۶۰ بار خوانده شده
و من كلام له عليهالسلام يصف أصحاب رسول الله و ذلك يوم صفين حين أمر الناس بالصلح
56 و از سخنان آن حضرت است
وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآله
ما در ميدان كارزار با رسول خدا بوديم
نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا
پدران، پسران، برادران و عموهاى خويش را مىكشتيم و در خون مىآلوديم
مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلاَّ إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً
اين خويشاوندكشى ما را ناخوش نمىنمود بلكه بر ايمانمان مىافزود
وَ مُضِيّاً عَلَى اَللَّقَمِ
كه در راه راست پا برجا بوديم
وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ اَلْأَلَمِ
و در سختيها شكيبا
وَ جِدّاً فِي جِهَادِ اَلْعَدُوِّ
و در جهاد با دشمن كوشا
وَ لَقَدْ كَانَ اَلرَّجُلُ مِنَّا وَ اَلْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا
گاه تنى از ما و تنى از سپاه دشمن
يَتَصَاوَلاَنِ تَصَاوُلَ اَلْفَحْلَيْنِ
به يكديگر مىجستند، و چون دو گاو نر سر و تن هم را مىخستند
يَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا
أَيُّهُمَا يَسْقِي صَاحِبَهُ كَأْسَ اَلْمَنُونِ
هر يك مىخواست جام مرگ را به ديگرى بپيمايد، و از شربت مرگش سيراب نمايد
فَمَرَّةً لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا
گاه نصرت از آن ما بود
وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا
و گاه دشمن گوى پيروزى را مىربود
فَلَمَّا رَأَى اَللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا اَلْكَبْتَ
چون خداوند ما را آزمود و صدق ما را مشاهدت فرمود، دشمن ما را خوار ساخت
وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا اَلنَّصْرَ
و رايت پيروزى ما را برافراخت
حَتَّى اِسْتَقَرَّ اَلْإِسْلاَمُ مُلْقِياً جِرَانَهُ
چندان كه اسلام به هر شهر و ديار رسيد، و حكومت آن در آفاق پايدار گرديد
وَ مُتَبَوِّئاً أَوْطَانَهُ
وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مَا أَتَيْتُمْ
به جانم سوگند، كه اگر رفتار ما همانند شما بود
مَا قَامَ لِلدِّينِ عَمُودٌ
نه ستون دين بر جا بود
وَ لاَ اِخْضَرَّ لِلْإِيمَانِ عُودٌ
و نه درخت ايمان شاداب و خوشنما
وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَتَحْتَلِبُنَّهَا دَماً
سوگند به خدا، كه از اين پس خون خواهيد خورد
وَ لَتُتْبِعُنَّهَا نَدَماً
و پشيمانى خواهيد برد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
56 و از سخنان آن حضرت است
وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآله
ما در ميدان كارزار با رسول خدا بوديم
نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا
پدران، پسران، برادران و عموهاى خويش را مىكشتيم و در خون مىآلوديم
مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلاَّ إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً
اين خويشاوندكشى ما را ناخوش نمىنمود بلكه بر ايمانمان مىافزود
وَ مُضِيّاً عَلَى اَللَّقَمِ
كه در راه راست پا برجا بوديم
وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ اَلْأَلَمِ
و در سختيها شكيبا
وَ جِدّاً فِي جِهَادِ اَلْعَدُوِّ
و در جهاد با دشمن كوشا
وَ لَقَدْ كَانَ اَلرَّجُلُ مِنَّا وَ اَلْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا
گاه تنى از ما و تنى از سپاه دشمن
يَتَصَاوَلاَنِ تَصَاوُلَ اَلْفَحْلَيْنِ
به يكديگر مىجستند، و چون دو گاو نر سر و تن هم را مىخستند
يَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا
أَيُّهُمَا يَسْقِي صَاحِبَهُ كَأْسَ اَلْمَنُونِ
هر يك مىخواست جام مرگ را به ديگرى بپيمايد، و از شربت مرگش سيراب نمايد
فَمَرَّةً لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا
گاه نصرت از آن ما بود
وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا
و گاه دشمن گوى پيروزى را مىربود
فَلَمَّا رَأَى اَللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا اَلْكَبْتَ
چون خداوند ما را آزمود و صدق ما را مشاهدت فرمود، دشمن ما را خوار ساخت
وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا اَلنَّصْرَ
و رايت پيروزى ما را برافراخت
حَتَّى اِسْتَقَرَّ اَلْإِسْلاَمُ مُلْقِياً جِرَانَهُ
چندان كه اسلام به هر شهر و ديار رسيد، و حكومت آن در آفاق پايدار گرديد
وَ مُتَبَوِّئاً أَوْطَانَهُ
وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مَا أَتَيْتُمْ
به جانم سوگند، كه اگر رفتار ما همانند شما بود
مَا قَامَ لِلدِّينِ عَمُودٌ
نه ستون دين بر جا بود
وَ لاَ اِخْضَرَّ لِلْإِيمَانِ عُودٌ
و نه درخت ايمان شاداب و خوشنما
وَ اَيْمُ اَللَّهِ لَتَحْتَلِبُنَّهَا دَماً
سوگند به خدا، كه از اين پس خون خواهيد خورد
وَ لَتُتْبِعُنَّهَا نَدَماً
و پشيمانى خواهيد برد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بیان علت تأخیر در شروع جنگ صفین
گوهر بعدی:خبر از سلطه معاویه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.