عبارات مورد جستجو در ۵۸۳۶ گوهر پیدا شد:
ایرج میرزا : قطعه ها
سازش روس و انگلیس
گویند که انگلیس با روس
عهدی کردست تازه امسال
کاندر پُلتِیک هم در ایران
زین پس نکنند هیچ اهمال
افسوس که کافیانِ این مُلک
بنشسته و فارِغند ازین حال
کز صلحِ میانِ گربه و موش
بر باد رود دُکانِ بَقّال
ایرج میرزا : قطعه ها
تاریخ بنای ادارۀ لشگر شرق
حسین آقا امیر لشکر آن بر دو رضا چاکر
یکی سلطانِ طوس آن یک وزیر جنگِ ملکِ جم
چو بنمود این بنا برپا سرود ایرج به تاریخش
بنای او چو عمر شاه و سردار سپه محکم

(۱۳۴۱ ه.ق)
ایرج میرزا : قطعه ها
انتقاد از قمه زنان
زن قحبه چه میکشی خودت را
دیگر نشود حسین زنده
کشتند و گذشت و رفت و شد خاک
خاکش علف و علف چرنده
من هم گویم یزید بد بود
لعنت به یزید بد کننده
اما دگر این کتل متل چیست
وین دستة خنده آورنده
تخم چه کسی بریده خواهی
با این قمه ه ای نابرنده
آیا تو سکینه یی که گویی
سو ایستمیریم عمیم گَلنده
کو شمر و تو کیستی که گویی
گَل قویما منی شمیر َالَنده
تو زینب خواهر حسینی ؟
ای نره خر سبیل گن ده !
خجلت نکشی میان مردم
از این حرکات مثل جنده ؟
در جنگ دوسال پیش دیدی
شد چند کرور نفس رنده
از این همه کشتگان نگردید
یک مو ز زهار چرخ کنده
در سیزده قرن پیش اگر شد
هفتاد و دو تن زسر فکنده
امروز تو چرا می کنی ریش
ای در خور صدهزار خنده
کی کشته شود دوباره زنده
با نفرین تو بر کشنده
باور نکنی بیا ببندیم
یک شرط به صرفه برنده
صد روز دگر برو چو امروز
بشکاف سرو بکوب دنده
هی بر سر و ریش خود بزن گل
هی بر تن خود بمال سنده
هی با قمه زن به کلة خویش
کاری که تبر کند به کنده
هی بر سر خود بزن دو دستی
چون بال که می زند پرنده
هی گو که حسین کفن ندارد
هی پاره بکن قبای ژنده
گر زنده نشد عنم به ریشت
گر شد عن تو به ریش بنده
ایرج میرزا : قطعه ها
قربان کمال السلطنه
روز قتل ابن ملجم لعنت الله علیه
دوستان بودند مهمان کمال السلطنه
حیف از فرط کسالت طبعم از گفتن بریست
این قدر گویم که قربان کمال السلطنه
ایرج میرزا : قطعه ها
ماده تاریخ وفات میرزا عارف
میرزا عارف که زیر بار فضل
قد تیرش چون کمان آمد دو تای
رنج ها برد از پی تحصیل علم
تا به ملک علم شد کشور گشای
شد پسند حضرت میر نظام
آن جوان و پیر اندر بخت و رای
هم بدو بسپرد پور خویش را
تا شود در علم او راه ره نمای
با عنایات امیر از زر و سیم
آنچه او را بود حاجت شد روای
سال عمرش چونکه از پنجه گذشت
پنجه مرگش یکی بفشرد نای
جسم در خاکدان بنهاد و برد
جان به ظل رحمت یکتا خدای
سال فوتش ایرج قاجار گفت
میرزا عارف بجنت کرده جای

(۱۳۰۷ ه.ق)
ایرج میرزا : مربّع ترکیب
شمارۀ ۲
قوام السلطنه به پیشکار داخلی خود میرزا قاسم خان گوید:

یک دو روزست دگر دست به کاری نزنی
لیره یی میره یی از گوشه کناری نزنی
دشت و فتحی نکُنی دخل و قماری نزنی
نروی مارُخ و دزدیه شکاری نزنی
چه شنیدی که بدینگونه نه هراسان شده یی
مگر آشفته ی اوضاع خراسان شده یی
این وطن مایه ی ننگست پی دخلت باش
هر چه گویند جفنگست پی دخلت باش

شهر ما شهر فرنگست پی دخلت باش
پای این قافله لنگست پی دخلت باش
دست و پا کن که خرید چمدان باید کرد
فکر کالسکۀ راه همدان باید کرد
پیشکار جواب گوید:
دم مزن قافیه تنگست بیا تا برویم
کُلُنِل بر سر جنگست بیا تا برویم

نه دگر جای درنگست بیا تا برویم
قصّه ی توپ و تفنگست بیا تا برویم
هر چه از مردم بیچاره گرفتیم بس است
بیش از این فکر مداخل شدن ما هوس است
قوام السلطنه گوید:
ول مگو، گوش به گفتار تو نادان ندهم
من سلامیّ و سِدِه را ز کف آسان ندهم

من به ژاندارم اگر جان بدهم نان ندهم
اسب و اسباب به ژاندارم خراسان ندهم
زنده باشم من و کالسکۀ من ضبط شود
می زنم تا همه جا گر همه جا خَبط شود
سی و شش اسبِ گرانمایه ز من کُلنِل زد
سی و شش داغِ برافروخته ام بر دل زد

بر جِراحاتِ من از بی نمکی فلفل زد
پاک بر روزنۀ دَخلِ خراسان گِل زد
با چنین حادثه گر من نستیزم چه کنم
خونِ سرتاسر این مُلک نریزم چه کنم
تو مپندار که نه شاه و نه لشکر باقیست
نه دگر روح و رمق در تن کشور باقیست

تا دوسر کرده به سَنگان و به لنگر باقیست
عاقل آسوده بُوَد تا به جهان خر باقیست
می کنم حُکم و همه حکم مرا گوش کنید
وز شعف مصلحت خویش فراموش کنید
من به هر حیله بُوَد مقصد خود صاف کنم
به خوانینِ خراسان دو تلگراف کنم

وعده از جانب شَه رتبه و الطاف کنم
دست خطی دو سه بر قاین و بر خواف کنم
هم دیوان صفت قوۀ خود جمع کنند
ریشِ ژاندارمری و ریشۀ خود قَمع کنند
یک نفر دوست دانا در آن مجلس بوده می گوید:
گوش کن عقلِ من از خِسَّت تو بیشترست
اینقدر جوش مزن جوش زدن بی ثمرست

شُکرللّه که ترا در همه جا سیم و زرست
جان که باقیست ضررهایِ دگر مختصرست
خیز و هر جایِ فرنگستان خواهی که برو
بیش ازین باعثِ خون ریختنِ خلق مشو
آتش فتنه ز هر گوشه برافروخته شد
خَرمن هستیِ مسکین و غنی سوخته شد

هر قدر پول که می خواستی اندوخته شد
پارگی هایِ خراسان تو هم دوخته شد
بیش ازین صرفه ازین مُلک پریشان نَبَری
غیر بد نامیِ آشوب خراسان نبری
مشار الملک که به مجلس وارد و از قضیه مستحضر شده می گوید:
امشب اوقات شریف تو چرا خندان نیست
راستست اینکه ضرر بابِ دلِ انسان نیست

لیک این مایه ضرر را عظمت چندان نیست
وز سلامی و سِده صرف نظر آسان نیست
که به کُشتن بدهی خیلِ مسلمانان را
دشمن خویش کنی قاطبه ایران را
وانگهی کیست که فرمان ترا گوش کند
از برای دلِ تو جامِ بلا نوش کند

کیست آن خَر که مر این نکته فراموش کند
زن و فرزند به راهِ تو سیَه پوش کند
که نجنگیده و ننشانده فرو کینه ی تو
ناگهان سر بِرِسَد دوره ی کابینه ی تو
در من از تقویتِ کارِ تو کوتاهی نیست
لیک از این بیشترم قوّه ی همراهی نیست

شاه را نیز از اعمالِ تو آگاهی نیست
در من آنقدر خیانت که تو می خواهی نیست
لیک تا چند توان مسأله را پنهان کرد؟
شاه را غافل و یک ناحیه را ویران کرد؟
بکن آن کار که کَردَست وثوق الدوله
نه دگر کج شود از بهر وطن نه چَوله

والس می رقصد با مادموازل ژاکوله
در هتل مقعد خود پاک کند با هوله
برده پولی و کنون با دل خوش خرج کند
متّصل قِر دِهَد و فِر زَنَد و فرج کند
حالیه وقت فرنگ است بجنبان تنه را
با خودت نیز ببر مُعتمدالسّلطنه را

نیست در خارج لذّت سفر یکتنه را
از تنِ مالیۀ مُلک بِکَن این کَنِه را
بگذار آتش افروخته خموش شود
ضرَرِ اسب و سِدهِ نیز فراموش شود
زرتشت : جلد اول کتاب اوستا - کهن ترین سرودهای ایرانیان
دفتر سوم یشتها

هرمزد یشت


1
زرتشت از اهوره مزداپرسید:
ای اهوره مزدا! ای سپندترین مینو! ای دادار جهان آستومند! ای اشون در پسین، کارآمدتر است؟
2
چه چیز پیرومندترین و چه چیز چاره بخش ترین چیزهاست؟
چه چیز بهتر بر دشمنی دیوان و مردمان [دروند] چیره شود؟
در سراسر جهان استومند، چه چیز بیشتر در اندیشۀ مردمان کارگر افتد؟
در سراسر جهان استومند، چه چیز بهترنهاد مردمان را پاک کند؟
3
آنگاه اهوره مزدا گفت:
ای سپیتمان زرتشت!
نام من و امشا سپندان در منثره ی ورجاوند، تواناتر از هر چیز، پیروزمندتر از هر چیز، بلند
پایگاه تر از هر چیز و برای روز پسین، کارآمدتر از هر چیز است.

4
این است پیروزمندترین و چاره بخش ترین چیزها. این است آنچه بر دشمنی دیوان ومردمان [دروند]چیره شود. این است آنچه در سراسرهان استوند، بیشتر در اندیشۀ مردمان کارگر افتد. این است آنچه در سراسر جهان استومند، بهتر نهاد مردمان را پاک کند.
5
زرتشت گفت:
ای اهوره مزدای اشون!
مرا از آن نام خویش که بزرگتر و بهتر و زیباتر از هر چیز و به روز پسین، کارآمدتر و پیروزمندتر وچاره بخش تر است وبهتر بر دشمنی دیوان ومردمان [دروند] چیره شود، بیاگاهان...
6
... تا من بر همۀ دیوان و مردمان [دروندن] پیروز شدم؛ تا من بر همۀ جادوان وپریان چیره شوم؛ تا هیچ کس نتواند بر من چیره شود: نه دیوان و نه مردمان [دروند] و نه جاودان و نه پریان.
7
آنگاه اهوره مزدا گفت:
ای زرتشت اشون!
یکم: منم سرچشمۀ دانش و آگاهی.
دوم: منم بخشند] گله و رمه .
سوم: منم توانا.

چهارم : منم بهترین اشه.
پنجم: منم نشان همۀ دهشهای نیک اشه نژاد مزدا آفریده.
ششم : منم خرد.
هفتم : منم خردمند.
هشتم: منم دانایی.
نهم» منم دانا.
8
دهم: منم ورجاوندی.
یازدهم: منم ورجاوند.
دوازدهم: منم اهوره.
سیزدهم: منم زورمندترین
چهاردهم: منم دور از دسترس دشمن.
پانزدهم: منم شکست ناپذیر.
شانزدهم : منم به یا دارندۀ پاداش هرکسی.
هفدهم: منم همه را نگهبان.
هیجدهم : منم همه را پزشک.
نوزدهم: منم آفریدگار.
بیستم: منم نامبردار به مزدا.
9
ای زرتشت!
روزان وشبان مرا با نیاز برازندۀ زور بستای.
اینچنین، من – اهوره مزدا – یاری رسانی و پناه بخشی را به سوی تو آیم.
سروش پارسا، یاری رسانی و پناه بخشی را به سوی تو آید.
آبها وگیاهان و فروشی¬های اشونان [نیز] یاری رسانی و پناه بخشی را به سوی تو آیند.
10
ای زرتشت!
اگر خواستار چیرگی بر دشمنی دیوان ومردمان [دروند] و جادوان و پریان و گوی ها وکرپ های ستمکار و راهزنان و اشموغان دو پا و گرگان چار پا ....
11
.... [اگر خواستار چیرگی بر] سپاه فراخ سنگر، بزرگ درفش، افراشته درفش و گشوده درفش و خونین درفش دشمنی، پس در همۀ روزان و شبان، این نامها را باژ گیرد:
12
پشتیبان نام من است.
آفریننده و نگاهبان نام من است.
شناسنده و سپندترین مینو نام من است.
چاره بخش نام من است.
چاره بخش ترین نام من است.
پیشوا نام من است.
بهترین پیشوا نام من است.
اهوره نام من است.
مزدا نام من است.
اشون نام من است.
اشون ترین نام من است.
فره مند نام من است.
فره مندترین نام من است.
بسیار بینا نام من است.
بسیار بینا تر نام من است.
دور بیننده نام من است.
دور بیننده تر نام من است.
13
نگاهبان نام من است.
پشت و پناه نام من است.
دادار نام من است.
نگاهدارنده نام من است.
شناسنده نام من است.
بهترین شناسانده نام من است.
پرورنده نام من است.
فشو شو منثره نام من است.
جویای شهریاری نیکی نام من است.
بیشتر جویای شهریاری نیکی نام من است.
شهریار داد گر نام من است.
دادگرترین شهریار نام من است.
14
نا فریفتار نام من است.
نا فریفنمی نام من است.
برستیهندگی چیره شونده نام من است.
به یک زخم بر دشمن پیروز شونده نام من است.
همه را شکست دهنده نام من است.
آفریدگار یگانه نام من است.
بخشندۀ بسیار دهشها نام من است.
بخشندۀ بسیار خوشیها نام من است.
بخایشگر نام من است.
15
به خواست خود نیکی کننده نام من است.
به خواست خود پاداش رسان نام من است.
سودمند نام من است.
نیرومند نام من است.
نیرومندترین نام من است.
اشون نام من است.
بزرگ نام من است.
برازندۀ شهریاری نام من است.
به شهریاری برازنده ترین،نام من است.
دانا نام من است.
داناترین،نام من است.
درونگرنده نام من است.
اینچنین است نامهای من.
16
ای زرتشت!
آن که در این جهان استومند، این نامهای مرا باژ گیرد یا روزان وشبان، به بانگ بلند بخواند....

17
.... آن که این نامها را هنگام برخاستن از خواب یا به گاه خفتن، به گاه خفتن یاهنگام برخاستن از خواب، هنگام کشتی بستن یا کشتی گشودن، هنگام رفتن از جایی به جایی یا هنگام رفتن از شهر وکشور به سوی کشوری دیگر، بخواند....
18
.... در این روز و در این شب، کارد بر او کارگر نشود، چکش و تیر و خنجر و گرزی که خشمی با نهادی سرشار از دروغ به سوی او پرتا کند، بر او کارگر نشود و سنگهای فلاخن بدو نرسد.
19
این نامهای بیستگانه، همچون زرۀ پشت سر و زرۀ پیش سینه در برابر گروه [ناپیدای] دروندان و نابکاران «ورن» و «کید»ی تبهکار، به زیان اهریمن نابکار ناپاک بکار رود؛ چنان که گویی هزار مرد، مردی تنها را نگاهبانی کنند.
20
«ای اهوره!
این را از تو می پرسم؛ مرا بدرستی [پاسخ] گوی:
کیست آن پیروزمندی که در پرتو آموزشهای تو، هستان را پناه بخشد؟
ای مزدا!
مرا آشکارا از برگماشتن آن رد درمان بخش زندگی بیاگاهان و[بگذار] که سروش و منش نیک بدو و به هرکس که تو خود او را خواستاری، روی آورند.»
21
درود بر فر کیانی.
درود بر ایران ویج.
درود بر«سوک».
درود بر آب «دایتیا».
درود بر آب «آرد ویسور اناهیتا».
درود بر همۀ آفریدگان اشون.
«یثه اهو و یریو....»
«اشم و هو ....»
22
«اهون ویریه ....» را می¬ستاییم.
اردیبهشت، زیباترین امشا سپند را می¬ستاییم.
توانایی و نیرومندی و زور و پیروزی و فر و نیرو را می¬ستاییم.
اهوره مزدای رایومند فره ند را می¬ستاییم.
ینگهه هاتم ....»
23
«یثه اهو ویریو...»
درود وستایش و نیرو خواستارم اهوره مزدای رایومند فره مند را.
«اشم وهو....»
24
ای زرتشت!
تو همواره دوست را از دشمن بدخواه، نگاهدار باش1
روا مدار که دوست دچار گزند شود!
مگذار که دوست، از آسیب به رنج افتد!
مگذار آن مرد دین آگاهی که مرا و امشا سپندان را نیازی بزرگ یا پیشکشی خرد آورد ، از دارایی خویش بی بهره ماند!
25
ای زرتشت!
این است بهمن آفریدۀ من.
ای زرتشت!
ای است اردیبهشت آفریدۀ من.
ای زرتشت!
این است شهریور آفریدۀ من.
ای زرتشت!
این است سپندار مذ آفریدۀ من.
ای زرتشت!
اینانند خرداد و امرداد، هردوان از آفریدگار من . اینان اشونانی را که به دیگر سرای درآیند، پاداش بخشند.
26
ای زرتشت اشون!
به میانجی خرد ودانش من، [دریاب که] سرانجام زندگی و زندگانی آینده چگونه است.
27
هزار درمان [برساد]1
ده هزار درمان از سپندارمذ [برساد]!
با [یاری] سپندارمذ، دشمنی دیو را از هم بپاشید و[اورا] پریشان کنید؛ گوشهایش را بردرید؛ دستهایش را بربندید؛ رزم افزارش را در هم شکنید و به زنجیرش درکشید، بدان سان که هماره در بند ماند.
28
ای مزدا!
آیا اشون بر دروند پیروز خواهدشد؟
آیا اشون بر دروج چیرگی خواهد یافت؟
آیا اشونان بر دروندان چیره خواهند شد ؟
نیروی شنوای اهوره مزدا را می¬ستاییم که »منثره« را شنید.
نیروی یادگیری اهوره مزدا را می ستاییم که «منثرهـ را از برکرد.
نیروی گفتار اهوره مزدا را می ستاییم که «منثره» را برزبان راند.
کوه «اوشیدم» (اوشیدرن) را روزان و شبان با نیاز بر ازنده زور می ستاییم.
29
زرتشت گفت:
بدین چاره، شما را به زیر زمین برانم.
به میانجی دیدگان سپندارمذ، راهزن برزمین افگنده شود.
30
هزار درمان [برساد]!
ده هزاردرمان [برساد]!
فروشی این اشون مرد را که به «آسموخوانونت» نامبردار است، می ستاییم.
از آن پس، خواستارم که همچون مردی دین پذیرفتار، [فروشی¬های] دیگر اشونان را بستایم.
[فروشی] «گوکرن: ی توانای مزدا آفریده را می ستاییم.
گوکرن توانای مزدا آفریده را می ستاییم.
31
..............................................................................................................................................................................
«اشم و هو....»
32
سپندارمذ اشون کارساز را می ستاییم....
اینک آن بزرگتر از همه – آن اهوره مزدا – را«آهو» و «رت» بر می گزینیم تا اهریمن نابکار را براندازیم؛ تا دیو خشم خونین درفش را برافگنیم؛ تا دیوان مزندری را برانیم؛ تا دیوان و دروندان ورن را براندازیم؛ تا اهوره مزدای رایومند فره مند را والا بشناسیم؛ تا امشا سپندان را والا بشناسیم؛ تا ستارۀ رایومند فره مند، تشتر پرفروغ را والا بشناسیم؛ تا اشون مرد را والا بشناسیم، تا همۀ آفریدگان اشون «سپند مینو» را والا بشناسیم.
33
«اشم و هو....»
«اهمایی رئشچه....»
«اشم وهو...»
هزار درمان [برساد]! ده هزار درمانت [برساد]!
«اشم و هو....»
ای مزدا!
مرا به یاری بشتاب!


هفتن یشت کوچک

1
اهوره مزدای رایومند فره مندرا.
امشا سپندان را.
بهمن را .
آشتی پیروز را که دیدبان دیگر آفریدگان است.
دانشی سرشتی مزدا آفریده را.
دانش آموزشی مزدا آفریده را....
2
اردیبهشت زیباتر را.
نماز نیرومند مزدا آفریدۀ «ایریمن ایشیه» را.
«سوک»ی نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریدۀ اشون را.
شهریور را.
فلز گداخته را.
مهربانی و جوانمردی اندوهگسار درویشان را...

3
سپندارمذ نیک را.
راتای نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریدۀ اشون را.
خرداد رد را.
یا یریه هوشیتی را.
[یزدان] سال، ردان اشونی را.
امرداد رد را.
گلۀ پرواری و کشتزار گندم سود بخش را.
گوکرنی نیرومند مزدا آفریده را....
4
مهر فراخ چراگاه ورام بخشندۀ چراگاه خوب را.
اردیبهشت و آذر اهوره مزدا را.
رد بزرگ، اپام نپات را.
آب مزدا آفریده را....
5
فروشی¬های اشونان و گروه زنان دارندۀ پسران نامور را.
یا یریه هوشیتی را.
ام¬ی نیک آفریدۀ برزمند را.
بهرام اهوره آفریده را.
اوپرتاب پیروز را.
سروش پارسای پاداش بخش پیروز گیتی افزای را.
رشن راست ترین و ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور را خشنود کنیم.
«ریثه اهو ویریو....» که زوت مرا بگوید
«یثه اهو و یریو ....» که پارسا مرد دانا بگوید.
6
اهوره مزدای رایومند فره مند را می¬ستاییم.
امشا سپندان، شهریاران نیک خوب کنش را می¬ستاییم.
بهمن امشا سپند را می¬ستاییم.
آشتی پیروز را که دیدبان دیگر آفریدگان است، می¬ستاییم.
دانش سرشتی مزدا آفریده را می¬ستاییم.
دانش آموزشی مزدا آفریده را می¬ستاییم.
7
اردیبهشت، زیباترین امشا سپند را می¬ستاییم.
نماز نیرومند مزدا آفریدۀ »ایریمن ایشیه» را می¬ستاییم.
سوک ی نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریدۀ اشون را می¬ستاییم.
شهریور امشا سپند را می¬ستاییم.
فلز گداخته را می¬ستاییم.
مهربانی و جوانمردی اندوهگسار درویشان را می¬ستاییم.
8
سپندارمذ نیک را می¬ستاییم.
راتای نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریدۀ اشون را می¬ستاییم.
خرداد امشا سپند را می¬ستاییم.
یایریه هوشیتی را می¬ستاییم.
[ایزدان] اشون سال، ردان اشونی را می¬ستاییم.
امرداد امشا سپند را می¬ستاییم.
گلۀ پرواری و کشتزار گندم سود بخش را می¬ستاییم.
گوکرن ی نیرومند مزدا آفریده را می¬ستاییم.
9
مهر فراخ چراگاه را می¬ستاییم.
رام بخشندۀ چراگاه خوب را می¬ستاییم.
ادریبهشت و آذر اهوره مزدا را می¬ستاییم.
رد بزرگوار، شهریار شیدور، اپام نپات تیز اسب را می¬ستاییم.
آب مزدا آفریدۀ اشون را می¬ستاییم.

10
فروشی¬های پاک نیک توانای اشونان را می¬ستاییم.
گروه زنان دارندۀ پسران نامور را می¬ستاییم.
یایریه هوشیتی را می¬ستاییم.
ام ی نیک آفریدۀ برزمند را می¬ستاییم.
بهرام اهوره آفریده را می¬ستاییم.
اوپرتاب پیروز را می¬ستاییم.
سروش پارسای پیروز گیتی افزای، رد اشونی را می¬ستاییم.
رشن راست ترین را می¬ستاییم.
ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور را می¬ستاییم.
11
ای زرتشت!
او جاودان ودیوان ومردمان [دروند] رانابود کند.
ای زرتشت سپیتمان!
کسی که براستی به خانمان ما بستگی دارد، همان دم که چنین سخنی را برزبان آورد، هر دروغی نابود شود.


12
کسی را که برای بازداشتن دشمن دین مزدا پرستی از [یاوری] آنان – هفت امشا سپندان، شهریاران نیک خوب کنش – بهره مند شود، می ستاییم.
آب اشون مزدا آفریده را که چونان اسبی روان است، می¬ستاییم.
14=13
..............................................................................................................................................................................
15
«یثه اهو ویریو....»
..............................................................................................................................................................................
«اشم و هو.....»
«اهمایی رئشچه ..»

هفتن یشت بزرگ


3
اردیبهشت یشت
خشنودی اردیبهشت، زیباترین امشا سپند، [نماز] ایریمن ایشیه ی نیرومند مزدا آفریده و سوک ی نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریدۀ اشون را.
«یثه اهو و یریو...» که زوت مرا بگوید.
«یثه اهو ویریو...» که پارسا مرد دانا بگوید.
1
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت گفت:
ای سپیمان زرتشت! ای ستاینده و زوت و دادخواه و اندرزگوی و نیایشگر و مهربان و سرود خوان!
هنگامی که من و اردیبهشت، گیهان روشن و درخشان و خانه های خورشیدسان راآفریدیم... بویژه ستایش و نیایش ما امشا سپندان را...
2
زرتشت گفت:
ای اهوره مزدا! ای مژده رسان گفتار راست!
اینک سپیتمان زرتشت- ستاینده وزوت و دادخواه و اندرزگوی ونیایشگر و مهربان و سرود خوان – را بفرمای:
چگونه بود [آن سخن]، هنگامی که تو و اردیبهشت، گیهان روشن و درخشان و خانه های خورشید سان را آفریدید... بویژه ستایش و نیایش شما امشا سپندان را؟
من اردیبهشت را همی خوانم.
هنگامی که من اردیبهشت را بخوانم، آرامگاه نیک دیگر آمشا سپندان نیز – که مزدا آن را با اندیشۀ نیک نگاهداری می کند؛ که مزدا آن را با گفتار نیک نگاهداری می کند؛ که مزدا آن را با کردار نیک نگاهداری می کند – گشوده شود.
آن آرامگاه نیک در گر زمان اهوره است.
4
گرز مان، مردمان اشون راست.
هیچ یک از دروندان، دیدار اهوره مزدا را بدان راهی نیابد.
5
[نماز] ایریمن ایشیه که انگر مینیو» و همۀ جادوان وپریان را بر می¬اندازد، بزرگترین منثره ی ورجاوندن است؛ بهترین منثره¬ی ورجاوند است.
درمیان منثره های ورجاوند استوار است. استوارترین منثره¬ی ورجاوند است.
در میان منثره¬ی ورجاوند پیروز است. پیروزترین منثره¬ی ورجاوند است.
در میان منثره¬ی ورجاوند درمان بخش است. درمان بخش¬ترین منثره¬ی ورجاوند است.
6
کسی [از پزشکان] به یاری «اشه» درمان کند.کسی [از پزشکان]به یاری دانش، درمان کند. کسی [پزشکان] با کارد درمان کند. کسی [از پزشکان] با گیاهان درمان کند. کسی [پزشکان] با منثره درمان کند.
درمان بخش ترین پزشکان کسی است که با منثره ی ورجاوند درمان کند.
آن که [بیماریهای] اندرونۀ اشون مرد را درمان کند، درمان بخش ترین پزشکان است.
7
ای ناخوشیها بگریزید!
ای مرگ بگریز!
ای دویوان بگریزید!
ای پتیارگان بگریزید!
ای اشموغ، کینه ور، از اشه بگریز!
ای مرد ستمکار بگریز!
8
ای اژدها نژادان بگریزید!
ای گرگ نژادان بگریزید!
ای [بدنهادان وگزند رسانان] دو پا بگریزید!
ای «ترومیتی» بگریز!
ای «پیری میتی» بگریز!
ای تب بگریز!
ای دروغزن بگریز!
ای آشوب و ناآرامی بگریز!
ای مرد بد چشم بگریز!
9
ای دروغ گوترین دروغ گویان بگریز!
ای زن روسپی جادو بگریز!
ای زن بد کارۀ «کخوارذ« بگریز!
ای باد اپا ختر بگریز!
ای باد اپادختر نابود شو!
هر آن که از نژاد این اژدهاست، نابود شود!
10
آن که هزار بار هزار تن و ده هزار بار ده هزار تن از این دیوان را بکشد، ناخوشیها را براندازد؛ مرگ را براندازد ؛ دیوان را براندازد، پتیارگان را براندازد؛ اشموغ دشمن اشه رابراندازد؛ مردم ستمکار را براندازد.
11
اژدها نژادان را بر اندازد؛ گرگ نژادان را براندازد؛ [بد نهادان و گزند رسانان] دو پا را براندازد؛ ترومیتی را براندازد؛ پیری میتی را براندازد؛ تب را براندازد؛ دروغزن را براندازد؛ آشوب و نا آرامی را براندازد، بد چشم را برانداز.

12
دروند ترین دروندان را براندازد؛ زن روسپی جادو را براندازد؛ زن بد کارۀ کخوارذ ا براندازد؛ باد اپا ختر را براندازد؛ باد اپا ختر نابود کند. آن را که [از بد نهادان و گزندرسانان ]دو پاست، نابود کند.
13
اگر کسی هزار بار هزار تن و ده هزار بار ده هزارتن از این دیوان را بکشد فریفتارترین دیوان – اهریمن تبهکار- از فراز آسمان سرنگون گردد و فروافتد.
14
اهریمن تبهکار گفت:
وای بر من از[دست] اردیبهشت.
ناخوش ترین ناخوشیها را براندازد.
با ناخوش ترین ناخوشیها بستیزد.
تباه ترین تباهیها را براندازد.
با تباه ترین تباهیها بستیزد.
دیوترین دیوان را براندازد.
با دیوترین دیوان بستیزد.
پتیاره ترین پتیارگان را براندازد.
با پتیاره ترین پتیارگان بستزید.
اشموغ دشمن اشه را براندازد.
با اشموغ دشمن اشه بستیزد.
ستمکارترین مردمان را براندازد.
با ستمکارترین مردمان بستیزد.
15
اژدها نژادترین اژدها نژادان را بر اندازد.
بااژدها نژادترین اژدها نژادان بستیزد.
گرگ نژادترین گرگ نژادان را بر اندازد.
باگرگ نژادترین گرگ نژادان بستیزد.
[بد نهادترین وگزندرسان ترین] دو پایان را براندازد.
با[بد نهادترین وگزندرسان ترین] دو پایان بستیزد.
ترومیتی را براندازد.
با ترومیتی بستیزد.
پیری میتی را براندازد.
پیری میتی بستیزد.
سخت ترین تبها را براندازد.
با سخت ترین تبها بستیزد.
دروغزن ترین دروغزنان را براندازد.
با دروغزن ترین دروغزنان بستیزد.
ستیهنده ترین ستیهندگان را براندازد.
با ستیهنده ترین ستیهندگان بستیزد.
بد چشم ترین بدچشمان را براندازد.
با بد چشم ترین بدچشمان بستیزد.
16
دروندترین دروندان را براندازد.
با دروندترین دروندان بستیزد.
زن روسپی جادو را براندازد.
با روسپی جادو بستیزد.
زن بدکارۀ کخوارذ را براندازد.
با زن بدکارۀ کخوارذ بستیزد.
باد اپا ختر را براندازد.
با باد اپا ختر بستیزد.
17
دروج باید بکاهد!
دروج باید نابود شود!
دروج باید سپری گردد و یکسره نابود شود!
تو [- دروج -] باید درا پاختر ناپدید شوی!
تو نباید جهان استومند اشه را نابود کنی!
18
اردیبهشت، زیباترین امشا سپند را برای فر و فروغش با نماز [ی به بانگ] بلندو با زور می ستاییم.
اردیبهشت، زیباترین و امشا سپند را با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و «منثره» با اندیشه و گتفار و کردار [نیک] و با زور و سخن رسا می¬ستاییم.
«ینگهه هاتم ...»
19
«یثه اهو ویریو...»
درود می¬فرستیم به زیباترین امشا سپندان، اردیبهشت؛ به [نماز] ایریمن ایشیه ی مزدا آفریده و به سوک ی نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریدۀ اشون.
«اشم وهو.....»
«اهمایی رئشچه...»

خرداد یشت

1
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت گفت:
من یاری و درستکاری و رامش و بهروزی خرداد را برای مردمان اشون بیافریدم ....
کسی که در میان امشا سپندان، او را بستاید، بدان ماند که امشا سپندان بهمن و اردیبهشت و شهریور و سپندارمذ و خرداد و امرداد را ستوده باشد.
2
کسی که هزار بار هزار، ده هزار بار ده هزار، صدهزار بار صد هزار در ستیز با دیوان، نامهای امشا سپندان – [بویژه] خرداد – را یاد کند، «نسو» ، «هشی»، «بشی»، «سئنی» و «بوجی» از او دور شود.
3
نخست من به آواز بلند، اشون مرد را می گویم:
اگر کسی بدین سان در میان ایزدان مینوی، به رشن راست ترین و به امشا سپندان روی نیاز آورد، همۀ آنان را – که دارای چنین نامهایی دلیرانه اندن – اشون مرد را از آنسو، هشی، بشی، سئنی، بوجی، سپاه فراخ سنگر و افراشته درفش دشمن، مردم ستمکار دروند، تیغ درخشان، جادو، پری، وتباه روزگاری رهایی بخشند.
4
چگونه راه اشون مرد از راه دروند مرد باز شناخته شود؟
آنگاه اهورمزدا گفت:
اگر کسی«منثره» را از بر بخواهد یا از یاد خویش بگذراند یا باژ گیرد یا به آواز بلندبخواند و شیاری به گرد خویش بکشد، خویشتن را در آسودگی نگاه تواند داشت.
5
هریک [از شما] - تو و دروج – را که آشکار باشید، هر یک [ازشما] را در هرکاری که باشید، هریک از شما را که پنهان [باشید]، هریک [از شما] را – تو و دروج را – من از خانمانهای ایرانی بیرون رانم.
تو و دروج را من به بند درکشم.
تو و دروج را من براندازم.
تو و دروج را من به زیر پا افگنم.
6
سه شیار بکشد؛ [سه] . من اشون مرد را می¬گویم.
شش شیار بکشید؛ شش. من اشون مرد را می¬گویم.
نه شیار بکشید؛ نه. من اشون مرد را می¬گویم.
7
نامهای امشا سپندان، «دروج»های به «نسو» پیوسته و تخمه و نژاد «کرپ»ها را نابود کند.
زوت – زرتشت- به خواست و کام خویش – چنان که همیشه خواست و کام اوست – آنان را به دوزخ هولناک [براند].
8
هنگامی که آفتاب هنوز فرو ننشسته است و پس از فرونشستن آفتاب ، او با رزم افزاری کشنده؛ به خشنودی ایزدان مینوی و شناخت درست آنان ، «نسو» را فروکوبد و به سوی اپاختر [براند] و آن تباهکار را به کام نیستی درافکند.
9
ای زرتشت!
تو نباید این «منثره» را بیاموزی جز به پدر یا پسر یا برادر تنی یا آتربان وابسته به پایگاههای سه گانه: کسی که به نیکی نامبردار، نیک دین، پرهیزگار و اشون است؛ کسی که دلیرانه در همه جا به گسترش دین کوشد.
10
او را – امشا سپند خرداد را – برای فر و فروغش با نماز [به بانگ] بلند و با زور می¬ستاییم.
ما امشا سپندن خرداد را با هوم آمیخته با شیر، با برسم، با زبان خرد، و «منثره» با اندیشه و گفتار و کردار [نیک]، با زور و با سخن رسا می¬ستاییم.
«ینگهه هاتم ...»
11
«یثه اهو ویریو...»
درود می¬فرستم به خرداد راد، به یایریه هوشیتی، به فرشتگان سال و به ردان اشه.
«اشم و هو...»
«اهمایی رئشچه....»


آبان یشت

خشنودی آب بی آلایش اشون «اردوی» و همۀ گیاهان مزدا آفریده را.
[راسپی:]
«یثه اهو ویریو....: که زوت مرا بگوید.
[زوت:]
«اثارتوش اشات چیت هچا...» که پارسا مرد دانا بگوید.
*
کردۀ یکم
1
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت گفت:
ای سپیتمان زرتشت!
«اردو یسور اناهیتا» را – که در همه جا [دامان] گسترده، درمان بخش، دیوسیتز و اهورایی کیش اتس – به خواست من بستای!
اوست که درجهان استومند، برازندۀ ستایش و سزاوار نیایش است.
اوست اشونی که جان افزاید وگله و رمه و دارایی و کشور را افزونی بخشد.
[اوست] اشونی که فزایندۀ گیتی است.
2
اوست که تخمۀ همۀ مردان را پاک کند و زهدان همۀ زنان را برای زایش، [از آلایش] بیالاید.
وست که زایمان همۀ زنان را آسانی بخشد و زنان باردار را به هنگامی که بایسته است، شیر [در پستان] آورد.
3
اوست برومندی که درهمه جا بلند آوازه است.
اوست که در بسیار فره مندی، همچند همۀ آبهای روی زمین است.
اوست زورمندی که از کوه «هکر» به دریای «فراخ کرت» ریزد.
4
بدان هنگام که اردویسور اناهیتا – آن دارندۀ هزار دریاچه و هزار رود، هر یک به درازای چهل روز راه مردی چابک سوار – به سوی دریای فراخ کرت روان شود، سراسر کرانه های آن دریا به جوش در افتد و میانۀ آن بر آید.
5
از این آبی که از آن من است، به هریک از هفت کشور، رودی روان شود؛ [رودی] از آبی که از آن من است و در زمستان و تابستان یکسان روان است.
او برای من، آب را و تخمۀ مردان را و زهدان و شیر زنان را پاک کند.

6
من – اهوره مزدا – او را به نیروی خویش، هستی بخشیدم تا خانه و روستا و شهر وکشور را بپرورم و پشتیبان و پناه بخش و نگاهبان باشم.
7
ای زرتشت!
اردویسور اناهیتا از سوی آفریدگار مزدا بر می خیزد. بازوان زیبا و سپیدش – که به زیورهای با شکوه دیدنی آراسته است – به ستبری کتف اسبی است.
آن نازنین بسیار نیرومند روان می شود در نهاد خویش چنین می اندیشد.
8
-کدامین کس مرا نیایش کند؟
- کیست که مرا زور آمیخته با هوم؛ آمیخته به شیر به آیین ساخته و پالوده نیاز کند؟
چنین پیمان شناس نیک دلی را خوشی پسندم و خواستارم [که او] خرم و شادمان [ماند]!
9
او را – آن اردویسور اناهیتای اشون را – برای فر و فروغش با نماز [ی به بانگ] بلند، با نماز نیک گزارده و با زور می¬ستایم.
ای اردویسور اناهیتا!
بشود که تو از پی دادخواهی، [ ما را[ به فریاد رسی!
اینچنین تو بهتر ستوده خواهی شد با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و «منثره» با اندیشه وگفتار و کردا [نیک]، با زور و با سخن رسا.
«ینگهه هاتم ....»

کردۀ دوم
10
..............................................................................................................................................................................
11
اوست که برگردونه نشسته، لگام بردست ، گردونه می راند و روان جویای ناموری اش، اینچنین در نهاد خویش اندیشه کنان است:
-کدامین کس مرا نیایش کند؟
-کیست که مرا زور آمیخته به هوم، آمیخته به شیر به آیین ساخته و پالوده نیاز کند؟
چنین پیمان شناس نیک دلی را خوشی پسندم و خواستارم [که او] خرم و شادمان [ماند]!
..............................................................................................................................................................................
کردۀ سوم
12
..............................................................................................................................................................................
13
اوست که با چهار اسب بزرگ سپید- یک رنگ و یک نژاد – بر دشمنی همۀ دشمنان – دیوان و مردمان [درونند] و جادوان و پریان وـ«کوی» ها و«کرپ» های ستمکار – چیره شود.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ چهارم
14
..............................................................................................................................................................................
15
اوست آن زورمند درخشان بلند بالای برزمند که روزان و شبان – در بزرگی همچنند همۀ آبهای روی زمین – به نیرومندی روان شود.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ پنجم
16
..............................................................................................................................................................................
17
او را بستود آفریدگار- اهوره مزدا – در ایران ویج در کرانۀ [رود] «دایتیا»ی نیک با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و«منثره» با اندیشه و گفتار وکردار [نیک]، با زور و با سخن رسا...

18
و از وی خواستار شد:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من پسر «پور شسپ» - زرتشت اشون – را بر آن دارم که هماره دینی بیندیشد، دینی سخن گوید و دینی رفتار کند.
19
اردویسور اناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – او را کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ ششم
20
...............................................................................................................................
21
هوشنگ پیشدادی در پای [کوه] البرز، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آورد...
22
و از وی خواستار شد:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من بزرگترین شهریار همۀ کشورها شوم؛ که بر همۀ دیوان و مردمان [درونند] و جادوان و پریان و «کوی»ها و«کرپ»های ستمکار چیرگی یابم؛ که دو سوم از دیوان مزندری و دروندان ورن را بر زمین افگنم.
23
اردویسور اناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – او را کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ هفتم
24
..............................................................................................................................................................................
25
جمشید خوب رمه در پای کوه هکر، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، او را پیشکش آورد ....
26
و از وی خواستار شد:
ای اردویسور آناهیتا! ای نیک! ای تواناترین !
مرا این کامیابی ارزانی دار که من بزرگترین شهریار همۀ کشورها شوم؛ که بر همۀ دیوان و مردمان [دروندن] و جادوان وپریان و « کوی»ها و «کرپ»های ستمکار چیرگی یابم؛ که من دیوان را از دارایی و سود – هر دو –واز فراوانی و رمه – هر دو – واز خشنودی و سرافرازی – هر دو – بی بهره کنم.
27
اردویسوراناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – او را کامیابی بخشد.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ هشتم
28
..............................................................................................................................................................................
29
«اژی دهاک» سه پوزه در سرزمین »بوری» و صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آورد ....
30
و از وی خواستا ر شد:
ای اردویسو اناهیتا! ای نیک ! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دارد که من هفت کشور را از مردمان تهی کنم.
31
اردویسور اناهیتا او را کامیابی نبخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ نهم
32
..............................................................................................................................................................................
33
فریدون پسر آتبین از خاندان توانا، در سرزمین چهارگوشۀ ورن ، صد اسب و هزار گاو وده هزار گوسفند ، او را پیشکش آورد....
34
واز وی خواستار شد:
ای اردویسور آناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر «اژی دهاک» - [اژی دهاک] سه پوزۀ سه کلۀ شش چشم ، آن دارندۀ هزار [گونه] چالاکی، آن دیو بسیار زورمند، دروج ، آن دروند آسیب رسان جهان و آن زورمندترین دروجی که اهریمن برای تباه کردن جهان اشه، به پتیارگی در جهان استومند بیافرید- پیروز شوم و هر دو همسرش «سنگهوک» و «ارنوک» را – که برازنده نگاهداری خاندان و شایستۀ زایش و افزایش دودمانند – از وی بربایم.
35
اردویسور اناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – اوراکامیابی بخشد.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ دهم
36
..............................................................................................................................................................................
37
گرشاسپ نریمان، درکرانۀ دریاچۀ «پیشینگه» ؛ صد اسب و هزار گاو ده هزار گوسفند، او را پیکش آورد....
38
و از وی خواستار شد:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر «گندرو»ی زرین پاشنه، در کرانۀ دریای چر خیزاب فراخ کرت پیروز شوم؛ که من بر این زمین پهناور گی سان دور کرانه، تاخت کنان به خانۀ استوار دروند برسم.
39
ای اردویسور اناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش اورنده را کامروا کند – او را کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................

کردۀ یازدهم
40
..............................................................................................................................................................................
41
افراسیاب تورانی تباهکار، در «هنگ» زیر زمینی خویش، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آورد....
42
و از وی خواستار شد:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من به آن فرشناور در دریای پر خیزاب فراخ کرت – [فری] که هم اکنون و از این پس، از ان تیره های ایراین وررتشت اشون است – دست یابم.
43
اردویسور اناهیتا اورا کامیابی نبخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ دوازدهم
44
..............................................................................................................................................................................

45
کاووس توانا د رپای کوه «ارزیفیه»، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آورد...
46
و از وی خواستار شد:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من بزرگترین شهریار همۀ کشورهای شوم؛ که بر همۀ دیوان ومردمان [دروند[ وجادوان و پریان و «کوی»ها و «کرپ»های ستمکار چیرگیی یابم.
47
اردویسور اناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش ـ آورنده را کامروا کند- اورا کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ سیزدهم
48
..............................................................................................................................................................................
49
[کیـ]ـخسرو پهلوان سرزمینهای ایرانی و استوار دارندۀ کشور، در کرانۀ دریاچۀ ژرف و پهناور «چیچست» ، صد اسب و هزار گاو ده هزار گوسفند ، اورا پیشکش آورد....
50
اردویسور اناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند- اورا کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ چهادهم
52
..............................................................................................................................................................................
53
توس پهلوان جنگاور، بر پشت اسب او را بستود و خواهان نیرومندی اسبان خود وتندرستی خویش شد تا بتواند دشمنان را از دور بنگرد وهماوردان کینه ور را به یک زخم، از پای در افگند.
54
[توس] از وی خواستار شد:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دارد که من بر پسران دلیر خاندان «ویسه» در گذرگاه «خشتروسوک» بر فراز «کنگ» بلند واشون، پیروز شوم؛ که من سرزمینهای تورانی را براندازم: پنجاهها صدها، صدها هزارها، هزارها دهزارها، ده هزارها صدهزارها.
55
اردویسور آناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده وبه آیین پیشکش آورنده را کامروا کند- او را کامیابی نبخشید.
..............................................................................................................................................................................

کردۀ پانزدهم
56
..............................................................................................................................................................................
57
پسران دلیر خاندان «روسیه» در گذرگاه «خششروسوک» بر فراز« کنگ» بلند واشون، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آوردند....
و از وی خواستار شدند:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
ما را این کامیابی ارزانی دار که ما بر توس، پهلوان چنگاور پیروز شویم، که ما سرزمینهای ایرانی را براندازیم: پنجاهها صدها، صدها هزارها، هزارها ده هزارها، ده هزارها صدهزارها.
59
اردویسو اناهیتا آنان را کامیابی نبخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ شانزدهم
60
..............................................................................................................................................................................
61
«پا اورو» کشتیران کاردان – هنگامی که فریدون، پهلوان پیروزمند، او را همچون کرکسی در هوا به پرواز واداشت – اردویسور اناهیتا راستود....

62
....او سه شبانروز پیاپی به سوی خانۀ خویش در پرواز بود ونمی توانست در آن فرود آید.
چون سومین شب پرواز او به سپیده دمان رسید، هنگام بامداد روشن و توانا، به سوی اردویسور اناهیتا بانگ برداشت:
63
ای اردویسور اناهیتا!
زود به یاری ن بشتاب!
اینک مرا پناه بخش که اگر به زمین آهوره آفریده و به خانه خویش رسم؛ هر آینه ترا در کرانۀ «رنگها» هزار زور به آیین ساخته وپالوده، امیخته به هوم و امیخته به شیر، نیاز دارم.
64
آنگاه اردویسور اناهیتا به پیکر دوشیزه ای زیبا، برومند، برزمند، کمر بر میان بسته، راست بالا، آزاده، نژاد، بزرگوار، موزه هایی درخشان تا مچ چا پوشیده و به استواری با بندهای زرین بسته، روانه شد.
65
بازوانش را به چالاکی بگرفت ودیری نپائید که به یک تاخت، اورا تندرست و بی هیچ ناخوشی و گزندی – همان گونه که از آن پیشتر بود – به زمین اهوره آفریده فرود آورد و به خانمانش رساند.
66
اردویسور اناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده راکامروا کند – او را کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ هفدهم
67
..............................................................................................................................................................................
68
جاماسپ هنگامی که از دور سپاه دروندان دیو پرست را دید که با آرایش رزم به پیش می¬آید، صد اسب و هزار گاو ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آورد...
69
و از وی خواستار شد:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من همچند همۀ دیگر ایرانیان از پیروزی بزرگ بهره مند شوم.
70
اردیسو آناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آن پیشکش آورنده را کامروا کند – او را کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ هیجدهم
71
..............................................................................................................................................................................
72
«اشوزدنگهه» پسر «پوروذاخشتی» و «اشوزدنگهه» پسر «سایوژدری» نزد ایزد بزرگ و شهریار شیدور اپام نپات تیزاسب ، اردویسور اناهیتا را صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفنند، پیشکش آوردند....
73
و از وی خواستار شدند:
ای اردویسور آناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
ما را این کامیابی ارزانی دار که ما درکازار جهان بر تورانیان «دانو» و بر «کر» و «ور» از خاندان «اس بن» و بر «دوراکئت» چیره شدیم.
74
اردویسو آناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – آنان را کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ نوردهم
75
..............................................................................................................................................................................


76
«ویستورو» از خاندان نورر، برکران آب «ویتنگوهیتی» اینچنین گفتار راست برزبان ، اورا پیشکش آورد:
77
ای اردویسورآناهیتا!
این سخن به [آیین] اشه و بدرستیی گفته می شود که من به شمارۀ موهای سرم دیو پرستان را برخاک افگنده ام. پس تو – ای اردویسور اناهیتا! – مرا گذرگاهی خشکاز یک کرانه به دیگر کرانۀ «ویتنگوهیتی» پدید آورد.
78
آنگاه اردویسور اناهیتا به پیکر دوشیزه ای زیبا، برومند، برزمند، کمر بر میان بسته ، راست بالا، آزاده، نژاده، بزرگوار، موزه هایی زرین در پا و به زیورهای بسیار آراسته . روانه شد.
یک رشته از آب را ازرفتن بازداشت و دیگر رشته¬ها را بدان سان که بود، به رفتن رها کرد و گذرگاهی خشک از یک کرانه به دیگر کرانۀ «ویتنگوهیتی»ی نیک پدید آورد.
79
اردویسور اناهیتا- که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورده را کامروا کند – او را کامیابی نبخشید.
..............................................................................................................................................................................

کردۀ بیستم
80
..............................................................................................................................................................................
81
«یوایشت» از خاندان «فریان» در آبخوست خیزاب شکن «رنگها» صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آورد...
82
و از وی خواستار شد:
ای اردویسوز آناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر«اختیه»ی نیرنگ باز خیره سر چیره شوم؛ که من به پرسشهای او- نود و نه پرسش دشواری که «اختیه»ی نیرنگ باز خیره سر، به دشمنی از من می¬کند -–پاسخ توانم گفت.
83
اردویسور اناهیتا- که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – او را کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ بیست و یکم
84
..............................................................................................................................................................................
85
اهوره مزدای نیک کنش فرمان داد:
ای اردویسور اناهیتا!
از فرار ستارگان به سوی زمین اهوره آفریده بشتاب!
به پایین روانه شو و دیگر باره بدین جا باز آی!
فرمانروایان دلیر و بزرگان و بزرگ زادگان کشور باید ترا نیایش کنند.
86
ارتشتاران – آن دلیران – برای دست یابی براسبان تکاور و برتری جویی در «فر» بای از تو یاری خواهند.
آتربانان پارسا – آن پرورشگران روان – برای دست یابی بر دانش و ورجاوندی و پیروزی و برترتی اهوره آفریده، باید از تو یاوری خواهند.
87
از تو با دوشیزیگان کوشا و شایسته شوهر، سرور وخانه خدایی دلیر خواهند.
از توباید زنان جوان – به هنگام زایمان – زایشی خوب خواهند.
تویی – تو ای اردویسور اناهیتا! – که این همه را بجای توانی آورد.
88
ای زرتشت:

اردویسور اناهیتا از فراز ستارگان، به سوی زمین اهوره آفریده فرود آمد و اینچنین گفت:
89
ای سپیتمان اشون!
براستی اهوره مزدا ترا به ردی جهان آستومند برگزید و مرا به نگاهبانی همۀ آفرینش اشه برگماشت.
از فروغ و فرمن است که ستوران خرد و بزرگ و مردمان بر این زمین در گردش¬اند.
براستی من همۀ مزدا آفریدگان نیک و اشون را نگاهداری می¬کنم، چنان که آغلی چارپایان را در خود نگاه می دارد.
90
زرتشت از اردویسور آناهیتا پرسید:
ای اردویسور اناهیتا!
ای آن که مزدا ترا راهی از فراز خورشید – و نه راهی از فرود آن – آماده کرده تا مارها، «ارثن»ها، «ووژک» هاو «ورنوویش»ها ترا گزندی نرسانند، با کدامین ستایش ترا بستایم؟
با کدامین ستایش، آیین ترا برگذرم؟
99
آنگاه اردویسور آناهیتا گفت:
ای سپیتمان اشون
براستی مرا با این ستایش بستای. با این ستایش، آیین مرا برگذار:
از هنگام برآمدن خورشید تا به گاه فرورفتن خورشید، از این زور من تو توانی نوشید و آتر بانان دین آگاه و خردمندان آزموده وتن منثره.
92
از این زور من «هرث»، تبدار، نارساتن »سچی«، »کسویش»، زن ، [نا] پارسایی که «گاهان» نمی سراید وپیس جدا کرده تن نباید بنوشد.
93
من بدان آیین زوری که کور و کر و کوتاه بالا و نا بخرد و «ار» وغشی و دیگر داغ خوردگان اهریمن برگذارند، پای نمی گذارم.
از این زور من، گوژ سینه، گوژپشن، کوتاه تن و تباه دندان نباید بنوشد .
94
زرتشت از اردویسور آناهیتا پرسید:
ای اردویسور اناهیتا!
آن زورها ترا چه خواهد شد اگر دیو پرستان و دروندان، آنها را پس از فرو رفتن خورشید، برای تو نیاز کنند؟

95
آنگاه اردویسور اناهیتا گفت:
ای سپیتمان زرتشت اشون!
آیین زوری که من بدان پای نگذارم؛ شایستۀ ستایش دیوان است.
در چنین آیینی به جای من، هزار وششصد تن از هراس انگیزان و یاوه سرایان و هرزه درایان و فرومایگان پای نهند.
96
من کوه زرین در همه جا ستودۀ هکر را می ستایم که اردویسور اناهیتا از آن، از بلندای هزار بالای آدمی برای من فرود آید.
اوست که در بسیار فره مندی، همچند همۀ آبهای روی زمین است وبه نیرومندی روان شود.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ بیست و دوم
97
..............................................................................................................................................................................
98
اوست که مزدا پرستان، برسم به دست به گرداگرد وی در آیندی.
او را «هوو» ها ستودند.
او را «نوذریان» ستودند.
«هوو» ها از او دارایی خواستند و نوذریان، اسبان تکار.
دیری نپایید که «هوو» ها به دارایی فراوان توانگر شدند. دیری نپایید که نوذریان کامروا شدند و گشتاسپ در این سرزمینها بر اسبان تیزتک دست یافت.
99
ادویسور اناهیتا- که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – آنان را کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ بیست و سوم
100
..............................................................................................................................................................................
101
اوست دارندۀ هزار دریاچه و هزار رود، هر یک به ازای چهل روز راه مرد چابک سوار.
در کرانۀ هر یک از این دریاچه ها، خانه ای خوش ساخت با یکصد پنجرۀ درخشان و یک هزار ستون خوش تراش برپاست: خانه ای کلان پیکر که بر هزار پایه جای دارد.
102
در هریک از این خانه ها، بستری زیبا با بالشهایی خوشبو بر تختی گسترده است.
ای زرتشت!
در چنین جای، اردویسور اناهیتا از بلندای هزار بالای آدمی فرو می ریزدی.
اوست که در بزرگی، همچند همۀ آبهای روی زمین است وبه نیرومندی روان شود.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ بیست و چهارم
103
..............................................................................................................................................................................
104
او را بستود زرتشت اشون، در ایران ویج برکرانۀ [رود] «دایتیا» ی نیک با قوه آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و «منثره» با اندیشه وگفتار و کردار [نیک]، با زور و با سخن رسا...
105
و از وی خواستار شد:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک ! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من «کی گشتاسپ» دلیر پسر «لهراسپ» را بر آن دارم که هماره دینی بیندیشد، دینی سخن گوید و دینی رفتار کند.
106
اردویسور اناهیتا- که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – او را کمیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................

کردۀ بیست و پنجم
107
..............................................................................................................................................................................
108
کی گشتاسپ گرانمایه بر کرانۀ آب «فرزادانو» صد اسب و هزار گاو ده هزار گوسفند ، اورا پیشکش آورد...
109
و از وی خواستار شد:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من در کارزار جهان، بر «تثریاونت» دژدین و«پشن»ی دیو پرست و«ارجاسپ» دروند پیروز شدم.
110
اردویسوراناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – او را کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ بیست و ششم
111
..............................................................................................................................................................................
112
«زریر» رزم کنان بر پشت اسب بر کرانۀ آب «دایتیا»، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آورد....
113
و از وی خواستار شد:
ای اردویسو آناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من در کارزار جهان، بر «هوم یک»ی دیوپرست گشوده چنگال- که در هشت خانه بسر می برد- و بر آرجاسپ دروند پیروز شوم.
114
اردویسوراناهیتا – که همیشه خواستار زور نیاز کننده وبه آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – او را کامیابی بخشید.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ بیست و هفتم
115
..............................................................................................................................................................................
116
«وندرمینیش»- برادر آرجاسپ – نزدیک دریای فراخ کرت، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آورد....

117
و از وی خواستار شد:
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر کی گشتاسپ دلیر و بر زریر- سوار جنگاور- پیروز شدم؛ که من سرزمینهای ایرانی را براندازم: پنجاهها صدها، صدها هزارها، هزارها ده هزارها، ده هزارها صد هزارها.
118
اردویسور اناهیتا اوار کامیابی نبخشیدی.
..............................................................................................................................................................................
کردۀ بیست هشتم
119
..............................................................................................................................................................................
120
اهوره مزدا اورا چهار اسب از باد وباران و ابر و تگرگ پدید آورد.
ای زرتشت سپیتمان!
همیشه برای من از این چهار اسب، باران وبرف و ژاله وتگرگ فرو می بارد به کسی که هزار ونهصد تیر بخشیده شده است.
..............................................................................................................................................................................
..............................................................................................................................................................................
کردۀ بیست و نهم
122
..............................................................................................................................................................................
123
اردویسور اناهیتای نیک پنام زرین در برکرده، در آرزوی شنیدن سرود «زوت» در آنجا ایستاده ، اینچنین در نهاد خویش اندیشه کنان است:
124
-کدامین کس مرا نیایش کند؟
-کیست که مرا زور آمیخته به هوم، آمیخته به شیر و به آیین ساخته و پالوده نیاز کند؟
چنین پیمان شناس نیک دلی را خوشی پسندم و خواستارم [که او] خزم و شادمان [ماند]!
..............................................................................................................................................................................

کردۀ سی ام
125
..............................................................................................................................................................................
126
اردویسور اناهیتا هماره به پیکر دوشیزه ای جوان، زیبا ، برومند، برزمند، کمر بر میان بسته، راست باال، آزاده، نژاده و بزرگوار که جامۀ زرین گرانبهای پرچینی در بر دارد، پدیدار می شود.
127
براستی اردویسور اناهیتای بزرگوار، همان گونه که شیوه اوست، برسم بر دست گرفته، گوشواره های زرین چهار گوشه ای ازگوشها آویخته وگردن بندی بر گردن نازنین خویش بسته، نمایان می شود.
او کمر بر میان بسته است تا پستانهایش زیباتر بنماید و دلنشین تر شود.
128
برفراز سر اردویسور اناهیتا تاجی آراسته با یکصد ستاره جای دارد، تاج زرین هشت گوشه ای که بسان چرخی ساخته شده و با نوارها زیور یافته؛ تاج زیبای خوش ساختی که چنبری از آن پیش آمده است.
129
اردویسور اناهیتا جامه ای از پوست ببر پوشیده است؛ از پوست سیصد ماده ببر که هر یک چهار بچه زاید؛ از آن روی که ببر ماده، زیباترین جانوری است که مویی انبوه دارد.
ببر جانوری آبزی است که اگر پوستش بهنگام آماده شود، همچون سیم و زر بسیار درخشان به چشم آید.
130
ای اردویسور اناهینا! ای نیک! ای تواناترین!
اینک خواستار این کامیابی ام که بسیار ارجمند باشم و به شهریاری بزرگی برسم که در آن خوراک بسیار آماده شود و بهره و بخش هرکس بسیار باشد؛ که در آن اسبان شیهه برکشند و گردونه ها بخروشند و آوای تازیانه ها در هوا بپیچد؛ که در آن خوراک و توشه فراوان انباشته باشد؛ که در ان خوشبوهها فراوان باشد؛ که انبارهایش از هر آنچه مردمان آرزو کنند و زندگی خوش را بکار آید؛ پر باشد.
131
ای اردویسور اناهیتا! ای نیک! ای تواناترین!
اینک خواستار دو چالاکم: چالاکی دو پا و چالاکی چهار پا .
چالاک دو پا برای آن که در جنگ چست باشد و در رزم گردونه را بخوبی براند.و
چالاک چهار پا برای آن که هر دو سوی سنگر فراخ سپاه دشمن را برهم زند؛ از چپ به راست واز راست به چپ.

132
ای اردویسور اناهیتا!
از پی این ستایش، از پی این نیایش، از پی آنچه ترا نیاز آورند، از فراز ستارگان به سوی زمین اهوره آفریده، به سوی زور نیاز کننده، به سوی پیشکش سرشار بشتاب.
به یاری خواستاری بشتاب که ترا فراخواند تا تورهایی اش بخشی.
به یاری کسی بشتاب که ترا زور آوردو به آیین پیشکش تا همۀ دلاوران همچون کی گشتاسپ به خانمان باز گردند.
..............................................................................................................................................................................
133
«یثه اهو ویریو...»
به آبهای نیک مزدا آفریده و به آردویسور اناهیتای اشون درود می فرستم.
«اشم وهو....»
«اهمایی رئشچه....»


خورشید یشت


خشنودی خورشید جاودانۀ رایومند تیز اسب را.
«یثه اهو ویریو....» که زوت مرا بگوید.
«اثارتوش اشات چیت هچا....» که پارسا مرد دانا بگوید.
*
1
خورشید جاودانۀ رایومند تیز اسب را می ستایم.
هنگامی که خورشید فروغ بیفشاند و تابان شود، هنگامی که خورشید بدرخشد، صد[ها] وهزار [ها] ایزد مینوی برخیزند واین فر را فراهم آورند و فرو فرستند.
آنان این فر را بر زمین اهوره آفرید پخش کنند، افزایش چهان اشه را، افزایش هستی اشه را.
2
هنگامی که خورشید برآید ، زمین اهوره آفریده پاک شود؛ آب روان پاک شود؛ آب چشمه ساران پاک شود؛ آب دریا پاک شود؛ آب ایستاده پاک شود؛ آفرینش اشه – که از آن سپند مینوست – پاک شود.

3
اگر خورشید برنیاید، دیوان آنچه را که درهفت کشور است نابود کند و ایزدان مینوی در این جهان استومند جایی نیابند و آرامگاهی نجویند.
کسی که خورشید جاودانۀ رایومند تیز اسب رابستاید، پایداری در برابر تاریکی را ، پایداری در برابر تیرگی دیو آفریده را، پایداری در برابر دزدان و راهزنان را، پایداری در برابر جاودان و پریان را و پایداری در برابر «مرشون» را، چنین کسی اهوره مزدا را می ستاید، امشا سپندان را می ستاید، روان خویش را می ستاید و همۀ ایزدان مینوی و جهانی را خشنود می کند.
[آری همان کسی] که خورشید جاودانۀ رایومند تیز اسب را می ستاید....
5
مهر فراخ چراگاه، [آن] هزار گوش ده هزار چشم را می ستایم.
گرز مهر فراخ چراگاه را که بخوبی بر سر دیوان کوفته شود، می ستایم.
دوستی را می¬ستایم: بهترین دوستی را که در میان خورشید و ماه برپاست.
6
خورشید جاودانۀ رایومند تیز اسب را می ستایم با هوم آمیخته به شیر، بابرسم، با زبان خرد و «منثره»، با اندیشه و گفتار و کردار [نیک]، با زور و با سخن رسا.
«ینگهه هاتم....»
7
«یثه اهو ویریو....»
خورشید جاودانۀ رایومند تیز اسب را درود می فرستم.
«اشم و هو....»
«اهمایی رئشچه....»


ماه یشت

خشنودی ماه در بردارندۀ تخمۀ گاو را و گاو یگانه آفریده را و چار پایان گوناگون را.
«یثه اهو ویریو....» که زوت مرا بگوید.
«اثارتوش اشات چیت هچا....» که پارسا مرد دانا بگوید.
*
1
درود بر اهوره مزدا.
درود بر ماه در بردارندۀ تخمه گاو.
درود بر ماه ، هنگامی که می نگریمش.
درود بر ماه، هنگامی که می نگردمان.
2
ماه در چه هنگام در افزایش است؟
ماه در چه هنگام رو به کاهش است؟
-در پانزده روز ماه می افزاید. در پانزده روز ماه می کاهد. در ازای زمان افزایش آن، برابر در ازای زمان کاهش آن است.
-«از کیست که ماه می فزاید و دیگر باره می کاهد؟»
3
ماه در بر دارندۀ تخمۀ گاو، آن اشون و رد اشه را می¬ستاییم.
اینک ماه را دریافتم.
فروغ ماه را نگریستم.
فروغ ماه را دریافتم.
امشا سپندان بر می خیزند. آن فر را فراهم می آورنند و بر زمین اهوره آفریده پخش می¬کنند.
4
هنگامی که فروغ ماه بتابد، همیشه در بهاران گیاه سبزاز زمین می¬روید.
اندرماه، پرماه، ویشپتث.
«اندرماه» اشون؛ آن اشون ورد اشه را می¬ستاییم.
«پرماه» اشون، آن اشون و رد اشه را می¬ستاییم.
«ویشپتث» ی اشون، آن اشون ورد اشه را می¬ستاییم.
5
ماه در بردارندل تخمۀ گاو؛ آن بخشنده رایومند آبرومند، آن تابندۀ ارجمند بختیار توانگر چالاک، آن سودمند گیاه رویانندل آباد کننده، آن بغ درمان بخش را می¬ستایم.
6
ماه در بردارندۀ تخمۀ گاو را برای فر و فروغش بانماز [ی به بانگ] بلند وبا زور می¬ستایم.
ماه اشون در بردارنده تخمۀ گاو، آن اشون و رد اشه را با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و «منثره»، با اندیشه وگفتار و کردار [نیک]، با زور و با سخن رسا می¬ستاییم.
«ینگهه هاتم ....»
7
«یثه اهو ویریو....»
درود می¬فرستم به ماه در بردارنده تخمه گاو، به گاویگانه آفریده و به چارپایان گوناگون.
«اشم و هو.....»
«اهمایی رئشچه....»


تیریشت


خشنودی «تشتر»، ستارل رایومند فره مندو «ستویس» آب رسان توانای مزدا آفریده را.
«یثه اهو ویریوی....» که زوت مرا بگوید.
«اثارتوش اشات چیت هچا....» که پارسا مرد دانا بگوید.
*
کرده یکم
1
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت گفت:
تو جهانیان را «اهو» و «رتو» باش.
ماه و «میزد» و خانمان را می¬ستایم تا[تشتر] ستاره فره مند همراه با ماه، مردان را شکوه ارزانی دارد.
تشتر، ستاره بخشندل آرامگاه را با زور می¬ستایم.
3
تشتر، ستاره رایومند فره مند را می¬ستاییم که خانه آرام و خوش بخشد.
آن فروغ سپیدافشان درخشان درمان بخش تیز پرواز بلند از دور تابان را می¬ستاییم که روشنایی پاک افشاند.
آب دریای فراخ را، رود«ونگوهی» نام آور را، گوش مزدا آفریده را، فر توانای کیانی را و فروشی سپیتمان زرتشت اشون را می¬ستاییم.
3
برای فر و فروغش، من او را با نماز[ی به بانگ] بلندو با زور می¬ستایم.
آن ستاره تشتر را، تشتر ستاره رایومند فره مند را می¬ستاییم با هوم آمیخته به شیر، با برسم، بازبان خردو«منثره» ، با اندیشه وگفتار وگردا [نیک] ، بازور و با سخن رسا.
«ینگهه هاتم .....»
کردۀ دوم
4
تشتر، ستاره رایومند فره مند را می¬ستاییم که تخمه آب در اوست، آن توانای بزرگ نیرومند تیزبین بلند پایه زبر دست را،آن بزرگواری را که از او نیکنامی آید و نژادش از اپام نپات است.
..............................................................................................................................................................................
کرده سوم
5
تشتر، ستاره رایو مند فره مند را می¬ستاییم، آن که ستوران خردو بزرگ و مردمانی که پیش از این ستمکار بودند و«کئت»ها که از این پیش به بدکرداری دست یازیدند، همه اورا چشم به راهند:
-کی تشتررایومند فره مند برای ما سر برآورد؟
-کی چشمه های آب به نیرومندی اسبی، دیگر باره روان شود؟
کرده چهارم
6
تشتر، ستاره رایومند فره مند را می¬ستاییم که شتابان به سوی دریای «فراخ کرت» بتازد، چون آن تیر در هوا پران که «آرش» تیرانداز – بهترین تیرانداز ایرانی – از کوه «ایریوخشوث» به سوی کوه «خوانونت» بینداخت...
7
آنگاه آفریدگار اهوره مزدا بدان دمید، پس آنگاه [ایزدان] آب وگیاه ومهر فراخ چراگاه، آن [تیر] را راهی پدید آوردند.
..................................................................................................................................................................................
کردۀ پنجم
8
تشتر، ستارل رایومند فره مندرا می¬ستاییم که بر پریان خیره شود؛ که پریان را
-بدان هنگام که نزدیک دریای نیرومند ژرف خوش دیدگاه فراخ کرت که آبش زمین پهناوری را فرا گرفته است ، به پیکر ستارگان دنباله دار در میان زمین و آسمان پرت شوند- در هم شکند.
براستی او به پیکر اسب پاکی در آید و از آب، خیزابها برانگیزد. پس باد چالاک، وزیدن آغاز کند.
9
آنگاه «ستویس» - که به پاداش بخشی دررسد – این آب را به هفت کشور رساند.
پس آنگاه تشتر زیبا و آشتی بخش به سوی کشورها روی آورد تا آنها را از سالی خوش بهره مند کند.
اینچنین، سرزمین های ایرانی از سالی خوش برخوردار شوند.
...............................................................................................................................................................................
کردۀ ششم
10
تشتر، ستاره رایومند فره مندرا می¬ستاییم که اینچنین بااهوره مزدا سخن گفت:
ای اهوره مزدا ! ای سپندترین مینو! ای دادار جهان استومند! ای اشون!
11
اگر مردمان مرا در نماز نام برند و بستایند – چنان که دیگر ایزدان را در نماز نام می¬برندو می-ستایند -–هر آینه من با جان تابناک وجاودانۀ خویش، به مردمان اشون روی آورم و به هنگامی [از پیش] برنهاده در یک یا دو یا پنچاه شب، فرا رسم.
12
تشتر را می¬ستاییم.
«تیشتر یئینی» را می¬ستاییم.
آن [ستاره] را که از پی نخستین درآید، می¬ستاییم.
«پروین» را می¬ستاییم.
«هفتورتگ» را می¬ستاییم، پایداری در برابر جادوان و پریان را.
«ونند»، ستاره مزدا آفریده را می¬ستاییم، نیرومندی را، پیروزی برازنده را، نیروی پدافند اهوره آفریده را، برتری را، چیرگی بر نیاز و پیروزی بر دشمنی را.
تشتر درست چشم را می¬ستاییم.
13
ای سپیتمان زرتشت1
تشتر رایومند فره مند، درنخستین ده شب، کالبد استومند پذیرد و به پیکر مردی پانزده ساله، درخشان، روشن چشم ، برزمند، بسیار نیرومند، توانا و چابک در فروغ پرواز کند.
14
به سال چنان مردی که نخستین بار کشتی بر او بندد.
به سال مردی که نیرومند شده باشد.
به سال مردی که پا به دوران مردی گذاشته باشد.
15
-کدامین کس در این جا، در این انجمن سخن گوید؟
-کدامین کس در این جا پرسش آورد؟
-کدامین کس اکنون مرا با زور آمیخته به شیر آمیخته به هوم بستاید؟
-کدامین کس را به داشتن پسران، توانگری بخشم؟
-کدامین کس را گروهی از پسران ورسایی روان دهم؟
اکنون من درجهان استومند به آیین بهترین اشه، سزاوار ستایش وبرازندۀ نیایشم.
16
ای سپیتمان زرتشت!
تشتر رایومند فره مند دردومین ده شب، کالبد استومند پذیرد و به پیکر گاوی زرین شاخ در فروغ پرواز کند.
17
-کدامین کس در این جا، دراین انجمن سخن گوید؟
-کدامین کس در ا ین جا پرسش آورد؟
-کدامین کس اکنون مرا با زور آمیخته به شیر آمیخته به هوم بستاید؟
-کدامین کس را به داشتن گاوان، توانگری بخشم؟
-کدامین کس را رمه ای از گاوان ورسایی روان دهم؟
اکنون من در جهان استومند به آیین بهترین اشه، سزاوار ستایش و برازندۀ نیایشم.
18
ای سپیتمان زرتشت1
تشتر رایومند فره مند در سومین ده شب، کالبد استومند پذیرد وبه پیکر اسب سپید زیبایی با گوشهای زرین و لگام زرنشان در فروغ پرواز کند.
19
-کدامین کس در این جا، در این انجمن سخن گوید؟
-کدامین کس در این جا پرسش آورد؟
-کدامین کس اکنون مرا با زور آمیخته به شیرآمیخته به هوم بستاید؟
-کدامین کس را به داشتن اسبان،توانگری بخشم؟
-کدامین کس را گله ای از اسبان ورسایی روان دهم؟
اکنون من درجهان استومند به آیین بهترین اشه، سزاوار ستایش و برازندۀ نیایشم.
20
ای سپیتمان زرتشت!
آنگاه تشتر رایومند فره مند به پیکر اسب سپید زیبایی با گوشهای زرین و لگام زرنشان به دریای فراخ کرت فرود آید.
21
در برابراو «اپوش» دیو به پیکر اسب سیاهی بدر آید؛ اسبی کل با گوشهای کل، اسبی کل با گردن کل، اسبی کل با دم کل، یک اسب گر سهمنا ک.
22
ای سپیتمان زرتشت!
هر دوان – تشتر رایومند فره مند و اپوش دیو – بهم در آویزند.
ای سپیتمان زرتشت!
هر دوان سه شبانروز با یکدگیر بجنگند و اپوش دیو بر تشتر رایومند فره مند چیره شود و اورا شکست دهد.
23
از آن پس، او را یک «هاسر» از دریای فراخ کرت دور براند.
آنگاه تشتر شیون درد و سوگ برآورد.
-وای بر من ای اهوره مزدا!
-بدا به روزگار شما ای آبها! ای گیاهان!
-تیره روزی بر تو ای دین مزدا پرستی!
اکنون مردمان مرا درنماز نام نمی¬برندو نمی ستایند، چنان که دیگر ایزدان را در نماز نام می برندو می ستایند.
24
اگر مردمان مرا در نماز نام برند و بستایند – چنان که دیگر ایزدان را نام می¬برند و می¬ستایند- من نیروی ده اسب، نیروی ده اشتر، نیروی ده گاو ، نیروی ده کوه ونیروی ده آب ناوتاک بیابم.
25
من – اهوره مزدا- خود، تشتر رایومند فره مند را در نماز به نام می¬ستایم.
من نیروی ده اسب، نیروی ده اشتر، نیروی ده گاو ، نیروی ده کوه و نیروی ده آب ناوتاک بدو بخشم.
26
ای سپیتمان زرتشت!
آنگاه تشتر رایومند فره مند ،به پیکر اسب سپید زیبایی با گوشهای زرین ولگام زرنشان به دریای فراخ کرت فرود آید.
27
................................................................................................................................................................................
28
ای سپیتمان زرتشت!
هر دوان – تشتر رایومند فره مند و اپوش دیو- بهم در آویزند.
ای سپیتمان زرتشت!
هر دوان با یکدیگر بچنگند تا هنگام نیمروز که تشتر رایومند فره مند بر اپوش دیو چیره شود و اورا شکست دهد.
29
از آن پس، او را یک «هاسر» از دریای فراخ کرت دور براند.
تشتر رایومند فره مند خروش شاد کامی و رستگاری برآورد:
-خوشا به روزگار من ای اهوره مزدا!
-خوشا به روزگار شما ای آبها! ای گیاهان!
-خوشا به روزگار تو ای دین مزدا پرستی!
-خوشا به روزگار شما ای کشورها!
از این پس – بی هیچ بازدارنده ای – آب درجویهای شما با بذرهای درشت دانه به سوی کشتزارها وبا بذرهای ریز دانه به سوی چراگاهها، به همه سوی جهان استومند روان گردد.
30
ای سپیتمان زرتشت!
آنگاه تشتر رایومند فره مند، به پیکر اسب سپید زیبایی با گوشهای زرین و لگام زر نشان به دریای فراخ کرت فرود آید...
31
خیزابهای دریا را برانگیزد. در یا را به جنبش و خروش و سرکشی و جوش و نا آرامی در آورد.
در همۀ کرانه¬های دریای فراخ کرت، آشوب پدیدار شود و همۀ میانۀ دریا برآید.
32
ای سپیتمان زرتشت!
از آن پس، دیگر باره تشتر رایومند فره مند از دریای فراخ کرت فراز آید. ستویس رایومند فره مند نیز از دریای فراخ کرت برآید.
آنگاه مه از آن سوی هند- از کوهی که در میانۀ دریای فراخ کرت جای دارد- برخیزد.
33
پس آنگاه، مه پاک پدید آورندۀ ابر به جنبش در آید، باد نیمروزی وزیدن آغازد و مه را به پیشن – به راهی که هوم شادی بخش گیتی افزای از آن می¬گذرد – براند.

پس باد چالاک مزدا آفریده، باران و ابر و تگرگ را به کشتزارها و خانمانهای هفت کشور برساند.
34
ای سپیتمان زرتشت!
اپام نپات همراه باد چالاک مزدا آفریده وفر در آب آرام گزیده و فروشی های اشونان، هر جایی از جهان استومندرا بهره ویژه ای از آب ببخشد.
................................................................................................................................................................................
کردۀ هفتم
35
تشتر، ستارۀرایومند فره مند را می¬ستاییم که به خواست اهوره مزدا، به خواست امشاسپندان از آن جا – از سپیده دم درخشان – به راهی دور از باد، به جایی که بغان فرمان داده اند، بدان جای پرآب که در فرمان آمده است ، روان گردد.
................................................................................................................................................................................
کردۀ هشتم
36
تشتر، ستارۀ رایومند فره مند را می¬ستاییم که هنگام به سررسیدن سال مردم، فرمانروایان خردمند، جانوران آزاد کوهساران ودرندگان بیابان نرود ، همه برخاستنش را چشم به راهند.
آن که با سرزدن خویش، کشور را سالی خوش یا سالی بدآورد.
آیا سرزمینهای ایرانی از سالی خوش برخوردار خواهندشد؟
................................................................................................................................................................................
کردۀ نهم
37
......................................................................................................................................................................... .
38
آنگاه، اهوره مزدا بدان دمید [وامشا سپندان] و مهر فراخ چراگاه – هر دو- آن[تیر] را راهی پدید آورند.
اشی نیک و بزرگ و«پارند» سبک گردونه، با هم از پی آن روان شدند تا هنگامی که آن [تیر] پران بر کوه «خوانونت» فرود آمد و در«خوانونتن» به زمین رسید.
................................................................................................................................................................................
کردۀ دهم
39
تشتر، ستاره رایومند فره مند را می¬ستاییم که بر پریان چیره شد و آنان را در هم شکست؛ پریانی که اهریمن برانگیخت بدان امید که همه ستارگان در بردارندۀ تخمه آب را از کار باز دارد.
40
تشتر آنان را شکست داد و از دریای فراخ کرت دور کرد. آنگاه ابرها فراز آمدند و و آبهای اورنده سال خوش، روان شدند.
سیلاب بارانهای پرشتاب – آبهایی که جوشان و خروشان در هفت کشور پراگنده شوند – در این ابرهاست.
................................................................................................................................................................................
کردۀ یازدهم
41
تشتر، ستاره رایومند فره مند را می تساییم، که آبهای ایستاده وروان و چشمه وجویبار و برف و باران، همه او را آرزومند و چشم به راهند:
42
-کی تشتر رایومند فره مندی برای ما سربرآورد؟
-کی چشمه های آب به نیرومندی اسبی دیگر باره روان شود؟
-کی چشمه ها به سوی کشتزارهای زیبا و خانمانها ودشتها روان شوند و ریشه های گیاهان را از تری خویش، نمی ببخشند؟
................................................................................................................................................................................
کردۀ دوازدهم
43
تشتر، ستاره رایومند فره مند را می ستاییم که با آب جهنده خویش، بیم وهراس را از دل همۀ آفریدگان فروشوید.
اگر اورا – آن تواناترین را- اینچنین بستابند و گرامی بدارند و خشنود کنندو خوشامد گوینند، درمان بخشند.
................................................................................................................................................................................
کردۀ سیردهم
44
تشتر، ستارل رایومند فره مند را می ستاییم که اهوره مزدا اورا به ردی و نگاهبانی همه ستارگان بر گماشت؛ آنچنان که زرتشت را به ردی ونگاهبانی مردمان.
آن که اهریمن وجادوان و پریان و مردمان جادو و همۀ دیوان – باهم پیوسته – آسیبی به وی نتوانند رساند.
................................................................................................................................................................................
کردۀ چهاردهم
45
تشتر، ستارۀ رایومند فره مند را می ستاییم که اهوره مزدا اورا هزار [گونه] چالاکی بخشید.
آن که در میان ستارگان در بردارنده تخمل آب، تواناترین است.
آن که با ستارگان در بردارندۀ تخمۀ آب ، در فروغ پرواز می کند.
46
آن که به پیکر اسب سپید زیبایی با گوشهای زرین و لگام زر نشان، همۀ شاخابه ها، همۀ رودها و همۀ جویهای زیبای دریای فراخ کرت را – آن دریای نیرومند ژرف خوش دیدگاه را که آبش زمین پهناوری را فراگرفته است – بنگرد.
47
ای سپیتمان زرشت!
آنگاه آب روان پاک کننده ودرمان بخش از دریای فراخ کرت سرازیر شود.
این آب را تشتر توانا به کشورهایی بخش کندکه مردمان آنها، او را بستایند وگرامی بدارند و خشنود کند وخوشامد گویند.
................................................................................................................................................................................
کردۀ پانزدهم
48
تشتر، ستاره رایومند فره مند را می ستاییم.
آن که همۀ آفریدگان سپند مینو؛ آرزومند دیدار اویند:
آنها که در زیر زمین بسر می برند،
آنها که روی زمین بسر می برند،
آها که در اب وآنها که در خشکی میزیند،
آنها که پرنده و آنها که خزنده اند،
آنها که کنامی آزاد دارند و آنها که در جهان زبرین اند و از آفرینش بی آغاز و انجام «اشه» به شمار می¬آیند.
................................................................................................................................................................................

کردۀ شانزدهم
49
تشتر، ستاره رایومند فره مند را می ستاییم.
آن اندازه گسار نیرومند کاردان فرمانروا را که با هزار خواسته، آراسته است و کسی را که به خشنودی او کوشد، کسی را که خواستار شود، به رایگان خواسته های فراوان بخشد.
50
ای سپیتمان زرتشت!
من آن ستاره تشتر را در شایستگی ستایش، در برازندگی نیایش، در سزاواری بزرگداشت و خشنودکردن و درود وآفرین، برابر با خود- که اهوره مزدایم – بیافریدم ....
51
.... پایداری در برابر آن پری – آن [پری] خشکسالی که مردمان هرزه داری، آورندۀ سال نیکش
می خوانند –وشکست دادن او و چیرگی بر او و بازگرداند دشمنی او را بدو.
52
ای سپیتمان زرتشت!
اگر من بویژه آن ستاره تشتر رادر شایستگی ستایش، در برازندگی نیایش، در سزاواری بزرگداشت وخشنود کردن و درود و آفرین، برابر با خود- که اهوره مزدا – بیافریدم...

53
...برای پایداری در برابر آن پری – آن [پری] خشکسالی که مردمان هرزه داری، آورندۀ سال نیکش می خوانند- و شکست دادن او و چیرگی بر او و باز گرداندن دشمنی او بدو بود...
54
... [وگرنه]، هر آینه در هر روز یا هر شب، آن دیو خشکسالی از این جا و آن جا سر می زدو نیروی زندگی جهان استومند را یکسره در هم می شکست.
55
آری، تشتر رایومند فره مند، آن دیو را به بنددرکشد و با زنجیر دولا وسه لا و چند لا – زنجیری نا گسستنی – ببندد، چنان که گویی هزار مرد از نیرومندترین مردمان، مردی تنها را به بند درکشند.
56
ای سپیتمان زرتشت!
اگردر سرزمینهای ایرانی تشتر رایومند فره مند را آنچنان که بشاید، نیاز پیشکش آورندوستایش و نیایشی سزاوار و به آیین بهترین اشه بگزارند، هر آینه سیلاب و [بیماری] «گر» و «کبست» و گردونه های رزم آوران دشمن با درفشهای برافراشته به سرزمینهای ایرانی راه نیابند.
57
زرتشت از اهوره مزدا پرسید:
کدام است ستایش و نیایش برازنده تشتر رایومند فره مند به آیین بهترین اشه؟

58
آنگاه اهوره مزدا گفت:
مردمان سرزمینهای ایرانی باید او را زور نیاز برند.
مردمان سرزمینهای ایرانی باید او را برسم بگسترند.
مردمان سرزمینهای ایرانی باید او را گوسفندی یک رنگ – سپید یا سیاه یا رنگی دیگر- بریان کنند.
59
از آن نیاز، راهزن یا زن روسپی یا [نا] اشونی را که «گاهان» نمی سراید و برهم زن زندگانی وپتیاره دین اهورایی زرتشت، نباید بهره ای برسد.
60
اگر از آن نیاز، راهزن یا زن روسپی یا [نا] اشونی را که «گاهان» نمی سراید و برهم زن زندگانی وپتیاره دین اهورایی زرتشت است،بهره ای برسد. هر اینه تشتر رایومند فره مند چاره ودران را برگیرد....
61
... [پس] به ناگاه سیلاب سرزمینهای ایرانی را فرا گیرد؛ به ناگاه سپاه دشمن به سرزمینهای ایرانی درآید؛ به ناگاه سرزمینهای ایرانی در هم شکند؛ پنجاهها صدها، صدها هزارها، هزارها ده هزار ها، ده هزارها صدهزارها.
..................................................................................................................................................................................

62
«یثه اهو ویریو....»
تشتر، ستاره رایومند فره مند و ستویس آب رسان توانای مزدا آفریده را درود می فرستم.
«اشم وهو....»
«اهمایی رئشچه .....»


گوش یشت
(در و اسپ یشت)

خشنودی «در واسپ» توانای مزدا آفریده اشون را.
*
کردۀ یکم
1
در واسپ توانای مزدا آفریده اشون را می ستاییم که ستوران خرد را تندرست نگاه می دارد؛ که ستوران بزرگ را تندرست نگاه می دارد؛ که دوستان را تندرست نگاه می دارد؛ که کودکان راتندرست نگاه می دارد؛ با دیدبانان بسیار دور و ....
2
آن که دارای اسبان زین کرده و گردونه های پر تکاپو با چرخهای خروشان است....
نیرمند برزمند پاداش نیک بخشنده و درمان بخشی که اشون مردان را یاری رساندو پیشۀ درست بخشد وآرامگاه آماده کند.
3
هوشنگ پیشدادی در پای[کوه] زیبای مزدا آفریده [البرز] صد اسب و هزار گاه و ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آوردو زور نیاز کنان چینن خواستار شد:
4
ای درواسپ! ای نیک! ای تواناتین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که بر همه دیوان مزندری چیره شوم ، که از بیم دیوان، هراسان و گریزان نشوم؛ که همه دیوان – ناگزیر- از من هراسان و گریزان شوند و از بیم به تاریکی رونهند.
5
درواسپ توانای مزدا آفریده اشون پناه بخش – که خواستار زور نیاز کننده وبه آیین پیشکش آورنده را کامروا کند- اورا کامیابی بخشید.
6
درواسپ توانای مرد آفریدن اشون را برای فر و فروعش بانماز [ی به بانگ] بلند، با نماز نیک گزارده و با زور می ستاییم.
درواسپ توانای مرد آفریده اشون را با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و «منثره» با اندیشه وگفتار و کردار [نیک]، با زور و با سخن رسا می ستاییم.
«ینگهه هاتم....»
کرده دوم
7
...............................................................................................................................................................................
8
جمشید خوب رمه در پای کوه هکر، صد اسب وهزار گاو ده هزار گوسفند، او را پیشکش آورد وزور نیازکنان چنین خواستار شد:
9
ای درواسپ! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که آفریدگان مزدا را گله ها بپرورم؛ که آفریدگان مزدا را جاودانگی بخشم....
10
....که گرسنگی و تشنگی را از آفریدگان مزدا دور بدارم، که ناتوانی پیری و مرگ را از افریدگان مزدا دور بدارم؛ که باد گرم و باد سرد را هزار سال از آفریدگان مزدا دور بدارم.
11
درواسپ تونای مزدا آفریده اشون پناه بخش – که خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند- او را کامیابی بخشید.
...............................................................................................................................................................................
کرده سوم
12
...............................................................................................................................................................................
13
فریدون پسر آتبین از خاندان توانا در سرزمین چهار گوشه و رن، صداسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند، اورا پیشکش آورد و زور نیازکنان چنین خواستار شد:
14
ای درواسپ! این نیک! ای تواناترین!
مرااین کامیابی ارزانی دار که من بر «اژی دهاک»- [اژی دهاک] سه پوزۀ سه گله شش چشم، آن دارنده هزار [گونه] چالاکی، آن دیو بسیار زورمند دروج، آن دروند اسیب رسان جهان، آن زرومندترین دروجی که اهریمن برای تباه کردن جهان اشه، به پتیارگی درجهان استومند بیافرید- پیروز شوم و هر دوهمسرش سنگهوک و ارنوک را – که برازندۀ نگاهداری خاندان و شایستۀ زایش و افزایش دودمانند- از وی بربایم.
15
درواسپ توانای مزدا افریده اشون پناه بخش – که خواستار زور نیاز کننده وبه آیین پیشکش آورنده را کامروا کند – او را کامیابی بخشید.
...............................................................................................................................................................................
کرده چهارم
16
...............................................................................................................................................................................
17
هوم نویشیدنی درمان بخش، شهریار زیبای زرین در پای بلندترین ستیغ کوه البرز، اورا پیشکش آورد و چنین خواستار شد:
18
ای درواسپ! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که افراسیاب تباهکار تورانی را به زنجیر کشم و او رابسته به زنجیر، کشان کشان برانم و [همچنان] دربند، نزد کیخسرو پسر خونخواه سیاوش برم تا اورا درکرانۀ دریاچ] ژرفل و پهناور«جیجست» به خونخواهی سیاوش نامور- که ناجوانمردانه کشته شد – و به کین خواهی «اغریرث» دلیر، بکشد.
19
درواسپ توانای مزدا آفریده اشون پناه بخش – که خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند- اورا کامیابی بخشید.
...............................................................................................................................................................................
کرده پنجم
20
...............................................................................................................................................................................
21
[کیـ]ـخسرو، پهلوان سرزمینهای ایرانی واستوار دارندۀ کشور، درکرانه دریاچه ژرف و پهناور چیچست، صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند ، اورا پیشکش آورد و زور نیاز کنان چنین خواستار شد:
22
ای درواسپ! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من – پسر خونخواه سیاوش - افراسیاب تباهکار تورانی را درکرانه دریاچه ژرف و پهناور چیچست به خونخواهی سیاوش نامور – که ناجوانمردانه کشته شد – و به کین خواهی اغریرث دلیر بکشم.
23
درواسپ توانای مزدا آفریده اشون پناه بخش – که خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند- اورا کامیابی بخشید.
...............................................................................................................................................................................
کرده ششم
24
...............................................................................................................................................................................
25
او را بستود زرتشت پاک در ایران ویج درکرانه [رود] دایتیای نیک با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و «منثره» با اندیشه و گفتار و کردار [نیک] با زور و با سخن رسا و از او چنین خواستار شد:
26
ای درواسپ! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من – که «هوتوسا»ی نیک و بزرگوار رابر آن دارم که هماره دینی بیندیشد، دینی سخن گوید و دینی رفتار کند؛ که به دین مزدا پرستی من بگرود وآن را دریابد ؛ که انجمن مرا ، مایه آوازه نیک شود.
27
درواسپ توانای مزدا آفریده اشون پناه بخش – که خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند- اورا کامیابی بخشید.
...............................................................................................................................................................................
کرده هفتم
28
...............................................................................................................................................................................
29
کی گشتاسپ گرانمایه در کرانه آب دایتیا، صد اسب وهزار گاو و ده هزار گوسفند، او را پیشکش آورد و زور نیازکنان چنین خواستار شد:
30
ای درواسپ! ای نیک! ای تواناترین!
مرا این کامیابی ارزانی دار که با «اشت اورونت» پسر «ویسپ ثور و اشتی» - که خود سرتیز و گردن ستبر دارد و د ارای هفتصداشتر است – در پشت «زینیاور خویذاهه» بجنگم و براو پیروز شوم.
مرا این کامیابی ارزانی دار که با «آرجاسپ خیون» گناهکار بجنگم و بر او پیروز شوم؛ که با «درشینیک»ی دیو پرست بجنگم و بر او پیروز شوم ...
31
مرا این کامیابی ارزانی دار که «تثریاونت» دژ دین را براندازم، که «سپینج اوروشک» ی دیو پرست را براندازم. که دیگر باره «همای» و «واریذکنا» رااز سرزمین خیونها به خانمان باز گردانم، که سرزمینهای خیونها را برافگنم: پنجاهها صدها، صدها هزارها، هزارها ده هزارها، ده هزارها صدهزارها.
32
درواسپ توانای مزدا آفریده اشون پناه بخش – که خواستار زور نیاز کننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند- اورا کامیابی بخشید.
...............................................................................................................................................................................
33
«یثه اهو ویریو....»
در واسپ توانای مزدا آفریده اشون را درود می فرستم.
«اشم وهو....»
«اهمایی رئشچه ....»

مهر یشت

خشنودی «مهر» فراخ چراگاه و «رام» بخشنده چراگاه خوب را.
«یثه اهو ویریو....» که زوت مرا بگوید.
«اثارتوش اشات چیت هچا....» که پارسا مرد دانا بگوید.
*
کرده یکم
1
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت گفت:
ای سپیتمان!
بدان هنگام که من مهر فراخ چراگاه را هستی بخشیدم، او را در شایستگی ستایش و برازندگی نیایش، برابر باخود- که اهوره مزدایم – بیافریدم.
2
ای سپیتمان!
«مهر دروج» گناهکار، سراسر کشور را ویران کند.او همچون یکصد تن آلوده به گناه «کیذ» و کشنده اشون مرد است.
ای سپیتمان!
مبادا که پیمان بشکنی : نه آن[پیمان] که با یک دروند بسته ای و نه آن [پیمان] که با یک اشون بسته ای؛ چه، [پیمان] با هردوان درست است؛ خواه با دروند ، خواه با اشون.
3
مهر فراخ چراگاه آن کس را که مهر دروج نباشد، اسبان تیزتک بخشد.
آذر مزدا اهوره آن کس را که مهر دروج نباشد، به راه راست رهنمون شود.
فروشی های پاک نیک توانای اشونان، آن کس را که مهر دروج نباشد، فرزندان کوشا بخشند.
4
برای فر و فروغش، با نماز [ی به بانگ] بلندو با زور می ستایم آن مهر فراخ چراگاه را.
مهر فراخ چراگاه را می ستاییم که سرزمینهای ایرانی راخانمان خوش و سرشار از سازش و آرامش بخشد.
5
بشود که او ما را به یاری آید.
بشود که او ما را گشایش بخشد.
بشود که او ما را دستگیری کند.
بشود که او ما را دل سوز باشد.
بشود که او چاره کار ما را به ما بنماید.
بشود که او ما راپیروزی بخشد.
بشود که او ما رابهروزی دهد.
بشود که او ما را دادرس باشد.
آن نیرومند هماره پیروز نا فریفتنی که در سراسر جهان استومند سزاوار ستایش و نیایش است، آن مهر فراخ چراگاه.
6
آن ایزد نیرومند توانا، آن نیرومندترین آفریدگان، آن مهر را، آن مهر فراخ چراگاه را با زور می ستاییم.
آن مهر فراخ چراگاه را با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و «منثره»، با اندیشه و گفتار وکردار[نیک]، با زور وبا سخن رسا می ستاییم.
«ینگهه هاتم....»
کرده دوم
7
مهر فراخ چراگاه را می ستاییم که از «منثره» آگاه است. زبان آور هزار گوش ده هزار چشم برزمند بلند بالایی که برفراز برجی پهن ایستاده است. نگاهبان زورمندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد.
8
آن که سران هر دو کشور – هنگام در آمدن به آوردگاه، در برابر دشمن خونخوار و رو در روی رده های تا زنده همستاران – رزم کنان از او یاری خواهند.

9
مهر فراخ چراگاه – همراه «باد» پیروزمند و «دامویش اوپمن»- به آن گروه از رزم آوران روی آورد که با خشنودی درون و منش نیک ودرست باوری، او را نماز گزارده باشند.
................................................................................................................................................................................
کرده سوم
10
................................................................................................................................................................................
11
آن که رزم آوران بر پشت اسب، او را نماز برند و نیرومندی ستور و تندرستی خویش را از وی یاری خواهند تا دشمنان را از دور توانند شناخت؛ تا همستاران را از کار باز توانند داشت؛ تا بر دشمنان کین توز بد اندیش، چیره توانند شد.
................................................................................................................................................................................
کرده چهارم
12
................................................................................................................................................................................
13
نخستین ایزد مینوی که پیش از دمیدن خورشید جاودانه تیز اسب ، برفراز کوه البرز برآید.
نخستین کسی که آراسته به زیورهای زرین، از فراز آن کوی زیبا سر برآورد.
از آن جاست که آن مهر بسیار توانا بر همه خانمانهای ایراین بنگرد.
14
آن جا که شهر یاران دلیر، رزم آوران بسیار بسیج کنند.
آن جا که چارپایان را کوهساران بلند و چراگاههای فراوان هست.
آن جا که دریاهای ژرف و پهناور هست/
آن جا که رودهای پهناور و ناو تاک با انبوه خیزابهای خروشان، به «ایشکت» و «پوروت» می خورد و به سوی مرو هرات وسعد و خوارزم می شتابد.
15
مهر توانا بر«ارزهی» ، «سوهی»، «فردذفشو»، «ویدذفشو»، «واور وبرشتی» ، «واورو جرشتی» و بر این کشور «خونیرث» درخشان – پناهگاه بی گزند و آرامگاغه ستوران – بنگرد.
16
آن ایزد مینوی بخشنده فربه سوی همه کشورها روان شود.
آن ایزد مینوی بخشنده شهریاری به سوی همه کشورها روان شود.
او کسانی را پیروز بخشد و پارسایان دین آگاهی را زبردستی دهد که با زور بستایندش.
..................................................................................................................................................................................

کرده پنجم
17
..................................................................................................................................................................................
آن که هیچ کس نتناند با او مهر دروج باشد: نه خانه خدا، نه دهخدا، نه شهربان ونه شهریار.
18
اگر خانه خدا یا دهخدا یا شهربان یا شهریار مهر دروج باشد، مهر خشمگین آزرده، خانه وده شهر وکشور وبزرگان خانواده و سران روستا و سروران شهر و شهریاران کشور را تباه کند.
19
مهر خشمگین آزرده به همان سویی روی آورد که مهر دروجان در آن جای دارند.
دژ آگاهی را در نهاد او راه نیست.
20
اسبان مهر دروجان در زیر بار سوار خیره سری کنند واز جای خود بیرون نیایند و اگر بیرون آیند، به پیش نتازند و در تاخت ، جست و خیز کنند.
از فراونی گفتار زشت – که شیوه دشمن مهر است – نیزه ای که دشمن مهرپرتاب کند، باز گردد.
21
از فراوانی گفتار زشت – که شیوه دشمن مهر است – اگر هم دشمن مهر نیزه ای راخوب پرتاب کند وآن نیزه به تن [همستار] برسد، آسیبی بدو نرساند.
از فراوانی گفتار زشت – که شیوه دشمن مهر است – باد نیزه ای را که دشمن مهر پرتاب کند، باز گرداند.
..................................................................................................................................................................................
کرده ششم
22
..................................................................................................................................................................................
آن که مردمان را – اگر مهر دروج نباشد- از نیاز ودشواری برهاند.
23
ای مهر!
ما را که از مهر دروجان نبوده ایم، از نیاز -= از همۀ نیازها – برهان.
تو می توانی که بیم و هراس رابر پیکره های مهردر و جان چیره کنی.
تو می توانی – بدان هنگام ک خشمگین شوی- نیروی بازوان ، توان پاها، بینایی چشمها و شنوایی گوشهای مهر دروجان را باز ستانی.
24
یک نیزه بران و یک تیر پران - هیچ یک – بدان کس که مه ر- [آن مهر]
ده هزار دیدبان توانای از همه چیز آگاه نافریفتنی – را به پاک نهادی یاوری کند، نرسد.
..................................................................................................................................................................................
کرده هفتم
25
..................................................................................................................................................................................
آن مهر ژرف بین را، آن رد توانا، پاداش بخش، زیان آور، نیایشگزار، بلند پایگاه ، بختیار و «تن- منثره» را ؛ آن پهلوان جنگاور نیرومند بازوان را.
26
آن که دیوان را سر بکوبد
آن که بر گناهکاران خشم گیرد.
آن که به مهر دروجان کین ورزد.
آن که پریان را به تنگنا در افگند.
آن که – اگر مردمان مهر دروج نباشند – کشور را نیریی سرشار بخشد
آن که – اگر مردمان مهر دروج نباشند – کشور را پیروزیی سرشار بخشد.
27
آن که مردمان سرزمین دشمن را به راه راست رهنمون نشد و فر را از آن سرزمین برگیرد و پیروزی را از ان دور کند.
آن که از پی دشمنان بی نیروی پدافند بتازد و ده هزار زخم برایشان فرود آورد.
[آن مهر] ده هزار دیدبان از همه چیز آگاه نافریفتنی.
..................................................................................................................................................................................
کرده هشتم
28
آن که ستونهای خانه های بلند را نگاهداری کند و تیرکهای آنها را استوار دارد. آن که خانمان را – خانمانی را که از آن خشنود باشد – گله ای ازگاوان و گروهی از مردان بخشد. دیگر خانمانها را – هرگاه از آنها آزرده شود- براندازد.
29
ای مهر!
تو با کشورها هم خوبی و هم بد.
ای مهر!
تو با مردمان هم خوبی و هم بد.
ای مهر!
از تست آشتی و از تست ستیزه در کشورها.
30
از تست که خانه های سترگ، از زنان برازنده و بالشهای پهن و بسترهای گسترده و گردونه های سزاوار برخوردار است.
از تست که خانه های بلند، از زنان برازنده و بالشهای پهن و بسترهای گسترده و گردونه های سزاوار برخوردار است.
آن خانه ها اشونان که[درآنها، مردمان] ترا در تمام نماز نام برندو با نیایشی در خور زمان و با زور بستایند.
31
ای مهر!
ترا با نمازی که در آن، نام تو بر زبان آید، با نیایشی در خور زمان و با زور می ستایم.
ای مهر تواناتر!
ترا با نمازی که در آن، نام تو بر زبان آید، با نیایشی در خور زمان و با زور می¬ستایم.
ای مهر تواناترین! ای مهر نا فریفتنی!
ترا با نمازی که در آن، نام تو بر زبان آید، با نیایشی در خور زمان و با زور می¬ستایم.
32
ای مهر!
به ستایش ما گوش فراده.
ای مهر !
ستایش ما رابپذیر.
ای مهر!
خواهش ما را برآور:
نیاز زور ما را بنگر. بدین آیین پای بنه، نیایشهای ما را درگنجینه آمرزش بینبار و آنها را در گر زمان فرود آور.
33
ای تواناتر!
به پایداری پیمانی که بسته شد، ما را کامیابی بخش. آنچه را که از تو خواستاریم، به ما ارزانی دار:
توانگری، زور، پیروزی، خرمی، بهروزی، دادگری، نیک نامی، آسایش روان، توان شناخت، دانش مینوی، پیروزی اهوره آفریده، برتری پیروزمندی که از بهترین اشه باشد و دریافت «منثره»
34
تا ما دلیر وتازه روی و شاد وخرم بر همه همستاران پیروز شویم.
تا ما دلیر وتازه روی و شاد وخرم بر همه بدخواهان چیره شویم
تا ما دلیر وتازه روی و شاد وخرم بر همه دشمنان را – چه دیوان ، چه مردمان [دروند] ، چه جادوان و پریان، چه کوی ها و کرپ های ستمکار – شکست دهیم.
..................................................................................................................................................................................
کرده نهم
35
..................................................................................................................................................................................
آن که هر پیمانی را از گفتار به کردار در آورد.
آن که سپاه بیاراید.
آن که دارندۀ هزار [گونه] چالاکی است.
آن که شهریاری توانا و داناست.
36
آن که جنگ را برانگیزد.
آن که جنگ را استواری بخشد.
آن که درجنگ پایدار ماند و رده های دشمن را از هم بدرد.
آن که رزم آوران را درهر دو بال آوردگاه، پراکنده و پریشان کند و از بیم او در دل سپاه دشمن خونخوار، لرزه در افتد.
37
اوست که می¬تواند دشمن را پریشان وهراسان کند.
اوست که سرهای مهر در و جان را[از تن هاشان] رواگند.
سرهای مهر درو جان[از تن هاشان] جدا شود.
38
خانه¬های هراس انگیز، ویران شود و از مردمان تهی ماند.
آن خانه ¬هایی که مهر دروجان و دروندان وکشندگان اشونان راستین در آنها بسر می¬¬برند، هراس انگیز است.
راه گرفتاری از آن جا می¬گذرد که گاو [آزاد] چراگاه را درخانمانهای مهر دروجان به گردونه بندند وگاو در ایستد واشک بر پوزه روان کند.
39
تیرهای به پر شاهین نشانده مهر دروجان، هر چند که زه کمان راخوب بکشد و آنهارا تند به پرواز در آورند- اگر مهر فراخ چراگاه خشمگین وآزرده باشد و به خشنودی اونکوشیده باشند – به نشان نرسد.
نیزه های خوب نوک تیز و بلند دسته مهر دروجان، هر چندکه آنها را به نیروی بازوان پرتاب کنند – اگر مهر فراخ چراگاه خشمگین و آزرده باشد وبه خشنودی او نکوشیده باشند – به نشان برسد.
سنگهای فلاخن مهر دروجان ، هر چند که آنها را به نیروی بازوان پرتاب کنند – اگر مهر فراخ چراگاه خشمگین و آزاده باشد و به خشنودی او نکوشیده باشند – به نشان نرسد.
40
دشنه های خوب مهر دروجان که به سر مردم نشانه گیرند – اگر مهر فراخ چراگاه خشمگین و آزرده باشد وبه خشنودی او نکوشیده باشند – به نشان نرسد.
گرزهای خوب پرتاب شده مه ردرجان که ه سر مردمان نشان گیرند – اگر مهر فراخ چراگاه خشمگین و آزرده باشد و به خشنودی او نکوشیده باشند – به نشان نرسد.
41
مهر فراخ چراگاه - اگرخشمگین و آزرده باشد وبه خشنودی او نکوشیده باشند – آنان را از پیش به هراس افگند.
رشن آنان را از پس به هراس افگند.
سروش پارسا – همواره با ایزدان نگهبان – آنان را از هر سوی بهم درافگند و رده های جنگاوران را به پرتگاه نیستی کشاند.
42
آنگاه آنان، مهر فراخ چرا گاه را چنین گویند:
ای مهر فراخ چراگاه!
اینان اسبان تیز تک ما را ربودند.
ایی مهر!
اینان بازوان نیرومند ما را با شمشیر فروافگندند.
43
پس آنگاه؛ مهر فراخ چراگاه، آنان را به خاک افگند: پنجاهها صدها، صدها هزارها، هزارها ده هزارها، ده هزارها صدهزارها؛ از آن روی که مهر فراخ چراگاه خشمگین است.
.................................................................................................................................................................................
کرده دهم
44
.................................................................................................................................................................................
آن که خانه اش به پهنای زمین در جهان استومند بر پا شده است: خانه ای گسترده و آسوده از دشواری نیاز؛ خانه ای درخشان و دارای پناهگاههای بسیار.*
45
هشت تن از یاران او برفراز کوهها، همچون دید بانان مهر بر بالای برجها نشسته اندو نگران مهر دروجانند.
آنان بویژه به کسانی چشم دوخته اندو نگرانند که نخستین بار پیمان شکنند.
آنان راه کسی رادر پناه خویش گیردند و به مهر دروجاو دروندان و کشندگان اشونان ، تاخت برد.
46
مهر فراخ چراگاه، خود را اماده نگاهداری کند: از پشت سر پشتیبانی کند؛ از روبرو یاری کندو همچون دیدبانی نافریفتنی به هر سو نگاه افگند.
اینچنین، مهر ده هزار دیدبان دانای توانای نافریفتنی ، آماده پشتیبانی از کسی است که نیک اندیشانه او را یاری کند.
.................................................................................................................................................................................
کرده یازدهم
47
.................................................................................................................................................................................
نام آوری که اگر خشمگین شود، در میان جنگاوران دو سرزمین جنگ جو، به زیان سپاه دشمن خونخوار، به ستیزه با رده های به رزم در آویخته دشمن، اسبان فراخ سم برانگیزد.
48
اگر مهر به زیان سپاه دشمن خونخوار، به ستیزه با رده های به رزم در امیخته دشمن در میان جنگاوران دوسر زمین جنگ جو، اسبان فراخ سم برانگیزد، آنگاه دستهای مهر دروجان را از پشت ببندد، چشمهای آنان را برآورد ،گوشهای آنان را کر کند و استواری پاهای آنان را برگیرد، بدان سان که کسی را یارایی پایداری نماند.
چنین شود روزگار این سرزمینها و این جنگاوران، اگر از مهر فراخ چراگاه روی برتابند.
کرده دوازدهم
49
.................................................................................................................................................................................
50
آن که آفریدگار - اهوره مزدا – آرامگاه او را بر فراز کوه بلند ودرخشان و دارای رشته های بسیار – کوه البرز – بر پا کرد.آن جا که نه شب هست، نه تاریکی، نه باد سرد ، نه بادگرم، نه بیماری کشنده و نه آلایش دیو آفریده.
از ستیغ کوه البرز مه برنخیزد.
51
آرامگاهی که آمشا سپندان و خورشید - همکام و با خشنودی درون ومنش نیک و درست باوری – بساختند تا او بتواند از فراز کوه البرز سراسر جهان استومند را بنگرد.
52
اگر نیرنگ باز بد کنشی پیش آید ، مهر فراخ چراگاه خود را با گامهای تند به گردونه تیز تک خویش رساند وآن را ستابان براند. همچنین سروش پارسای توانا و نر یوسنگ چالاک، او را همراهی کنند.
مهر، اورا – [آن نیرنگ باز بدکنش را] – خواه در پهنه جنگ، خواه در نبردی تن به تن، بکشد.
.................................................................................................................................................................................
کرده سیزدهم
53
.................................................................................................................................................................................
آن که براستی دستانش را به سوی اهوره مزدا بر آورده است واینچنین گله می گزارد:
54
ای خوب کنش!
من پشتیبان ونگاهبان همه آفریدگانم.
ای خوب کنش!
مردمان – بدان گونه که دیگر ایزدان را در نماز نام می برند و می ستایند- مرا در نماز نام
نمی برندو نمی ستایند.
55
اگر مردمان مرا در نماز نام برندو بستایند – چنان که دیگر ایزدان را در نماز نام می برندو
می ستایند – هر آینه من با جان تابناک وجاودانه خویش، به مردمان اشون روی آورم و به هنگامی [از پیش] برنهاده، فرا رسم.
56
.................................................................................................................................................................................
57
................................................................................................................................................................................
58
................................................................................................................................................................................
59
...............................................................................................................................................................................
کرده چهاردهم
60
.................................................................................................................................................................................
آن که نام نیک، برزمندی و ستایش نیک، برازنده اوست.
آن که بهروزی دلخواه [مردمان را بدیشان] بخشد.
آن ده هزار دیدبان توانای از همه چیز آگاه نافریفتنی.
.................................................................................................................................................................................
کرده پانزدهم
61
.................................................................................................................................................................................
آن هماره بر پای ایستاده، آن نگاهبان بیدار، آن دلیر زبان آور که آبها را بیفزاید؛ که بانگ دادخواهی را بشنود؛ که باران را بباراند و گیاهان را برویاند، که سرزمین را داد گذارد.
آن زبان آور کاردان، آن نافریفتنی بسیار هوشمند، آن آفریده کردگار.
62
آن که هرگز مهر دروج را نیرو و تونایی ندهد.
آن که هرگز مهر دروج را بزرگواری و پاداش ارزانی ندارد.
63
تو می توانی – بدان هنگام که خشمگین شوی – نیروی بازوان ، توان پاها، بینایی چشمها و شنوایی گوشهای مهر دروجان را بازستانی.
...............................................................................................................................................................................
کرده شانزدهم
64
.................................................................................................................................................................................
آن که برای گسترش دین نیک در همه جا نمایان شد و جای گزید و بر هفت کشور فروغ افشاند.
65
آن که چالاک ترین چالاکان، پیمان شناس ترین پیمان شناسان ، دلیرترین دلیران، زبان آورترین زبان آوران وگشایش بخش ترین گشایش بخشان است.
آن که گله و رمه بخشد.
آن که شهریاری بخشد.
آن که پسران بخشد.
آن که زندگی بخشد.
آن که بهروزی بشخد.
آن که دهش اشه بخشد.
66
آن که اشی نیک و پارند سبک گردونه ، نیروی مردانه ، نیروی فر کیانی، نیروی سپهر جاودانه، نیروی دامویش اوپمن، نیروی فروشی های اشونان وکسی که گروهی از مزداپرستان اشون را گرد هم آورد، همه یار و یاور اویند.
.................................................................................................................................................................................
کرده هفدهم
67
.................................................................................................................................................................................
آن که با گردونه بلند چرخ به شیوه مینوی ساخته ، از کشور ارزهی و به سوی کشور خونیرث شتابد.
آن که از نیروی زمان و فر مزدا آفریده و پیروزی اهوره داده برخوردار است.
68
گردونه اش را اشی نیک بلند پایگاه می گرداند.
دین مزدا راه اورا آماده می کندتا آن فروغ سپید مینوی درخشان، آن پاک هوشیار بی سایه، بتواند آن راه را بخوبی بپیماید.
اسبان مهر در فراخنای هوا، پران به گردش در آیند.
دامویش اوپمن همواره گذرگاه او را آماده می کند.
در برابر او همه دیوان پنهان و دروندان ورن به هراس افتند.
69
مبادا که ما خدرا دچار ستیز آن سرور خشمگین کنیم؛ آن که هزار ستیز با همستار بکار تواند برد؛ آن ده هزار دیدبان توانای از همه چیز آگاه نافریفتنی.
.................................................................................................................................................................................
کرده هیجدهم
70
.................................................................................................................................................................................
آن که بهرام اهوره آفریده، همچون گراز نرینۀ تیز چنگال و تیزدندان و تکاوری پیشاپیش او روان شود؛ [گرازی] که به یک زخم بکشد؛ [گراز] خشمگینی که بدو نزدیک نتواند شد؛ [گراز] دلیری با چهره خال خال، گرازی نیرومند، آهنین پا، آهنین چنگال ، آهنین پی، آهنین دم و آهنین چانه ...


71
... که درتاخت بر دشمن پیشی گیرد و سرشار از خشم، با دلیری مردانه، دشمن را در جنگ به خاک افگند و هنوز باور ندارد که او را کشته باشد. به دیده او چنین نمی نماید تا زخمی دیگر براو فرود آورد ومغز سر اورا – همان مغز سری که سرچشمه نیروی زندگی است- [از هم بپاشد] وتیره پشت او را در هم شکند.
72
بی درنگ، همه را تکه تکه کندو استخوانها وموها ومغز وخون مهر دروج را در هم و برهم بر زمین فرو ریزد.
.................................................................................................................................................................................
کرده نوزدهم
73
.................................................................................................................................................................................
آن که براستی دستانش را به سوی اهوره مزدا برآورده است و با نهادی شاد، به آواز بلند
می گوید:ای اهوره مزدا! ای سپندترین مینو! ای دادار جهان استومند! ای اشون!
74
اگر مردمان مرا در نماز نام برند و بستایند، - چنان که دیگر ایزدان را در نماز نام می برند و می ستایند – هر آینه من با جان تابناک و جاودانۀ خویش ، به مردمان اشون روی آورم و به هنگامی [از پیش] برنهاده ، فرا رسم.

75
ما خواستاریم که پشتیبان کشور تو باشیم.
ما نمی خواهیم که از کشور تو جدا شویم.
ما نمی خواهیم که از خانمان، روستا ، شهر و کشور جدا شویم.
جز این مباد تا آن مهر نیرومند بازوان ، ما را از گزندن دشمن نگاه دارد.
76
تویی که این دشمن را، تویی که دشمنی مرد بد اندیش را نابود توانی کرد.
تویی که کشنده پارسا را نابود کنی.
تویی که دارنده اسبان وگردونه های زیبایی.
تویی که از پی دادخواهی، یاور توانای مایی.
77
من مهر را به یاری می خوانم.
بشود که او- به میانجی نیاز فراوان و خوب زور که پیشکش او کنیم – ما را به یاری آید تا در پرتو یاری او – همچون پناه یافتگان وی – هماره در خانه ای خوش و آسوده از گزند بسر بریم.
78
تویی که مردمان سرزمینها را – اگر آنان [تو] ، مهر فراخ چراگاه را به نیکی بنوازند – نگاهداری کنی.
تویی که مردمان را – اگر از سرزمینهای دشمن باشند – نابود کنی.
من ترا در این جابه یاری همی خوانم.
بشود که او در این جا ما را به یاری آید، آن مهر نیرومند در همه جا پیروز مند ، آن سزاوار ستایش، آن برازنده نیایش و آن سرور شکوهمند کشور.
.................................................................................................................................................................................
کرده بیستم
79
.................................................................................................................................................................................
آن که رشن خانه بدو پرداخت.
آن که رشن – همنشینی دیر پای اورا – خانه بدو وا گذاشت.
80
تویی نگاهبان خانمان
تویی نگاهدار کسی که دروغ نگوید.
تویی پاسدار دودان و پشتیبان آنان که درو غ بکار نبرند.
آری، در پرتو سروری همچون تویی، من بهترین همنشینی و پیروزی اهوره آفریده را بدست آورم.
در پیشگاه داوری او ، گروه مهر دروجان به خاک در افتند.
.................................................................................................................................................................................
کرده بیست ویکم
81
.................................................................................................................................................................................
ای که رشن خانه بدو پرداخت
آن که رشن – همنشینی دیر پای اورا – خانه بدو واگذاشت.
82
آن که اهوره مزدا اورا هزار [گونه] چالاکی ارزانی داشت و – نگریستن را - ده هزار چشم بدو بخشید.
به نیروی این چالاکیها وچشمهاست که او نگران مهر آزار ( پیمان شکن) است.
به نیروی این جا چالاکیها و چشمهاست که مهر – آن ده هزار دیدبان توانای از همه چیز آگاه – نافریفتنی است.
.................................................................................................................................................................................
کرده بیست و دوم
83
.................................................................................................................................................................................
آن که شهریار کشور براستی دستان را برآورده است و به یاریش همی خواند.
آن که شهربان براستی دستان را برآورده است و به یاریش همی خواند.
84
آن که دهخدا براستی دستان را برآورده است و به یاریش همی خواند.
آن که خانه خدا براستی دستان را برآورده است و به یاریش همی خواند.
در هرجا که دو تن یکدیگر را به پشتیبانی برخیزند، براستی دستان را برآورده اند و به یاریش همی خوانند.
در هرجا که درویشی پیرو دین، از آنچه از آن اوست، بی بهره ماند باشد، براستی دستان را برآورده است و به یاریش همی خواند.
85
گله مندی که نزد او گله گزاری کند، آوایش – اگر در نماز، آوایش را بلند کند – تا ستارگان زبرین برسد و گردا گرد زمین بپیچد و بر هفت کشور زمین پراکنده شود.
همچنین گاوی .... که به تاراجش برده باشند، به امید بازگشت به گله خویش ، او را به یاری همی خواند:
-کی دلیر ما – مهر فراخ چراگاه – از پی ما بتازد و گله گاوان را رهایی بخشد؟
او؛ ما را – که به خانمان دروج رانده شده ایم- دیگر باره به راه اشه باز گرداند.
87
مهر فراخ چراگاه ، به یاری کسی شتابد که از وی خشنود باشد.
مهر فراخ چراگاه خانه و روستا و کشور و سرزمین کسی را که از او آزرده باشد، ویران کند .
.................................................................................................................................................................................
کرده بیست و سوم
88
.................................................................................................................................................................................
هوم، هوم بی آلایش نیرو دهنده درمان بخش ، آن شهریار زیبای زرین در یای هکر – بلندترین ستیغ کوه البرز – مهر بی آلایش راه ، برسم بی آلایش، زور بی آلایش و گفتار بی آلایش ، پیشکش آورد.
89
آن که اهوره مزدای پاک، او را در پایگاه «زوت» جای داد که به آوای بلند ، یسنه بسرود و به چالاکی آیین گزارد.
آن که همچون زوت ؛ به چالاکی آیین گزارد ویسنه را به آوای رسا بسرود.
آن که همچون زوت اهوره مزدا ؛ همچون زوت امشا سپندان ، آوایش را تا ستارگان زبرین رسانید وگردا گرد زمین بپیچانید وبرهفت کشور بپراگند.
90
آن که همچون نخستین «هاونن» نوشابه هوم ستاره آذین مینوی را در پای کوه البرز زیبا کرد.
اهوره مزدا آمیزه زیبایش را بستود. امشا سپندان نیز، آو را آفرین خواندند.
خورشید تیز اسب، از دور ستایش وی را مژده داد.
92
درود بر مهر فراخ چراگاه، [آن] هزار گوش ده هزار چشم.
تویی شایسته ستایش.
تویی برازندۀ نیایش در خانمان مردمان.
تویی شایسته ستایش ونیایش.
خوشا به [روزگار] آن مردی که ترا براستی نماز گزارد: هیزم در دست، برسم در دست، شیر در دست، هاون در دست ، با دستهای شسته با هاون شسته با هاون شسته، نزد برسم گسترده، نزد هوم آماده شده، با سرود «اهون ویریه ....»
92
به این دین گواهی دادند اهره مزدای اشون وبهمن واردیبهشت و شهریور و سپندارمذ وخرداد و امرداد.
به این دین خستو شدند امشا سپندان.
به فرمان دین، اهوره مزدای نیک کنش، ردی مینوی مردمان را بدو واگذارد تا او را در میان همه آفریدگان، رد جهانی و مینوی ورسایی بخش این بهترین آفریدگان بشناسد.
93
اینچنین بشود که تو – ای مهر فراخ چراگاه! – در هر دو زندگانی – آری در هر دو زندگانی: در زندگانی جهان استومند و در زندگانی مینوی – ما را پناه بخشی از آسیب دروند، از [دیو] خشم دروند، از گروه ارتشتاران دروند که درفش خونین برافرازند، از تاخت وتازهای [دیو] خشم، از تاخت وتازهایی که [دیو] خشم نیرنگ باز همراه با «ویدتو» دیو آفریده برانگیزد.
94
اینچنین بشود که تو – ای مهر فراخ چراگاه! – اسبان ما را نیرو و ما را تندرستی بخشی تا زمان دشمنان را از دور بازشناسیم وبتوانیم در برابر همستاران از خودپدافند کنیم وهمستار بداندیش کینه ور را به یک زخم از پای در آوریم و شکست دهیم.
.................................................................................................................................................................................
کرده بیست وچهارم
95
.................................................................................................................................................................................
آن که پس از فرو رفتن خورشید؛ به فراخنای زمین پای نهد. هر دو پایانه این زمین پهناور گوی سان دور کرانه را بپساود و آنچه را در میان زمین و آسمان است، بنگرد.
96
گرزی صد گره و صد تیغه بردست گیرد و به سوی مردان [همستار] نشانه رود و آنان را از پای درافگند. گزی از فلز زرد ریخته و از زر سخت ساخته، که استوارترین و پیروز [ی بخش] ترین رزم افزار است.
97
اهریمن همه تن کرگ در برابر او به هراس افتاد.
[دیو] خشم نیرنگ باز مرگ ارزان در برابر او به هراس افتد.
بوشاسپ دراز دست در برابر او به هراس افتد.
همه دیوان پنهان و دروندان ون در برابر او به هراس افتد.
98
مبادا که ماخود را به ستیز مهر خشمگین فراخ چراگاه دچار کنیم.
ای مهر فراخ چراگاه!
مبادا که خشمگینانه بر ما زخم فرود آوری؛ تو که از نیرومندترین ایزدان،دلیرترین ایزدان، چالاک ترین ایزدان، تندترین ایزدان و پیروز مندترین ایزدان پدیدار بر این زمینی ؛ ای مهر فراخ چراگاه.
.................................................................................................................................................................................
کرده بیست و پنجم
99
.................................................................................................................................................................................
در برابر او همه دیوان پنهان و دروندان ورن به هراس افتد.
آن سرور کشور، آن مهر فراخ چراگاه ، سواره از سوی راست این زمین پهناور گوی سان دور کرانه بدر آید.
100
از سوی راستش سروش نیک پارسا سوار است.
از سوی چپش رشن برومند بلند بالا سوار است.
گرداگرد او از هر سوی، [ایزدان] آبها وگیاهها و فروشی های اشونان می تازند.
101
مهر توانمند تیرهای یک اندازه به پر شاهین نشانده، بدانان ببخشد.
بدان هنگام که او سواره به سرزمینهای مهر دروجان رسد، نخست گرز [خویش را] به اسبان و مردان نشانه رود وبه ناگاهان اسب و سوار، هر دو را به هراس در اندازد و به [خاک] نیستی افگند.
.................................................................................................................................................................................
کرده بیست و ششم
102
.................................................................................................................................................................................
آن که سوار بر اسب سپید، نیزۀ نوک تیز بلند دسته وتیرهای دور زن با خویش دراد؛ آن یل کار آزموده چالاک.
1-3
آن که اهوره اورا به نگاهداری و نگاهبانی بهروزی همه مردمان برگماشت.
آن که نگاهبان ودیدبان بهروزی همه مردمان است.
آن که هرگز به خواب نرود و هشیارانه، آفرینش ، مزدا را نگاهداری کند.
آن که هرگز به خواب نرود و هشیارانه، آفرینش ، مزدا را نگاهبانی کند.
.................................................................................................................................................................................
کرده بیست و هفتم
104
.................................................................................................................................................................................
آن که بازوان بسیار بلندش ؛ مهر فریب ( پیمان شکن) را – اگر چه در خاور هندوستان یا در باختر [جهان] یا در دهانه [رود]«ارنگ» یا در دل این زمین باشد- گرفتار کند و برافگند.
105
همچنین ؛ مهر با بازوان خویش، آن فرو مایه ای را که پای از راه اشه بیرون نهاده است، گرفتار کند؛ آن تیره درون فرو مایه ای را که با خود می اندیشد:
-«مهر نابیناست و کردار زشتی را که از من سرزده است ودروغی را که گفته ام ، نمی بیند.»
106
من درنهاد خویش، چنین می اندیشم:
در همه جهان کسی نیست که بتواند همچند نیک اندیشی مهر مینوی ، بداندیشی کند.
در همه جهان کسی نیست که بتواند همچند نیک گفتاری مهر مینوی ، بداندیشی کند.
در همه جهان کسی نیست که بتواند همچند نیک کرداری مهر مینوی ، بداندیشی کند.
107
در همه جهان کسی نیست که همچند مهر مینوی از خرد سرشتی بهره مند باشد.
در همه جهان کسی نیست که همچند مهر مینوی تیز گوش با هزار [گونه] کاردانی آراسته، از نیروی شنوایی برخوردار باشد.
مهر هر که را دروغ بگوید ، می بیند.
مهر توانا گام پیش می گذارد.
آن چیره دست کشور [هستی] روان می شود و نگاه زیبای روشن چشمان تیز بین خویش را [به هر کرانه] می افگند:
108
-کدامین کس مرا می ستاید؟
کیست آن که دروغ می گوید؟
کدامینکس مرا به نیکی می ستاید؟
کیست آن که با ستایش بد، می پندارد که مرا می ستاید؟
کدامی کس را شکوه و بزگواری و تندرستی بخشم، من که چنین توانم کرد؟
کدامین کس را توانگری آسایش بخش ارزانی دارم، من که چنین توانم کرد؟
کدامین کس را فرزندانی برازنده بپرورم؟
109
کدامین کس را- بی آن که خودگمان برده باشد- شهریاری نیرومندی با افزارهایی زیبا و ارتشتاران بسیار ارزانی دارم؟
شهریاری فرمانروایی توانا که همه [سرکشان] را سر بکوبد.
[شهریار] دلیر پیروزمندشکست ناپذیری که گناهکار را فرمان پادافره دهد و فرمان او بی درنگ روا گردد، همان دم که او – خشماگین – فرمان آن [پاد افره] را بدهد.
اینچنین، نهاد آزرده و نا خشنود مهر را آرامش بخشد و خشنود کند.

110
-کدامین کسی را دچار ناخوشی و مرگ کنم؟
کدامین کس را به بینوایی شکنجه آور گرفتار کنم؟
فرزندان برازندۀ چه کسی را به یک زخم نابود کنم ؛ من که چنین توانم کرد؟
111
کدامین کس را – بی آن که خود گمان برده باشد – از شهریاری نیرومندی با افزارهایی زیبا و ارتشتاران بسیار بی بهره کنم؟
شهریاری فرمانروایی توانا ..........................................................................................................................
اینچنین ؛ نهاد شاد وخشنود مهر را اندوهگین و ناخشنود کند.
..................................................................................................................................................................................
کرده بیست و هشتم
112
.......................................................................................................................................

زرتشت : جلد اول کتاب اوستا - کهن ترین سرودهای ایرانیان
سروش یشت هادخت

خشنودی سروش اشون دلیر تن – منثره ی سخت رزم افزار اهورایی را
*
کرده یکم 1
سروش پارسای برزمند پیروز گیتی افزای اشون، رد اشه رامی ستاییم.
ای زرتشت!
نیایش نیک، بهترین کار درجهان است....
2
این است آنچه مردو زن دروند را بهتر، از کار باز تواند داشت.
این است آنچه چشمها و گوشها و دستها وزانوان ودهان مرد و زن دروند را می بندد و آنان را به نابودی می کشاند، بویژه نیایش نیک که هیچ کس را نفریبد و نیازارد.
نیایش، همچون پهلوانی دلیر و مانند زره ای است که دروج را بهتر از هر چیز از کار باز تواند داشت...
3
سروش اشون است که بهتر از هرکس ، درویشان را در پناه خویش می گیرد.
[سروش آن پیروزمندی است] که بهتر از هرکس، دروج را بر می اندازد.
اشون مردی که بیشتر از دیگران ستایش ونیایش بر زبان آورد ، در پیروزی، زورمندترین است.
منثره بهتر از هرچیز، [دیوان, پنهان دروج را می راند.
«اهون ویریه .....» پیروز مندترین سخن است.
سخن راست در روز پسین، پیروزمندترین [سخن] است.
دین مزدا پرستی – داد زرتشت – از همۀ نهادهای خوب، از همه نهادهای اشه نژاد، پذیرفتنی است.
4
ای زرتشت!
مرد یا زنی که در برابر آب بزرگی یا دشواری بزرگی یا در شب تاریک مه آلود با هنگام گذشتن از رودی ناوتاک یادرجای برخورد راهها یا در انجمن مردان اشون یا در میان گروه دروندان دیو پرست، این گفتار فرو فرستاده را با اندیشه یک اشون، با گفتار یک اشون و با کردار یک اشون، بیندیشد و بگوید و بورزد...
5
.... یا به هنگام بیم و هراس از داوری داوران یا در هر هنگام دیگر چنین کند، دیدگان دروند خشمگین در این روز و دراین شب به یاری هیچ جست وجویی، او را پیدا نخواهد کرد و دشمنی راهزنانی که گله ورمه را می ربایند، به هیچ روی او را گزندی نتواند رساند.
6
ای زرتشت!
این گفتار فرو فرستاده را هنگامی که راهزنی نزدیک شود یا دسته ای از دزدان یا گروهی از دیوان [فرارسند] به آواز بلند برخوان.
آنگاه دروندان دیو پرست کینه و رو جاودانی که جادویی بکار آورند و پریانی که به کارهای پریانه دست زنند، بهراسند و رو در گریز نهند.
دیوان ، سرکوفته و اپس گریزند و پنهان شوندن و دیو پرستان و سرکشان، ناتوان و دهان بسته مانند.
7
همچون سگ چوپان که گردا گرد گله می گردد، مانیز پیرامون سروش پارسای اشون و پیروزمند می گردیم.
اینچنین ، ما سروش پاک پیروزمند را با اندیشه نیک، با گفتار نیک و با کردار نیک می ستاییم.
8
سروش اشون را برای فر وفروعش، برای نیرو و پیروزیش، برای ستایشی که ایزدان را بجای آورد، با نماز[ی به بانگ]بلند وبا زور می ستایم.
اشی بزرگ نیک و نریو سنگ برزمند را می ستایم.
بشود که سروش پارسای پیروزمند، ما را به یاری آید.
9
سروش اشون را می ستاییم.
رد بزرگ، اهوره مزدا را می ستاییم که در اشونی، سرآمدوبرتر از همگان است.
همّ سرودهای زرتشتی و همه کنشهای نیک ورزیده را می ستاییم: آنچه را که ورزیده شده است و آنچه را که ورزیده خواهد شد.
«ینگهه هاتم .....»
کرده دوم
10
سروش پارسای برزمندپیروز گیتی افزای اشون، رد اشه را می ستاییم.
آن که [مرد] آلوده به گناه «گیذ» را شکست دهد.
آن که [زن] آلوده به گناه «گیذ» را شکست دهد.
آن که دیو بسیار زورمند دروج – تباه کننده زندگی – را فرو کوبد.
آن که نگاهبان ودیدبان بهروزی همه جهانیان است.
11
آن که هرگز به خواب نرود وهشیارانه آفرینش مزدا را نگاهداری کند.
آن که هرگز به خواب نرود وهشیارانه آفرینش مزدا را نگاهبانی کند.
آن که پس از فرو رفتن خورشید، سراسر جهان استومند رابا رزم افزار آخته، پاسداری کند.
12
آن که از هنگام آفرینش آن دومینو – سپند مینو و انگر [مینو]- [هرگز] نخفته و چهان اشه را پاسداری کرده است.
آن که روز و شب، همواره با دیوان مزندری در نبرد است.

13
آن که ازبیم دیوان هرسان نشود و نگریزد.
آن که همه دیوان – ناگزیر – از اوهراست و گریزان شوند و از بیم به تاریکی روی نهند.
...............................................................................................................................................................
کرده سوم
14
«یته اهو ویریو....»
سروش پارسای برزمند پیروز گیتی افزای اشون، رد اشه را می ستاییم.
آن که نگاهبان[پیمان] آشتی [میان] دروند و سپندترین [اشون] است.
آن که امشا سپندان در هفت کشور روی زمین به سوی او فرود آمدند.
آن که آموزگار دین است و اهوره مزدای اشون، خود بدو دین بیاموخت.
................................................................................................................................................................
کرده چهارم
15
«یته اهو ویریو....»
سروش پارسای برزمند پیروز گیتی افزای اشون، رد اشه را می ستاییم.
آن که اهوره مزدای اشون؛ اورا به درهم شکستن دیو خشم خونین درفش برگماشت.
[نگاهبان پیمان] آشتی و پیروزی را می ستاییم که جنگ وستیزه را در هم شکند.
16
یاران سروش اشون را؛ یاران رشن راست ترین را، یاران مهر فراخ چراگاه را، یاران باد اشون را ، یاران دین نیک مزدا پرستی را ، یاران ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور و سود رساننده به جهان را، یارای اشی نیک را، یاران چیستی نیک را ، یارای چیستای درست ترین را...
17
....یاران همه ایزدان را، یاران منثره را، یاران داد دیو ستیز را، یاران روش دیرین را ، یاران امشا سپندار را ، یاران سوشیانتهای ما مردم اشون را، یاران همه افرینش اشه را ...
...............................................................................................................................................................
کرده پنجم
18
«یته اهو ویریو....»
سروش پارسای برزمند پیروز گیتی افزای اشون، رد اشه را می ستاییم، همچون ستایشگر نخستین وپسین و میانین و پیشین با نخستین و پسین و میانین و پیشین پیشکش.
19
همه پیروزیهای سروش اشون دلیر تن – منثره پهلوان نیرومند جنگاور پرتوان بازوان را می ستاییم که دیوان را سر بکوبد.
[پیروزیهای] آن پیروزمند چیره دست و اشون و بخشنده برتری پیروزی – سروش اشون – و ایزد ارشتی را می ستاییم.
20
همه خانه هایی را که در پناه [نگاهبانی] سروش است ، می ستاییم.
خانمانی را می ستاییم که درآن، سروش اشون راگرامی داشته واشون مرد سرآمد در اندیشۀ نیک، سرآمد درگفتار نیک و سرآمد در کردار نیک را به خوبی پذیرفته باشند.
21
پیکر سروش اشون را می ستاییم.
پیکر رشن راست ترین را می ستاییم.
پیکر مهر فراخ چراگاه را می ستاییم.
پیکر باد اشون را می ستاییم.
پیکر دین نیک مزدا پرستی را می ستاییم.
پیکر ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور و سود رساننده به جهان را می ستاییم.
پیکر اشی نیک را می ستاییم.
پیکر چیستی نیک را می ستاییم.
پیکر چیستای درست ترین را می ستاییم.
22
پیکر همه ایزدان را می ستاییم.
پیکر منثره را می ستاییم.
پیکر داد دیوستیز را می ستاییم.
پیکر روش دیرین را می ستاییم.
پیکر امشا سپندان را می ستاییم.
پیکر سوشیانتهای ما مردم اشون را می ستاییم.
پیکر سراسر آفرینش اشون را می ستاییم.
................................................................................................................................................................
23
«یته اهو ویریو.....»
سروش اشون دلیر تن- منثره ی سخت رزم افزاآهورایی را درود می فرستم.
«اشم وهو....»
«اهمایی رئشچه ....»

12
رشن یشت

خشنودی رشن راست ترین و ارشتاد گیتی افزای جهان پرور و گفتار راستین دردل افگنده گیتی افزای را.
*
1
[زرتشت] اشون پرسید:
ای اهوره مزدای اشون! ای آن که از هر آنچه پرسم، آگاهی و فریفته نشوی! ای خرد فریب نا ÷ذیر! ای از همه چیز آگاه نافریفتنی!
من به تو روی آورده ام وبا گفتار راستین، از تو می پرسم؛ مرا پاسخ گوی:
-کدام راستی و درستی در منثره ی ورجاوند هست که فرا برنده، برتر، پرستار، نیرومند، کاردان و سرآمد دیگر آفریدگان است؟
2
آنگاه اهوره مزدا گفت:
ای سپیتمان اشون!
براستی من ترا بی گاهانم از این منثره ی ورجاوند بسیار فره مندو از آن راستی و درستی که در منثره ی ورجاوند هست که فرا برنده، برتر، پرستار، نیرومند، کاردان و سرآمددیگر آفریدگان است.
3
اهوره مزدا گفت:
یک سوم از برسم را باید به راه خورشید بگسترانی و بگویی:
-ما دادخواهی را بدین جا آمده ایم.
ماخشنودی [رشن توانا] را خواستاریم.
من در این آیین «ور» اهوره مزدا را همچون دوستی به یاری همی خوانم به سوی اتش و برسم به سوی دستان سرشار، به سوی «ور» روغن و به سوی شیرۀ گیاهان.
4
پس آنگاه من- که اهوره مزدایم – همراه باد پیروز، همراه دامویش اوپمن، همراه فر کیانی وهمراه پاداش مزدا آفریده ، به یاری تو شتابم و به سوی این «ور» برپا شده، به سوی آتش و برسم، به سوی دستان سرشار، به سوی «ور» روغن و به سوی گیاهان آیم.
5
-ما دادخواهی را بدین جا آمده ایم.
ما خشنودی رشن توانا را خواستاریم.
من در این «ور» دوستی را به یاری همی خوانم به سوی آتش و برسم، به سوی دستان سرشار، به سوی «ور» روغن و به سوی شیرۀ گیاهان.


6
پس رشن بزرگ توانا همراه باد پیروز، همراه دامویش اوپمن، همراه فرکیانی و همراه پاداش مزدا آفریده ، به یاری تو شتابد وبه سوی این «ور» بر پا شده، به سوی آتش به برسم، به سوی دستان سرشار، به سوی «ور» روغن و به سوی شیرل گیاهان آید.
7
ای رشن اشون! ای راست ترین رشن!ای سپندترین رشن! ای داناترین رشن! ای رشن که بهتر از همه بازتوانی شناخت! ای رشن که دور را بهتر از همه توانی دید! ای رشن که دور را بهتر از همه توانی دریافت! ای رشن که بهتر از همه ، دادخواه را به فریاد رسی! ای رشن که دزد را بهتر از همه براندازی!
8
اگر تو آزرده نباشی؛» دادخواه را]بهتر [بدانچه خواهان است]، برسانی ؛ بهتر زخم فرود آوری و دزد و راهزن را بهتر نابود کنی.
9
ای رشن اشون!
اگر تو درکشور ارزهی هم باشی، ماترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
10
ای رشن اشون!
اگر تو در کشور سوهی هم باشی، ما ترا به یاری همی خونیم.
.................................................................................................................................................................................
11
ای رشن اشون !
اگر تو در کشور فرد ذفشو هم باشی، ما ترابه یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
12
ای رشن اشون !
اگر تو در کشور وید ذفشو هم باشی، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
13
ای رشن اشون !
اگر تو در کشور واور وبرشتی هم باشی، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
14
ای رشن اشون !
اگر تو در کشور واور و جرشتی هم باشی، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
15
ای رشن اشون !
اگر تو در کشور درخشان خونیرث هم باشی، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
16
ای رشن اشون !
اگر تو در دریای فراخ کرت هم باشی، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
17
ای رشن اشون !
اگر تو بر بالای درختی باشی که آشیانۀ سیمرغ در آن است ودر میان دریای فراخ کرت برپاست – درختی که دربر دارندۀ داروهای نیک و داروهای کارگر است و پزشک همگان خواننندش ، درختی که بذر همه گیاهان در آن نهاده شده است – ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
18
ای رشن اشون !
اگر تو در سرچشمۀ رود «رنگها» هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
19
ای رشن اشون !
اگر تو در دهانه رود ـ«رنگها» هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
20
ای رشن اشون !
اگر تو در کرانه این زمین هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم. .................................................................................................................................................................................
21
ای رشن اشون !
اگر تو در میان این زمین هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
22
ای رشن اشون !
اگر تو در هر جای این زمین که باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
23
ای رشن اشون !
اگر تو بر فراز کوهساران درخشان و بسیار رشتۀ البرز هم باشی؛ البرزی که از ستیغ آن مه برنخیزد – آن جا که نه شب هست و نه تاریکی ، نه با د سرد ونه باد گرم ، نه ناخوشی کشنده و نه آلایش دیو آفریده - ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
24
ای رشن اشون !
اگر تو بر فراز کوه همه جا ستوده و زرین هکر هم باشی – آن جا که اردویسور آناهیتا از بلندای هزار بالای آدمی فرو ریزد- ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
25
ای رشن اشون !
اگر تو برستیغ کوه البرز هم باشی – آن جا که ستارگان و ماه و خورشید گرداگرد آن چرخانند - ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
26
ای رشن اشون !
اگر تو در سپهر ستاره ونند مزدا آفریده هم باشید ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
27
ای رشن اشون !
اگر تو در سپهر ستاره تشتر رایومند فره مند هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
28
ای رشن اشون !
اگر تو در سپهر ستار هفتورنگ هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
29
ای رشن اشون !
اگر تو در سپهرستارگان در بردارنده تخمه آبها هم باشی، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
30
ای رشن اشون !
اگر تو در سپهر ستارگان در بردارنده تخمه زمین هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
31
ای رشن اشون !
اگر تو در سپهر ستارگان در بردارندۀ بذر گیاهان هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
32
ای رشن اشون !
اگر تو در سپهر ستارگانی باشی که از آن «سپند مینو» یند، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
33
ای رشن اشون !
اگر تو در سپهر ماه در بردارنده تخمه گاو هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
34
ای رشن اشون !
اگر تو در سپهر خورشید تیز اسب هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
35
ای رشن اشون !
اگر تو در جو فروغ بی آغاز هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
36
ای رشن اشون !
اگر تو در فروغ بهشت پاکان هم باشی – آن جا که سرای همه خوشیهاست - ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................
37
ای رشن اشون !
اگر تو در گر زمان درخشان هم باشی ، ما ترا به یاری همی خوانیم.
.................................................................................................................................................................................38
«یثه آهو و یریو....»
رشن راست ترین و ارشتاد گیتی افزای جهان پرور و گفتار راستین در دل افگنده گیتی افزای را درود می فرستم.
»اشم وهو.....»
«اهمایی رئشچه......»

13
فروردین یشت
خشنودی فروشی های توانای بسیار نیرومند اشونان و فروشی های نخستین آموزگاران کیش و فروشی های پیام آوران را.

کرده یکم
1
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت گفت:
ای سپیتمان !
اینک براستی ترا از زور و نیرو وفر ویاری و پشتیبانی فروشی های توانای پیروزمند اشونان می آگاهانم که چگونه فروشی های توانای اشونان، مرا به یاری آمدند و چه سان مرا یاوری رساندند.
2
ای زرتشت!
از فر و فروغ آنان است که من آسمان را در بالا نگاه می دارم تا از فراز، فروغ بیفشاند.
[آسمانی] که این زمین و گرداگرد آن را همچون خانه ای فرا گرفته است.
[آسمانی] استوار و دور کرانه که در جهان مینوی برافراشته و برپا داشته شده است و چنین می نماید که فلزی گداخته بر فراز سومین لایه زمین بدرخشید .
3
[آسمانی] همچون جامه ستاره آذرین مینوی که مزدا و مهر و رشن و سپندارمذ پوشیده اند.
[آسمانی] که آغاز و انجام آن دیده نشود.
8-4
ای زرتشت!
از فر و فروغ آنان است که من اردویسور اناهیتا را – که در همه جا [دامان] گسترده، درمان بخش، دیو ستیز واهورایی کیش است – نگاه می دارم.
.................................................................................................................................................................................
9
ای زرتشت!
از فر و فروغ آنان است که من زمین فراخ آهوره آفریده را نگاه می دارم: این [زمین, بلند پهناور را که در برگیرندۀ بسی چیزهای زیباست؛ که دربر گیرندۀ سراسر جههان استومند – چه جاندار و چه بیجان – و کوههای بلند دارای چراگاههای بسیار و آب فراوان است.

10
بر این [زمین]، رودهای ناوتاک روان است.
بر این [زمین]، نگاهداری گاو و مردمان را، نگاهداری سرزمینهای ایرانی را، نگاهداری جانوران پنجگانه را ونگاهداری اشون مردان پاک را گیاهان گوناگون می روید.
11
ای زرتشت!
از فر و فروغ آنان است که من فرزندان هستی یافته را در زهدان [مادران] نگاه می دارم تا نمیرند و پیش از زایش، استخوانها و موها وگوشت و اندرونه و پاها و اندامهای نرینگی یا مادینگی آنان را بهم می پیوندم.
12
اگر فروشی های توانای اشونان مرا یاری نمی کردند، هر آینه بهترین گونه های جانوران و مردمان، مرا بر جای نمی ماندند، دروج نیرو می گرفت و فرمانروایی می کرد و جهان استومند،از آن دروج می شد.
13
دروج در میان زمین و آسمان – میان دومینو – جای می گزید.
دروج در میان زمین و آسمان – میان دومینو - به توانایی و چیرگی می رسید.
پس آنگاه اهنگرمینوی زبر دست و چیره، از سپند مینوی شکست خورده ، گام واپس نمی کشید
14
از فر و فروغ آنان است که آبها از سرچشمه های همیشه جوشان، روانند.
از فر و فروغ آنان است که گیاهان از ریشه های نخشکیدنی بر زمین رویانند.
از فر و فروغ آنان است که بادهای پراکنندۀ ابرها، از خاستگاههای همیشگی وزانند.
15
از فر و فروغ آنان است که زنان تخمۀ فرزندان را در زهدان می گیرند.
از فر و فروغ آنان است که زنان ، آبستن فرزندان می شوند.
از فر و فروغ آنان است که زنان باردار، آسان می زایند.
از فر و فروغ آنان است که مرد انجمنی زاده شود: مردی که بتواند در انجمن، سخن خود را به گوشها فرو برد، مردی دانشور که بتوانداز گفت وشنودبا «گویم» پیروز بدر آید.
از فر و فروغ آنان است که خورشید، راه خویش را می پیماید.
از فر و فروغ آنان است که ماه، راه خویش را می پیماید.
از فر و فروغ آنان است که ستارگان، راه خویش را می پیمانند
17
آنان فروشی های اشونانند که درجنگهای سخت، بهترین یار و یاورند.
ای سپیتمان!
[فروشی های]نخستین آموزگاران کیش و [فروشی های] هنوز نازادگان – سوشیانتهای نو کننده جهان – [درمیان] فروشی های اشونان، از همه نیرومندترند.
ای سپیتمان زرتشت !
دیگر فروشی ها ) فروشی های اشونان هنوز زنده) از [فروشی های اشونان] درگذشته، نیرومندترند.
18
آن که درازنای زندگانی، فروشی های اشونان را بخوبی نگاهداری کندو مهر فراخ چراگاه وارشتاد گیتی افزای جهان پرور را به نیکی پاس دارد – خواه فرمانروای یک سرزمین باشد ، خواه شهریار [کشورها] – پیروزترین کسان شود.
19
ای سپیتمان!
این است زور و نیرو و فر و یاری و پشتیبانی فروشی های توانای پیروزمند اشونان که ترا براستی ازآن آگاهانیدم، فروشی های توانای اشونانی که مرا به یاری آمدندو یاوری رساندند.
کرده دوم
20
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت گفت:
ای سپیتمان زرتشت!
اگر در این جهان استومند، راهزنی بر سرراه توآید، اگر از جنگ و نیاز هراس آور، به تن خویش بیمناک باشی ای زرتشت! آنگاه این گفتار را باژگیر . این گفتار پیروزمند را بلند بخوان ای زرتشت!
21
فروشی های نیک تونای پاک اشونان را می ستایم و می سرایم و [به یاری] همی خوانم.
ما فروشی های وابسته به خانمان و روستا و شهر و کشور و زرتشتوم را می ستاییم.
[فروشی های] اشونانی را که بوده اند و هستند و خواهند بود ، می ستاییم.
[فروشی های] همه تیره ها را ، نیرومندتری [فروشی های] تیره های نیرومند را می ستاییم.
22
فروشی هایی که آسمان را نگاه داشتند ، آب رانگاه داشتند، زمین را نگاه داشتند؛ گاو را نگاه داشتند؛ فرزندان هستی یافته را در زهدان مادران نگاه داشتند تا نمیرند و پیش از زایش، استخوانها وموها و گوشت و اندرونه و پاها و اندامهای نرینگی یا مادینگی آنان بهم پیوندد.
23
[فروشی هایی] که بسیار بخشنده اند ، که زورمند فرا رسند؛ که نیک فرا رسند ؛ که نیرومند فرا رسند ؛ که دلیر فرا رسند ؛ که از پی دادخواهی فرارسند.
در ستیزۀ خونین، آنان را باید به یاری خواند.
در رزم، آنان را باید به یاری خواند.
در جنگ، آنان را باید به یاری خواند.
24
[آنانند] که یاری خواهان را پیروزی بخشند؛ که نیازمندان را رستگاری دهند؛ که رنجوران را تندرستی ارزانی دارند؛ که اشون را – اشونی که ایشان را ستایش کنان وخشنود کنان زور نیاز آورد – فرنیک بخشند.
25
فروشی ها بدان جایی که اشون مردان، اشه را بیشتر باور داشته باشند، بدان جایی که بزرگترین نیازها آماده شده باشد، بدان جایی که با اشون مرد ستیزه نورزیده باشند، خشنودتر در آیند.
کرده سوم
26
فروشی های نیک تونای پاک اشونان را می ستاییم که زورمندترین سواران ، چالاک ترین پیشتازان ، استوراترین پشتیبانان و شکست ناپذیرترین افزارهای رزم اند و آن کسی را که بدو روی آورند، از تاخت وتاز دشمن نگاه دارند.
27
این نیکان را، این بهترینان را – فروشی های نیک توانای پاک اشونان را – هنگامی که برسم گسترده ایم، می ستاییم.
آنان را در پهنۀ پیکار و در هنگامۀ جنک – آن جا که دلیر مردان در رزمگاه به یکدیگر در آویزند – باید به یاری خواند.
28
مزدا آنان را به یاری خواند، نگاهداری آسمان زمین و آب و گیاه را، بدان هنگام که سپندن مینو آسمان را برافراشت، بدان هنگام که آب و زمین و گاو و گیاه را پدید آورد؛ بدان هنگام که فرزندان هستی یافته را در زهدان ما دران نگاه داشت تا نمیرند و پیش از زایش، استخوانها و موها و گوشت و اندرونه و پاها و اندامهای نرینگی یا مادینگی آنان بهم پیوندد.
29
سپند مینو فروشی های نیرومند ، آرام گزیده ، خوب چشم، تیزبین، نیوشا ، دیرزمانی اسوده، برزمند، کمر بر میان بسته، در آرامگاه نیک و فراخ جای گرتفه، تیز پرواز، بختیار و نامدار را به نگاهبانی آسمان برگماشت.
کرده چهارم
30
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که در دوستی و در کردار، نیکندو مردمان را نیازارند.
مردمانی که شما نیکان، رازداران، تیزبینان ، چاره بخشان، نامداران و در رزم پیروزمندان را از این پیش، نیاز رده باشند ، نزد شما جای گزینندن و همنشین دیر پای شما شوند.
کرده پنجم
31
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که با ارادۀ استوار و زورمندی بسیار، با زبردستی به زیان دشمنان درکارند و بازوان پرتوان آن بدخواهان را در پهنۀ پیکار، از کار باز دارند.
کرده ششم
32
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که پیمان شناس ، دلیر و نیرومندندو در برابر نهانگاههای دشمن، ما را پناه بخشند.
مینویان بخشایشگر درمان بخشی که از درمان اشی بهره مندند؛ که بسان زمین فراخ ،همانند رودها و دراز و همچون خورشید بلندند.
کرده هفتم
33
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را مس ستاییم که چالاک، دلیر، کارآزموده و هراس افگن [در رسند و] همه ستیزه دشمنان – خواه دیوان، خوان مردمان [دروند] – راناچیز و نابود کنند.
فروشی هایی که به خواست خویش، هماوردان را هنگام تاخت و تاز براندازند.
34
ای تواناترین [آفریدگان]!
شما نیکیهای خود را – پیروزی و برتری چیره شونده اهوره آفریده را – به [مردمان] سرزمینهایی ارزانی می دارید که در آن جا از نیکیهای شما به ناروا بهره نگرفته باشند و شما از آنان رنجیده و آزرده وناخشنود نباشید. آن جا که شما را سزاوار ستایش و برازندۀ نیایش دانند و شما در آن جا راه گزیده خویش را می پیمایید.
کرده هشتم
35
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم؛ آن نامداران در رزم پیروز بسیار نیرومند سپر دار را که از راه راست به راه کژ نگرایند.
آن که پیش می تازد و آن که در پی او می تازد – هر دو – [فروشی ها را] به یاری همی خوانند.
از پی تا زنده، دست یابی بر پیشتاز را و پیشتاز، رهایی از چنگ دشمن را بانک یاری خواهی برآورند.

36
...........................................................................................................................................................................
کرده نهم
37
فروشی های نیک توانای پاک اشونانن را می ستاییم که رزم آوران بسیار بسیج کننده؛ رزم آورانی رزم افزار بر میان بسته که با درفشهای درخشان برافراشته، به پیکار شتابند.
آنانند که از این پیش – هنگام پیکار «خشتاوی» های دلیر با «دانو» ها – فرا رسیدند.
38
شمایید که از این پیش، تاخت و تاز و ستیزه «دانو»های تورانی را در هم شکستید.
به یاری شما بود که پیش از این،«کرشنز»ها- همچنین «خشتاوی» ها و سوشیانتهای دلیر نامور پیروزمند – بسیار نیرومند شدند و خانه های هراس انگیز بیش از ده هزار از فرمانروایان «دانو» ها
ویران شد.
کرده دهم
39
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که هر دو بال رده های آراستۀ سپاه [دشمن] را در هم شکنند؛ دل [سپاه] را از هم بشکافند و یاری رساندن به نیک مردان و به تنگنا در افگندن بد کرداران را، چالاک از پی بتازند.
کرده یازدهم
40
فروشی های نیک توانای پاکماشونان را می ستاییم.
آن توانایان دلیر پیروزمند در جنگ کامیاب را که گاه بخشندۀ آسایشندو گاه تاخت و آورند و گاه تکاپو کنند...
آن اشونانی که دادخواه را پیروزی بخشند و خواستار [کامیابی] را کامروا کنند و بیمار را تندرستی ارزانی دارند، از پیکری برازنده و روانی والا برخوردارند.
41
فروشی های کسی را فر نیک بخشند که آنان را مانند آن مرد – زرتشت اشون؛ راد مردجهان آستومند ورد مردمان – بستاید به هنگامی که آهنگ کاری داشت؛ به هنگامی که در بیم و هراس بود.
42
هنگامی که بانگ دادخواه برآید، آنان به شتاب نیروی خیال از فراز آسمان فرود آیند، همراه با نیروی نیک ساخته و پیروزی اهوره آفریده وبرتری چیره شونده و سودی که چیزهای گرانبها بخشد و شکوه پاک و فرخنده آورد و به آیین بهترین اشه برازندۀ ستایش و شایستۀ نیایش است.
43
آنان «ستویس« را در میان زمین و آسمان به گردش در آورند تا دادخواهی دادخواهان را بشنود و باران بباراند. باران بباراند و نگاهداری گاو و مردمان را، نگاهداری سرزمینهای ایرانی را، نگاهداری جانوران پنجگانه را و یاری رساندن به اشون مردان را گیاهان برویاند.
44
ستویس زیبای درخشان پر فروغ ، در میان زمین و آسمان بگردد و دادخواهی دادخواهان را بشنود و باران بباراند. باران بباراند ونگاهداری گاو و مردمان را، نگاهداری سرزمینهای ایرانی را، نگاهداری جانوران پنجگانه را و یاری رساندن به اشون مردان را گیاهان برویاند.
کرده دوازدهم
45
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که با خود وسپر و رزم افزار از فلز ساخته در پهنۀ درخشان رزم، می جنگند؛ که نابودی هزاران دیو را خنجر آخته اند.
46
اگر بادی وزیدن گیرد و بوی رزم آوران را به میان آنان آورد، آنان به سوی رزم آورانی روی آورند که پیروزی سرنوشت آنهاست؛ بدان سویی که رزم آوران پیش از برکشیدن شمشیر و برآوردن بازوان، برای آنان – آن فروشی های نیک توانای پاک اشونان – نیاز آورند.
47
هر یک از دو گروه رزم آوران که نخست به درست باوری و راست اندیشی آنان را نماز برند، فروشی های نیک توانای پاک اشونان ، همراه مهر و رشن و دامویش اوپن و باد پیروز، بدان گروه روی آورند.

48
آنان سرزمینهای [ی دشمن] را – به سود رزم آورانی که فروشی های نیک توانای پاک اشونان، همراه مهر ورشن ودامویش اوپمن و باد پیروز بدیشان روی آورده اند – به یک زخم براندازند: پنجاهها صدها، صدها هزارها، هزارها ده هزارها، ده هزارها صدهزارها.
کرده سیردهم
49
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که هنگام «همسپتمدم» از آرامگاههای خویش به بیرون شتابند و ده شب پیاپی آگاهی یافتن را در اینجا بسر برند:
50
-کدامین کس ما را بستاید؟
کدامین کس سرود ستایش ما را بخواند و ما را خشنود کند؟
کدامین کس ما را با دست بخشندگی، با شیر و پوشاک و با نیازهایی که بخشش آنها، بخشنده را به [دهش] اشه تواند رساند، پذیرا شود؟
نام کدام یک از ما را بستاید؟
روان کدام یک از ما را بستاید؟
به کدام یک از ما این نیازها را پیشکش کند تا اورا خوراک نکاستنی جاودانی بخشند؟
51
کسی که آنان را با دست بخشندگی، با شیر و پوشاک و با نیازهایی که بخشش آنها، بخشناده را به [دهش] اشه تواند رساند ، بستاید، فروشی های نیک توانای پاک اشونان – اگر رنجیده و آزرده و نا خشنود نباشند – اورا خواستار شوند:
52
این خانه از انبوه ستوران و مردان بهره مند باد!
این خانه از اسب تیزتک وگردونۀ استوار بهره ور باد!
این خانه از مرد پایدار انجمنی برخوردار باد! مردی که هماره ما را با دست بخشندگی، با شیر و پوشاک و با نیازهایی می ستاید که بخشش آنها ، بخشنده را به [دهش] اشه تواند رساند.
کرده چهاردم
53
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که آبهای مزدا آفریده را به آبراهه های زیبا رهنمون شدند؛ [آبهایی] برجای ایستاده، کمه تا دیر زمانی پس از آفرینش روان نبودند.
54
اکنون آن آبها خشنودی اهوره مزدا و امشا سپندان را در آبراهه های مزد آفریده به سوی جاهای برگزیده فرشتگان، به سوی سرزمینها یی که در فرمان آمده است، روانند.
کرده پانزدهم
55
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که گیاهان بارور را به باغهای زیبا رهنمون شدند؛ [گیاهانی] برجای مانده. که تا دیر زمانی پس از افرینش رویان نبودند.
56
اکنون آن گیاهان، خشنود اهوره مزدا و امشا سپندان را در راههای مزدا آفریده درجاهای برگزیده فرشتگان، به هنگامی که در فرمان آمده است، رویانند.
کرده شانزدهم
57
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که ستارگان و ماه وخورشید و انیران را به راههایی پاک رهنمون شدند .آنها را این پیش، دیرزمانی از بیم ستیزه و تاخت و تاز دیوان ، برجای مانده بودند و جنبشی نداشتند.
58
اکنون آنها به پایان راه گرایند تا به واپسین پایگاه گردش خویش -0 به روزگار نیک نوشدن گیتی – رسند.
کرده هفدهم
59
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که 99999 تا از آنان دریای درخشان فراخ کرت را نگاهبانی می کنند.
کرده هیجدهم
60
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که 999999 تا از آنان،ستاره هفتورتگ رانگاهبانی می کنند.

کرده نوزدهم
61
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که 999999 تا از آنان، پیکر سام گرشاسپ گیسور و گرز بردار را نگاهبانی می کنند.
کرده بیستم
62
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که 999999 تا از آنان تخمه سپیتمان زرتشت پاک را نگاهبانی می کند.
کرده بیست و یکم
63
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم که اگر سالار جنگاوران اشون باشد و آنان از او خشمگین و ناخشنود و آزرده و رنجیده نباشد ، در سوی راست او می جنگند.
کرده بیست و دوم
64

فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می ستاییم . آنان بزرگتر، توانمندتر ، دلیرتر، نیرومندتر، پیروزمندتر ، درمان بخش تر وکار آمد تر از آنند که در سخن بگنجد.
دهها هزار تن از آنان در میان نیاز آورندگان فرود می ایند.
65
ای سپیتمان زرتشت!
هنگامی که آبها با فر مزدا آفریده از دریای فراخ کرت سرازیر شود، فروشی های توانای پاک اشونان بپاخیزند: چندین چندین صدها، چندین چندین هزارها، چندین چندین ده هزارها....
66
تا هریک، خانواده و روستا و کشور و سرزمین خویش را در پی بدست آوردن آب براید واینچنین گوید:
-آیا سرزمین ما باید خشک و ویران شود؟
67
[فروشی ها] در پهنه رزم، برای خانه و سرزمین خویش می جنگند؛ برای آن جا که خانه و کاشانه داشته اند؛ آنچنان که گویی دلیر مردی رزم افزار بر میان بربسته، دارایی فراهم آوردۀ خویش را پاس می دارد.
68
هر یک [از فروشی ها] که در رساندن آب به خانواده و روستا و کشور و سرزمین خویش کامیاب شود، اینچنین گوید:
-سرزمین ما باید خرم و سرسبز شودو ببالد.
69
هنگامی که شهریار توانای کشور از دشمن کینه ور به هراس افتد، فروشی های توانا را به یاری می خواند.
70
فروشی های توانای اشونان – اگر از او خشمگین و ناخشنود و آزرده و رنجیده نباشند – به سوی او پرواز می کنند، چنان که گویی مرغی نیک شهپر به پرواز در می آید.
71
آنان، او را در ستیز با دیوان پنهان و «ورن»های فریفتار و «کیذ» ی تباهکار و اهریمن مرگ آفرین نا پاک، همچون رزم افزار و سپر و زره بکار آیند؛ چنان که گویی به یک صد و به یک هزار و به ده هزار سنگر، زخم فرود آمده باشد.
72
بدین سان، نه تیغ خوب آخته، نه گرز خوب نشانه گر فته ، نه تیر خوب رها شده، نه نیزۀ خوب پرتاب شده و نه سنگهای فلاخن با نیروی بازوان انداخته، بدو رسد.
73
آنان – فروشی های آرام گزیدۀ نیک توانای پاک اشونان – پدیدار شوند؛ خود را نمایان کنند و آمادۀ آن شوند که آگاهی یابند:
..............................................................................................................................................................................

74
منشهای آفریده را می ستاییم.
«دین» سوشیانتها را می ستاییم .
[روانهای] جانوران زمینی را می¬ستاییم.
[روانهای] جانوران آبزی را می¬ستاییم.
[روانهای] خزندگان را می¬ستاییم.
[روانهای] پرندگان را می¬ستاییم.
[روانهای] چرندگان را می¬ستاییم.
فروشی ها[ی همّ این جانوران] را می¬ستاییم.
75
فروشی های را می¬ستاییم. راد مردان را می¬ستاییم.
دلیران را می¬ستاییم. دلیرترینان را می¬ستاییم.
اشونان را می¬ستاییم. اشون ترینان را می¬ستاییم.
نیرومندان را می¬ستاییم. نیرومندترینان را می¬ستاییم.
استواران را می¬ستاییم. پیروزمندان را می¬ستاییم.
زورمندان را می¬ستاییم. زورمندترینان را می¬ستاییم.
چالاکان را می¬ستاییم. چالاک ترینان را می¬ستاییم.
تخشایان را می¬ستاییم. تخشاترینان را می¬ستاییم.
76
فروشی های نیک توانای پاک اشونان، تخشاترین آفریدگان دو مینویند که از این پیش، هنگام آفرینش آن دو – سپندمینو و انگرمینو – با شور و جنبش بپا خاستند.
77
هنگامی که انگر مینو به پتیارگی با آفرینش نیک اشه سر برآورد، بهمن وآذرگام پیش نهادند.
78
آنان پتیارگی انگرمینوی تباهکار را چنان بی اثر کردند که نتوانست آبها را از رفتن و گیاهان را از رستن باز دارد.
آبهای نیرومند آفریدگار توانا و شهریار یگانه اهوره مزدا، بی درنگ روان شدند و گیاهان رستن آغاز کردند.
79
همه آبها را می ستاییم . همه گیاهان را می¬ستاییم.
همه فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می¬ستاییم.
آبها را نام می بریم و می¬ستاییم.
گیاهان را نام می بریم و می¬ستاییم.
فروشی های توانای پاک اشونان را نام می بریم و می¬ستاییم.


80
اینک در میان همه فروشی های ازلی، فروشی اهوره مزدا را می ستاییم که بزرگترین و بهترین و زیباترین و استوارترین و هوشیارترین و برزمندترین و در اشه بلند پایگاه ترین [مینویان] است....
81
.... که روان سپید روشن درخشانش، «منثره» است و پیکرهایی که او می پذیرد، زیباترین و بزرگترین پیکرهای امشا سپندان است.
خورشید تیز اسب را می ستاییم.
کرده بیست و سوم
82
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می¬ستاییم.
امشا سپندان، شهریاران تیز بین بلند بالای بسیار زورمنددلیر آهورایی را می ستاییم که ورجاوندان جاودانه اند....
.83
... که هر هفت یکسان اندیشند، که هر هفت یکسان سخن گویند؛ که هر هفت، کرداری یکسان دارند؛ که در اندیشه و گفتار وکردار یکسانند و همه را یک پدر و یک سرور است: اهوره مزدا.
84
هر یک از آنان روان دیگری را تواند نگریست که به اندیشه نیک وگفتار نیک و کردار نیک و به گرزمان اندیشد.
راه آنان – هنگمی که به سوی نیاز زور پرواز می کنند – تابناک است.
کرده بیست وچهارم
85
فروشی های نیک توانای پاک اشونان را می¬ستاییم.
فروشی آذر «اور واز یشت» ی پاک انجمنی، فروشی سروش پارسای دلیر «تن- منثره» سخت رزم افزار اهورایی و فروشی نریوسنگ را می¬ستاییم.
86
فروشی رشن راست ترین، فروشی مهر فراخ چراگاه، فروشی «منثره ی ورجاوند» فروشی آسمان، فروشی آب ، فروشی زمین ، فروشی گیاه، فروشی گاو، فروشی «گیه» و فروشی دوجهان اشون را می¬ستاییم.
87
فروشی گیومرت اشون را می¬ستاییم، نخستین کسی که به گفتار و آموزش اهوره مزدا گوش فرا داد و از او خانوادۀ سرزمین های ایرانی و نژاد ایرانیان پدید آمد.
اینک بخشایش و فروشی زرتشت سپیتمان اشون را می¬ستاییم....
88
.... نخستین کسی که نیک اندیشید، نخستین کسی که نیک سخن گفت، نخستین کسی که نیک رفتار کرد.
نخستین آتربان، نخستین ارتشتاد، نخستین برزیگر ستور پرور، نخستین کسی که بیاموخت، نخستین کسی که بیاموزاند، نخستین کسی که ستور را ، اشه را،«منثره ی ورجاوند» را، فرمانبرداری از «منثره ورجاوند» را، شهریاری مینوی را و همۀ نهادهای نیک مزدا آفریده را که از آن اشه است؛ برای خود پذیرفت و دریافت.
89
نخستین اتربان، نخستین ارتشتار، نخستین برزیگر ستور پرور، نخستین کسی که از دیو روی گردانید و مردمان را بپرورد. نخستین کسی که در جهان استومند، [نماز] «اشم وهو....» خواند؛ دیوان را نفرین کرد و خستو شد که مزدا پرست، زرتشتی، دیو سیتز و اهورایی کیش است.
90
اوست نخستین کسی که در جهان استومند، سخنی را که در دین اهوره به زبان دیوان است، برخواند.
اوست نخستین کسی که در جهان استومند، سخنی را که در دین اهوره به زبان دیوان است، نوید داد.
اوست نخستین کسی که در جهان استومند، سخنی را که در دین اهوره به زبان دیوان است، ناستودنی و ناسزاوار برای نیایش خواند.
اوست پهلوان سراسر زندگی خوش و نخستین آموزگار سرزمینها.
91
به دستیاری او، همۀ «منثره ی ورجاوند» که در سرود «اشم وهو....»ست، آشکار شد.
اوست رد جهانی و رد مینوی گیتی.
اوست ستایشگر اشه که بزرگترین و بهترین و نیکوترین نهاد است.
اوست پیام آور دینی که بهترین همه دینهاست.
92
اوست که همۀ امشا سپندان – همکام به خورشید - به خواست خویش و به خشنودی درون و درست باوری، او را رد جهانی و رد مینوی گیتی خواستند و ستایشگر اشه که بزرگترین و بهترین و نیکوترین نهاد است و پیام آوردینی که بهترین همۀ دینهاست ، خواندند.
93
هنگام زدان و بالیدنش، آبها وگیاهان شادمان شدند.
هنگام زدان و بالیدنش، آبها وگیاهان بالیدند.
هنگام زدان و بالیدنش، همۀ آفریدگان سپند مینو به خود مژدۀ رستگاری دارند:
94
-خوشابه روزگار ما! اینک اتربانی زاده شد: سپیتمان زرتشت!
از این پس، زرتشت ما را با نیاز زور و برسم گسترده بستاید.
از این پس ، دین نیک مزدا در هفت کشور گسترده شود.
95
از این پس، مهر فراخ چراگاه، فرمانروایان کشور را نیرو بخشد و آشوبها را فرو نشاند.
از این پس، اپام نپات توانا، فرمانروایان کشور را نیرو بخشند و سرکشان را لگام زند.
اینک اشونی و فروشی «مدیو ماه» اشون، پسر «آراستی» را می ستاییم که نخستین بار، گفتار و آموزش زرتشت را گوش فرا داد.
96
...............................................................................................................................................................................
فروشی های اشون زنان سرزمینهای ایرانی را می¬ستاییم.
کرده سی و یکم
143
فورشی های اشون مردان سرزمینهای ایرانی را می ستاییم.
فروشی های اشون زنان سرزمینهای را می¬ستاییم.
فروشی های اشون زنان سرزمینهای را می¬ستاییم.
فروشی های اشون زنان سرزمینهای را می¬ستاییم.
فروشی های اشون زنان سرزمینهای را می¬ستاییم.
فروشی های اشون زنان سرزمینهای ایرانی را می¬ستاییم.
فروشی های اشون مردان سرزمینهای تورانی را می¬ستاییم.
فروشی های اشون زنان سرزمینهای تورانی را می¬ستاییم.
فروشی های اشون مردان سرزمینهای سیریم را می¬ستاییم.
فروشی های اشون زنان سرزمینهای سیریم را می¬ستاییم.
144
فروشی های اشون زنان سرزمینهای ساینی را می¬ستاییم.
فروشی های اشون زنان سرزمینهای ساینی را می¬ستاییم.
فروشی های اشون مردان سرزمینهای داهی را می¬ستاییم.
فروشی های اشون زنان سرزمینهای داهی را می¬ستاییم.

145
فروشی های اشون مردان همه سرزمینها را می¬ستاییم.
فروشی های اشون زنان همۀ سرزمینها را می¬ستاییم.
همۀ فروشی های نیک توانای پاک اشونان را از گیومرت تا سوشیانت پیروزمند می ستاییم
146
بشود که فروشی های نیکان، بزودی در این جا به دیدار ما بشتابند.
بشود که آنان به یاری ما آیند.
بشود که مارا – هنگامی که به تنگنا افتاده ایم – با یاوری آشکار خویش، نگاهداری کنند؛ با پشتیبای مانند مزدا اهوره و سروش پارسای توانا و «منثرهی ورجاوند» دانا – آن پیک دشمن دیو که از مزدا اهوره ی دیو ستیز است – که زرتشت را به پناه بخشی جهان استومند فرستاد.
147
ای فروشی های اشونان! ای نیکان! ای آبها! ای گیاهان!
شادمان وگرامی در این خانه فرود آیید و آرام گزینید و بمانید.
ای توانایان ! ای تواناترینان!
در این جا آتربانان کشور – که به اشه می اندیشند – دستها را در ستایش شما و به خواستاری یاری برای ما برآورده اند.
148
اینک فروشی همه اشون مردان و اشون زنان را می ستاییم که روانهایشان سزاوار ستایش و فروشی هایشان شایستۀ دادخواهی است.
اینک فروشی همه اشون مردان و اشون زنان را می ستاییم فروشی های آنان که اهوره مزدای اشون، ستایشگرانشان را پاداش بخشد.
ما از زرتشت شنیدیم که او خود ، نخستین و بهترین آموزگار دین اهورایی است.
149
اینک ما «جان» و «دین» و «بوی» و «روان» و«فروشی» نخستین آموزگاران ونخستین پیروان کیش، آن اشون مردان و اشون زنان را که انگیزۀ پیروزی اشه بوده¬اند، می ستاییم.
اینک ما «جان» و «دین» و «بوی» و «روان» و«فروشی» پیام آوران دین، آن اشون مردان و اشون زنان را که انگیزه پیروزی اشه بوده اند ، می ستاییم.
150
آموزگاران کیش را که از این پیش در خانمانها، روستاها، شهرها وسرزمینها بوده اند، می ستاییم.
آموزگاران کیش را که هم اکنون در خانمانها، روستاها، شهرها وسرزمینها بوده اند، می ستاییم.
آموزگاران کیش را که از این پس در خانمانها، روستاها، شهرها وسرزمینها بوده اند، می ستاییم.
آموزگاران کیش را که خانمانها، روستاها، شهرها وکشورها به بنیاد گذاری خانه و روستا و شهر و کشور کامیاب شدند، به اشه کامیاب شدند، به «منثره ی ورجاوند» کامیاب شدند؛ به رهایی روان کامیاب شدند و به برخورداری از همۀ خوشیها کامیاب شدند می ستاییم.
152
زرتشت رد جهانی و رد مینوی و نخستین آموزگار دینی سراسر جهان استومند را می ستاییم که نیک خواه ترین آفریدگان، بهترین شهریار آفریدگان، شکوهمندترین آفریدگان، فره مندترین آفریدگان، به ستایش برازنده ترین آفریدگان، به نیایش سزاوارترین آفریدگان، شایسته ترین آفریده ای که خشنودی وی خواسته شود، به آفرین شایسته ترین آفریدگان و نزد هریک از آفریدگان، براستی ستوده و برازندۀ ستایش و شایستۀ نیایش به آیین بهترین اشه خوانده شده است.
153
این زمین را می ستاییم.
آن آسمان را می ستاییم.
همۀ چیزهای خوب میان زمین و آسمان را می ستاییم.
آنچه را برازندۀ ستایش و شایسته نیایش و درخورپرستش مردم اشون است، می ستاییم.
154
روانهای جانوران سودمند دشتی را می ستاییم.
اینک روانهای اشون مردان و اشون زنان را – در هر جا که زاده شده باشند- [می ستاییم]؛ مردان وزنانی که با «دین» نیکشان برای پیروزی اشه کوشیده اند و می کوشند و خواهند کوشید.
155
«جان» و «دین» و «بوی» و «روان» و«فروشی» اشون مردان و اشون زنانی را که دین آگاه و پیروز بوده اند و هستند و خواهندبود، می ستاییم؛ آنان که برای اشه پیروزی بدست آوردند.
«ینگهه هاتم ....»
«یثه اهو ویریو....»
156
بشودکه فروشی های توانای بسیار نیرومند پیروز اشونان و فروشی های نخستین آموزگاران کیش و فروشی های پیام آوران، خشنود بدین خانه خرامند.
157
بشود که فروشی ها در این خانه خشنود شوند و ما را پاداش نیک و آمرزش سرشار خواهند.
بشود که آنان از این خانه خشنود باز گردند.
بشود که آنان سرودهای ورجاونند و آیینهای نیایش ما را به اهوره مزدا و امشا سپندان برسانند.
مبادا که آنان گله مند از ما مزدا پرستان، از این خانه دور شوند.
158
«یثه اهو و یریو....»
فروشی های توانای بسیار نیرومند اشونان و فروشی های نخستین آموزگاران کیش وفروشی های پیام آوران را درود می فرستم.
«اشم و هو....»
«اهمایی رئشچه....»

بهرام یشت

کرده یکم
1
«بهرام» اهوره افریده را می ستاییم.
زرتشت را اهوره مزدا پرسید:
ای اهوره مزدا! ای سپندترین مینو! یا دادار جهان استومند! ای اشون!
-کدام یک از ایزدان مینوی، زیناوندتر است؟
آنگاه اهوره مزدا گفت:
ای سپیتمان زرتشت!
آن ایزد مینوی، بهرام اهوره آفریده است.
2
بهرام اهوره آفریده نخستین بار ، به کالبد باد شتابان زیبای مزدا آفریده ای به سوی او وزید وفر مزدا آفریده، فر نیک مزدا آفریده و درمان و نیرو آورد.
3
آنگاه بهرام اهوره آفریده بسیار نیرومند ، بدو گفت:
من نیرومندترین، پیروزترین، فره مند ترین ، نیکترین، سودمندترین و درمان بخش ترین [آفریدگانـ]ـم.
4
من ستیهندگی را، ستیهندگی همۀ دشمنان را- چه جادوان و پریان، چه کوی های و کرپ های ستمار – در هم می شکنم.
5
برای فر و فروغش، من اورا – آن بهرام مزدا آفریده را – بانماز[ی به بانگ] بلند می ستایم.
بهرام مزدا آفریده را- به شیوۀ نخستین آیین اهوره – با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و «منثره» با اندیشه و گفتار و کردار [نیک]، با زور و با سخن رسا می ستاییم.
«ینگهه هاتم ....»
کردۀ دوم 6
.................................................................................................................................................................................
7
بهرام اهوره آفریده، دومین بار به کالبد ورزای زیبای زرین شاخی به سوی او آمد. برفراز شاخهای او،«ام»ی نیک آفریدۀ برزمند هویدا بود.
بهرام اهوره آفری، اینچنین پدیدار شد
.................................................................................................................................................................................
کرده سوم
8
.................................................................................................................................................................................
بهرام اهوره آفریده، سومین بار به کالبداسب سپید زیبای زرد گوش و زرین لگامی به سوی او آمد. بر پیشانی او،«ام»ی نیک آفریده برزمند هویدا بود.
بهرام اهوره آفرید، اینچنین پدیدار شد.
.................................................................................................................................................................................
کرده چهارم
10
.................................................................................................................................................................................
11
بهرام اهوره آفریده، چهارمین بار به کالبد اشتر سر مست گازگیر جست و خیز کنندۀ تیزتک رهسپاری – که پشمش جامۀ مردمان را بکار آید – به سوی او آمد...
12
... [اشتری] که در میان نان جفت گیر – [هنگامیکه] به ماده اشتران روی آورد – دارای گرایش فراوانی است. (ماده اشترانی که در پناه اشتر نر سرمستی باشند، آسوده ترند.)
[اشتری] که شانه هایش پر زور و کوهانهایش نیرومند است و چشمان و سری با هوش دارد؛ [اشتری] با شکوه و بلند و نیرومند ....
13
.....[اشتری] روشن رنگ که چشمان تیز بینش در شب تیره از دور می درخشد؛ که از سر ، کف سپید فرو پاشد؛ که برزانوان و پاهای خوب خویش ایستاده، همچون شهریار یگانه فرمانروایی گرداگرد خویش را می نگرد.
[بهرام اهوره آفریده] اینچنین پدیدار شدو
.................................................................................................................................................................................
کرده پنجم
14
.................................................................................................................................................................................
15
بهرام اهوره آفریده، پنجمین بار به کالبد گراز نرینۀ تیز چنگال و تیز دندان و تکاوری به سوی او روی آورد....
.... [گرازی] که به یک زخم بکشد، [گراز] خشمگینی که بدو نزدیک نتوان شد؛ [گراز] دلیری با چهره خال خال که آمادۀ [جنگ] است و از هر سو بتازد.
[بهرام اهوره آفریده،] اینچنین پدیدار شد.
.................................................................................................................................................................................
کرده ششم
16
.................................................................................................................................................................................
17
بهران اهوره آفریده، ششمین بار به کالبد مرد پانزده ساله تابناک روشن چشم زیبایی با پاشنه های کوچک، به سوی او خرامید.
[بهرام اهوره آفریده] اینچنین پدیدار شد.
.................................................................................................................................................................................
کرده هفتم
18
.................................................................................................................................................................................
19
بهرام اهوره آفریده، هفتمین بار به کالبد «وارغن» که [شکار خود را ] با چنگالها بگیرد و با نوک پاره کند، به سوی او پرید...
... وارغن که در میان پرندگان، تندترین و در میان بلند پروازان، سبک پروازترین است....
20
.... در میان جانداران، تنها اوست که خود را از تیر پران – اگر چه آن تیر، خوب پرتاب شده ودر پرواز باشد – تواند رهانید .
اوست که سپیده دمان، شهپر آراسته به پرواز در آید و از بامدادان تا شامگاهان به جست وجوی خوراک برآید ...
21
....اوست که در تنگه های کوهساران [شهپر] بپساود،که بر ستیغ کوهها [شهپر] بپساود، که در ژرفای دره ها و بستر رودها [شهپر] بپساود، که بر شاخساران درختان [شهپر] بپساود و به بانگ مرغان گوش فرا دهد.
[بهرام اهوره آفریده] اینچنین پدیدار شد.
.................................................................................................................................................................................
کرده هشتم
22
.................................................................................................................................................................................
23
بهرام اهوره آفریده، هشتمین بار به کالبد قوچ دشتی زیبایی با شاخهای پیچ در پیچ به سوی او روان شد.
[بهرام اهوره آفریدن] اینچنین پدیدار شد.
.................................................................................................................................................................................
کرده نهم
24
.................................................................................................................................................................................
25
بهرام اهوره آفریده، نهمین بار به کالبد برگشن دشتی زیبایی با شاخهای سر تیز به سوی او رهسپار شد.
[بهرام اهوره آفریده] اینچنین پدیدار شد.
.................................................................................................................................................................................
کرده دهم
26
.................................................................................................................................................................................
27
بهرام اهوره آفریده، دهمین بار به کالبد مرد رایومند زیبای مزد آفریده ای که دشنه ای زرکوب وآراسته به گونه گون زیورها در برداشت، به سوی او گام برداشت.
[بهرام اهوره آفریده] اینچنین پدیدار شد.
.................................................................................................................................................................................
کرده یازدهم
28
بهرام اهوره آفریده را می ستاییم که[مردان را ] دلیری بخشد؛ که [بدخواهان را] مرگ آورد؛ که [جهان را] نو کند ؛ که [مردمان را] آشتی نیک بخشد و بخوبی به کامیابی رساند.
زرتشت اشون، پیروزی در اندیشه را، پیروزی در گفتار را ؛پیروزی در کردار ، پیروزی در پرسش و پاسخ را بدو نماز بدر.
بهرام اهوره آفریده، او را تخمه بارور ، نیروی بازوان ، تندرستی و پایداری تن و آنچنان نیروی بینایی بخشید که ماهی «کر»در آب داراست که خیزابی همچند مویی را در رود «رتگها»ی دور کرانه، در ژرفای هزار بالای آدمی تواند دید.
.................................................................................................................................................................................
کرده دوازدهم
30
.................................................................................................................................................................................
31
بهرام اهوره آفریده، او را تخمه بارور ، نیروی بازوان، تندرستی و پایداری تن و آنچنان نیروی بینایی بخشید که اسب داراست که در شب تیره و بی ستاره و پوشیده از ابر، موی اسبی بر زمین افتاده را باز تواند شناخت که از یال یا دم اسب است.
.................................................................................................................................................................................
کرده سیزدهم
32
................................................................................................................................................................................
33
بهرام اهوره آفریده، او را تخمه بارور ، نیروی بازوان، تندرستی و پایداری تن و آنچنان نیروی بینایی بخشید که کرکس زرین طوق دار است که پاره گوشتی همچنند مشتی را از دوری نه کشور باز تواند شناخت؛ اگر چه در بزرگی، چون تابش سر سوزنی درخشان بنماید.
.................................................................................................................................................................................
کرده چهاردهم
34
بهرام اهوره آفریده را می ستاییم.
زرتشت از اهوره مزدا پرسید:
ای اهور مزدا! ای سپندترین مینو ! ای دادار جهان استومند! ای اشون!
اگر من از جادویی مردمان بسیار بدخواه آزرده شوم ، چاره آن چیست؟
35
آنگاه اهوره مزدا گفت:
پری از مرغ «وارغن» ی بزرگ شهپر بجوی و آن را بر تن خودبپسا و بدان پر، [جادویی] دشمن را ناچیز کن.
36
کسی که استخوانی یا پری از این مرغ دلیر با خود داشته باشد ، هیچ مردتوانایی او را از جای بدر نتواند بردو نتواند کشت.
آن پر مرغکان مرغ بدان کس پناه دهد و بزرگواری و فر بسیار بخشد.
37
پس فرمانروا و سردار کشور – آن آدمی کش – بکشد؛ [اما] نه صد [تن] را. اوآنان را یکباره نکشد.او تنها یکی را بکشد و بگذرد.
38
آن کس رکه [این] پر با اوست، همگان از اوهراسانند؛ همان سان که همۀ دشمنان از من به تن خویش بیمناکند.همه دشمنان از نیرو و پیروزی که در خویشتن من هست ، ترسانند...
39
.... آن پیروزی که فرمانروایان آرزومند آنند؛ فرمانروازادگان آرزومندآنند ؛ ناموران ارزومند آنند؛ کاووس آرزومند آن بود.
.... آن پیروزی که [نیروی] اسبی را در بر دارد؛ [نیروی] اشتر سرمستی را در بر دارد؛ [نیروی] آبی ناوتاک را در بر دارد...
40
.... آن پیروزی که فریدون دلیر داشت؛ کسی که اژدی دهاک را فرو کوفت؛ [آژی دهاک] سه پوزۀ سه کلۀ شش چشم را، آن دارندۀ هزار [گونه] چالاکی را، آن دیو بسیار زورمنددروج را، آن دروند آسیب رسان جهان را، آن زورمندترین دروجی را که اهریمن برای تباه کرده جهان اشه ، به پتیارگی درجهان استومند بیافرید.
.................................................................................................................................................................................
کرده پانزدهم
41
بهرام اهوره آفریده را می ستاییم.
بشود که پیروزی و فر [بهرام] ، این خانه و گلۀ گاوان را فرا گیرد؛ همان سان که «سیمرغ» و ابر بارور کوهها را فرا می گیرند.
.................................................................................................................................................................................
کرد شانزدهم
42
بهرام اهوره آفریده را می ستاییم.
زرتشت از اهوره مزدا پرسید:
ای اهوره مزدا ! اتی سپندترین مینو! ای دادار جهان استومند!ای اشون!
بهرام اهوره آفریده را در کجا باید نام برند، و به یاری خوانند؟
درکجا [باید اورا] بستایند و نیایش بگزارند؟
43
آنگاه اهوره مزدا گفت:
ای سپیتمان زرتشت!
هنگامی که دو سپاه در برابر یکدیگر ایستند و ارایش رزم گیرند، اما پیشروان به پیروزی واپسین نرسند و شکست خوردگان به شکستی سخت ، دچار نشوند....
44
...چهار پر [وارغن] بر سر راه هر دو سپاه بیفشان
هر یک از دو سپاه که نخستین بار «ام»ی نیک آفریده و برزمند و بهرام اهوره آفریده را نیاز پیشکش آورد، پیروزی از آن او شود.
45
ام وبهرام اهوره آفریده – هر دو پشتیبان، هر دو نگاهبان ، هر دو پاسدار – را آفرین می فرستم.
هر دوان بدین جا و بدان جا پرواز کنند. هر دوان به بالا پرواز کنند.
46
ای زرتشت!
این «منثره» [ی ورجاوند] را به هیچ کس جز به پدر یا برادر تنی یا به اتربان وابسته به گروههای سه گانه، میاموز.
این سخنی است نیرومند واستوار؛ نیرومند و به گشاده زبانی باز گفته؛ نیرومند و چاره بخش.
این سخنی است که سرپریشان را سامان بخشد و زخم فرود آمده را [به فرود آورنده] باز گرداند.
.................................................................................................................................................................................

کرده هفدهم
47
بهرام اهوره آفریده را می ستاییم که همگام با مهر و رشن، به میان رده های آرایش رزم گرفته جنگاوران رود و پرسد:
-کدامین کس مهر دروج است؟
-کدامین کس از رشن روی برتابد؟
-کدامین کس را بیماری ومرگ بخشم، من که چنین توانم کرد؟
48
پس اهورا مزدا گفت:
اگر مردمان، بهرام اهوره آفریده را آنچنان که بشاید، نیاز پیشکش آورندو ستایش و نیایشی سزاوار و به آیین بهترین اشه بگزارند، هر آینه سیلاب و [بیماری] «گر» و «کبست» و گردونه های رزم آوران دشمن با درفشهای برافراشته به سرزمینهای ایرانی راه نیابند.
49
زرتشت از او پرسید:
ای اهوره مزدا!
-کدام است ستایش و نیایش برازندل بهرام اهوره آفریده به آیین بهترین اشه؟
50
آنگاه اهوره مزدا گفت:
مردان سرزمینهای ایرانی باید اورا گوسفندی یک رنگ- سپید یا سیاه یا رنگی دیگر – بریان کنند.
51
از آن نیاز، راهزن یا زن روسپی یا [نا]اشونی را که «گاهان» نمی سراید و بر هم زن زندگانی و پتیارۀ دین اهورایی زرتشت است، نباید بهره ای برسد.
52
اگر از آن نیاز، راهزن یا زن روسپی یا [نا] اشونی را که«گاهان» نمی سراید و بر هم زن زندگانی و پتیاره دین اهورایی زرتشت است، بهره ای برسد، هر آینه بهران اهوره آفریده چاره و درمان را برگیرد...
53
... پس ناگاه سیلاب سرزمینهای ایرانی را فرا گیرد؛ به نگاه سپاه دشمن به سرزمینهای ایرانی در آید؛ به ناگاه سرزمینهای ایرانی در هم شکند: پنجاهها صدها، صدها هزارها، هزارها ده هزارها، ده هزارها صدهزارها.
54
پس آنگاه او بانگ برآورد:
ای مردم!
آیا در این هنگامه که دیوان «ویا مبور» و مردمان دیو پرست خون می ریزند و [سیل خون] روان می کنند، بهرام اهوره آفریده و گوشورون شایستۀ ستایش ونیایش نیستند؟

55
در این هنگامه که دیوان و یا مبور ومردمان دیو پرست، گیاه «هپرسی» و هیزم «نمدک» را در آتش می افگند.
56
در این هنگامه که دیوان و یامبور و مردمان دیو پرست، پشت [گاو] را خم می کنند و کمر[ش] را در هم می شکنند و اندامها [یش] را دراز می کنند؛ بدان گونه که گویی[اورا ] می کشند؛ اما نمی کشند....
در این هنگامه که دیوان و یا مبور و مردمان دیو پرست، گوشها [ی گاو]را می پیچانند و چشمها[یش] را بیرون می کشند.
.................................................................................................................................................................................
کرده هیجدهم
57
بهرام اهوره آفریده را می ستاییم
هوم دور دارنده مرگ را در بر می گیرم.
هوم پیروز را در بر می گیرم.
نگاهبان خوب را در بر می¬گیرم.
نگاهدار تن را در بر می¬گیرم.
کسی که [شاخه¬ای] هوم با خود نگاه دارد، در جنگ از بند [دشمن] برهد.
58
تا من این سپاه را شکست دهم؛ تا من این سپاه را یکسره شکست دهم؛ تا من این سپاه را که از پی من می تازد؛ درهم شکنم.
.................................................................................................................................................................................
کرده نوزدهم
59
بهرام اهوره آفریده را می ستاییم
سنگی را که به «سیغویر» وابسته است، فرمانروازاده ای در بر گیرد؛ ده هزار از فرمانروازادگان، آن نام آور به نیرومندی و پیروزی را در بر گیرند.....
60
... تا من- چونان همۀ ایرانیان دیگر – از پیروزی بزرگ برخوردار شوم؛
تا من این سپاه را شکست دهم؛
تا من این سپاه را که از پی من می تازد، درهم شکنم.
.................................................................................................................................................................................
کرده بیستم
61
بهرام اهوره آفریده را می ستاییم.
«یته اهو ویریو....»
گیتی را نیرو باد! درود برگیتی ! نرم گفتاری گیتی را باد! پیروزی گیتی را باد! فراوانی گیتی را باد! آبادانی گیتی را باد!
«باید برای [آبادانی] جهان کوشید و آن را بدرستی نگاهبانی کرد و به سوی روشنایی برد.»
.................................................................................................................................................................................
کرده بیست و یکم
62
بهرام اهوره آفریده را می ستاییم که رده های رزم [آوران] را از هم بپاشد؛ که رده های رزم [آوران] را از هم بدرد؛ که رده های رزم[آوران] را به تنگنا افگند، که رده های رزم[آوران] را پریشان کند؛ که رده های رزم[آوران]را یکسره از هم بپاشد؛ که رده های رزم[آوران]را یکسره از هم بدرد؛ که رده های رزم[آوران] را یکسره به تنگنا افگند؛ که رده های رزم[آوران] را یکسره پریشان کند.
بهرام اهوره آفرید، [رده های رزم آوران] دیوان، مردمان [دیو پرست]، ورجاوند، کوی ها و کرپ های ستمکار را [چنین کند].
.................................................................................................................................................................................

کرده بیست و یکم
62
بهرام اهوره آفریده را می ستاییم بدان هنگام که بهرام اهوره آفریده در رده های برانگیخته زرم[آوران] روستاهای بهم پیوسته، دستهای مهر دروجان را از پشت ببندد؛ چشمهای آنان را بپوشاند وگوشهای آنان را کر کند؛ بدان سان که کسی نتواند پا فراپیش نهد وپایداری کند.
.................................................................................................................................................................................
64
«یثه اهو ویریو....»
بهرام اهوره آفریده واو پرتات پیروز را درود می فرستم .
«اشم و هو .....»
«اهمایی رئشچه .....»

رام یشت


خشنودی اندروای زبر دست را که دیدبان دیگر آفریدگان است.
*
کرده یکم
1
من آب و «بغ» را می ستایم.
من آشتی پیروز و پاداش – هر یک از این دو – را می ستایم.
ما این اندروای را می ستاییم.
ما این اندروای را[به یاری] می خونیم برای این خانه، برای خانه خدای این خانه و برای رادمردی که زور نیاز کند.
.... ستور گفتار، تا دشمن را یکباره شکست دهیم.
ما بهترین ایزد را می ستاییم.
2
آفریدگار اهوره مزدا در ایران ویج برکرانۀ [رود] دایتیای نیک بر تخت زرین، بر بالش زرین، بر فرش زرین، در برابر برسم گسترده، با دستان سرشار او را بستود ....
3
... واز وی خواستار شد:
ای اندروای زبر دست!
مرا این کامیابی ارزای دار که آفرینش انگرمینو را در هم شکنم و آفرینش سپند مینو را پاس دارم.
4
اندروای زبر دست، این کامیابی را بدوارزانی داشت و آفریدگار اهوره مزدا کامروا شد.
5
اندروای اشون را می ستاییم، اندروای زبردست را می ستاییم.
ای اندروای!
آنچه از ترا که از آن سپند مینوست می ستاییم.
اندروای نیرومندزبر دست رابرای فر و فروغش با نماز[ی به بانگ] بلندوبا زور می ستایم.
اندروای زبر دست را با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد، و«منثره»، با اندیشه و گفتار وگردار[نیک] ، با زور و با سخن رسا می ستایم.
«ینگهه هاتم ....»
کرده دوم
6
............................................................................................................................................................................
7
هوشنگ پیشدادی در پای کوه البرز به فلز پیوسته (؟)، برتخت زرین، بر بالش زرین، بر فرش زرین، در برابر برسم گسترده، با دستان سرشار اورا بستود.....
8
... واز وی خواستار شد:
ای اندروای زبر دست!
مرا این کامیابی ارزانی دار که دو سم از دیوان مزندری ودروندان ورن را برافگنم.
9
اندروای زبر دست، این کامیابی را بدو ارزانی داشت و هوشنگ پیشدادی کامروا شد.
اندروای اشون را می ستاییم .........................................................................................................................
کردۀسوم
10
............................................................................................................................................................................
11
تهمورث زیناوند بر تخت زرین، بر بالش زرین، بر فرش زرین ، در برابر برسم گسترده، با دستان سرشار اورا بستود....
12
.... و از وی خواستا رشد:
ای اندروای زبر دست!
مرا این کامیابی ارزانی دار که بر همه دیوان و مردمان [دروند]، برهمۀ جادوان و پیروز شوم؛ که اهریمن را به پیکراسبی در آورم و سی سال [سوار براو] تا دو کرانه زمین تاخت آورم.
13
اندروای زبر دست، این کامیابی را بدو ارزانی داشت و تهمورث کامروا شد.
............................................................................................................................................................................
کرده چهارم
14
............................................................................................................................................................................
15
جمشید خوب رمه در پای کوه بلند سراسر درخشان و زرین هکر،بر تخت زرین ،بر بالش زرین، بر فرش زرین، در برابر برسم گسترده با دستان سرشار اوار بستود....
16
.....واز وی خواستار شد:
ای اندروای زبر دست!
مرا این کامیابی ارزانی دار که فره مندترین مردمان باشم، که در میان مردمان هورچهر باشم، که به شهریاری خویش، جانوران و مردمان را بی مرگ و آبها و گیاهانی را نخشکیدنی و خوراکها رانکاستنی کنم.
«شهریاری جم دلیر، نه سرما بود و نه گرما، نه پیری بود ، نه مرگ و ن رشک ودیو آفریده.»
17
اندروای زبر دست، این کامیانبی را بدو ارزانی داشت و جمشید کامروا شد.
............................................................................................................................................................................
کرده پنجم
18
............................................................................................................................................................................
19
اژی دهاک سه پوزه در «کویر ینت» ی سخت راه، بر تخت زرین ،بر بالش زرین، بر فرش زرین، در برابر برسم گسترده با دستان سرشار اوار بستود....
20
.....واز وی خواستار شد:
ای اندروای زبر دست!
مرا این کامیابی ارزانی دار که همۀ هفت کشور را از مردمان تهی کنم.
21
اندروای زبر دست ، این کامیابی را به ستایشگر ، به آرزومند و به ناجوانمرد نیاز کنندۀ زور ارزانی داشت.
............................................................................................................................................................................
کرده ششم
22
............................................................................................................................................................................
23
فریدون پسر آتبین از خاندان توانا ، درسرزمین چهار گوشه ورن، بر تخت زرین ،بر بالش زرین، بر فرش زرین، در برابر برسم گسترده با دستان سرشار اوار بستود....
24
.....واز وی خواستار شد:
ای اندروای زبر دست!
مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر «اژی دهاک» - [اژی دهاک] سه پوزۀ سه کلۀ شش چشم، آن دارندل هزار [گونه] چالاکی ، آن دیو سیار زورمند دروج، آن دروند آسیب رسان جهان، آن زورمندترین دروجی که اهریمن برای تباه کردن جهان اشه به پتیارگی، در جهان استومند بیافرید – پیروز شوم و هر دو همسرش، سنگهوک و ارنوک را – که برازنده نگاهداری خاندان و شایستۀ افزایش دودمانند – از وی بربا
25
اندروای زبر دست ، این کامیابی را بدو ارزانی داشت و فریدون کامروا شد.
............................................................................................................................................................................
کرده هفتم
26
............................................................................................................................................................................
27
گرشاسپ دلیر در «گوذ»، آبشار رنگهای مزدا آفریده ، بر تخت زرین ،بر بالش زرین، بر فرش زرین، در برابر برسم گسترده با دستان سرشار اوار بستود....
28
.....واز وی خواستار شد:
ای اندروای زبر دست!
مرا این کامیابی ارزانی دار که بتوانم کین برادر خویش«اوراخشیه» را از «هیتاسپ» بخواهم و اورا بکشم و تن اورا به گردونۀ خود بکشم؛ همان سان که با «اشتی گفیه»ی سرور ، با «ائوگفیه»ی بزرگ وبا «گندرو» - که در آب می زیست – کردم.
29
اندروای زبر دست ، این کامیابی را بدو ارزانی داشت و گرشاسپ کامروا شد.
............................................................................................................................................................................
کرده هشتم
30
............................................................................................................................................................................
31
«اوروسار»ی بزرگ در جنگل سپید، در برابر جنگل سپید، در میان جنگل سپید، بر تخت زرین ،بر بالش زرین، بر فرش زرین، در برابر برسم گسترده با دستان سرشار اوار بستود....
32
.....واز وی خواستار شد:
ای اندروای زبر دست!
مرا این کامیابی ارزانی دار که پهلوان سرزمینهای ایرانی استوار دارندۀ کشور – [کیـ]ـخسرو ما رانکشد، که خویشتن را از چنگ کیخسرو بتوانم رهاند.
کیخسرو اورا برافگند در همه جنگل ایرانیان.
33
اندروای زبر دست ، این کامیابی را بدو ارزانی داشت و کیخسرو کامروا شد.
............................................................................................................................................................................
کرده نهم
34
...........................................................................................................................................................................
35
«هوتوسا» دارنده برادران بسیار از خاندان نوذر، ، بر تخت زرین ،بر بالش زرین، بر فرش زرین، در برابر برسم گسترده با دستان سرشار اوار بستود....
36
.....واز وی خواستار شد:
ای اندروای زبر دست!
مرا این کامیابی ارزانی دار که در خانه کی گشتاسپ گرامی و دوست داشتنی و خوب پذیرفته باشم. کیخسرو اورا برافگند در همه جنگل ایرانیان.
37
اندروای زبر دست ، این کامیابی را بدو ارزانی داشت و هوتوسا کامروا شد.
............................................................................................................................................................................
کرده یازدهم
42
...........................................................................................................................................................................
سپند مینوی رایومند فره مند را می ستاییم
43
ای زرتشت اشون!
براستی اندرو ای نام من است.
از آن روی براستی اندروای نام من است که من هر دو آفرینش – آفرینش سپند مینو و آفرینش انگر مینو – را می رانم.
ای زرتشت اشون!
جوینده نام من است.
از آن روی جوینده نام من است که من به هر دو آفرینش – آفرینش سپند مینو و آفرینش انگر مینو – می رسم.
44
ای زرتشت اشون!
بر همه چیره شونده نام من است.
از آن روی بر همه چیره شونده نام من است که من بر هر دو آفرینش – آفرینش سپند مینو و آفرینش انگر مینو – چیرگی می یابم.
ای زرتشت اشون!
نیک کردار نام من است.
از آن روی نیک کردار نام من است که من، آفرید گار اهوره مزدا و امشا سپندان را نیکویی می ورزم.
45
پیش رونده نام من است.
پس رونده نام من است...
یابنده فر نام من است.
46
تند نام من است.
تندترین نام من است.
دلیرترین نام من است.
سخت نام من است.
سخت ترین نام من است.
نیرومند نام من است.
نیرومند ترین نام من است.
... نام من است. یکباره شکست دهنده نام من است.
.... نام من است. دیو ستیز نام من است.
.... نام من است.
47
ستیزه شکن نام من است.
برستیهندگی چیره شونده نام من است.
خیزاب آور نام من است.
خیزاب برانگیز نام من است.
خیزاب فرو ریز نام من است.
زبانه کشنده نام من است ....
«گرذ» نام من است...
48
نیزه سر تیز نام من است. دارنده نیزۀ سر تیز نام من است.
نیزۀ پهن نام من است. دارندۀ تیز پهن نام من است.
نیزۀ آخته نام من است. نیزه آزنده نام من است.
فره مند نام من است. بسیار فره مند نام من است.
49
ای زرتشت!
این نامهای مرا هنگامی که در میان سپاه دشمن تشنه به خون و در میان رزم آوران رده برکشیده و درمیان دو کشور درگیر درجنگ جای داشته باشی، برخوان.
50
ای زرتشت!
این نامهای مرا هنگامی که آموزگار دروغین نا اشون، پوینده یا دونده یا سواره یا با گردونه تازنده، آزمنددهش و کامکاری به تو روی کند ، برخوان .
51
ای زرتشت!
این نامهای مرا هنگامی که او در بند نگاه داشته شده یا فروبسته در بند بیرون کشیده شده با فرو بسته در بند، سواره بدر برده شده باشد، برخوان....
52
اندروای که در همه جا اسبان و مردان را دچار ناباوری کند و در همه جا با دیوان در ستیز است؛ که درجاهای پست و پوشیده در هزار لایه تیرگی، نزدکسی رود که بدو گراییده باشد.
53
-با کدامین پیشکش ترا بستایم؟
-کدامین پیشکش را نیاز تو کنم؟
-با کدامین پیشکش، ایین ستایش ترا بر پای دارم؟
بشود که اندروای تند و کمر بر میان بسته با کمر استوار، با گام بلند، باسینۀ گشاده، با تهیگاه نیرومند، با چشمان نیالوده(؟) ، همچون شهریار کشوری، همچون شهریاری یگانه، بدین جا فرودآید.
54
ای زرتشت اشون!
برسم برگیر....روشن و پر فروغ در روشنایی روز تا سپیده دمان ....(؟)
55
اگر مرا بستایی ، ترا ازمنثره ی مزدا آفریده فره مند درمان بخش، بیاگاهانم؛ بدان سان که نه اهریمن تبهکار بر تو چیره تواند شد ، نه جادوان و جادویی، نه دیوان و نه مردمان [دروند].
56
اندروای چالاک را می¬ستاییم.
اندروای چالاک ترین چالاکان را می¬ستاییم.
اندروای دلیر را می¬ستاییم.
اندروای دلیرترین دلیران را می¬ستاییم.
اندروای زرین خود را می¬ستاییم.
اندروای زرین تاج را می¬ستاییم.
اندروای زرین طوق را می¬ستاییم.
اندروای زرین گردونه را می¬ستاییم.
اندروای زرین چرخ را می¬ستاییم.
اندروای زرین رزم افزار را می¬ستاییم.
اندروای زرین موزه را می¬ستاییم.
اندروای زرین کمر را می¬ستاییم.
اندروای اشون را می¬ستاییم.
اندروای زبر دست را می¬ستاییم.
ای اندروای اشون!
آنچه از ترا که از آن سپندمینوست، می¬ستایمم.
...................................................................................................................................................................................
57
«یثه اهو و یریو....»
اندروای زبر دست را که دیدبان دیگر آفریدگان است، درود می فرستم.
ای اندروای اشون!
آنچه از ترا که از آن سپند مینوست، می ستاییم.
«اشم وهو.....:
«اهمایی رئشچه.....»

دین یشت

خشنودی راست ترین دانش مزدا آفریده اشون را.
*
رده یکم
1
راست ترین دانش مزدا آفریده اشوان را می ستاییم که ما را به راه نیک رهنمون شود و به گذرگاه نیک برد و آنچه ما را آزوست ، به ما بخشد.
دانش مزدا آفریده را می ستاییم که زور نیاز کننده، اشون، هنرمند، نامدار، تند کردار، تیز کنش، رساننده به سرانجام نیک و بخشنۀ گشایش نیک – دین نیک مزدابی – است.
2
زرتشت از جای برخاست و شتابان به بیرون از خانه روان شد و دانش را چنین ستود:
ای راست ترین دانش مزدا آفریده اشون!
اگر تو پیش از من می روی، چشم به راه من بمان.
اگر تو از پی من می آیی، به من بپیوند.
3
بشئود که آشتی بهرۀ ما شود، چنان که راهها را پایانی خوش است؛ دکوهها گذرگاههای خوب توان یافت؛ از جنگلها آسان توان گذشت و رودهای ناوتاک را به خوشی توان پیمود.
پاداش و آوازه ونیایش و توانایی از آن ما باد!
4
برای فر و فروغش، من اورا – راست ترین دانش مزدا آفریده اشون را- با نماز [ی به بانگ] بلند و با زور می ستایم.
راست ترین دانش مزدا آفریده اشون را با هوم آمیخته به شیر، با برسم، بازبان خرد و «منثره»، با اندیشه و گفتار و کردار [نیک]، با زورو با سخن رسا می ستاییم.
«ینگهه هاتم ....»
کرده دوم
5
..............................................................................................................................................................................
6
زرتشت، نیک اندیشی و نیک گفتاری و نیک کردار و آرزوی این کامیابی را بدو نماز برد....
7
.... که راست ترین دانش مزدا آفریده اشون، او را نیرودر پاها، شنوایی در گوشها، توان در بازوان و تندرستی و پایداری تن بخشد وآنچنان نیروی بینایی که ماهی «کر» در آب داراست که خیزابی همچند مویی را در رود «رنگها» ی دورکرانه، در ژرفای هزار بالای آدمی تواند دید.
...........................................................................................................................................................................
کرده سوم
8
...........................................................................................................................................................................
9
زرتشت ، نیک اندیشی و نیک گفتاری و نیک کرداری و آرزوی این کامیابی را بدو نماز برد....
10
.... که راست ترین دانش مزدا آفریده اشون، او را نیرو در پاها، شنوایی در گوشها، توان در بازوان و تندرستی و پایداری تن بخشد وآنچنان نیروی بینایی که اسب داراست که در شب تیره – اگر چه باران ببارد و ژاله وتگرگ فرو ریزد – موی اسبی بر زمین افتاده را باز تواند شناخت که از یال یا دم اسب است.
...........................................................................................................................................................................
کرده چهارم
11
...........................................................................................................................................................................
12
زرتشت ، نیک اندیشی و نیک گفتاری و نیک کرداری و آرزوی این کامیابی را بدو نماز برد....
13
.... که راست ترین دانش مزدا آفریده اشون، او را نیرو در پاها، شنوایی در گوشها، توان در بازوان و تندرستی و پایداری تن بخشد وآنچنان نیروی بینایی که کرکس زرین طوق داراست که پاره گوشتی همچند مشتی را از دوری نه کشور باز تواند شناخت؛ اگر چه در بزرگی، چون تابش سرسوزنی درخشان بنماید.
...........................................................................................................................................................................
کرده پنجم
14
...........................................................................................................................................................................
15
«هووی» پاک و دانا که خواستار زرتشت بود ،او را بستود تا در زندگی با او بهروز شود ودینی بیندیشد، دینی سخن گوید و دینی رفتار کند.
...........................................................................................................................................................................
کرده ششم
16
...........................................................................................................................................................................
17
آتربان دور سفر کرده که خواستار توانایی به یاد داشتن [آموزشهای] دین و نیرومند ی تن خویش بود، او را بستود.
...........................................................................................................................................................................
کرده هفتم
18
...........................................................................................................................................................................
19
شهریار و فراوانی کشور که خواستار آشتی و سازش برای کشور و نیرومندی تن خویش بود، اورا بستود .
...........................................................................................................................................................................
20
«یثه اهو ویریو.....»
راست ترین دانش مزدا آفریده اشون را درود می¬فرستم.
«اشم وهو.....»
«اهمایی رئشچه .....»

ارت یشت
(اشی یشت)

خشنودی اشی نیک ، چیستای نیک، ارث ی نیک، رسستات نیک و فر [و] پاداش مزدا آفریده را.
*
کرده یکم
1
اشی نیک، شهریار بزرگوار برزمند خوب ستوده را می ستاییم که چرخها [ی گردونه اش] ، خروشان [است,؛ که نیرومند، پاداش بخش ، درمانگر، بسیار هوشمندو تواناست.
2
اشی دختر اهوره مزدا وخواهر امشا سپندان است .اوست که با خرد سوشیانتها فراز آید.
کسی که اشی اورا کامروا کند، بدو خرد سرشتی بخشد.
اشی کسی را به یاری آید که او را از نزدیک بخواند؛ که او را از دور بخواند.
کسی که زورنیاز اشی کند،[بدان ماند که] زور نیاز مهر کرده باشد.
3
برای فر و فروغش، او را – اشی نیک را- با نماز خوب گزارده و با زور و بانماز [ی به بانگ] بلند
می¬ستایم.
اشی را با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و «منثره»، با اندیشه و گفتار و کردار [نیک] ، بازور و با سخن رسا می ستاییم.
«ینگهه هاتم....»
کرده دوم
4
................................................................................................................................................................................
5
درود به هوم، به منثره ی ورجاوند و به زرتشت اشون!
براستی درود به هوم؛ زیرا همه می ها را خشم خونین درفش همراه است؛ اما می هوم رامش اشه در پی دارد.
6
ای اشی نیک! ای اشی زیبا! ای اشی درخشان! ای که با فروغ خویش شادمانی افشانی! ای اشی! ای آن که مردان همراه خویش را فر نیک بخشی!
از خانمانی که اشی نیک، پای در آن فرو نهد، بوی خوش بر آید و اندیشۀ سازگاری و دوستی دیرپای، [بهرۀ آن خانمان شود]
7
ای اشی نیک!
مردانی که تو یاورشان باشی، در کشوری با خوراکهای فراوان، فرمانروایی کنند؛ آن جا که خواربار انباشته، بویهای خوش برآمده، بسترها گسترده و دیگر دارایی های گرانبها فراهم آمده است.
براستی خوشا به [روزگار] کسی که تو یاورش باشی!
همچنین یاور من باشی ای پردهش! ای نیرومند!
8
ای اشی نیک!
خانه های کسانی که تو یاورشان باشی ، خوب ساخته، دیرپای ، از ستوران بهره مند و دیر زمانی استوار است.
براستی خوشا به [روزگار] کسی که تو یاورش باشی!
همچنین یاور من باشی ای پردهش! ای نیرومند!
9
ای اشی نیک!
تختهای آنان که تو یاورشان باشی، خوش ساخت، خوب گسترده و خوش بو، با بالشهای آراسته و پایه های زرین بر پاست.
براستی خوشا به [روزگار] کسی که تو یاورش باشی!
همچنین یاور من باش ای پردهش! این نیرومند!
10
ای اشی نیک!
زنان گرامی مردانی که تو یاورشان باشی، برتختهای زیبای زرین پایه، بر بالشهای آراسته، آرمیده و خود را با دست بند،گوشواره چهار گوشه به نمایش آویزان و طوق زرنشان آراسته اند [ و چنین گویند]:
براستی خوشا به [روزگار] کسی که تو یاورش باشی!
همچنین یاور من باش ای پردهش! این نیرومند!
11
ای اشی نیک!
دوشیزگان آنان که تو یاورشان باشی، پای آورنجن در پای کرده، کمر بر میان بسته ، با انگشتان بلندو با تنی چنان زیبا که بیننده را شادی افزاید، نشسته اند.
براستی خوشا به [روزگار] کسی که تو یاورش باشی!
همچنین یاور من باش ای پردهش! این نیرومند!
12
ای اشی نیک!
اسبان کسانی که تو یاورشان باشی، اسبانی تند، هراس انگیز و تیزتک اند که گردونه تند را با دوال چرمین به گردش در آورند.
سورد خوان دلیر دارنده نیزه سر تیز واسب چالاک، گردونه [خویش] را شتابان براند؛ [آن سرود خوان] که نیزه سرتیز بلند دسته و تیر تند پران خویش را از دور پرتاب کند و همستار را از پشت سر به خاک افگند و دشمن را از روبرو براندازد.
براستی خوشا به [روزگار] کسی که تو یاورش باشی!
همچنین یاور من باش ای پردهش! این نیرومند!
13
ای اشی نیک!
اشتران کسانی که تو یاورشان باشی، اشترانی هراس انگیز ، بلند کوهان بسیار گستاخند که از زیمن برخیزند و برافروخته با یکدگیر بستیزند.
براستی خوشا به [روزگار] کسی که تو یاورش باشی!
همچنین یاور من باش ای پردهش! این نیرومند!
14
بازرگانان در سرای کسانی که تو یاورشان باشی، از سرزمینهای بیگانه، سیم و زر و جامه های خوش بافت آورند.
براستی خوشا به [روزگار] کسی که تو یاورش باشی!
همچنین یاور من باش ای پردهش! این نیرومند!
15
ای اشی بزرگوار نیک! ای آفریده خوب چهره! [ای آن که] به خواست خویش فرمان گزاری! ای به تن فره مند!
به سوی من بنگر و بخشایش خویش، مرا ارزانی دار!
اهوره مزدا – بزرگترین و بهترین ایزدان – پدر تست.
سپندارمذ مادرتست.
سروش نیک پارسا و رشن بزرگوار نیرومند و مهر فراخ چراگاه – [آن] هزار گوش ده هزار دیدبان – برادران تواند.
دین مزدا پرستی خواهر تست.
17
اشی نیک بزرگوار – ستوده ترین ایزدان که از راه راست به کژی نگراید – در گردونۀ خویش، درنگ کرد و بدین سخنان لب بر گشود:
-ای آن که آوازت از همۀ آنان که مرا می خوانند، به گوش من دلپذیرتر می آید!
توکیستی که مرا می خوانی؟
18
آنگاه او [به پاسخ] چنین گفت:
منم سپیتمان زرتشت، نخستین آفریده ای که [نماز] «اشم وهو...» گزارد و اهوره مزدا و امشا سپندان را بستود.
آن که به هنگام زادن و بالیدنش، آبها و گیاهان خشنود شدند.
آن که به هنگام زادن و بالیدنش، آبها روان شدند و گیاهان رستن آغاز کردند....
19
آن که به هنگام زادن و بالیدنش، اهریمن از این زمین پهناور گوی سان دور کرانه بگریخت.
اهریمن زشت نهاد پر گزند چنین گفت:
-همه ایزدان [باهم] نتوانستند با خواست من بستیزند و مرا [از پهنۀ آفرینش] برانند، اما زرتشت به تنهایی با خواست من ستیهید و مرا براند...
20
او با [نماز] «اهون ویریه....»- رزم افزاری که چون سنگی است همچند خانه ای – مرا بسوخت.
او با [نماز] «اشم وهو....» - که همچون فلزی گداخته است- مرا بسوخت .
او با من چنان کرد که گریختن از این زمین، مرا خوش تر باشد.
او به تنهایی مرا براند، او، سپیتمان زرتشت.
21
آنگاه اشی نیک بزرگوار چنین گفت:
ای سپیتمان راست کردار اشون!
نزد من بیا و در گردونۀ من بیارام!
سپیتمان زرتشت نزد او رفت و درگردونه اش بیارمید.
22
پس [اشی] با دست چپ و دست راست ، با دست راست و دست چپ، او را بپسود و اینچنین گفت:
ای سپیتمان!
تو نغز و نیک آفریده ای!
ای سپیتمان خوش پای بلند بازوان! ای به تن فره مند به روان جاودانه بهروز!
آنچه با تو می گویم راست است.
..............................................................................................................................................................................
کرده سوم
23
..............................................................................................................................................................................
24
هوشنگ پیشدادی در پای [کوه] البرز بلند زیبای مزدا آفریده ، اورا بستود....
25
... و از وی خواستار شد:
ای اشی نیک بزگوار!
مرا این کامیابی ارزانی دار که بر همۀ دیوان مزندری چیره شوم، که من از بیم دیوان، هراسان وگریزان نشوم؛ که دیوان – ناگزیر – از من هراسان وگریزان شوند واز بیم به تاریکی روی نهند.
26
اشی نیک بزرگوار شتابان فرا رسید و هوشنگ پیشدادی را کامروا کرد.
..............................................................................................................................................................................

کرده چهارم
27
..............................................................................................................................................................................
28
جمشید خوب رمه برفراز [کوه] البرز ، اورا بستود....
29
... و از وی خواستار شد:
ای اشی نیک بزگوار!
مرا این کامیابی ارزانی دار که آفریدگان مزدا را گله ها بپرورم؛ که آفریدگان مزدا را جاودانگی بخشم ....
30
.... که گرسنگی و تشنکی را ازآفریدگار مزدا دور بدارم؛ که ناتوانی پیری و مرگ را از آفریدگان مزدا دور بدارم، که با د کرم و باد سرد را هزار سال از افریدگان مزدا دور بدارم.
31
اشی نیک بزرگوار، شتابان فرا رسید و جمشید خوب رمه را کامروا کرد.
..............................................................................................................................................................................

کرده پنجم
32
..............................................................................................................................................................................
33
فریدون پسر اتبین از خاندان توانا در سرزمین چهار گوشه ورن، اورا بستود....
34
... و از وی خواستار شد:
ای اشی نیک بزگوار!
مرا این کامیابی ارزانی دار ....................................................................................................................
35
اشی نیک بزرگوار، شتابان فرا رسید و فریدون پسر آتبین را کامروا کرد
..............................................................................................................................................................................
کرده ششم
36
..............................................................................................................................................................................
37
هوم نوشیدنی درمان بخش ، شهریار زیبای زرین، در پای بلندترین ستیغ [کوه] البرز، اورا بستود...
38
... و از وی خواستار شد:
ای اشی نیک بزگوار!
مرا این کامیابی ارزانی دار ....................................................................................................................
39
اشی نیک بزرگوار، شتابان فرا رسید و هوم درمان بخش ، شهریار زیبای زرین را کامروا کرد
..............................................................................................................................................................................
کرده هفتم
40
..............................................................................................................................................................................
41
[کیـ]ـخسرو، پهلوان سرزمینهای ایرانی و استوار دارنده کشر، اورا بستود ...
42
... و از وی خواستار شد:
ای اشی نیک بزگوار!
مرا این کامیابی ارزانی دار ....................................................................................................................
43
اشی نیک بزرگوار، شتابان فرا رسید و [کیـ]ـخسرو، پهلوان سرزمینهای ایرانی و استوار دارندۀ کشور را کامروا کرد
..............................................................................................................................................................................
کرده هشتم
44
..............................................................................................................................................................................
45
زرتشت اشون در ایران ویج بر کرانه رود دایتیای [نیک]، اورا بستود...
46
... و از وی خواستار شد:
ای اشی نیک بزگوار!
مرا این کامیابی ارزانی دار ....................................................................................................................
47
اشی نیک بزرگوار، شتابان فرا رسید و زرتشت را کامروا کرد
..............................................................................................................................................................................
کرده نهم
48
..............................................................................................................................................................................
49
کی گشتاسپ بزرگوار ، در کرانۀ آب دایتیا اورا بستود ....

51 - 50
... و از وی خواستار شد:
ای اشی نیک بزگوار!
مرا این کامیابی ارزانی دار ....................................................................................................................
52
اشی نیک بزرگوار، شتابان فرا رسید و کی گشتاسپ بزرگوار را کامروا کرد
..............................................................................................................................................................................
کرده دهم
53
..............................................................................................................................................................................
54
اشی نیک بزرگوار گفت:
از ان[نیاز] زوری که پیشکش من شود، نباید به مردان سترون، به زنان روسپی که دشتان نشوند، به کودکان نابرنا و به دوشیزگان شوی نا گزیده بهره ای برسد.
55
هنگامی که تورانیان و نوذریان تیزتک، از پی من بتاختند، من خود را در زیر پای ورزاوی [به نام] «برمایون» پنهان کردم .
آنگاه کودکان نابرنا و دوشیزگان شوی نا گزیده، مرا براندند.
56
هنگامی که تورانیان و نوذریان تیزتک، از پی من بتاختند ، من خود را در زیر گلوی قوچی از گله ای دارای یکصد گوسفند ، پنهان کردم.
آنگاه کودکان نابرنا و دوشیزگان شوی نا گزیده، مرا براندند.
بدان هنگام که تورانیان و نوریان تیزتک، از پی من بتاختند.
57
اشی نیک بزرگوار، در نخستین گله گزاری خویش، از زنی که فرزند نزاید گله می کند:
-به خانه او پای منه ودربستر او میاسای!
با شما چه کنم؟ به آسمان فراروم! به زمین فرو روم!
58
اشی نیک بزرگواردر دومین گله گزاری خویش، از زنی که فرزند مردی بیگانه را به فرزند شوهر خویش وانمود کند ، گله می کند:
با شما چه کنم؟ به آسمان فرا روم؟ به زمین فرو روم؟
59
اشی نیک بزرگوار، در سومین گله گزاری خویش، چنین گله می کند:
نزد من تندخویانه ترین کردار مردمان ستمکار، فریفتن دوشیزه ای شوی نا گزیده و آبستن کردن اوست.
با شما چه کنم؟ به آسمان فرا روم؟ به زمین فرو روم؟
60
آنگاه اهوره مزدا گفت:
ای اشی زیبای آفریدۀ کردگار!
به آسمان فرامرو! به زمین فرو مرو! همین جا در سرای زیبای خسروانه من بمان!
61
ای اشی زیبای آفریده کردگار!
با این نیاز، ترا درود گویم. با این نیاز، ترا نیایش بگزارم، بدان سان که گشتاسپ در کرانه آب دایتیا ترا بستود.
[زوت در برابر برسم گسترده می ایستد و به آواز بلند می گوید:]
ای اشی زیبای آفریدۀ کردگار!
با این نیاز، ترا درود گویم. با این نیاز، ترا نیایش بگزارم.
62
«یثه اهو و یریو.....»
اشی نیک، چیستای نیک، ارث ی نیک، رسستات نیک و فر[و] پاداش مزدا آفریده را درود می فرستم.
«اشم وهو....»
«اهمایی رئشچه.....»

اشتاد یشت

خشنودی فر ایرانی مزدا آفریده را.
*
1
اهوره مزدا به سپیتمان زرتشت گفت:
من فر ایرانی را بیافریدم که از ستور برخوردار، خوب مه، توانگر و فره مند است؛ خرد نیک آفریده ودارایی خوب فراهم آمده بخشد؛ آز را در هم شکند و دشمن را فروکوبد.
2
فر ایرانی، اهریمن پر گزند را شکست دهد؛ خشم خونین درفش را شکست دهد؛ بوشاسپ خواب آلوده را شکست دهد؛ یخ [بندان] در هم افسرده را شکست دهد؛اپوش دیو را شکست دهد؛ سرزمینهای انیران را شکست دهد.
3
من اشی نیک بزرگوار را بیافریدم که به سرای زیبای خسروانۀ [من] در آید
4
اشی بخشنده خوشی بسیار، یاور آن مردی شود که اشه را خشنود کند.
اشی به سرای زیبای خسروانه [من] درایدو همهرمه، همه پیروزی، همه خرد و همه فر را ارزانی دارد.
اگر اشی نیک بزرگوار در سرای زیبای خسروانه [من] پای فرو نهد....
5
.... هزار اسب و هزار رمه آورد.
فرزندان کار آزموده آورد.
ستاره تشتر به جنبش در آید.
سراسر باد زبردست و سراسر فر ایرانی [به جنبش درآیند].
6
آنان ستیغ همه کوهها را بهره دهند، ژرفای همۀ [دره های] رودها و همه گیاهان نودمیده زیبای سبز رنگ را توان رویش و بالش بخشند، یخ [بندان] در هم افسرده واپوش دیو را نابود کنند.
7
درود به ستاره تشتر رایومندفره مند.
درود به باد زبر دست مزدا آفریده.
درود به فر ایرانی.
«یثه اهو ویریو....»
«اشم وهو.....»
8
[نماز] اهون ویریه....» را می ستاییم.
اردیبهشت، زیباترین امشا سپند را می ستاییم.
گفتار راست پیروز درمان بخش را می ستاییم.
گفتار درمان بخش پیروز راست را می ستاییم.
منثره ی ورجاوند و دین مزدا پرستی خواستار هوم را می ستاییم.
«ینگهه هاتم ....»
9
«یثه اهو و یریو....»
فر ایرانی مزدا آفریده را درود می فرستم.
«اشم وهو....»
«اهمایی رئشچه......»

19
زامیاد یشت
(کیان یشت)

خشنودی کوه مزدا آفریده بخشنده آسایش اشه،«اوشیدرن، فر کیانی مزدا آفریده و فر مزدا آفریده ناگرفتنی را.
*
1
ای سپیتمان زرتشت!
نخستین کوهی که از این زمین برکشیده شد، «البرز» بلند است که همۀ سرزمینهای باختری و خاوری را فرا گرفته است.
دومین کوه «زر ذز» است که از آن سوی «منوش» نیز همه سرزمینهای باختری و خاوری را فرا گرفته است.
2
از این کوهها، «اوشیدم»، «اوشیدرن» و رشته کوه «ارزیفیه» سر برزد.
ششمین کوه «ار زور»، هفتمین «بومیه» ، هشتمین «زوذیت»، نهمین «مزیشونت»، دهمین «انتردنگهو»، یازدهمین «ارزیش»، دوازدهمین «وایتی گئس»....
3
.... و «آدرن» و «بین» و «ایشکت اوپایری سئن» ( که پوشیده از برف است و تنها اندکی از برف آن آب می شود) .
دو رشته کوه «همنکون»، هشت رشته کوه «وشن»، هشت ستیغ «اورونت» و چهار کوه «ویذون».
4
«ائزخ»، «مئنخ»، «واخذریک»، «اسیه»، «توذسک»، «ویشو»، «دروشیشونت»، «سایریونت»، «ننگهوشمنت»، «ککهیو» و «انتر کنگهه».
5
«سیچیدو»، «اهورن»، «رئمن»، «اش ستمبن»، «اورونیووایذیمیذک»، «اسنونت»، «اوشم»، «اوشت خوارنه»، «سیامک»، «وفریه»، «واوروش».6
«یهمیه جتره»، «اذوقو»، «سپیت ورنه»، «سپتودات»، «کذرواسپ»، «کوایرس»، ستیغ «بروسرین»، «برن»، کوه «فرا پیه»، «اودریه»، «رئونت» و کوههای دیگر که از این پیش،؛ مردمان بدانها نام دادند، از آنها گذشتند و اندیشیدند.
7
ای سپیتمان زرتشت!
پس اینچنین، دو هزار و دویست و چهل و چهار کوه است.
8
هراندازه که این کوهها زمین را فرا گرفته است، به همان اندازه، آفریدگار، اتربانان ، ارتشتاران و برزیگران ستور پرور را از آنها بهره بخشید.
کرده یکم
9
فر کیانی نیرومند مزدا آفریده را می ستاییم؛ [آنفر] بسیار ستوده، زبر دست ، پرهیزگار، کارآمد و چالاک را که برتر از دیگر آفریدگان است....
10
.... که از آن اهوره مزدا ست، که اهوره مزدا بدان،آفریدگان را پدید آرد: فراوان وخوب، فراوان و زیبا ؛ فراوان و دلپذیر، فراوان و کار آمد، فراوان و درخشان...
11
... تا آنان گیتی را نو کنند: [گیتی] پیرنشدنی، نامیرا، تباهی ناپذیر، ناپژمردنی، جاودان زنده ، جاودان بالنده وکامروا.
در آن هنگام که مردان دیگر باره بر خیزند و بی مرگی به زندگان روی آورد، «سوشیانت» پدیدار شود و جهان را به خواست خویش نو کند.
12
پس جهان پیرواشه، نیستی نا پذیر شود ودروج دیگر باره بدان جایی رانده شود که از آن جا،آسیب رسانی به اشونان و تبار وهستی آنان را آمده است.
تباهکار و فریفتار نابود شوند.
«اثار توش اشات چیت هچا....»

13
برای فر و فروغش، من اورا – فر کیانی نیرومند مزدا آفریده را – بانماز [ی به بانگ] بلندو با زور می ستایم.
فر کیانی نیرومند مزدا آفریده را می ستاییم با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و«منثره»، با اندیشه و گفتار وکردار [نیک]، با زور و با سخن رسا.
«ینگهه هاتم .....»
کرده دوم
14
.................................................................................................................................................................................
... که از آن امشا سپندان است: شهریاران تیز بین بزرگوار بسیار توانای دلیر آهورایی که ورجاوندان جاودانه اند .....
17 -16
.... که هر هفت تن...............................................................................................................................................
18
... که آفرینش اهوره مزدای دادار چهره نگار سازنده نگاهبان را یاور و پناهند.
20-19
.................................................................................................................................................................................
.................................................................................................................................................................................
کرده سوم
21
.................................................................................................................................................................................
22
... که از آن ایزدان مینوی و جهانی و سوشیانهای زاده و نزاده – نو کنندگان گیتی – است.
24 – 23
.................................................................................................................................................................................
کرده چهارم
25
.................................................................................................................................................................................
26
... که دیر زمانی از آن هوشنگ پیشدادی بود؛ چنان که بر هفت کشور شهریاری کرد و بردیوان و مردمان [دروند] و جاودان و پریان و کوی های ستمکار و کرپ ها چیره شد و دوسو از توان مزندری دروندان ورن را برانداخت.
.................................................................................................................................................................................
کرده پنجم
27
.................................................................................................................................................................................
28
... که از آن تهمورث زیناوند بود؛ چنان که بر هفت کشور شهریاری کرد و بر دیوان و مردمان [دروند] وجادوان وپریان و کوی های ستمکار وکرپ ها چیره شد.
29
... چنان که بر همه دیوان و مردمان [دروند] وجادوان و پریان چیره شد و اهریمن را به پیکر اسبی در آورد وسی سال سوار بر او به دو کرانۀ زمین همی تاخت.
.................................................................................................................................................................................
کرده ششم
30
.................................................................................................................................................................................
31
... که دیرزمانی از آن جمشید خوب رمه بود؛ چنان که بر هفت کشور شهریاری کرد و بردیوان و مردمان [دروند] وجادوان و پریان و گوی های ستمکار و کرپ ها چیره شد.
32
آن که دارایی و سود – هر دو – را از دیوان برگرفت.
فراوانی و گله – هر دو – را از دیوان برگرفت.
خشنودی و سرافرازی – هر دو- را از دیوان برگرفت.
به شهریاری او، خوردنی و آشامیدنی نکاستنی، جانوران و مردمان – هر دو – بی مرگ و آبها و گیاهان – هر دو – نخشکیدنی بودند.
33
به شهریاری او ؛ نه سرما بود ؛ نه گرما؛ نه پیری ؛ نه مرگ و نه رشک دیو آفریده.
اینچنین بود پیش از آن که او دروغ گوید؛ پیش از آن که او دهان به سخن دروغ بیالاند.
34
پس از آن که او به سخن نادرست دروغ دهان بیالود، فر آشکار را به کالبد مرغی از او به بیرون شتافت.
هنگمی که جمشید خوب رمه دید که فر از وی بگسست، افسرده وسرگشته همی گشت و در برابر دشمنی [دیوان]، فرو ماهند و به زمین پنهان شد.
35
نخستین بار فر بگسست، آن فر جمشید، فر جم پسر ویونگهان به کالبد مرغ وارغن به بیرون شتافت.
این فر [از جم گسسته] را مهر فراخ چراگاه – [آن] هزار گوش ده هزار چشم – برگرفت.
مهر شهریار همۀ سرزمینها را می ستاییم که اهورامزدا او ار فره مندترین ایزدان مینوی بیافرید.
36
دومین بار فر بگسست، آن فر جمشید، فر جم پسر ویونگهان به پیکر مرغ وارغن به بیرون شتافت.
این فر [ازجم گسسته] را فریدون پسر خاندان آتبین برگرفت که – بجز زرتشت – پیروزترین مردمان بود.
37
آن که اژی دهاک را فرو کوفت؛ [اژی دهاک] سه پوزه سه کله شش چشم را، آن دارندۀ هزار [گونه] چالاکی را، آن دیو بسیار زورمند دروج را، آن دروند آسیب رسان جهان را، آن زورمندترین دروجی را که اهریمن برای تباه کردن جهان اشه به پتیارگی در جهان استومند بیافرید.
38
سومین بار فر بگسست، آن فر جمشید، فرجم پسر ویونگهان به کالبد مرغ وارغن به بیرون شتافت.
این فر [از جم گسسته] را گرشاسپ نریمان برگرفت که – بجز زرتشت – در دلیری و مردانگی، زورمندترین مردمان بود....
39
... که زور و دلیری مردانه بدو پیوست.
ما آن دیری بر پای ایستاده، ناخفته، در بستر آرمیده وبیدار، آن دلیری به گرشاسپ پیوسته را می ستاییم.
40
آن که اژدهای شاخدار را بکشت؛ آن اسب او بار مرد اوبار، آن زهر آلود زرد رنگ را که زهر زرد گونش به بلندای نیزه ای روان بود.
هنگام نیمروز گرشاسپ در آوندی آهنین بر پشت آن [اژدها] خوراک می پخت، آن تباهکار، از گرما خوی ریزان، ناگهان از زیر [آن آوند] آهنین فراز آمد و آب جوشان را بپراگند.
گرشاسپ نریمان، هراسن به کناری شتافت.
41
آن که «گندرو»ی زرین پاشنه را کشت که پوزه گشاهد، به تباه کردن جهان استومند اشه برخاسته بود.
آن که نه پسر «پثنیه» وپسران «نیویک» و پسران «داشتیانی» را کشت؛ که «هیتاسپ» زرین تاج و «ورشو» از خاندان «دانی» و «پیتون»ی پری دوست را کشت....
42
... آن که «ارزوشمن»ی دارندۀ دلیری مردانه را کشت .....
43
... آن که «سناویذک» را کشت؛ آن شاخدار سنگین دست را که در انجمن می گفت:
-من هنوز نابرنایم.بدان هنگام که برنا شوم، زمین را چرخ و آسمان را گردونه [خویش] کنم....
44
...اگر گرشاسپ دلیر مرا نکشد؛ من سپندمینو را از گر زمان درخشان فروکشم و انگرمینو را از دوزخ تیره برآورم تا آن دو – سپند مینو وانگر مینو –گردونۀ مرا بکشند.
گرشاسپ دلیر اورا بکشت و جانش را بگرفت و نیروی زندگانی اش را نابود کرد.
کرده هفتم
45
.................................................................................................................................................................................
46
سپند مینو انگر مینو، به چنگ آوردن این فرناگرفتنی را کوشیدند و هریک از آن دو، چالاک ترین پیک های خویش را در پی آن فرستاد.
سپند مینو؛ پیک های خویش بهمن و اردیبهشت و آذر مزدا اهوره را گسیل داشت و انگر مینو پیک های خود «اک من» و خشم خونین درفش و اژی دهاک و «سپیتیور» - آن که تن جحم را به اره دونیم کرد- روانه داشت.
47
پس آنگاه، آدر مزدا اهوره، اینچنین اندیشه کنان به پیش خرامید:
-«من برای فرنا گرفتنی را به چنگ آورم.»
اما اژی دهاک سه پوزه زشت نهاد، اینچنین پرخاش کنان از پی او بشتافت:
48
ای آذر مزدا اهوره!
واپس رو که اگر تو این فرنا گرفتنی را به چنگ آوری، هر آینه من ترا یکباره نابودکنم، بدان سان که نتوانی زمین آهوره آفریده را روشنایی بخشی.
آنگاه آذر، اندیشناک از بیم [تباهی] زندگی و برای نگاهداشت جهان اشه، دستها را واپس کشید، چه، اژی دهاک سهمگین بود.
49
پس از آن، اژی دهاک سه پوزه زشت نهاد، اینچنین اندیشه کنان بشتافت.
-«من این فر ناگرفتنی را به چنگ آورم.»
اما آذر مزدا اهوره اینچنین پرخاش کنان از پی او شتافت.
50
ای اژی دهاک سه پوزه!
واپس رو که اگر تو این فرنا گرفتنی را به چنگ آوری، هر آینه من ترا از پی بسوزانم و بر پوزه های تو آتش برافروزم؛ بدان سان که نتوانی تباه کردن جهان اشه را بر زمین اهوره آفریده، گام نهی
آنگاه اژی دهاک، اندیشناک از بیم [تباهی] زندگی، دستها را واپس کشید؛ چه، آذر سهمگین بود.
51
فر به دریای فراخ کرت جست.
آنگاه اپام نپات تیز اسب؛ دریافت و آرزو کرد که آن را به چنگ آورد:
-من این فرنا گرفتنی را به چنگ آورم از تک دریای ژرف ، از تک دریاهای ژرف.
52
رد بزرگوار، شهریار شیدور، اپام نپات تیز اسب، آن دلیر دادرس دادخواهان را می ستاییم.
آفریدگار را می ستاییم که مردمان را بیافرید.
ایزد آب را می ستاییم که هرگاه اورا بستایند، می شنود.
53
اهوره مزدا چنین گفت:
ای زرتشت اشون!
بر هریک از شما مردمان است که خواستار به چنگ آوردن فرنا گرفتنی باشد.
چنین کسی از بخشش پاداش درخشان آتربانی بهره مند شود؛ از بخشش پاداش فراوان اتربانی بهره مندشود؛ از بخشش آتربان بهره مندشود...
54
.... از بخشش اشی آسایش بخش برخوردار شود که ستور وگیاه ارزانی دارد.
پیروزی همه روزه از آن او شود و دشمن را به نیرومندی شکست دهد و بیش از سالی به درازا نکشد که برخوردار از این پیروزی بر سپاه خونخوار دشمن چیره شود و همه دشمنان را شکست دهد.
برای فرو فروغش، من اورا – فر مزدا آفریده ناگرفتنی را – با نماز [ی به بانگ] بلند و با زور می ستایم.
فر نیرومندمزدا آفریده ناگرفتنی را می ستاییم با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد و «منثره، با اندیشه و گفتار و کردار [نیک]، با زور و با سخن رسا.
«ینگهه هاتم ....»
کرده هشتم
55
.................................................................................................................................................................................
56
افراسیاب تورانی تباهکار به آرزوی ربودن فرنا گرفتنی- [فری] که هم اکنون و از این پس، از آن تیره های ایرانی و زرتشت اشون است- جامه از تن برگرفت و برهنه به دریای فراخ کرت جست و شناکنان در پی فر شتافت.
فر تاختین گرفت و[از دستری او] بدر رفت. از آن جاست که شاخا به ای به نام «دریاچه خسرو» از دریای فراخ کرت پدید آمد.
57
ای سپیتمان زرتشت!
آنگاه افراسیاب تورانی بسیار زورمند، ناسزاگویان از دریای فراخ کرت برآمد:
-«ایث، ایث، یثن، اهمایی!»
-«من نتوانستم این فر را- [فری را ] که هم اکنون و از این پس، از آن تیرهای ایرانی و زرتشت اشون است – بربایم...
58
... اینک همۀ تر و خشک وبزرگ و نیک و زیبا را بهم در آمیزم تا اهوره مزدا به تنگنا افتد!»
ای سپیتمان زرتشت!
آنگاه افراسیاب تورانی بسیار زورمند، [دیگر باره] خود را به دریای فراخ کرت افگند.
59
پس دومین بار، افراسیاب به آرزوی ربودن فرناگرفتنی – [فری] که هم اکنون و از آن تیره های ایرانی وزرتشت اشون است- جامه از تن برگرفت و برهنه به دریای فراخ کرت جست و شنا کنان در پی فر شتافت.
فرتاختن گرفتن و [از دسترس او] بدر رفت. از آن جاست که شاخابه ای به نام «دریاچه ونگهزداه» از دریای فراخ کرت پدید آمد.
60
ای سپیتمان زرتشت!
آنگاه افراسیاب تورانی بسیار زورمند، ناسزاگویان از دریای فراخ کرت برآمد:
_«رایث، رایث، یثن، اهمایی ، اویث ، ایث ،یثن، کهمایی!»
-«من نتوانستم این فر را – [فری را] که هم اکنون و از این پس، از آن تیره های ایرانی و زرتشت اشون است – بربایم...
61
... اینک همه تر و خشک و بزرگ و نیک و زیبا را بهم در آمیزم تا اهوره مزدا به تنگنا افتد!»
62
پس سومین بار ، افراسیاب به آرزوی ربودن فرنا گرفتنی – [فری] که هم اکنون و از این پس، از آن تیره های ایرانی و زرتشت اشون است – جامه از تن برگرفت و برهنه به دریای فراخ کرت جست و شنا کنان در پی فرشتافت.
فرتاختن گرفتن و[از دسترس او] بدر رفت. از آن جاست که شاخابه ای به نام «اوژدان ون» از دریای فراخ کرت پدید آمد.
63
ای سپیتمار زرتشت!
آنگاه افراسیاب تورانی بسیار زورمند، ناسزا گویان از دریای فراخ کرت برآمد:
-«ایث ایث، یثن، اهمایی، اوث ایث نثن، اهمایی، آویه ایث ، ایثن، اهمایی!»
64
او نتوانست این فر را – [فری را] که هم اکنون و از این پس، از آن تیره های ایرانی و زرتشت اشون است – برباید.
برای فر و فروغش ، من او را – فر مزد آفریده ناگرفتنی را – با نماز[ی به بانگ] بلندو با زور می ستایم.
فر نیرومند مزدا آفریدل ناگرفتنی را می ستاییم با هوم آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خردو «منثره»، با اندیشه و گفتار وکردار [تنیک]، با زور و با سخن رسا.
«ینگهه هاتم ....»
کرده نهم
65
................................................................................................................................................................................

66
... [فری] که از آن کسی است که خاستگاه شهریاری وی، جای فرو ریختن رود «هیرمند» به دریاچه «کیانسیه» است؛ آن جا که کوه «اوشیدم» سر برکشیده است و از کوهها گردا گرد آن، آب فراوان فراهم آید و سرازیر شود.
67
رودهای «خواسترا»، «هوسپل»، «فردنا»، «خوار ننگهیتی»، زیبا ، «اوشتویتی»، توانا، «اوروذا»ی دارای چراگاههای فراوان، «ارزی»، «زرنومیتی» به سوی دریاچۀ کیانسیه روان شود و بدان فروریزد.
هیرمند رایومند فره مند – که خیزابهای سپید برانگیزد و سرکشی کند – به سوی آن روان شود و بدان فرو ریزد....
68
... نیروی اسبی از آن است. نیروی اشتری از آن اوست، نیروی مردی از آن اوست.
فرکیانی از آن اوست.
ای زرتشت اشون!
چندان فر کیانی در اوست که می تواند همۀ سرزمینهای انیران را برکند و د رخود فرو برد.
69
پس آنگاه در آن جا، آنان (انیران) سرگشته شوند و گرسنگی و تشنگی و سرما و گرما را دریابند.
اینچنین، فر کیانی پناه تیره های ایرانی و جانوران پنجنگانه و یاری رسان اشون مردان و دین مزدا

پرستی است.
................................................................................................................................................................................
کرده دهم
70
................................................................................................................................................................................
71
... [فری] که به «کی قباد» پیوست؛ که از آن «کی اپیوه»، «کاووس»، «کی آرش»، «کی پشین»، «کی بیارش» و «کی سیاوش» بود...
72
... بدان سان که همه آنان – کیانیان – چالاک ؛ همه پهلوان، همه پرهیزگار، همه بزرگ منش، همه چست و همه بی باک شدند.
................................................................................................................................................................................
کرده یازدهم
73
................................................................................................................................................................................
74
....[فری] که از آن کیخسرو بود، نیروی خب بهم پیوسته اش را ، پیروزی اهوره افریده اش رابرتریش در پیروزی را ، فرمان خوب روا شده اش را، فران دگرگون ناشدنیش را ، فرمان چیرگی ناپذیرش را ، شکست بی درنگ دشمنانش را...


75
.... نیروی سرشار و فر مزدا آفریده و تندرستی را ، فرزندان نیک باهوش را ، [فرزندان] توانای دانای زبان آور را، [فرزندان] دلاور از نیاز رهاننده روشن چشم را، آگاهی درست از آینده و بهترین زندگی بی گمان را...
76
... شهریاری درخشان را، زندگانی دیرپای را ، همه بهروزیها را، همه درمانها را ....
77
... بدان سان که کیخسرو بر دشمن نابکار پیره شد و در درازنای آوردگاه – هنگامی که دشمن تباهکار نیرنگ باز، سواره با او می جنگند- به نهانگاه گرفتار نیامد.
کیخسرو سرور پیروز، پسر خوانخواه سیاوش دلیر- که ناجوانمردانه کشته شد – و کین خواه اغریرث دلیر، افراسیاب تباهکار و برادرش گرسیوز را به بند در کشید.
................................................................................................................................................................................
کرده دوازدهم
78
................................................................................................................................................................................
79
... [فری] که از آن زرتشت اشون بود که دینی اندیشید؛ که دینی سخن گفت؛ که دینی رفتار کرد؛ که در سراسر جهان استومند در اشه، اشون ترین، در شهریاری بهترین شهریار، در رایومندی، رایومندترین، در فره مندی، فره مندترین ودر پیروزی، پیروز ترین بود.

80
پیش از او، دیوان آشکارا بر این زمین در گردش بودند؛ آشکارا کامروا می شدند؛ آشکارا زنان را از مردان می ربودند وزاری کنندگان را می آزردند.
81
آنگاه از یک«اهون ویریه....» که زرتشت اشون چهار بار با درنگی درخور و در دومین نیمه به آوازی بلندتر بسرود، همه دیوان به هراس افتادند، بدان گونه که آن [نابکاران] ناشایسته برای ستایش و ناسزاوار برای نیایش، در زیر زمین پنهان شدند.
82
افراسیاب تورانی تباهکار، در همۀ هفت کشور زمین به جست و جوی فر [زرتشت] بود.
افراسیاب تباهکار، در آرزوی فر زرتشت، همه هفت کشور را بپیمود.
افراسیاب به سوی فر شتافت .... [اما زرتشت و فر] – هر دو – خود را واپس کشیدندو چنان که خواست من – اهوره مزدا – ودین مزدا پرستی بود ، به کام خواستار [ان شایسته] درآمدند.
................................................................................................................................................................................
کرده سیزدهم
83
................................................................................................................................................................................
84
...[فری] که از آن کی گشتاسپ بود که دینی اندیشید، که دینی سخن گفت؛ که دینی رفتار کرد.
بدان سان که او این دین را بستود، دیوان دشمن [خوی] رااز اشونان براند.

85
اوست که با گرز سخت[خویش] اشه را راه رهایی جست.
اوست که با گرز سخت[خویش] اشه را راه رهایی یافت.
اوست که بازو و پناه این دین اهورایی زرتشت بود.
86
اوست که این [دین] دربندبسته را از بند برهانید و پایدار کرد و در میان نهاد و [این دین] فرمان گزار بزرگ لغزش ناپذیر پاک که از ستور وچراگاه برخوردار است ؛ که با ستور و چراگاه آراسته است.
87
کی گشتاسپ دلیر بر «تثریا ونت» دردین و «پشن»ی دیون پرست و «ارجاسپ» دروند و دیگر «خیون»های تبهکار بد کنش چیره شد.
................................................................................................................................................................................
کرده چهاردهم
88
................................................................................................................................................................................
89
... [فری] که از آن سوشیانت پیروزمند و دیگریاران اوست، بدان هنگام که گیتی را نو کنند....
90
................................................................................................................................................................................
کرده پانزدهم
91
................................................................................................................................................................................
92
بدان هنگام که «استوت ارت» پیک مزدا اهوره – پسر «ویسپ تورویری» - از آب کیانسیه براید ، گرزی پیروزی بخش برآورد؛ [همان گرزی] که فریدون دلیر، هنگام کشتن «اژی دهاک» داشت.
93
... [همان گرزی] که افراسیاب تورانی، هنگام کشتن «زین گاو»دروند داشت؛ که کیخسرو، هنگام کشتن افراسیاب داشت؛ که کی گشتاسپ ، آموزگار اشه برای سپاهش داشت.
او بدن [گرز] دروج را از این جا – از جهان اشه – بیرون خواهد راند.
94
او همۀ آفریدگان را با دیدگان خرد بنگرد.
... آنچه زشت نژاد است.
او سراسر جهان استومند را با دیدگان بخشایش بنگرد و نگاهش ، سراسر جهان را جاودانگی بخشد.
95
یاران «استوت ارت» پیروزمند بدر آیند: آنان نیک اندیش، نیک گفتار، نیک کردار و نیک دین اند و هرگز سخن دروغ بر زبان نیاورند.
خشم خونین درفش نافره مند، از برابر آنان بگریزد و اشه بر دروج زشت تیره بد نژاد، چیره شود.
96
منش بد شکست یابد و منش نیک بر آن چیره شود.
[سخن] دروغ گفته شکست یابد و سخن راست گفته بر آن چیره شود.
خرداد و امرداد، گرسنگی و تشنگی – هر دو – را شکست دهند.
خرداد وامرداد؛ گرسنگی و تشنگی زشت را شکست دهند.
اهریمن ناتوان بد کنش، رو در گریز نهد.
................................................................................................................................................................................
«یثه اهو ویریو.....»
کوه مزدا آفریده بخشنده آسایش اشه، «اوشیدرن»، فر کیانی مزدا آفریده و فر مزدا آفریده نا گرفتنی را درود می فرستم.
«اشم وهو.....»
«اهمایی رئشچه....»




زرتشت : وندیدا
پیشگفتار
وندیدا یکی از بخش های پسین اوستای نو است که برخی از پژو هشگران ، آن را بکلّی جدا و متمایز از دیگر بخشها و نماینده ی آیینها و داد گزاریهای مغان بتختری یا مادی می دانند .
از این بخش - بجز فرگرد دوم آن ( داستان جم) - تا کنون ترجه فارسی رسایی که هم از حیث زبان و هم از نظر یادداشتها و توضیحها و درک و دریافت دشواریهای فراوان متن ، امروزی و علمی باشد و بتواند پرسشها خواننده ی پژو هنده ی کنونی را پاسخ گوید ، انتشار نیافته است .( برای اشنایی با چگونگی این امر مقاله دکتر بهرام فره وشی در ماهنامه راهنمای کتاب ، سال 6 شماره ی 8 آبان 1342.
در گزارش اوستای پورداود نیز جای وندیدا خالی ماند . استاد گزارش این بخش را در سالهای اوج کار و کوشش پژوهشی خود به انجام رساده است ، اما ویرایش و تدوین نهایی آن را موکول به پایان یافتن کار انتشار دیگر بخشهای گزارش خود کرده بود . وی در پاسخ این پرسش نگارنده که چرا اقدام به انتشار آن نمی کند ، چنین استدلال می کرد که این گزارش ، چند ده سال پیش صورت پذیرفته و نیازمند بررسی و مقاله دوباره با متن و منابع مربوط بدان و ویرایشی سرتاسری است که در سالهای پیری و ناتوانی ، دیگر از وی بر نمی آید و انتشار آن به همان صورتی که هست نیز روا نمی داند و امید وار است که روزی یکی از همکاران و دوستان جوان وی این کار را به نحو شاسته ای به سرانجام برساند .( گفتنی است که در طی گزارش اوستای پور داود ، بارها به نوشته های وندیدا استناد شده و پاره هایی از آن گزارش گم شده ، آمده است .)
دست نویس سالخورده ی گزارش وندیدا تا واپسین روزهای زندگی استاد، روی میز کار او بود ؛ اما متأسفانه پس از در گذشت وی ، دقّت کافی، در حفظ میراث پژوهی او بعمل نیامده وآن دست نویس نیز در میان کاغذها و یادداشتها ی دیگر وی پراکنده شد و در نقل و انتقالهای خانوادگی از میان رفت و بدین سان ، کار انتشارگزارش فارسی وندیدا پور داود بکلّی منتفی شد .
نگارنده ی این گفتار که در دو دهه ی اخیر ف دست اندر کار گزارش سرتاسری همه ی نوشتارهای اوستایی بوده ، بر این باور است که در یک پژو هش اوستا شناختی جامع این بخش از نامه ی کهن را به هر کدام از شاخه های دین زرتشتی که منسوب شمرده شود و نسبت سازگاری یا ناسازگاری مضمون و محتوای آن با دیگر بخشها اوستا ، به هر اندازه که باشد - نمی توان و نباید نادیده انگاشت . از این رو ترجمه ی این بخش را نیز در کنار دیگر بخشها برعهده گرفت و اینک گزارش کامل همه فرگردها ی بیست و دو گانه ی آن را در این مجموعه عرضه می دارد تا خواننده و پژوهنده میراث فرهنگی و فکری ایرانیان با ستان ، فرصت مطالعه و برسی همه ی بخش ها را در کنار هم داشته باشد .

نام این بخش از نامه ی کهن دینی ایرانیان ، یعنی وندیدا ، صورت تحریف شده و غلط مشهوری است از شکل اصلی اوستایی آن وی ديو دات . این نام ترکیبی ، سه جزء دارد جزء نخست آن وی پیشوندی است که برسر بسیاری از نامها یا ریشه ی فعلهای اوستایی آمده و معنی دوری و جدایی بدانها می دهد و در فارسی به صورت « گُ» در بسیاری از واژه ها ، از جمله در گریختن و گسستن باقی مانده است . جزء دوم آن ديو همان است که در فارسی به صورت دیو به تنهایی و در ترکیبهایی چند ، دیده می شود . جزء سوم آن دات به معنی سامان و نظم و قانون است که در فارسی داد و ترکیبهای آن را از همین ریشه داریم . وی دیو دات بر روی هم به معنی داد دور دارنده دیو یا به تعبیر گسترده تر، داد دیو ستیز است .
بنا برنوشته های دنی زرتشتیان ، این بخش از اوستای نو ، نوزدهمین نسک ( دفتر) از نسک های بیست و یک گانه ی اوستای روزگار ساسانیان بوده و به شش نسک گم شده ی دیگر ، نسک های داتیک را تشکیل می داده که موضوع آن ها دانش و داد و کار جهانی بود و گذشته از گاهان - تنها نسکی از اوستا که به همان صورت کهن برجا مانده است .
« کریستن سن » تاریخ نگارش و تدوین وندیدا را دوره ی اشکانیان می داند هر چند همهی اوستا شناسان با این نظر همداستان نیستند ؛ اما بیشتر پژو هشگران با توجه به سبک و شیوه نگارش این بخش که در سنجش با یشتها برخی نادرستیها ی دستوری دارد و در پاره ای از موردها تقلیدی است از بخش های کهن تر اوستا و با در نظر گرفتن چگونگی محتوای ان ، تاریخ نگارش و تدوین ، آن را بسیار جدید تر از روزگار انشاء دیگر بخش های اوستا دانسته وآن را منسوب به شاخه ی با ختری دین مزدا پرسی و چکیده ی باورها و برداشتها ی مغان مادی شمرده اند . در هر حال هیچ یک از اوستا شناسان ، در پیوند وندیدا با مجموعه پیکره ی اوستا تردیدی روا نداشته است .
برخی از پژوهندگان ، وندیدا را برآیند نفوذ گسترده مغان مادی در دربار خشایارشاو هماهنگی آن دربار با روحانیت زرتشتی می دانند .

دو فرگرد نخستین و چار فرگرد واپسین وندیدا، سبک نگارش و حتوایی متفاوت با دیگر فرگرد ها دارد و احتمالا بازمانده ای است از اساطیر کهن آریایی که می دانیم به چه علّت با فرگرد های سوم تا هیجدهم همراه و در یک جموعه آمده ست . در فرگرد نخست ، سخن از شانزده سرزمینی می رود که اهوره مزدا آنها را آفرید و آسیبهایی که اهریمن با پتیاره آفرینی های خود ، بر هریک از این سرزمیها وارد آورد . می توان این فرگرد را کهن ترین نوشته ایرانی دانست که گزارشی جغرافیای از جهان کهن ـ هر چند به شکل اساطیری ـ به دست می دهد .
فرگرد دوم ( داستان جم ) منظومه ای است تمام عیار از یکی از دیرینه ترین اسطوره های آریایی که نه تنها ریشه های بسیار کهن آن در اساطیر باستانی هند و ایرانی و در سرودهای وداها و حماسه ی مهابهاراتا می یابیم ، بلکه بازتابها و تأثیرگذاریهای بعدی آن را در اسطوره ها و افسانه ها ی اقوام سامی و اقوام کهن ساکن سرزمینهای میان رودان نیز می بینیم .
فرگرد نوزدهم ، گزارش و بیان اسطوره ای است کهن که در آن ، زرتشت و اهریمن در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند و هر چند به نظر نمی رسد که در روزگار زرتشت یا دوره ها نزدیک بدو به نگارش در آمده باشد ، نشانه های آشکاری از ادبیّات گاهانی و سرودهای اساطیریـ حماسی یشتها و حتی برتر از آن ، ساطیر هند و ایرانی در آن به چشم می خورد .
دار مستتر مضمون این فرگرد با رویارویی ادیپوس و ابوالهول می سنجد . فرگرد بیستم چهره ی اساطیری ثریت نخستین پزشک جهان و چگونگی برخورد ایرانیان با دانش پزشکی و درمان بیماریها ی گوناگون را به ما می شناساند . در فرگرد بیستو یکم ، سخن از گاو پاک یا گاو نخستین در میان است که نمونه نوعی ستوران به شمار می آید وباز هم دورنمایی اساطیری از کو ششهای ایرانیان برای دست یابی بر محیط زیستی پاک وبی الایش و بدور از گزندها و ناخوشیها را در بابر چشم مامی گذارد و سرانجام فرگرد بیست و دوم ـ هر چند نا تمام می نماید ـ به گونه ای دنباله دو فرگرد پیش از ان است و محتوای آن را سخن از نوعی دیگر از درمان و تلاش برای دور راندن بیماری و مرگتشکیل می دهد که می توان آن را نثره ی درمانی ( و به تعبیر امروزی گفتار درمانی یا روان درمانی ) نامید .
در فرگردهای سوم تا هیجدهم با مجموعه ی مدوّ ن و منظم ومشروحی از قانون نگاریها و داد گزاریها ی ایرانیان کهن در مورد حقوق فردی و اجتماعی انسان و مناسبات گوناگون میان افراد و حتی رعایت حقوقی ویژه برای جانوران اهلی و نیز اداب و آیین های پلایش تن و روان و دوری از آلودگی و گند و لاشه مردار( نسو) و تعیین دستمزد پزشکان و پاک کنند گان و مسائل دیگری از این دست بر می خوریم که هر فصل آن ، سزاوار پژوهشی ژرف است و در زمینه مباحث جامعه شناختی ایران سندی به شمار می اید .
بیشترین بخش مباحث حقوقی و فقهی وندیدا ( یعنی اصول جزا و فرمانهای تطهیر ) را در گتابهای پهلوی مانند دینکرد ،بند هشن ، گزیده های زاد اسپرم ، ارداویراف نامه ، شایست ـ نشایست و کتابهای روایات نیز به همان صورت یا با اندک دگرگونی می بینیم و از این لحاظ ، مطالعه ی کامل این بخش از اوستا در ضمن فرصت مناسبی است برای سنجش محتوای آن با ادبیات دینی پارسی میانه .
دقت فرهنگی و نگرش جامعه شناختی در محتوای وندیدا نشان می دهد که این بخش از نامه ی دینی کهن یرانیان ـ به رغم ظاهر خشک و قهر امیز پاره هایی از ان و ناخوشایند نمودن بری از آداب و رسوم بیان شده در آن ـ گنج شایگانی است از ریشه دارترین و بنیادی ترین بن مایه های اساطیر و فرهنگ ایرانیان . در پژوهش های امروزی می توان از بن مایه ها بهره گرفت و محتوای آن ها در عرصه ادبیات ، اسطوره شناسی ، حقوقق ف جامعه شناسی ، مردم شناسی و یزدان شناخت سنجشی ، با دستاوردهای دیگر قوم ها و دینهای پیشین و پسین سنجیده و موقعیّت فکری و فرهنگی ایرانیان را در پهنه ی گسترده تری باز شناخت .
برّرسی و شناخت داد گذاریها و فرمانهای وندیدا بخشی از مطله ی سراسری اوستا است . نمی توان گاهان شور انگیز زرتشت را خواند وبا آن همه نیایش و نماز و اسطوره و ایین و حماسه در یسنه و یشت ها و ویسپرد و خرده اوستا اشنا شد ؛ اما از مطالعه جدّی و اصولی وندیدا چشم پوشید و پژوهش در کار کرد اندیشه و فرهنگ ایرانیان دوران باستان را کامل دانست . اینها همه جنبه ها ونمودهای گوناگون یک پدیدارند .
پژو هندگان پارسی ( رستم ج . ج . مدی ) در گفتاری به نام ( تحول قانون ایرانی ) به معرفی و تحلیل وندیدا پرداخته و نوشته است :
وندیدا که از گذشته باستانی بسیار دور به طورکامل به دست ما رسیده ف تنها کتاب دینی مزداپرستان است که محتوای عده آن را قانون جزایی ایران باستان تشکیل می دهد . وجود چنین قانونی در ایران کهن ، نشان می دهد که ایرانیان ان روزگار ان ف چندان از معیار وملاک تمدّ نجدید دور نبوده اند . . .
گوهر دین زرتشتی این است که جهان برای برخورداری همگان آفریده شده است ، نه برای سود جویی این یا آن شخص بخصوص . . .
پژوهش در فرمانهای وندیدا ، نشان می دهد که ایرانیان تا چه اندازه به ازادی و حقوق فردی انسان احترام می گذاشته اند . در این فرمان ها می بینیم که وارد آوردن کم ترین گزندی به تن آدمی ، به شدّت نا روا شمرده شده است . . .
هرگاه جریان تاریخ را سه هزارسال به عقب برگرداندیم ، در ترکیب قانون و سازمنها ونهادهای ایران باستان ، بسیاری چیزهای شگفتی اور و ستایش انگیز می یابیم .
مهرداد بهار نیز در باره اهمیت وندیدا گفته است :
. . . این اثر، علاوه بر داشتن مطالبی جغرافیای و تاریخی ( هر چند افسانه ای ) دارای مطالب بسیار حقوقی وایینی هست که آن را از نظر جامعه شاسی و تاریخی و ارتباط فرهنگی و اجتماعی مردم نجد ایران با بین النهرین و غرب آسیا شایان اهمیت بسیار می سازد .
. . . مطالب یاد شده در فصل های اول ودوم این کتاب که دارای اصلی اوستایی است ف باید محتملا بسیار کهن و مربوط به اعصار پیش از تاریخ گسترش و سپس سکونت اقوام هند و ایرانی در اسیای میانه دره ی سند و نجد ایران باشد .( و. ب . هنینگ ) نظریه ای دیگری دربره وندیدا دارد وان را نمونه بارز وضع مغان در دوران ناتوانی و ر زیر سلطه یونانیان می شمارد .
روی هم رفته می توان گفت وندیدا در کنار دیگر بخش ها ی کهن مجموعه کهن سال اوستا ف گویاترین نمایشگاه فرهنگ باستانی ماست که هر کس در هر عصر و به دلیلی چیزی در ان به یادگار گذاشته است و ما امروز همه ی آن رابا وجود ناهمگونیهایی که در میان پاره ها و بخش های ان به چشم می خورد در برابر دیدگان خود داریم .برماست که این مرده ریگ قرون و اعصار و این کهن سال ترین یادمان نیاکانمان را با حوصله و دقّت وبردباری و آزاد منشی و بدور از هرگونه پیش داری و یکسونگری مطالعه کنیم و در آن به پژوهش بپردازیم و هر گز از یاد نبریم کهبه گفته پورداود :
داستانها و فرهنگهای کهن ما هرچه هست ، زاییده زندگی قوم ما و پرورده سرزمین ما ونمودار سرشت نیاکان ما و راست ترین گاه ید و خوب پدران ماست . اگربد بودند یا خوب اگر تندگدل و تنگدست بودند یا رادمرد و گشاده دست ، اگر پهلوان و دلیر بودند یا ترسو و بز دل اگر بزرگ منش وآزاده بودند یا گدا منش و درویش ، همه ی این زشت و زیباها از همین داستانها هویداست و بهتر و روشن تر و بی طرف تر تز تاریخ واقعی ایران و مردم این کشور است .»


وظیفه خود می دانم که در این فرصت ف از یکایک دوستان و سروران دانش پژوه و فرهنگ دوستی که در کار گزارش وندیدا مشوّق من بوده اند و مرا دلگرمی بخشیده ان و در مواردی راهنمایی کرده اند و برخی از ماخذ نایاب را بزرگوارانه در اختیار من گذاشتند و بویژه از آقایان دکتر بهرام فره وشی و دکتر احمد تفضّلی که هر دو از رهروان دیرین این راهند و بر اهمیّت و ضرورت این ار در زمینه ایران شناسی تأکید ورزیده اند ، سپاسگزاری کنم .
ج . دوستخواه
اصفهان ـ مهرورز مهر ماه ( مهرگان) 1364

زرتشت : وندیدا
فرگرد یکم
1
اهوره مزدا با سپیتمان زرتشت همپرسگی کرد و چین گفت :

2
من هر سرزمینی را چنان آفریدم که ـ هرچند بس رامش بخش نباشد ـ به چشم مردمانش خوش اید ، همهی مردمان به یران ویج روی می آورند.

3
نخستین سرزمین وکشور نیکی که من ـ اوره مزدا افریدم ـ ، ایران ویج بود بر کرانه رود دایتیا ی نیک .
پس آنگاه هریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ادها را در رود دایتیا بیافرید و زمستان دیو افریده را بر جهان هستی بخش چیرگی بخشید .

4
در انجا ده ماه زمستان است و دو ماه تابستان و در آن دو ماه نیز ،هوا برای آب و خاک و درختان سرد است .( دکتر محمد معین نوشته است در زمانی بسیار کهن فصل سرما شامل ده ماه و فصل گرما شامل دو ماه بود چنان که در وندیدا فرگرد اول آمده است .)
زمستان بدترین اسیب ها را در آنجا فرود می آورد .

5
دومین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزداـ آفریدم ، جلگه سغد بود .
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، خرفستری به نام سکیتیه را بیافرید که مرگ در گلّه گاوان افکند .

6
سومین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا افریدم ، مرو نیرومند و پاک بود .
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، خواهشهای گناه آلود را بیافرید .

7
چهارمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ افریدم ، بلخ زیبای افراشته درفش بود .
پس انگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، برور را بیافرید .

8
پنجمین سرزمین وکشور نیکی که من ـ اهوره مزداـ آفریدم ، نسایه در میان مرو و بلخ بود .
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، گناه سست باوری را بیافرید .

9
ششمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا آفریدم ، هرات و دریاچه اش بود .( در متن هریو آمده که دار مستتر در گزارش خویش ، آن را ناحیه ی هریوه یا سرزمینهای آبخور هری رود یا هرات دانسته و در مفهوم دریاچه هایش شک کرده است .)
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد به پتیارگی« سرشک و آبگونه پرمایه» (این دو واژه برگردان سرسک و دریویک اوستایی است . دار مستتر به جای انها پشه ی آلوده آورده و هیچ گونه توضیحی در این باره نداده است . نیبرگ به پیروی از زند وندیدا ، آنها را بهشیون و مویه رگردانده که در دین مزدا پرستی کاری نکوهیده و اهریمنی و بیلی واژه دوم را به معنی مایع غلیظ گرفته است .) را بیافرید

10
هفنمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ آفریدم وئه کرته ی بد سایه بود .
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، پری « خنثی تی» را بیافرید که به گرشاسپ پیوست .

11
هشتمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ آفریدم ، « اورو » ی دارای چراگاههای سرشار بود .
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، گناه خود کامگی و فریفتاری را بیافرید .

12
نهمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ آفریدم ، « خننت » در گرگان بود .
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، گناه نابخشودنی « کون مرزی» را بیافرید .

13
دهمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ آفریدم ، « هرهویتی » زیبا بود .
پس انگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، گناه نا بخشودنی « خاک سپاری مردگان » ( بندهای 36 تا 39 فر . 3) را بیافرید .

14
یازدهمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ آفریدم ، « هیرمند» رایومند فرّ ه مند بود .
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، جادویی زیانبار جاودان را بیافرید .

15
ـ و سرشت جادو بدین گونه پدیدارشو د : از راه نگاه افسونی . پس هر گاه جادو گام پیش نهد و به افسون شیون برکشد ، بیشتر کارهای کشنده ی جادویی پیش رود . ( جادو از راه چشم یا گوش بکار اید )

16
دوازدهمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ آفریدم ، ری بود که سه رد در آن فرمانروایند .( یس . 19 بند 18)
پس انگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد به پتیارگی ، گناه برانگیختن سست باوری ( آنان که خود سست باورند و انگیزه سست باوری دیگر مردمان می شوند .) را بیافرید .

17
سیزدهمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ آفریدم ، «چخری » ی نیرومند و پاک بود .
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، گناه نابخشودنی « مردار سوزان » را بیافرید .

18
چهاردهمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ آفریدم ، « ورن » ی چهار گوشه بود که فریدون ـ فرو کوبنده ی اژی دهاک ـ در آن زاده شد .
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد به پتیارگی ، دشتان نابهنجار زنان و بیدادگری فرمانروایان بیگانه را بیافرید .

19
پانزدهمین کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ آفریدم ، هفت رود بود.
پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، دشتان نابهنجار زنان ( آشکار نیست که چرا دشتان نابهنجار زنان را اهریمن دوبار می آفریند . نیبرگ در هر دو بند 18 و 19 به جای ان نشان شناسی سرکش آورده که هم تکراری و هم مبهم است )

20
شانزدهمین سرزمین و کشور نیکی که من ـ اهوره مزدا ـ آفریدم ، سرزمین گرداگرد سرچشمه رود رنگها بود، جایی که مردمان بی سرزندگی می کنند .( دار مستر با اشاره به گپ . سرزمین آبخور رود رنگها را با ناحیه ی میان رودان یکی دانسته است . در گپ درباره ی مردمان بی سر امده است : مردمی که هیچ فرمانروایی را به سالاری خویش نمی پذیرند . ) پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی ، زمستان دیو آفریده را برجهان چیرگی بخشید .

21
سرزمینها و کشورهای زیبا و بس رامش بخش و د رخشان و بالنده ی دیگری نیز هست که من آنها را آفریدم .

زرتشت : وندیدا
فرگرد دوم بخش یکم
1
زرتشت از اهوره مزدا پرسید :
ای اهوره مزدا ! ای سپند ترین مینو ! ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
تو ـ که اهوره مزدایی ـ جز من _ که زرتشتم ـ نخست با کدام یک از مردمان همپرسگی کردی؟
کدامین کس بود که تو دین آهوره و زرتشت را بدو فراز نمودی ؟

2
اهوره مزدا پاسخ گفت :
ای زرتشت اشون !
جم هور چهر خوب رمه ، نخستین کسی از مردمان بود که پیش از تو ـ زرتشت ـ من ـ اهوره مزدا ـ با او همپرسگی کردم و آنگاه دین اهوره و زرتشت را بدو فراز نمودم .

3
ای زرتشت !
پس من ـ که اهوره مزدایم ـ او را گفتم :
هان ای جم هور چهر ، پسر ویو نگهان !
تو دین آگاه و دین بردار من در جهان باش .
ای زرتشت !
آنگاه جم هور چهر ، مرا پاسخ گفت :
من زاده و آموخته نشده ام که دین آگاه و دین بردار تو در جهان باشم .

4
ای زرتشت ان گاه من_که اهوره مزدایم او را گفتم :
ای جم !
اگر دین آگاهی و دین برداری را از من نپذیری ، پس جهان مرا فرخی بخش ؛ پس جهان مرا ببالان وبه نگاهداری جهانیان سالار و نگاهبان باش .

5
ای زرتشت !
آنگاه جم هور چهر مراپاسخ گفت :
من جهان ترا فراخی بخشم . من جان تراببالانم و به نگاهداری جهانیان سالار و نگاهبان باشم .
به شهریاری من ف نهباد سرد باشد ، نه گرم ، نه بیماری ، نه مرگ .

6
پس من ـ که اهوره مزدایم ـ او را دو زین بخشیدم : سوورا ی زرّین و اَشترای زرنشان .



7
اینک جم ، برنده ی شهریاری است !

8
آنگاه به شهریاری جم ، سیصد زمستان بسر آمد و این زمین پرشد از رمه ها و ستوران و مردمان و سگان و پرندگان و اتشان سرخ سوزان ؛ و رمه ها و ستوران و مردمان ، بر این زمین جای نیافتادند .

9
پس من به جم هور چهر اگاهی دارم :
ای جم هور چهر پسر ویونگهان !
این زمین پرشد وبرهم آمد از رمه ها و ستوران و مردمان و سگانو پرندگان و آتشان سرخ سوزان . و رمه ها و ستوران و مردمان ، بر این زمین جای نیابند .

10
آنگاه جم به روشنی ف به سوی نیمروز ( جنوب) به راه خورشید فراز رفت . او این زمین را به سوورا ی زرّین برسفت و به اشترا بشفت و چنین گفت :
ای سپندارمذ !
به مهربانی فراز رو و بیش فراخ شو که رمه ها و ستوران و مردمان را برتابی ( سپنت آرمیتی یا سپندارمذ که در گاهان ، یکی از فروزه های مزدا اهوره به شمار می اید ، در اوستای نو امشاسپندان بانوی نماد و نگهبان زمین است وبا زمین ، این همانی دارد و در این جا جم او را با زمین یکی می شمرد و آنچه را می خواهد در زمین بشود ، از این امشاسپند بانو خواستار می شود )

11
پس جم این زمین را یک سوم بیش از آنچه بود ، فراخی بخشید و بدان جا رمه ها و ستوران و مردمان فراز رفتند ، به خواست وکام خویش ، چونان که کام هر کس بود .

12
آنگاه به شهریاری جم ، ششصد زمستان بسر آمد و این زمین پرشد از رمه ها و ستوران و مردمان وسگان و پرند گان و آتشان سرخ سوزان ، و رمه ها و ستوران ومردمان ، بر این زمین جای نیافتند .

13
پس آنگاه من به جم هور چهر اگاهی دادم :
ای جم هور چهر پسر ویو نگهان !
این زمین پرشد و برهم آمد از رمه ها و ستوران و مردمان و سگان و پرندگان وآتشان سرخ سوزان . و رمه ها و ستوران و مردمان ، براین زمین جای نیابند .

14
آنگاه جم به روشنی ، به سوی نیمروز ، به راه خورشید فراز رفت . او این زمین را به سوورا ی زرّین برسفت و به اشترا برشفت و چنین گفت :
ای سپندارمذ !
به مهربانی فراز رو و بیش فراخ شو که رمه ها و ستوران و مردمان رابرتابی .

15
پس جم این زمین را دو سوم بیش از آنچه پیشتر بود ، فراخی بخشید و بدان جا رمه ها و ستوران و مردمان فراز رفتند ، به خواست و کا م خویش ، چونان که کام هر کس بود .

16
آنگاه به شهریاری جم ، نهصد زمستان بسر آمد و این زمین پرشد از رمه ها و ستوران و مردمان و سگان و پرندگان و آتشان سرخ سوزان ؛ و رمه ها و ستوران و مردمان ، بر این زمین جای نیافتند .

17
پس من به جم هور چهر آگاهی دادم :
ای جم هورچهر پسر ویونگهان !
این زمین پرشد و بر هم آمد از رمه ها و ستوران و مردمان و سگان و پرندگان و آتشان سرخ سوزان . ورمه ها و ستران و مردمان بر این زمین جای نیابند .

18
آنگاه جم به روشنی ، به سوی نیمروز ، به راه خورشید فراز رفت . او این زمین را به سو ورا ی زرّین برسفت و به اشترا بشفت و چنین گفت :
به مهربانی فراز رو و بیش فراخ شو که رمه ها و ستوران و مردمان رابرتابی .

19
پس جم این زمین را سه سوم بیش ازآنچه پیشتر بود فراخی بخشید و بدان جا رمه ها و ستوران و مردمان فراز رفتند ، به خواست و کام خویش، چونان که هر کس بود .

20
. . . و بدان جا رمه ها و ستوران و مردمان فراز رفتند ، به خواست و کام خویش ، چونان که کام هرکس بود .

بخش دوم
21
دادار اهوره مزدا برکرانه رود دایتیای نیک در ایران ویج نامی ، با ایزدان مینوی انجمن فراز بود .
جشید خوب رمه بر کرانه رود دایتیای نیک در ایران ویج نامی ف با برترین مردمان انجمن فراز برد .
دادار اهوره مزدا بر کرانه رود دایتیای نیک در ایران ویج نامی با ایزدان مینوی بدان انجمن در آمد .
جمشید خوب رمه بر کرانه ی رود دایتیای نیک در ایران ویج امی همگام با مردمان گرانمایه بدان انجمن درآمد .

22
آنگاه اهوره مزدا به جم گفت :
ای جم هور چهر پسر ویو نگهان !
بد ترین زمستان برجهان استومند فرود آید که در آن زمستانی سخت مرگ اور است .
آن بدترین زمستان برجهان استومند فرود آید که پر برف است . برفها بارد بر بلندترین کوهها به بلندای اَردوی .

23
ای جم !
از سه جای ایدرگو سپندان برسند : آنها که در بیم گین ترین جاهایند ؛ آنها که برفراز کوههایند و آنها که در ژرفای روستاهایند بدان کنده مانها .

24
ای جم !
پیش از آن زمستان در پی تازش آب این سرزمینها بارآور گیاهان باشند ؛ اما در پی زمستان و از آن پس که برفها بگدازند اگر ایدر جای پای رمه در جهان استومند دیده می شود ، شگفتی انگیزد .

25
پس تو ای جم آن ور ( ور نام پناهگاه زیر زمینی است که جم به رهنمونی اهوره مزدا برای مردمان و ستوران ساخت ) را بساز ، هریک از چهار برش به درازای اسپریسی و تخمه های رمه ها و ستوران و مردمان و سگان و پرندگان و آتش سرخ سوزان را بدان جا ببر .
پس تو ای جم آن ور بساز ، هر یک از چهار برش به درازای اسپریسی برای زیستگاه مردمان ؛ هریک از چهار برش به درازای اسپریسی برای استبل گاوان و گوسفندان .

26
. . . و بدان جا آبها فراز تازان در آبراهه هایی به درازای یک هاسر .
. . . و بدان جا مرغها برویان همیشه سبز و خرم ؛ همیشه خوردنی و نکاستنی .
. . . و بدان جا خانه ها برپای دار ؛ خانه هایی فراز اَشکوب ، فروار و پیرامون فروار .

27
. . . وبدان جا بزرگترین و برترین و نیکوترین تخمه ها ی نرینگان و مادینگان روی زمین را فراز بر .
. . . و بدان جا بزرگترین و برترین و نیکوترین تخمه های چهارپایان گوناگون روی زمین را فراز بر .

28
. . . و بدان جا تخم همهی رستنیهایی را که بر زمین بلند ترین و خوشبو ی ترینند ، فراز بر .
. . . و بدان جا تخمه ی همه ی خوردنیها یی را که بر این زمین خوردنی ترین و خوش بوی ترینند ف فراز بر .
. . . و آنها را برای ایشان جفت جفت کن و از میان نارفتنی ؛ برای ایشان که مردمان ماندگار در آن ور اند .

29
مباد که گوژ پشت ، گوژ سینه ، بی پشت ، خل ، دریوک ، دیوک ، کسویش ، و یزباریش ، تباه دندان ، پیس جدا کرده تن و هیچ یک از دیگر داغ خوردگان اهریمن ، بدان جا راه یابند .

30
بدان فراز ترین جای نه گذرگاه کن ، بدان میان شش و بدان فروردین سه .
هزار تخمه ی نرینگان و مادینگان را به گذرگاههای فراز ترین جای ، ششصد تا را بدان میانه و سیصد تا را بدان فروردین ، فراز بر .

31
آنگاه جم با خود اندیشید :
ـ چگونه من این ور را بسازم که اهوره مزدا به من گفت ؟
پس اهوره مزدا به جم گفت :
ای جم هور چهر ، پسر ویونگهان !
این زمین را به چاشنه بسپر و به دست بورز ؛ بدان گونه که اکنون مردمان خاک شفته را نرم کنند .

32
آنگاه جم چنان کرد که اهوره مزدا خواست : این زمین را به پاشنه بسپرد و به دست بورزید ؛ بدان گونه که مردمان اکنون خاک شفته را نرم کنند .

33
آنگاه جم آن ور را بساخت ، هر یک از چهاربرش به درازای اسپریسی و تخمه ی رمه ها و ستوران و مردمان و سگان و پرندگان و آتشان سرخ سوزان را بدان فراز برد .
آنگاه جم آن ور را بساخت ، هریک از چهاربرش به درازای اسپریسی برای زیستگاه مردمان ؛ هریک از چهار برش به درازای اسپریسی برای استبل گاوان و گوسفندان .

34
پس بدان جا آبها فراز تازاند در آبراهه هایی به درازای یک هاسر .
. . . و بدان جا مرغ ها برویانید همیشه سبز و خرّم ؛ همیشه خوردنی و نکاستنی .
. . . وبدان جا خانه ها برپای داشت ؛ خانه هایی فراز اَشکوب ، فروار و پیرامون فروار .

35
. . . وبدان جا بزرگترین و برترین و نیکوترین تخمه های نرینگان و مادیگان روی زمین را فراز برد .
. . . و بدان جا بزرگترین و برترین و نیکوترین تخمه های چهارپایان گوناگون روی زمین را فراز برد .

36
. . . و بدان جا تخم همه ی رستنیها یی را که بر این زمین ، بلند ترین و خوشبو ترینند ، فراز برد .
. . . و بدان جا تخمه ی همه ی خوردنیها یی را که بر این زمین ، خوردنی ترین و خوش بوی ترینند ، فراز برد .
. . . وآنها را برای ایشان جفت جفت کرد و از میان نارفتنی ؛ برای ایشان که مردمان ماندگار در آن ور اند .

37
. . . و بدان جا راه نیافتند گوژ پشت ، گوژ سینه ، بی پشت ، خل ، دریوک ، دیوک ،کسویش ، و یزباریش ، تباه دندان ، پیس جدا کرده تن و هیچ یک از دیگر داغ خوردگان اهریمن .

38
بدان فراز ترین جای نه گذرگاه کرد ، بدان میان شش و بدان فروردین سه .
هزار تخمه ی نرینگان و مادینگان را به گذرگاههای فرازترین جای ف ششصد تا را بدان میانه و سیصد تا را بدان فرودین ، فراز برد .
آنها را به سو ورا ی زرّین ، بدان ور براند و بدان ور دری و روزنی خود روشن از درون بنشاند .

39
زرتشت پرسید :
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
پس ان رو شنیها از چه اند ـ ای اهوره مزدای اشون ـ که چنین در آن خانه های ور جمکرد پرتو می افشانند؟

40
آنگاه اهوره مزدا گفت :
روشنیهای خود آفریده و هستی افریده .
بدان جا پدیدار و پنهان شدن ستارگان وماه و خورشید یک بار در سال دیده می شود .

41
و ایشان ( ساکنان ور) روز را چون سالی می پندارند . وبدان جا از آمیزش جفت مادینه و نرینه به چهل زمستان ، نرینه ای و مادینه ای زاده شود ، همچنین است از ستوران گونه گون .
و این مردمان در آن خانه های ور جمکرد ، نیک زیست ترین زندگانند .

42
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
چه کسی دین مزدا پرستی را بدان جا ، بدان خانه های ور جمکرد برد ؟
آنگاه اهوره مزدا گفت :
ای سپیتمان زرتشت !
کرشفت مرغ ( کرشفت نام پرنده ای است اساطیری)

43
ای دادار جهان استومند ! ای اشون!
چه کسی ایشان را مهتر و رد است ؟
آنگاه اهوره مزدا گفت :
ای زرتشت !
او روتت نر ( نام پسر زرتشت ) و تو که زرتشتی .

زرتشت : وندیدا
فرگرد شانزدهم
بخش یکم

1

ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
اگر در خانه ی مزداپرستان ، زنی باشد که خون دشتان ـ خواه دشتان بهنجار ، خواه دشتان نابهنجار ـ از وی روان شود ، مزداپرستان چه باید بکنند ؟
2
اهوره مزدا پاسخ داد :
باید راه او را از هرگونه گل و بوته ای پاک کنند و در جایی که او باید بماند ، خاک خشک برزمین بپاشند و برای او ساختمانی بر پای دارند که همچند یک دوم یا یک سوم یا یک چهارم یا یک پنجم بلندی خانه ، از خانه بلندتر باشد تا مبادا نگاه او بر آتش بیفتد .
3
ای دادار جهان استومند 1 ای اشون !
چه انداه دور از آتش ؟
چه اندازه دور از آب ؟
چه اندازه دور از دسته های برسم ویژه آیین ؟
چه اندازه دور از مردم اشون ؟
4
اهوره مزداپاسخ داد :
پانزده گام دور از آتش .
پانزده گام دور از اب .
پانزده گام دور از دسته های برسم ویژه ایین .
سه گام دور از مردم اشون .
5
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
کسی که برای زن دشتان ـ خواه دشتان بهنجار ، خواه دشتان نابهنجار ـ خوراک می برد ، چه اندازه باید از او دور بایستد ؟
6
اهوره مزدا پاسخ داد :
کسی که برای زن دشتان ـ خواه دشتان بهنجار ، خواه دشتان نابهنجار ـ خوراک می برد ، باید سه گام از او دور بایستد .
در چه گونه آوندهایی باید برای او خورش ببرند ؟ در چه گونه آوندهایی باید برای او نان ببرند ؟
در آوندهای برنجین یا سربین یا هر آوندی فلزی کم بها ی دیگر .
7
چه اندازه خوراک و چه اندازه نان باید برای او ببرند ؟
تنها به اندازه ی دو دینار نان و به اندازه ی یک دینار شیر با ت مبادا نیرو بگیرد.
اگر کودکی با وی برخورد یافته باشد ، باید نخست دستها و پس از آن ، تن کودک را بشویند .
8
اگر زن دشتان پس از گذشت سه شبانروز ، باز هم خون ببیند ، باید تاپایان روز چهارم در دشتانستان بماند .
اگر زن دشتان پس پس از گذشت شبانروز چهارم بازهم خون ببیند باید تاپایان شبانروز پنجم در دشتانستان بماند .
9-10
اگر زن دشتان . . . (همان جمله که دو بار در بند 8 آمد ، چهار بار دیگر در بندهای 9 و 10 تکرار می شود و شماره ها به ترتیب در چهار جمله ( پنج و شش ) ، ( شش و هفتم ) ، ( هفت و هشتم ) و ( هشت و نهم ) است .)
11
اگر زن دشتان پس از گذشت نه شبانروز باز هم خون ببیند ، این کاری است که کارگزاران دیوان برای پرستش و ستایش آنان کرده اند .
بخش دوم
مزداپرستان باید راه را از هر گونه گل و بوته ای پاک کنند .
12
آنان باید سه گودال در زمین بکنند و بر سر دو گودال زن دشتان را با گمیز و بر سر گودال با آب بشویند .
آنان با ید خرفستران را بدین شمار بکشند : اگر تابستان باشد ، دویست مور دانه کش و اگر زمستان باشد ، دویست خرفستر از گونه های دیگر که اهریمن آنها را آفریده است .
بخش سوم

13
اگر مزدا پرستی ، خون زن دشتان را ـ خواه دشتان بهنجار ، خواه دشتان نابهنجار ـ بند آورد ، پاد افره گناهش چیست ؟
اهوره مزدا پاسخ داد :
کردار او کردار پشو تنو است و پاد افره گناهش دویست تازیانه با اسپهه ـ اشترا ، دویست تازیانه با سروشو ـ چرن است .
14
ای دادار جهان استومند ! ای اشون !
اگر مردی بارها آگاهانه با زن دشتان ـ خواه دشتان بهنجار ، خواه دشتان نابهنجار ـ دشتان مرزی کند ، چنان که دشتان بهنجار و نابهنجار آن زن جابجاشود ، پاد افره گناه آن مرد چیست ؟
15
اهوره مزدا پاسخ داد :
نخستین بار که او با زن دشتان مرزی کند ، سی تازیانه با اسپهه ـ اشترا ، سی تازیانه با سرو شو ـ چرن .
دومین بار ( مانند نخستین بار با شماره ی 20 به جای 30)
سومین بار ( مانند نخستین بار با شماره ی 70 به جای 30)
16
چهارمین بار که او با زن دشتان ، دشتان مرزی کند ، اگر تن را از زیر جامه بفشارد ، اگر ران ناپاک او را ـ بی آن که با او در آمیزد ـ بفشارد ، پادافره گناهش چیست ؟
اهوره مزداپاسخ داد :
نود تازیانه با اسپهه ـ اشترا ، نود تازیانه باسرو شو ـ چرن پادافره ی گناه اوست .
17
کسی که با زن دشتان ـ خواه دشتان بهنجار ، خواه دشتان نابهنجار ـ به کامجویی در آمیزد ، کردار او بهتر از کردار کسی نیست که تن مرده ی پسر خویش را ـ که از خون خود او زاده شده و به ناخوشی نئزه مرده است ـ بسوزاند و چربی تن وی را در آتش بریزد .
18
همه ی این گونه گناهکاران که دروج به پیکرشان راه یافته است ، خوارشمارندگان «داد» ند و همه ی خوارشمارندگان «داد» ، سرکشان در برابر آفریدگارند و همه ی سرکشان در برابر آفریدگار ند و همه ی سرکشان در برابر آفریدگار ، نااشونند و پادافره ی هر نا اشونی مرگ است .

قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة البقرة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
الم﴿۱﴾
ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ﴿۲﴾
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ﴿۳﴾
وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴿۴﴾
أُولَـٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿۵﴾
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴿۶﴾
خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿۷﴾
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ﴿۸﴾
يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ﴿۹﴾
فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ﴿۱۰﴾
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ﴿۱۱﴾
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ﴿۱۲﴾
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ ۗ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَـٰكِن لَّا يَعْلَمُونَ﴿۱۳﴾
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ﴿۱۴﴾
اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ﴿۱۵﴾
أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ﴿۱۶﴾
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَّا يُبْصِرُونَ﴿۱۷﴾
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ﴿۱۸﴾
أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ﴿۱۹﴾
يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ ۖ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَّشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۲۰﴾
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴿۲۱﴾
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ ۖ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ﴿۲۲﴾
وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۲۳﴾
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَلَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ﴿۲۴﴾
وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا ۙ قَالُوا هَـٰذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ ۖ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۲۵﴾
إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۖ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا ۘ يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا ۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ﴿۲۶﴾
الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴿۲۷﴾
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴿۲۸﴾
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴿۲۹﴾
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۳۰﴾
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۳۱﴾
قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ﴿۳۲﴾
قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ﴿۳۳﴾
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ﴿۳۴﴾
وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ﴿۳۵﴾
فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ﴿۳۶﴾
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴿۳۷﴾
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴿۳۸﴾
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۳۹﴾
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ﴿۴۰﴾
وَآمِنُوا بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ ۖ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ﴿۴۱﴾
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ﴿۴۲﴾
وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ﴿۴۳﴾
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴿۴۴﴾
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ﴿۴۵﴾
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴿۴۶﴾
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ﴿۴۷﴾
وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ﴿۴۸﴾
وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ﴿۴۹﴾
وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ﴿۵۰﴾
وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَىٰ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ﴿۵۱﴾
ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴿۵۲﴾
وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴿۵۳﴾
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴿۵۴﴾
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ﴿۵۵﴾
ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴿۵۶﴾
وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ۖ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴿۵۷﴾
وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَـٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ ۚ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ﴿۵۸﴾
فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ﴿۵۹﴾
وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ۖ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴿۶۰﴾
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا ۖ قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ ۗ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ﴿۶۱﴾
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴿۶۲﴾
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴿۶۳﴾
ثُمَّ تَوَلَّيْتُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ ۖ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِينَ﴿۶۴﴾
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ﴿۶۵﴾
فَجَعَلْنَاهَا نَكَالًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ﴿۶۶﴾
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً ۖ قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا ۖ قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ﴿۶۷﴾
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ ۚ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَٰلِكَ ۖ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ﴿۶۸﴾
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ﴿۶۹﴾
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ﴿۷۰﴾
قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِيَةَ فِيهَا ۚ قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ ۚ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ﴿۷۱﴾
وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا ۖ وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ﴿۷۲﴾
فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا ۚ كَذَٰلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَىٰ وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴿۷۳﴾
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴿۷۴﴾
أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴿۷۵﴾
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴿۷۶﴾
أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ﴿۷۷﴾
وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ﴿۷۸﴾
فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَـٰذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ﴿۷۹﴾
وَقَالُوا لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَّعْدُودَةً ۚ قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِندَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ ۖ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۸۰﴾
بَلَىٰ مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۸۱﴾
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۸۲﴾
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ﴿۸۳﴾
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ﴿۸۴﴾
ثُمَّ أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴿۸۵﴾
أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ﴿۸۶﴾
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ ۖ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ﴿۸۷﴾
وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ ۚ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَّا يُؤْمِنُونَ﴿۸۸﴾
وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ ۚ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ﴿۸۹﴾
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلَ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ﴿۹۰﴾
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَهُمْ ۗ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللَّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴿۹۱﴾
وَلَقَدْ جَاءَكُم مُّوسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ﴿۹۲﴾
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا ۖ قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ ۚ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُم بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴿۹۳﴾
قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۹۴﴾
وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ﴿۹۵﴾
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا ۚ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ ۗ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ﴿۹۶﴾
قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَىٰ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ﴿۹۷﴾
مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ﴿۹۸﴾
وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ﴿۹۹﴾
أَوَكُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَّبَذَهُ فَرِيقٌ مِّنْهُم ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴿۱۰۰﴾
وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴿۱۰۱﴾
وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَـٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴿۱۰۲﴾
وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَيْرٌ ۖ لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴿۱۰۳﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انظُرْنَا وَاسْمَعُوا ۗ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۱۰۴﴾
مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴿۱۰۵﴾
مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۱۰۶﴾
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ﴿۱۰۷﴾
أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِن قَبْلُ ۗ وَمَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ﴿۱۰۸﴾
وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۱۰۹﴾
وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ۚ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴿۱۱۰﴾
وَقَالُوا لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ ۗ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۱۱۱﴾
بَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴿۱۱۲﴾
وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَىٰ عَلَىٰ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَىٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ ۗ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ ۚ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴿۱۱۳﴾
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَىٰ فِي خَرَابِهَا ۚ أُولَـٰئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ ۚ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿۱۱۴﴾
وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴿۱۱۵﴾
وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا ۗ سُبْحَانَهُ ۖ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ﴿۱۱۶﴾
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ﴿۱۱۷﴾
وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ ۗ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ ۘ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ ۗ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴿۱۱۸﴾
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا ۖ وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ﴿۱۱۹﴾
وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ﴿۱۲۰﴾
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَـٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۗ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴿۱۲۱﴾
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ﴿۱۲۲﴾
وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ﴿۱۲۳﴾
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴿۱۲۴﴾
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى ۖ وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ﴿۱۲۵﴾
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَـٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَىٰ عَذَابِ النَّارِ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴿۱۲۶﴾
وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴿۱۲۷﴾
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴿۱۲۸﴾
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ ۚ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴿۱۲۹﴾
وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ ۚ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا ۖ وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴿۱۳۰﴾
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ ۖ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴿۱۳۱﴾
وَوَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ﴿۱۳۲﴾
أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَـٰهَكَ وَإِلَـٰهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَـٰهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴿۱۳۳﴾
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۱۳۴﴾
وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تَهْتَدُوا ۗ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۖ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴿۱۳۵﴾
قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴿۱۳۶﴾
فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوا ۖ وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ ۖ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴿۱۳۷﴾
صِبْغَةَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ﴿۱۳۸﴾
قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ﴿۱۳۹﴾
أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ ۗ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴿۱۴۰﴾
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۱۴۱﴾
سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا ۚ قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۱۴۲﴾
وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا ۗ وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ ۚ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ ۗ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ﴿۱۴۳﴾
قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ ۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا ۚ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ ۗ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ﴿۱۴۴﴾
وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ ۚ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ ۚ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ إِنَّكَ إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ﴿۱۴۵﴾
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴿۱۴۶﴾
الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ﴿۱۴۷﴾
وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۱۴۸﴾
وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۖ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴿۱۴۹﴾
وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴿۱۵۰﴾
كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴿۱۵۱﴾
فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ﴿۱۵۲﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴿۱۵۳﴾
وَلَا تَقُولُوا لِمَن يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَـٰكِن لَّا تَشْعُرُونَ﴿۱۵۴﴾
وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴿۱۵۵﴾
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴿۱۵۶﴾
أُولَـٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ﴿۱۵۷﴾
إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا ۚ وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ﴿۱۵۸﴾
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ﴿۱۵۹﴾
إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَـٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴿۱۶۰﴾
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَـٰئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ﴿۱۶۱﴾
خَالِدِينَ فِيهَا ۖ لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ﴿۱۶۲﴾
وَإِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ ۖ لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَـٰنُ الرَّحِيمُ﴿۱۶۳﴾
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴿۱۶۴﴾
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ﴿۱۶۵﴾
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ﴿۱۶۶﴾
وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا ۗ كَذَٰلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ ۖ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ﴿۱۶۷﴾
يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ﴿۱۶۸﴾
إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۱۶۹﴾
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ﴿۱۷۰﴾
وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً ۚ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ﴿۱۷۱﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ﴿۱۷۲﴾
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ ۖ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۷۳﴾
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۙ أُولَـٰئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۱۷۴﴾
أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ ۚ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ﴿۱۷۵﴾
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ ۗ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ﴿۱۷۶﴾
لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ ۗ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴿۱۷۷﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى ۖ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنثَىٰ بِالْأُنثَىٰ ۚ فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ۗ ذَٰلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ ۗ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۱۷۸﴾
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴿۱۷۹﴾
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ﴿۱۸۰﴾
فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۱۸۱﴾
فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۸۲﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴿۱۸۳﴾
أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ ۚ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴿۱۸۴﴾
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴿۱۸۵﴾
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ﴿۱۸۶﴾
أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِكُمْ ۚ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ ۗ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ ۖ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ ۚ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ ۚ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴿۱۸۷﴾
وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ﴿۱۸۸﴾
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَـٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿۱۸۹﴾
وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴿۱۹۰﴾
وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ۚ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ ۖ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ ۗ كَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ﴿۱۹۱﴾
فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۹۲﴾
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ ۖ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ﴿۱۹۳﴾
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴿۱۹۴﴾
وَأَنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴿۱۹۵﴾
وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ ۚ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ۖ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّىٰ يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ ۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ ۚ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ۚ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ ۗ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ۗ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴿۱۹۶﴾
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ ۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ ۗ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ ۚ وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ﴿۱۹۷﴾
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ ۚ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ ۖ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ﴿۱۹۸﴾
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۹۹﴾
فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا ۗ فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ﴿۲۰۰﴾
وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴿۲۰۱﴾
أُولَـٰئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّمَّا كَسَبُوا ۚ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴿۲۰۲﴾
وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ لِمَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴿۲۰۳﴾
وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ﴿۲۰۴﴾
وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ﴿۲۰۵﴾
وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ۚ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ ۚ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ﴿۲۰۶﴾
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴿۲۰۷﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ﴿۲۰۸﴾
فَإِن زَلَلْتُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴿۲۰۹﴾
هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ﴿۲۱۰﴾
سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُم مِّنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ ۗ وَمَن يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴿۲۱۱﴾
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا ۘ وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴿۲۱۲﴾
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۲۱۳﴾
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم ۖ مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ﴿۲۱۴﴾
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ ۖ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴿۲۱۵﴾
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴿۲۱۶﴾
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ ۖ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ ۖ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللَّهِ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ ۗ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَـٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ وَأُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۲۱۷﴾
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَـٰئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۲۱۸﴾
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا ۗ وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴿۲۱۹﴾
فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۗ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَىٰ ۖ قُلْ إِصْلَاحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ ۖ وَإِن تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴿۲۲۰﴾
وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ ۗ وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ ۗ أُولَـٰئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴿۲۲۱﴾
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ ۖ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ ۖ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطْهُرْنَ ۖ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴿۲۲۲﴾
نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ ۖ وَقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم مُّلَاقُوهُ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴿۲۲۳﴾
وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۲۲۴﴾
لَّا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَـٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ﴿۲۲۵﴾
لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ ۖ فَإِن فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۲۲۶﴾
وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۲۲۷﴾
وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا ۚ وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴿۲۲۸﴾
الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ ۖ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ ۗ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَن يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا ۚ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴿۲۲۹﴾
فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۗ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴿۲۳۰﴾
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ ۚ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِّتَعْتَدُوا ۚ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ ۚ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُم بِهِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴿۲۳۱﴾
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ ۗ ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ مِنكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۗ ذَٰلِكُمْ أَزْكَىٰ لَكُمْ وَأَطْهَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴿۲۳۲﴾
وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ ۖ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ ۚ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ ۚ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَٰلِكَ ۗ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا ۗ وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴿۲۳۳﴾
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا ۖ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴿۲۳۴﴾
وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنتُمْ فِي أَنفُسِكُمْ ۚ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَـٰكِن لَّا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَن تَقُولُوا قَوْلًا مَّعْرُوفًا ۚ وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّىٰ يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ﴿۲۳۵﴾
لَّا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ﴿۲۳۶﴾
وَإِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَن يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ ۚ وَأَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۚ وَلَا تَنسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴿۲۳۷﴾
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ﴿۲۳۸﴾
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا ۖ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴿۲۳۹﴾
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ ۚ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴿۲۴۰﴾
وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ﴿۲۴۱﴾
كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴿۲۴۲﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ﴿۲۴۳﴾
وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۲۴۴﴾
مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴿۲۴۵﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ﴿۲۴۶﴾
وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴿۲۴۷﴾
وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴿۲۴۸﴾
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ ۚ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۚ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ ۚ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴿۲۴۹﴾
وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴿۲۵۰﴾
فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَـٰكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ﴿۲۵۱﴾
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۚ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ﴿۲۵۲﴾
تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ۚ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَـٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَـٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ﴿۲۵۳﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴿۲۵۴﴾
اللَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ﴿۲۵۵﴾
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۲۵۶﴾
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۲۵۷﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴿۲۵۸﴾
أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَـٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ ۖ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۲۵۹﴾
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَـٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴿۲۶۰﴾
مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴿۲۶۱﴾
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى ۙ لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴿۲۶۲﴾
قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّن صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى ۗ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ﴿۲۶۳﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا ۖ لَّا يَقْدِرُونَ عَلَىٰ شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُوا ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴿۲۶۴﴾
وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴿۲۶۵﴾
أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَن تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴿۲۶۶﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم مِّنَ الْأَرْضِ ۖ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِيهِ إِلَّا أَن تُغْمِضُوا فِيهِ ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ﴿۲۶۷﴾
الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴿۲۶۸﴾
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ﴿۲۶۹﴾
وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ ۗ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ﴿۲۷۰﴾
إِن تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ ۖ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۚ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئَاتِكُمْ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴿۲۷۱﴾
لَّيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَـٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ ۗ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنفُسِكُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ﴿۲۷۲﴾
لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا ۗ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴿۲۷۳﴾
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴿۲۷۴﴾
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ۚ فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَمَنْ عَادَ فَأُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۲۷۵﴾
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ﴿۲۷۶﴾
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴿۲۷۷﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴿۲۷۸﴾
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ﴿۲۷۹﴾
وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيْسَرَةٍ ۚ وَأَن تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴿۲۸۰﴾
وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴿۲۸۱﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ ۚ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ ۚ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَن يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ ۚ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا ۚ فَإِن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ ۚ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِن رِّجَالِكُمْ ۖ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَن تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَىٰ ۚ وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا ۚ وَلَا تَسْأَمُوا أَن تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَىٰ أَجَلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَىٰ أَلَّا تَرْتَابُوا ۖ إِلَّا أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا ۗ وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ ۚ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ ۚ وَإِن تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴿۲۸۲﴾
وَإِن كُنتُمْ عَلَىٰ سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ ۖ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ ۗ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ ۚ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ﴿۲۸۳﴾
لِّلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللَّهُ ۖ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۲۸۴﴾
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ﴿۲۸۵﴾
لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴿۲۸۶﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة آل عمران
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
الم﴿۱﴾
اللَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ﴿۲﴾
نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ﴿۳﴾
مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ ۗ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ﴿۴﴾
إِنَّ اللَّهَ لَا يَخْفَىٰ عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ﴿۵﴾
هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ ۚ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴿۶﴾
هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ﴿۷﴾
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ﴿۸﴾
رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ﴿۹﴾
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ﴿۱۰﴾
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ ۗ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴿۱۱﴾
قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ ۚ وَبِئْسَ الْمِهَادُ﴿۱۲﴾
قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا ۖ فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَىٰ كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ ۚ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَن يَشَاءُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِّأُولِي الْأَبْصَارِ﴿۱۳﴾
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ﴿۱۴﴾
قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَٰلِكُمْ ۚ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ﴿۱۵﴾
الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴿۱۶﴾
الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ﴿۱۷﴾
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴿۱۸﴾
إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۗ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴿۱۹﴾
فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ ۗ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ ۚ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا ۖ وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ ۗ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ﴿۲۰﴾
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴿۲۱﴾
أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ﴿۲۲﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَىٰ كِتَابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُم مُّعْرِضُونَ﴿۲۳﴾
ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ ۖ وَغَرَّهُمْ فِي دِينِهِم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ﴿۲۴﴾
فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴿۲۵﴾
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۲۶﴾
تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ ۖ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ ۖ وَتَرْزُقُ مَن تَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴿۲۷﴾
لَّا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَن تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ﴿۲۸﴾
قُلْ إِن تُخْفُوا مَا فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ ۗ وَيَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۲۹﴾
يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴿۳۰﴾
قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۳۱﴾
قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ﴿۳۲﴾
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ﴿۳۳﴾
ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۳۴﴾
إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴿۳۵﴾
فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنثَىٰ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنثَىٰ ۖ وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴿۳۶﴾
فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا ۖ كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَـٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴿۳۷﴾
هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ﴿۳۸﴾
فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ﴿۳۹﴾
قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ﴿۴۰﴾
قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا ۗ وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ﴿۴۱﴾
وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ﴿۴۲﴾
يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ﴿۴۳﴾
ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۚ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ﴿۴۴﴾
إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ﴿۴۵﴾
وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ﴿۴۶﴾
قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ﴿۴۷﴾
وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ﴿۴۸﴾
وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴿۴۹﴾
وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ ۚ وَجِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴿۵۰﴾
إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَـٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ﴿۵۱﴾
فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴿۵۲﴾
رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ﴿۵۳﴾
وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴿۵۴﴾
إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۖ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴿۵۵﴾
فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ﴿۵۶﴾
وَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ﴿۵۷﴾
ذَٰلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ﴿۵۸﴾
إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ﴿۵۹﴾
الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ الْمُمْتَرِينَ﴿۶۰﴾
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴿۶۱﴾
إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ ۚ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴿۶۲﴾
فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ﴿۶۳﴾
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴿۶۴﴾
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنجِيلُ إِلَّا مِن بَعْدِهِ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴿۶۵﴾
هَا أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُم بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴿۶۶﴾
مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَـٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴿۶۷﴾
إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَـٰذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا ۗ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ﴿۶۸﴾
وَدَّت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ﴿۶۹﴾
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ﴿۷۰﴾
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ﴿۷۱﴾
وَقَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴿۷۲﴾
وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَن تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَىٰ هُدَى اللَّهِ أَن يُؤْتَىٰ أَحَدٌ مِّثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِندَ رَبِّكُمْ ۗ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴿۷۳﴾
يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴿۷۴﴾
وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَّا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴿۷۵﴾
بَلَىٰ مَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ وَاتَّقَىٰ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴿۷۶﴾
إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَـٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۷۷﴾
وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴿۷۸﴾
مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَـٰكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ﴿۷۹﴾
وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَن تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا ۗ أَيَأْمُرُكُم بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ﴿۸۰﴾
وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ ۚ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَىٰ ذَٰلِكُمْ إِصْرِي ۖ قَالُوا أَقْرَرْنَا ۚ قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ﴿۸۱﴾
فَمَن تَوَلَّىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴿۸۲﴾
أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴿۸۳﴾
قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴿۸۴﴾
وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴿۸۵﴾
كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴿۸۶﴾
أُولَـٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ﴿۸۷﴾
خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ﴿۸۸﴾
إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۸۹﴾
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ﴿۹۰﴾
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَىٰ بِهِ ۗ أُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ﴿۹۱﴾
لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴿۹۲﴾
كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَىٰ نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ ۗ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۹۳﴾
فَمَنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴿۹۴﴾
قُلْ صَدَقَ اللَّهُ ۗ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴿۹۵﴾
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ﴿۹۶﴾
فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ ۖ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا ۗ وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا ۚ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ﴿۹۷﴾
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا تَعْمَلُونَ﴿۹۸﴾
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنتُمْ شُهَدَاءُ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴿۹۹﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ﴿۱۰۰﴾
وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ ۗ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۱۰۱﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ﴿۱۰۲﴾
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴿۱۰۳﴾
وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿۱۰۴﴾
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿۱۰۵﴾
يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ﴿۱۰۶﴾
وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۱۰۷﴾
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۗ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعَالَمِينَ﴿۱۰۸﴾
وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ﴿۱۰۹﴾
كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ﴿۱۱۰﴾
لَن يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى ۖ وَإِن يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ﴿۱۱۱﴾
ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ الْأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ﴿۱۱۲﴾
لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ﴿۱۱۳﴾
يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَـٰئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ﴿۱۱۴﴾
وَمَا يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَن يُكْفَرُوهُ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ﴿۱۱۵﴾
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا ۖ وَأُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۚ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۱۱۶﴾
مَثَلُ مَا يُنفِقُونَ فِي هَـٰذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ ۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَـٰكِنْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴿۱۱۷﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ۚ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ﴿۱۱۸﴾
هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴿۱۱۹﴾
إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ﴿۱۲۰﴾
وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۱۲۱﴾
إِذْ هَمَّت طَّائِفَتَانِ مِنكُمْ أَن تَفْشَلَا وَاللَّهُ وَلِيُّهُمَا ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴿۱۲۲﴾
وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴿۱۲۳﴾
إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيَكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِّنَ الْمَلَائِكَةِ مُنزَلِينَ﴿۱۲۴﴾
بَلَىٰ ۚ إِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَـٰذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِّنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴿۱۲۵﴾
وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ ۗ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ﴿۱۲۶﴾
لِيَقْطَعَ طَرَفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنقَلِبُوا خَائِبِينَ﴿۱۲۷﴾
لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ﴿۱۲۸﴾
وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۚ يَغْفِرُ لِمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۲۹﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿۱۳۰﴾
وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ﴿۱۳۱﴾
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴿۱۳۲﴾
وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ﴿۱۳۳﴾
الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴿۱۳۴﴾
وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴿۱۳۵﴾
أُولَـٰئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ﴿۱۳۶﴾
قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴿۱۳۷﴾
هَـٰذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ﴿۱۳۸﴾
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴿۱۳۹﴾
إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاءَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ﴿۱۴۰﴾
وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ﴿۱۴۱﴾
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ﴿۱۴۲﴾
وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ﴿۱۴۳﴾
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا ۗ وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ﴿۱۴۴﴾
وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُّؤَجَّلًا ۗ وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا ۚ وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ﴿۱۴۵﴾
وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ﴿۱۴۶﴾
وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴿۱۴۷﴾
فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴿۱۴۸﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ﴿۱۴۹﴾
بَلِ اللَّهُ مَوْلَاكُمْ ۖ وَهُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ﴿۱۵۰﴾
سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا ۖ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ ۚ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ﴿۱۵۱﴾
وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُم بِإِذْنِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُم مِّن بَعْدِ مَا أَرَاكُم مَّا تُحِبُّونَ ۚ مِنكُم مَّن يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنكُم مَّن يُرِيدُ الْآخِرَةَ ۚ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ ۖ وَلَقَدْ عَفَا عَنكُمْ ۗ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴿۱۵۲﴾
إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَىٰ أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِّكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ ۗ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴿۱۵۳﴾
ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَىٰ طَائِفَةً مِّنكُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ ۖ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الْأَمْرِ مِن شَيْءٍ ۗ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ ۗ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لَا يُبْدُونَ لَكَ ۖ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا ۗ قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَىٰ مَضَاجِعِهِمْ ۖ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴿۱۵۴﴾
إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا ۖ وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ﴿۱۵۵﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَّوْ كَانُوا عِندَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَٰلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ ۗ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴿۱۵۶﴾
وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ﴿۱۵۷﴾
وَلَئِن مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ﴿۱۵۸﴾
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴿۱۵۹﴾
إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴿۱۶۰﴾
وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّ ۚ وَمَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴿۱۶۱﴾
أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ كَمَن بَاءَ بِسَخَطٍ مِّنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۚ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴿۱۶۲﴾
هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ﴿۱۶۳﴾
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴿۱۶۴﴾
أَوَلَمَّا أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُم مِّثْلَيْهَا قُلْتُمْ أَنَّىٰ هَـٰذَا ۖ قُلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنفُسِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۱۶۵﴾
وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ﴿۱۶۶﴾
وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا ۚ وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا ۖ قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَّاتَّبَعْنَاكُمْ ۗ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ ۚ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ ۗ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ﴿۱۶۷﴾
الَّذِينَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا ۗ قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۱۶۸﴾
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴿۱۶۹﴾
فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴿۱۷۰﴾
يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ﴿۱۷۱﴾
الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ ۚ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ﴿۱۷۲﴾
الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ﴿۱۷۳﴾
فَانقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴿۱۷۴﴾
إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴿۱۷۵﴾
وَلَا يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ ۚ إِنَّهُمْ لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا ۗ يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿۱۷۶﴾
إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۱۷۷﴾
وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ ۚ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ﴿۱۷۸﴾
مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَىٰ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىٰ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ ۗ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَـٰكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاءُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ وَإِن تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ﴿۱۷۹﴾
وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَّهُم ۖ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ ۖ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴿۱۸۰﴾
لَّقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَنَحْنُ أَغْنِيَاءُ ۘ سَنَكْتُبُ مَا قَالُوا وَقَتْلَهُمُ الْأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَنَقُولُ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ﴿۱۸۱﴾
ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ﴿۱۸۲﴾
الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّىٰ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ ۗ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۱۸۳﴾
فَإِن كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ﴿۱۸۴﴾
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۖ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ ۗ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ﴿۱۸۵﴾
لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا ۚ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴿۱۸۶﴾
وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ﴿۱۸۷﴾
لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوا وَّيُحِبُّونَ أَن يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُم بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۱۸۸﴾
وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۱۸۹﴾
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ﴿۱۹۰﴾
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَـٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴿۱۹۱﴾
رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ﴿۱۹۲﴾
رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ﴿۱۹۳﴾
رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ﴿۱۹۴﴾
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ ۖ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ ۖ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّنْ عِندِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ﴿۱۹۵﴾
لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ﴿۱۹۶﴾
مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۚ وَبِئْسَ الْمِهَادُ﴿۱۹۷﴾
لَـٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نُزُلًا مِّنْ عِندِ اللَّهِ ۗ وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ لِّلْأَبْرَارِ﴿۱۹۸﴾
وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَمَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ لِلَّهِ لَا يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۗ أُولَـٰئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴿۱۹۹﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿۲۰۰﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة الأعراف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
المص﴿۱﴾
كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ﴿۲﴾
اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ ۗ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ﴿۳﴾
وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ﴿۴﴾
فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا إِلَّا أَن قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ﴿۵﴾
فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ﴿۶﴾
فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ ۖ وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ﴿۷﴾
وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ۚ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿۸﴾
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَـٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُم بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ﴿۹﴾
وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ ۗ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ﴿۱۰﴾
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ﴿۱۱﴾
قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ﴿۱۲﴾
قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ﴿۱۳﴾
قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴿۱۴﴾
قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ﴿۱۵﴾
قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ﴿۱۶﴾
ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ﴿۱۷﴾
قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ﴿۱۸﴾
وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ﴿۱۹﴾
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَـٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ﴿۲۰﴾
وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ﴿۲۱﴾
فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ﴿۲۲﴾
قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴿۲۳﴾
قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ﴿۲۴﴾
قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ﴿۲۵﴾
يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴿۲۶﴾
يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴿۲۷﴾
وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۲۸﴾
قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ ۖ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ ۚ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ﴿۲۹﴾
فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ ۗ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ﴿۳۰﴾
يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴿۳۱﴾
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ ۚ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴿۳۲﴾
قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۳۳﴾
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ﴿۳۴﴾
يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي ۙ فَمَنِ اتَّقَىٰ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴿۳۵﴾
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۳۶﴾
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۚ أُولَـٰئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُم مِّنَ الْكِتَابِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ۖ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ﴿۳۷﴾
قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ فِي النَّارِ ۖ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا ۖ حَتَّىٰ إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَـٰؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ ۖ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَـٰكِن لَّا تَعْلَمُونَ﴿۳۸﴾
وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ﴿۳۹﴾
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ﴿۴۰﴾
لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ﴿۴۱﴾
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۴۲﴾
وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ ۖ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَـٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ ۖ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ ۖ وَنُودُوا أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴿۴۳﴾
وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا ۖ قَالُوا نَعَمْ ۚ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ﴿۴۴﴾
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ﴿۴۵﴾
وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۚ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ﴿۴۶﴾
وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴿۴۷﴾
وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُم بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَىٰ عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ﴿۴۸﴾
أَهَـٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ۚ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ﴿۴۹﴾
وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ﴿۵۰﴾
الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَـٰذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ﴿۵۱﴾
وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴿۵۲﴾
هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ ۚ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ قَدْ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ﴿۵۳﴾
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴿۵۴﴾
ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴿۵۵﴾
وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا ۚ إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ﴿۵۶﴾
وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ ۚ كَذَٰلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ﴿۵۷﴾
وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا ۚ كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ﴿۵۸﴾
لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴿۵۹﴾
قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴿۶۰﴾
قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَـٰكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ﴿۶۱﴾
أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۶۲﴾
أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴿۶۳﴾
فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ﴿۶۴﴾
وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُهُ ۚ أَفَلَا تَتَّقُونَ﴿۶۵﴾
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ﴿۶۶﴾
قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَـٰكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ﴿۶۷﴾
أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ﴿۶۸﴾
أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ ۚ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً ۖ فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿۶۹﴾
قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا ۖ فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴿۷۰﴾
قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ ۖ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ ۚ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ﴿۷۱﴾
فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ﴿۷۲﴾
وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُهُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ ۖ هَـٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً ۖ فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ ۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۷۳﴾
وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا ۖ فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴿۷۴﴾
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ ۚ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ﴿۷۵﴾
قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُونَ﴿۷۶﴾
فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ﴿۷۷﴾
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴿۷۸﴾
فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ﴿۷۹﴾
وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِينَ﴿۸۰﴾
إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ﴿۸۱﴾
وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ ۖ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ﴿۸۲﴾
فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ﴿۸۳﴾
وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ﴿۸۴﴾
وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُهُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ ۖ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴿۸۵﴾
وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ وَاذْكُرُوا إِذْ كُنتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ ۖ وَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ﴿۸۶﴾
وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّىٰ يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا ۚ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ﴿۸۷﴾
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا ۚ قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ﴿۸۸﴾
قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا ۚ وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا ۚ وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا ۚ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا ۚ رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ﴿۸۹﴾
وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ﴿۹۰﴾
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ﴿۹۱﴾
الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا ۚ الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَانُوا هُمُ الْخَاسِرِينَ﴿۹۲﴾
فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ ۖ فَكَيْفَ آسَىٰ عَلَىٰ قَوْمٍ كَافِرِينَ﴿۹۳﴾
وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ﴿۹۴﴾
ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَوا وَّقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ﴿۹۵﴾
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَـٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴿۹۶﴾
أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ﴿۹۷﴾
أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ﴿۹۸﴾
أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ ۚ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ﴿۹۹﴾
أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ ۚ وَنَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ﴿۱۰۰﴾
تِلْكَ الْقُرَىٰ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَائِهَا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِن قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْكَافِرِينَ﴿۱۰۱﴾
وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ ۖ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ﴿۱۰۲﴾
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَىٰ بِآيَاتِنَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ﴿۱۰۳﴾
وَقَالَ مُوسَىٰ يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ﴿۱۰۴﴾
حَقِيقٌ عَلَىٰ أَن لَّا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ ۚ قَدْ جِئْتُكُم بِبَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ﴿۱۰۵﴾
قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴿۱۰۶﴾
فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ﴿۱۰۷﴾
وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ﴿۱۰۸﴾
قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَـٰذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ﴿۱۰۹﴾
يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ ۖ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ﴿۱۱۰﴾
قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ﴿۱۱۱﴾
يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ﴿۱۱۲﴾
وَجَاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالُوا إِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ﴿۱۱۳﴾
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ﴿۱۱۴﴾
قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ﴿۱۱۵﴾
قَالَ أَلْقُوا ۖ فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ﴿۱۱۶﴾
وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ ۖ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ﴿۱۱۷﴾
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۱۱۸﴾
فَغُلِبُوا هُنَالِكَ وَانقَلَبُوا صَاغِرِينَ﴿۱۱۹﴾
وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ﴿۱۲۰﴾
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ﴿۱۲۱﴾
رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ﴿۱۲۲﴾
قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا ۖ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ﴿۱۲۳﴾
لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ﴿۱۲۴﴾
قَالُوا إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ﴿۱۲۵﴾
وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا ۚ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ﴿۱۲۶﴾
وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ ۚ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ﴿۱۲۷﴾
قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا ۖ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴿۱۲۸﴾
قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا ۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ﴿۱۲۹﴾
وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴿۱۳۰﴾
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَـٰذِهِ ۖ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُ ۗ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴿۱۳۱﴾
وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ﴿۱۳۲﴾
فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلَاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِينَ﴿۱۳۳﴾
وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ ۖ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ﴿۱۳۴﴾
فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَىٰ أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ﴿۱۳۵﴾
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ﴿۱۳۶﴾
وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۖ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَىٰ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا ۖ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ﴿۱۳۷﴾
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَىٰ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَىٰ أَصْنَامٍ لَّهُمْ ۚ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَـٰهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ ۚ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ﴿۱۳۸﴾
إِنَّ هَـٰؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۱۳۹﴾
قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَـٰهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ﴿۱۴۰﴾
وَإِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ ۖ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ﴿۱۴۱﴾
وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ﴿۱۴۲﴾
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَـٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ﴿۱۴۳﴾
قَالَ يَا مُوسَىٰ إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ﴿۱۴۴﴾
وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا ۚ سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ﴿۱۴۵﴾
سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ﴿۱۴۶﴾
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ ۚ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۱۴۷﴾
وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَىٰ مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ ۚ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا ۘ اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ﴿۱۴۸﴾
وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴿۱۴۹﴾
وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِي ۖ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ ۖ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ ۚ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴿۱۵۰﴾
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ ۖ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ﴿۱۵۱﴾
إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ﴿۱۵۲﴾
وَالَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِن بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۵۳﴾
وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ ۖ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ﴿۱۵۴﴾
وَاخْتَارَ مُوسَىٰ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَاتِنَا ۖ فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ ۖ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا ۖ إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاءُ وَتَهْدِي مَن تَشَاءُ ۖ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۖ وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ﴿۱۵۵﴾
وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَـٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ ۚ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ ۖ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ ۚ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ﴿۱۵۶﴾
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ ۙ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴿۱۵۷﴾
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴿۱۵۸﴾
وَمِن قَوْمِ مُوسَىٰ أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ﴿۱۵۹﴾
وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا ۚ وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ۚ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ۚ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴿۱۶۰﴾
وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَـٰذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ ۚ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ﴿۱۶۱﴾
فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُونَ﴿۱۶۲﴾
وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ ۙ لَا تَأْتِيهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ﴿۱۶۳﴾
وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴿۱۶۴﴾
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ﴿۱۶۵﴾
فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ﴿۱۶۶﴾
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ ۗ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ ۖ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۱۶۷﴾
وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَمًا ۖ مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَٰلِكَ ۖ وَبَلَوْنَاهُم بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴿۱۶۸﴾
فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَـٰذَا الْأَدْنَىٰ وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ ۚ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لَّا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ ۗ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴿۱۶۹﴾
وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ﴿۱۷۰﴾
وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴿۱۷۱﴾
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَـٰذَا غَافِلِينَ﴿۱۷۲﴾
أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ﴿۱۷۳﴾
وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴿۱۷۴﴾
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ﴿۱۷۵﴾
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَـٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ۚ ذَّٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴿۱۷۶﴾
سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَ﴿۱۷۷﴾
مَن يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي ۖ وَمَن يُضْلِلْ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴿۱۷۸﴾
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَـٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ﴿۱۷۹﴾
وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ ۚ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۱۸۰﴾
وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ﴿۱۸۱﴾
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ﴿۱۸۲﴾
وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ﴿۱۸۳﴾
أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا ۗ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ﴿۱۸۴﴾
أَوَلَمْ يَنظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَىٰ أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ ۖ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ﴿۱۸۵﴾
مَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ ۚ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ﴿۱۸۶﴾
يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا ۖ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي ۖ لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ۚ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً ۗ يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا ۖ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴿۱۸۷﴾
قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴿۱۸۸﴾
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا ۖ فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ ۖ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ﴿۱۸۹﴾
فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا ۚ فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ﴿۱۹۰﴾
أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ﴿۱۹۱﴾
وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنفُسَهُمْ يَنصُرُونَ﴿۱۹۲﴾
وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ لَا يَتَّبِعُوكُمْ ۚ سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنتُمْ صَامِتُونَ﴿۱۹۳﴾
إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ ۖ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۱۹۴﴾
أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۗ قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنظِرُونِ﴿۱۹۵﴾
إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ ۖ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ﴿۱۹۶﴾
وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَلَا أَنفُسَهُمْ يَنصُرُونَ﴿۱۹۷﴾
وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ لَا يَسْمَعُوا ۖ وَتَرَاهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ﴿۱۹۸﴾
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴿۱۹۹﴾
وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۚ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۲۰۰﴾
إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ﴿۲۰۱﴾
وَإِخْوَانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الْغَيِّ ثُمَّ لَا يُقْصِرُونَ﴿۲۰۲﴾
وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآيَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ مِن رَّبِّي ۚ هَـٰذَا بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴿۲۰۳﴾
وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴿۲۰۴﴾
وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ﴿۲۰۵﴾
إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ ۩﴿۲۰۶﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة الأنفال
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنفَالِ ۖ قُلِ الْأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ ۖ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴿۱﴾
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴿۲﴾
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ﴿۳﴾
أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ۚ لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴿۴﴾
كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ﴿۵﴾
يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ مَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنظُرُونَ﴿۶﴾
وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ﴿۷﴾
لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ﴿۸﴾
إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدِفِينَ﴿۹﴾
وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ ۚ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴿۱۰﴾
إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِّنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ﴿۱۱﴾
إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا ۚ سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ﴿۱۲﴾
ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ وَمَن يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴿۱۳﴾
ذَٰلِكُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابَ النَّارِ﴿۱۴﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ﴿۱۵﴾
وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴿۱۶﴾
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَـٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَـٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۱۷﴾
ذَٰلِكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ﴿۱۸﴾
إِن تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ ۖ وَإِن تَنتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ وَإِن تَعُودُوا نَعُدْ وَلَن تُغْنِيَ عَنكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئًا وَلَوْ كَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ﴿۱۹﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ﴿۲۰﴾
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ﴿۲۱﴾
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ﴿۲۲﴾
وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ ۖ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ﴿۲۳﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴿۲۴﴾
وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴿۲۵﴾
وَاذْكُرُوا إِذْ أَنتُمْ قَلِيلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴿۲۶﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ﴿۲۷﴾
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ﴿۲۸﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴿۲۹﴾
وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ ۚ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴿۳۰﴾
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَـٰذَا ۙ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴿۳۱﴾
وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَـٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴿۳۲﴾
وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ ۚ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ﴿۳۳﴾
وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا كَانُوا أَوْلِيَاءَهُ ۚ إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴿۳۴﴾
وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً ۚ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ﴿۳۵﴾
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴿۳۶﴾
لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴿۳۷﴾
قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا إِن يَنتَهُوا يُغْفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ وَإِن يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ﴿۳۸﴾
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴿۳۹﴾
وَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴿۴۰﴾
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴿۴۱﴾
إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيَا وَهُم بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَىٰ وَالرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنكُمْ ۚ وَلَوْ تَوَاعَدتُّمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعَادِ ۙ وَلَـٰكِن لِّيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَيَحْيَىٰ مَنْ حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۴۲﴾
إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا ۖ وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَّفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَلَـٰكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ ۗ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴿۴۳﴾
وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ﴿۴۴﴾
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴿۴۵﴾
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴿۴۶﴾
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِم بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ﴿۴۷﴾
وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّي جَارٌ لَّكُمْ ۖ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكُمْ إِنِّي أَرَىٰ مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ ۚ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴿۴۸﴾
إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَـٰؤُلَاءِ دِينُهُمْ ۗ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴿۴۹﴾
وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا ۙ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ﴿۵۰﴾
ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ﴿۵۱﴾
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ ۙ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴿۵۲﴾
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَىٰ قَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ ۙ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴿۵۳﴾
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ ۙ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ كَذَّبُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ ۚ وَكُلٌّ كَانُوا ظَالِمِينَ﴿۵۴﴾
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴿۵۵﴾
الَّذِينَ عَاهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا يَتَّقُونَ﴿۵۶﴾
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِم مَّنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴿۵۷﴾
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِيَانَةً فَانبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ﴿۵۸﴾
وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا ۚ إِنَّهُمْ لَا يُعْجِزُونَ﴿۵۹﴾
وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ﴿۶۰﴾
وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴿۶۱﴾
وَإِن يُرِيدُوا أَن يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ﴿۶۲﴾
وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَّا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَـٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴿۶۳﴾
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴿۶۴﴾
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ﴿۶۵﴾
الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا ۚ فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴿۶۶﴾
مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَىٰ حَتَّىٰ يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ ۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴿۶۷﴾
لَّوْلَا كِتَابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿۶۸﴾
فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۶۹﴾
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّمَن فِي أَيْدِيكُم مِّنَ الْأَسْرَىٰ إِن يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۷۰﴾
وَإِن يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴿۷۱﴾
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوا وَّنَصَرُوا أُولَـٰئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُم مِّن وَلَايَتِهِم مِّن شَيْءٍ حَتَّىٰ يُهَاجِرُوا ۚ وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴿۷۲﴾
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ﴿۷۳﴾
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوا وَّنَصَرُوا أُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ۚ لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴿۷۴﴾
وَالَّذِينَ آمَنُوا مِن بَعْدُ وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا مَعَكُمْ فَأُولَـٰئِكَ مِنكُمْ ۚ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴿۷۵﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة يونس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
الر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ﴿۱﴾
أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَىٰ رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ ۗ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَـٰذَا لَسَاحِرٌ مُّبِينٌ﴿۲﴾
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ۖ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴿۳﴾
إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا ۖ وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ ۚ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ﴿۴﴾
هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ﴿۵﴾
إِنَّ فِي اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَّقُونَ﴿۶﴾
إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ﴿۷﴾
أُولَـٰئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴿۸﴾
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُم بِإِيمَانِهِمْ ۖ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ﴿۹﴾
دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ ۚ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴿۱۰﴾
وَلَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُم بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ ۖ فَنَذَرُ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ﴿۱۱﴾
وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَّسَّهُ ۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۱۲﴾
وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا ۙ وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ﴿۱۳﴾
ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِن بَعْدِهِمْ لِنَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ﴿۱۴﴾
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ ۙ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَـٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ ۚ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاءِ نَفْسِي ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ ۖ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴿۱۵﴾
قُل لَّوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُم بِهِ ۖ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴿۱۶﴾
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۚ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ﴿۱۷﴾
وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ﴿۱۸﴾
وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴿۱۹﴾
وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۖ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ﴿۲۰﴾
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُم مَّكْرٌ فِي آيَاتِنَا ۚ قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْرًا ۚ إِنَّ رُسُلَنَا يَكْتُبُونَ مَا تَمْكُرُونَ﴿۲۱﴾
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ ۙ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَـٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ﴿۲۲﴾
فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَىٰ أَنفُسِكُم ۖ مَّتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴿۲۳﴾
إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّىٰ إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ ۚ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴿۲۴﴾
وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴿۲۵﴾
لِّلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَىٰ وَزِيَادَةٌ ۖ وَلَا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّةٌ ۚ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۲۶﴾
وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ مَّا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ ۖ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِّنَ اللَّيْلِ مُظْلِمًا ۚ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴿۲۷﴾
وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ ۚ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ ۖ وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ﴿۲۸﴾
فَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ﴿۲۹﴾
هُنَالِكَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَّا أَسْلَفَتْ ۚ وَرُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ ۖ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ﴿۳۰﴾
قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ۚ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ ۚ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ﴿۳۱﴾
فَذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ ۖ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ﴿۳۲﴾
كَذَٰلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴿۳۳﴾
قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ۚ قُلِ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ۖ فَأَنَّىٰ تُؤْفَكُونَ﴿۳۴﴾
قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ ۚ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ ۗ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّي إِلَّا أَن يُهْدَىٰ ۖ فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴿۳۵﴾
وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ﴿۳۶﴾
وَمَا كَانَ هَـٰذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَىٰ مِن دُونِ اللَّهِ وَلَـٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ﴿۳۷﴾
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۳۸﴾
بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ﴿۳۹﴾
وَمِنْهُم مَّن يُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُم مَّن لَّا يُؤْمِنُ بِهِ ۚ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ﴿۴۰﴾
وَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل لِّي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ ۖ أَنتُم بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ﴿۴۱﴾
وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوا لَا يَعْقِلُونَ﴿۴۲﴾
وَمِنْهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيْكَ ۚ أَفَأَنتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَلَوْ كَانُوا لَا يُبْصِرُونَ﴿۴۳﴾
إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَـٰكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴿۴۴﴾
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَن لَّمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّنَ النَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنَهُمْ ۚ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ﴿۴۵﴾
وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا يَفْعَلُونَ﴿۴۶﴾
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴿۴۷﴾
وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴿۴۸﴾
قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۚ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ﴿۴۹﴾
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُهُ بَيَاتًا أَوْ نَهَارًا مَّاذَا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ﴿۵۰﴾
أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنتُم بِهِ ۚ آلْآنَ وَقَدْ كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ﴿۵۱﴾
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ﴿۵۲﴾
وَيَسْتَنبِئُونَكَ أَحَقٌّ هُوَ ۖ قُلْ إِي وَرَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ ۖ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ﴿۵۳﴾
وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ ۗ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ ۖ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ ۚ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴿۵۴﴾
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴿۵۵﴾
هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ﴿۵۶﴾
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ﴿۵۷﴾
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ﴿۵۸﴾
قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ لَكُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ ۖ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ﴿۵۹﴾
وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ﴿۶۰﴾
وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ ۚ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِن ذَٰلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴿۶۱﴾
أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴿۶۲﴾
الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ﴿۶۳﴾
لَهُمُ الْبُشْرَىٰ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۚ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴿۶۴﴾
وَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ ۘ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا ۚ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴿۶۵﴾
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ ۗ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ﴿۶۶﴾
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ﴿۶۷﴾
قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا ۗ سُبْحَانَهُ ۖ هُوَ الْغَنِيُّ ۖ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۚ إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَـٰذَا ۚ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۶۸﴾
قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ﴿۶۹﴾
مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِيدَ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ﴿۷۰﴾
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ﴿۷۱﴾
فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴿۷۲﴾
فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ﴿۷۳﴾
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِن قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ نَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ﴿۷۴﴾
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَىٰ وَهَارُونَ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِينَ﴿۷۵﴾
فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا إِنَّ هَـٰذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ﴿۷۶﴾
قَالَ مُوسَىٰ أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكُمْ ۖ أَسِحْرٌ هَـٰذَا وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ﴿۷۷﴾
قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي الْأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ﴿۷۸﴾
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ﴿۷۹﴾
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ﴿۸۰﴾
فَلَمَّا أَلْقَوْا قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ ۖ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ﴿۸۱﴾
وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ﴿۸۲﴾
فَمَا آمَنَ لِمُوسَىٰ إِلَّا ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَىٰ خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ ۚ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ﴿۸۳﴾
وَقَالَ مُوسَىٰ يَا قَوْمِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِن كُنتُم مُّسْلِمِينَ﴿۸۴﴾
فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴿۸۵﴾
وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴿۸۶﴾
وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِيهِ أَن تَبَوَّآ لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴿۸۷﴾
وَقَالَ مُوسَىٰ رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَن سَبِيلِكَ ۖ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَىٰ أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُوا حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ﴿۸۸﴾
قَالَ قَدْ أُجِيبَت دَّعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴿۸۹﴾
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴿۹۰﴾
آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ﴿۹۱﴾
فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً ۚ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ﴿۹۲﴾
وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّىٰ جَاءَهُمُ الْعِلْمُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ﴿۹۳﴾
فَإِن كُنتَ فِي شَكٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكَ ۚ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ﴿۹۴﴾
وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴿۹۵﴾
إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ﴿۹۶﴾
وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ﴿۹۷﴾
فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ﴿۹۸﴾
وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ﴿۹۹﴾
وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ﴿۱۰۰﴾
قُلِ انظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ﴿۱۰۱﴾
فَهَلْ يَنتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِهِمْ ۚ قُلْ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ﴿۱۰۲﴾
ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنجِ الْمُؤْمِنِينَ﴿۱۰۳﴾
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي شَكٍّ مِّن دِينِي فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَلَـٰكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴿۱۰۴﴾
وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴿۱۰۵﴾
وَلَا تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ ۖ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِينَ﴿۱۰۶﴾
وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ ۚ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴿۱۰۷﴾
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۖ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ﴿۱۰۸﴾
وَاتَّبِعْ مَا يُوحَىٰ إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّىٰ يَحْكُمَ اللَّهُ ۚ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ﴿۱۰۹﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة يوسف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
الر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ﴿۱﴾
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴿۲﴾
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَـٰذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ﴿۳﴾
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ﴿۴﴾
قَالَ يَا بُنَيَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَىٰ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْدًا ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ﴿۵﴾
وَكَذَٰلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَىٰ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴿۶﴾
لَّقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسَّائِلِينَ﴿۷﴾
إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴿۸﴾
اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ﴿۹﴾
قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ﴿۱۰﴾
قَالُوا يَا أَبَانَا مَا لَكَ لَا تَأْمَنَّا عَلَىٰ يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ﴿۱۱﴾
أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴿۱۲﴾
قَالَ إِنِّي لَيَحْزُنُنِي أَن تَذْهَبُوا بِهِ وَأَخَافُ أَن يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ﴿۱۳﴾
قَالُوا لَئِنْ أَكَلَهُ الذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذًا لَّخَاسِرُونَ﴿۱۴﴾
فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَتِ الْجُبِّ ۚ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَـٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ﴿۱۵﴾
وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً يَبْكُونَ﴿۱۶﴾
قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ ۖ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ﴿۱۷﴾
وَجَاءُوا عَلَىٰ قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ ۚ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا ۖ فَصَبْرٌ جَمِيلٌ ۖ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ﴿۱۸﴾
وَجَاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَىٰ دَلْوَهُ ۖ قَالَ يَا بُشْرَىٰ هَـٰذَا غُلَامٌ ۚ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً ۚ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ﴿۱۹﴾
وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ﴿۲۰﴾
وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِن مِّصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَىٰ أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا ۚ وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ ۚ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴿۲۱﴾
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ﴿۲۲﴾
وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ ۚ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ ۖ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ﴿۲۳﴾
وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ ۚ كَذَٰلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ ۚ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ﴿۲۴﴾
وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِن دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ ۚ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَن يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۲۵﴾
قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَن نَّفْسِي ۚ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْكَاذِبِينَ﴿۲۶﴾
وَإِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴿۲۷﴾
فَلَمَّا رَأَىٰ قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ ۖ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ﴿۲۸﴾
يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَـٰذَا ۚ وَاسْتَغْفِرِي لِذَنبِكِ ۖ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ﴿۲۹﴾
وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَن نَّفْسِهِ ۖ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا ۖ إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ﴿۳۰﴾
فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِكِّينًا وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ ۖ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَـٰذَا بَشَرًا إِنْ هَـٰذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ﴿۳۱﴾
قَالَتْ فَذَٰلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ ۖ وَلَقَدْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ ۖ وَلَئِن لَّمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُونًا مِّنَ الصَّاغِرِينَ﴿۳۲﴾
قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ ۖ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ﴿۳۳﴾
فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴿۳۴﴾
ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُا الْآيَاتِ لَيَسْجُنُنَّهُ حَتَّىٰ حِينٍ﴿۳۵﴾
وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانِ ۖ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا ۖ وَقَالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ ۖ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ ۖ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴿۳۶﴾
قَالَ لَا يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَن يَأْتِيَكُمَا ۚ ذَٰلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي ۚ إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴿۳۷﴾
وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۚ مَا كَانَ لَنَا أَن نُّشْرِكَ بِاللَّهِ مِن شَيْءٍ ۚ ذَٰلِكَ مِن فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ﴿۳۸﴾
يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ﴿۳۹﴾
مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۚ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴿۴۰﴾
يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا ۖ وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ ۚ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ﴿۴۱﴾
وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ﴿۴۲﴾
وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَىٰ سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ ۖ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِن كُنتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ﴿۴۳﴾
قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ ۖ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ﴿۴۴﴾
وَقَالَ الَّذِي نَجَا مِنْهُمَا وَادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبِّئُكُم بِتَأْوِيلِهِ فَأَرْسِلُونِ﴿۴۵﴾
يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ﴿۴۶﴾
قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّا تَأْكُلُونَ﴿۴۷﴾
ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِّمَّا تُحْصِنُونَ﴿۴۸﴾
ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ﴿۴۹﴾
وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَىٰ رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ ۚ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ﴿۵۰﴾
قَالَ مَا خَطْبُكُنَّ إِذْ رَاوَدتُّنَّ يُوسُفَ عَن نَّفْسِهِ ۚ قُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا عَلِمْنَا عَلَيْهِ مِن سُوءٍ ۚ قَالَتِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ﴿۵۱﴾
ذَٰلِكَ لِيَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي كَيْدَ الْخَائِنِينَ﴿۵۲﴾
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۵۳﴾
وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي ۖ فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ﴿۵۴﴾
قَالَ اجْعَلْنِي عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ ۖ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ﴿۵۵﴾
وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ ۚ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاءُ ۖ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴿۵۶﴾
وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ﴿۵۷﴾
وَجَاءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ﴿۵۸﴾
وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِي بِأَخٍ لَّكُم مِّنْ أَبِيكُمْ ۚ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّي أُوفِي الْكَيْلَ وَأَنَا خَيْرُ الْمُنزِلِينَ﴿۵۹﴾
فَإِن لَّمْ تَأْتُونِي بِهِ فَلَا كَيْلَ لَكُمْ عِندِي وَلَا تَقْرَبُونِ﴿۶۰﴾
قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ﴿۶۱﴾
وَقَالَ لِفِتْيَانِهِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِي رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَهَا إِذَا انقَلَبُوا إِلَىٰ أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴿۶۲﴾
فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَىٰ أَبِيهِمْ قَالُوا يَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْكَيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴿۶۳﴾
قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَىٰ أَخِيهِ مِن قَبْلُ ۖ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ﴿۶۴﴾
وَلَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ ۖ قَالُوا يَا أَبَانَا مَا نَبْغِي ۖ هَـٰذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَيْنَا ۖ وَنَمِيرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ۖ ذَٰلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ﴿۶۵﴾
قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّىٰ تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِّنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَن يُحَاطَ بِكُمْ ۖ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٌ﴿۶۶﴾
وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ ۖ وَمَا أُغْنِي عَنكُم مِّنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ ۖ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴿۶۷﴾
وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُم مَّا كَانَ يُغْنِي عَنْهُم مِّنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ إِلَّا حَاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضَاهَا ۚ وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴿۶۸﴾
وَلَمَّا دَخَلُوا عَلَىٰ يُوسُفَ آوَىٰ إِلَيْهِ أَخَاهُ ۖ قَالَ إِنِّي أَنَا أَخُوكَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۶۹﴾
فَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَارِقُونَ﴿۷۰﴾
قَالُوا وَأَقْبَلُوا عَلَيْهِم مَّاذَا تَفْقِدُونَ﴿۷۱﴾
قَالُوا نَفْقِدُ صُوَاعَ الْمَلِكِ وَلِمَن جَاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ وَأَنَا بِهِ زَعِيمٌ﴿۷۲﴾
قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُم مَّا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِي الْأَرْضِ وَمَا كُنَّا سَارِقِينَ﴿۷۳﴾
قَالُوا فَمَا جَزَاؤُهُ إِن كُنتُمْ كَاذِبِينَ﴿۷۴﴾
قَالُوا جَزَاؤُهُ مَن وُجِدَ فِي رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ﴿۷۵﴾
فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِن وِعَاءِ أَخِيهِ ۚ كَذَٰلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ ۖ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ ۚ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاءُ ۗ وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ﴿۷۶﴾
قَالُوا إِن يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَّهُ مِن قَبْلُ ۚ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ ۚ قَالَ أَنتُمْ شَرٌّ مَّكَانًا ۖ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ﴿۷۷﴾
قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَيْخًا كَبِيرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَهُ ۖ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴿۷۸﴾
قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَن نَّأْخُذَ إِلَّا مَن وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِندَهُ إِنَّا إِذًا لَّظَالِمُونَ﴿۷۹﴾
فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا ۖ قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُم مَّوْثِقًا مِّنَ اللَّهِ وَمِن قَبْلُ مَا فَرَّطتُمْ فِي يُوسُفَ ۖ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّىٰ يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللَّهُ لِي ۖ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ﴿۸۰﴾
ارْجِعُوا إِلَىٰ أَبِيكُمْ فَقُولُوا يَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا كُنَّا لِلْغَيْبِ حَافِظِينَ﴿۸۱﴾
وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي كُنَّا فِيهَا وَالْعِيرَ الَّتِي أَقْبَلْنَا فِيهَا ۖ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ﴿۸۲﴾
قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا ۖ فَصَبْرٌ جَمِيلٌ ۖ عَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ﴿۸۳﴾
وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ﴿۸۴﴾
قَالُوا تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّىٰ تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ﴿۸۵﴾
قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۸۶﴾
يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ﴿۸۷﴾
فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ﴿۸۸﴾
قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ﴿۸۹﴾
قَالُوا أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ ۖ قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِي ۖ قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا ۖ إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴿۹۰﴾
قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ﴿۹۱﴾
قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ ۖ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ﴿۹۲﴾
اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَـٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ﴿۹۳﴾
وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَن تُفَنِّدُونِ﴿۹۴﴾
قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَالِكَ الْقَدِيمِ﴿۹۵﴾
فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا ۖ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۹۶﴾
قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ﴿۹۷﴾
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴿۹۸﴾
فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَىٰ يُوسُفَ آوَىٰ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِن شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ﴿۹۹﴾
وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا ۖ وَقَالَ يَا أَبَتِ هَـٰذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا ۖ وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي ۚ إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِّمَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ﴿۱۰۰﴾
رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ ۚ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ﴿۱۰۱﴾
ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۖ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ﴿۱۰۲﴾
وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ﴿۱۰۳﴾
وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ﴿۱۰۴﴾
وَكَأَيِّن مِّنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ﴿۱۰۵﴾
وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ﴿۱۰۶﴾
أَفَأَمِنُوا أَن تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ﴿۱۰۷﴾
قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴿۱۰۸﴾
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ ۗ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۗ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَوْا ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴿۱۰۹﴾
حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاءُ ۖ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ﴿۱۱۰﴾
لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ ۗ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَىٰ وَلَـٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴿۱۱۱﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة إبراهيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
الر ۚ كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴿۱﴾
اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَوَيْلٌ لِّلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ﴿۲﴾
الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ أُولَـٰئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ﴿۳﴾
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ ۖ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴿۴﴾
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُم بِأَيَّامِ اللَّهِ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ﴿۵﴾
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنجَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ﴿۶﴾
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ﴿۷﴾
وَقَالَ مُوسَىٰ إِن تَكْفُرُوا أَنتُمْ وَمَن فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ﴿۸﴾
أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ ۛ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ ۛ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ ۚ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ﴿۹﴾
قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ قَالُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ﴿۱۰﴾
قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَـٰكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴿۱۱﴾
وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا ۚ وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَىٰ مَا آذَيْتُمُونَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴿۱۲﴾
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا ۖ فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ﴿۱۳﴾
وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ ۚ ذَٰلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ﴿۱۴﴾
وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ﴿۱۵﴾
مِّن وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَىٰ مِن مَّاءٍ صَدِيدٍ﴿۱۶﴾
يَتَجَرَّعُهُ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ ۖ وَمِن وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ﴿۱۷﴾
مَّثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ ۖ أَعْمَالُهُمْ كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ ۖ لَّا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلَىٰ شَيْءٍ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ﴿۱۸﴾
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ ۚ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ﴿۱۹﴾
وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ﴿۲۰﴾
وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِن شَيْءٍ ۚ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ ۖ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِيصٍ﴿۲۱﴾
وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنفُسَكُم ۖ مَّا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنتُم بِمُصْرِخِيَّ ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴿۲۲﴾
وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ ۖ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ﴿۲۳﴾
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ﴿۲۴﴾
تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا ۗ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ﴿۲۵﴾
وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ﴿۲۶﴾
يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ ۖ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ ۚ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ﴿۲۷﴾
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ﴿۲۸﴾
جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا ۖ وَبِئْسَ الْقَرَارُ﴿۲۹﴾
وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَندَادًا لِّيُضِلُّوا عَن سَبِيلِهِ ۗ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ﴿۳۰﴾
قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خِلَالٌ﴿۳۱﴾
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ ۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ ۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ﴿۳۲﴾
وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ ۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ﴿۳۳﴾
وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ ۚ وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ﴿۳۴﴾
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَـٰذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الْأَصْنَامَ﴿۳۵﴾
رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ ۖ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي ۖ وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴿۳۶﴾
رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ﴿۳۷﴾
رَبَّنَا إِنَّكَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِي وَمَا نُعْلِنُ ۗ وَمَا يَخْفَىٰ عَلَى اللَّهِ مِن شَيْءٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ﴿۳۸﴾
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ﴿۳۹﴾
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ﴿۴۰﴾
رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ﴿۴۱﴾
وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ﴿۴۲﴾
مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لَا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ ۖ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ﴿۴۳﴾
وَأَنذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ ۗ أَوَلَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٍ﴿۴۴﴾
وَسَكَنتُمْ فِي مَسَاكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ وَتَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَكُمُ الْأَمْثَالَ﴿۴۵﴾
وَقَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَعِندَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَإِن كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ﴿۴۶﴾
فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ﴿۴۷﴾
يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ ۖ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ﴿۴۸﴾
وَتَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ﴿۴۹﴾
سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَىٰ وُجُوهَهُمُ النَّارُ﴿۵۰﴾
لِيَجْزِيَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴿۵۱﴾
هَـٰذَا بَلَاغٌ لِّلنَّاسِ وَلِيُنذَرُوا بِهِ وَلِيَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ﴿۵۲﴾
قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای
سورة الحجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
الر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ﴿۱﴾
رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ﴿۲﴾
ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ ۖ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴿۳﴾
وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلَّا وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ﴿۴﴾
مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ﴿۵﴾
وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ﴿۶﴾
لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلَائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ﴿۷﴾
مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا كَانُوا إِذًا مُّنظَرِينَ﴿۸﴾
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴿۹﴾
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ﴿۱۰﴾
وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ﴿۱۱﴾
كَذَٰلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ﴿۱۲﴾
لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ﴿۱۳﴾
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ﴿۱۴﴾
لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ﴿۱۵﴾
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ﴿۱۶﴾
وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ﴿۱۷﴾
إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ﴿۱۸﴾
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ﴿۱۹﴾
وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ﴿۲۰﴾
وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ﴿۲۱﴾
وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ﴿۲۲﴾
وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ﴿۲۳﴾
وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ﴿۲۴﴾
وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ ۚ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ﴿۲۵﴾
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ﴿۲۶﴾
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ﴿۲۷﴾
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ﴿۲۸﴾
فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ﴿۲۹﴾
فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ﴿۳۰﴾
إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ﴿۳۱﴾
قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ﴿۳۲﴾
قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ﴿۳۳﴾
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ﴿۳۴﴾
وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ﴿۳۵﴾
قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴿۳۶﴾
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ﴿۳۷﴾
إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ﴿۳۸﴾
قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ﴿۳۹﴾
إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ﴿۴۰﴾
قَالَ هَـٰذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ﴿۴۱﴾
إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ﴿۴۲﴾
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ﴿۴۳﴾
لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ﴿۴۴﴾
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ﴿۴۵﴾
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ﴿۴۶﴾
وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَىٰ سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ﴿۴۷﴾
لَا يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِينَ﴿۴۸﴾
نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴿۴۹﴾
وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِيمُ﴿۵۰﴾
وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ﴿۵۱﴾
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ﴿۵۲﴾
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ﴿۵۳﴾
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَىٰ أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ﴿۵۴﴾
قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ﴿۵۵﴾
قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ﴿۵۶﴾
قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ﴿۵۷﴾
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ﴿۵۸﴾
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ﴿۵۹﴾
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا ۙ إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ﴿۶۰﴾
فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ﴿۶۱﴾
قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ﴿۶۲﴾
قَالُوا بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ﴿۶۳﴾
وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ﴿۶۴﴾
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ﴿۶۵﴾
وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَٰلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَـٰؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ﴿۶۶﴾
وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ﴿۶۷﴾
قَالَ إِنَّ هَـٰؤُلَاءِ ضَيْفِي فَلَا تَفْضَحُونِ﴿۶۸﴾
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ﴿۶۹﴾
قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ﴿۷۰﴾
قَالَ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ﴿۷۱﴾
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ﴿۷۲﴾
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ﴿۷۳﴾
فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ﴿۷۴﴾
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ﴿۷۵﴾
وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقِيمٍ﴿۷۶﴾
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ﴿۷۷﴾
وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ﴿۷۸﴾
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ﴿۷۹﴾
وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ﴿۸۰﴾
وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ﴿۸۱﴾
وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ﴿۸۲﴾
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ﴿۸۳﴾
فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴿۸۴﴾
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ ۖ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ﴿۸۵﴾
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ﴿۸۶﴾
وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ﴿۸۷﴾
لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ﴿۸۸﴾
وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ﴿۸۹﴾
كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ﴿۹۰﴾
الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ﴿۹۱﴾
فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ﴿۹۲﴾
عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴿۹۳﴾
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ﴿۹۴﴾
إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ﴿۹۵﴾
الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَـٰهًا آخَرَ ۚ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴿۹۶﴾
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ﴿۹۷﴾
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ﴿۹۸﴾
وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ﴿۹۹﴾