۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۷۸

شب قدر است این یا صبح نوروز
که کوکب سعد گشت و بخت فیروز

نباشد در شب قدر این سعادت
ندارد این صباحت صبح نوروز

بشیر از مصر میآرد بشارت
که کنعان نور دیگر دارد امروز

زنو آتشکده از پارس برخاست
بشارت بر به پیر آتش افروز

دل ار نالد شبی در دام زلفت
نگیری خرده از مرغ نوآموز

سلامت بگذر ای زاهد سلامت
چه میخواهی زعشق عافیت سوز

بگیرم گوش از گفتار ناصح
اگر گوید زخوبان دیده بردوز

رسید آن برق عالم سوز از راه
برو چندان که خواهی خرمن اندوز

نورزی غیر عشق آل طه
طریق عشق زآشفته بیاموز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.