هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عناصر طبیعت و تصاویر شاعرانه مانند پسته، شکر، یوسف، و مار برای بیان احساسات عاشقانه و عرفانی استفاده می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند عشق، رنج، و پرهیز از نااهلان دارد. در پایان، شاعر به دنبال پناه بردن به حیدر کرار (امام علی) است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به رنج و مفاهیم اخلاقی نیاز به درک بالاتری از زندگی دارد.

شمارهٔ ۵۶۱

پسته خندان گشود و لعل شکربار
شکر که نرخ شکرشکست ببازار

دلبر شیرین بلی چو کرد تبسم
پسته عجب نیست کاورد شکری بار

اینکه ببازار رفتی از پی یوسف
سر بنه ار زر بکیسه نیست بمقدار

شیشه بگو تا کند زسنگ کناری
صحبت نااهل را ثمر بود آزار

نشکندش قیمت وز نرخ نکاهد
گر گهری را عیان نگشت خریدار

دفتر پرهیز زآب میکده شستیم
خرقه و دستار رهن خانه خمار

میدهدم شیخ دردسر که مخور می
بیخبرند از خمار مردم هشیار

گر شکنی آن شکنج زلف پریشان
نافه چین بشکنی و طبله عطار

شور حق از سر منه دلا تو چو منصور
تا که سرافرازیت دهد بسر دار

روی نمود و جهان اسیر جنون کرد
چهره زمردم نهفت باز پریوار

هست شبی در قفای روز و ززلفت
روز مرا آمده عیان دو شب تار

حال دل آشفته چیست در خم زلفش
صعوه که منزل گرفته در دهن مار

از پی افسون مار جادوی ضحاک
به که پناه آورم بحیدر کرار
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.