۱۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۳۲

ساقی شراب مجلسیان در پیاله کن
ما را بلعل باده فروشت حواله کن

گه زسر باده پرستی اگر نه ای
لبریز شد چو جام نظر در پیاله کن

خورشید می بماه قدح ریز و فیض بخش
خوان جهان زپرتو او پر نواله کن

آفتاب چهره خوی افشان بصحن باغ
دامن پر از ستاره چمن پر زلاله کن

این عمر رفته را بدل از جام باده گیر
چل ساله دفع غم زشراب دوساله کن

راز کمند عشق کند عقل سرکشی
زنجیریش زطره مشکین کلاله کن

مطرب بزن به پرده قانون نوای راست
از شور عشق گوش فلک پر زناله کن

مدح علی بگوی مغنی بصوت خوش
باغ بهشت را بدو بیتی قباله کن

آشفته گر کسی زتو پرسد نشان او
تعبیر نام دوست بلفظ جلاله کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.