هوش مصنوعی:
متن درباره فردی به نام مصقلة بن هبيرة الشيباني است که پس از طلب مال از او، خیانت کرده و به شام فرار میکند. امام علی (ع) در این متن او را سرزنش میکند و رفتارش را مانند اربابان (در ظاهر) و فرار بردگان (در عمل) توصیف مینماید. همچنین اشاره شده که مصقلة سبی بنی ناجیه را خریده و آزاد کرده بود.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم اخلاقی و تاریخی است که درک آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین موضوعاتی مانند خیانت و فرار ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
سرزنش مصقله بن هبیره
و من كلام له عليهالسلام لما هرب مصقلة بن هبيرة الشيباني إلى معاوية
ترجمه خطبه 44
و كان قد ابتاع سبي بني ناجية من عامل أمير المؤمنين عليهالسلام و أعتقهم
(در سال 38 هجرى يكى از فرمانداران امام به نام مصقلة بن هبيرة، اسيران بنى ناجيه را از فرمانده لشكر آن حضرت خريد و آزاد كرد
فلما طالبه بالمال خاس به و هرب إلى الشام
امّا وقتى از او غرامت خواستند به طرف معاويه فرار كرد)
قَبَّحَ اَللَّهُ مَصْقَلَةَ
خدا روى مصقله را زشت گرداند
فَعَلَ فِعْلَ اَلسَّادَةِ
كار بزرگواران را انجام داد
وَ فَرَّ فِرَارَ اَلْعَبِيدِ
امّا خود چونان بردگان فرار كرد
فَمَا أَنْطَقَ مَادِحَهُ حَتَّى أَسْكَتَهُ وَ لاَ صَدَّقَ وَاصِفَهُ حَتَّى بَكَّتَهُ
هنوز ثنا خوان به مدّاحى او برنخاسته بود كه او را ساكت كرد، هنوز سخن ستايشگر او به پايان نرسيده بود كه آنها را به زحمت انداخت
وَ لَوْ أَقَامَ لَأَخَذْنَا مَيْسُورَهُ
امّا اگر مردانه ايستاده بود همان مقدار كه داشت از او مىپذيرفتيم
وَ اِنْتَظَرْنَا بِمَالِهِ وُفُورَهُ
و تا هنگام قدرت و توانايى به او مهلت مىداديم
ترجمه خطبه 44
و كان قد ابتاع سبي بني ناجية من عامل أمير المؤمنين عليهالسلام و أعتقهم
(در سال 38 هجرى يكى از فرمانداران امام به نام مصقلة بن هبيرة، اسيران بنى ناجيه را از فرمانده لشكر آن حضرت خريد و آزاد كرد
فلما طالبه بالمال خاس به و هرب إلى الشام
امّا وقتى از او غرامت خواستند به طرف معاويه فرار كرد)
قَبَّحَ اَللَّهُ مَصْقَلَةَ
خدا روى مصقله را زشت گرداند
فَعَلَ فِعْلَ اَلسَّادَةِ
كار بزرگواران را انجام داد
وَ فَرَّ فِرَارَ اَلْعَبِيدِ
امّا خود چونان بردگان فرار كرد
فَمَا أَنْطَقَ مَادِحَهُ حَتَّى أَسْكَتَهُ وَ لاَ صَدَّقَ وَاصِفَهُ حَتَّى بَكَّتَهُ
هنوز ثنا خوان به مدّاحى او برنخاسته بود كه او را ساكت كرد، هنوز سخن ستايشگر او به پايان نرسيده بود كه آنها را به زحمت انداخت
وَ لَوْ أَقَامَ لَأَخَذْنَا مَيْسُورَهُ
امّا اگر مردانه ايستاده بود همان مقدار كه داشت از او مىپذيرفتيم
وَ اِنْتَظَرْنَا بِمَالِهِ وُفُورَهُ
و تا هنگام قدرت و توانايى به او مهلت مىداديم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:علت درنگ در جنگ با شامیان
گوهر بعدی:سخنرانى در روز عيد فطر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.