هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و رهایی از تعلقات دنیوی سخن می‌گوید. او با استفاده از استعاره‌هایی مانند جام حقیقت، ساقی، و درویش، به بیان حالات روحانی و عرفانی خود می‌پردازد و از جدایی از صبر و عقل و دین به سوی مستی عشق الهی حرکت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از مضامین مانند مستی و رهایی از قیود ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۶۳۳

آفتاب عشق در آئینه جان زد شعاع
الوداع ای صبر و عقل ودین و ایمان الوداع

چنگ بر دل میزند چنگی زنقش وقت شد
تا که بیمطرب درآیم صوفی آسا در سماع

ساقی از جام حقیقت صندلی باده بیار
کز خمار این هوسناکی بسر دارم صداع

کسوت فقرم بده درویش صاحب منزلت
تا کنم این جامهای عاریت را انتزاع

جلوه ای کن در درون سینه ای نور علی
تا زبام کعبه دل افکنی لات و سواع

وقت خوش مستی بود بیت الشرف کوی مغان
زآفتاب جام ساقی خوش گرفته ارتفاع

تابکی آشفته از زلف و خط خوبان حدیث
صفحه دل را بشوی از خط تعلیق و رقاع
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.