هوش مصنوعی:
امام علی(ع) در نامهای به سهل بن حنيف، عامل خود در مدینه، از فرار برخی افراد به سوی معاويه ابراز تاسف میکند و میفرماید آنان به دنبال دنیا هستند و از حق و عدالت گریختهاند. امام تاکید میکند که این افراد نه از ستم گریختهاند و نه به عدالت پیوستهاند، و ابراز امیدواری میکند که خداوند در این امر (حکومت) راه را هموار کند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق تاریخی، سیاسی و اخلاقی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، بررسی انگیزههای افراد و تحلیل رفتارهای سیاسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
نامه به سهل بن حنیف در بیان علل پیوستن بعضی از مردم مدینه به معاویه
و من كتاب له عليهالسلام إلى سهل بن حنيف الأنصاري و هو عامله على المدينة في معنى قوم من أهلها لحقوا بمعاوية
70 و از نامۀ آن حضرت است به سهل پسر حنيف انصارى كه از جانب امام حاكم مدينه بود، در بارۀ كسانى كه نزد معاويه رفتند
أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رِجَالاً مِمَّنْ قِبَلَكَ يَتَسَلَّلُونَ إِلَى مُعَاوِيَةَ فَلاَ تَأْسَفْ عَلَى مَا يَفُوتُكَ مِنْ عَدَدِهِمْ وَ يَذْهَبُ عَنْكَ مِنْ مَدَدِهِمْ فَكَفَى لَهُمْ غَيّاً وَ لَكَ مِنْهُمْ شَافِياً فِرَارُهُمْ مِنَ اَلْهُدَى وَ اَلْحَقِّ وَ إِيضَاعُهُمْ إِلَى اَلْعَمَى وَ اَلْجَهْلِ
اما بعد، به من خبر رسيده است از مردمى كه نزد تو به سر مىبرند، بعضى پنهانى نزد معاويه مىروند، دريغ مخور كه شمار مردانت كاسته مىگردد، و كمكشان گسسته. در گمراهى آنان و رهايىات از رنج ايشان، بس بود از حقشان گريختن و به كورى و نادانى شتافتن
فَإِنَّمَا هُمْ أَهْلُ دُنْيَا مُقْبِلُونَ عَلَيْهَا وَ مُهْطِعُونَ إِلَيْهَا وَ قَدْ عَرَفُوا اَلْعَدْلَ وَ رَأَوْهُ وَ سَمِعُوهُ وَ وَعَوْهُ وَ عَلِمُوا أَنَّ اَلنَّاسَ عِنْدَنَا فِي اَلْحَقِّ أُسْوَةٌ فَهَرَبُوا إِلَى اَلْأَثَرَةِ فَبُعْداً لَهُمْ وَ سُحْقاً
آنان مردم دنيايند روى بدان نهاده و شتابان در پىاش افتاده. عدالت را شناختند و ديدند و، شنيدند و به گوش كشيدند، و دانستند مردم به ميزان عدالت در حق يكسانند پس گريختند تا تنها خود را به نوايى برسانند. دور بوند دور از رحمت خدا
إِنَّهُمْ وَ اَللَّهِ لَمْ يَنْفِرُوا مِنْ جَوْرٍ وَ لَمْ يَلْحَقُوا بِعَدْلٍ وَ إِنَّا لَنَطْمَعُ فِي هَذَا اَلْأَمْرِ أَنْ يُذَلِّلَ اَللَّهُ لَنَا صَعْبَهُ وَ يُسَهِّلَ لَنَا حَزْنَهُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ وَ اَلسَّلاَمُ
به خدا آنان از ستمى نگريختند و به عدالت نرسيدند. ما در اين كار اميدواريم خدا دشوار آن را براى ما خوار، و ناهموارش را هموار سازد، إن شاء الله، و السلام
70 و از نامۀ آن حضرت است به سهل پسر حنيف انصارى كه از جانب امام حاكم مدينه بود، در بارۀ كسانى كه نزد معاويه رفتند
أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رِجَالاً مِمَّنْ قِبَلَكَ يَتَسَلَّلُونَ إِلَى مُعَاوِيَةَ فَلاَ تَأْسَفْ عَلَى مَا يَفُوتُكَ مِنْ عَدَدِهِمْ وَ يَذْهَبُ عَنْكَ مِنْ مَدَدِهِمْ فَكَفَى لَهُمْ غَيّاً وَ لَكَ مِنْهُمْ شَافِياً فِرَارُهُمْ مِنَ اَلْهُدَى وَ اَلْحَقِّ وَ إِيضَاعُهُمْ إِلَى اَلْعَمَى وَ اَلْجَهْلِ
اما بعد، به من خبر رسيده است از مردمى كه نزد تو به سر مىبرند، بعضى پنهانى نزد معاويه مىروند، دريغ مخور كه شمار مردانت كاسته مىگردد، و كمكشان گسسته. در گمراهى آنان و رهايىات از رنج ايشان، بس بود از حقشان گريختن و به كورى و نادانى شتافتن
فَإِنَّمَا هُمْ أَهْلُ دُنْيَا مُقْبِلُونَ عَلَيْهَا وَ مُهْطِعُونَ إِلَيْهَا وَ قَدْ عَرَفُوا اَلْعَدْلَ وَ رَأَوْهُ وَ سَمِعُوهُ وَ وَعَوْهُ وَ عَلِمُوا أَنَّ اَلنَّاسَ عِنْدَنَا فِي اَلْحَقِّ أُسْوَةٌ فَهَرَبُوا إِلَى اَلْأَثَرَةِ فَبُعْداً لَهُمْ وَ سُحْقاً
آنان مردم دنيايند روى بدان نهاده و شتابان در پىاش افتاده. عدالت را شناختند و ديدند و، شنيدند و به گوش كشيدند، و دانستند مردم به ميزان عدالت در حق يكسانند پس گريختند تا تنها خود را به نوايى برسانند. دور بوند دور از رحمت خدا
إِنَّهُمْ وَ اَللَّهِ لَمْ يَنْفِرُوا مِنْ جَوْرٍ وَ لَمْ يَلْحَقُوا بِعَدْلٍ وَ إِنَّا لَنَطْمَعُ فِي هَذَا اَلْأَمْرِ أَنْ يُذَلِّلَ اَللَّهُ لَنَا صَعْبَهُ وَ يُسَهِّلَ لَنَا حَزْنَهُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ وَ اَلسَّلاَمُ
به خدا آنان از ستمى نگريختند و به عدالت نرسيدند. ما در اين كار اميدواريم خدا دشوار آن را براى ما خوار، و ناهموارش را هموار سازد، إن شاء الله، و السلام
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نامه به حارث همدانى در بیان مکارم اخلاق
گوهر بعدی:نامه به منذر بن جارود در سرزنش خيانت اقتصادى
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.