۱۳۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۷۹

رند و مستم دگر نمیدانم
بیخود ستم دگر نمیدانم

تا بود نقش تو بکعبه دل
بت پرستم دگر نمیدانم

توبه و عهد ساغرای زاهد
دی شکستم دگر نمیدانم

سبحه زرق و رشته زنار
بر گسستم دگر نمیدانم

برگسستم علاقه از عالم
بر تو بستم دگر نمیدانم

خسته ام از طلب بکوی مغان
بر نشستم دگر نمیدانم

کیست آشفته مدح خوان علیست
آنچه هستم دگر نمیدانم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.