۳۷۷ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام بعد غارة الضحاك بن قيس صاحب معاوية على الحاجّ بعد قصة الحكمين
(پس از آن كه ضحّاك بن قيس از طرف معاويه در سال 38 هجرى به كاروان حجّاج بيت اللّه، حمله كرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود)
و فيها يستنهض أصحابه لما حدث في الأطراف
أَيُّهَا اَلنَّاسُ اَلْمُجْتَمِعَةُ أَبْدَانُهُمْ اَلْمُخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤُهُمْ
اى مردم كوفه! بدنهاى شما در كنار هم، امّا افكار و خواستههاى شما پراكنده است،
كَلاَمُكُمْ يُوهِي اَلصُّمَّ اَلصِّلاَبَ
سخنان ادّعايى شما، سنگهاى سخت را مىشكند،
وَ فِعْلُكُمْ يُطْمِعُ فِيكُمُ اَلْأَعْدَاءَ
ولى رفتار سست شما دشمنان را اميدوار مىسازد،
تَقُولُونَ فِي اَلْمَجَالِسِ كَيْتَ وَ كَيْتَ
در خانههايتان كه نشستهايد، ادّعاها و شعارهاى تند سر مىدهيد،
فَإِذَا جَاءَ اَلْقِتَالُ قُلْتُمْ حِيدِي حَيَادِ
امّا در روز نبرد، مىگوييد اى جنگ، از ما دور شو، و فرار مىكنيد.
مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاكُمْ
آن كس كه از شما يارى خواهد، ذليل و خوار است،
وَ لاَ اِسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاكُمْ
و قلب رها كنندۀ شما آسايش ندارد.
أَعَالِيلُ بِأَضَالِيلَ
بهانههاى نابخردانه مىآوريد،
وَ سَأَلْتُمُونِي اَلتَّطْوِيلَ
چون بدهكاران خواهان مهلت، از من مهلت مىطلبيد
دِفَاعَ ذِي اَلدَّيْنِ اَلْمَطُولِ
و براى مبارزه سستى مىكنيد.
لاَ يَمْنَعُ اَلضَّيْمَ اَلذَّلِيلُ
بدانيد كه افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمىتوانند ظلم و ستم را دور كنند،
وَ لاَ يُدْرَكُ اَلْحَقُّ إِلاَّ بِالْجِدِّ
و حق جز با تلاش و كوشش به دست نمىآيد،
أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ
شما كه از خانۀ خود دفاع نمىكنيد چگونه از خانۀ ديگران دفاع مىنماييد؟
وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ
و با كدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت؟.
اَلْمَغْرُورُ وَ اَللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ
به خدا سوگند! فريب خورده، آن كس كه به گفتار شما مغرور شود،
وَ مَنْ فَازَ بِكُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اَللَّهِ بِالسَّهْمِ اَلْأَخْيَبِ
كسى كه به اميد شما به سوى پيروزى رود، با كندترين پيكان به ميدان آمده است،
وَ مَنْ رَمَى بِكُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ
و كسى كه بخواهد دشمن را به وسيلۀ شما هدف قرار دهد، با تيرى شكسته، تيراندازى كرده است!.
أَصْبَحْتُ وَ اَللَّهِ لاَ أُصَدِّقُ قَوْلَكُمْ
به خدا سوگند! صبح كردم در حالى كه گفتار شما را باور ندارم،
وَ لاَ أَطْمَعُ فِي نَصْرِكُمْ
و به يارى شما اميدوار نيستم،
وَ لاَ أُوعِدُ اَلْعَدُوَّ بِكُمْ
و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمىكنم.
مَا بَالُكُمْ
راستى شما را چه مىشود؟
مَا دَوَاؤُكُمْ مَا طِبُّكُمْ
دارويتان چيست؟ و روش درمانتان كدام است؟
اَلْقَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُكُمْ
مردم شام نيز همانند شمايند؟
أَ قَوْلاً بِغَيْرِ عِلْمٍ
آيا سزاوار است شعار دهيد و عمل نكنيد؟
وَ غَفْلةً مِنْ غَيْرِ وَرَعٍ
و فراموش كارى بدون پرهيزكارى داشته،
وَ طَمَعاً فِي غَيْرِ حَقٍّ
به غير خدا اميدوار باشيد؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
(پس از آن كه ضحّاك بن قيس از طرف معاويه در سال 38 هجرى به كاروان حجّاج بيت اللّه، حمله كرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود)
و فيها يستنهض أصحابه لما حدث في الأطراف
أَيُّهَا اَلنَّاسُ اَلْمُجْتَمِعَةُ أَبْدَانُهُمْ اَلْمُخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤُهُمْ
اى مردم كوفه! بدنهاى شما در كنار هم، امّا افكار و خواستههاى شما پراكنده است،
كَلاَمُكُمْ يُوهِي اَلصُّمَّ اَلصِّلاَبَ
سخنان ادّعايى شما، سنگهاى سخت را مىشكند،
وَ فِعْلُكُمْ يُطْمِعُ فِيكُمُ اَلْأَعْدَاءَ
ولى رفتار سست شما دشمنان را اميدوار مىسازد،
تَقُولُونَ فِي اَلْمَجَالِسِ كَيْتَ وَ كَيْتَ
در خانههايتان كه نشستهايد، ادّعاها و شعارهاى تند سر مىدهيد،
فَإِذَا جَاءَ اَلْقِتَالُ قُلْتُمْ حِيدِي حَيَادِ
امّا در روز نبرد، مىگوييد اى جنگ، از ما دور شو، و فرار مىكنيد.
مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاكُمْ
آن كس كه از شما يارى خواهد، ذليل و خوار است،
وَ لاَ اِسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاكُمْ
و قلب رها كنندۀ شما آسايش ندارد.
أَعَالِيلُ بِأَضَالِيلَ
بهانههاى نابخردانه مىآوريد،
وَ سَأَلْتُمُونِي اَلتَّطْوِيلَ
چون بدهكاران خواهان مهلت، از من مهلت مىطلبيد
دِفَاعَ ذِي اَلدَّيْنِ اَلْمَطُولِ
و براى مبارزه سستى مىكنيد.
لاَ يَمْنَعُ اَلضَّيْمَ اَلذَّلِيلُ
بدانيد كه افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمىتوانند ظلم و ستم را دور كنند،
وَ لاَ يُدْرَكُ اَلْحَقُّ إِلاَّ بِالْجِدِّ
و حق جز با تلاش و كوشش به دست نمىآيد،
أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ
شما كه از خانۀ خود دفاع نمىكنيد چگونه از خانۀ ديگران دفاع مىنماييد؟
وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ
و با كدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت؟.
اَلْمَغْرُورُ وَ اَللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ
به خدا سوگند! فريب خورده، آن كس كه به گفتار شما مغرور شود،
وَ مَنْ فَازَ بِكُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اَللَّهِ بِالسَّهْمِ اَلْأَخْيَبِ
كسى كه به اميد شما به سوى پيروزى رود، با كندترين پيكان به ميدان آمده است،
وَ مَنْ رَمَى بِكُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ
و كسى كه بخواهد دشمن را به وسيلۀ شما هدف قرار دهد، با تيرى شكسته، تيراندازى كرده است!.
أَصْبَحْتُ وَ اَللَّهِ لاَ أُصَدِّقُ قَوْلَكُمْ
به خدا سوگند! صبح كردم در حالى كه گفتار شما را باور ندارم،
وَ لاَ أَطْمَعُ فِي نَصْرِكُمْ
و به يارى شما اميدوار نيستم،
وَ لاَ أُوعِدُ اَلْعَدُوَّ بِكُمْ
و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمىكنم.
مَا بَالُكُمْ
راستى شما را چه مىشود؟
مَا دَوَاؤُكُمْ مَا طِبُّكُمْ
دارويتان چيست؟ و روش درمانتان كدام است؟
اَلْقَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُكُمْ
مردم شام نيز همانند شمايند؟
أَ قَوْلاً بِغَيْرِ عِلْمٍ
آيا سزاوار است شعار دهيد و عمل نكنيد؟
وَ غَفْلةً مِنْ غَيْرِ وَرَعٍ
و فراموش كارى بدون پرهيزكارى داشته،
وَ طَمَعاً فِي غَيْرِ حَقٍّ
به غير خدا اميدوار باشيد؟
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:دنيا شناسى و سفارش به پارسایی
گوهر بعدی:افشاگری در رابطه با کشته شدن عثمان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.