عبارات مورد جستجو در ۲ گوهر پیدا شد:
قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۷
صبح وصال را اثر آمد هزار شکر
شام فراق را سحر آمد هزار شکر
دلبر رسید خرم و می خورد و بوسه داد
نخل مراد بارور آمد هزار شکر
چون آفتاب از ره روزن به روی ماه
ناخوانده‌ام به کلبه درآمد هزار شکر
می‌کردم از سپهر سراغ هلال عید
ابروی یار در نظر آمد هزار شکر
از چار موج دجله اضداد کشتی‌ام
بیرون ز ورطه خطر آمد هزار شکر
طفل سرشگ تا سر مژگان ز دل دوید
این نورسیده با جگر آمد هزار شکر
قصاب داغ زلف سیاهی به دل رسید
امشب عزیزم از سفر آمد هزار شکر
سید حسن غزنوی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۶
شاها ملکی که دیر پاید داری
بختی که همه جهان گشاید داری
چشمی که به شب حلقه رباید داری
شکر ایزد را که هر چه باید داری