هوش مصنوعی: این شعر از ظهور خورشید و خجالت ماه سخن می‌گوید و به زیبایی‌های طبیعت و مجالس شادمانی اشاره دارد. همچنین، از مفاهیمی مانند گناه و ثواب، آشفتگی شرع، و دوری از نجف به سوی خلود صحبت می‌کند. در پایان، از شیخ درخواست می‌شود تا از تکالیف سخت گذر کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای سنین پایین نامفهوم یا پیچیده باشد.

شمارهٔ ۶۴۲

امشبم خورشید سرزد از وثاق
ماه از این خجلت فتاد اندر محاق

کی چمد سرو چمن در انجمن
ماه کی دیدی نشیند در رواق

مطربا چنگی و ساقی ساغری
کاینچنین شب نادر افتد اتفاق

در درون بلبله خون رزان
بسته کامشب در گلو دارد حناق

آفت دل شاهدان بذله گوی
دشمن دین ساقیان سیم ساق

از نگینی بد سلیمان را حشم
داشت جم از فیض جامی طمطراق

سده کرد از آب می مینا بریز
در قدح شاید گشاید از فواق

من نمیدانم گنه را از ثواب
شرع آشفته بود صدق و وفاق

از نجف هرگز نمی آیم بخلد
شیخنا بگذر مکن تکلیف شاق
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.