۱۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۰۲

در آن مقام که در جلوه ماه من باشد
چه جای شمع که خورشید انجمن باشد

کجا زکوثر و تسنیم دل شود محفوظ
اگر شراب لبانت نصیب من باشد

زوصل لعل تو گر مدعی سلیمان شد
ولی نه خوی سلیمان در اهرمن باشد

بزاغهای بهشتی که خالهای تواند
بگو بهشت چرا منزل زغن باشد

اگر نه سوز تو در دل نهفته است چو من
زبان شمع چرا آتشین سخن باشد

غریبم ار به بهشتم برند در محشر
مرا بکوی خرابات چون وطن باشد

سخن بغیر حق آشفته نشنود زتو کس
مدیح شاه زمانت چو در دهن باشد

خدیو کشور امکان علی امام نخست
که آخرین پسرش صاحب زمن باشد

ستوده مهدی قائم که هشت باغ بهشت
زلطف نکهت خلقش کمین چمن باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.