سوره فتح دعای نصر دعای توسل
عبارات مورد جستجو در ۱۰۱۸۱ گوهر پیدا شد:
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰
برو به گوهر
زان داده دو شانه‌ات خدای اکبر
تا بار پدر کشتی و بار مادر
گر این دو نباشند رضا از تو مجوی
اندر دو جهان رضای خود از داور
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۸
برو به گوهر
یارب به رسالت رسولان کبار
یارب به مقام و رتبه‌ی هشت و چهار
یارب به شهیدان صف کرب و بلا
ما را نفسی به خویشتن وامگذار
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۷
برو به گوهر
از روز ازل هماره تا یوم نشور
از آنچه که دور میزند چرخ یدور
یکدور غرض ز آن همه دور است آنهم
دوری که در آن دور علی کرد ظهور
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱ - این رباعی اثر طبع رضا صغیر متخلص به سعید میباشد
برو به گوهر
روسوی حقیقت کن و بگذر ز مجاز
یعنی که مبر بسوی کس دست نیاز
با غیر خدا مگوی راز دل خویش
چون نیست بغیر او کسی محرم راز
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱
برو به گوهر
من دیده به احسان علی دارم و بس
سر در خط فرمان علی دارم و بس
هرکس زده دست خود به دامان کسی
من دست به دامان علی دارم و بس
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲
برو به گوهر
گر مهر علی بسینه داری خوشباش
ویرانه صفت دفینه داری خوشباش
روزی که شوند غرق یم ناخلفان
تو نوح صفت سفینه داری خوشباش
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۵
برو به گوهر
قومی به جهان ز حب دینی محظوظ
خلقی بخیال خلد و طوبی محظوظ
ارزانی آن دو فرقه باد این دو مقام
مائیم فقط به عشق مولی محظوظ
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۶
برو به گوهر
کردیم اگرچه عمر بیهوده تلف
جز نامه‌ی معصیت نداریم به کف
از محشرمان هیچ غمی نیست که ما
هستیم غلام درگه شاه نجف
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۸
برو به گوهر
اسلام که شد بر همه عالم شامل
بی‌مهر علی نیز بد آن دین عاطل
اکملت ز حق رسید چون روز غدیر
تا شام ابد دین بشر شد کامل
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳
برو به گوهر
ای داده مرا وجود از کتم عدم
پرورده بصد هزارگون ناز و نعم
باور نکنم بحق خود قهر تو را
چون از تو ندیده‌ام بجز لطف و کرم
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷
برو به گوهر
فخر عجم این بس که به نوروز عجم
شد بعثت عقل کل رسول اکرم
امسال هم این دو عید میمون سعید
با هم به دو چشم ما نهادند قدم
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴
برو به گوهر
امروز به فرمان خدای علام
بنشست علی به مسند خیرانام
اتممت بود شاهد قولم ز علی
بر خلق جهان نعمت حق گشته تمام
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴
برو به گوهر
ای وای به من که هرچه عصیان کردم
در توبه گناه بدتر از آن کردم
خود را به نظر گرفته مشرک گشتم
کردم گنه و به شرک جبران کردم
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱
برو به گوهر
گر غرق گناه است ز سر تا قدمم
با چون تو کریمی از گنه نیست غمم
هر چیز به مستحق آن چیز رسد
من عاصی و مستحق تو را بر کرمم
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵
برو به گوهر
هرچند من از سم گنه مسمومم
بر درگه دوست ز آبرو محرومم
دانم که شود لطف حقم شامل حال
چون کلب در چهارده معصومم
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶
برو به گوهر
عمریست که دم بدم علی میگویم
درحال نشاط و غم علی می‌گویم
تا حال علی گفته‌ام انشاءالله
در باقی عمر هم علی می‌گویم
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۲
برو به گوهر
خورشید ازل سیم ماه شعبان
چون خواست شود ز برج عصمت تابان
مأمور به خدمتش بفرمان خدای
جبریل ز سد ره گشت و لعیا ز جنان
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۱
برو به گوهر
در راه خدا چو نیست شد هست حسین
شد عالم هستی همه پا بست حسین
حق داد به خونبهای او در دو جهان
ترتیب خدائی همه در دست حسین
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۶
برو به گوهر
در نیمه شعبان برخی همچون ماه
شد جلوه گر انوار الهی ناگاه
در تهنیتش خیل ملایک گفتند
لاحول ولا قوه الا باالله
صغیر اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۷
برو به گوهر
ای زائر قبر شاه بی خیل و سپاه
اندر دو جهان تور ا بس این رتبه و جاه
تو زائر آنکسی که با معرفتش
من زار مزاره کمن زار الله