۲۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶۰

زهمرهان مجازی کناره کن ایدل
کمند الفت اغیار پاره کن ایدل

چو آفتاب حقیقت برآمد از مطلع
از این ستاره وشان رو کناره کن ایدل

گرت هواست که صبحت برآید از مشرق
زاشک دامن خود پرستاره کن ایدل

زکشتگان مگرت در نظر بیارد دوست
تو خویش بر مژه او قناره کن ایدل

طبیت حاذق در شهر بند امکان نیست
پی معالجه خویش چاره کن ایدل

برو که سبحه زهاد دام تزویر است
بیا بعود صلیب استخاره کن ایدل

بیفکن از تن خود جامهای عاریتی
قبا و کسوت از این نه قواره کن ایدل

بجز سرای مغان فتنه زاست قلعه دهر
پی تحصن خود فکر باره کن ایدل

پیاده گر بودت پای کوته آشفته
عزیمت در حیدر سواره کن ایدل
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.