۶۴ بار خوانده شده

سرپرستى دختران در ازدواج

و في حديثه عليه‌السلام إِذَا بَلَغَ اَلنِّسَاءُ نَصَّ اَلْحِقَاقِ فَالْعَصَبَةُ أَوْلَى
چون زنان بالغ شوند، خويشاوندان پدرى براى سرپرستى آنان سزاوارترند

و النص منتهى الأشياء و مبلغ أقصاها كالنص في السير لأنه أقصى ما تقدر عليه الدابة و تقول نصصت الرجل عن الأمر إذا استقصيت مسألته عنه لتستخرج ما عنده فيه
منظور از «نصّ‌» آخرين درجه هر چيز است، مانند «نصّ‌» در سير، كه به معنى آخرين مرحلۀ توانايى مركب است، هنگامى كه مى‌گوييم، «نصصت الرّجل عن الآمر» آنقدر سؤال از كسى بشود كه آنچه مى‌داند بيان كند

فنص الحقاق يريد به الإدراك لأنه منتهى الصغر و الوقت الذي يخرج منه الصغير إلى حد الكبير و هو من أفصح الكنايات عن هذا الأمر و أغربها
بنا بر اين «نصّ‌ الحقاق» بمعنى رسيدن به مرحلۀ بلوغ است كه پايان دوره كودكى است، اين جمله از فصيح‌ترين كنايات و شگفت آورترين آنها است

يقول فإذا بلغ النساء ذلك فالعصبة أولى بالمرأة من أمها إذا كانوا محرما مثل الإخوة و الأعمام و بتزويجها إن أرادوا ذلك
منظور امام اين است، هنگامى كه زنان باين مرحله برسند «عصبه»: مردان خويشاوند پدرى كه محرم آنان هستند، مانند برادر، و عمو، به حمايت آنها سزاوارتر از مادرند، و هم چنين در انتخاب همسر براى آنها

و الحقاق محاقة الأم للعصبة في المرأة و هو الجدال و الخصومة و قول كل واحد منهما للآخر أنا أحق منك بهذا يقال منه حاققته حقاقا مثل جادلته جدالا
و منظور از حقاق مخالفت و درگيرى مادر، با عصبه، در مورد اين زن است، به طورى كه هر كدام به ديگرى مى‌گويد: من از تو احقّ‌ هستم

و قد قيل إن نص الحقاق بلوغ العقل و هو الإدراك لأنه عليه‌السلام إنما أراد منتهى الأمر الذي تجب فيه الحقوق و الأحكام و من رواه نص الحقائق فإنما أراد جمع حقيقة
گفته مى‌شود: «حاققته حقاقا» بمعنى رشد عقلى است، يعنى به مرحله‌اى برسد كه حقوق و احكام در بارۀ او اجرا شود، اما آن كس كه نصّ‌ الحقائق نقل كرده منظورش از حقايق، جمع «حقيقت» است

هذا معنى ما ذكره أبو عبيد القاسم بن سلام و الذي عندي أن المراد بنص الحقاق هاهنا بلوغ المرأة إلى الحد الذي يجوز فيه تزويجها و تصرفها في حقوقها تشبيها بالحقاق من الإبل
اين بود معنايى كه «ابو عبيد قاسم بن سلام» براى اين جمله كرده است، اما نظر من اين است كه منظور از «نصّ‌ الحقاق» اين است كه زن به مرحله‌اى برسد كه جائز باشد تزويج كند، و اختياردار حقوق خود شود، اين در حقيقت تشبيه به «حقاق» در شتر است

و هي جمع حقة و حق و هو الذي استكمل ثلاث سنين و دخل في الرابعة و عند ذلك يبلغ إلى الحد الذي يتمكن فيه من ركوب ظهره و نصه في السير و الحقائق أيضا جمع حقة
چرا كه «حقاق» جمع حقّه و «حق» است به معنى شترى كه سه سالش تمام و آماده بهره‌بردارى است. «حقائق» نيز جمع حقّه است

فالروايتان جميعا ترجعان إلى معنى واحد و هذا أشبه بطريقة العرب من المعنى المذكور أولا
بنا بر اين هر دو تعبير به يك معنى باز مى‌گردد، هر چند معنى دوم به روش عرب شبيه‌تر است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:آثار خصومت و دشمنی
گوهر بعدی:تأثير ايمان در روح
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.