هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، غم، و رنج‌های عاشقی سخن می‌گوید. او از تشبیهات مختلف مانند مرغ شکرگفتار، مجنون و لیلی، و زاهد و میخانه استفاده کرده است. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند رهایی از دنیا و وابستگی به معشوق دارد. در پایان، شاعر به مکان‌های مقدسی مانند نجف و حیدر اشاره می‌کند که نشان‌دهنده جنبه‌های معنوی شعر است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۰۳۶

مرا کز عشق تو در هر سخن صد داستان بسته
غمت مرغ شکر گفتار نطقم را زبان بسته

شتربان را بگو تا محمل لیلی بخواباند
که امشب اشک مجنون راه را بر کاروان بسته

زکعبه لاف زد زاهد کز اینجا کار بگشاید
در میخانه را بر امتحان پیر مغان بسته

کس از طعن حسود ایدل نخواهد رست در عالم
اگر چه خویش را عیسی صفت بر آسمان بسته

قدش را سرو بن گفتم خرد گفتا خطا گفتی
کجا بر سرو بستان مهر و مه را باغبان بسته

دل بیمار را جستم دوا بگشود لب گفتا
لب نوشین من اینک شکر بر ناردان بسته

ندانم آن حریر اندام را دل چیست اندر بر
همی دانم که سنگ خاره را در پرنیان بسته

ندانم ترک چشمت با کدامین خیل میتازد
که پیوسته کمند زلف بر چاچی کمان بسته

حذر از کشتزار خود بکن دهقان در این وادی
که مرغی زآشیانه راه بر برق یمان بسته

ببار ای آسمان چندانکه خواهی فتنه در عالم
ندیدی خویش را آشفته بر دارالامان بسته

در میخانه رحمت نجف آن مضجع حیدر
که خود را بر مکانش از شرافت لامکان بسته
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.