هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از حالتی از بی‌خودی و مستی معنوی سخن می‌گوید، جایی که از توبه و عهدهای گذشته دست شسته و تمامی علایق دنیوی را گسسته است. او تنها به عشق و ستایش معشوق (که می‌تواند اشاره‌ای عرفانی به علی(ع) داشته باشد) می‌اندیشد و خود را در این راه گم کرده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند مستی و گسستن از دنیا نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶۷۹

رند و مستم دگر نمیدانم
بیخود ستم دگر نمیدانم

تا بود نقش تو بکعبه دل
بت پرستم دگر نمیدانم

توبه و عهد ساغرای زاهد
دی شکستم دگر نمیدانم

سبحه زرق و رشته زنار
بر گسستم دگر نمیدانم

برگسستم علاقه از عالم
بر تو بستم دگر نمیدانم

خسته ام از طلب بکوی مغان
بر نشستم دگر نمیدانم

کیست آشفته مدح خوان علیست
آنچه هستم دگر نمیدانم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.