هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق و نیز ارتباط روحانی با مفاهیم عرفانی است. شاعر از عشق زمینی و آسمانی سخن میگوید و از رنجهای عشق و بیوفایی معشوق شکایت میکند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم صوفیانه مانند خرقه، سجاده، و میخانه دارد که نمادهای رایج در شعر عرفانی هستند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۶۷۸
نه همین عشق تو آمد پی تسخیر دلم
که بود مهر تو آمیخته در آب و گلم
جان طلب میکند آن شوخ زن بهر نثار
نیم جانیتس مرا در کف و زین هم خجلم
وعده قتلم بمن داد رقیبانرا کشت
بارها هست بدل زآن بت پیمان گسلم
خون من چیست که آید بقلم در صف حشر
که زناقابلی خویش بسی منفعلم
خرقه و سبحه و سجاده بمیخانه برم
تا کند پیر خرابات زعصیان بهلم
لاجرم ابر سیه گردد و طوفان آرد
اشک و آهی که برآمیخت بهم متصلم
نروم جانت سینا پی دیدار که دوش
کرد نور علی آشفته تجلی بدلم
که بود مهر تو آمیخته در آب و گلم
جان طلب میکند آن شوخ زن بهر نثار
نیم جانیتس مرا در کف و زین هم خجلم
وعده قتلم بمن داد رقیبانرا کشت
بارها هست بدل زآن بت پیمان گسلم
خون من چیست که آید بقلم در صف حشر
که زناقابلی خویش بسی منفعلم
خرقه و سبحه و سجاده بمیخانه برم
تا کند پیر خرابات زعصیان بهلم
لاجرم ابر سیه گردد و طوفان آرد
اشک و آهی که برآمیخت بهم متصلم
نروم جانت سینا پی دیدار که دوش
کرد نور علی آشفته تجلی بدلم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.