عبارات مورد جستجو در ۸ گوهر پیدا شد:
ملکالشعرای بهار : چهارپارهها
خمسه مسترقه
سیصد و شصت و پنج و ربعی روز
مدت سال بود و هست مدام
ماه سی روز بود و پنج دگر
بد به پایان سال، پنجی نام
گشت پنجی فزوده آخر سال
طبق آداب و سنت دیرین
بعد از آن پنج جشن «اندرگاه»
بین اسفند و ماه فروردین
جمع گشتی ز ربع روز، مهی
بود جشن «وهیزک» اندر پیش
«بهترک» ضبط گشته در فرهنگ
جشن سی روزه بود سخت عزیز
چون گذشتی ز سالها صد و بیست
چون که می کرد ماه آبان پشت
لیک نامش به جز «وهیزک» نیست
اندر ایران به مذهب زردشت
موبدان و مغان به زیج و رصد
داشتندی حساب سال درست
تا نگردد به سنت ملی
جشنها منحرف ز روز نخست
چون ز ساسانیان سه قرن گذشت
شد فرامش دویست سال دگر
بود «پنجی» به جای خویش ولی
از «وهیزک» کسی نداد خبر
چون در اسلام ماه بد قمری
رفت آن پنج روز نیز از یاد
لاجرم بود اول نوروز
گه در آبان و گاه در مرداد
کار قسط خراج و کشت و درو
واپس افتاد و وضع شد دشوار
معتضد چون خلیفه شد فرمود
زیجها نو کنند دیگر بار
چون ملکشاه شد جهانآرای
آنکه بودش لقب جلالالدین
رصدی تازه بست و زیجی کرد
عدد روز و ماه را تعیین
گشت تقویمها از آن پس راست
که جلالی است نام تاریخش
بود ازینگونه مبدأ تقویم
که بگفتم تمام تاریخش
پنج روزی که شرح آن گفتیم
گشت قسمت میان چندین ماه
ماهها گشت کم سی و پر سی
شش بلند و شش دگرکوتاه
شش اول دو «لا» و سوم «لب»
چارم و پنجم و ششم هم «لا»
«للکط» « کطلل» آن شش دیگر
کرده بونصر در نصاب املا*
ربع روزی که گفته شد زین پیش
از پس چار سال گرد آید
پس هر چار سال بر اسفند
روزی از ربعها بیفزاید
شد ز نو سال و ماه ما قمری
بار دیگر پس از هجوم مغول
سال ترکی فزوده گشت بر آن
موش و گاو و پلنگ شد معمول
چون ز مشروطه چند سال گذشت
سال شمسی دوباره قانون شد
ترک شد سال ترکی و تازی
فال ایرانیان همایون شد
پنج روز فزون به آخر سال
«پنج دزدیده» یافتند لقب
پنج مسروق و ربعها را نام
شد «نسی» در میان قوم عرب
امر فرموده بود پیغمبر
کز «نسی» هیچ کس نیارد نام
گفت کاین خرده را رها سازند
که «نسی» نیست سنت اسلام
لیک از آن کاحتیاج مبرم بود
که بود سالها درست و تمام
سال و تاربخ پارسی قدیم
گشت رایج به دولت اسلام
رومیان هم برین روش بودند
جملهٔ غرب هم برین روش است
لیک در هند و مکه و بابل
بین خورشید و ماه کشمکشست
مدت سال بود و هست مدام
ماه سی روز بود و پنج دگر
بد به پایان سال، پنجی نام
گشت پنجی فزوده آخر سال
طبق آداب و سنت دیرین
بعد از آن پنج جشن «اندرگاه»
بین اسفند و ماه فروردین
جمع گشتی ز ربع روز، مهی
بود جشن «وهیزک» اندر پیش
«بهترک» ضبط گشته در فرهنگ
جشن سی روزه بود سخت عزیز
چون گذشتی ز سالها صد و بیست
چون که می کرد ماه آبان پشت
لیک نامش به جز «وهیزک» نیست
اندر ایران به مذهب زردشت
موبدان و مغان به زیج و رصد
داشتندی حساب سال درست
تا نگردد به سنت ملی
جشنها منحرف ز روز نخست
چون ز ساسانیان سه قرن گذشت
شد فرامش دویست سال دگر
بود «پنجی» به جای خویش ولی
از «وهیزک» کسی نداد خبر
چون در اسلام ماه بد قمری
رفت آن پنج روز نیز از یاد
لاجرم بود اول نوروز
گه در آبان و گاه در مرداد
کار قسط خراج و کشت و درو
واپس افتاد و وضع شد دشوار
معتضد چون خلیفه شد فرمود
زیجها نو کنند دیگر بار
چون ملکشاه شد جهانآرای
آنکه بودش لقب جلالالدین
رصدی تازه بست و زیجی کرد
عدد روز و ماه را تعیین
گشت تقویمها از آن پس راست
که جلالی است نام تاریخش
بود ازینگونه مبدأ تقویم
که بگفتم تمام تاریخش
پنج روزی که شرح آن گفتیم
گشت قسمت میان چندین ماه
ماهها گشت کم سی و پر سی
شش بلند و شش دگرکوتاه
شش اول دو «لا» و سوم «لب»
چارم و پنجم و ششم هم «لا»
«للکط» « کطلل» آن شش دیگر
کرده بونصر در نصاب املا*
ربع روزی که گفته شد زین پیش
از پس چار سال گرد آید
پس هر چار سال بر اسفند
روزی از ربعها بیفزاید
شد ز نو سال و ماه ما قمری
بار دیگر پس از هجوم مغول
سال ترکی فزوده گشت بر آن
موش و گاو و پلنگ شد معمول
چون ز مشروطه چند سال گذشت
سال شمسی دوباره قانون شد
ترک شد سال ترکی و تازی
فال ایرانیان همایون شد
پنج روز فزون به آخر سال
«پنج دزدیده» یافتند لقب
پنج مسروق و ربعها را نام
شد «نسی» در میان قوم عرب
امر فرموده بود پیغمبر
کز «نسی» هیچ کس نیارد نام
گفت کاین خرده را رها سازند
که «نسی» نیست سنت اسلام
لیک از آن کاحتیاج مبرم بود
که بود سالها درست و تمام
سال و تاربخ پارسی قدیم
گشت رایج به دولت اسلام
رومیان هم برین روش بودند
جملهٔ غرب هم برین روش است
لیک در هند و مکه و بابل
بین خورشید و ماه کشمکشست
ادیب الممالک : فرهنگ پارسی
شمارهٔ ۱۷ - نامهای روز ماههای جلالی
روز اول باشد از ماه جلالی جشن ساز
روز دوم «رزم نه » دان روز سوم سرفراز
کش نشین و نوشخوار و غمزدا و رخ فروز
مال بخش و زرفشان و نامجوی ای دلنواز
رزم گیر و کینه کش پس تیغ زن هم داد ده
دین پژوه و دیوبند و ره گشای و اسب تاز
گوی باز و پایدار و مهر کار و دوست بین
جان فزای و دلفریب و کامران بشمار باز
شادباش و دیرزی پس شیر گیر و کامیاب
شهریار است آخرین روز این بت چین و طراز
روز دوم «رزم نه » دان روز سوم سرفراز
کش نشین و نوشخوار و غمزدا و رخ فروز
مال بخش و زرفشان و نامجوی ای دلنواز
رزم گیر و کینه کش پس تیغ زن هم داد ده
دین پژوه و دیوبند و ره گشای و اسب تاز
گوی باز و پایدار و مهر کار و دوست بین
جان فزای و دلفریب و کامران بشمار باز
شادباش و دیرزی پس شیر گیر و کامیاب
شهریار است آخرین روز این بت چین و طراز
ادیب الممالک : فرهنگ پارسی
شمارهٔ ۲۶ - در تطبیق ماههای پارسی با قبطی
ای همایون سرشت پاک نژاد
وی گرامی ادیب فاضل راد
فاعلاتن مفاعلن فعلات
جوی بحر خفیف از این سرواد
ماه فرسی قرینه قبطی
بشنو از من که گفته است استاد
«طوبه » «امشیر» و «برمهات » بود
فرودین ماه و اردی و خرداد
باز «برموده » و «بشنس » آمد
این یکی «تیر و آندگر «مرداد»
بونه «شهریور» است و مهر«ابیب »
«مسری » آبان و «توت » «آذر» باد
بابه دیماه و بهمن از «هاتور»
وز «سپندارمذ» کیهک «افتاد»
وی گرامی ادیب فاضل راد
فاعلاتن مفاعلن فعلات
جوی بحر خفیف از این سرواد
ماه فرسی قرینه قبطی
بشنو از من که گفته است استاد
«طوبه » «امشیر» و «برمهات » بود
فرودین ماه و اردی و خرداد
باز «برموده » و «بشنس » آمد
این یکی «تیر و آندگر «مرداد»
بونه «شهریور» است و مهر«ابیب »
«مسری » آبان و «توت » «آذر» باد
بابه دیماه و بهمن از «هاتور»
وز «سپندارمذ» کیهک «افتاد»
ادیب الممالک : فرهنگ پارسی
شمارهٔ ۴۷ - در شمار شهور شمسیه مطابق بروج منطقه
یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۸۴
زرتشت : خرده اوستا
سی روزه ی کوچک
1 . [روز] هرمزد رایومند فرّ ه مند و امشاسپندان
2 . [ روز ] بهمن ، آشتی پیروز که دیدبان دیگر آفریدگان است . دانش سرشتی مزدا آفریده . دانش آموزشی مزدا داده .
3 . [ رو ز] اردیبهشت ، زیباترین امشاسپندان ، نماز ایریمن ایشیه ی توانای مزدا آفرید ه و سو ک ی نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریده ی اشون .
4 . [ رو ز] شهریور ، فلز گداخته وآموزشی که درویشان را پناه بخشد .
5 . [ روز] سپندارمذ نیک . راتای نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریده ی اشون .
6 . [ روز] خرداد رد . یاریه هوشیتی ، ایزدان سال و روان ردان اَشه .
7 . [ روز] آمرداد رد . گله های پرواری ، خرمن سود بخش ، گو کرن ی زور مند مزدا آفریده .
[هاونگاه ]
مهر فراخ چراگاه و رام بخشنده ی چراگاه خوب
[ رپیثوینگاه ]
اردیبهشت و آذر اهوره مزدا .
[ ازیرینگاه ]
رد بزرگوار نپات اپام وآب مزدا آفریده .
[ اویسرو ثریمگاه ]
فروشی های اشونان و زنان و گروه فرزندانشان . یایریه هوشیتی و ام ی نیک آفریده ی برزمند و بهرام اهوره افریده و اوپرتات پیروز .
[اشهینگاه ]
سروش پارسای پاداش بخش پیروز گیتی افزای و رشن راست ترین وارشتاد گیتی افزای .
8 . [روز ] دادار ( دی به آذر) . اهوره مزدای رایومند فرّ ه مند و امشاسپندان .
9 . [ روز ] آذر اهوره مزدا . فرّ و پاداش مزدا آفریده ، فرّ ایرانی مزدا آفریده ، فرّ کیانی مزدا آفریده و آذر اهوره مزدا . . . ( دنباله جمله مانند بند های 5 و 6 آتش. است .)
10 .[روز] آبان نیک مزدا آفریده . آب اردویسور آناهیتا ی اَشون ، همهی آبهای مزدا آفریده وهمه ی گیاهان مزداآفریده .
11. [روز] . خورشید جاودانه رایومند تیز اسب .
12 . [ روز] ماه دربردارنده تخمه ی گاو ، گاو یگانه آفریده و چارپایان گوناگون.
13 .[ روز] تیر ستاره رایوند فرّ ه مند و ستویس توانای مزداآفریده : فراز آورنده ی آب و ستارگان در بردارنده ی تخمه آب و تخمه ی زمین و تخمه ی گیاه ، ستاره ی ونند مزدا آفریده ، ستاره ی هفتورنگ مزدا آفریده ی فرّ ه مند درمان بخش .
14 .[ روز] گوش . گِوش تشن ، گوشورون ، درواسپ ، توانای مزدا آفریده ی اشون
15 . [ روز] دادار ( دی به مهر) . اهوره مزدای رایوند فرّه مند و امشاسپندان .
16 . [ روز] مهر فراخ چراگاه ، آن هزار گوش ده هزار چشم ، آن ایزد نامبردار و رام بخشنده ی چراگاه خوب .
17 .[ روز] سروش پارسای دلیر « تن - منثره » ی سخت رزم افزار اهورایی .
18 .[ روز] رشن راست ترین و ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور و گفتار راست گیتی افزای .
19 . [ روز] فروردین . فروشی های نیروند پیروز اَشونان .
20 . [ روز] بهرام اهوره آفریده ، ام ی نیک آفریده ی برزمند و اوپرتات پیروز .
21 . [ روز] رام بخشنده چراگاه خوب ، اندروای زبردست ، دیدبان دیگر آفریدگان . آنچه را ازتو - ای اندر وای اَشون - که از آن سپند مینوست . ثواش جاودانه ، زروان بی کرانه و زمانه ی جاودانی .
22 .[ روز] باد نیک کنش زیرین ، زبرین ،پیشین و پسین . دلیری مردانه .
23 . [ روز] دادار ( دی به دین ) . اهوره مزدای رایوند فرّ ه مند و امشاسپندان .
24 . [ روز] دین نیک مزدا پرستی . چیستای راست ترین مزدا آفریده اشون .
25 . [ روز] ارد نیک ، چیستی نیک ، ارث ی نیک رسستات نیک ، فرّ و پاداش مزدا آفریده ، پارندی سبک گردونه ، فرّ ایرانی مزدا آفریده ، فرّ کیانی مزدا آفریده ، فرّ نا گرفتنی مزدا آفریده و فرّ مزدا آفریده ی زرتشت .
26 .[ روز] اشتاد گیتی افزای و کوه اوشیدرن مزدا آفریده ی بخشنده ی آسایش اَشه .
27 . [ روز] اسمان بلند توانا . بهترین سرای بهشت اشونان ، بخشنده روشنی سراسر خوشی .
28 .[ روز] زامیاد ایزد نیک کنش ، این جاها ، این روستاها ، کوه اوشیدرن مزدا آفریده ی بخشنده ی آسایش اشه ، همه ی کوهها ی بخشنده آسایش اشه مزدا آفریده ، فرّ کیانی مزدا آفریده و فرّ نا گرفتنی مزدا آفریده .
29 . [ روز] ماراسپند ( منثره ی سپنت) اشون کارآمد ، داد دیو ستیز ، داد زرتشتی ، روش دیرین ، دین نیک مزدا پرستی ، باور داشتن به منثره ، هوش دریافت دین مزدا پرستی ، آگاهی از منثره ، دانش سرشتی مزدا آفریده و دانش آموزشی مزدا داده .
30 . [ روز] انیران جاودانی ، گرزمان روشن ، همستکان جاودانی ، چینود پل مزدا آفریده ، رد بزرگوارنپات اپام ، آب مزدا آفریده ، هوم اشون سرشت ، دهمان آفرین نیک ، دامویش اوپمن چیره دست ، همه ی ایزدان اشون مینوی و جهانی ، فروشی های نیروند پیروز اشونان ، فروشی های نخستین آموزگاران کیش ف فروشی های نیا کان و ایزدان نامبردار.
2 . [ روز ] بهمن ، آشتی پیروز که دیدبان دیگر آفریدگان است . دانش سرشتی مزدا آفریده . دانش آموزشی مزدا داده .
3 . [ رو ز] اردیبهشت ، زیباترین امشاسپندان ، نماز ایریمن ایشیه ی توانای مزدا آفرید ه و سو ک ی نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریده ی اشون .
4 . [ رو ز] شهریور ، فلز گداخته وآموزشی که درویشان را پناه بخشد .
5 . [ روز] سپندارمذ نیک . راتای نیک فراخ دیدگاه مزدا آفریده ی اشون .
6 . [ روز] خرداد رد . یاریه هوشیتی ، ایزدان سال و روان ردان اَشه .
7 . [ روز] آمرداد رد . گله های پرواری ، خرمن سود بخش ، گو کرن ی زور مند مزدا آفریده .
[هاونگاه ]
مهر فراخ چراگاه و رام بخشنده ی چراگاه خوب
[ رپیثوینگاه ]
اردیبهشت و آذر اهوره مزدا .
[ ازیرینگاه ]
رد بزرگوار نپات اپام وآب مزدا آفریده .
[ اویسرو ثریمگاه ]
فروشی های اشونان و زنان و گروه فرزندانشان . یایریه هوشیتی و ام ی نیک آفریده ی برزمند و بهرام اهوره افریده و اوپرتات پیروز .
[اشهینگاه ]
سروش پارسای پاداش بخش پیروز گیتی افزای و رشن راست ترین وارشتاد گیتی افزای .
8 . [روز ] دادار ( دی به آذر) . اهوره مزدای رایومند فرّ ه مند و امشاسپندان .
9 . [ روز ] آذر اهوره مزدا . فرّ و پاداش مزدا آفریده ، فرّ ایرانی مزدا آفریده ، فرّ کیانی مزدا آفریده و آذر اهوره مزدا . . . ( دنباله جمله مانند بند های 5 و 6 آتش. است .)
10 .[روز] آبان نیک مزدا آفریده . آب اردویسور آناهیتا ی اَشون ، همهی آبهای مزدا آفریده وهمه ی گیاهان مزداآفریده .
11. [روز] . خورشید جاودانه رایومند تیز اسب .
12 . [ روز] ماه دربردارنده تخمه ی گاو ، گاو یگانه آفریده و چارپایان گوناگون.
13 .[ روز] تیر ستاره رایوند فرّ ه مند و ستویس توانای مزداآفریده : فراز آورنده ی آب و ستارگان در بردارنده ی تخمه آب و تخمه ی زمین و تخمه ی گیاه ، ستاره ی ونند مزدا آفریده ، ستاره ی هفتورنگ مزدا آفریده ی فرّ ه مند درمان بخش .
14 .[ روز] گوش . گِوش تشن ، گوشورون ، درواسپ ، توانای مزدا آفریده ی اشون
15 . [ روز] دادار ( دی به مهر) . اهوره مزدای رایوند فرّه مند و امشاسپندان .
16 . [ روز] مهر فراخ چراگاه ، آن هزار گوش ده هزار چشم ، آن ایزد نامبردار و رام بخشنده ی چراگاه خوب .
17 .[ روز] سروش پارسای دلیر « تن - منثره » ی سخت رزم افزار اهورایی .
18 .[ روز] رشن راست ترین و ارشتاد گیتی افزای و جهان پرور و گفتار راست گیتی افزای .
19 . [ روز] فروردین . فروشی های نیروند پیروز اَشونان .
20 . [ روز] بهرام اهوره آفریده ، ام ی نیک آفریده ی برزمند و اوپرتات پیروز .
21 . [ روز] رام بخشنده چراگاه خوب ، اندروای زبردست ، دیدبان دیگر آفریدگان . آنچه را ازتو - ای اندر وای اَشون - که از آن سپند مینوست . ثواش جاودانه ، زروان بی کرانه و زمانه ی جاودانی .
22 .[ روز] باد نیک کنش زیرین ، زبرین ،پیشین و پسین . دلیری مردانه .
23 . [ روز] دادار ( دی به دین ) . اهوره مزدای رایوند فرّ ه مند و امشاسپندان .
24 . [ روز] دین نیک مزدا پرستی . چیستای راست ترین مزدا آفریده اشون .
25 . [ روز] ارد نیک ، چیستی نیک ، ارث ی نیک رسستات نیک ، فرّ و پاداش مزدا آفریده ، پارندی سبک گردونه ، فرّ ایرانی مزدا آفریده ، فرّ کیانی مزدا آفریده ، فرّ نا گرفتنی مزدا آفریده و فرّ مزدا آفریده ی زرتشت .
26 .[ روز] اشتاد گیتی افزای و کوه اوشیدرن مزدا آفریده ی بخشنده ی آسایش اَشه .
27 . [ روز] اسمان بلند توانا . بهترین سرای بهشت اشونان ، بخشنده روشنی سراسر خوشی .
28 .[ روز] زامیاد ایزد نیک کنش ، این جاها ، این روستاها ، کوه اوشیدرن مزدا آفریده ی بخشنده ی آسایش اشه ، همه ی کوهها ی بخشنده آسایش اشه مزدا آفریده ، فرّ کیانی مزدا آفریده و فرّ نا گرفتنی مزدا آفریده .
29 . [ روز] ماراسپند ( منثره ی سپنت) اشون کارآمد ، داد دیو ستیز ، داد زرتشتی ، روش دیرین ، دین نیک مزدا پرستی ، باور داشتن به منثره ، هوش دریافت دین مزدا پرستی ، آگاهی از منثره ، دانش سرشتی مزدا آفریده و دانش آموزشی مزدا داده .
30 . [ روز] انیران جاودانی ، گرزمان روشن ، همستکان جاودانی ، چینود پل مزدا آفریده ، رد بزرگوارنپات اپام ، آب مزدا آفریده ، هوم اشون سرشت ، دهمان آفرین نیک ، دامویش اوپمن چیره دست ، همه ی ایزدان اشون مینوی و جهانی ، فروشی های نیروند پیروز اشونان ، فروشی های نخستین آموزگاران کیش ف فروشی های نیا کان و ایزدان نامبردار.
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال ماه شعبان
اعمال شب سیزدهم ماه شعبان
مفاتیح الجنان : مفاتیح الجنان
اعمال ماه هاى رومى
ما در اینجا به بیان آنچه که در «زادالمعاد» آمده است، اکتفا می کنیم:
سید جلیل علی بن طاووس (ره) روایت کرده: روزی جمعی از اصحاب نشسته بودند، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) وارد شد و به ایشان سلام کرد و اصحاب پاسخ سلام ایشان را گفتند؛ حضرت فرمود: آیا می خواهید دوایی را که جبرییل به من آموخته که نیازمند دوای پزشکان نباشم به شما بیاموزم؟
امیرالمؤمنین(علیه السلام) و سلمان و دیگران پرسیدند: آن دوا چیست؟ حضرت به امیرالمؤمنین(علیه السلام) خطاب فرمود که:
در ماه نیسان رومی [شمسی] آب باران را می گیری و هر کدام از سوره های «فاتحه الکتاب» و «آیت الکرسی» و «توحید» و «فلق» و «ناس» و «کافرون» را «هفتاد مرتبه» می خوانی و در روایت دیگر سوره «قدر» را نیز «هفتاد مرتبه» و «هفتاد مرتبه» «اللّهُ أکبر» و «هفتاد مرتبه» «لا إِلهَ إِلّا اللّهُ» گفته و «هفتاد مرتبه» صلوات می فرستی، آنگاه «هفت روز» در بامداد و شامگاه از آن آب می آشامی، به حق خدایی که مرا به راستی به رسالت بر مردم برانگیخت سوگند یاد می کنم که جبرییل گفت:
خدا از کسی که این آب را می آشامد، هر دردی را که در بدنش باشد برمی دارد و به او تندرستی بخشد و دردها را از تن و استخوان های او بیرون کند و اگر در لوح دردی برای او مقدر شده باشد محو می کند و به حق پروردگاری که مرا به حق فرستاده، اگر فرزند نداشته باشد و فرزند بخواهد، آب نیسان را به آن نیت بیاشامد به او فرزند روزی شود و اگر زن عقیم باشد، با نیت از این آب بیاشامد، از او فرزند پدید آید و اگر مرد و زن، پسر یا دختر خواهند، از آن آب بیاشامند مقصود ایشان حاصل گردد، چنان که حق تعالی می فرماید:
«یهَبُ لِمَنْ یشاءُ إِناثاً وَ یهَبُ لِمَنْ یشاءُ الذُّکورَ أَوْ یزَوِّجُهُمْ ذُکراناً وَ إِناثاً وَ یجْعَلُ مَنْ یشاءُ عَقِیماً»
سپس فرمود:
اگر کسی درد سر داشته باشد، از این آب بیاشامد، به قدرت حق درد سر او آرام شود و اگر درد چشم داشته باشد و در چشم های خود قطره ای از این آب بریزد و چشم های خود را با آن بشوید و از آن بیاشامد، به اذن خدا شفا یابد و آشامیدن از این آب بُن دندان ها را محکم کند و دهان را خوشبو نماید و لعاب بُن دندان ها و بلغم را کم کند و به سبب خوردن و آشامیدن تُخَمه و امتلاء نگیرد [یعنی دو نوع بیماری از بیماری های معده] و از بادهای قولنج و غیر آن آزار نبیند و به درد پشت و درد شکم مبتلا نگردد و از زکام رنج نکشد و دچار درد دندان نشود و درد معده و انگل معده را زایل کند و نیازمند به حجامت نشود و از بیماری بواسیر و خارش بدن و آبله و دیوانگی و پیسی و خون دماغ و استفراغ نجات یابد و کور و لال و کر و زمین گیر نشود و آب سیاه در دیده اش نیاید و دردی که موجب خوردن روزه و کاستی نمازش گردد به او نرسد و از وسوسه های جنّیان و شیاطین گزندی نبیند.
آنگاه رسول خدا فرمود: جبرییل گفت: هرکه از این آب بیاشامد و به همه دردهایی که در مردم است مبتلا باشد، موجب شفای او از همۀ آن ها گردد.
و نیز گفت: به حق خدایی که ای پیامبر تو را به راستی فرستاده، هرکه این آیات را بر این آب بخواند و بیاشامد، حق تعالی دلش را از نور پر کند و روشنی و الهام خود را در دل او وارد سازد و حکمت بر زبان او جاری کند و دلش را از فهم و بصیرت پر نماید و از کرامت هایش، آنچه به احدی از عالمیان عطا نکرده عطا کند و هزار آمرزش و هزار رحمت بر او فرستد و غشّ و خیانت و غیبت و حسد و ستم و کبر و بُخل و حرص و غضب را از دل او برکند و از عداوت و دشمنی مردم و بدگویی ایشان نجات یابد و موجب شفای همه بیماری های او شود.
نویسنده گوید: این روایت مشهور درباره آثار آب نیسان به عبدالله بن عمر منتهی می شود و به این خاطر سندش ضعیف است و فقیر به خط شیخ شهید دیدم که این روایت را از حضرت صادق(علیه السلام) با همین خواص و سوره روایت کرده، ولی آیات و اذکار به این طریق نقل شده است که بر آب نیسان می خوانی:
«فاتحة الکتاب» و «آیت الکرسی» و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ»، «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ» و «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» هر یک را «هفتاد مرتبه» و می گویی «هفتاد مرتبه» «لا إِلهَ إِلّا اللّهُ» و «هفتاد مرتبه» «اللّهُ أَکْبَرُ» و «هفتاد مرتبه» «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» و «هفتاد مرتبه» «سُبْحانَ للّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ واللّهُ أَکْبَرُ»؛
و در آثار آن آمده که اگر در زندان باشد و از آن بیاشامد، از حبس نجات یابد و سردی بر طبع او چیره نشود و اکثر آن آثار که بیان شد، در این روایت نیز آمده.
آب باران مطلقاً مبارک است و منفعت دارد، خواه در نیسان و خواه در غیر آن، چنان که در حدیث معتبر از امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده: بیاشامید آب آسمان را که پاک کننده بدن شماست و دردها را دفع می کند، چنان که حق تعالی می فرماید:
«وَ ینَزِّلُ عَلَیکمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیطَهِّرَکمْ بِهِ وَ یذْهِبَ عَنْکمْ رِجْزَ الشَّیطانِ وَ لِیرْبِطَ عَلی قُلُوبِکمْ وَ یثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ»
و در انجام برنامه نیسان بهتر آن است که اگر جمعی بخوانند، هرکدام مجموع آن سوره ها و اذکار را «هفتاد مرتبه» بخوانند و برای آن ها که می خوانند فایده اش عظیم تر و ثوابش بیشتر است و در این سال ها پس از بیست وسه روز که از نوروز بگذرد، تقریباً داخل نیسان ماه شمسی می شوند و ماه نیسان سی روز است؛
از حضرت صادق(علیه السلام) روایت است: که در هفتم حَزیران، حتماً حجامت کن و اگر میسّر نشود در چهاردهم و اول حزیران تقریباً هشتاد و چهارم نوروز است و آن نیز سی روز است و حزیران ماه نحسی است، چنان که در حدیث معتبر نقل شده: خدمت امام صادق(علیه السلام) ماه حزیران ذکر شد، حضرت فرمودند: این ماه ماهی است که در آن حضرت موسی بر بنی اسراییل نفرین کرد و در یک شبانه روز سیصد هزار نفر از ایشان از بین رفتند.
باز به سند معتبر از آن حضرت نقل است: که خدای تعالی اَجَل ها را در ماه حزیران نزدیک می کند، یعنی مرگ در آن بسیار است.آگاه باش ماه های شمسی بنایش بر حرکت زمین به دور خورشید است و عدد آن ها دوازده ماه است به این ترتیب:
تشرین اول ـ تشرین آخر، کانون اول ـ کانون آخر، شباط، آذار، نیسان، ایار، حزیران، تموز، آب، ایلول.
چهار ماه را سی روز می گیرند که تشرین آخر و نیسان و حزیران و ایلولند و هفت ماه دیگر غیر شباط را سی ویک روز می گیرند و شباط را در سه سال متوالی بیست وهشت می گیرند، در سال چهارم که سال کبیسه ایشان است بیست ونه روز می گیرند.
سال ایشان سیصد و شصت وپنج روز و یک چهارم روز است و تشرین اول که اول سال ایشان است در این سال ها موافق نوزده درجه میزان است و تفصیلش در کتاب «بحارالانوار» بیان شده است و چون این ماه ها در احادیث آمده است در اینجا کوتاه و مختصر ایراد کردم، پایان [مسائل مربوط به ماه های شمسی].
سید جلیل علی بن طاووس (ره) روایت کرده: روزی جمعی از اصحاب نشسته بودند، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) وارد شد و به ایشان سلام کرد و اصحاب پاسخ سلام ایشان را گفتند؛ حضرت فرمود: آیا می خواهید دوایی را که جبرییل به من آموخته که نیازمند دوای پزشکان نباشم به شما بیاموزم؟
امیرالمؤمنین(علیه السلام) و سلمان و دیگران پرسیدند: آن دوا چیست؟ حضرت به امیرالمؤمنین(علیه السلام) خطاب فرمود که:
در ماه نیسان رومی [شمسی] آب باران را می گیری و هر کدام از سوره های «فاتحه الکتاب» و «آیت الکرسی» و «توحید» و «فلق» و «ناس» و «کافرون» را «هفتاد مرتبه» می خوانی و در روایت دیگر سوره «قدر» را نیز «هفتاد مرتبه» و «هفتاد مرتبه» «اللّهُ أکبر» و «هفتاد مرتبه» «لا إِلهَ إِلّا اللّهُ» گفته و «هفتاد مرتبه» صلوات می فرستی، آنگاه «هفت روز» در بامداد و شامگاه از آن آب می آشامی، به حق خدایی که مرا به راستی به رسالت بر مردم برانگیخت سوگند یاد می کنم که جبرییل گفت:
خدا از کسی که این آب را می آشامد، هر دردی را که در بدنش باشد برمی دارد و به او تندرستی بخشد و دردها را از تن و استخوان های او بیرون کند و اگر در لوح دردی برای او مقدر شده باشد محو می کند و به حق پروردگاری که مرا به حق فرستاده، اگر فرزند نداشته باشد و فرزند بخواهد، آب نیسان را به آن نیت بیاشامد به او فرزند روزی شود و اگر زن عقیم باشد، با نیت از این آب بیاشامد، از او فرزند پدید آید و اگر مرد و زن، پسر یا دختر خواهند، از آن آب بیاشامند مقصود ایشان حاصل گردد، چنان که حق تعالی می فرماید:
«یهَبُ لِمَنْ یشاءُ إِناثاً وَ یهَبُ لِمَنْ یشاءُ الذُّکورَ أَوْ یزَوِّجُهُمْ ذُکراناً وَ إِناثاً وَ یجْعَلُ مَنْ یشاءُ عَقِیماً»
سپس فرمود:
اگر کسی درد سر داشته باشد، از این آب بیاشامد، به قدرت حق درد سر او آرام شود و اگر درد چشم داشته باشد و در چشم های خود قطره ای از این آب بریزد و چشم های خود را با آن بشوید و از آن بیاشامد، به اذن خدا شفا یابد و آشامیدن از این آب بُن دندان ها را محکم کند و دهان را خوشبو نماید و لعاب بُن دندان ها و بلغم را کم کند و به سبب خوردن و آشامیدن تُخَمه و امتلاء نگیرد [یعنی دو نوع بیماری از بیماری های معده] و از بادهای قولنج و غیر آن آزار نبیند و به درد پشت و درد شکم مبتلا نگردد و از زکام رنج نکشد و دچار درد دندان نشود و درد معده و انگل معده را زایل کند و نیازمند به حجامت نشود و از بیماری بواسیر و خارش بدن و آبله و دیوانگی و پیسی و خون دماغ و استفراغ نجات یابد و کور و لال و کر و زمین گیر نشود و آب سیاه در دیده اش نیاید و دردی که موجب خوردن روزه و کاستی نمازش گردد به او نرسد و از وسوسه های جنّیان و شیاطین گزندی نبیند.
آنگاه رسول خدا فرمود: جبرییل گفت: هرکه از این آب بیاشامد و به همه دردهایی که در مردم است مبتلا باشد، موجب شفای او از همۀ آن ها گردد.
و نیز گفت: به حق خدایی که ای پیامبر تو را به راستی فرستاده، هرکه این آیات را بر این آب بخواند و بیاشامد، حق تعالی دلش را از نور پر کند و روشنی و الهام خود را در دل او وارد سازد و حکمت بر زبان او جاری کند و دلش را از فهم و بصیرت پر نماید و از کرامت هایش، آنچه به احدی از عالمیان عطا نکرده عطا کند و هزار آمرزش و هزار رحمت بر او فرستد و غشّ و خیانت و غیبت و حسد و ستم و کبر و بُخل و حرص و غضب را از دل او برکند و از عداوت و دشمنی مردم و بدگویی ایشان نجات یابد و موجب شفای همه بیماری های او شود.
نویسنده گوید: این روایت مشهور درباره آثار آب نیسان به عبدالله بن عمر منتهی می شود و به این خاطر سندش ضعیف است و فقیر به خط شیخ شهید دیدم که این روایت را از حضرت صادق(علیه السلام) با همین خواص و سوره روایت کرده، ولی آیات و اذکار به این طریق نقل شده است که بر آب نیسان می خوانی:
«فاتحة الکتاب» و «آیت الکرسی» و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ»، «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ» و «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» هر یک را «هفتاد مرتبه» و می گویی «هفتاد مرتبه» «لا إِلهَ إِلّا اللّهُ» و «هفتاد مرتبه» «اللّهُ أَکْبَرُ» و «هفتاد مرتبه» «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» و «هفتاد مرتبه» «سُبْحانَ للّهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلَا إِلهَ إِلّا اللّهُ واللّهُ أَکْبَرُ»؛
و در آثار آن آمده که اگر در زندان باشد و از آن بیاشامد، از حبس نجات یابد و سردی بر طبع او چیره نشود و اکثر آن آثار که بیان شد، در این روایت نیز آمده.
آب باران مطلقاً مبارک است و منفعت دارد، خواه در نیسان و خواه در غیر آن، چنان که در حدیث معتبر از امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده: بیاشامید آب آسمان را که پاک کننده بدن شماست و دردها را دفع می کند، چنان که حق تعالی می فرماید:
«وَ ینَزِّلُ عَلَیکمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیطَهِّرَکمْ بِهِ وَ یذْهِبَ عَنْکمْ رِجْزَ الشَّیطانِ وَ لِیرْبِطَ عَلی قُلُوبِکمْ وَ یثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ»
و در انجام برنامه نیسان بهتر آن است که اگر جمعی بخوانند، هرکدام مجموع آن سوره ها و اذکار را «هفتاد مرتبه» بخوانند و برای آن ها که می خوانند فایده اش عظیم تر و ثوابش بیشتر است و در این سال ها پس از بیست وسه روز که از نوروز بگذرد، تقریباً داخل نیسان ماه شمسی می شوند و ماه نیسان سی روز است؛
از حضرت صادق(علیه السلام) روایت است: که در هفتم حَزیران، حتماً حجامت کن و اگر میسّر نشود در چهاردهم و اول حزیران تقریباً هشتاد و چهارم نوروز است و آن نیز سی روز است و حزیران ماه نحسی است، چنان که در حدیث معتبر نقل شده: خدمت امام صادق(علیه السلام) ماه حزیران ذکر شد، حضرت فرمودند: این ماه ماهی است که در آن حضرت موسی بر بنی اسراییل نفرین کرد و در یک شبانه روز سیصد هزار نفر از ایشان از بین رفتند.
باز به سند معتبر از آن حضرت نقل است: که خدای تعالی اَجَل ها را در ماه حزیران نزدیک می کند، یعنی مرگ در آن بسیار است.آگاه باش ماه های شمسی بنایش بر حرکت زمین به دور خورشید است و عدد آن ها دوازده ماه است به این ترتیب:
تشرین اول ـ تشرین آخر، کانون اول ـ کانون آخر، شباط، آذار، نیسان، ایار، حزیران، تموز، آب، ایلول.
چهار ماه را سی روز می گیرند که تشرین آخر و نیسان و حزیران و ایلولند و هفت ماه دیگر غیر شباط را سی ویک روز می گیرند و شباط را در سه سال متوالی بیست وهشت می گیرند، در سال چهارم که سال کبیسه ایشان است بیست ونه روز می گیرند.
سال ایشان سیصد و شصت وپنج روز و یک چهارم روز است و تشرین اول که اول سال ایشان است در این سال ها موافق نوزده درجه میزان است و تفصیلش در کتاب «بحارالانوار» بیان شده است و چون این ماه ها در احادیث آمده است در اینجا کوتاه و مختصر ایراد کردم، پایان [مسائل مربوط به ماه های شمسی].