۲۹۷ بار خوانده شده

علل نپذيرفتن خلافت

و من كلام له عليه‌السلام لما أراده الناس على البيعة بعد قتل عثمان رضي الله عنه
(پس از قتل عثمان آنگاه كه مردم هجوم آوردند تا با امام على عليه السّلام بيعت كنند، در روز جمعه 25 ذى الحجّه سال 35 هجرى در مدينه فرمود)

دَعُونِي وَ اِلْتَمِسُوا غَيْرِي
مرا واگذاريد و ديگرى را به دست آريد

فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ
زيرا ما به استقبال حوادث و امورى مى‌رويم كه رنگارنگ و فتنه آميز است، و چهره‌هاى گوناگون دارد

لاَ تَقُومُ لَهُ اَلْقُلُوبُ
و دل‌ها بر اين بيعت ثابت

وَ لاَ تَثْبُتُ عَلَيْهِ اَلْعُقُولُ
و عقل‌ها بر اين پيمان استوار نمى‌ماند

وَ إِنَّ اَلْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ
چهرۀ افق حقيقت را (در دوران خلافت سه خليفه) ابرهاى تيرۀ فساد گرفته

وَ اَلْمَحَجَّةَ قَدْ تَنَكَّرَتْ
و راه مستقيم حق ناشناخته ماند

وَ اِعْلَمُوا أَنِّي إِنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ
آگاه باشيد، اگر دعوت شما را بپذيرم، بر أساس آنچه كه مى‌دانم با شما رفتار مى‌كنم

وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ اَلْقَائِلِ وَ عَتْبِ اَلْعَاتِبِ
و به گفتار اين و آن، و سر زنش سرزنش كنندگان گوش فرا نمى‌دهم

وَ إِنْ تَرَكْتُمُونِي فَأَنَا كَأَحَدِكُمْ
اگر مرا رها كنيد چون يكى از شما هستم

وَ لَعَلِّي أَسْمَعُكُمْ وَ أَطْوَعُكُمْ لِمَنْ وَلَّيْتُمُوهُ أَمْرَكُمْ
كه شايد شنواتر، و مطيع‌تر از شما نسبت به رييس حكومت باشم

وَ أَنَا لَكُمْ وَزِيراً خَيْرٌ لَكُمْ مِنِّي أَمِيراً
در حالى كه من وزير و مشاورتان باشم بهتر است كه امير و رهبر شما گردم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خطبه اشباح
گوهر بعدی:بیان فضیلت های خود و فتنه بنی امیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.