عبارات مورد جستجو در ۲ گوهر پیدا شد:
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱
نمی فتد به دل، از محشر اضطراب مرا
به زیر سایهٔ تیغ تو، برده خواب مرا
لب سؤال مرا مهر بوسه، خاموشی ست
چرا نمی دهد آن کنج لب جواب مرا؟
حصار عافیتم، چون حباب، خاموشی ست
کشیدن نفسی، می کند خراب مرا
به ساغر نگهی مست کن مرا، ساقی
که اشک شور، نمک ریخت در شراب مرا
نظر به سرمهٔ توحیدم آشناست، حزین
شکوه ذرّه کند کار آفتاب مرا
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۷
بر بام فلک بیرق کین برق زند
آشوب صلا بر ملل شرق زند
در لجه خون فرشته صلح و صفا
افتاده و داد از خطر غرق زند