۳۵۴ بار خوانده شده

دنيا شناسى و سفارش به پارسایی

و من خطبة له عليه‌السلام و هو فصل من الخطبة التي أولها الحمد للّه غير مقنوط من رحمته و فيه أحد عشر تنبيها
(اين خطبه را در يكى از روزهاى عيد فطر ايراد فرمود)

أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلدُّنْيَا أَدْبَرَتْ
پس از حمد و ستايش الهى، همانا دنيا روى گردانيده،

وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ
و وداع خويش را اعلام داشته است،

وَ إِنَّ اَلْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ بِاطِّلاَعٍ
و آخرت به ما روى آورده، و پيشروان لشكرش نمايان شده.

أَلاَ وَ إِنَّ اَلْيَوْمَ اَلْمِضْمَارَ
آگاه باشيد! امروز، روز تمرين و آمادگى،

وَ غَداً اَلسِّبَاقَ
و فردا روز مسابقه است،

وَ اَلسَّبَقَةُ اَلْجَنَّةُ
پاداش برندگان، بهشت،

وَ اَلْغَايَةُ اَلنَّارُ
و كيفر عقب ماندگان آتش است.

أَ فَلاَ تَائِبٌ مِنْ خَطِيئَتِهِ قَبْلَ مَنِيَّتِهِ
آيا كسى هست كه پيش از مرگ، از اشتباهات خود، توبه كند؟

أَ لاَ عَامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ يَوْمِ بُؤْسِهِ
آيا كسى هست كه قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت، اعمال نيكى انجام دهد؟.

أَلاَ وَ إِنَّكُمْ فِي أَيَّامِ أَمَلٍ مِنْ وَرَائِهِ أَجَلٌ
آگاه باشيد! هم اكنون در روزگار آرزوهاييد، كه مرگ را در پى دارد،

فَمَنْ عَمِلَ فِي أَيَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ
پس هر كس در ايّام آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ، عمل نيكو انجام دهد،

فَقَدْ نَفَعَهُ عَمَلُهُ
بهرمند خواهد شد،

وَ لَمْ يَضْرُرْهُ أَجَلُهُ
و مرگ او را زيانى نمى‌رساند،

وَ مَنْ قَصَّرَ فِي أَيَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ
و آن كس كه در روزهاى آرزوها، پيش از فرارسيدن مرگ كوتاهى كند،

فَقَدْ خَسِرَ عَمَلُهُ
زيانكار

وَ ضَرَّهُ أَجَلُهُ
و مرگ او زيانبار است

أَلاَ فَاعْمَلُوا فِي اَلرَّغْبَةِ
همانگونه كه به هنگام ترس و ناراحتى براى خدا عمل مى‌كنيد، در روزگار خوشى و كاميابى نيز عمل كنيد.

كَمَا تَعْمَلُونَ فِي اَلرَّهْبَةِ

أَلاَ وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا
آگاه باشيد! هرگز چيزى مانند بهشت نديدم كه خواستاران آن در خواب غفلت باشند،

وَ لاَ كَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا
و نه چيزى مانند آتش جهنّم، كه فراريان آن چنين در خواب فرو رفته باشند!

أَلاَ وَ إِنَّهُ مَنْ لاَ يَنْفَعُهُ اَلْحَقُّ يَضُرُّهُ اَلْبَاطِلُ
آگاه باشيد! آن كس را كه حق منفعت نرساند، باطل به او زيان خواهد رساند،

وَ مَنْ لاَ يَسْتَقِيمُ بِهِ اَلْهُدَى
و آن كس كه هدايت راهنماى او نباشد،

يَجُرُّ بِهِ اَلضَّلاَلُ إِلَى اَلرَّدَى
گمراهى او را به هلاكت خواهد افكند.

أَلاَ وَ إِنَّكُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ
آگاه باشيد! به كوچ كردن فرمان يافتيد

وَ دُلِلْتُمْ عَلَى اَلزَّادِ
و براى جمع آورى توشۀ آخرت راهنمايى شديد.

وَ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اِثْنَتَانِ
همانا، وحشتناك‌ترين چيزى كه بر شما مى‌ترسم، هواپرستى، و آرزوهاى دراز است.

اِتِّبَاعُ اَلْهَوَى

وَ طُولُ اَلْأَمَلِ

فَتَزَوَّدُوا فِي اَلدُّنْيَا مِنَ اَلدُّنْيَا مَا تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَكُمْ غَداً
پس، از اين دنيا توشه برگيريد تا فردا خود را با آن حفظ‍‌ نماييد.

قال السيد الشريف رضي الله عنه و أقول
مى‌گويم

إنه لو كان كلام يأخذ بالأعناق إلى الزهد في الدنيا
(اگر سخنى باشد كه مردم را به سوى زهد بكشاند

و يضطر إلى عمل الآخرة
و به عمل آخرت وادار سازد

لكان هذا الكلام
همين سخن است،

و كفى به قاطعا لعلائق الآمال
كه مى‌تواند علاقۀ انسان را از آرزوها قطع كند،

و قادحا زناد الاتعاظ و الازدجار
و نور بيدارى و تنفّر از اعمال زشت را در قلب ايجاد كند،

و من أعجبه قوله عليه‌السلام
و از شگفت آورترين جمله‌هاى مزبور اين جمله است كه فرمود:

ألا و إن اليوم المضمار و غدا السباق
«الا و انّ‌ اليوم المضمار و غدّا السّباق

و السبقة الجنة و الغاية النار
و السبقة الجنة و الغاية النار».

فإن فيه مع فخامة اللفظ
«آگاه باشيد امروز روز تمرين و آمادگى، و فردا روز مسابقه است و جايزۀ برندگان بهشت، و سرانجام عقب ماندگى، آتش خواهد بود». زيرا با اينكه در اين كلام الفاظ‍‌ بلند

و عظم قدر المعنى
و معانى گران قدر

و صادق التمثيل
و تمثيل صحيح،

و واقع التشبيه
و تشبيه واقعى مى‌باشد

سرا عجيبا
سرّى عجيب

و معنى لطيفا
و معنايى لطيف در آن نهفته شده است

و هو قوله عليه‌السلام و السبقة الجنة و الغاية النار
و آن جمله «و السبقة الجنة و الغاية النار». است،

فخالف بين اللفظين لاختلاف المعنيين
امام بين اين دو لفظ‍‌ «السبقة» و «الغاية» بخاطر اختلاف معنا جدائى افكنده است،

و لم يقل السبقة النار
نگفته «السّبقة النار»

كما قال السبقة الجنة
چنانكه «السّبقة الجنّة». گفته است،

لأن الاستباق إنما يكون إلى أمر محبوب
زيرا سبقت جستن در مورد امرى دوست داشتنى است،

و غرض مطلوب

و هذه صفة الجنة و ليس هذا المعنى موجودا في النار
و اين از صفات بهشت است و اين معنا در آتش «كه از آن بخدا پناه مى‌بريم» وجود ندارد،

نعوذ بالله منها

فلم يجز أن يقول و السبقة النار
امام جائز ندانسته كه بگويد: «السبقة النار»

بل قال و الغاية النار
بلكه فرموده است الغاية النّار. ،

لأن الغاية قد ينتهي إليها من لا يسره الانتهاء إليها
زيرا مفهوم غايت (پايان) مفهوم وسيعى است كه در موضوعات مسرّت بخش و غير مسرّت بخش به كار مى‌رود

و من يسره ذلك فصلح أن يعبر بها عن الأمرين معا

فهي في هذا الموضع كالمصير و المآل
و در حقيقت مرادف «مصير» و «مآل» است كه به معنى سر انجام مى‌آيد

قال الله تعالى قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى اَلنّٰارِ
چنانكه خداوند مى‌فرمايد: « قُلْ‌ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ‌ مَصِيرَكُمْ‌ إِلَى اَلنّٰارِ» » «به كافران بگو بهره بگيريد كه سرانجام شما به سوى آتش است».

و لا يجوز في هذا الموضع أن يقال سبقتكم بسكون الباء إلى النار

فتأمل ذلك
در اين خطبه دقّت كنيد

فباطنه عجيب
كه باطنى شگفت آور

و غوره بعيد لطيف
و عمقى زياد دارد

و كذلك أكثر كلامه عليه‌السلام
و چنين است ديگر سخنان امام عليه السّلام.

و في بعض النسخ و قد جاء في رواية أخرى و السبقة الجنة بضم السين
و در بعضى نسخه‌هاى اين خطبه چنين آمده است «و السّبقة الجنة». (به ضم سين )

و السبقة عندهم اسم لما يجعل للسابق
به جائزه‌اى گفته مى‌شود كه به پيشتازان و برندگان مسابقه داده مى‌شود

إذا سبق من مال أو عرض
خواه وجه نقد باشد يا جنس ديگرى

و المعنيان متقاربان
و معنى هر دو كلمه به هم نزديك است،

لأن ذلك لا يكون جزاء على فعل الأمر المذموم
زيرا پاداش را برابر كار نيك مى‌پردازند نه بد)

و إنما يكون جزاء على فعل الأمر المحمود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:برانگیختن بر جهاد
گوهر بعدی:سرزنش مردم کوفه از سستی در جهاد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.