هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق، شیدایی، و وابستگی به معشوق سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند زلف دلاویز، حلوای لب، و تیر نظر، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند مهر علی و گرمای روز حشر دارد. در نهایت، شعر با توصیف طبیعت و زیبایی‌های آن به پایان می‌رسد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند تیر نظر و گرمای روز حشر نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک دارند.

شمارهٔ ۷۳۳

در سلسله آرد کاش آن زلف دلاویزم
تا شور دل شیدا زآن سلسله انگیزم

حلوای لبت گفتم کی دست دهد گفتا
موران چو هجوم آرند بر لعل شکرریزم

ساقی ز درم آمد با آتش سیاله
کافتاد از آن آتش در خرقه پرهیزم

گفتم به خم زلفش برگو به چه کارستی
گفتا به مه و خورشید من غالیه میبیزم

من صعوه مسکینم تو عربده‌جو شاهین
با چون تو قوی‌بازو کو قوه که بستیزم؟

از تیزی پیکانم حاشا که حذر باشد
تا رخنه به جان کرده تیر نظر تیزم

فرهاد تو شیرینم مجنون تو لیلایم
نه در هوس شکر چون خسرو پرویزم

سرو آمده در جولان گل سر زده در بستان
برخیز و گل افشان کن ای گلبن نوخیزم

در سلسله‌ای زد چنگ هر کس به تمنائی
من هم به تولائی در زلف تو آویزم

از مهر علی مستم ساقی چه دهی ساغر
چون باده صافی هست دردش ز چه آمیزم؟

از گرمی روز حشر نبود چو مفر کس را
در سایه تو ناچار بایست که بگریزم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.