عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۹
غم عشقت ز گنج رایگان به
وصال تو ز عمر جاودان به
کفی از خاک کویت در حقیقت
خدا دونه که از ملک جهان به
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۲۶
قضا پیوسته در گوشم بواجه
که این درد دل تو بی علاجه
اگر گوهر به آبی خواهون نداری
همین این جون تو که بی رواجه
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۳۰
سرم چون گوی در میدان بگرده
دلم از عهد و پیمان بر نگرده
اگر دوران به نااهلان بمانه
نشینم تا که این دوران بگرده
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۳۹
سر سرگشته‌ام سامان نداره
دل خون گشته‌ام درمان نداره
به کافر مذهبی دل بسته دیرم
که در هر مذهبی ایمان نداره
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۴۹
درخت غم به جانم کرده ریشه
به درگاه خدا نالم همیشه
رفیقان قدر یکدیگر بدانید
اجل سنگست و آدم مثل شیشه
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۵۳
درین بوم و برانم پرورش نه
شوانم جا و روزانم خورش نه
سری دیرم که مغزی اندرو نه
تنی دیرم که پروای سرش نه
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۵۵
چو مو یک سوته دل پروانه‌ای نه
به عالم همچو مو دیوانه‌ای نه
همه مارون و مورون لانه دیرن
من دیوانه را ویرانه‌ایی نه
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۵۹
نوای ناله غم اندوته ذونه
عیار قلب و خالص بوته ذونه
بیا سوته دلان با هم بنالیم
که قدر سوته دل دل سوته ذونه
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۶۱
چه باغ است اینکه دارش آذرینه
چه دشت است اینکه خونخوارش زمینه
مگر بوم و بر سنگین دلان است
مگر صحرای عشق نازنینه
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۶۶
تو آری روز روشن را شب از پی
شده کون و مکان از قدرتت حی
حقیقت بشنو از طاهر که گردید
به یک کن خلقت هر دو جهان طی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۷۲
غم عالم نصیب جان ما بی
به دور ما فراغت کیمیا بی
رسد آخر به درمان درد هر کس
دل ما بی که دردش بی دوا بی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۷۵
عاشق آن به که دایم در بلا بی
ایوب آسا به کرمان مبتلا بی
حسن آسا به دستش کاسهٔ زهر
حسین آسا به دشت کربلا بی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۸۳
خوشا آن دل که از خود بی خبر بی
ندونه در سفر یا در حضر بی
به کوه و دشت و صحرا همچو مجنون
پی لیلی دوان با چشم تر بی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۸۹
شوم از شام یلدا تیره‌تر بی
درد دلم ز بودردا بتر بی
همه دردا رسن آخر بدرمون
درمان درد ما خود بی اثر بی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۹۰
دل تو کی ز حالم با خبر بی
کجا رحمت به این خونین جگر بی
تو که خونین جگر هرگز نبودی
کی از خونین جگرها با خبر بی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۹۱
خوشا آندل که از غم بهره‌ور بی
بر آندل وای کز غم بی‌خبر بی
ته که هرگز نسوته دیلت از غم
کجا از سوته دیلانت خبر بی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۹۷
دلا راهت پر از خار و خسک بی
گذرگاه تو بر اوج فلک بی
شب تار و بیابان دور منزل
خوشا آنکس که بارش کمترک بی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۳۰۰
ز شورانگیزی چرخ و فلک بی
که دایم چشم بختم پر نمک بی
دمادم دود آهم تا سما بی
پیاپی سیل اشکم تا سمک بی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۳۰۸
جهان خوان و خلایق میهمان بی
گل امروز مو فردا خزان بی
سیه چالی که نامش را نهند گور
به ما واجن که اینت خانمان بی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۳۱۲
سخن از هر چه واجم واتشان بی
حدیث از بیش و از کم واتشان بی
به دریا گر روم گوهر بر آرم
هر آن گوهر که وینم واتشان بی