عبارات مورد جستجو در ۴ گوهر پیدا شد:
سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۲
تنها ز همه خلق و نهان می‌گریم
چشم از غم دل به آسمان می‌گریم
طفل از پی مرغ رفته چون گریه کند
بر عمر گذشته همچنان می‌گریم
عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۵۴
نشست و همی راند بر گل سرشک
از آن روزگار گذشته برشک
اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۵۶
یکچند دویدیم نه بر راه صواب
برداشته از روی خرد پاک نقاب
اکنون که همی باز کنم دیده به خواب
هم نامه سیه بینی و هم عمر خراب
سید حسن غزنوی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲۳
آن شد که ترا به جان بها می کردم
وز بهر تو هر که بد رها می کردم
اکنون چو براندیشم از آن می گویم
یارب چه بد آن و من چها می کردم