هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به توصیف عشق و دلدادگی خود میپردازد. او باغ را به بهشت تشبیه میکند اما بیمعنی میداند که بدون معشوق در آن بنشیند. از جام شراب سخن میگوید که عکس معشوق در آن دیده میشود و خود را آشفتهحال و درگیر عشق خانهسوز توصیف میکند. در نهایت، از قدرت خداوند برای رهایی از این آتش عشق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار میباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب (هرچند در قالب استعاره) ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۸۰۹
بوستان باغ بهشتست و عیان می بینم
نیستم آدم اگر بی تو در او بنشینم
هیچ دانی زچه از کف ننهم جام شراب
زآنکه عکس رخ دلدار در آن می بینم
شدم آشفته همسایه بعشق خانه سوز امشب
منم آن خس که با شعله سر هم خوابگی دارم
مگر دست خدا برهاندم زین آتش سوزان
و گرنه من کجا آن قدرت مردانگی دارم
نیستم آدم اگر بی تو در او بنشینم
هیچ دانی زچه از کف ننهم جام شراب
زآنکه عکس رخ دلدار در آن می بینم
شدم آشفته همسایه بعشق خانه سوز امشب
منم آن خس که با شعله سر هم خوابگی دارم
مگر دست خدا برهاندم زین آتش سوزان
و گرنه من کجا آن قدرت مردانگی دارم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.