هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با زبانی غنی و تصاویر شاعرانه، به ستایش معشوق و بیان احساسات شاعر می‌پردازد. شاعر از عشق و شیفتگی خود سخن می‌گوید و از تأثیرات عمیق معشوق بر وجود خود یاد می‌کند. همچنین، در ابیاتی به مفاهیم عرفانی مانند فنا در حق و وحدت وجود اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۸۸۳

چگونه شکر گویم زطالع میمون
که شمع محفل انس است ماه روز افزون

مرا رسد که باین طبع سست از سر شوق
نثار قامتش آرم قوافی موزون

گرت کباب ببایست اینک اینک دل
گرت شراب کفایت ندارد اینک خون

کدام ماه و چه خورشند غیر رخسارت
که نیم دایره مشکش بود به پیرامون

بخواست عذر زعذار زعشق تو وامق
ببرد نقش تو لیلی زخاطر مجنون

میان انجمن آن شمع آتشینم من
که شعله های زبانم بود زسوز درون

غلام میکده و میفروش و مغبچه را
اگر بجنت و غلمان دهم شوم مغبون

نه من زفتنه چشمت خراب و مستم و بس
که فتنه نیز بچشمان تو بود مفتون

اگر زسلسله دیوانه خاصیت بیند
چرا ززلف تو آشفته را فزود جنون

اگر کنند سرم زیب دار چون منصور
چگونه گفتن حقم زسر رود بیرون

علی است مظهر حق حق بود بدست علی
از این زیاده نگویم که نیستم مأذون
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.