عبارات مورد جستجو در ۲ گوهر پیدا شد:
سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۰
ساقی بیا که فصل بهاران غنیمت است
جامی بده که صحبت یاران غنیمت است
مستند بلبلان و گلستان شکفته است
نی یک غنیمت است، هزاران غنیمت است
ابر کرم ز وادی ما تند می رود
ای سبزه سر برآر که باران غنیمت است
افتاده ای ز گردش افلاک اگر ز خاک
برخاست همچو گرد سواران، غنیمت است
از زخم دل منال درین صیدگه سلیم
جان برده ای ز شیرشکاران، غنیمت است
وحدت کرمانشاهی : غزلیات
غزل شماره 8
از باده مست گشت بت می‌پرست ما
آمد چه خوب فرصت وصلش به دست ما
ما بر امور انفس و آفاق قادریم
لیکن قضاست مسئله پای‌بست ما
هر پنجه‌ای به پنجه ما ناورد شکست
بازوی عشق می‌دهد ای دل شکست ما
در ساحتش خطا بود اظهار هست و بود
زیرا به دست اوست همه بود و هست ما
مائیم جمله ذاکر و ساجد به پیش او
از اوست در نماز قیام نشست ما
گاهیم بر فراز و زمانیم در نشیب
تا خلق پی برند به بالا و پست ما
ای دوست استفاده ز فرصت غنیمت است
تدبیر چیست جست چو ماهی ز شست ما
وحدت حرام باد کسی کآرزو کند
لب بر لبش نهند صنم می‌پرست ما