۵۴ بار خوانده شده

نامه به اسود بن قطبه در ضرورت خویشتن داری حاکم

و من كتاب له عليه‌السلام إلى الأسود بن قطبة صاحب جند حلوان أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلْوَالِيَ إِذَا اِخْتَلَفَ هَوَاهُ مَنَعَهُ ذَلِكَ كَثِيراً مِنَ اَلْعَدْلِ فَلْيَكُنْ أَمْرُ اَلنَّاسِ عِنْدَكَ فِي اَلْحَقِّ سَوَاءً فَإِنَّهُ لَيْسَ فِي اَلْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ اَلْعَدْلِ
59 و از نامۀ آن حضرت است به اسود پسر قطيبه حاكم حلوان اما بعد، چون والى را هواها گونه‌گون شود او را از بسيارى عدالت، باز دارد. پس بايد كار مردم در آنچه حق است، نزد تو يكسان باشد، كه ستم را با عدل عوض ندهند

فَاجْتَنِبْ مَا تُنْكِرُ أَمْثَالَهُ وَ اِبْتَذِلْ نَفْسَكَ فِيمَا اِفْتَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْكَ رَاجِياً ثَوَابَهُ وَ مُتَخَوِّفاً عِقَابَهُ
پس خود را از آنچه مانند آن را نمى‌پسندى دور ساز، و نفس خود را در كارى كه خدا بر تو واجب فرمود در باز، حالى كه پاداش آن را اميدوارى و از كيفرش ترسان

وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلدُّنْيَا دَارُ بَلِيَّةٍ لَمْ يَفْرُغْ صَاحِبُهَا فِيهَا قَطُّ سَاعَةً إِلاَّ كَانَتْ فَرْغَتُهُ عَلَيْهِ حَسْرَةً يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ
و بدان كه دنيا خانۀ آزمايش است و دنيا دار ساعتى در آن آسوده نبود، جز كه آسودگى وى در روز رستاخيز، مايۀ دريغ او شود

وَ أَنَّهُ لَنْ يُغْنِيَكَ عَنِ اَلْحَقِّ شَيْءٌ أَبَداً وَ مِنَ اَلْحَقِّ عَلَيْكَ حِفْظُ نَفْسِكَ وَ اَلاِحْتِسَابُ عَلَى اَلرَّعِيَّةِ بِجُهْدِكَ فَإِنَّ اَلَّذِي يَصِلُ إِلَيْكَ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ مِنَ اَلَّذِي يَصِلُ بِكَ وَ اَلسَّلاَمُ
و هرگز هيچ چيز تو را از حق بى‌نياز نگرداند و از جمله حقها كه بر توست اين است كه نفس خود را بپايى، و به اندازۀ توانت در كار رعيت كوشش نمايى، كه آنچه از اين كار به دست مى‌آرى بهتر است از آنچه بذل مى‌دارى، و السلام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نامه به مردم شهرها در بیان حقایق نبرد صفین
گوهر بعدی:نامه به فرمانداران در جبران خسارت عبور لشکریان از شهرها
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.