عبارات مورد جستجو در ۷ گوهر پیدا شد:
خیام : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۶
در دایره ی سپهر ناپیدا غور
جامی‌ست که جمله را چشانند به دور
نوبت چو به دور تو رسد آه مکن
می نوش به خوشدلی که دور است نه جور
خیام : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۱۸
ایام زمانه از کسی دارد ننگ
که او در غم ایام نشیند دلتنگ
می خور تو در آبگینه با ناله ی چنگ
زان پیش که آبگینه آید بر سنگ
خیام : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۶
برگیر پیاله و سبو، ای دلجوی
فارغ بنشین به کشتزار و لب جوی
بس شخص عزیز را که چرخ بدخوی
صد بار پیاله کرد و صد بار سبوی
عطار نیشابوری : باب بیست و چهارم:درآنكه مرگ لازم وروی زمین خاك رفتگانست
شمارهٔ ۲۸
خلقی که درین جهان پدیدار شدند
در خانه به عاقبت گرفتار شدند
چندین غم خود مخور که همچون من و تو
بسیار درآمدند و بسیار شدند
عطار نیشابوری : وصلت نامه
و له ایضاً
خلقی که در این جهان پدیدار شدند
در خاک به عاقبت گرفتار شدند
چندین غم خود مخور که همچون من و تو
بسیار درآمدند و بسیار شدند
عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۶۰
کار زرگر به زر شود بر راه
زر به زرگر سپار و کار بخواه
صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۵
به تغافل همه روزان و شبان می‌گذرد
حیف از این عمر که در خواب گران می‌گذرد
از بد و نیک جهان قصه مخوان باده بخور
شادی این که بد و نیک جهان می‌گذرد
راستی قابل این نیست جهان گذران
که بگوییم چنین است و چنان می‌گذرد
تا بگیری کُلَه از سر رَوَد ایّامِ بهار
تا نهی باز به سر فصل خزان می‌گذرد
گذراند ز کمان فلکت شستِ قضا
همچو تیری که به ناگه ز کمان می‌گذرد
وضع گیتی طلب از مهتر سیاحان مهر
که بر او سیر کران تا به کران می‌گذرد
هر نفس عمر تو بی‌سود کسان است صغیر
گر به تحقیق ببینی به زیان می‌گذرد