هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوقه‌ای زیبا و مرموز سخن می‌گوید که ویژگی‌هایی فرابشری دارد. معشوقه توصیف‌شده ترکیبی از فرشته و انسان است و زیبایی‌اش چنان است که باعث شگفتی و حیرت شاعر شده است. شاعر از تأثیرات عمیق این معشوقه بر خود و دیگران می‌گوید و از غمزه‌های کشنده و جذابیت بی‌نظیر او سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌های به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۹۸۷

دوش در آمد از درم ماهی نه فرشته ای
داشت بخون مرد و زن سبز خطش نوشته ای

گفتمش ای پری سیر رفته بکسوت بشر
حور نه آدمی نه ای لابد تو فرشته ای

شمس و قمر بهم زده ریخته طرفه چهره ای
بسته بحلق مهر و مه از خم زلف رشته ای

بلبل باغ را زرخ از سرگل زمائده
مهر خموشی از دهان بر لب غنچه هشته ای

زآب سرای میکشان آدم گر سرشته شد
قالب میفروش را گوبه چه اش سرشته ای

نافه بجیب بینمت گوئی بی خبر زدل
از خم زلف آن پری باد صبا گذشته ای

آشفته خون خویش را از تو کجا طلب کند
چون من صد هزار را چون تو بغمزه کشته ای

برق چو ابر آذری آب دهد بحاصلت
تخم ولای مرتضی تا تو بسینه کشته ای

گرنه بخون مردمان تشنه بود دو چشم تو
غمزه کافرت چرا ساخت زکشته پشته ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.