۵۲ بار خوانده شده

توصیف دانشمندان الهی و سفارش به پرهیزکاری

و من خطبة له عليه‌السلام يصف جوهر الرسول و يصف العلماء و يعظ بالتقوى وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ عَدْلٌ عَدَلَ وَ حَكَمٌ فَصَلَ
214 و از سخنان آن حضرت است گواهى مى‌دهم كه او دادگرى است عادل، و دادرسى است جدا كنندۀ حق از باطل

وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَيِّدُ عِبَادِهِ كُلَّمَا نَسَخَ اَللَّهُ اَلْخَلْقَ فِرْقَتَيْنِ جَعَلَهُ فِي خَيْرِهِمَا
و گواهى مى‌دهم كه محمد (صلّى اللّه عليه و آله) بندۀ اوست و فرستادۀ او و مهتر بندگانش، كه ممتاز ساخت از ديگرانش. هرگاه آفريدگان را به دو فرقه كرد، او را در بهترين گروه در آورد

لَمْ يُسْهِمْ فِيهِ عَاهِرٌ وَ لاَ ضَرَبَ فِيهِ فَاجِرٌ
در تبار او نه زناباره است و نه مردم بدكاره

أَلاَ وَ إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ لِلْخَيْرِ أَهْلاً وَ لِلْحَقِّ دَعَائِمَ وَ لِلطَّاعَةِ عِصَماً وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدَ كُلِّ طَاعَةٍ عَوْناً مِنَ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ يَقُولُ عَلَى اَلْأَلْسِنَةِ وَ يُثَبِّتُ اَلْأَفْئِدَةَ فِيهِ كِفَاءٌ لِمُكْتَفٍ وَ شِفَاءٌ لِمُشْتَفٍ
هان! بدانيد كه خدا براى خوبى مردمى قرار داد، و براى حق ستونهايى نهاد و براى طاعت فرمان نگاهدارانى، و براى شما به هنگام هر طاعت كمك كارانى از سوى خداست، كه زبان به نيروى آنها در گفتار است و دل بدان پايدار. بسندۀ كسى است كه فزونى نجويد، و درمان آن كسى كه راه بهبودى پويد

صفة العلماء وَ اِعْلَمُوا أَنَّ عِبَادَ اَللَّهِ اَلْمُسْتَحْفَظِينَ عِلْمَهُ يَصُونُونَ مَصُونَهُ وَ يُفَجِّرُونَ عُيُونَهُ يَتَوَاصَلُونَ بِالْوِلاَيَةِ وَ يَتَلاَقَوْنَ بِالْمَحَبَّةِ وَ يَتَسَاقَوْنَ بِكَأْسٍ رَوِيَّةٍ وَ يَصْدُرُونَ بِرِيَّةٍ
و بدانيد بندگانى كه نگاهدار علم خدايند، و آن را از جانب او مى‌پايند و چشمه‌هاى آن را مى‌گشايند، به دوستى با هم پيوند دارند، و با محبت يكديگر را در ديدارند. جام سيراب كنندۀ محبت را به هم مى‌پيمايند، و تشنگى زدوده از آبشخور وصل باز مى‌آيند

لاَ تَشُوبُهُمُ اَلرِّيبَةُ وَ لاَ تُسْرِعُ فِيهِمُ اَلْغِيبَةُ عَلَى ذَلِكَ عَقَدَ خَلْقَهُمْ وَ أَخْلاَقَهُمْ فَعَلَيْهِ يَتَحَابُّونَ وَ بِهِ يَتَوَاصَلُونَ فَكَانُوا كَتَفَاضُلِ اَلْبَذْرِ يُنْتَقَى فَيُؤْخَذُ مِنْهُ وَ يُلْقَى قَدْ مَيَّزَهُ اَلتَّخْلِيصُ وَ هَذَّبَهُ اَلتَّمْحِيصُ
نه در باور خويش بدگمانند، و نه بد يكديگر را گويان. آفريدنشان چنين بود و خوى‌شان سرشته بر اين. بدين خوى، يكديگر را دوست دارند، و با هم سازگارند. همانند تخم گزيده‌اند كه جداشان كنند و برگيرند و پراكنند. بى آميغ بودنش موجب جدايى از ديگران، و پاكيش سبب برون آمدن از امتحان

العظة بالتقوى فَلْيَقْبَلِ اِمْرُؤٌ كَرَامَةً بِقَبُولِهَا وَ لْيَحْذَرْ قَارِعَةً قَبْلَ حُلُولِهَا وَ لْيَنْظُرِ اِمْرُؤٌ فِي قَصِيرِ أَيَّامِهِ وَ قَلِيلِ مُقَامِهِ فِي مَنْزِلٍ حَتَّى يَسْتَبْدِلَ بِهِ مَنْزِلاً فَلْيَصْنَعْ لِمُتَحَوَّلِهِ وَ مَعَارِفِ مُنْتَقَلِهِ
پس آدمى بايد اين اندرز را بپذيرد، و پيش از رسيدن مرگ و روز رستاخيز پرهيز پيش گيرد، و بنگرد در روزهايش كه چه كوتاه بود، و اندك ماندنش در خانه‌اى كه از آن بايد رفت و در جاى ديگر منزل نمود. پس كارى كند براى جايى كه بدان رود، و براى او پرداخته است و منزلگاههاى او كه شناخته است

فَطُوبَى لِذِي قَلْبٍ سَلِيمٍ أَطَاعَ مَنْ يَهْدِيهِ وَ تَجَنَّبَ مَنْ يُرْدِيهِ وَ أَصَابَ سَبِيلَ اَلسَّلاَمَةِ بِبَصَرِ مَنْ بَصَّرَهُ
پس خوشا دارندۀ دل بى گزند كه پيروى كند كسى را كه او را راه نمايد و دورى كند از آن كه او را تباه نمايد، و به راه سلامت رسيده است به راهبرى آن كه او را راه نمود

وَ طَاعَةِ هَادٍ أَمَرَهُ وَ بَادَرَ اَلْهُدَى قَبْلَ أَنْ تُغْلَقَ أَبْوَابُهُ وَ تُقْطَعَ أَسْبَابُهُ وَ اِسْتَفْتَحَ اَلتَّوْبَةَ وَ أَمَاطَ اَلْحَوْبَةَ
و فرمانبردارى راهنمايى كه او را چنان فرمود و به راه رستگارى شتافت پيش از آنكه درهايش بسته شود و وسيلتهايش گسسته. و در توبه را گشودن خواهد و گناهان را زدودن

فَقَدْ أُقِيمَ عَلَى اَلطَّرِيقِ وَ هُدِيَ نَهْجَ اَلسَّبِيلِ
چنين كس بر سر راه ايستاده است و راه راست به رويش گشاده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:عظمت پروردگار و بعثت پیامبرص
گوهر بعدی:ستايش و نيايش با خداوند
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.