عبارات مورد جستجو در ۷۸۷ گوهر پیدا شد:
مفاتیح الجنان : زیارات مخصوصه امام حسین (ع)
زیارت امام حسین (ع) در شب هاى قدر
بدان که احادیث در مزیت و برتری زیارت امام حسین(علیه السلام) در ماه مبارک رمضان به ویژه شب اوّل و نیمه و آخر و در خصوص شب قدر بسیار است.
از امام جواد(علیه السلام) نقل شده: هر که امام حسین(علیه السلام) را در «شب بیست وسوم» ماه رمضان زیارت کند - و آن شبی است که امید می رود شب قدر باشد و در آن شب هر امر محکمی جدا و مقدّر می گردد - روح بیست وچهار هزار پیغمبر و فرشته که همه از خدا در این شب برای زیارت آن حضرت اجازه می گیرند، با او مصافحه کنند؛
و در حدیث معتبر دیگری از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: چون شب قدر می شود، منادی از آسمان هفتم از پشت عرش ندا سر می دهد: حق تعالی آمرزید هرکه را به زیارت قبر حسین(علیه السلام) آمده است؛
و در روایت دیگری است: هر که شب قدر نزد قبر آن حضرت باشد و دو رکعت نماز یا آنچه ممکن می شود نزد آن حضرت بخواند و از خدا بهشت درخواست کند و از آتش پناه ببرد، حق تعالی خواهش او را به او عطا فرماید و از آتش پناهش دهد.
ابن قولویه از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده: هر که در ماه رمضان قبر امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند و در راه زیارت بمیرد برای او حادثه و اتفاق و حسابی نخواهد بود و به او بگویند بدون ترس و بیم وارد بهشت شو.
اما متنی که در شب قدر امام حسین(علیه السلام) به آن زیارت می شود چنان است که شیخ مفید و محمّد بن مشهدی و ابن طاووس و شهید (رحمهم الله) در کتاب های زیارت ذکر کرده اند و آن زیارت را مختص به این شب و روزهای عید فطر و قربان قرار داده اند و شیخ محمّد بن مشهدی به اسناد معتبر خود آن را از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده و گفته که آن حضرت فرمودند:
وقتی خواستی ابوعبدالله الحسین(علیه السلام) را زیارت کنی به مشهد آن حضرت برو البته بعد از آنکه غسل کرده و پاکیزه ترین جامه های خود را پوشیده باشی، چون نزد قبر آن حضرت ایستادی، روی خود را به جانب آن حضرت کن و قبله را میان دو کتف خود قرار ده و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فاطِمَةَ سَیدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای یا أَباعَبْدِاللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیتَ الزَّکاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَتَلَوْتَ الْکتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَجاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَصَبَرْتَ عَلَی الْأَذی فی جَنْبِهِ مُحْتَسِباً حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، أَشْهَدُ أَنَّ الَّذِینَ خالَفُوک وَحارَبُوک وَالَّذِینَ خَذَلُوک وَالَّذِینَ قَتَلُوک مَلْعُونُونَ عَلَی لِسانِ النَّبِی الْأُمِی وَقَدْ خابَ مَنِ افْتَری، لَعَنَ اللّهُ الظَّالِمِینَ لَکمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ وَضاعَفَ عَلَیهِمُ الْعَذابَ الْأَلِیمَ. أَتَیتُک یا مَوْلای یا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ زائِراً عارِفاً بِحَقِّک، مُوالِیاً لِأَوْلِیائِک، مُعادِیاً لِأَعْدائِک، مُسْتَبْصِراً بِالْهُدَی الَّذِی أَنْتَ عَلَیهِ، عارِفاً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَک، فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّک.
آنگاه خود را به قبر بچسبان و صورت خویش را بر آن گذار، سپس به سوی سر مقدس رفته و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ وَسَمائِهِ، صَلَّی اللّهُ عَلَی رُوحِک الطَّیبِ وَجَسَدِک الطَّاهِرِ، وَعَلَیک السَّلامُ یا مَوْلای وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
پس خود را به قبر مبارک بچسبان و آن را ببوس و صورت خود را بر آن بگذار و به سوی سر مبارک بازگرد، آنگاه دو رکعت نماز زیارت بخوان و پس از آن به هر اندازه ای که توانستی نماز بخوان، پس از آن به سمت پایین پا برو و علی بن الحسین(علیه السلام) را زیارت کن و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای وَابْنَ مَوْلای وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، لَعَنَ اللّهُ مَنْ ظَلَمَک، وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَک، وَضاعَفَ عَلَیهِمُ الْعَذابَ الْأَلِیمَ.
به آنچه می خواهی دعا کن، سپس شهدا را درحالی که متمایل می شوی از سمت پا به طرف قبله، زیارت کن و بگو:
السَّلامُ عَلَیکمْ أَیهَا الصِّدِیقُونَ، السَّلامُ عَلَیکمْ أَیهَا الشُّهَداءُ الصَّابِرُونَ، أَشْهَدُ أَنَّکمْ جاهَدْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ، وَصَبَرْتُمْ عَلَی الْأَذی فِی جَنْبِ اللّهِ، وَنَصَحْتُمْ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ حَتَّی أَتَاکمُ الْیقِینُ، أَشْهَدُ أَنَّکمْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّکمْ تُرْزَقُونَ، فَجَزاکمُ اللّهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ أَفْضَلَ جَزاءِ الْمُحْسِنِینَ، وَجَمَعَ بَینَنا وَبَینَکمْ فِی مَحَلِّ النَّعِیمِ.
پس به زیارت قمر بنی هاشم می روی، همین که آنجا رسیدی و نزد آن جناب ایستادی بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ جاهَدْتَ وَ نَصَحْتَ وَصَبَرْتَ حَتَّی أَتَاک الْیقِینُ، لَعَنَ اللّهُ الظَّالِمِینَ لَکمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ وَأَلْحَقَهُمْ بِدَرْک الْجَحِیمِ.
آنگاه زائر در مسجد آن جناب هرچه که خواهد نماز مستحبّی بخواند و سپس بیرون رود.
مفاتیح الجنان : زیارت کاظمین (ع)
دعای وداع کاظمین (ع)
چون زائر قصد خروج از شهر را کرد آن دو بزرگوار را وداع کند، با دعاهای وداعی که از جمله آن ها دعایی است که شیخ طوسی(علیه الرّحمه) درکتاب «تهذیب» ذکر فرموده: که چون خواستی حضرت موسی بن جعفر را وداع گویی نزد قبر بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای یا أَبَا الْحَسَنِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ، أَسْتَوْدِعُک اللّهَ وَأَقْرَأُ عَلَیک السَّلامَ، آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالرَّسُولِ وَبِما جِئْتَ بِهِ وَدَلَلْتَ عَلَیهِ، اللّهُمَّ اکتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ.
همچنین در وداع حضرت جواد(علیه السلام) می گویی:
السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای یا ابْنَ رَسُولِ اللّه وَرَحْمَةُ اللّه وَبَرَکاتُهُ، أَسْتَوْدِعُک اللّهَ وَأَقْرَأُ عَلَیک السَّلامَ، آمَنَّا بِاللّهِ وَبِرَسُو لِهِ وَبِما جِئْتَ بِهِ وَدَلَلْتَ عَلَیهِ، اللّهُمَّ اکتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ.
آنگاه از خدا بخواه که این آخرین زیارت تو نباشد و دوباره توفیق بازگشتن به دست آوری و قبر را ببوس و دو سمت صورتت را بر قبر بگذار.
مفاتیح الجنان : زیارت امام رضا (ع)
فضیلت زیارت امام رضا(ع)
فضیلت زیارت آن حضرت بیش از آن است که به شمار آید و ما در اینجا تنها به ذکر چند خبر تبرّک می جوییم و بیشتر آن را از «تحفة الزائر» نقل می کنیم.
اول:
از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) روایت شده: زود باشد که پاره ای از تن من، در زمین خراسان مدفون شود، هیچ مؤمنی او را زیارت نکند، مگر آنکه حق تعالی بهشت را برای او واجب کند و بدنش را بر آتش دوزخ حرام سازد.
در حدیث معتبر دیگری فرمود: پاره ای از بدن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر اندوهگینی او را زیارت کند، البته حق تعالی اندوهش را برطرف کند و هر گناهکاری او را زیارت نماید، البته گناهانش را بیامرزد.
دوم:
به سند معتبر روایت شده: که حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) فرمود: هرکه قبر فرزند من علی را زیارت کند، برای او نزد خدای تعالی ثواب هفتاد حج پذیرفته باشد. راوی بعید دانست و گفت: هفتاد حج پذیرفته؟! حضرت فرمود: آری هفتاد هزار حج، گفت: هفتاد هزار حج؟!
فرمود: چه بسا حجّی که پذیرفته نباشد، هرکه آن حضرت را زیارت کند یا یک شب نزد آن حضرت بیتوته کند چنان باشد که خدا را در عرش زیارت کرده باشد، گفت: چنان که خدا را در عرش زیارت کرده باشد؟
فرمود: آری چون روز قیامت شود، چهار نفر از پیشینیان و چهار نفر از پسینیان بر عرش الهی خواهند بود، اما پیشینیان نوح(علیه السلام) و ابراهیم(علیه السلام) و موسی(علیه السلام) و عیسی(علیه السلام) هستند و اما پسینیان، محمّد(صلی اللّه علیه و آله) و علی(علیه السلام) و حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) هستند، آنگاه ریسمانی در پای عرش می کشند، پس زیارت کنندگانِ قبور امامان با ما می نشینند و به تحقیق زیارت کنندگان قبر فرزندم علی، درجه ایشان از همه بالاتر و عطایشان از همه بیشتر خواهد بود.
سوم:
از حضرت رضا(علیه السلام) روایت شده: در خراسان بقعه ای است که زمانی بر آن خواهد آمد که محل رفت وآمد فرشتگان شود پس پیوسته گروه هایی از فرشتگان از آسمان فرود خواهند آمد و گروه هایی بالا خواهند رفت تا در صُور بدمند. پرسیدند: یا بن رسول الله کدام بقعه است؟
فرمود: آن بقعه در زمین طوس است و آن والله باغی است از باغ های بهشت، هرکه مرا در آن بقعه زیارت کند، چنان است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زیارت کرده و حق تعالی برای او به سبب آن زیارت، ثواب هزار حج پسندیده و هزار عمره پذیرفته بنویسد و من و پدرانم در روز قیامت شفیع او باشیم.
چهارم:
به چندین سند صحیح از ابن ابی نصر نقل شده که گفت: نامه امام رضا(علیه السلام) را خواندم در آن نوشته شده بود: به شیعیان من برسانید که زیارت من نزد خدا برابر است با هزار حج، پس من این حدیث را خدمت حضرت جواد(علیه السلام) عرض کردم، فرمود: آری والله هزار هزار حج است، برای کسی که آن حضرت را زیارت کند و حق او را بشناسد.
پنجم:
به دو سند معتبر روایت شده: حضرت رضا(علیه السلام) فرمود: هرکه مرا با این دوری بارگاه زیارت کند، من روز قیامت در سه نقطۀ حساس نزد او آیم تا او را از هراس های آن ها نجات بخشم: نخست وقتی که نامه های نیکوکاران در دست راست ایشان و نامه های بدکاران در دست چپ ایشان پرواز کند و دیگر نزد صراط و سوم نزد ترازوی اعمال.
ششم:
در حدیث معتبر دیگری فرمود: زود باشد که بر اثر ظلم و ستم با زهر به قتل برسم و کنار هارون الرشید به خاک سپرده شوم و خدا تربت مرا محلّ تردّد شیعیان و دوستان من گرداند پس هرکه مرا در این غربت زیارت کند، برای او واجب می شود که من او را در روز قیامت زیارت کنم و سوگند می خورم، به خدایی که محمّد(صلی الله علیه وآله) را به پیامبری گرامی داشته و او را بر تمام خلایق برگزیده که هرکه از شما شیعیان نزد قبر من دو رکعت بجا آورد، البته از جانب خداوند عالمیان در روز قیامت آمرزش گناهان را مستحق شود و به حق آن خدایی که ما را بعد از محمّد(صلی الله علیه وآله) به امامت گرامی داشته و به وصیت آن حضرت مخصوص گردانید، سوگند یاد می کنم که زیارت کنندگان قبر من در روز قیامت بر خدا گرامی تر از هر گروه دیگری هستند و هر مؤمنی که مرا زیارت کند و بر روی او قطره ای از باران برسد، البته حق تعالی جسم او را بر آتش دوزخ حرام گرداند.
هفتم:
به سند معتبر روایت شده: محمّد بن سلیمان از حضرت جواد(علیه السلام) پرسید: شخصی به عنوان حج تمتع، حج واجب خود را انجام داد و پس از آن به مدینه رفت و حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) را زیارت نمود، آنگاه به نجف رفت و پدرتان امیرمؤمنان را زیارت کرد، درحالی که حق او را می شناخت و می دانست که او حجت خدا بر خلق و باب الله است که از آن باب باید به خدا رسید، بر آن حضرت سلام کرد و به کربلا رفت و حضرت امام حسین(علیه السلام) را زیارت کرد؛ سپس به بغداد رفت و حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام) را زیارت کرد و پس از این زیارت ها به شهر خود بازگشت.
در این وقت خدا آن قدر مال به او روزی کرد که می تواند به حج برود، برای این مرد که حج واجب خود را انجام داده کدام یک از این دو عمل بهتر است، آیا برگردد و دوباره حج کند یا به خراسان رفته و پدرتان حضرت رضا(علیه السلام) را زیارت کند؟ فرمود: بلکه برود بر پدرم سلام کند که این افضل است و باید که در ماه رجب باشد و در این زمان انجام ندهید که بر ما و شما از دست حاکم زمان ترس رسوا ساختن و عیب جویی است.
هشتم:
شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» از حضرت امام جواد(علیه السلام) روایت کرده: در میان دو کوه طوس قطعه ای از زمین است که از بهشت برداشته شده، هرکه وارد آن شود در روز قیامت از آتش ایمنی یابد.
نهم:
و نیز از آن حضرت [حضرت امام جواد(علیه السلام)] روایت کرده: من از جانب حق تعالی بهشت را ضمانت می کنم برای هرکه قبر پدرم را در طوس زیارت کند، درحالی که عارف به حق آن حضرت باشد.
دهم:
شیخ صدوق در کتاب «عُیون اَخبار الرّضا» روایت کرده: مردی از نیکان، حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) را در خواب دید، خدمت آن حضرت عرضه داشت: یا رسول الله، از فرزندانت کدام یک را زیارت کنم؟ فرمود: بعضی از فرزندان من زهر نوشیده و برخی کشته شده پیش من آمدند. گفتم: با پراکنده شدن مشاهد ایشان کدامیک از آنان را زیارت کنم؟ فرمود: آن را که به تو نزدیک تر است زیارت کن، یعنی آن را که محل تو به بارگاهش نزدیک تر است و او را در زمین غربت به خاک سپرده اند، گفتم: یا رسول الله، از این فرمایش «رضا» را قصد کردید؟ فرمود: بگو: «صلّی اللّه علیه»، بگو: «صلّی اللّه علیه»، بگو: «صلّی اللّه علیه»، این جمله را «سه بار» فرمود.
نویسنده گوید: در کتاب «وسائل» و «مستدرک» فصول و ابوابی ذکر شده در مورد استحباب تبرّک به مشهد امام رضا و مشاهد امامان (علیهم السلام) و استحباب اختیار زیارت امام رضا (علیه السلام) بر زیارت امام حسین (علیه السلام) و بر زیارت دیگر امامان (علیهم السلام) و بر حج مستحب و عمره مستحب و چون این کتاب گنجایش شرح مفصل مطلب را ندارد، ما به همین چند روایت که عشره کامله است قناعت کردیم.
مفاتیح الجنان : دعا برای امام زمان (عج)
دعای امام رضا(ع) براى امام زمان(عج)
سید ابن طاووس فرموده است: چون خواستی از حرم مطهّر آن حضرت بیرون بروی، به سوی سرداب شریف برگرد و در آنجا هرچه می خواهی نماز بخوان، آنگاه رو به قبله بایست و بگو: «اللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّک..» و این دعا را تا پایان آن ذکر کرده [این دعا در ادامه می آید] و سپس فرموده: خدا را بسیار بخوان و با خوشبختی بازگرد ان شاء الله تعالی.
نویسنده گوید: شیخ در کتاب «مصباح» این دعا را در اعمال روز جمعه از حضرت امام رضا(علیه السلام) نقل کرده و ما هم این دعا را به صورتی که شیخ از آن حضرت نقل نموده، در اینجا می آوریم.
شیخ فرموده است: یونس بن عبدالرحمن روایت کرده: که حضرت امام رضا(علیه السلام) امر می فرمودند به دعا نمودن، برای حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه) به این دعا:
اللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیک وَخَلِیفَتِک وَحُجَّتِک عَلَی خَلْقِک، وَ لِسانِک الْمُعَبِّرِ عَنْک، النَّاطِقِ بِحِکمَتِک، وَعَینِک النَّاظِرَةِ بِإِذْنِک، وَشاهِدِک عَلَی عِبادِک، الْجَحْجاحِ الْمُجاهِدِ الْعائِذِ بِک الْعابِدِ عِنْدَک، وَأَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ مَا خَلَقْتَ وَبَرَأْتَ وَأَنْشَأْتَ وَصَوَّرْتَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَینِ یدَیهِ، وَمِنْ خَلْفِهِ، وَعَنْ یمِینِهِ، وَعَنْ شِمالِهِ، وَمِنْ فَوْقِهِ، وَمِنْ تَحْتِهِ بِحِفْظِک الَّذِی لَایضِیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ،
وَاحْفَظْ فِیهِ رَسُولَک وَآباءَهُ أَئِمَّتَک وَدَعائِمَ دِینِک، وَاجْعَلْهُ فِی وَدِیعَتِک الَّتِی لَا تَضِیعُ، وَفِی جِوارِک الَّذِی لَایخْفَرُ، وَفِی مَنْعِک وَعِزِّک الَّذِی لَایقْهَرُ، وَآمِنْهُ بِأَمانِک الْوَثِیقِ الَّذِی لَایخْذَلُ مَنْ آمَنْتَهُ بِهِ، وَاجْعَلْهُ فِی کنَفِک الَّذِی لاَ  یرامُ مَنْ کانَ فِیهِ، وَانْصُرْهُ بِنَصْرِک الْعَزِیزِ، وَأَیدْهُ بِجُنْدِک الْغالِبِ، وَقَوِّهِ بِقُوَّتِک، وَأَرْدِفْهُ بِمَلائِکتِک، وَوالِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ، وَأَلْبِسْهُ دِرْعَک الْحَصِینَةَ، وَحُفَّهُ بِالْمَلائِکةِ حَفّاً؛
اللّهُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ، وَارْتُقْ بِهِ الْفَتْقَ، وَأَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ، وَأَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ، وَزَینْ بِطُولِ بَقائِهِ الْأَرْضَ، وَأَیدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْهُ بِالرُّعْبِ، وَقَوِّ ناصِرِیهِ، وَاخْذُلْ خاذِلِیهِ، وَدَمْدِمْ مَنْ نَصَبَ لَهُ، وَدَمِّرْ مَنْ غَشَّهُ، وَاقْتُلْ بِهِ جَبابِرَةَ الْکفْرِ وَعُمُدَهَ وَدَعائِمَهُ، وَاقْصِمْ بِهِ رُؤُوسَ الضَّلالَةِ، وَشارِعَةَ الْبِدَعِ، وَمُمِیتَةَ السُّنَّةِ، وَمُقَوِّیةَ الْباطِلِ، وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبَّارِینَ، وَأبِرْ بِهِ الْکافِرِینَ وَجَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَتَّی لَاتَدَعَ مِنْهُمْ دَیاراً، وَلَا تُبْقِی لَهُمْ آثاراً،
اللّهُمَّ طَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَک، وَاشْفِ مِنْهُمْ عِبادَک، وَأَعِزَّ بِهِ الْمُؤْمِنِینَ، وَأَحْی بِهِ سُنَنَ الْمُرْسَلِینَ، وَدارِسَ حُکمِ النَّبِیینَ، وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَی مِنْ دِینِک، وَبُدِّلَ مِنْ حُکمِک، حَتَّی تُعِیدَ دِینَک بِهِ وَعَلَی یدَیهِ جَدِیداً غَضّاً مَحْضاً صَحِیحاً لَاعِوَجَ فِیهِ وَلَا بِدْعَةَ مَعَهُ، وَحَتَّی تُنِیرَ بِعَدْلِهِ ظُلَمَ الْجَوْرِ؛ وَتُطْفِئَ بِهِ نِیرانَ الْکفْرِ، وَتُوضِحَ بِهِ مَعاقِدَ الْحَقِّ وَمَجْهُولَ الْعَدْلِ، فَإِنَّهُ عَبْدُک الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِک، وَاصْطَفَیتَهُ عَلَی غَیبِک، وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ، وَبَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُیوبِ، وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ، وَسَلَّمْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ.
اللّهُمَّ فَإِنَّا نَشْهَدُ لَهُ یوْمَ الْقِیامَةِ وَیوْمَ حُلُولِ الطَّامَّةِ أَنَّهُ لَمْ یذْنِبْ ذَنْباً، وَلَا أَتَی حُوباً، وَلَمْ یرْتَکبْ مَعْصِیةً، وَلَمْ یضَیعْ لَک طاعَةً، وَلَمْ یهْتِک لَک حُرْمَةً، وَلَمْ یبَدِّلْ لَک فَرِیضَةً، وَلَمْ یغَیرْ لَک شَرِیعَةً، وَأَنَّهُ الْهادِی الْمُهْتَدِی الطَّاهِرُ التَّقِی النَّقِی الرَّضِی الزَّکی؛
اللّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَأَهْلِهِ وَوَلَدِهِ وَذُرِّیتِهِ وَأُمَّتِهِ وَجَمِیعِ رَعِیتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَینَهُ، وَتَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ، وَتَجْمَعُ لَهُ مُلْک الْمُمْلَکاتِ کلِّها، قَرِیبِها وَبَعِیدِها، وَعَزِیزِها وَذَلِیلِها، حَتَّی تُجْرِی حُکمَهُ عَلَی کلِّ حُکمٍ، وَتَغْلِبَ بِحَقِّهِ کلَّ باطِلٍ.
اللّهُمَّ اسْلُک بِنا عَلَی یدَیهِ مِنْهاجَ الْهُدَی، وَالْمَحَجَّةَ الْعُظْمَی، وَالطَّرِیقَةَ الْوُسْطَی الَّتِی یرْجِعُ إِلَیهَا الْغالِی، وَیلْحَقُ بِها التَّالِی، وَقَوِّنا عَلَی طاعَتِهِ، وَثَبِّتْنا عَلَی مُشایعَتِهِ، وَامْنُنْ عَلَینا بِمُتابَعَتِهِ، وَاجْعَلْنا فِی حِزْبِهِ الْقَوَّامِینَ بِأَمْرِهِ، الصَّابِرِینَ مَعَهُ، الطَّالِبِینَ رِضاک بِمُناصَحَتِهِ، حَتَّی تَحْشُرَنا یوْمَ الْقِیامَةِ فِی أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ وَمُقَوِّیةِ سُلْطانِهِ،
اللّهُمَّ وَاجْعَلْ ذلِک لَنا خالِصاً مِنْ کلِّ شَک وَشُبْهَةٍ وَرِیاءٍ وَسُمْعَةٍ، حَتَّی لَا نَعْتَمِدَ بِهِ غَیرَک، وَلَا نَطْلُبَ بِهِ إِلّا وَجْهَک وَحَتَّی تُحِلَّنا مَحَلَّهُ، وَتَجْعَلَنا فِی الْجَنَّةِ مَعَهُ؛ وَأَعِذْنا مِنَ السَّأْمَةِ وَالْکسَلِ وَالْفَتْرَةِ، وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِک، وَتُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِیک، وَلَا تَسْتَبْدِلْ بِنا غَیرَنا، فَإِنَّ اسْتِبْدالَک بِنا غَیرَنا عَلَیک یسِیرٌ، وَهُوَ عَلَینا کثِیرٌ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وُلاةِ عَهْدِهِ، وَالأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ، وَبَلِّغْهُمْ آمالَهُمْ، وَزِدْ فِی آجالِهِمْ، وَأعِزَّ نَصْرَهُمْ، وَتَمِّمْ لَهُمْ مَا أَسْنَدْتَ إِلَیهِمْ مِنْ أَمْرِک لَهُمْ، وَثَبِّتْ دَعائِمَهُمْ، وَاجْعَلْنا لَهُمْ أَعْواناً، وَعَلَی دِینِک أَنْصاراً، فَإِنَّهُمْ مَعادِنُ کلِماتِک، وَخُزَّانُ عِلْمِک، وَأَرْکانُ تَوْحِیدِک، وَدَعَائِمُ دِینِک، وَوُلاةُ أَمْرِک، وَخالِصَتُک مِنْ عِبادِک، وَصَفْوَتُک مِنْ خَلْقِک، وَأَوْلِیاؤُک وَسَلائِلُ أَوْلِیائِک، وَصَفْوَةُ أَوْلادِ نَبِیک، وَالسَّلامُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ.
مفاتیح الجنان : زیارات جامعه
زیارت جامعه صغیره
این مقام در زیارت های جامعه است که هر امامی را می توان به آن زیارت کرد و این زیارات بسیار است که ما به ذکر چند نمونه از میان آن ها اکتفا می کنیم:
شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» روایت کرده: که از حضرت امام رضا(علیه السلام) در باب آمدن نزد قبر حضرت امام موسی بن جعفر پرسیدند، آن حضرت فرمود: در مساجدی که در اطراف قبر آن حضرت است نماز بخوانید و در همه مکان ها (یعنی در زیارت هر یک از امامان(علیهم السلام) یا مطلق زیارت گاه های شریفهٔ مقدّسه، مانند آرامگاه های پیامبران و سایر اوصیا چنان که روشن است، جایز است اینکه بگویید:
السَّلامُ عَلَی أَوْلِیاءِ اللّهِ وَأَصْفِیائِهِ، السَّلامُ عَلَی أُمَناءِ اللّهِ وَأَحِبَّائِهِ، السَّلامُ عَلَی أَنْصارِ اللّهِ وَخُلَفائِهِ، السَّلامُ عَلَی مَحالِّ مَعْرِفَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی مَساکنِ ذِکرِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی مُظْهِرِی أَمْرِ اللّهِ وَنَهْیهِ، السَّلامُ عَلَی الدُّعاةِ إِلَی اللّهِ، السَّلامُ عَلَی الْمُسْتَقِرِّینَ فِی مَرْضاةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی الْمُخْلِصِینَ فِی طاعَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی الْأَدِلَّاءِ عَلَی اللّهِ،
السَّلامُ عَلَی الَّذِینَ مَنْ وَالاهُمْ فَقَدْ والَی اللّهَ، وَمَنْ عَادَاهُمْ فَقَدْ عادَی اللّهَ؛ وَمَنْ عَرَفَهُمْ فَقَدْ عَرَفَ اللّهَ، وَمَنْ جَهِلَهُمْ فَقَدْ جَهِلَ اللّهَ، وَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللّهِ، وَمَنْ تَخَلَّی مِنْهُمْ فَقَدْ تَخَلَّی مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَأُشْهِدُ اللّهَ أَنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمْتُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبْتُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّکمْ وَعَلانِیتِکمْ، مُفَوِّضٌ فِی ذلِک کلِّهِ إِلَیکمْ، لَعَنَ اللّهُ عَدُوَّ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَأَبْرَأُ إِلَی اللّهِ مِنْهُمْ، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ.
این زیارت درکتاب های «کافی» و «تهذیب» و «کامل الزیارات» نقل شده و در همهٔ کتاب ها پس از پایان زیارت، بیان شده است که:
این یعنی این کلماتی که ذکر شد در همه زیارت ها مجزی است؛ و بر محمّد و خاندان محمّد(صلی الله علیه وآله) بسیار صلوات می فرستی و یک یک را به نام های خودشان نام می بری و از دشمنانشان بیزاری می جویی و هر دعایی که می خواهی، برای خود و مردان و زنان با ایمان اختیار می کنی.
نویسنده گوید: ظاهراً این باقیمانده «یعنی جملهٔ: در همهٔ زیارت ها کافی است» جزو روایت و از کلام معصوم است، ولی اگر فرض کنیم این باقیمانده خارج از روایت باشد و بگوییم عبارت و کلام بعضی از راویان است، باز هم مطمئن هستیم به اینکه این زیارت، از زیارت جامعه است.
چون بزرگان مشایخ حدیث، چنین فهمیده اند که این زیارت در همه زیارت ها کافی است (همان طور که ظاهر ابتدای همین حدیث هم بر آن دلالت دارد) و لذا آن را در باب زیارات جامعه نقل کرده اند و تعابیر وارده در زیارت نیز تماماً از صفات زیارت جامعه است که اختصاص به بعضی از امامان غیر بعض دیگر ندارد، پس مناسب است در تمام مشاهد مشرّفه، این زیارت خوانده شود، حتی مشاهد انبیا و اوصیا چنان که جمعی از علما در محلّ زیارت جناب یونس (علیه السلام) نقل کرده اند.
و از آنجا که در ذیل زیارت، امر به «صلوات بر هر یک از امامان»(علیهم السلام) شده است، اگر صلوات منسوب به «ابوالحسن ضرّاب اصفهانی» را که در آخر «اعمال روز جمعه» نقل کردیم بخوانی، بسیار مناسب است.
مفاتیح الجنان : زیارت امامزادگان عظام
زیارت حضرت عبد العظیم (ع)
امامزاده ی لازم التعظیم، جناب عبدالعظیم که نَسَب شریفش به چهار واسطه، به سبط جلیل حضرت خیر الوری، امام حسن مجتبی(علیه السلام) به این طریق منتهی می گردد: عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی طالب.
قبر شریفش در منطقه ری معلوم و مشهور و مأوی و پناهگاه عموم مردم است و بلندی مقام و جلالت شأن آن حضرت، روشن تر از آفتاب است، چه آن بزرگوار، علاوه بر آنکه از دودمان حضرت خاتم النبیین(صلی الله علیه وآله) می باشد، از بزرگان راویان و معتبرترین علما و زاهدان و عابدان و صاحب تقوا و پرهیز و از اصحاب حضرت جواد(علیه السلام) و حضرت هادی(علیه السلام) است و به خدمت ایشان، نهایت توسّل و سراپا پیوند و اتصال را داشته است و از آن بزرگواران، احادیث بسیار روایت کرده.
صاحب کتاب «خطب امیرالمؤمنین» و کتاب «یوم و لیله» است و اوست که دین خود را بر امام زمانش حضرت هادی(علیه السلام) عرضه کرد و حضرت او را تصدیق کرد و فرمود:
یا أَبَا الْقَاسِمِ، هَذَا وَ اللَّهِ دِینُ اللَّهِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ، فَاثْبُتْ عَلَیهِ، ثَبَّتَک اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ.
صاحب بن عبّاد، رساله مختصری در حالات آن جناب نوشته که شیخ ما، مرحوم ثقة الاسلام نوری، در خاتمه «مستدرک»، آن را نقل کرده؛ در آن کتاب و در رجال شیخ نجاشی آمده: که حضرت عبدالعظیم از سلطان زمان خود ترسید و گریخت و به عنوان آنکه پیام رسان و پیک است، در شهرها گردش می کرد تا به ری آمد و در میان ساربانان مخفی شد و بنا بر روایت نجاشی در سردابی در خانه یکی از شیعیان، در سکة الموالی پنهان گشت.
و در آنجا عبادت خدا می کرد و روزها را روزه می داشت و شب ها به نماز می ایستاد و پنهان از دید مردم بیرون می آمد و قبری را که در برابر قبر او به فاصله یک راهرو است زیارت می کرد و می گفت: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر است و پیوسته در آنجا بود و یکی دو نفر از شیعه، از احوال او باخبر شدند تا آنکه بیشتر مردم ری او را شناختند.
پس شخصی از شیعیان، حضرت رسالت پناه را در خواب دید که فرمود: مردی از فرزندان مرا، از سکة الموالی بر خواهند داشت و کنار درخت سیب، در باغ عبدالجبّار بن عبدالوّهاب، دفن خواهند کرد و اشاره فرمود به همان مکانی که در آنجا دفن شد، بیننده خواب نزد صاحب باغ رفت تا آن درخت و جایش را از صاحب باغ بخرد؛ مالک باغ به او گفت: این درخت و جایش را برای چه می خری؟ خریدار خوابش را تعریف کرد، صاحب باغ گفت: من نیز چنین خوابی دیده ام و جای این درخت را با تمام باغ وقف بر آن سید و سایر شیعیان کرده ام که اموات خود را در آنجا دفن کنند.
حضرت عبدالعظیم پس از مدتی بیمار شد و بر اثر آن بیماری به رحمت ایزدی پیوست، چون او را برای غسل دادن برهنه کردند، در جیب لباسش ورقه ای یافتند که نسب شریف خود را در آن نوشته بود: منم ابوالقاسم عبدالعظیم فرزند عبدالله، فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند امام حسن، فرزند علی بن ابی طالب.
صاحب بن عبّاد، در وصف دانش عبدالعظیم فرموده: ابوتراب رویانی روایت کرده که گفت: از ابو حمّاد رازی شنیدم که می گفت: در شهر «سُرَّمن رأی» بر حضرت امام علی النقی(علیه السلام) وارد شدم، پس پاره ای از مسائل حلال و حرام خود را، از آن حضرت پرسیدم. سؤالات مرا پاسخ دادند، زمانی که برای بیرون آمدن از «سرّمن رای» با آن حضرت وداع کردم به من فرمودند: ای حمّاد هرگاه چیزی از امور دینت بر تو مشکل شد، در ناحیه خود، یعنی در شهر ری، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.
محققّ داماد در کتاب «رواشح» گفته: احادیث بسیاری در فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم روایت شده، از جمله آمده است: هرکه قبر او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود و شیخ بزرگوار شهید ثانی در حواشی کتاب «خلاصه» همین روایت را از بعض نَسَب شناسان نقل فرموده.
و ابن بابویه و ابن قولویه به سند معتبر روایت کرده اند: که مردی از اهل ری، خدمت حضرت امام علی النقی(علیه السلام) رفت، حضرت پرسید کجا بودی؟ عرض کرد به زیارت امام حسین(علیه السلام) رفته بودم، فرمود: اگر قبر عبدالعظیم را که نزد شماست، زیارت می کردی، هرآینه مانند کسی بودی که امام حسین(علیه السلام) را زیارت کرده باشد.
فقیر گوید: علما برای آن بزرگوار زیاراتی نقل نکرده اند، مگر فخر المحققین آقا جمال الدین که در کتاب «مزار» خود فرموده: زیارت آن حضرت به این صورت مناسب است:
السَّلامُ عَلَی آدَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی نُوحٍ نَبِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَی إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی مُوسَی کلِیمِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَی عِیسَی رُوحِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خَیرَ خَلْقِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا صَفِی اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللّهِ خاتَمَ النَّبِیینَ،
السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنَ أَبِی طالِبٍ وَصِی رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا فاطِمَةُ سَیدَةَ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیکما یا سِبْطَی الرَّحْمَةِ وَسَیدَی شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی بْنَ الْحُسَینِ سَیدَ الْعابِدِینَ وَقُرَّةَ عَینِ النَّاظِرِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِی، السَّلامُ عَلَیک یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبارَّ الْأَمِینَ؛
السَّلامُ عَلَیک یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الْطُّهْرَ، السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی بْنَ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضی، السَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی التَّقِی، السَّلامُ عَلَیک یا عَلِی بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِی النَّاصِحَ الْأَمِینَ، السَّلامُ عَلَیک یا حَسَنَ بْنَ عَلِی، السَّلامُ عَلَی الْوَصِی مِنْ بَعْدِهِ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی نُورِک وَسِراجِک، وَوَلِی وَ لِیک، وَوَصِی وَصِیک، وَحُجَّتِک عَلَی خَلْقِک. السَّلامُ عَلَیک أَیهَا السَّیدُ الزَّکی وَالطَّاهِرُ الصَّفِی، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ السَّادَةِ الْأَطْهارِ، السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْمُصْطَفَینَ الْأَخْیارِ، السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللّهِ وَعَلَی ذُرِّیةِ رَسُولِ اللّهِ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ؛ السَّلامُ عَلَی الْعَبْدِ الصَّالِحِ الْمُطِیعِ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ،
السَّلامُ عَلَیک یا أَبَا الْقاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبَی، السَّلامُ عَلَیک یا مَنْ بِزِیارَتِهِ ثَوابُ زِیارَةِ سَیدِ الشُّهَداءِ یرْتَجی، السَّلامُ عَلَیک عَرَّفَ اللّهُ بَینَنا وَبَینَکمْ فِی الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنا فِی زُمْرَتِکمْ، وَأَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِیکمْ، وَسَقَانا بِکأْسِ جَدِّکمْ مِنْ یدِ عَلِی بْنِ أَبِی طالِبٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکمْ، أَسْأَلُ اللّهَ أَنْ یرِینا فِیکمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَأَنْ یجْمَعَنا وَ إِیاکمْ فِی زُمْرَةِ جَدِّکمْ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَأَنْ لَا یسْلُبَنا مَعْرِفَتَکمْ إِنَّهُ وَلِی قَدِیرٌ؛
أَتَقَرَّبُ إِلَی اللّهِ بِحُبِّکمْ، وَالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِکمْ، وَالتَّسْلِیمِ إِلَی اللّهِ راضِیاً بِهِ غَیرَ مُنْکرٍ وَلَا مُسْتَکبِرٍ وَعَلَی یقِینِ مَا أَتی بِهِ مُحَمَّدٌ نَطْلُبُ بِذلِک وَجْهَک یا سَیدِی اللّهُمَّ وَرِضاک وَالدَّارَ الْآخِرَةَ، یا سَیدِی وَابْنَ سَیدِی اشْفَعْ لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَک عِنْدَ اللّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعادَةِ فَلَا تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. اللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِکرَمِک وَعِزَّتِک وَبِرَحْمَتِک وَعافِیتِک، وَصَلَّی اللّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
فخر المحققین فرموده: در پاره ای از اخبار ذکر شده که امام زاده عبدالعظیم، در هنگام اقامت در شهرری، به طور پنهان از منزل بیرون می آمد و قبری که برابر قبر او به فاصله یک راهرو قرار دارد، زیارت می کرد و می فرمود: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر(علیه السلام) است و اکنون قبری در آنجاست، منسوب به امام زاده حمزه، فرزند موسی بن جعفر(علیه السلام) و ظاهراً همان قبری است که امام زاده عبدالعظیم آن را زیارت می نمود.
ان شاء الله او را هم باید زیارت کرد و در زیارتش، «همین زیارت» [حضرت عبدالعظیم] را تا «الْمُطِیعِ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ» می توان خواند و دنباله زیارت را که خاص حضرت عبدالعظیم است نباید خواند، پایان سخن فخرالمحققّین.
در صحن امام زاده حمزه [و حضرت عبدالعظیم در شهر ری]، قبر شیخ جلیل سعید، قدوة المفسّرین، جمال الدین ابو الفتوح حسین بن علی خزاعی صاحب تفسیر معروف قرار دارد، باید آن جناب را هم زیارت کرد و همچنین از زیارت جناب شیخ صدوق رئیس المحدثین، معروف به ابن بابویه که در نزدیکی شهر حضرت عبدالعظیم است، نباید غفلت کرد.
مفاتیح الجنان : مفاتیح الجنان
زیارت قبور مؤمنین
شیخ ثقة جلیل القدر، جعفر بن قولویه قمی، از عمرو بن عثمان رازی روایت کرده که گفت: از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: هرکه قدرت بر زیارت ما را نداشته باشد، پس زیارت کند صالحان از دوستان ما را تا ثواب زیارت ما برای او نوشته شود و کسی که بر صله و نیکی به ما ناتوان باشد، با صالحان از دوستان ما از در صله و نیکی برآید تا برای او ثواب صله و نیکی به ما نوشته شود.
و نیز به سند صحیح از محمد بن احمد بن یحیی الاشعری روایت کرده است: که من در فید [جایی است در راه مکه] با علی بن بلال به جانب قبر محمّد بن اسماعیل بن بزیع روانه شدیم، علی بن بلال به من گفت: صاحب این قبر برای من، از حضرت رضا(علیه السلام) روایت کرد: هرکه به نزد قبر برادر مؤمن خود بیاید و دست بر قبر گذارد و «هفت بار» سوره «قدر» را بخواند، در روز فزع اکبر [یعنی ترس بزرگ روز قیامت] ایمن شود و در روایت دیگری مانند همین مطلب را نقل کرده، جز آنکه در آن آمده: رو به قبله کند.
فقیر گوید: این ایمن بودن که روایت بر آن دلالت دارد، ممکن است برای خواننده باشد، چنانکه ظاهر حدیث چنین است و احتمال دارد برای صاحب قبر باشد، چنانکه آن را تأیید می کند حدیثی که بعد از این از سید ابن طاووس نقل می شود.
و نیز در «کامل الزیارات» به سند معتبر نقل شده: عبدالرحمن بن ابی عبدالله، به حضرت صادق(علیه السلام) عرضه داشت: چگونه دست خود را بر قبور مسلمانان بگذارم؟ پس حضرت با دست خود اشاره به زمین فرمود و دست را بر زمین نهاد در حالی که مقابل قبله بودند؛
و نیز به سند صحیح روایت شده است: که عبدالله بن سنان به حضرت امام صادق(علیه السلام) عرض کرد، چگونه باید بر اهل قبور سلام کرد؟ فرمود: می گویی:
السَّلامُ عَلَی أَهْلِ الدِّیارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُسْلِمِینَ، أَنْتُمْ لَنا فَرَطٌ وَنَحْنُ إِنْ شاءَ اللّهُ بِکمْ لاحِقُونَ.
و از حضرت حسین(علیه السلام) روایت شده: هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:
اللّهُمَّ رَبَّ هذِهِ الْأَرْواحِ الْفانِیةِ، وَالْأَجْسادِ الْبالِیةِ، وَالْعِظامِ النَّخِرَةِ الَّتِی خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْیا وَهِی بِک مُؤْمِنَةٌ أَدْخِلْ عَلَیهِمْ رَوْحاً مِنْک وَسَلاماً مِنِّی.
حق تعالی برای او به عدد خلق، از زمان آدم تا قیام قیامت، حسنات بنویسد؛ و از امیرمؤمنان روایت شده است: هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، السَّلامُ عَلَی أَهْلِ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ مِنْ أَهْلِ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ، یا أَهْلَ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ بِحَقِّ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ کیفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ مِنْ لَا إِلهَ إِلّا اللّهُ؟ یا لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ بِحَقِّ لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قالَ: لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ، وَاحْشُرْنا فِی زُمْرَةِ مَنْ قالَ: لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ، عَلِی وَ لِی اللّهِ.
حق سبحانه و تعالی ثواب پنجاه سال عبادت را برای او بنویسد و گناه پنجاه ساله را از او و پدر و مادرش محو کند.
و در روایت دیگری وارد شده است: بهتر سخنی که در قبرستان بگویی، وقتی که از آنجا بگذری، این است که بایستی و بگویی:
اللّهُمَّ وَلِّهِمْ مَا تَوَلَّوْا، وَاحْشُرْهُمْ مَعَ مَنْ أَحَبُّوا.
سید ابن طاووس در «مصباح الزائر» گفته: چون زیارت اهل ایمان را قصد کنی، شایسته است روز پنجشنبه باشد وگرنه هر وقت که خواستی به زیارت برو و کیفیت زیارت ایشان چنین است که رو به جانب قبله کنی و دست خود را بر قبر گذاری و بگویی:
اللّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ، وَصِلْ وَحْدَتَهُ، وَآنِسْ وَحْشَتَهُ، وَآمِنْ رَوْعَتَهُ، وَأَسْکنْ إِلَیهِ مِنْ رَحْمَتِک رَحْمَةً یسْتَغْنِی بِها عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواک، وَأَلْحِقْهُ بِمَنْ کانَ یتَوَلَّاهُ.
سپس سوره «قدر» را «هفت بار» می خوانی. و در صفت زیارتشان و ثواب آن، حدیث دیگری از فضیل روایت شده است: که هرکه سوره «قدر» را «هفت بار» نزد قبر مؤمنی بخواند، حق تعالی فرشته ای به سوی قبر او بفرستد که خدا را نزد قبر او عبادت کند و حق تعالی ثواب عمل این فرشته را برای آن مرده بنویسد، پس زمانی که از قبرش برانگیخته شود، به هیچ هراسی از هراس های قیامت نگذرد، جز آنکه خدا آن هراس را به سبب آن فرشته از او بگرداند تا خدا او را وارد بهشت سازد و با «هفت بار» «قدر»، سوره «حَمد» و «فلق» و «ناس» و «توحید» و «آیت الکرسی» را هر کدام «سه بار» بخواند.
و نیز در چگونگی زیارت آنان، روایت دیگری از محمد بن مسلم روایت شده که گفت: خدمت حضرت صادق(علیه السلام) عرض کردم: مردگان را زیارت کنیم؟ فرمود: آری، گفتم: آیا آنان می دانند که ما به زیارتشان رفته ایم؟ فرمود: آری به خدا قسم می دانند و شاد می شوند و به شما انس می گیرند، عرض کردم: وقتی به زیارتشان می رویم چه بگوییم؟ فرمود: بگو:
اللّهُمَّ جافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ، وَصاعِدْ إِلَیک أَرْواحَهُمْ، وَلَقِّهِمْ مِنْک رِضْواناً، وَأَسْکنْ إِلَیهِمْ مِنْ رَحْمَتِک مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ، وَتُؤْنِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ، إِنَّک عَلَی کلِّ شَیء قَدِیرٌ.
سید ابن طاووس فرموده است: وقتی که بین قبرهای مؤمنان می باشی، «یازده مرتبه» «توحید» بخوان و آن را برای ایشان هدیه کن، به تحقیق روایت شده: که خدا به خواننده آن به عدد مردگان ثواب می دهد.
در کتاب «کامل الزیارات» از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده: چون مردگان را پیش از طلوع آفتاب زیارت کنید می شنوند و به شما پاسخ می دهند و اگر پس از طلوع آفتاب زیارت کنید، می شنوند و پاسخ نمی دهند.
در کتاب «دعوات» راوندی حدیثی در کراهت زیارت مردگان در شب، از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) روایت شده، چنان که به حضرت ابوذر فرمود: «وَ لا تَزُرْهُمْ أَحْیَانا بِاللَّیْلِ؛ آنان را احیاناً در شب زیارت مکن».
در مجموعه ی شیخ شهید از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) روایت شده است: که هیچ کس نزد قبر مرده ای سه مرتبه نمی گوید:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَنْ لَاتُعَذِّبَ هذَا الْمَیتَ.
مگر اینکه خدای تعالی عذاب را در روز قیامت، از او دور گرداند. از کتاب «جامع الاخبار» نقل شده: بعضی از صحابه، از حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) نقل کرده اند: که آن حضرت فرمود: برای اموات خود هدیه بفرستید، پرسیدیم: هدیه برای اموات چیست؟ فرمود: صدقه و دعا.
و فرمود: هر جمعه ارواح مؤمنان به آسمان دنیا می آیند و در برابر خانه ها و منازل خود قرار می گیرند و هر یک از ایشان به آواز حزین و با گریه فریاد می کنند: ای اهل من و اولاد من، ای پدر و مادر من، ای خویشان من، به ما به آنچه در دنیا در دست ما بود مهربانی کنید، عذاب و حساب آن بر ما و سودش برای غیر ماست و هر یک خویشان خود را فریاد می کنند: به ما مهربانی کنید به درهمی یا قرص نانی یا جامه ای که خداوند شما را از جامه ی بهشت بپوشاند. پس رسول خدا(صلی الله علیه وآله) گریه کرد و ما گریه کردیم و آن حضرت از زیادی گریستن قدرت بر سخن گفتن نداشت، آنگاه فرمود: اینان برادران دینی شمایند که پس از شادی و نعمت، تبدیل به خاک پوسیده شده اند، اینان به عذاب و هلاکت بر جان های خود فریاد می کنند و می گویند: وای بر ما، اگر آنچه در دست ما بود در طاعت و رضای خدا انفاق می کردیم، نیازمند به شما نبودیم، پس با حسرت و پشیمانی باز می گردند و فریاد می زنند، صدقه مردگان را زود بفرستید.
و نیز از آن حضرت روایت کرده: هر صدقه ای که برای میت داده می شود، فرشته ای آن را در طبقی می گیرد که شعاع آن درخشان است و به هفت آسمان می رسد، پس لب قبر می ایستد و فریاد می کند: «اَلسَّلامُ عَلَیکم یا اَهلَ القُبورِ، اهل شما این هدیه را به سوی شما فرستادند»، پس میت آن را می گیرد و وارد قبر خود می کند و خوابگاهش با آن گسترده می شود. سپس فرمود: هرکس میت را با دادن صدقه مهربانی کند، برای اوست نزد خدا از پاداش، مانند کوه احد و روز قیامت در سایه عرش خدا می باشد، روزی که سایه ای جز سایه عرش خدا نیست؛ زنده و مرده به این صدقه نجات می یابند.
حکایت شده: امیر خراسان را در خواب دیدند که می گفت: برای من آنچه را که برای سگان خود می اندازید بفرستید که به آن نیازمندم.
بدان که زیارت قبور مؤمنان ثواب بسیار دارد و علاوه بر فواید عظیمه ای که بر آن مترتّب است، باعث عبرت و آگاهی و زهد و بی میلی به دنیا و رغبت در آخرت می شود و به هنگام اندوه بسیار و شادی فراوان، باید به قبرستان رفت.
عاقل آن است که در قبرستان از اموات عبرت بگیرد تا لذّت دنیا از دلش بیرون رود و شیرینی کالای دنیوی در کامش تلخ گردد و در فنای دنیا و دگرگونی احوال آن تفکر کند و توجه کند که او نیز به نزدیک ترین زمان مثل ایشان خواهد شد و دستش از عمل کوتاه و سبب عبرت دیگران شود.
راستی که شیخ نظامی در گفته اش زیبا سروده است:
زنده دلی در صف افسردگان
رفت به همسایگی مردگان
حرف فنا خواند ز هر لوح پاک
روح بقا جست ز هر روح پاک
کارشناسی پی تفتیش حال
کرد از او بر سر راهی سؤال
کین همه از زنده رمیدن چراست
رخت سوی مرده کشیدن چراست
گفت پلیدان به مغاک اندرند
پاک نهادان تَهِ خاک اندرند
مرده دلانند به روی زمین
بهر چه با مرده شوم هم نشین
همدمی مرده دهد مردگی
صحبت افسرده دل افسردگی
زیر گِل آنان که پراکنده اند
گرچه به تَن مرده به دِل زنده اند
مرده دلی بود مرا پیش از این
بسته هر چون و چرا پیش از این
زنده شدم از نظر پاکشان
آب حیات است مرا خاکشان
روایت شده: که خدای متعال به عیسی (علیه السلام) وحی فرمود:
یَا عِیسی، هَبْ لِی مِنْ عَیْنِکَ الدُّمُوعَ، وَ مِنْ قَلْبِکَ الْخُشُوعَ، وَ اکْحَلْ عَیْنَیْکَ بِمِیلِ الْحُزْنِ إِذا ضَحِکَ الْبَطَّالُونَ، وَ قُمْ عَلَی قُبُورِ الْأَمْواتِ فَنادِهِمْ بِالصَّوْتِ الرَّفِیعِ لَعَلَّکَ تَأْخُذُ مَوْعِظَتَکَ مِنْهُمْ، وَ قُلْ: إِنِّی لاحِقٌ بِهِمْ فِی اللَّاحِقِینَ.