هوش مصنوعی: این نامه از امام علی (ع) به معاویه است که در آن به ظلم‌های قریش نسبت به پیامبر (ص) و اهل بیت اشاره شده است. امام علی به شجاعت و فداکاری خانواده‌اش در جنگ‌ها مانند شهادت حمزه، جعفر و عبیده اشاره می‌کند. همچنین، ایشان درخواست معاویه برای تحویل قاتلان عثمان را رد می‌کنند و هشدار می‌دهند که اگر معاویه از راه غلط خود دست برندارد، عواقب بدی در انتظار او خواهد بود.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق تاریخی، سیاسی و مذهبی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به دانش پایه‌ای درباره تاریخ صدر اسلام و شخصیت‌های مهم آن دوران دارد. همچنین، اشاره به جنگ‌ها و شهادت‌ها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

نامه به معاويه

و من كتاب له عليه‌السلام إلى معاوية فَأَرَادَ قَوْمُنَا قَتْلَ نَبِيِّنَا وَ اِجْتِيَاحَ أَصْلِنَا وَ هَمُّوا بِنَا اَلْهُمُومَ وَ فَعَلُوا بِنَا اَلْأَفَاعِيلَ وَ مَنَعُونَا اَلْعَذْبَ وَ أَحْلَسُونَا اَلْخَوْفَ وَ اِضْطَرُّونَا إِلَى جَبَلٍ وَعْرٍ وَ أَوْقَدُوا لَنَا نَارَ اَلْحَرْبِ
9 و از نامۀ آن حضرت است به معاويه پس مردم ما قريش خواستند پيامبرمان را بكشند و ريشۀ ما را بكنند، و در بارۀ ما انديشه‌ها كردند و كارها راندند. از زندگى گوارامان باز داشتند و در بيم و نگرانى گذاشتند، و ناچارمان كردند تا به كوهى دشوار گذار بر شويم، و آتش جنگ را براى ما بر افروختند

فَعَزَمَ اَللَّهُ لَنَا عَلَى اَلذَّبِّ عَنْ حَوْزَتِهِ وَ اَلرَّمْيِ مِنْ وَرَاءِ حُرْمَتِهِ
امّا خدا خواست تا ما پاسدار شريعتش باشيم و نگاهدار حرمتش

مُؤْمِنُنَا يَبْغِي بِذَلِكَ اَلْأَجْرَ وَ كَافِرُنَا يُحَامِي عَنِ اَلْأَصْلِ وَ مَنْ أَسْلَمَ مِنْ قُرَيْشٍ خِلْوٌ مِمَّا نَحْنُ فِيهِ بِحِلْفٍ يَمْنَعُهُ أَوْ عَشِيرَةٍ تَقُومُ دُونَهُ فَهُوَ مِنَ اَلْقَتْلِ بِمَكَانِ أَمْنٍ
مؤمن ما از اين كار خواهان مزد بود، و كافر ما از تبار خويش حمايت مى‌نمود. از قريش آن كه مسلمان گرديد، آزارى كه ما را بود، بدو نمى‌رسيد، چه يا هم سوگندى داشت كه پاس او را مى‌داشت يا خويشاوندى كه به يارى وى همّت مى‌گماشت، پس او از كشته شدن در امان بود و از گزند نانگران .

وَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله إِذَا اِحْمَرَّ اَلْبَأْسُ وَ أَحْجَمَ اَلنَّاسُ قَدَّمَ أَهْلَ بَيْتِهِ فَوَقَى بِهِمْ أَصْحَابَهُ حَرَّ اَلسُّيُوفِ وَ اَلْأَسِنَّةِ
و رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) چون كارزار دشوار مى‌شد و مردم پاى پس مى‌نهادند، كسان خود را فراز مى‌داشت و بدانان يارانش را از سوزش نيزه‌ها و شمشيرها باز مى‌داشت

فَقُتِلَ عُبَيْدَةُ بْنُ اَلْحَارِثِ يَوْمَ بَدْرٍ وَ قُتِلَ حَمْزَةُ يَوْمَ أُحُدٍ وَ قُتِلَ جَعْفَرٌ يَوْمَ مُؤْتَةَ وَ أَرَادَ مَنْ لَوْ شِئْتُ ذَكَرْتُ اِسْمَهُ مِثْلَ اَلَّذِي أَرَادُوا مِنَ اَلشَّهَادَةِ وَ لَكِنَّ آجَالَهُمْ عُجِّلَتْ وَ مَنِيَّتَهُ أُجِّلَتْ
چنانكه عبيده پسر حارث در نبرد بدر، و حمزه در احد، و جعفر در مؤته، شهيد گرديد، و آن كه اگر خواهم نام او بگويم، خواست تا چون آنان فيض شهادت يابد ليكن اجل‌هاى آنان پيش افتاد و در مرگ او تأخير رخ داد

فَيَا عَجَباً لِلدَّهْرِ إِذْ صِرْتُ يُقْرَنُ بِي مَنْ لَمْ يَسْعَ بِقَدَمِي وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ كَسَابِقَتِي اَلَّتِي لاَ يُدْلِي أَحَدٌ بِمِثْلِهَا إِلاَّ أَنْ يَدَّعِيَ مُدَّعٍ مَا لاَ أَعْرِفُهُ وَ لاَ أَظُنُّ اَللَّهَ يَعْرِفُهُ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ
شگفتا! از روزگار كه كار بدانجا كشيد تا مرا در پايۀ كسى در آرند كه چون من پاى پيش ننهاد و دستى به جهاد نگشاد نه چون من اسلامش ديرينه است و نه او را چنين پيشينه، جز آنكه كسى از روى ادعا چيزى را گويد كه نه من مى‌شناسم و نه خدا، و سپاس خدا را در هر حال و هرجا

وَ أَمَّا مَا سَأَلْتَ مِنْ دَفْعِ قَتَلَةِ عُثْمَانَ إِلَيْكَ فَإِنِّي نَظَرْتُ فِي هَذَا اَلْأَمْرِ فَلَمْ أَرَهُ يَسَعُنِي دَفْعُهُمْ إِلَيْكَ وَ لاَ إِلَى غَيْرِكَ
امّا خواست تو در سپردن كشندگان عثمان، من در اين كار نگريستم و ديدم بر سپردن آنان به تو يا جز تو توانا نيستم

وَ لَعَمْرِي لَئِنْ لَمْ تَنْزِعْ عَنْ غَيِّكَ وَ شِقَاقِكَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ عَنْ قَلِيلٍ يَطْلُبُونَكَ لاَ يُكَلِّفُونَكَ طَلَبَهُمْ فِي بَرٍّ وَ لاَ بَحْرٍ وَ لاَ جَبَلٍ وَ لاَ سَهْلٍ إِلاَّ أَنَّهُ طَلَبٌ يَسُوءُكَ وِجْدَانُهُ وَ زَوْرٌ لاَ يَسُرُّكَ لُقْيَانُهُ وَ اَلسَّلاَمُ لِأَهْلِهِ
و به جانم سوگند، اگر از گمراهى دست باز ندارى و دور جدايى خواهى را به سر نيارى به زودى بينى كه آنان در پى تواند، و رنج جستن‌شان را در بيابان و دريا و كوه و صحرا بر تو نمى‌نهند، ليكن آن خواستنى است تو را ناخوشايند و ديدارى نادلپسند، و سلام بر آنان كه در خور سلامند
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نامه به جرير بن عبد الله بجلى
گوهر بعدی:نامه ای ديگر به معاويه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.