هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و اشتیاق به معشوق سخن می‌گوید و احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او از جدایی، حیرت و شوق دیدار معشوق می‌گوید و خود را اسیر عشق او می‌داند. همچنین، از تنهایی و بی‌پناهی خود سخن می‌گوید و آرزوی دیدار معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۷۲۰

عکس جمال این و آن هر چه فتاد در دلم
میرود و نمیرود روی تو از مقابلم

پرتو شمع خاوری تافت زمشرق دلم
شمع برید یک نفس همنفسان زمحفلم

بانگ جرس زهر طرف میرسدم بگوش جان
میشنوم صدا ولی نیست اثر زمحملم

مانده تیه حیرتم غرقه بحر کثرتم
نوح کجاست تا برد رخت بسوی ساحلم

کشته این و آن کند دعوی خونبها بحشر
من بخلاف کشتگان شکر گذار قاتلم

شوق برد مرا بسر بر سو کوی آن پسر
وه که ندیده طلعتش بر رخ دوست مایلم

گفتم بت شکسته ام از کف غیر رسته ام
آشفته طره بتی گشته چو بت حمایلم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.