۳۶۲ بار خوانده شده

وصيت هاى امام على عليه السلام پیش از شهادت

و من كلام له عليه‌السلام قبل موته
(در سال 40 هجرى در بيستم رمضان قبل از شهادت فرمود)

أَيُّهَا اَلنَّاسُ كُلُّ اِمْرِئٍ لاَقٍ مَا يَفِرُّ مِنْهُ فِي فِرَارِهِ
اى مردم! هر كس از مرگ بگريزد، به هنگام فرار آن را خواهد ديد

اَلْأَجَلُ مَسَاقُ اَلنَّفْسِ
اجل سر آمد زندگى

وَ اَلْهَرَبُ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ
و فرار از مرگ رسيدن به آن است

كَمْ أَطْرَدْتُ اَلْأَيَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَكْنُونِ هَذَا اَلْأَمْرِ
چه روزگارانى كه در پى گشودن راز نهفته‌اش بودم

فَأَبَى اَللَّهُ إِلاَّ إِخْفَاءَهُ
اما خواست خداوند جز پنهان ماندن آن نبود

هَيْهَاتَ عِلْمٌ مَخْزُونٌ
هيهات! كه اين، علمى پنهان است

أَمَّا وَصِيَّتِي فَاللَّهَ لاَ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً
امّا وصيّت من نسبت به خدا، آن كه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد

وَ مُحَمَّداً صلى‌الله‌عليه‌وآله فَلاَ تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ
و نسبت به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين است كه، سنّت و شريعت او را ضايع نكنيد

أَقِيمُوا هَذَيْنِ اَلْعَمُودَيْنِ
اين دو ستون محكم را بر پا داريد

وَ أَوْقِدُوا هَذَيْنِ اَلْمِصْبَاحَيْنِ
و اين دو چراغ را فروزان نگهداريد

وَ خَلاَكُمْ ذَمٌّ مَا لَمْ تَشْرُدُوا
و تا آن زمان كه از حق منحرف نشده‌ايد، سرزنشى نخواهيد داشت

حُمِّلَ كُلُّ اِمْرِئٍ مِنْكُمْ مَجْهُودَهُ
كه براى هر كس به اندازه توانايى او وظيفه‌اى تعيين گرديده

وَ خُفِّفَ عَنِ اَلْجَهَلَةِ
و نسبت به افراد جاهل و نادان تخفيف داده شده است

رَبٌّ رَحِيمٌ وَ دِينٌ قَوِيمٌ وَ إِمَامٌ عَلِيمٌ
زيرا كه: پروردگار رحيم، و دين استوار، و پيشوا آگاه است

أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُكُمْ
من ديروز رهبر شما بودم

وَ أَنَا اَلْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ
و امروز مايۀ پند و عبرت شما هستم

وَ غَداً مُفَارِقُكُمْ
و فردا از شما جدا خواهم

غَفَرَ اَللَّهُ لِي وَ لَكُمْ
شد، خدا شما و مرا بيامرزد

إِنْ تَثْبُتِ اَلْوَطْأَةُ فِي هَذِهِ اَلْمَزَلَّةِ فَذَاكَ
اگر از اين ضربت و در اين لغزشگاه نجات يابم، كه حرفى نيست

وَ إِنْ تَدْحَضِ اَلْقَدَمُ فَإِنَّا كُنَّا فِي أَفْيَاءِ أَغْصَانٍ وَ مَهَابِّ رِيَاحٍ وَ تَحْتَ ظِلِّ غَمَامٍ
امّا اگر گام‌ها بلغزد و از اين جهان بروم، ما نيز چون ديگران در سايه شاخسار درختان، مسير وزش باد و باران، و زير سايه ابرهاى متراكم آسمان پراكنده مى‌شويم

اِضْمَحَلَّ فِي اَلْجَوِّ مُتَلَفَّقُهَا

وَ عَفَا فِي اَلْأَرْضِ مَخَطُّهَا
و آثارمان در روى زمين نابود خواهد شد

وَ إِنَّمَا كُنْتُ جَاراً جَاوَرَكُمْ بَدَنِي أَيَّاماً
من از همسايگان شما بودم، كه چند روزى در كنار شما زيستم

وَ سَتُعْقَبُونَ مِنِّي جُثَّةً خَلاَءً
و به زودى از من جز جسدى بى روح

سَاكِنَةً بَعْدَ حَرَاكٍ وَ صَامِتَةً بَعْدَ نُطْقٍ
و ساكن پس از آن همه تلاش، و خاموش پس از آن همه گفتار، باقى نخواهد ماند

لِيَعِظْكُمْ هُدُوِّي وَ خُفُوتُ إِطْرَاقِي وَ سُكُونُ أَطْرَافِي
پس بايد سكوت من، و بى حركت دست و پا و چشم‌ها و اندام من، مايۀ پند و اندرز شما گردد

فَإِنَّهُ أَوْعَظُ لِلْمُعْتَبِرِينَ مِنَ اَلْمَنْطِقِ اَلْبَلِيغِ
كه از هر منطق رسايى و از هر سخن مؤثّرى عبرت انگيزتر است

وَ اَلْقَوْلِ اَلْمَسْمُوعِ

وَدَاعِي لَكُمْ وَدَاعُ اِمْرِئٍ مُرْصِدٍ لِلتَّلاَقِي
وداع و خدا حافظى من با شما چونان جدايى كسى است كه آمادۀ ملاقات پروردگار است

غَداً تَرَوْنَ أَيَّامِي
فردا ارزش ايّام زندگى مرا خواهيد ديد

وَ يُكْشَفُ لَكُمْ عَنْ سَرَائِرِي
و راز درونم را خواهيد دانست

وَ تَعْرِفُونَنِي بَعْدَ خُلُوِّ مَكَانِي وَ قِيَامِ غَيْرِي مَقَامِي
پس از آن كه جاى مرا خالى ديديد و ديگرى بر جاى من نشست، مرا خواهيد شناخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:روانشناسى طلحه و زبير
گوهر بعدی:خبر از فتنهها و توصیف گمراهان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.