هوش مصنوعی:
امام علی(ع) در این متن از قریش و همدستانشان نزد خداوند شکایت میکند و بیان میکند که آنان حق او را غصب کردهاند و او را تنها گذاشتهاند. ایشان با وجود بیعدالتیها، برای حفظ جان خانواده خود صبر پیشه کرده و از درگیری پرهیز نموده است. این متن قبلاً در خطبهای دیگر آمده اما به دلیل تفاوت در روایات، مجدداً ذکر شده است.
رده سنی:
15+
متن دارای مضامین عمیق تاریخی و اخلاقی است که درک آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین اشاره به ظلم و صبر در برابر آن ممکن است برای کودکان کمسن مناسب نباشد.
گلایه از قریش
و من كلام له عليهالسلام في التظلم و التشكي من قريش اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَعْدِيكَ عَلَى قُرَيْشٍ وَ مَنْ أَعَانَهُمْ فَإِنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوا رَحِمِي وَ أَكْفَئُوا إِنَائِي وَ أَجْمَعُوا عَلَى مُنَازَعَتِي حَقّاً كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ غَيْرِي
خدايا براى پيروزى بر قريش و يارانشان از تو كمك مىخواهم، كه پيوند خويشاوندى مرا بريدند، و كار مرا دگرگون كردند، و همگى براى مبارزه با من در حقّى كه از همۀ آنان سزاوارترم، متّحد گرديدند
وَ قَالُوا أَلاَ إِنَّ فِي اَلْحَقِّ أَنْ تَأْخُذَهُ وَ فِي اَلْحَقِّ أَنْ تُمْنَعَهُ فَاصْبِرْ مَغْمُوماً أَوْ مُتْ مُتَأَسِّفاً
و گفتند: «حق را اگر توانى بگير، و يا اگر تو را از حق محروم دارند، يا با غم و اندوه صبر كن، و يا با حسرت بمير
فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي رَافِدٌ وَ لاَ ذَابٌّ وَ لاَ مُسَاعِدٌ إِلاَّ أَهْلَ بَيْتِي
به اطرافم نگريستم ديدم كه نه ياورى دارم، و نه كسى از من دفاع و حمايت مىكند، جز خانوادهام
فَضَنَنْتُ بِهِمْ عَنِ اَلْمَنِيَّةِ فَأَغْضَيْتُ عَلَى اَلْقَذَى وَ جَرِعْتُ رِيقِي عَلَى اَلشَّجَا وَ صَبَرْتُ مِنْ كَظْمِ اَلْغَيْظِ عَلَى أَمَرَّ مِنَ اَلْعَلْقَمِ وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ وَخْزِ اَلشِّفَارِ
كه مايل نبودم جانشان به خطر افتد. پس خار در چشم فرو رفته، ديده بر هم نهادم، و با گلوى استخوان در آن گير كرده، جام تلخ را جرعه جرعه نوشيدم، و در فرو خوردن خشم در امرى كه تلختر از گياه حنظل، و دردناكتر از فرو رفتن تيزى شمشير در دل بود شكيبايى كردم!
قال الشريف رضي الله عنه و قد مضى هذا الكلام في أثناء خطبة متقدمة إلا أني ذكرته هاهنا لاختلاف الروايتين
(اين گفتار در ضمن خطبههاى گذشته آمد لكن به خاطر اختلاف روايت آن را دوباره آورديم)
خدايا براى پيروزى بر قريش و يارانشان از تو كمك مىخواهم، كه پيوند خويشاوندى مرا بريدند، و كار مرا دگرگون كردند، و همگى براى مبارزه با من در حقّى كه از همۀ آنان سزاوارترم، متّحد گرديدند
وَ قَالُوا أَلاَ إِنَّ فِي اَلْحَقِّ أَنْ تَأْخُذَهُ وَ فِي اَلْحَقِّ أَنْ تُمْنَعَهُ فَاصْبِرْ مَغْمُوماً أَوْ مُتْ مُتَأَسِّفاً
و گفتند: «حق را اگر توانى بگير، و يا اگر تو را از حق محروم دارند، يا با غم و اندوه صبر كن، و يا با حسرت بمير
فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي رَافِدٌ وَ لاَ ذَابٌّ وَ لاَ مُسَاعِدٌ إِلاَّ أَهْلَ بَيْتِي
به اطرافم نگريستم ديدم كه نه ياورى دارم، و نه كسى از من دفاع و حمايت مىكند، جز خانوادهام
فَضَنَنْتُ بِهِمْ عَنِ اَلْمَنِيَّةِ فَأَغْضَيْتُ عَلَى اَلْقَذَى وَ جَرِعْتُ رِيقِي عَلَى اَلشَّجَا وَ صَبَرْتُ مِنْ كَظْمِ اَلْغَيْظِ عَلَى أَمَرَّ مِنَ اَلْعَلْقَمِ وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ وَخْزِ اَلشِّفَارِ
كه مايل نبودم جانشان به خطر افتد. پس خار در چشم فرو رفته، ديده بر هم نهادم، و با گلوى استخوان در آن گير كرده، جام تلخ را جرعه جرعه نوشيدم، و در فرو خوردن خشم در امرى كه تلختر از گياه حنظل، و دردناكتر از فرو رفتن تيزى شمشير در دل بود شكيبايى كردم!
قال الشريف رضي الله عنه و قد مضى هذا الكلام في أثناء خطبة متقدمة إلا أني ذكرته هاهنا لاختلاف الروايتين
(اين گفتار در ضمن خطبههاى گذشته آمد لكن به خاطر اختلاف روايت آن را دوباره آورديم)
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:روابط متقابل رهبر و مردم
گوهر بعدی:افشاى خيانت بیعت شکنان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.