عبارات مورد جستجو در ۴ گوهر پیدا شد:
اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
کسی کو «لا اله» را در گره بست
کسی کو «لا اله» را در گره بست
ز بند مکتب و ملا برون جست
بهن دین و بهن دانش مپرداز
که از ما میبرد چشم و دل و دست
ملک‌الشعرای بهار : رباعیات
شمارهٔ ۴۸
ما بادهٔ عزت و جلالت نوشیم
در راه شرف از دل و از جان کوشیم
گر در صف رزم جامه از خون پوشیم
آزادی را به بندگی نفروشیم
رشیدالدین وطواط : مقطعات
شمارهٔ ۸۵ - در صنعت مقطع
از دل راد او رود رادی
زان دل راد دارم آزادی
زردی از رخ ز دودش آن دل راد
ای دل راد ، داد او دادی
درد دارد ز زار دل زارش
ای دل راد ، داد او دادی
حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۴۴۴
عید آمد و عزم مَی خواهیم کرد
عمر شد پس عیش کَی خواهیم کرد
گر دهد پندار ، نهد بند اوستاد
ما خلاف رای وَی خواهیم کرد
جرعه ای در کام جان خواهیم ریخت
مرده ای را باز حَی خواهیم کرد
تا به کی از شیء و لاشی ، هان که ما
خاک را در چشم شَی خواهیم کرد
آسمان را گر حجاب ما شود
چون بساط عقل طَی خواهیم کرد
تا بسوزد بُن گه زهد و ورع
خانه تقوا ز نَی خواهیم کرد
مرکب اندیشه‌ء بهبود را
تا نگیرد پیش پَی خواهیم کرد
وین تفاخر بر همه کون و مکان
از قبول شاه کَی خواهیم کرد
سینه ریش نزاری تا به کی
هر زمان از غصه کَی خواهیم کرد
کی زند دیگر برو ابلیس راه
ور زند غسلش به مَی خواهیم کرد