَ بَیتِهِ صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَعَلَیهِمْ؛
أَتَیتُک أَرْجُو عَظِیمَ عَفْوِک الَّذِی عُدْتَ بِهِ عَلَی الْخَطَّائِینَ عِنْدَ عُکوفِهِمْ عَلَی الْمَحَارِمِ، فَلَمْ یمْنَعْک طُولُ عُکوفِهِمْ عَلَی الْمَحَارِمِ أَنْ جُدْتَ عَلَیهِمْ بِالْمَغْفِرَةِ، وَأَنْتَ سَیدِی الْعَوَّادُ بِالنَّعْمَاءِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالخَطَاءِ، أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ، أَنْ تَغْفِرَ لِی ذَنْبِی الْعَظِیمَ، فَإِنَّهُ لَایغْفِرُ الْعَظِیمَ إِلّا الْعَظِیمُ، یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ.
حضرت فرمود: من کسی را که برای رسول خدا عزیزتر از حضرت فاطمه باشد سراغ ندارم و چیزی را برتر از آنچه پیامبر به فاطمه آموخت، نمی شناسم؛ پیامبر به دخترش فرمود: هرکه صبح جمعه را دریابد، غسل کند و قدم هایش را بگسترد و چهار رکعت نماز (دو نماز دو رکعتی) بگذارد.
در رکعت اوّل پس از سوره «حمد» «پنجاه مرتبه» سوره «توحید» و در رکعت دوم، پس از سوره «حَمد» «پنجاه مرتبه» سوره «وَ العادِیات» و در رکعت سوّم پس از «حمد» «پنجاه مرتبه» سوره «اِذا زُلزِلَت» و در رکعت چهارم پس از سوره «حمد» «پنجاه مرتبه» سوره «اذا جاءَ نَصرُ اللهِ. . . » (که مراد از این سوره سوره مبارکه «نَصر» است یعنی آخرین سوره ای که نازل شده است)؛ و چون از نماز فارغ شود، این دعا را بخواند:
إِلهِی وَسَیدِی مَنْ تَهَیأَ أَوْ تَعَبَّی أَوْ أَعَدَّ أَوِ اسْتَعَدَّ لِوِفَادَةِ مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَفَوَائِدِهِ وَنَائِلِهِ وَفَوَاضِلِهِ وَجَوائِزِهِ، فَإِلَیک یا إِلهِی کانَتْ تَهْیئَتِی وَتَعْبِئَتِی وَ إِعْدَادِی وَاسْتِعْدَادِی، رَجَاءَ فَوَائِدِک وَ مَعْرُوفِک وَ نَائِلِک وَ جَوَائِزِک، فَلا تُخَیبْنِی مِنْ ذلِک، یا مَنْ لَاتَخِیبُ عَلَیهِ مَسْأَلَةُ السَّائِلِ، وَلَا تَنْقُصُهُ عَطِیةُ نَائِلٍ، فَإنِّی لَمْ آتِک بِعَمَلٍ صَالِحٍ قَدَّمْتُهُ، وَلَا شَفَاعَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ، أَتَقَرَّبُ إِلَیک بِشَفَاعَتِهِ إِلّا مُحَمَّداً وَأَهْلَ بَیتِهِ صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَعَلَیهِمْ؛
أَتَیتُک أَرْجُو عَظِیمَ عَفْوِک الَّذِی عُدْتَ بِهِ عَلَی الْخَطَّائِینَ عِنْدَ عُکوفِهِمْ عَلَی الْمَحَارِمِ، فَلَمْ یمْنَعْک طُولُ عُکوفِهِمْ عَلَی الْمَحَارِمِ أَنْ جُدْتَ عَلَیهِمْ بِالْمَغْفِرَةِ، وَأَنْتَ سَیدِی الْعَوَّادُ بِالنَّعْمَاءِ، وَأَنَا الْعَوَّادُ بِالخَطَاءِ، أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ، أَنْ تَغْفِرَ لِی ذَنْبِی الْعَظِیمَ، فَإِنَّهُ لَایغْفِرُ الْعَظِیمَ إِلّا الْعَظِیمُ، یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ.