هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناامیدی و رنج عشق شکایت میکند و بیان میکند که حتی دعاهایش نیز به دشنام تبدیل میشوند. او خود را مانند پروانهای میداند که در آتش عشق سوخته و مانند شمعی تماموجودش را فدا کرده است. در نهایت، شاعر از ملامت دیگران خسته شده و به مخاطب توصیه میکند که شاد باشد و به ملامت دیگران توجهی نکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و ناامیدی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۷۴۵
مرا چه کار بشکر لبان سیم اندام
که گر دعا کنم آید سزای او دشنام
خبر زسوز محبت شود چو پروانه
کسی که سوخت سراپای او چو شمع تمام
ملول گشت ملامتگر ار زرندی ما
تو شاد باش و میندیش از ملال ملام
که گر دعا کنم آید سزای او دشنام
خبر زسوز محبت شود چو پروانه
کسی که سوخت سراپای او چو شمع تمام
ملول گشت ملامتگر ار زرندی ما
تو شاد باش و میندیش از ملال ملام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.