هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه، درد و رنج ناشی از عشق، مستی و بی‌خودی در عشق، و ستایش معشوق می‌پردازد. شاعر از غم و اندوه خود می‌گوید و چگونه عشق او را به وجد آورده است. همچنین، اشاره‌ای به مفاهیم فلسفی مانند وجود و عدم دارد و از مستی و می‌نوشی به عنوان نمادی از بی‌خودی در عشق یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به مستی و می‌نوشی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۸۱۰

ناله زار زیر و بم اشک روان دمبدم
سوخت نشاط خاطر و ریخت بجامم آب غم

قصه عشق بر زبان گفتم تا نیاورم
شور نمی هلد مرا تا دمم اوفتد بدم

قاضی و شیخ و محتسب واله میگساریم
زآنکه مدام مستم و می نچشیده لاجرم

من بهوایت از عدم سوی وجود آمدم
باز ببوی عشق تو رخت کشم سوی عدم

نیست زدستگاه جم جز سخنی در این میان
جام بیار تا کنم عرضه به تو حدیث جم

قیس هزار آیدش بسته حلقه جنون
لیلی اگر برآورد بار دگر سر از حشم

زهره زبام آسمان روی بزیر آورد
مطرب بزم عاشقان ساز کند چو زیر و بم

بلبل بینوا مخورغم زخزان مکن فغان
یکدمه وصل روی گل دار عزیز و مغتنم

لاجرم از گناه من آشفته بگذرد
کی بخدم جز این کند شاه عزیز محتشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.