هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه، به ستایش عشق الهی و ولایت حضرت علی(ع) می‌پردازد. شاعر خود را پیر خرابات معرفی می‌کند و از مستی عشق الهی سخن می‌گوید. او زهد و ریاضت را در برابر عشق الهی ناچیز می‌شمرد و معتقد است حقیقت در میخانه عشق یافت می‌شود. همچنین، به مقام والای حضرت علی(ع) اشاره دارد و او را بحر ولایت می‌خواند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن برای سنین پایین دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند میخانه و مستی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

شمارهٔ ۹۷۰

بنده پیر خراباتم و پیمانه او
که پناه فلک آمد در میخانه او

حاش لله که رود مستی عشقش از سر
هر که نوشید چو ما باده زپیمانه او

من بپای خم اگر خاک نشینم چه عجب
سجده گاه ملکوت آمده خمخانه او

سبحه زاهد و زنار مغان تاج ملوک
همه وقف است بخاک در میخانه او

چشم زهاد بود بر عمل و مستان را
گوش اندر ره الطاف کریمانه او

اگرت آرزوی نکته توحید بود
بشنو وقت سحر نعره مستانه او

شاهی کون و مکان را بگدائی بخشد
بلکه امکان بود از همت مردانه او

واجبش خواند گروهی و گروهی ممکن
عقل حیران شده آشفته در افسانه او

کیست آن بحر ولایت علی آن کاو زشرف
یازده در ثمین آمده دردانه او

شاید آن گنج نهان جای بویرانه کند
دل سودازده گان آمده ویرانه او
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.